هفت قانون فروش موفق

آموزش اصول و مهارتهای موفقیت در کسب و کار و زندگی
طــــی سالها، ما برای شناسایی مسیرهای بی شماری که برای فروش وجود دارد، تلاش بسیار کرده ایم: گوش دادن به صدها نوارصوتی و تماشای فیلمهای ویدیوئی فروش.
امروز هم، هنوز هنگامی که از ما، درمورد افزایش مهارتهای فروش سوال می شود، حقیقتاً پاسخ ما به طور حیرت آوری، بی اندازه ساده است.
ما دریافته ایم که هفت رمز پنهان برای فروش موفق وجود دارد، و ما از آنها برای رشد بعضی از موفق ترین شرکتهای تجاری در آمریکا استفاده می کنیم. ما همچنین از این رموز تحت عنوان مشاور تجاری برای رشد شرکتهای نخبه جهانی سود می بریم.
این وعده را به شما می دهیم که با استفاده از این رموز، به زودی شاهد افزایش فروش خود باشید همچنین شاهد مشتریانی خرسندتر و تجارتی سودآورتر خواهیدبود. با این امید، ما هفت رمز فروش موفق را بیان می کنیم.
۱ - گزینش هدف (هدف گذاری)
همه افراد موفق، اهداف بزرگی را برای خود ترسیم کرده، و سپس این اهداف بزرگ را به اهداف کوچکتر تقسیم می کنند.
اهداف به شما اجازه می دهند تا بر فعالیت خود تمرکز کنید، و تمرکز بیشتر، موفقیت بیشتری را برای شما فراهم می کند.
هنگامی که اهداف فروش خود را مشخص کردید، نیازمندید تا آنها را به اهداف روزانه تقسیم کنید، و سپس برنامه ها و اهداف روزانه خود را یادداشت کنید. همچنان که به فروش خود ادامه می دهید آن را با اهداف روزانه خود مقایسه کنید، تا به یک تعادل جدید برسید، از آنچه حاصل می شود می توانید اهداف روز بعد خود را تهیه کنید. آیا واقعاً دنبال کردن اهداف فروش روزانه با این طریق موثر خواهدبود؟ این عمل را بـــرای بیست و یک روز ادامه دهید، به زودی از نتایج آن هفت قانون فروش موفق شگفت زده خواهیدشد.
۲ - یک برنامه فروش را دنبال کنید
همه پزشکان بزرگ، وکلای بزرگ، تکنسین های بزرگ و کسانی که فروش بزرگی دارند، در یک چیز مشترکند، آنها همگی برنامه ای را که شامل سوال کردن و گوش دادن به مشتریان است، دنبال می کنند. این مقاله اگرچه فضای لازم برای واردشدن به جزئیات بیشتر را ندارد، اما اجازه دهید آن را به سادگی بیان کنیم.
هر برنامه فروش که به خوبی طراحی شده باشد دارای هشت مرحله است، که با ایجاد رابطه دوستانه یا حسن تفاهم آغاز و با بستن فروش پایان می پذیرد. هنگامی که شما به دقت دوره هــای آموزشی فروش را بررسی می کنید، باید از اینکه این دوره حول محور هشت مرحله ای دور می زند مطمئن شوید. اگر غیراز این باشد شمــا قطعــــاً باید به فکر دوره های دیگری باشید.
۳ - به مشتریان اجازه انتخاب بدهید
مردم دوست دارند خرید کنند، اما نمی خواهند کالایی به آنها تحمیل شود. نمایشهای تلویزیونی، فروشگاههای موادغذایی، و فروشگاههای البسه، همگی به اهمیت اصل (آزادی انتخاب) پی برده اند، و فروشندگان بزرگ هم همینطور.
بــا آزادی گزینش، شما به مشتریان اجازه می دهید تا در کنترل شما باشند و به آنها آزادی لازم برای مقایسه خدمات خود را می دهید، قبل از آنکه آن را با پیشنهاد رقیبانتان مقایسه کنند. برای مثال شما ممکن است بگویید: ما می توانیم برای واترپمپهای استاندارد خود یکسال گارانتی قرار می دهیم. و یا بگویید: ما می توانیم برای پمپهای ممتاز خود یک عمر گارانتی قرار دهیم. کدامیک از این دو روراستی و صداقت را نشان می دهد؟ با آزادی انتخاب مشتریان را از خود خشنود می کنید، فروش شما بالا خواهدرفت و سود بیشتری نصیب شما خواهدشد.
۴ - تمرین فروش کنید
همه ورزشکاران بزرگ و فروشندگان، دریافته اند که چه اصلی به ظرفیت عضلانی برمی گردد، خود را عادت دادن به اینکه مجبور نباشید، درباره چیزی که بعداً باید انجام دهید فکر کنید. جایی که شما یک مشتزن یا فروشنــده حرفه ای هستید، عکس العمل شما غریزی است و به صورت اتوماتیک عمل می کند.
ما به شما پیشنهاد می دهیم، تکنیک های فروش را به جای مشتریان با سایر همکارانتان تمرین کنید. در این حال شما می توانید توانائیهای خود را موردارزیابی قرار دهید. شما زمانی از دوره های فروش درک خوبی خواهید داشت که آن را به یک برنامه تبدیل و سپس با همکارانتان یا مدیر تیم فروش تمرین کنید، گویی آنها مشتریان شما هستند. هر روز درمورد آن گفتگو کنید و نتایج حاصله را در مقابل مشتریان به کار ببندید. تمرین، تمرین و تمرین، این یکی از رموز موفقیت فروش است.
۵ - هرگز به فروشندگان خود به عنوان ابزار فروش نگاه نکنید
فروشندگان شما کاتب یا دستگاه پول شمار نیستند. نه دچار سوءتعبیر نشوید، نمی خواهیم بگوییم که پول مهم نیست. بدیهی است مجبورید تا برای فروش خود اهدافی داشته باشید و مجبورید به اعداد و ارقام توجه کنید، اما هدف ما از بیان اینها چیست؟
اینکه واقعاً فروشندگان بزرگ با قلبشان فروش می کنند نه با قلمشان. هنگامی که شما حقیقتاً نسبت به کسی حسن نیت دارید، آن را تماماً به نمایش می گذارید، و هنگامی که مشتریان درک می کنند که شما به آنها بیشتر از پولشان دلبستگی دارید، شما فرصت فروش بیشتری خواهید داشت.
۶ - به همه مشتریان توجه کنید
مطالعات جنرال الکتریک نشان داد تبلیغ از طریق چهره به چهره (محاوره ای)، سه تا پنج برابر موثرتر از شکلهای دیگر تبلیغ است. مشتریان ممکن است با انگیزه های متفاوت به شما مراجعه کنند، اما هیچ عاملی مهمتر از اعتقاد آنها به شما نیست.
یکی از ساده ترین و درعین حال آسانترین روشهای هفت قانون فروش موفق ایجاد انگیزه در مشتریانی که مراجعه می کنند، صحبت کردن با آنهاست تا مطمئن شوید که آیا از خدمات شما راضی هستند یا نه؟ و سپس از آنها تشکر کنید. در محیط رقابتی امروز اگر شما از این مقوله غافل شوید، سود زیادی را از دست خواهید داد. شما شریان حیاتی تجارت خود را بسته و مشتریان خود را از دست می دهید.
۷ - با ابرستاره ها احاطه شوید
توقع مشتریان همواره بسیار زیاد است، و رقابت بین مشتریان هرگز شدید نیست. روزی خواهدآمد که دیگر کالاها برای مشتریان ایجاد انگیزه نمی کند، در آن زمان کارکنان شما نباید کوتاه یا بلند باشند. باید مطمئن باشید دارای تکنسین هایی هستید که می توانند در محیط رقابتی و زمان محدود، کالا و خدمات را با کیفیت بالا تولید کنند. شما مجبور هستید تا مدیران و ارزیابهایی را که می توانند این رموز فروش موفق را به کار گیرند به استخدام خود درآورید.
مطالب خود را با این جمله تمام می کنیم، اگر شما اهداف فروش خود را مشخص کنید، اگر اطراف شما با ابرستاره ها احاطه شود، و اگر شما رموز فروش موفق ما را به کار بگیرید، مطمئن هستیم نه تنها فروش و سود خود را رشد می دهید، بلکه از همه مهمتر شما عامل مهم هر تجارت بزرگ را توسعه خواهید داد: مشتریانی خشنود.
هفت قانون طلایی NLP برای موفقیت
ان ال پی NLP مخفف سه کلمه Neuro Linguistic Programming می باشد که به معنای برنامه ریزی عصبی کلامی هست. البته در کل می توان گفت دانش ان.ال.پی دانش تأثیر کلام بر رفتار و همچنین تغییر در رفتار ها و الگوها با توجه به شناخت سیستم ذهن و نحوه عملکرد آن هست که دامنه بسیار وسیعی از تکنیک ها را برای رسیدن به موفقیت شامل می شود.
بیشتر مردم فکر می کنند، انسان هایی موفق هستند که از در و دیوار برای آنها شانس و اقبال می بارد. چنین افرادی زندگی را یک پیکار می انگارند، پیکاری برای یافتن طلسم خوشبختی. اما علم “ان ال پی” می گوید: زندگی پیکار نیست، بلکه یک بازی است. این بازی، مثل هر بازی دیگر، راه و روشی برای برنده شدن دارد. قانون و اصول دارد.
آیا از قوانین طلایی و جهانی موفقیت و افراد موفق باخبر هستید؟ هفت قانون طلایی و جهانی موفقیت را می توانید در این مقاله آکادمی رشد دنبال کنید.
هفت قانون طلایی NLP برای موفقیت
- قانون اعتقادات
به هر چیز که اعتقاد داشته باشید چه درست چه نادرست، بر قسمت نیمههوشیار ذهن تأثیر میگذارد و با دقتی حیرت آور به عینیت در میآید. هر امر باید ابتدا در غالب اعتقاد درآید تا به آن عمل شود.
- قانون انتظارات
هر آنچه که انتظارش را میکشید به سرتان میآید. مثلاً اگر انتظار یک زندگی خوب و موفق را میکشید، همان را خواهید داشت و برعکس. پس اگر هر عملی که انجام دهید از آن انتظار مثبت داشته باشید، نتیجه مثبت خواهید گرفت. حتماً تأثیر این قانون را در زندگی روزمره زیاد دیدهاید.
- قانون جذب
منفیها، منفیها را جذب میکنند و مثبت هفت قانون فروش موفق ها، مثبتها را. افراد با ذهنیت منفی، اشخاص منفی را جذب میکنند و برعکس، افراد با ذهنیت مثبت، اشخاص پر انرژی و مثبتاندیش را.
قانون جذب : هر چیزی مشابه خود را جذب می کند
- قانون جانشینی
ذهن نیمههوشیار در یک لحظه میتواند فقط به یک وجه از قضیه فکر کند (مثبت یا منفی). یعنی زمانی که میخواهیم به جنبه مثبت کاری فکر کنیم قادر نیستیم در همان لحظه جوانب منفی آن را هم بسنجیم. مگر آنکه جنبه منفی جانشین وجه مثبت شود.
- قانون کارما
آدمی تنها آنچه را که میدهد باز میستاند. بازی زندگی، بازی بومرنگ هاست. پندار هفت قانون فروش موفق و کردار و گفتار انسان دیر یا زود با دقتی حیرت انگیز به خود او باز میگردد.
کارما واژهای است سانسکریت به معنای «بازگشت». آنچه که آدمی بکارد، همان را درو خواهد کرد. بسیاری از مردم از این واقعیت غافلند که هدیه دادن نوعی سرمایه گذاری است و اندوختن از سر حرص و احتکار جز تنگدستی عاقبتی ندارد.
به قول مولوی : این جهان کوه است و فعل ما ندا / سوی ما آید نداها را صدا
- قانون بخشایش
این قانون میگوید خطاهای خود و دیگران را فراموش کنید و ببخشید. فراموش کردن خطاهای خود این حسن را دارد که تصویر ذهنی شخص از خود، مخدوش نمیشود.
هر اندیشهی خشک و محدودکنندهای مثل مقصر دانستن خود، یا کینه و ناراحتی داشتن از دیگران بر ذهن نیمههوشیار اثر گذاشته، مانع پیشرفت میشود.
- قانون پرهیز از تردید و هراس
جز تردید و هراس هیچ چیز نمیتواند میان انسان و آرمانهایش فاصله ایجاد کند. اگر انسان بدون دلهره، برای تحقق آرزوهایش تلاش کند، بیدرنگ برآورده خواهد شد.
ترس، دشمن بزرگ بشر است. ترس از تنگدستی، ترس از بدبختی، ترس از شکست، ترس از بیماری، ترس از دست دادن و … .
هفت قانون معنوی دیپاک چوپرا که سیستم ذهنیتان را دگرگون میکند!
توسط فاطمه فراهانی تاریخ انتشار ۳۰ تیر ۱۴۰۰ 8
سادگی و تأثیر عمیق کتاب هفت قانون معنوی موفقیت دیپاک چوپرا نمونهی برجستهای از کتابهای خودیاری است.شما میتوانید همهی کتابهای دیگر خودیاری را کنار بگذارید و فقط با خواندن همین کتاب دیپاک چوپرا زندگیتان را تغییر بدهید.
ممکن است از نظر بعضی از خوانندگان کتاب دیپاک چوپرا،تأکید بر موفقیت و ثروت ربطی به معنویت نداشته باشد،اما بحث اصلی کتاب هفت قانون معنوی همین است.
هر انسانی در این دنیا با اقتصاد سر و کار دارد،مگر اینکه یک سالک گوشه نشین باشد که ترک دنیا کرده است و هر کسی که با اقتصاد سر و کار داشته باشد باید میان تولید ثروت و معنویت ارتباط برقرار کند.
کتاب هفت قانون معنوی موفقیت چوپرا،هم یک کتاب مذهبی و هم راهنمایی برای موفقیت است.بنابراین یکی از برجستهترین کتابهایی است که در حال حاضر در دسترس خوانندگان قرار دارد.ویژگی مشترک همهی کتابهای خودیاری این است که قوانین تغییرناپذیر موفقیت را به انسان میآموزند.
هزار سال است که کارما(یا همان قانون علت و معلول) و دارما(هدف زندگی)در زندگی انسانها حاکم هستند و دو قانون از هفت قانون معنوی موفقیت دیپاک چوپرا همین دو هستند. در اینجا به بررسی چند قانون معنوی دیگر نیز میپردازیم.
» قانون ظرفیت ناب و خالص هستی از نگاه چوپرا:
چوپرا میگوید: ظرفیت ناب و خالص هستی همان جائی است که همه چیز از آن سرچشمه میگیرد و «آنچه پنهان است آشکار میشود». انسان در این عرصه آگاهی خالص، به دانش، توازن، شکستناپذیری و شادی میرسد.
قانون ظرفیت ناب چوپرا اشاره میکند: وقتی به ظرفیت خالص هستی دست پیدا میکنیم خودِ ناب و والایمان را درک کرده و میتوانیم بفهمیم که زندگی از طریق نفس محدودمان چه کار بیهودهای است.در حالی که نفس انسان همیشه محتاط و ترسو است،خود برتر در آرامش به سر میبرد.
«خودِ برتر تحت تأثیر انتقاد قرار نمیگیرد،از مشکلات نمیترسد و خودش را از هیچ کس کمتر نمیداند.با این حال فروتن است و خودش را برتر از کسی نمیداند.چون میداند که همهی انسانها در سیرت،یکی و در صورت متفاوت هستند».
در درجهی اول از طریق مدیتیشن و سکوت میتوانیم به ظرفیت ناب هستی دست پیدا کنیم اما از طریق قضاوت نکردن دربارهی طبیعت و تحسین آن هم میتوانیم به این ظرفیت ناب دسترسی داشته باشیم.
اگر با این ظرفیت ناب هستی آشنا شوید همیشه میتوانید مستقل از شرایطی که در آن قرار دارید و مستقل از احساسات،مردم و اشیاء به این ظرفیت ناب دسترسی پیدا کنید.دیپاک چوپرا تأکید میکند که همهی ثروتها و خلاقیتها از این منبع سرچشمه میگیرند.
» قانون کمترین تلاش دیپاک چوپرا:
همانطور که شنا کردن،طبیعت ماهی و نورافشانی طبیعت خورشید است، طبیعت انسان این است که با کمترین تلاش رویاهایش را به واقعیت تبدیل شوند.قانون حداقل تلاش ودائی(ودا کتاب مقدس قدیمی هندوها است»میگوید:
اما آیا این یک نظریهی انقلابی است یا یک نظریهی نادرست؟آیا کار سخت،برنامهریزی و تلاش، وقت تلف کردن است؟!
چوپرا معتقد است که اگر انگیزهی رفتارهای انسان نه از تمایلات نفسانی بلکه از عشق سرچشمه بگیرد چنان انرژی ایجاد میشود که میتواند هر چه انسان میخواهد برایش فراهم کند. در مقابل حس قدرت طلبی و برتری بر دیگران یا نیاز به اینکه مورد تأیید دیگران قرار بگیریم باعث میشود انرژی انسان تحلیل برود.
چوپرا تأکید دارد که انسان معمولاً تلاش میکند که چیزی را ثابت کند اما اگر بتواند بر اساس خود برترش عمل کند فقط به این فکر خواهد کرد که کجا و چگونه به تکامل و فراوانی برسد. اولین گام این است که پذیرفتن را تمرین کنیم.
چوپرا میگوید اگر مرتباً با هستی در جدال باشیم نمیتوانیم از قدرت بیپایان آن بهرهمند شویم. حتی در سختترین و بدترین لحظات زندگی به خودتان بگویید: «این لحظه همان طوری هست که باید باشد».
چوپرا میگوید که دومین کاری که باید انجام بدهید این است که به دنبال دفاع کردن از خودتان و توجیه رفتارهایتان نباشید. اگر همواره بخواهید از عقیدهی خودتان دفاع کنید و دیگران را مقصر جلوه دهید، امکان کسب تجربهها و دانش جدید را از خودتان سلب میکنید.
» قانون میل و هدف از هفت قانون معنوی چوپرا:
این قانون پیچیدهترین و جذابترین قانون کتاب هفت قانون معنویت است.چوپرا معتقد است که بر خلاف درخت که فقط یک هدف دارد (اینکه در خاک ریشه بدهد،رشد کند و عمل فتوسنتز را به انجام برساند) هوش و دستگاه عصبی انسان به او امکان میدهد که از طریق شکل دادن به ذهن و قوانین طبیعت به هر چه میخواهد دست پیدا کند.این کار از طریق توجه و هدفمندی حاصل میشود.
چوپرا معتقد است همانطور که توجه به چیزی باعث انرژی دار شدن و وسعت آن میشود، هدفمندی،انرژی و دانش را با هم ترکیب کرده و هدف مورد نظر را به واقعیت تبدیل میکند.اما چطور این اتفاق میافتد؟
نویسنده برای بیان چگونگی این حالت، ذهن انسان را با یک دریاچه مقایسه میکند. چاپرا میگوید اگر ذهن انسان آرام باشد میتوانیم یک هدف را به صورت سنگریزهای در آن بیندازیم تا موجهایی را در سطح آرام ذهن ایجاد کنند که به راحتی قابل مشاهده هستند.
اما اگر ذهن انسان مثل یک دریای طوفانی، ناآرام باشد حتی اگر یک آسمان خراش را هم در آن بیندازیم هیچ اتفاقی نمیافتد. اگر در حالت آرامش ذهنی هدفی را در ذهن تصور کنیم میتوانیم برای رسیدن به هدفمان بر قدرت بیپایان هستی تکیه کنیم. در واقع ما فقط هدفمان را تعیین کرده و به «هستی اجازه میدهیم که به جزئیات کار شکل بدهید».
» قانون بیاعتنایی توأم با ایمان چوپرا:
چوپرا معتقد است که وقتی هدفی دارید باید قبل از اینکه به هدفتان برسید نسبت به آن بیاعتنا باشید و نگران نباشید.هفت قانون فروش موفق یعنی این بیاعتنایی باید بر اساس یک ایمان قلبی که حتماً به هدفتان میرسید شکل بگیرد.
ممکن است روی رسیدن به یک هدف خاص تمرکز کنید اما اگر همواره به یک هدف خاص فکر کنید این ترس و عدم اطمینان در وجودتان شکل میگیرد که آیا به هدفتان میرسید یا خیر. چوپرا معتقد است انسانی که با خود برترش هماهنگ باشد طوری به هدفش فکر میکند که نگران نتیجهی نهایی نباشد.
دیپاک چوپرا این اصل را این طور توضیح میدهد:
«فقط از طریق بیاعتنایی توأم با ایمان است که انسان میتواند از زندگی لذت ببرد و با نشاط باشد.در این حالت نشانههای موفقیت و ثروت بدون دردسر آشکار میشود. بدون تکیه بر قانون بیاعتنایی توأم با ایمان، انسان، زندانی ناامید و ناتوانی است که اسیر خواستههای دنیوی میشود، همیشه نگران چیزهای کم اهمیت است، در ناامیدی به سر میبرد و اسیر روزمرگی میشود. ذهن چنین انسانی پُر از اندیشههای مربوط به فقر است».
اگر از قانون بیاعتنایی توأم با ایمان چوپرا پیروی نکنیم تصور خواهیم کرد که باید راه حل مشکلانمان را خودمان پیدا کنیم. اما با تکیه بر این اصل، هستی راه مشکلات را وارد زندگیمان میکند.
فقط به خواندن همین جمله بسنده نکنید؛ حتماً کتاب هفت قانون معنوی موفقیت را بخوانید. ممکن است کمی طول بکشد تا معنی آن را درک کنید اما ثابت قدم باشید؛ این قوانین حتماً زندگیتان را تغییر خواهند داد. اگر این کتاب را چند بار بخوانید، هر بار معانی و مفاهیم جدیدی را درک میکنید؛ این کتاب، یک اثر برتر است.
هفت گام طلایی در فروش بیمه عمر
در این مقاله قصد دارم هفت گام اساسی و ارزشمند را که آن ها را گام های طلایی مینایم برای فروش بیمه عمر را برای شما عزیزان توضیح بدهم. هفت گامی که اگر شما عزیزان به آن توجه کنید. و آن را به نحو احسن اجرا سازید. بعد از مدتی شما را از یک فروشنده خوب به یک فروشنده بیمه عمر عالی تبدیل خواهد کرد .و فروش بیمه عمر برای شما بسیار سهل و آسان خواهد شد.
گام اول : چگونه شروع کنیم؟
هفت گام طلایی : معمولاً با اکثر فروشندههای بیمه (سفیران آرامش) که صحبت میکنم. یا در سر کلاسهای من بیمه فروش که حاضر میشوند. بیان میکنند: ما دوست داریم بیمه عمر بفروشیم. و از مزایای آن هم باخبر هستیم. ولیکن نمیدانیم چطوری و از کجا شروع کنیم؟
لبخندی میزنم .و میگویم فروش بیمه عمر از منزل خودتان شروع میشود. باید ابتدا به امر یک بیمه به خود بفروشید. بعد به اعضای خانواده خود بفروشید. و بعد به اطلاع همه دوستان و اقوام و آشنایان خود برسانید. که فروشنده بیمه هستید .و خدمات و محصولات بیمهای از جمله بیمه عمر را ارائه می کنید. و محصول ارزشمندی بنام بیمه عمر دارید که بدرد آنها میخورد. و میتوانند آن را خریداری کنند.
مهمانی ها
وقتی اقوام و آشنایان در منزل شما مهمان هستند. یا شما در منزل آنها مهمان هستید. رو کنید به کلیه اقوام و با جسارت کامل بیان کنید که بنده فروشنده بیمه (سفیر آرامش) هستم. و باید بعد از این، امور بیمهای خودتان را به من محول سازید. و همه شما از من بیمه عمر بخرید.به عبارت سادهتر بازاریابی و فروش بیمه از سر سفره منزل خودتان شروع میشود.
ولیکن شاهد این مساله هستیم که معمولاً تعدادی از فروشندههای بیمه از اینکه خود را سفیر آرامش به دیگران معرفی کنند ابا دارند. و به نوعی خجالت میکشند.
معمولاً سعی میکنند که حرفه و شغل خود را بیان نکنند. و حتی ابا دارند که بیمه عمر را به اعضای خانواده خود و اقوام و دوستان و آشنایان بفروشند. و از آنها برای فروش این بیمه درخواست کمک کنند.
نباید به هیچ عنوان از بیان شغل و حرفه خود خودداری کنید. بلکه در هر جمع یا هرکجا که میتوانید حرفه و شغل خود را معرفی کنید. و از حضار بخواهید که با شما همکاری داشته باشند. و دوستان و آشنایان خود را نیز به شما معرفی کنند.
اعتقاد داشتن
هفت گام طلایی : وقتی شما کاملاً به بیمه عمر اعتقاد داشته باشید. و آن را خوب بشناسید. خیلی بهتر و مناسب تر میتوانید آن را برای دیگران توضیح بدهید. این چه زمانی اتفاق میافتد. زمانی که شما در فروش بیمه عمر مهارت پیدا کنید. حال هفت قانون فروش موفق چگونه مهارت پیدا کنید. با فروش به خودتان، اعضای خانواده خودتان و دوستان و آشنایان و اقوام .
برای اینکه اگر در ابتدا هرگونه اشکال یا ایرادی داشته باشید. درزمان فروختن به آنها این ایرادات و اشکال ها نمایان میشود. حتی میتوانید از آنها بخواهید که نحوه توضیح دادن و ایرادات صحبت کردن و ایرادات زبان بدن شما و تکیه کلامهای شما و فروش شما را بیان کنند. تا آنها را به مرور اصلاح کنید، فروش فامیلی چقدر به نفع شماست.
این کار باعث میشود کمکم اعتمادبهنفس شما بیشتر شود. و تسلط بهتری بر روی فروش پیدا کنید. تصور هفت قانون فروش موفق کنید وقتی شما بر مطلبی تسلط کامل داشته باشید. و یا اینکه به آن علاقه وافری داشته باشید. آن را با شور و حرارت خاصی بیان میکنید. شور و حرارتی که از زبان بدن شما کاملاً آن احساس میشود. و دیگران متوجه میشوند که با چه علاقه و حس و حالی آن را توضیح میدهید
برای بیمه عمر هم بدین گونه است . باید با شور و علاقه آن را توضیح داد. و به فروش رساند.همچنین وقتی به این محصول علاقمند باشید. و تسلط کاملی داشته باشید. اعتماد به نفستان بیشتر میشود. و بدون هیچگونه دردسری آن را توضیح میدهید. و اطلاعات خود را منتقل میسازید.
گام دوم : این آییننامه را بخوانید
در ابتدا بهترین کار این است که آییننامه ۶۸ بیمههای زندگی شورای عالی بیمه و آییننامههای پیوست آن را از سایت بیمه مرکزی ایران تهیه کنید. و مطالعه کنید. اشکال یا ایرادهای و سؤالهای خود را یادداشت کنید. و به دنبال پاسخ صحیح آن باشید. مخصوصاً به قسمت محاسبه کارمزد آییننامه توجه کنید تا دچار ضرر و زیان نشوید.
گام سوم : شناسائی
محصول بیمهای شرکت متبوع خودتان (بیمه عمر شرکت خودتان) را کاملاً مورد مطالعه قرار دهید. و مزایا و منافع آن را به دقت شناسایی کنید. جزییات محصول بیمهای خودتان را مورد تجزیه تحلیل قرار بدهید. به طوری که کاملاً محصول بیمهای شرکت متبوع خود را بشناسید.کار با نرمافزار صدور بیمهنامه را تمرین کنید. و به جزییات آن توجه کنید. تا در زمان ارائه اطلاعات یا صدور بیمهنامه دچار وقفه و مشکل نشوید.
گام چهارم : محصول رقبا را بشناسید.
روی محصول بیمهای رقبای خود مطالعه داشته باشید. و با بیمه عمر شرکت متبوع خودتان مقایسه کنید. و نقاط ضعف و قوت و تفاوت ها را را شناسایی کنید. این کار به نفع شماست.
در زمانی که بیمهگذار یا خریدار بیمه عمر شرکت رقیب را به رخ شما میکشد شما با خیال آسوده میتوانید عیب و ایرادات و نقاط قوت و ضعف آنها را بیان کنید. و تفاوتها را به سمع و نظر بیمهگذار و خریدار بیمه برسانید.
گام پنجم : ارزشمندش را داشته باشید
هفت گام طلایی : یک بیمهنامه ارزشمند برای خود صادر کنید البته منظور از صدور بیمه عمر برای خودتان این نیست که بیاید یک بیمه عمر با حق بیمه کم و سرمایه پایین برای خودتان صادر کنید که فقط آن را در فروشها به بیمهگذاران نشان بدهید و بگویید خودم هم بیمه عمر دارم.بلکه وقتی خوب محصول را شناسایی کردید و به ارزش آن پی بردید مطمئن هستم که یک یا چند بیمه عمر باارزش برای خودتان و اعضای خانوادهتان صادر میکنید و بعد با اعتقاد قلبی و عشق و علاقه فراوان به دیگران ارائه میکنید.
منظور از داشتن بیمه عمر ارزشمند برای خودتان آن این است که شما با مطالعه محصول بیمهای شرکت متبوع خودتان به ارزشهای آن پی بردهاید پس باید یک بیمهنامه خوب برای خودتان صادر کنید تا زمانی که بیمهگذار یا خریدار بیمه از شما سؤال میکنند که خودتان این بیمه را دارید با اعتمادبهنفس کامل جواب مثبت به آنها بدهید و اگر بیمهنامه شما را درخواست کردند و به جزییات آن توجه کردند پی به ارزش بیمهنامه ببرند.
چرا باید بیمهنامه ارزشمندی داشته باشید؟
برای اینکه از مزایای آن به نحو احسن برخوردار شوید. و دلایل دیگری که خودتان بهتر میدانید و من قصد ندارم آنها را در اینجا بیان کنم.
دلیل اصلی که به آن میپردازم این است اگر بیمه خودتان را نشان خریدار بیمه یا بیمهگذار دادید همان خریدار بیمه یا بیمهگذار مبلغ حق بیمه و سرمایه شما را ملاک خرید خودش قرار میدهد.
پس اگر شما بیمه عمری برای خود صادر کرده باشید با حق بیمه ماهیانه یکصد هزار تومان خریدار بیمه یا بیمهگذار شما اگر فرد متمولی باشد امکان دارد نظرش نسبت به خود شما و بیمه عمر عوض شود .
اگر درآمد متوسط یا کمی داشته باشد. همان یکصد هزار تومان یا کمی بیشتر از آن را ملاک قرار میدهد. و بیمهای با همان شرایط از شما خریداری میکند. در صورتی که توان پرداخت حق بیمه بسیار بالاتری را داشته است.
چر این کار را میکند؟ برای اینکه رفتار خرید مسری است. و ضمن آن اینگونه فکر میکند که شما تمام شرایط را در نظر گرفتهاید. و یک مبلغی را در ماه صرف این کارکردهاید. که اگر خدای تاکرده به نظر آنها سوخت شد. زیاد ضرر نکرده باشند.
گام ششم : یک سند ارزشمند
هفت گام طلایی : طلا، جواهر و الماس را در بستهبندیهای شکیل و مناسب قرار میدهند. و آنها را درجای امن حفظ و نگهداری می کنند. اسناد املاک را معمولاً در گاوصندوق نگهداری میکنند. بیمه عمر همان به همان اندازه بلکه بیشتر ارزش دارد پس برای نگهداری و بستهبندی آن ارزش قائل شوید. و بیمههای عمر خود را در بستهبندیهای ارزشمند و شکیل تحویل بیمهگذار دهید.
از آنها درخواست کنید که این بیمهنامه را در محلی که اجناس باارزش خود را نگهداری میکنند، نگهداری کنند. با این کار این مطلب را به بیمهگذار القا میکنید که این بیمهنامه یک سند ارزشمند مانند سند منزل مسکونی شماست. این به نفع شماست. باید تلاش کنید که به بیمهگذار القا شود که یک سند ارزشمند و گرانبها در اختیار دارد.
گام هفتم : معامله برد – برد
هفت گام طلایی : حتیالمقدور سعی کنید بیمه عمر را به صورت سالیانه بفروش برسانید. این کار شما مزایایی به همراه دارد. در ابتدا اینکه بیمهگذار از اینکه هرماه قسط پرداخت کند راحت میشود. خواهی نخواهی پرداخت قسط ماهانه برای هر فردی بعد از مدتی خسته کنند خواهد شد.
نگران هفت قانون فروش موفق بیپولی بیمهگذاران نباشید. این خاصیت ما انسانها است که دوست داریم خریدهای خود را به صورت درازمدت تهیه کنیم. اگر کمی درایت به خرج بدهید و مزایای پرداخت سالانه را خوب توضیح بدهید معمولاً اکثر بیمهگذاران سالیانه از شما خرید خواهند کرد.
در صورت اجبار میتوانید از پرداخت شش ماه و سه ماه استفاده کنید. من به جرئت بیان میکنم که پرداخت ماهانه را فراموش کنید. اینگونه پرداختها در درازمدت خستهکننده خواهد شد. و معمولاً به سرانجام نخواهند رسید.
مزیت های پرداخت سالانه
وقتی پرداخت سالیانه باشد. دریافتی بیمهگذار بیشتر خواهد بود. چون طبق آییننامه ۶۸ وقتی پرداخت به صورت اقساط باشد مبلغی از حق بیمه، هزینه میگردد. و دریافتی بیمهگذار کمتر میشود.
مزیت دیگر اینکه هرماه نیاز به پی گیری شما نیست. و بیمهگذار هم مجبور نیست که هرماه پرداخت داشته باشد. و از این کار خسته شود. ضمن اینکه اگر پرداخت ماهانه باشد. و بر اثر اتفاقی بیمهگذار نتواند در آن ماه پرداختی داشته باشد. و حق بیمه جمع شود و به قول معروف پشت بیمهگذار باد بخورد. پرداخت چند قسط بر روی هم برای ایشان کار سختی است. که معمولاً پرداخت نمیکند. و بیمهنامه به حالت تعلیق در میآید. و بعد از مدتی هم به دست فراموشی سپرده خواهد شد.
فروش بیمه عمر سالیانه یک معامله برد – برد است. بیمهگذار معمولاً حق بیمه کمتری پرداخت میکند. و بیمهنامه را در اثر مرور زمان از دست نمیدهد. شما هم حق بیمه خوبی دریافت میکنید. و بالطبع کارمزد مناسب تر و یک جایی نیز دریافت خواهید کرد.
هفت قانون معنوی موفقیت
دیپاک چوپراعمومی
دانلود کتاب هفت قانون معنوی موفقیت
کتاب هفت قانون معنوی موفقیت ، طرحی عمیق برای هدایت زندگی در بالاترین و جامع ترین سطح به ویژه برای کسانی که در تلاشاند زندگی موثری بوجود آورند، ارائه میدهد.
دکتر دیپاک چوپرا ، نویسنده این کتاب، پزشکی متبحر است که تاکنون بالغ بر ۱۰ میلیون نسخه از کتابهای او که به ۳۰ زبان مختلف دنیا ترجمه شده و به فروش رفته است.
بخشی از متن
حداقل تلاش زمانی شکل میگیرد که رفتارهایتان برانگیخته از عشق باشند، چون عشق موجب انسجام طبیعت میشود. وقتی میخواهید بر دیگران قدرت و کنترل داشته باشید، انرژیتان را تلف میکنید. هنگامی که برای خودتان در جستجوی پول یا قدرت هستید، به جای آن که در زمان حال از شادی لذت ببرید، انرژیتان را صرف توهم شادی میکنید. هنگامی که فقط به خاطر سود شخصی در جستجوی پول هستید، انرژیِ جاری به سوی خودتان را قطع میکنید و مانع از بیان آگاهی طبیعت میشوید.
اما هنگامی که رفتارتان با عشق برانگیخته میشود، هیچ انرژیای تلف نمیشود. هنگامی که رفتارتان برانگیخته از عشق باشد، انرژیتان مضاعف و انباشته میشود و انرژی مازادی که انباشته شده است، مانند ثروتی بیکران، برای خلق آنچه میخواهید مصرف میشود.
خلاصه کتاب
گرچه عنوان کتاب هفت قانون معنوی موفقیت است، اما میتوان آن را «هفت قانون معنوی زندگی» خواند، چون طبیعت از این اصول برای خلق ماهیت مادی آنچه که میبینیم، میشنویم، میچشیم و مزه یا لمس میکنیم، بهره میبرد. موفقیت در زندگی را میتوان جریان پیوستۀ شادی و درک تدریجی اهداف باارزش نامید. موفقیت، توانایی تحقق بخشیدن به آرزوهایتان با تلاشی اندک است و موفقیت شامل ثروتمند شدن در مرحلهای است که همیشه نیازمند تلاش بسیار بوده و اغلب به بهای آسیب رساندن به دیگران تمام میشده است.
برای موفق شدن و بهرهمندی از فراوانی، به روش معنویتری نیازمندیم که به مفهوم جریان یافتن تمام موهبتهای نیکو به سوی شماست. با درک و ممارست در قانون معنوی، خود را با طبیعت هماهنگ میکنیم و با فراغت، شادی و عشق خلق میکنیم. موفقیت، جوانب زیادی دارد: ثروت مادی فقط جزئی از آن است. مضاف بر این که موفقیت، خود سفر است نه مقصد. فراوانی مادی با تمام جلوههایش، از مواردی است که این سفر را لذتبخشتر میکند. موفقیت همچنین شامل سلامتی، انرژی و اشتیاق به زندگی، روابط موفقیتآمیز، آزادی خلاق، ثبات عاطفی و روانی، حس رفاه و آرامش ذهن است.