خواندن کندل به کندل حرکت قیمت

چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
معامله گران می خواستند پین بار صعودی (چكش) را مشاهده کنند و بگویند افزایش قیمت پس از شكل گيري پین بار اتفاق افتاده است ، آنها معتقدند که الگوي شمعي چكش همان چیزی است که باعث بالا رفتن قيمت شده است زیرا به آنها اينگونه گفته شده است.
يا زمانيكه معامله گران پین بار نزولي (ستاره دنبالهدار) را می بینند می گویند که این ميله شمعي کار کرده است زیرا باعث معکوس شدن بازار شده است و این همان کاری است که میله های پین بار انجام می دهند.
پس الگوها بايد عمل كنند.
حال هنگامی که معاملهگران پین بار نزولی را مشاهده ميكنند، انتظار دارند که بازار معکوس شود ، این همان چیزی است که به آنها گفته شده است كه در صورت ظاهر شدن در بازار ، میله های پین بار انجام می دهند و نسبت به آن عمل ميكنند.
بعد از اينكه نسبت به الگوي ظاهر شده هدفي مشخص ميكنند و خود را براي ريزش بازار خواندن کندل به کندل حرکت قیمت آماده مينمايند با اتفاقي خلاف تصورات و آموختههاي موجود در كتابها و سايتها روبرو هنگامی که پین به نتیجه نرسید ، معاملهگران دچار شك و ترديد در مورد دانستهها و نحوه عملكرد خود ميشوند و حتي گاهي به الگوها شك ميكنند و آن را مقصر می دانند. آنها فکر خواهند کرد که تقصیر آنها نیست و دلیل این کار نکردن را به عدم کارآیی الگو نسبت ميدهند.
.معاملهگر نمیدانند پینبار باعث معکوس شدن بازار نمی شود و اين رفتار معاملهگران است كه باعث شكلگيري الگوها ميشود و حتي دليل ظاهر شدن اين الگوها با هم يكسان نخواهد بود.
براي شرح اتفاقي كه در بالا رخ داده :
ما این را میدانیم كه برخي از معامله گران كه در جهت خريد بودند سود معاملاتی را که قبلاً مشخص کرده بودند ، برميدارند يا قسمتي از آن را خارج ميكنند ، كه اين امر باعث ايجاد يكسري سفارشات فروش و خلاف جهت روند بصورت موقت ميشود و دليل شكلگيري پين بار در بالا ميباشد، براي همین قیمت همچنان بعد از ظاهر شدن پینبار نزولی به حركت به سمت بالا ادامه ميدهد.
معاملهگران این موضوع را نمی دانند زیرا از اطلاعاتی که در مورد الگوهای شمعي و میله های پینبار دریافت کردهاند فرض می کند که هر الگو به یک شکل تشکیل و فقط با یک عمل ایجاد می شود ، مانند عمل فروش در مورد میله های پینبار نزولي.
این دلیل اصلی است که معامله گران الگوهای شمعی درمعاملات از موفقیت کمی برخوردار هستند ، اطلاعاتی که در مورد الگوها خوانده اند و چرايي تشكيل آنها همیشه درست تصور می شود ، بنابراین وقتی یک الگو نسبت به آنچه در نظر گرفته شده است ناموفق باشد ، معامله گران خود را مقصر بدانند درحالی که اصلاً تقصیر آنها نیست ، این به دلیل اطلاعاتی است که آنها در مورد علت شکل گیری این الگو در بازار خواندهاند.
موقعیت 50 درصدی
مطالعات زیادی در مورد سودآوری الگوهای شمعی انجام شده است ، به نظر می رسد که به طور کلی تحليلگران معتقدند احتمال موفقیت یک الگوی شمعی در حدود 50٪ باشد. این بدان معناست که اگر ما از 5000 میله پینبار که در بازار ظاهر شده اند نمونه بگیریم ، 2500 عدد از آنها با سودآوری کار می کنند و 2500 عدد ديگر باعث از دست رفتن پول ما خواهد شد.
« بخشي از مطالعه در مورد الگوهاي بازگشتي ميلهاي شمعي در نماد S&P500 »
برای درک کارآیی و سودآوری این سیگنالها ، به دو معیار عملکرد توجه شده:
تعداد معاملات: تعداد دفعاتی است که در طول دوره مطالعه اتفاق افتاده است.
ميزان بازدهي: نشانگر تعداد دفعاتی است که این سیگنال خاص سودآور بوده است.
تست های بازگشتی در 15 سال گذشته بر روی نمادهای S&P500 انجام شده است.
اکنون نمی خواهيم درباره این موضوع بحث كنيم كه 50% الگوهای شمعی با موفقیت عمل میكنند یا نه ، اما اگر الگوها دارای احتمال موفقيت 50/50 باشند. پس شايد بتوان گفت ميتوان راهي پيدا كرد كه احتمال بازدهي ما را بالا ببرد راهی برای تعریف اینکه کدام الگوها با سودآوری کار می کنند و کدام باعث از دست رفتن پول ما میشوند.
خیلی اوقات ، معامله گرانی را می بینيم که نمی توانند معنای نمودار قیمت را درک کنند.
آنها انواع مختلف شمعها و الگوهای شمعي را به تنهايي نگاه می كنند بدون آنكه از معنا و مفهوم آن اطلاعي داشته باشند. و فقط با ظاهرشدن اين الگوها وارد عمل ميشوند، این نوع معامله گران ، الگوهايی را شناسایی می کنند که در واقع هیچ کدام وجود ندارند و عاقبت زيان سنگيني را متحمل می شوند.
« غالبا آنها به معامله گرانی تبدیل می شوند که دیگر به الگوها اعتقادی ندارند. »
بسیاری از معامله گران در حال حاضر سعی می کنند با دیدن اینکه آیا الگوی شمعی با سایر سطوح فنی (مانند حمايت ، مقاومت ، خطوط روند يا كانال ، سطوح فيبوناچي و …) دارای تلاقی است ، این کار را انجام دهند. اگر یک الگوی شمعی دارای یک خط حمایت یا مقاومت در طی مسیرش باشد ، ظاهراً این الگو احتمال موفقیت بیشتری نسبت به الگویی که یک خط حمایت یا مقاومت درمسیر آن نیست، دارد.
این یک روش موثر اما ناقص است زیرا هیچ بررسی در مورد اینکه چرا الگوی شمعی در بازار شکل گرفته است ، انجام نمی شود ، چرا كه درک اینکه چرا اتفاق می افتد بسیار مهمتر از فقط دیدن آن است.
این به ما می گوید الگوهاي شمعي که در سطوح فنی ظاهر ميشوند احتمال موفقيت بيشتري نسبت به استفاده تنها از اين الگوها دارد ،اما باز هم كافي نيست. اگر این طور بود ، مردم میتوانستند با استفاده از آن پول زیادی بدست آورند ، که ظاهرا اینگونه نیست.
فقط به تجزیه و تحلیل کمی نیاز هست تا ببینید که تعداد زیادی الگوهای شمعي وجود دارد که در صورت عدم موفقیت با سطوح فنی یا دارای خصوصیات خواندن کندل به کندل حرکت قیمت مختلف مانند یک سايه طولاني ، ناموفق هستند. این تنها میتواند به این معنا باشد، تعاریف و دستورالعمل های ارائه شده براي الگوهای شمعی نادرست هستند.
اینگونه نیست که الگوی شمعی کار نمی کند ، بلکه این تعریف که الگو قرار است كاري انجام دهد مانند اينكه ادامه دهنده يا بازگرداننده مسير حركت قيمت باشد، اشتباه است.
بنابراین ما سعی خواهيم کرد تا به شما نشان دهيم که با کاربرد مناسب آنها کار می کنند و میتوانید الگویی را در متدولوژی خود بگنجانید.
چرا الگو؟
ذهن انسان در تشخیص الگو عالی است و بطور ذاتي براي درك سريع تر و بهتر بدنبال ساخت و دريافت الگو ميباشد. هدف از ساخت الگوها در جهت شناخت بهتر براي بهرهوري بيشتر است.
از خصوصيات الگو سازي: آسان سازي راه رسيدن به موفقيت ، بالا بردن سرعت آموزش ، انتخابي و بصورت آگاهانه انجام ميپذيرد.
به همين دليل است كه براي موفقيت بيشتر و سريعتر به دنبال ساخت الگو در بازارهاي مالي هستيم. هر فرد بنا به شخصيت و روحيات خود در جهت موفقيت در بازار الگويي خاص را دنبال ميكند.
معامله گران غالبا به اشتباه معتقدند که این الگوها هستند که بازارها را هدایت می کنند. اولین نکته مهمی که باید بدانید این است که شما نمی توانید الگوهای شمعی را مبنای عملکرد و رفتار بازار قرار دهید ، چیزی که 99% از کل وب سایت های تجاری به شما آموزش می دهند. این فقط یک اشتباه است!
وقتی یک معامله گر می داند چگونه “میلههای شمعی را بخواند” ، او قادر خواهد بود درک کند که چه الگویی به او (در مورد پویایی بازار ، رفتار معامله گران و اینکه آیا خریداران یا فروشندگان کنترل دارند و …… ) در راه رسیدن به کسب سود کمک خواهد کرد.
معاملهگری که می تواند مسیر قیمت را دنبال کند و کسی که می داند چگونه تفکر اندیشه سایر فعالان مالی را تفسیر کند ، می تواند از این دانش استفاده کند و با خواندن نمودارهای خود مانند یک حرفه ای ، از عملکرد قیمت به نفع خود استفاده کند.
حقایق الگوهای شمعی – درک کلیه ساختار شمع ها
ده ها الگوی شمعی در بازار وجود دارد ، اما ما شما را از تلاش برای یادگیری همه آنها منصرف می کنیم زیرا این شما را به یک معامله گر بهتر تبدیل نمی کند. درعوض ، بیاموزید که قیمت را بخوانید و اینکه چگونه حرکت قیمت درمورد آنچه در بازار اتفاق می افتد ، به شما می گوید. روشی که باید برای کلیه الگوهای شمعی و عملکرد قیمت اعمال شود. وقتی فهمیدید که این موضوع مربوط به شناسایی دقیق الگوها نیست ، بلکه درباره دانستن نحوه خواندن حرکات قیمت است ، می توانید نمودارها را به روشی کاملا جدید تحلیل کنید.
سه جزء اصلی از هر الگوی شمعی وجود دارد:
1. اندازه
آیا شمع ها بزرگتر یا کوچکتر می شوند؟ هنگام تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت ، همیشه اندازه جدیدترین کندل ها را مقایسه کنید تا تصوری از آنچه در حال انجام است و چه چیزی حرکت را انجام می دهد ، بدست آورید.
2. فتیله ها (سایه ها)
فتیله می تواند انواع مختلفی از اطلاعات را ارائه دهد: یک فتیله می تواند پس زده شدن قیمت در یک سطح را مانند الگوی پینبار نشان دهد ، اما همچنین می تواند در بازارهایی مانند الگوی دوجی، بی جهتی را نشان دهد وقتی که سایهها به هر دو طرف بدنه می چسبد و یا یک شمع بزرگ بدون سایه اغلب نشانگر قدرت و اطمینان بیشتر است.
3. بسته شدن
همانطور که قبلاً ذکر شد ، شمعی که در نزدیکی بالا یا پایین بسته می شود و در نتیجه فتیله ندارد ، قدرت بیشتری نشان می دهد. تجزیه و تحلیل نزدیک شمع در ترکیب با اندازه می تواند بینش قابل توجهی در مورد قدرت فعلی و تعادل بین گاوها و خرس ها ارائه دهد. هنگامی که قیمت در سطح حمایت و مقاومت مهم معامله می شود ، بسته شدن آن نیز بسیار مهم است و اغلب می تواند احتمال نگه داشتن یا شکستن سطح را نشان دهد. برای درک بهتر هر کندل را به سه قسمت تقسیم کنید:
1. یک سوم بالایی نشاگر صعودی بودن و قدرت خریداران
2. یک سوم میانی نشانگر خنثی بودن و تعادل بین خریداران و فروشندگان
3. یک سوم پایینی نشانگر نزولی بودن و قدرت فروشندگان
شما می توانید این سه مفهوم را در مورد سایر الگوهای شمعی موجود بکار ببرید و خیلی سریع خواهید فهمید که تنها چیزی که باید درباره الگوهای شمعی بدانید ، این سه جنبه است.
دو مؤلفه دیگر در معاملات
علاوه بر درک آنچه که یک الگوی شمعی منفرد به شما می گوید ، دو مفهوم اضافی وجود دارد که به شما کمک می کنند تا سیگنال های با احتمال زیاد را شناسایی کنید و از سیگنال هایی که بیشتر اوقات شکست میخورند ، جلوگیری کنید.
1. مقایسه شمعها
این اغلب یک جنبه بسیار نادیده گرفته شده خواندن کندل به کندل حرکت قیمت از معاملات است زیرا بیشتر معامله گران فقط به دنبال الگوها هستند و روی شمعهای فردی تمرکز می کنند. با این حال ، اگر می خواهید با موفقیت معامله کنید ، باید اقدام اخیر قیمت را در رابطه با آنچه قبلاً اتفاق افتاده است بسنجید. یک پینبار کوچک پس از یک روند با شمع های بزرگ نسبت به یک پینبار بزرگ خواندن کندل به کندل حرکت قیمت پس از یک روند با شمع های کوچک اهمیت کمتری دارد.
شمع انگلفینگی که به سختی میله قبلی خود را پوشانده ، قدرت پیش بینی کمتری نسبت به شمعی دارد که میله قبلی خود را به راحتی میپوشاند.
همیشه نمودار خود را به عنوان یک کل نگاه کنید ، تا همه چیز را در چشم انداز درست قرار دهید.
2. موقعيت مكاني
مفهوم موقعیت مکانی بدان معنی است که شما فقط در مورد سیگنالهای با احتمال زیاد ، مربوط به سطح اقدام به معامله را انجام می دهيد. به جای پرش بر روی هر سیگنال که می بینید ، می توانید با معامله فقط در مناطق حمايتي و مقاومتي یا سطح عرضه و تقاضا ، شانس خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید. اگرچه باید صبورتر باشید ، اما معاملات شما نیز سود قابل توجهی خواهد داشت.
و این تنها چیزی است که شما باید هنگام درک الگوهای شمعي و معاملات بدانید. آن را پیچیده تر از آنچه هست انجام ندهید و روی آنچه که واقعاً مهم است تمرکز کنید.
فراموش نکنید:
شمعها فقط راهی برای تجسم اطلاعات قیمت است. این یک مظهر رفتار معاملهگران در بازارها است. شمعها معمولا برای معامله نسبت به خودشان معنی ندارند ، اما با تلفیق رفتار قيمت با سایر مفاهیم معاملاتي ، می توانید یک استراتژي قوی ایجاد کنید.
آشنایی با کندل هیکن آشی و کاربردهای آن
فعالیت در بازار فارکس و در کل بازارهای مالی، یکسری ملزوماتی دارد که اگر قصد موفقیت در این بازارها را خواندن کندل به کندل حرکت قیمت دارید باید آنها را رعایت کنید. شاید از مهمترین این ملزومات بتوان به تحلیل تکنیکال دقیق و پیش بینی درست بازار اشاره کرد. کندل هیکن آشی یکی از انواع المانهایی است که به شما کمک میکند تا بتوانید به درستی کار تحلیل تکنیکال را پیش ببرید و بازار را تا حدودی پیش بینی کنید. برای آشنایی با کندل هیکن آشی و کاربردهای آن، با ما همراه باشید.
قبل از ادامه مقاله، برای اینکه با دید بهتری در مورد کندل هیکن اشی مطالعه کنید، در ادامه به بررسی کلی تعریف تحلیل تکنیکال و به طور کلی کندلها پرداختیم. اگر با این موضوعات آشنایی لازم را دارید، نیازی به خواندن این قسمت از مقاله ندارید.
فهرست عناوین مقاله :
تحلیل تکنیکال چیست؟
یکی از مهمترین اقدامات قبل از ورود به بازارهای مالی و فعالیت در آن، یادگیری تحلیل تکنیکال و آموختن چگونگی آن است. اگر بدون تحلیل تکنیکال، کار و معاملات خود را جلو ببرید، احتمال شکست و ضرر شما زیاد است. اما اگر به خوبی با المانهای مختلف تحلیل تکنیکال آشنایی لازم را داشته باشید، بدون شک کیفیت فعالیت شما در بازارهای مالی افزایش قابل توجهی پیدا میکند.
تحلیل تکنیکال یعنی بررسی دقیق تمام احتمالات، روند بازار، امکان معامله یا عدم امکان معامله و دیگر المانهای مربوط به بازارهای مالی است. در واقع تحلیل تکنیکال نوعی بالا بردن تسلط روی فعالیتهای اقتصادی است. با تحلیل تکنیکال، تسلط شما روی بازار بیشتر میشود و میتوانید معاملات بهتری با سود بیشتر انجام بدید.
بنابراین تحلیل تکنیکال، یکی از مهمترین عناصر در بازارهای مالی است که برای سود دهی بیشتر در معاملات، باید به آن توجه لازم را داشته باشید.
از آنجایی که کار تحلیل تکنیکال کاری پیچیده است، بعضی از نرم افزارها تحت عنوان تریدر یا بروکر به شما امکان تحلیل تکنیکالی آسان را میدهند. همچنین این نرم افزارها، خود دارای ابزار و استراتژیهایی هستند که به شما در پیش بینی بهتر نوسانات بازار کمک زیادی میکنند.
کاربردهای تحلیل تکنیکال در یک نگاه:
- آسان سازی معاملات
- تسلط روی بازار با بررسی دقیق چارت
- بررسی استراتژیهای ورود و خروج معامله
- سود بیشتر با استفاده از استراتژیهای خاص
- پیش بینی نوسانات بازار در صورت بالا بودن کیفیت تحلیل تکنیکال
- پایین آمدن احتمال ریسک و ضررهای ناشی از معاملات ناسالم
کندل چیست؟
کندل یکی از المانهای مهم در تحلیل تکنیکال است که به معاملهگر یا سرمایه گذار کمک بزرگی میکند. کندل در لغت یعنی شمع و علت این نام گذاری ظاهر شمع مانند آن روی نمودار است که البته در قسمت توضیح کندل هیکن اشی، در مورد ظاهر کندل بحث خواهیم کرد.
کندلها انواع مختلفی دارند و هر کدام به نوبه خود نوسانات قیمت را پوشش میدهند و به شما دید بهتری از این نوسانات میدهد. اطلاعاتی که این کندلها به شما میدهد تنها به نوسانات قیمتی محدود نمیشود؛ اساس کار کندلها آسان سازی معاملات با استراتژیهای خاص خودش است. اینکه چه زمانی مناسب است تا وارد معامله شوید یا در آن بمانید یا حتی اینکه چه زمانی از آن خارج شوید، اطلاعاتی است از کندلهای میتوان استخراج کرد.
کندلها با پوشش نوسانات قیمتها به شما اطلاعاتی میدهد که شما میتوانید با استفاده از این اطلاعات زمان مناسب برای خرید یا زمان مناسب برای فروش را پیدا کنید و اقدام لازم را انجام دهید.
اطلاعات قیمتی که کندلها در اختیار شما قرار میدهند، در یک تایم یا زمان مشخصی استخراج میشوند. اینکه از چه زمانی تا چه زمانی این اطلاعات را میبینید به شما بستگی دارد. اطلاعات قیمتی که این کندلها به شما میدهد شامل قیمت آغازین، قیمت پایانی، بیشترین قیمت و کمترین قیمت است.
نمودارهای کندل به طور کلی به دو دسته تقسیم میشوند. نمودار نزولی و نمودار صعودی. اگر قیمت پایانی بیشتر از قیمت آغازین باشد، نمودرا کندل صعودی است و معمولا با رنگ سفید نشان داده میشود. اما اگر قیمت آغازین بیشتر از قیمت پایانی باشد، نمودار کندل نزولی خواهد بود و با نمودار تو پر و مشکی نشان داده میشود. البته رنگ نزولی و صعودی بودن نمودار به نوع کندل هم بستگی دارد که در ادامه هنگام توضیح کندل هیکن اشی متوجه این موضوع خواهید شد.
پیشنهاد میکنیم مقاله نمودار شمعی یا نمودار کندل استیک چیست را مطالعه کنید.
کندلها در یک نگاه:
- علت نام گذاری کندل (شمع) ظاهر آن روی نمودار است
- کندل نواسانات بازار را به خوبی و آسانی پوشش میدهد
- کندلها شامل استراتژیهای ورود و خروج مناسب نیز هستند
- اطلاعات قیمتی کندلها شامل قیمت آغازین، قیمت پایانی، بیشترین قیمت و کمترین قسمت میشود
- اگر قیمت پایانی بیشتر از آغازین باشد باشد نمودار صعودی و اگر قسمت آغازین بیشتر از پایانی باشد نمودار نزولی است
کندل هیکن اشی چیست؟
کندل هیکن اشی یک از انواع کندلها است که استراتژی خاص و مخصوص به خودش را دارد و تفاوت زیادی از نظر ساختار با دیگر کندلها دارد.
همانطور که در بالا گفتیم لغت کندل از ظاهر شمع مانند آن روی نمودار گرفته شده است. هیکن اشی که یک لغت ژاپنی است، به معنای میانگین است. بنابراین به طور کلی کندل هیکن اشی به معنای کندل میانگین است.
کندل هیکن اشی نسبت به دیگر کندلها استراتژی راحت و آسانتری دارد و اطلاعات کلیتر و بدون جزئیات اضافی و گیج کننده میدهد. به همین دلیل نمودار منظم و تمیزی دارد که خواندن و استخراج اطلاعات از آن، راحتتر و سادهتر شده است.
اطلاعاتی که کندل هیکن اشی میدهد به جهت مفید بودن، دید جامعی نسبت به بازار به شما خواهد داد و این دید جامع شما را در تصمیم گیری بهتر جهت فعالیت در بازار راهنمایی میکند. این اطلاعات، شناسایی روند و پیش بینی قیمت را برای شما سادهتر از همیشه میکند. فقط باید بدانید که کی و چگونه از این اطلاعات استفاده کنید.
یکی از مهمترین دغدغههای معاملهگران و سرمایه گذاران، نداشتن اطلاعات کافی از نحوه ورود و خروج به معامله است. اینکه چه زمانی وارد یک معامله شوید و تا کی در آن بمانید و در نهایت چه زمانی از آن خارج شوید، از عناصری است که باید به دقت برای آن برنامه ریزی کنید. خوشبختانه با استخراج و تحلیل اطلاعات کندل هیکن اشی میتوانید استراتژی ورود و خروج خود را بررسی کنید.
کندل هیکن اشی مانند دیگر کندلها نمودار صعودی و نزولی دارد. اگر قیمت پایانی بیشتر از قیمت آغازین باشد، نمودار صعودی خواهد بود و کندل با رنگ سبز علامت گذاری میشود. اگر قیمت آغازین بیشتر از قیمت پایانی بود، نمودار نزولی خواهد بود و کندل با رنگ قرمز نشان داده میشود.
نمودار کندلهای هیکن اشی نسبت به دیگر کندلها اطلاعات را بهتر و با کیفیت بیشتر نمایش میدهد؛ اما برای سادگی بهتر در خوانایی، جزئیات را بر خلاف کندلهای دیگر به نمایش نمیگذارد. این موضوع از پیچیدگی کندل هیکن اشی کم کرده است.
فرمولهای کندل هیکن اشی
کندل هیکن اشی شامل چهار المان مهم است: بیشترین قیمت، کمترین قیمت، قیمت آغازین و قیمت پایانی. هر کدام از این المانها روی نمودار کندل مشخص هستند و شما میتوانید با مراجعه به چارت آنها را بررسی کنید.
در راس نمودار که بلندترین جای نمودار است و به صورت یک برجک در بالای نمودار در آمده، بیشترین قیمت نشان داده شده است. در پایینترین جای نمودار که بازهم به صورت یک برج این بار بر خلاف جهت برج قبلی در آمده، کمترین قیمت نشان داده شده است.
در نمودار صعودی یا مثبت، در قسمت خط افقی و بالایی کندل، مقدار کلوز یا قیمت پایانی نشان داده شده و در قسمت خط افقی پایینی، مقدار اوپن یا قیمت آغازین نمایش داده شده است. اما در نمودار نزولی و منفی، کاملا بر عکس است و خط بالایی نشانگر مقدار اوپن و خط پایینی نشانگر مقدار کلوز است.
اکنون با توجه به اطلاعات داده شده به بررسی فرمولهای کندل هیکن اشی میپردازیم:
مقدار کلوز:
۴÷(O + C + H + L)
توضیح: برای محاسبه مقدار کلوز، باید تمام المانهای اوپن، کلوز، بالاترین و پایینترین قیمت را باهم جمع کنید و بر عدد ۴ تقسیم کنید. یا به عبارتی دیگر، باید بین این متغیرها میانگین را حساب کنید.
بیشترین قیمت:
MAX ( H , O , C)
توضیح: برای اینکه بیشترین قیمت را در نمودار کندل بدست بیاورید، باید ماکسیمم بین سه متغیر بالاترین قیمت، مقدار اوپن و مقدار کلوز را پیدا کنید. در واقع آن متغیر که بیشترین مقدار را دارد، بیشترین قیمت در نمودار کندل است.
کمترین قیمت:
Min ( L , O , C)
توضیح: برای محاسبه کمترین قیمت در نمودار کندل هیکن اشی باید مینیمم یا کمترین مقدار از بین سه متغیر پایینترین قیمت، مقدار اوپن و مقدار کلوز را پیدا کنید.
مقدار آغازین یا اوپن:
۲÷(OPEN + CLOSE)
توضیح: برای محاسبه مقدار آغازین با اوپن، کافی است که مقدار اوپن قبلی و مقدار کلوز کندل قبلی را با یکدیگر جمع کنید و حاصل آن را به عدد دو تقسیم کنید. یا به طور کلی از این دو المان میانگین بگیرید.
کاربردهای کندل هیکن اشی در یک نگاه:
- سادگی در استخراج اطلاعات و جمع آوری آن
- شکاف قیمتی ندارد و بدون شکستگی خاص و زیاد در نمودار قابل نمایش است
- خوانایی بهتری نسبت به دیگر کندلها دارد
- اطلاعات را با کیفیت بالا اما با جزئیات کمتر نمایش میدهد
برای دسترسی به کندل هیکن اشی کافی است به سایت رهاورد مراجعه کنید و بالای چارت از طریق نوار ابزار وارد قسمت کندلها شوید و روی کندل هیکن اشی کلیک کنید تا روی چارت نمایش داده شود.
سخن آخر
کندل هیکن اشی، از آن دست المانهایی است که معاملهگر یا سرمایه گذار را در فعالیتشان راهنمایی میکند. اطلاعاتی که کندل هیکن اشی میدهد بسیار با ارزش و قابل استفاده است. پس اگر در عرصه بازارهای مالی فعالیت میکنید، حتما از کندل هیکن اشی استفاده کنید.
مهمترین الگوهای کندل استیک (الگوی شمعدانی در پرایس اکشن)
الگوی شمعدانی در پرایس اکشن یکی از رایج ترین ابزارهای فنی برای تحلیل الگوهای قیمتی هستند. قرن ها توسط بازرگانان و سرمایه گذاران برای یافتن این الگوهایی استفاده شده است که ممکن است نشان دهد که قیمت به کجا می رود. در این مقاله برخی از معروف ترین الگوهای شمعدان را با مثالهای مصور پوشش می دهد.
اگر می خواهید ابتدا با خواندن نمودارهای شمعدان آشنا شوید ، یک راهنمای مبتدی برای نمودارهای شمعدان را ببینید .
نحوه استفاده از الگوهای شمعدان
الگوی شمعدانی بی شماری در پرایس اکشن وجود دارد که معامله گران می توانند برای شناسایی مناطق مورد علاقه در یک نمودار استفاده کنند. از این موارد می توان برای معاملات روزانه ، معاملات نوسان و حتی معاملات بلند مدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعدان ممکن است بینشی خواندن کندل به کندل حرکت قیمت را در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهد ، برخی دیگر ممکن است نشان دهنده تغییر ، ادامه یا بلاتکلیفی باشد.
توجه به این نکته مهم است که الگوهای شمعدان لزوماً به تنهایی سیگنال خرید یا فروش نیستند. آنها در عوض راهی برای بررسی ساختار بازار و نشانه ای بالقوه از یک فرصت پیش رو هستند. به همین ترتیب ، نگاه کردن به الگوها در متن همیشه مفید است. این می تواند زمینه الگوی فنی موجود در نمودار باشد ، اما همچنین می تواند فضای گسترده تری در بازار و سایر عوامل باشد.
به طور خلاصه ، مانند هر ابزار تجزیه و تحلیل بازار ، الگوهای شمعدان هنگامی که در ترکیب با تکنیک های دیگر استفاده می شود ، بیشترین کاربرد را دارند. اینها ممکن است شامل روش ویکوف ، نظریه موج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین می تواند شامل شاخص های تجزیه و تحلیل فنی (TA) ، مانند خطوط روند ، میانگین متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، RSI تصادفی ، باند های بولینگر ، ابرهای ایچیموکو ، Parabolic SAR یا MACD باشد.
سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
سه کلاغ سیاه یک الگوی کندل استیک یا نمودار شمعی نزولی است که برگشت (reversal) روند صعودی فعلی را پیش بینی می کند. نمودارهای کندل استیک ، قیمت باز شدن ، بالاترین قیمت (high) ، پایین ترین قیمت (low) و قیمت بسته شدن یک دارایی خاص را نشان می دهند. هنگامی که قیمت دارایی در سطوح بالاتر حرکت می کند ، کندل استیک سفید یا سبز است و هنگام کاهش قیمت ، سیاه یا قرمز می شود.
الگوی کلاغ سیاه متشکل از سه کندل استیک متوالی دارای بدنه بلند است که در بدنه اصلی کندل قبلی باز شده و پایین تر از کندل قبلی بسته شده است. اغلب ، معامله گران از این اندیکاتور در کنار سایر اندیکاتور های تکنیکال یا الگوهای نموداری به عنوان تأیید برگشت روند استفاده می کنند.
توضیحاتی در خصوص الگوی سه کلاغ سیاه
سه کلاغ سیاه یک الگوی بصری است ، به این معنی که هیچ محاسبه خاصی برای تشخیص این اندیکاتور وجود ندارد. الگوی سه کلاغ سیاه زمانی اتفاق می افتد که خرس ها در طی سه جلسه معاملاتی متوالی ، از گاوها پیشی بگیرند. این الگو در نمودارهای قیمت گذاری به شکل سه کندل استیک دارای بدنه بلند نزولی با سایه های کوتاه یا بدون سایه یا فتیله ظاهر می شود.
الگوی سه کلاغ سیاه به چه شکل است :
در یک الگوی معمولی سه کلاغ سیاه ، گاو ها جلسه را با قیمتی نسبتاً بالاتر از قیمت بسته شدن قبلی آغاز می کنند ، اما قیمت در طول جلسه کاهش می یابد. در نهایت ، قیمت در نزدیکی کف قیمتی جلسه معاملاتی ، تحت فشار خرس ها بسته می شود. این حرکات معاملاتی در سایه ای بسیار کوتاه یا بدون سایه پدیدار می شوند. معامله گران اغلب این فشار رو به پایین را که طی سه جلسه حفظ می شود ، آغاز یک روند نزولی تفسیر می کنند.
سه کلاغ سیاه ، زمانی یک الگوی برگشت قابل اعتماد محسوب می شود که توسط سایر اندیکاتور های تکنیکال مانند شاخص مقاومت نسبی (RSI) تأیید شود.
می توان از اندازه سه کلاغ سیاه و سایه برای تشخیص بازگشت در معرض خطر اصلاح (retracement) استفاده کرد.
الگوی مقابل سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) ، سه سرباز سفید (three white خواندن کندل به کندل حرکت قیمت soldiers) است که نشانگر ریورسال روند نزولی است.
نمونه ای از نحوه استفاده از الگوی سه کلاغ سیاه
به عنوان یک الگوی بصری ، بهتر است از سه کلاغ سیاه به عنوان نشانه ای برای کسب تایید از سایر شاخص های تکنیکال استفاده کنید. الگوی سه کلاغ سیاه و اعتماد یک معامله گر به آن می تواند تا حد زیادی به نحوه شکل گیری آن بستگی داشته باشد. سه کلاغ سیاه در حالت ایده آل باید از کندل استیک های نزولی با بدنه نسبتاً بلند تشکیل شده باشد که در نزدیکی پایین ترین قیمت دوره بسته می شوند. به عبارت دیگر ، کندل استیک ها باید دارای بدنه های بلند و سایه های کوتاه یا بدون سایه باشند. اگر سایه ها کشیدگی داشته باشند ، ممکن است قبل از اینکه روند صعودی مجددا آغاز شود ، تغییر مومنتوم جزئی بین گاوها و خرس ها را نشان دهد.
میزان حجم می تواند سه الگوی کلاغ سیاه را دقیق تر کند. حجم در طول روند صعودی منتهی به این الگو نسبتاً کم است و الگوی کلاغ سیاه سه روزه با حجم نسبتاً بالایی در طول جلسات رخ می دهد. در این سناریو ، روند صعودی توسط گروه کوچکی از گاوها به وجود امده و سپس توسط گروه بزرگتری از خرس ها معکوس می شود.
البته ، با توجه به ماهیت بازارها ، این اتفاق می تواند به این معنی باشد که تعداد زیادی از معاملات کوچک صعودی به گروه کوچک تری از معاملات نزولی با حجم بالا برخورد کرده اند. تعداد شرکت کنندگان در بازار ، از حجمی که هر یک وارد بازار می کنند اهمیت کمتری دارد.
تفاوت بین الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) و سه سرباز سفید (three white soldiers)
نقطه مقابل الگوی سه کلاغ سیاه ، الگوی سه سرباز سفید است که در پایان روند نزولی اتفاق می افتد و یک برگشت احتمالی با قیمت بالاتر را پیش بینی می کند. این الگو دارای سه کندل سفید با بدنه بلند و مجددا با سایه های کوتاه یا در حالت ایده آل بدون سایه است که در بدنه اصلی کندل قبلی باز شده و بالا تر از قیمت پایانی کندل قبلی بسته شده است.
سه سرباز سفید یک الگوی بصری است که نشان دهنده برگشت روند نزولی می باشد در حالی که سه کلاغ سیاه نشان دهنده برگشت روند صعودی است. همان هشدارها در مورد حجم و تأیید سایر اندیکاتور ها در این الگو نیز اعمال می شود.
محدودیت های استفاده از سه کلاغ سیاه
اگر الگوی سه کلاغ سیاه شامل حرکت قابل توجهی رو به پایین باشد ، معامله گران باید نسبت به شرایط غافلگیرانه اشباع فروش (oversold) که می تواند قبل از پایین تر رفتن قیمت ،منجر به تثبیت آن شود ، احتیاط کنند. بهترین راه برای ارزیابی ماهیت اشباع فروش (oversold) سهام یا دارایی ،توجه به اندیکاتور های تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) است که در صورتی که بالاتر از ۷۰٫۰ خوانده شود شرایط اشباع فروش (oversold) را نشان می دهد ، یا اندیکاتور نوسانگر تصادفی (Stochastic Oscillator) که مومنتوم حرکت را نشان می دهد.
علاوه بر این ، بسیاری از معامله گران معمولاً برای تایید یک شکست ، به جای استفاده از الگوی سه کلاغ سیاه ،به سایر الگوهای نموداری یا اندیکاتور های تکنیکال توجه می کنند. به عنوان یک الگوی بصری ، این الگو به این بستگی دارد که مثلا چه چیزی سایه کوتاه تفسیر می شود. همچنین ، این الگو در سایر اندیکاتور ها نیز نمایان می شود. به عنوان مثال ، یک الگوی سه کلاغ سیاه ممکن است شامل شکست از سطوح پشتیبانی کلیدی باشد ، که می تواند به طور مستقل آغاز روند نزولی میان مدت را پیش بینی کند. استفاده از الگوها و اندیکاتور های تکمیلی ، احتمال موفقیت را در استراتژی معاملاتی یا خروج افزایش می دهند.
مثال واقعی از الگوی سه کلاغ سیاه
در هفته سوم ماه می سال ۲۰۱۸ ، یک الگوی سه کلاغ سیاه در نمودار قیمت هفتگی GBP / USD ظاهر شد و این نشان دهنده یک وضعیت ناگوار برای این جفت ارزی است. تحلیلگران گمان می کردند که الگوی سه کلاغ سیاه نشان می خواندن کندل به کندل حرکت قیمت دهد که جفت ارزی روند نزولی خود را ادامه خواهد داد. سه عامل برای تشخیص اینکه الگوی سه کلاغ سیاه سیگنالی از ادامه سیر نزولی را نشان می دهد ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت:
افزایش نسبی روند افزایشی بازار صعودی
فتیله های کوتاه هر کندل ، نشانگر اختلاف کمی بین قیمت بسته شدن و کم ترین قیمت هفته است
در حالی که بدنه کندل ها به تدریج بلند نمی شدند ، بلند ترین کندل در روز سوم شکل گرفت
آموزش پیشرفته اکسپرت نویسی با MQL5 ___ فصل سوم: کار با کندل ها
معصومه کرمی هستم موسس سودگاه (+) و متخصص ساخت اکسپرت و ابزارهای معاملات الگوریتمی برای بازارهای سرمایه گوناگون! با هدف انحصارشکنی و فرهنگسازی در زمینه معامله الگوریتمی اقدام به انتشار دانستهها به صورت فیلم آموزشی در همرویش میکنم.
توضیحات
این آموزش، فصل سوم از بسته آموزش پیشرفته ساخت اکسپرت با MQL5 است. در فصل سوم از بسته آموزش پیشرفته اکسپرت نویسی با MQL5 به کار با اطلاعات کندل ها میپردازیم. میآموزیم که چطور اطلاعات قیمتی کندل های گذشته را استخراج و تحلیل کنیم. این کار برای پیش بینی بازار مناسب است.
مثالها و اکسپرت های ساخته شده در این فصل براساس بازار بورس ایران طراحی شدهاند اما شما با یادگیری برنامه نویسی MQL5 می توانید برای هر استراتژی معاملاتی و هر بازار مالی دیگری که از متاتریدر پشتیبانی کند، اکسپرت بسازید.
مواردی که در بسته مقدماتی و پیشرفته آموزش MQL5 میآموزید در آموزش زیر برای ساخت اکسپرت فارکس استفاده خواهند شد:
- آموزش اکسپرت نویسی فارکس (+)
قیمت Ask و Bid چیست ؟
در هر لحظه دو قیمت برای هرنماد وجود دارد. اگر ما سفارش خرید ارسال کنیم، سفارش ما در قیمت Ask آن لحطه نماد ثبت میشود؛ اگر سفارش فروش ارسال کنیم، سفارش ما در قیمت Bid نهایی میشود.
قیمت عرضه یا Ask در بازار بورس ایران کمترین قیمت ثبت شده برای فروش سهم توسط فروشندگان در هر لحظه است. پس برای ثبت سفارش خرید باید قیمت سفارش را در قیمت Ask ارسال کنیم.
قیمت تقاضا یا Bid در بازار بورس ایران بیشترین قیمت ثبت شده برای خرید سهم توسط خریداران در هر لحظه است. پس برای فروش سهم سفارش را باید در قیمت Bid ارسال کنیم.
در زبان MQL5 برای دسترسی به این قیمت ها متدها و متغیرهای مختلفی وجود دارد. با استفاده از تابع SymbolInfoDouble و استراکچر MqlTick میتوان این اطلاعات را از سرور خواند.
نمودار شمعی یا Candlestick Chart چیست ؟
نمودار شمعی یا candlestick chart از انواع نمودارهای مالی است که برای توصیف حرکت قیمتی نمادها بکار میرود.
نمودارهای شمعی زا میتوان در بازهای زمانی یک ثانیه تا یک ماه نمایش داد که هر کندل نشانگر چهار داده قیمتی است:
بیشترین (High)، کمترین (Low)، اولین (Open) و آخرین (Close) قیمتی که سهم در آن بازه زمانی که کندل رسم شده معامله شده باشد.
کندل های قیمتی یا صعودی هستند یا نزولی. اگر قیمت باز شدن (Open) کندل در زیر قیمت بسته (Close) شدن قرار داشته باشد، کندل قیمتی صعودی است. در مقابل خواندن کندل به کندل حرکت قیمت اگر قیمت باز شدن (Open) کندل در بالای قیمت بسته شدن (Close) قرار داشته باشد کندل قیمتی نزولی است.
در زبان MQL5 با استفاده از تابع CopyRates میتوانیم اطلاعات قیمتی چند کندل را داخل یک آرایه چند بعدی ذخیره کنیم.
این آموزش در یک نگاه
در این فصل از آموزش پیشرفته اکسپرت نویسی با MQL5 ما ابتدا با قیمت Ask و Bid آشنا میشویم و بررسی میکنیم که با چه تابع هایی در زبان MQL5 می توانیم این دادهها را از سرور بخوانیم.
در بخش بعدی با کندل ها و اطلاعات آنها آشنا میشویم و در ادامه یاد میگیریم که چطور با تابع های پیشفرض زبان MQL5 می توانیم این اطلاعات را از سرور بخوانیم.
در این آموزش ما یک کلاس Cbars را خواهیم ساخت تا بعد از این در تمام اکسپرت های که میسازیم برای دسترسی به اطلاعات کندل ها از تابع های این کلاس استفاده کنیم.
ربات ما قادر خواهد بود در بین چند کندل، کندلی که قیمت Low یا قیمت High آن از سایر کندل ها کمتر یا بیشتر است را شناسایی کند. در این مورد یک مثال نیز مطرح میکنیم و نقطه حدضرر (Stop Loss) را در کمترین قیمت Low در بین بیست کندل اخیر تعریف میکنیم.
سرانجام این فصل از آموزش پیشرفته اکسپرت نویسی با MQL5 را با بیان کاربرد اطلاعات کندل ها برای یافتن سیگنال ورود و خروج به معاملات به پایان میبریم. برای مثال یک شرط تعریف میکنیم که با این شرط میتوانیم الگوی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing pattern) و تغییر روند نزولی را در نمودارها تشخیص دهیم.
تمام سورس کدها به فیلم آموزشی هر درس پیوست شده است.
این فصل از آموزش پیشرفته اکسپرت نویسی با MQL5 بینظیر است زیرا
- دارای سناریو بوده و بنابراین با وجود حجم بالای اطلاعات، زمان آن حداقل ممکن است.
- زبان MQL براساس سرفصل های جهانی و همچنین با بومی سازی برای بازار ایران تدریس شده است.
- برای ساخت اکسپرت از اصول برنامه نویسی شی گرا استفاده می کنیم که نگهداری کدها را در آینده ساده تر می کند.
- علاوه بر توضیح مفاهیم برای هر موضوع مثالهای کاربردی طراحی و کدنویسی میشود.
پیشنیاز
- آموزش ساخت اکسپرت بورس با MQL5 – بسته مقدماتی
- بسته پیشرفته اکسپرت نویسی با MQL5 – فصل خواندن کندل به کندل حرکت قیمت اول حدضرر پویا
- آموزش پیشرفته اکسپرت نویسی با MQL5 – فصل دوم مدریت پول
کلیدواژگان
فیلم آموزش پیشرفته اکسپرت نویسی با MQL5 – اکسپرت با mql – آموزش اکسپرت نویسی mql5 – آموزش MQL5 – آموزش متاتریدر – ساخت اکسپرت بورس – ساخت اکسپرت فارکس – اکسپرت نویسی با MetaTrader5 – پیش بینی بازار با اطلاعات کندل ها – کار با Ask و Bid