انواع نمودار تحلیل تکنیکال

آموزش تحلیل تکنیکال؛ انواع نمودار – بخش دوم
به طور کلی در تحلیل تکنیکال با توجه به هدف معاملهگر سه نوع نمودار پر کاربرد وجود دارد: نمودارهای خطی، نمودارهای میلهای و نمودارهای شمعی. قبل از اینکه به هر یک از این موارد بپردازیم، نمودارهای OHLC را بررسی میکنیم.
نمودار OHLC
قابلیتی که نمودارهای OHLC در اختیار معاملهگر میگذارند این است که نوسان قیمت را در قالب یک میله و یا شمع در دوره خاصی به ما نشان میدهند؛ چیزی که در نمودارهای خطی امکان مشاهده آن وجود ندارد. کلمه OHLC از قرار دادن نام اول کلمات زیر بدست میآید: Open یا قیمت آغازین High یا بالاترین قیمت معامله شده Low یا پایینترین قیمت معامله شده Close یا قیمت بسته شدن موارد ذکر شده را در ادامه بر روی نمودارهای شمعی و میلهای بررسی خواهیم کرد.
تایم فریم (بازه زمانی)
قبل از وارد شدن به بحث انواع نمودارها، با مفهوم تایمفریم یا بازه زمانی باید آشنا شوید. تایمفریم به معنی یک دوره زمانی است که طول زمانی معینی دارد و در زمان مشخصی شروع و پایان مییابد. هر تایمفریم با توجه به نوع نمودار میتواند یک نقطه، یک شمع (کندل) و یا یک میله را نشان دهد. هر تایمفریم کوچکترین بخش نمودار است که اطلاعاتی نظیر قیمت آغازین معامله، قیمت بسته شدن و بالاترین و پایینترین قیمت را در اختیار معاملهگر قرار میدهد؛ البته اطلاعات بدست آمده از هر تایمفریم، به نوع نمودار نیز بستگی دارد. با این توضیحات به سراغ انواع نمودارها میرویم.
نمودار خطی (Line Chart)
نمودارهای خطی سادهترین نمودارها در تحلیل تکنیکال هستند و تنها قیمت بسته شدن معاملات را در هر تایمفریم ثبت میکنند. مثلا نمودارهای خطی در تایمفریم یک روزه، در هر روز تنها یک نقطه بر روی نمودار نشان میدهند و این نقطه آخرین قیمت معامله شده در آن روز است. با اتصال نقاط بدست آمده از هر روز، نمودار خطی در تایمفریم یک روزه به دست خواهد آمد.
نقطه ضعف این نمودار این است که تنها قیمت نهایی را ثبت میکند؛ یعنی اینکه تمامی معاملات انجام شده در یک روز ارزشی ندارد و تنها آخرین قیمت آن روز در نمودار خطی ارزشمند است. اغلب معاملهگران برای تایید شکستهای حمایتی و مقاومتی از قیمت بسته شدن استفاده میکنند، برای همین نیز این قیمت اهمیت بیشتری دارد.
هرچند میتوان از قیمتهای دیگری نظیر قیمت آغازین یا میانگین بالاترین و پایینترین قیمتها نیز استفاده کرد، اما پیشنهاد میشود درصورتی که میخواهید از نمودار خطی جهت تحلیل استفاده کنید، آن را روی حالت پیشفرض یعنی قیمت بسته شدن قرار دهید.
نمودار میلهای (Bar Chart)انواع نمودار تحلیل تکنیکال
در نمودارهای میلهای هر تایمفریم یک میله (Bar) را نشان میدهد که بالاترین و پایینترین قیمت، قیمت آغازین و بسته شده بر روی هر میله مشخص شده است. یعنی در نمودار میلهای هر میله (Bar) میتواند نشاندهنده تغییرات قیمتی در بازه یک ساعته (تایمفریم یک ساعته)، یک روزه (تایمفریم یک روزه) یا یک هفتهای (تایمفریم هفتهای) باشد. اینکه از انواع نمودار تحلیل تکنیکال چه تایمفریمی استفاده کنیم به خودمان و استراتژی معاملاتیمان بستگی دارد.
هر میله از خطوط عمودی تشکیل شده است که قیمت آغازین و بسته شده در آن با خطوط تیره افقی نشان داده شده و دو سر میله بالاترین و پایینترین قیمت را نشان میدهند. قیمت آغازین با خط تیره افقی در سمت چپ و قیمت بسته شده با خط تیره افقی در سمت راست میله نمایش داده میشود. میلهای که در آن خط افقی سمت چپ بالاتر از خط افقی سمت راست باشد، یا بهعبارتی دیگر قیمت آغازین بیشتر از قیمت بسته شده باشد، میله نزولی است. برعکس این، یعنی اگر خط تیره چپی پایینتر از خط تیره راستی باشد در اینصورت میله صعودی خواهد بود.
رنگ این میلهها با توجه به صعودی یا نزولی بودنشان میتواند تغییر کند. در نمودار زیر میله صعودی با رنگ سبز و میله نزولی با رنگ قرمز نمایش داده شده است.
نمودار شمعی (Candlestick Chart)
نمودار شمعی نیز به مانند نمودار میلهای خصوصیات نمودارهای OHLC را دارد و تنها نقطه تفاوت آن با نمودار میلهای در نحوه نمایش هر تایم فریم است. تریدرها در بازار ارزهای دیجیتال برای راحتی کار و تفسیر آسانتر معمولاً نمودار کندلاستیک را جایگزین نمودار میلهای میکنند.
در این نمودارها در هر تایم فریم یک شمع یا کندل (Candle) نمایش داده میشود. به مانند نمودارهای میلهای، هر تایمفریم میتواند نشاندهنده یک دقیقه، یک ساعت، یک روز یا یک ماه باشد. همچنین نزولی یا صعودی بودن کندلها را از رنگشان میتوان تشخیص داد. در کندلهای صعودی (Bullish) قیمت آغازین پایینتر از قیمت بسته شده قرار دارد و کندل به رنگ سبز یا بیرنگ نمایش داده میشود.
در کندلهای نزولی (Bearish) قیمت بسته شده پایینتر از قیمت آغازین قرار دارد و رنگ این کندلها اغلب قرمز یا مشکی است. هر کندل در نمودارهای شمعی از دو بخش تشکیل شده است: 1- بدنه کندل (Body) و 2- سایه (Shadow) که به آن فیتیله (Wick) یا میله هم گفته میشود.
بخش سوم آموزش تحلیل تکنیکال؛ مقیاس نمودار و حجم معاملات
The post آموزش تحلیل تکنیکال؛ انواع نمودار – بخش دوم appeared first on ارزدیجیتال.
تحلیل تکنیکال: آموزش انواع روشهای تحلیلی، از کجا شروع کنیم؟
فعالیت در بازارهای مالی بدون استفاده از روشهای تحلیلی تفاوتی با قمار ندارد! تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) دو روش اصلی تحلیل در بازارهای مالی هستند. تحلیلگران تکنیکال بازار را با استفاده از دادههای تاریخی مانند قیمت و حجم تحلیل میکنند. در حالی که تحلیلگران بنیادی به دنبال محاسبهی ارزش ذاتی با استفاده از فاکتورهایی مانند درآمد، سود، دارایی، بدهی و… هستند.
در این مطلب از چشم بورس سعی میکنیم شما را با تحلیل تکنیکال، سبکهای مختلف و مزایا و معایب آن آشنا کنیم. اگر چیزی از تکنیکال نمیدانید و یا پس از امتحان کردن سبکهای مختلف سردرگم هستید، با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
تکنیکال پیشبینی آینده و شکار فرصتهای معاملاتی با استفاده از اطلاعات نمودارهای قیمت و حجم است. تکنیکالیستها به دنبال پاسخی برای این سوال هستند: روند فعلی ادامهدار خواهد بود یا خیر؟
تحلیلگران تکنیکال از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند. برخی از تکنیکالیستها به خطوط روند سوگند یاد میکنند، برخی از نمودارهای شمعی استفاده میکنند و گروهی دیگر ترجیح میدهند بر اساس اندیکاتورها بازار را تحلیل کنند. حرفهایها نیز با ترکیب روشهای مختلف، یک استراتژی کارآمد برای ورود و خروج طراحی میکنند.
پیشفرضهای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بر 3 فرض اساسی استوار است:
- همه چیز در قیمت نهفته است. هر فاکتوری که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای بنیادی، اخبار سیاسی و… در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
- گذشته تمایل دارد که تکرار شود. محرکهای روانشناسی بازار یعنی ترس و طمع تغییر نمیکنند و تاریخ تکرارپذیر است.
- قیمت در روند نمودار و بر اساس الگوهای مشخصی حرکت میکند. گذشته در مسیر روندهای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تکرار میشود. به عبارت دیگر، حرکتهای قیمت تصادفی نیست.
تاریخچهای مختصر از تحلیل تکنیکال
چند صد سال است که از تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار استفاده میشود. در قرن هفدهم، ژوزف دلا وگا تکنیکهای اولیهی تکنیکال را برای پیشبینی بازارهای هلند استفاده میکرد. با این حال، تحلیل تکنیکال به شکل امروزی مدیون تلاشهای چارلز داو، ویلیام پی همیلتون، روبرت رئا و… است.
در سال 1948 رابرت دی ادواردز و جان مگی، مجموعهای جامع با نام تحلیل تکنیکال روندهای سهام منتشر کردند. همزمان در شرق نیز معاملهگران ژاپنی الگوهای شمعی را برای تحلیل قیمت برنج معرفی کردند. سال 1990 و با ظهور بازارهای دیجیتال الگوهای شمعی توسط تحلیلگران آمریکایی رایج شدند. این الگوها تا به امروز از مهمترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است. بسیاری از تکنیکالیستها الگوهای شمعی را پایهی تکنیکال و دروازهی ورود به آن میدانند.
انواع نمودارهای قیمت
نمودار قیمت، تغییرات قیمت اوراق بهادار را نسبت به زمان نمایش میدهد. محور افقی زمان و محور عمودی قیمت را نشان میدهد. نمودارهای قیمت به شکلهای مختلفی نمایش داده میشود که به صورت مختصر آنها را شرح خواهیم داد.
نمودار خطی
نمودار خطی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای خطی سادهترین نوع نمودارهای قیمت هستند. این نمودار با وصل کردن قیمتهای بسته شدن بازار رسم میشود. آنها به سادهترین شکل تغییر قیمت در طول زمان را نشان میدهند. برای تشخیص الگوهای قیمتی مفید هستند و معمولا معاملهگران مبتدی از این نمودارها استفاده میکنند.
نمودار میلهای
نمودار میلهای در تحلیل تکنیکال
نمودارهای میلهای علاوه بر قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت در یک دورهی معاملاتی را نشان میدهند. خط عمودی بازهی قیمتی در یک دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. خطوط افقی نشاندهندهی قیمت باز و بسته شدن سهم هستند. خط افقی در سمت چپ قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست قیمت بسته شدن را مشخص میکند.
هر میله یک جزیرهی واحد است و رفتار قیمت در یک بازهی زمانی را نشان میدهد. مجموع میلهها نیز در کنار هم روند حرکت قیمت را مشخص میکنند.
نمودار شمعی
نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (کندل استیک) بسیار شبیه به نمودارهای میلهای هستند. محدودهی ضخیم، قیمت باز و بسته شدن بازار را نمایش میدهد. سایهی (فتیله) بالایی، بالاترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. سایهی پایین نیز نشاندهندهی پایینترین قیمت در طول دورهی معاملاتی است. اگر قیمت در دورهی زمانی، صعودی باشد شمع سبز رنگ (یا توپر) و اگر نزولی باشد شمع قرمز رنگ (یا توخالی) است.
تحلیلگران تکنیکال بیشتر از نمودارهای شمعی و میلهای استفاده میکنند. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میلهای خواناتر هستند.
سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال
حمایت و مقاومت و روندها
حمایت محدودهی قیمتی است که تقاضا بر عرضه غلبه میکند. خطوط حمایت از اتصال کفهای (درهها) نمودار به همدیگر رسم میشوند. در محدودههای حمایتی احتمال ریزش بیشتر قیمت کم است.
مقاومت نقطهی مقابل حمایت است. در این نقاط قدرت عرضه افزایش مییابد. مقاومت با اتصال سقفهای (قلهها) نمودار به همدیگر رسم میشود و احتمال ریزش قیمت در این محدوده بالاست.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
روندها جهت بازار را مشخص میکنند. اگر نمودار قیمت سقفها و کفهای بالاتر ثبت کند روند صعودی است. همچنین با ثبت سقفها و کفهای پایینتر، قیمت وارد روند نزولی میشود. جهت روند را با خطوط روند مشخص میکنند. خطوط روند در اصل محدودههای حمایت و مقاومتی هستند.
فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی را ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف کرده است. خطوط فیبوناچی براساس این نسبتها رسم میشوند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند این خطوط محدودههای مهم برگشت بازار را مشخص میکنند.
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی شکلهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. گفتیم که تکرارپذیری یکی از پیشفرضهای تحلیل تکنیکال است. الگوها به دو دستهی بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند. تحلیلگران تکنیکال با شناسایی این الگوها محدودههای بازگشت یا ادامهی بازار را شناسایی میکنند. مثلث، پرچم، فنجان و دسته، سر و شانه تنها برخی از الگوهای قیمتی مهم هستند.
اندیکاتورها
اندیکاتورها و اوسیلاتورهای تکنیکال با استفاده از محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم به دست میآیند. به بیان دیگر، اندیکاتورها ابزارهای کمکی برای تفسیر بهتر نمودارها هستند. اندیکاتورهایی که روی نمودار رسم همپوشان (Overlay) نام دارند. برخی دیگر از اندیکاتورها در یک نمودار جدا نمایش داده میشوند و اوسیلاتور نام دارند.
میانگین متحرک، باند بولینگر و SAR از مهمترین اندیکاتورهای همپوشان هستد. از مهمترین اوسیلاتورها نیز می توان به مکدی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک اشاره کرد.
ایچیموکو
ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست بلکه یک استراتژی معاملاتی بسیار کارآمد است. با این اندیکاتور جهت روندها و سطوح حمایت و مقاومت شناسایی میشوند. ایچیموکو در اصل بر اساس میانگینهای متحرک رسم میشود و در یک نمودار سه اندیکاتور متختلف را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
ایچیموکو در تحلیل تکنیکال – خطوط تنکان، کیجون، سنکو و چیکو و ابر ایچیموکو
پرایس اکشن
تحلیلگران سبک پرایس اکشن اندیکاتورها را ابزارهایی با اطلاعات سوخته میدانند. آنها معتقدند که باید با نمودار خام ترید کرد. تمرکز اصلی پرایس اکشن بر حرکت قیمت در طول زمان است. تحلیلگران این سبک با استفاده از خطوط روند و الگوهای شمعی به دنبال پیشبینی حرکت قیمت بدون هیچ تاخیری هستند. پرایس اکشن از سبکهای بسیار محبوب در بازارهای دوطرفه مانند بازار فارکس است.
تکنیکال یا فاندامنتال؟
تکینکال و بنیادی دو مکتب اصلی تحلیل بازار هستند. هر دو سبک برای پیشبینی روند آتی بازار استفاده میشوند و بدیهی است هر کدام موافقان و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار بر اساس ارزش ذاتی است. تحلیلگران بنیادی همه فاکتورها از وضعیت اقتصاد کلان و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکتها را مطالعه میکنند. درآمدها، هزینهها، داراییها و بدهیها از مهمترین فاکتورهای تحلیل بنیادی هستند.
در نقطهی مقابل ورودیهای تحلیل تکنیکال فقط قیمت و حجم هستند. فرض اساسی تکنیکال این است که تمام فاکتورهای بنیادی، سیاسی وغیره در قیمت نهفته است. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، بلکه با استفاده از نمودارها به دنبال پیشبینی روندها هستند. مثالهای زیادی از تحلیلگران موفق هر دو سبک وجود دارد. برخی نیز ترکیبی از هر دو سبک را استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال روشی بسیار سریع و ساده است. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی روشی پیچیده و وقتگیر است. شما کدامیک را ترجیح میدهید؟ به سرعت به حرکات بازار واکنش نشان دهید یا اینکه آهسته اما مطمئنتر گام بردارید؟ برای روشنتر شدن موضوع بهتر است مزایا و معایب تحلیل تکنیکال را بررسی کنیم.
مزایای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال ساده و انعطافپذیر است. آن را میتوان در هر بازاری که بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا کار میکند استفاده کرد. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی هر بازار و صنعت را به صورت تخصصی تحلیل میکند. در بازارهای سهام بورس، رمزارزها، کالا و فارکس میتوانیم از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.
فرقی نمیکند معاملهگر ساعتی روزانه و یا بلندمدت باشید. تکنیکال در همهی دورههای زمانی کارایی دارد. تحلیل بنیادی اینگونه نیست و معاملهگران معمولا نگاه میانمدت و بلندمدت به بازار دارند.
سرعت بالا دیگر مزیت تحلیل تکنیکال است. در تحلیل بنیادی باید فاکتورهای زیادی از شرایط اقتصادی گرفته تا صورتهای مالی شرکتها را بررسی کنید. ولی تکنیکالیستها تنها با چند کلیک و با استفاده از نمودارها به سرعت خود را با بازار هماهنگ میکنند.
معایب تحلیل تکنیکال
مهمترین مشکل در تحلیل تکنیکال وجود تفسیرهای مختلف از نمودارهای قیمت است. افراد با روش های متفاوت نمودارها را تحلیل میکنند و ممکن است تفسیرهای متفاوت و حتی متضادی از یک نمودار وجود داشته باشد.
ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال سیگنالهایی متفاوت و گاه متضاد صادر میکنند. ممکن است در شرایط یکسان اندیکاتوری سیگنال خرید و اندیکاتور دیگر سیگنال فروش صادر کند.
برخی معتقدند تکنیکال علم توجیه است! تعصبات و شایعات باعث میشوند معاملهگران نمودارها را به شکلی تحلیل کنند که همسو با تعصبات شخصی آنها باشد.
منابع مفید برای یادگیری تحلیل تکنیکال
منابع زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد. با استفاده از کتاب و مقالات اینترنتی میتوانید به یک تحلیلگر حرفهای تبدیل شوید. ما نیز در چشم بورس تلاش میکنیم مجموعهای جامع از سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال را کاملا رایگان آموزش دهیم. کتابهایی که در ادامه معرفی میشوند منابعی مفید برای یادگیری تکنیکال هستند:
- تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه؛ جان مورفی
- داینامیک تریدینگ (معاملهگری پویا)؛ رابرت سی ماینر
- دورهی نمودارهای شمعی؛ استیو نیسون
- معامله با بهترین الگوهای نموداری؛ توماس بولکوفسکی
- راهنمای کامل اندیکاتورها و نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال؛ استیون بی اکلیس
- مرجع کامل امواج الیوت در بازارهای سرمایه؛ علی محمدی
- سیستم معاملاتی ایچیموکو در بازارهای سرمایه؛ مانش پاتل
- پرایس اکشن روندها؛ ال بروکز
سخن آخر
در این مطلب در مورد تحلیل تکنیکال و سبکهای مختلف آن سخن گفتیم. مزایا و معایب سبکهای مختلف را بررسی کردیم تا تصویر روشنی از این سبک تحلیلی ارائه دهیم. به نظر ما هیچ سبکی کامل نیست. تکیه کردن بیش از حد به تکنیکال با ریسک زیادی همراه است. معاملهگران موفق تکنیکال را در کنار روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده میکنند. اینها سه پایهی اصلی موفقیت در بازارهای مالی هستند.
خود را به یک سبک محدود نکنید. میتوانید با استفاده از تحلیل بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید و با تحلیل تکنیکال نقاط دقیق ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید.
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال بررسی و پیشبینی روند بازار بر اساس حجم و قیمت است.
هر دوی این روشها برای پیشبینی آینده بازار استفاده میشوند. در تحلیل بنیادی با ارزش ذاتی شرکتها و میزان سودسازی آنها کار داریم. در نقطهی مقابل تحلیل تکنیکال تنها از نمودار قیمت استفاده میکند. تکنیکالیستها معتقدند همه چیز در چارت قیمت وجود دارد.
تریدرهای موفق از سبکهای مختلفی استفاده میکنند. نمیتوان گفت کدامیک بهتر است. حتی میتوانید بنیادی و تکنیکال را در کنار هم استفاده کنید.
نمودارهای مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند. محبوبترین آنها نمودار شمعی است. علاوه بر این نمودار میلهای و خطی نیز پرکاربرد هستند. نمودارهای دیگری نیز وجود دارند مانند هیکن آشی و هالو چارت که کمتر استفاده میشوند.
خیر! روشهای تحلیلی صرفا برای کاهش ریسک معاملات استفاده میشوند. نتایج تکنیکال به صورت تضمین شده نیستند. به همین دلیل رعایت مدیریت ریسک و سرمایه بسیار حیاتی است.
انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال
برطبق نظریه داو جونز تحلیل تکنیکال برسه اصل استواراست.
1- همه چیز در بازار براساس قیمت است
2- الگوهای مشخصی در بازاروجود دارند
3- تاریخ تکرارمی شود
تحلیلگران تکنیکال با استفاده از علم روانشناسی جامعه و بازار والگو های شکل گرفته ی تکراری بر روی نمودارها حرکات جاری بازار را بررسی و حرکات بعدی بازار را پیش بینی می کنند.
تحلیلگران برای ورود به معاملات خرید و فروش ، نمودارهای مختلف را بررسی وبا توجه به شرایط بازار،فرصت های معاملاتی با سود فراوان را بدست می آورند.
همه افرادی که از تحلیل تکنیکال برای بررسی بازارهای مالی استفاده میکنند، هر ساعت یا هر روز، قیمتها را بررسی و نمودار این تغییرات را ترسیم میکنند ، و با استفاده از این نمودارها وضعیت بازار را در بازه های زمانی مختلف پیش بینی ، و تصمیات مالی را اجرا می کنند.
پرکاربرد ترین نمودارهایی که در تحلیل تکنیکال استفاده می شود بر سه نوع است.
1- نمودارهای خطی (Line Chart)
2- نمودارهای میلهای(Bar Chart)
3- نمودارهای شمعی (Candlestick Chart)
نمودار( OHLC)
مخفف OPEN HIGH LOW CLOSE به معنای شروع معامله ، بالاترین قیمت ، پایین ترین قیمت و قیمت بسته شده .
این نمودارها نوسان قیمت را در قالب یک میله و یا شمع در یک دوره خاص نشان می دهند.
اصطلاح دوره زمانی (THME FRAIM)
تایم فریم به معنی یک دوره زمانی معین است که در زمان مشخصی شروع و پایان مییابد
تایم فریم را می شود کوچکترین بخش نمودار در نظر گرفت که اطلاعاتی مانند : شروع معامله ، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت و در نهایت قیمت بسته شده را در اختیار تحلیل گر قرارمی دهد.
نمودار خطی (Line Chart)
ابتدایی ترین وساده ترین نمودارها در تحلیل تکنیکال « نمودارهای خطی »هستند که فقط قیمت نهایی معاملات را در هر تایم فریم ثبت می کنند.
نمودارهای خطی از دو محور تشکیل شده اند . معمولا محور افقی را «زمان »که با “x” و محور عمودی را «قیمت » که با “y”نشان می دهند .
مثلا” یک نمودار خطی در تایم فریم یکروزه ، درهر روز فقط یک نقطه بر روی نمودار نشان می د هد و این نقطه آخرین قیمت بسته شده در آن روز است.
که با اتصال نقاط بدست آمده در روزهای متوالی تایم فریم یک روزه بدست می آید.
2-نمودار میلهای (Bar Chart)
با توجه به استراتژی که برای معاملات در نظر می گیریم و این که چه نوع تایم فریمی نیاز داریم (تایم فریم یک ساعته ، یکروزه یا یک هفته ) نمودار میله ای می تواند نشان دهنده تغییرات قیمتی در دوره زمانی مورد نیاز ما باشد.
هرتایم فریم یک میله را نشان می دهد که « OHLC» بر روی آن مشخص است.
نمودارهای میلهای ممکن است توسط رنگها نشانه گذاری شده باشند.
اگر قیمت بسته شده بالاتر از قیمت باز باشد ممکن است میله به رنگ سیاه یا سبز و اگر قیمت بسته پایینتر از قیمت باز باشد ممکن است میله به رنگ قرمز نشانه گذاری شده باشد.
در بسیاری از پلتفرمهایی که نمودار ارائه میکنند، کاربران میتواند این رنگها را به دلخواه خود تغییر دهند.
میله های بلند عمودی در نمودار میله ای ، نمایانگر اینست که بین قیمت بالا و قیمت پایین تفاوت زیادی وجود دارد، یعنی در طول این دوره زمانی نوسان قیمت زیاد بوده است و بلعکس میله های کوتاه نشان دهنده نوسانات اندک هستند.
موقعیت قیمت بسته شده نسبت به بالاترین و پایین ترین قیمت نیز اطلاعات ارشمندی در اختیار تحلیلگر می گذارد.
3-نمودار شمعی (Candlestick Chart)
این نمودارها بسیار شبیه شمع است، به همین دلیل به ان آن شمعدان ( Candlestick ) میگویند.
کاربرد این نمودارها در بازار ارزهای دیجیتال راحت تر و تفسیر آن ساده تر از دو نمودار دیگر است و همچنین اطلاعاتی بیشتری در اختیار تحلیلگران قرارمیدهد .این نمودار هم مانند نمودار میله ای نقاط OHLC را نمایش می دهد .
در نمودارشمعی هر تایم فریم نمایانگر یک دوره زمانی است و سیر صعودی یا نزولی بودن قیمت را از رنگشان می شود براحتی تشخیص داد.
آموزش نمودارهای شمعی درتحلیل تکنیکال
در این قسمت از سری آموزش تحلیل تکنیکال در دیجی اکسچنج با نمودارها و به خصوص نمودارهای شمعی آشنا میشوید.
معاملهگران ارزهای دیجیتال و بورس، معمولاً از سه نمودار خطی، نمودار شمعی (کندل استیک) و میله ای استفاده میکنند. در بین این سه نمودار، از کندل استیک (Candle Stack) به دلیل مزیتهایی که دارد استقبال بیشتری شده است. از جمله مزیتهای کندل استیک استفاده راحت و تشخیص روند صعودی یا نزولی بهصورت مجزا است.
استفاده از کندل استیکها دارای شرایطی است. اولین شرط این است که تغییرات قیمتی سهم دارای روند صعودی یا نزولی باشد.
به طور کلی یک کندل استیک از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. این چهار داده عبارتند از قیمت آغازین (open)، قیمت پایانی (close)، بالاترین قیمت در بازه زمانی (High) و پایین ترین قیمتی که در بازه زمانی (Low) تعیین شده رخ داده است. شکل کلی یک کندل استیک در شکل زیر نمایش داده شده است.
بخشهای مختلف کندل استیک
اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچکتر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکلی رسم می گردد.
بدنه کندل استیکها
اندازه بدنه بزرگ در کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست. بطور مثال یکی از بهترین حالت هایی که نشان دهنده فشار قوی خریداران است، بدنه بلند کندل و رنگ سفید آن است.
بدنههای مختلف کندل استیک
سایهها در نمودارهای کندل استیک
سایههای بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجامگرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکلگرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بستهشده است.
شرایط و قوانین استفاده از کندل استیکها
از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. معمولاً از کندل استیکها درروند صعودی و نزولی استفاده میگردد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) موردتوجه قرار میگیرند. انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جز نقاط قوت الگوهای کندل استیک هست درعینحالی که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولاً عملکرد مناسبی ندارند.
انواع الگوهای کندل استیک
در ابتدا برای آشنایی با الگوهای کندل استیک، چند مورد از الگوهای منفرد را بررسی خواهد شد.
ماروبزو (Marubozu)
ماروبزو بدین شکل تعریف میشوند: کندل دارای روند نزولی است و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نمیشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه روند بازار به سمت تغییر به سمت نزول و یا ادامه روند نزولی است. قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
انواع ماروبزو
در مقابل ماروبزو مشکی، ماروبزو سفید است. ماروبزو سفید نشاندهنده صعودی بازار است. در این حالت نیز سایه بالایی و پایینی دیده نمیشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه بازار به سمت بالا است. زمانی که این نوع شمع تشکیل شود اولین مرحله از شروع روند صعودی (بازگشتی) رویداده است. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان آنها یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک که معمولاً بهصورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود.
در بعضی از حالات دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند. این حالت نشانگر این است که خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود نشانگر این است که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید باقوت بیشتری است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید: خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید
دوجی بعد از ماروبزو سیاه: فروشندگان قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سیاه
دوجیها در چهار دسته تقسیمبندی میشوند که در این قسمت سه دوجی بررسی میگردد:
دوجی پایهبلند (Long leg Doji):
این نوع شمعها بیانگر قیمت شروع و پایان برابر هستند. برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی نتیجهای است که از این نوع دوجی استنباط میشود.
دوجی سنگقبر (Grave Stone):
همانطور که از شکل مشخص است این نوع دوجی فاقد سایه پایین است (سایه پایین خیلی کوتاه). این نوع از دوجیها هم نشانگر قیمت شروع و پایان یکسان است.
دوجی سنجاقک (Dragon Fly):
این نوع از دوجیها دارای سایه پایین بلند هستند.
الگوی چکش (Hammer):
الگوی چکش
الگوی چکش معمولاً در یکروند نزولی و در انتهای آن تشکیل میشود. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است. بدنه کندل در قسمت بالای آن است. سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه) دومین خصوصیت الگوی چکش است. سومین خصوصیت اصلی الگوی چکش، نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
در الگوی چکش رنگ بنده دارای بدنه اهمیت زیادی ندارد؛ اما اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.انواع نمودار تحلیل تکنیکال
الگوی دار آویز (Hanging Man):
الگوی دارآویز
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید. از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است.
معمولاً این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. در این نوع الگو نیز رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما معمولاً رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
الگوی چکش معکوس (INVERTED HAMMER):
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد که در قسمتهای قبلی موردبررسی قرار گرفت. الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یکدوم سایه بالایی است. در این نوع الگو رنگ بدنه سفید نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
الگوی چکش معکوس
الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star):
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
الگوی هارامی (Harami):
الگوی هارامی
لغت هارامی ریشهای ژاپنی دارد و در زبان ژاپنی معنای باردار بودن را میدهد. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد. متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولاً رنگ کندلها در این الگو متفاوت است. بهطور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک معمولاً به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی بودن به معنای منفی بودن است.
الگوی انبرک پایینی:
این الگو دارای دو شمع بارنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است. پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم میرسد که شمع دوم در محدوده انواع نمودار تحلیل تکنیکال قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً بهصورت دوجی یا چکش معکوس شکل میگیرد.
الگوی انبرک پایینی
الگوی ستاره صبحگاهی:
الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولاً این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است. شمع اول که نزولی و پرقدرت، شمع دوم که معمولاً فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد. در انتها شمع سوم ظاهر میشود که نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
الگوی سه ستاره صعودی (Bullish Tri-Star):
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
الگوی سه ستاره صعودی
الگوی ستاره عصرگاهی:
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به شکل زیر است:
الگوی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing Pattern):
دو شمع در این الگو وجود دارند که دارای رنگهای متضاد هستند. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است. در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
الگوی پوشاننده صعودی
الگوی سه مکعب سفید (Three White Soldiers):
این الگو دارای سه شمع است که همگی دارای رنگ سفید هستند. بین شمعها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همه شمعها در این الگو صعودی است.
الگوی سه مکعب سفید
الگوی ابر تیره:
این الگو دارای دو شمع است که شمعها دارای رنگهای متفاوت هستند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهمترین نتایجی است که میتوان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو دارای بدنه بزرگ هستند. ابتدا شمع اول بارنگ سفید تشکیل میشود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل میگیرد. اگر این شمعها در نقاطی بالاتر از سایر شمعها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی هستند.
الگوی ابر تیره
الگوی رسوخ گر:
این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو ابتدا شمع مشکی تشکیل میشود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش داده است شکل میگیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.
الگوی رسوخ گر
الگوی سه کلاغسیاه (Three Black Crows):
این الگو معمولاً برای معامله گران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهمترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگهای مشکی و پشت سر هم تشکیل میشود که معمولاً اندازه بنده آنها با یکدیگر برابر است.
الگوی سه کلاغسیاه
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers):
این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغسیاه است، معمولاً در یکروند صعودی شکل میگیرد. این الگو معمولاً حاوی پیامهای مثبت و خوشحالکننده برای معامله گران است. این انواع نمودار تحلیل تکنیکال الگو دارای سه شمع است که بارنگ سفید تشکیل میشود که بهصورت صعودی و پشت سر هم تشکیل میشوند. این الگو بیانگر خریداران پرقدرت در سهم است و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش مییابد.
الگوی سه سرباز سفید
الگوی سه خط حمله (Three Line Strike):
معمولاً از این الگو بهتنهایی استفاده نمیشود. این الگو دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعدازاین سه شمع یک شمع با بدنه بزرگ بهصورت نزولی شکل میگیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول مهمترین نتیجهای است که از الگوی سه خط حمله استخراج میشود.
الگوی سه خط حمله
الگوی تاسوکی رو به پایین (Downside Tasuki):
این الگو از سه شمع تشکیلشده است که دو شمع آن بهصورت نزولی (مشکی) و یکی از شمعها بهصورت صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکلگرفته است. دو شمع نزولی نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
الگوی تاسوکی رو به پایین
کندل استیک (Candle Stack) یکی از روشهای متداولی است که تحلیلگران تکنیکال در حوزه ارزهای دیجیتال و بورس اوراق بهادار، از آن استفاده میکنند. در این روش الگوهای مختلفی استفاده می شود که از جمله آن میتوان ماروبزو، دوجی، چکش دارآویز را نام برد. استفاده از کندل استیکها قوانینی دارد که لازم است تحلیلگر به آن ها دقت نماید.
انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال
انواع نمودارهای ارز دیجیتال
مقدمه
انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال به شما در درک و تحلیل هر چه بهتر قیمت ها
کمک شایانی می کند. یکی از روش هایی که همیشه کاربران را به سودهای
هنگفت رسانده است از میان روش های دیگر مثل تحلیل فاندامنتال و … روش
تکنیکال همیشه طرفداران خودش را داشته است.
کتاب های بسیار زیادی در این باره نوشته شده که نشان از حجم انبوه اطلاعات
در این زمینه می باشد. برای این که این روش پرسود و در عین حال ساده را یاد
بگیرید، تا پایان این مقاله آموزشی که در مورد انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال
ارز دیجیتال می باشد با ما همراه باشید.
توجه داشته باشید که برای یادگیری این تحلیل، حتما آموزش ها را از پایه فرا
گیرید تا بتوانید در این زمینه متخصص و حرفه ای شوید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیا تکنیکال از زمان های قدیم مرسوم بوده است و اساس آن بر پایه نمودارها
و خطوط می باشد که از الگو و الگوریتم های خاصی پیروی می کند.
انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال
• نموداری خطی
• نمودار کندل
• نمودار میله ای
• نموداری شمعی
انواع تایم فرم های معاملاتی
شما هر تایم فرمی که بخواهید را می توانید تنظیم کنید اما به طور کلی تایم
فرم های معاملاتی به شرح زیر است:
• 1 دقیقه
• 3 دقیقه
• 5 دقیقه
• 30 دقیقه
• 1 ساعته
• 4 ساعته
• 1 روزه
نموداری خطی در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟
هر نمودار شامل یک محور زمان و یک محور قیمت است که محور زمان قسمت
پایین و محور قیمت سمت چپ قرار دارد. در نمودار خطی شما می توانید آخرین
قیمت و یا به اصطلاح قیمت لحظه ای را مشاهده فرمایید و به عنوان مثال
نمی توانید ببینید که این ارز در 2 ساعت پیش چه قیمتی داشته است.
پوئن مثبت نمودار تکنیکال: حذف اطلاعات و نویز های اضافی و انتقال مفهوم
درست و منقطی از بازار. هر خط در نمودار خطی نشان از یک تام فرم خاص
دارد که به انتخاب شما قابل تغییر می باشد.
نمودار شمعی یا کندلی در بازار ارز دیجیتال
نمودار کندلی شامل کندل هایی شبیه به شمع در رنگ قرمز و سبز هستند.
هر شمع سبز نماد یک حرکت مثبت و افزایش قیمت است و در مقابل هر
شمع قرمز نماد یک حرکت منفی و یا نزول قیمت در بازار می باشد. در
یک کندل سبز شروع قیمت را از پایین کندل در نظر میگیریم و پایان قیمت
در تایم فرم مشخص شده بالای کندل است. مهم ترین نکته در نمودار
کندل ها نمایش سایه های قیمتی می باشد و این مورد یکی از تفاوت های
اساسی نمودار خطی و نمودار کندلی می باشد.
نکته مهم: کندل های باز هیچ وقت برای معامله انتخاب نکنید؛ زیرا ممکن
است ضررهای سنگینی متحمل شوید.
نمودارهای میله در تحلیل تکنیکال
این نمودار بسیار شبیه به نمودارهای کندلی و شمعی است. از این نمودار
در در تحلیل تکنیکال بسیار کم استفاده میشود. هر میله این نمودار شامل
یک خط به سمت چپ و یک خط به سمت راست می باشد که شروع و پایان
قیمت در تایم فرم مشخص شده را تعیین می کند و همچنین با خط هایی
بالا و پایین هر میله مقدار سایه هر نمودار مشخص می شود.
امیدواریم مطالب فوق برایتان مفید واقع شده باشد. شما می توانید ادامه