بهترین اندیکاتور

ترید یا معامله گری چیست؟

ترید چیست؟ آموزش روش های ترید کردن

ترید چیست و انواع آن

ترید (Trade) یا مبادله یک واژه انگلیسی است که معنی لغوی آن تجارت یا داد و ستد میباشد.

ترید ارز دیجیتال به معامله یا خرید و فروش بیت کوین و ارزهای دیجیتال گفته میشود که با هدف کسب سود انجام میگیرد. فرد معامله گر یا تریدر با هدف کسب سود از نمودارهای قیمتی، اخبار بازار و رویدادهای آتی بازار استفاده میکند.

به طور کلی ترید یک فعالیتی است که در حوزه ترید یا معامله گری چیست؟ های مالی مختلف مثل: بورس اوراق بهادار، بازار سهام، فارکس و بازار ارزهای فیات انجام میشود و پس از روی کار آمدن ارزهای رمزنگاری شده و با توجه به در برداشتن تمام ویژگی های لازم برای تریدکردن در این بازار، این امر در بازار ارزهای دیجیتالی ممکن شد.

برخی از مزایای معامله گری:

  • آزادی مکان و زمان کار
  • امکان شروع با سرمایه پایین
  • عدم نیاز به دارا بودن شرایط خاص (مانند مدرک تحصیلی و…)
  • نقدشوندگی بالای سرمایه نسبت به سایر روشها
  • پتانسیل کسب سود بالا

برخی از معایب معامله گری:

  • نیاز به انضباط، پیگیری و یادگیری مداوم
  • احتمال بالای زیان و از دست دادن سرمایه
  • استرس و آسیبهای ناشی از کار طولانی با کامپیوتر
  • وجود تحریمها و دردسرهای ناشی از آن (برای ایرانیان)

تریدر کیست؟

تریدر یا معامله گر کسی است که در بازارهای مالی به دنبال خرید یا فروش هر نوع دارایی مالی است. این فعالیت میتواند از جانب شخص برای خود، فردی دیگر یا یک سازمان صورت پذیرد. تفاوت اساسی که بین یک تریدر و یک سرمایهگذار وجود دارد، مدت زمانی است که شخص داراییها را نگهداری میکند. سرمایهگذاران چشمانداز طولانیمدت را در نظر میگیرند اما تریدرها معمولاً به بازههای زمانی کوتاه علاقهمندند تا از روندها کوتاهمدت کسب سود کنند. تریدرها خریدوفروش بیشتری در بازه زمانی یکسان نسبت به سرمایهگذاران انجام میدهند.

افرادی که ترید میکنند به دنبال کسب سود از این خرید و فروش ها یا مبادله ها میباشند.
تریدر ها در هر صنفی کالای مورد نظر خود را معامله می کنند حال این کالا کالای مصرفی باشد یا طلا و سکه و ارز.

محل انجام ترید کجاست؟

راه های زیادی برای انجام ترید وجود دارد که از جمله رایج ترین آنها برای ترید در بازار بورس و فارکس استفاده از بروکرها یا همان کارگزاری هاست.
برای ترید ارزهای دیجیتال هم میتوانید از صرافی ها یا اکسچنجها کمک بگیرید.

سبکهای تریدینگ

ترید لحظه ای (Scalping):

افرادی که این روش را انتخاب می کنند، فعال ترین تریدر های مارکت محسوب می شوند، زیرا انجام این روش مستلزم پیگیری دائمی قیمت ها و اخبار مرتبط با آنها برای کسب سود از کوچک ترین نواسانات می باشد. از آنجایی که سود در ترید لحظه ای معمولا بسیار ناچیز است، تریدر نیازمند محاسبه هزینه مبادلات (اسپرد، کومیسیون و…) مارکت است. تا زمانی که نتیجه محاسبات تریدر از دریافت سود به عدد قابل قبولی نرسد، اتخاذ این روش برای انجام مبادله ایده خوبی به حساب نمی آید.

برنامه های همتا به همتا چیست؟

استراتژی کانسلیم در بورس

معمولا در بازه زمانی چند ساعته یک کف و یک سقف قیمتی تشکیل می شود که فاصله کمی از یکدیگر دارند و در طول همین چند ساعت ممکن است بارها تکرار شوند. یک تریدر لحظه ای خوب، می تواند به دفعات از این موقعیت ها سود ببرد.

بازه زمانی ترید لحظه ای از تمام روش های کوتاه مدت، کوتاه تر است و این امر باعث شده که به عنوان کم خطرترین نوع ترید در نظر گرفته شود زیرا معاملات به سرعت بسته شده و احتمال افزایش ضرر معاملات کمتر می شود. از سوی دیگر در نظر گرفتن سود پایین، تریدر را از دریافت سود قطعی که نتیجه یک معامله آگاهانه است، مطمئن می سازد.

استفاده از نمایشگرهای قیمت در بازه های ۵ تا ۳۰ دقیقه در کنار اخبار منتشر شده می تواند تریدر را در یافتن نقاط ورود و خروج یاری بخشد.

ترید روزانه (Day trading):

انجام مبادلات به روش روزانه به تریدی گفته می شود که در اغلب ساعات یک روز جریان دارد. این شکل از مبادلات در ساعات معینی از روز شدت می یابد. اگرچه مدت زمانی که تریدر درگیر مبادلات روزانه است، از زمان در نظر گرفته شده توسط تریدر های لحظه ای بیشتر است، ترید روزانه جزء ترید های کوتاه مدت به حساب می آید. در یک ترید روزانه، امکان بررسی اوضاع مارکت و تعیین نقاط ورود و خروج از ابتدا تا انتهای یک روز برای تریدر فراهم است. این امکان در مقایسه با ترید لحظه ای یک مزیت به حساب می آید. زیرا در ترید لحظه ای زمانی برای بررسی و جستجو وجود ندارد و معمولا تصمیم گیری به انجام ترید های لحظه ای، بیشتر بر اخبار منتشر شده استوار است.

مسیر حرکت قیمت در مارکت، پرنوسان است و این مسئله فرصت خوبی را برای کسب سود ترید های روزانه با ریسک پایین به وجود می آورد. در ترید روزانه دنبال کردن اخبار، در حد ترید لحظه ای ضروری نیست. با این حال فردی که از این روش استفاده می کند، بازه زمانی یک روز کامل را برای کسب اطلاعات مشخص در اختیار خواهد داشت. همچنین نیازی نیست که تریدر هر لحظه به نمایشگر خود چشم بدوزد. اتخاذ این روش، نیازمند استراتژی و تعیین حد ضرر و زیان است.

استفاده از روش های تحلیل تکنیکال به وسیله نمودار، چارت و گزارش های مارکت در روش روزانه متداول است.

ترید نوسانی (swing trading):

واژه swing در لغت به معنای پیچ و تاب خوردن است و در ترید به مبادلاتی گفته می شود که تریدرها از طریق پیش بینی رشد و افت قیمت (یا هر دو به صورت هم زمان) سود دریافت می کنند. در مقایسه با ترید روزانه، برای یک ترید نوسانی باید زمان بیشتری در نظر گرفته شود. مبادلات نوسانی باید با دقت و آرامش انتخاب و انجام شوند. افرادی که از این روش برای انجام مبادلات استفاده می کنند، باید به اندازه کافی صبور بوده و با کوچک ترین نوسانی اقدام به مبادله ننمایند.

برای اطمینان از انجام صحیح این روش، شاید لازم باشد زمان زیادی صرف بررسی و زیر نظر گرفتن مارکت شود. هر گونه نوسانی اعم از رشد یا افت قیمت نباید از چشم تریدر دور بماند. بررسی هر یک از این اتفاقات می تواند نقاط مناسبی برای ورود و خروج از مارکت را به تریدر نشان دهد. ترید نوسانی از محبوب ترین روش مبادلاتی است. با ترکیب استراتژی های مختلف، در این روش می توان انتظار سود خوبی را داشت.

تحلیل تکنیکال و استفاده از نمودار های مختلف قیمت، بیشترین استفاده را در این روش از مبادلات دارد.

ترید از طریق حفظ موقعیت (Position trading):

علت نام گذاری این روش این است که تریدر در آن، اغلب قیمتی در حدود دو برابر یا بیشتر را به عنوان قیمت پیشنهادی فروش خود در نظر می گیرد و موقعیت خود را تا رسیدن به آن نقطه حفظ می کند. در این روش بازه زمانی بلند مدت در نظر گرفته می شود تا جایی که گاهی اوقات از آن به عنوان “خرید و نگهداری” یاد می شود. ترید از طریق تعیین موقعیت، مختص افرادی است که تمایل به حضور دائمی در مارکت ندارند ولی در عین حال سود زیادی را مطالبه می کنند. این شیوه از مبادلات برای رمز ارزها می تواند همراه با ریسک های جدی باشد. افرادی که تصمیم به انجام این روش را دارند، باید از تمام محتویات عملی و نظری یک رمز ارز باخبر باشند. دانستن سوابق تجاری و تخصصی یک رمز ارز و بررسی امکان رشد آن برای ورود به این گونه مبادلات ضروری می باشد.

این روش برای افرادی مناسب است که اهل مطالعه بوده و به بحث و گفتگو و مطرح کردن سوالات خود علاقه دارند و می توانند با نقد کردن مساله، به شفافیت مورد نیاز خود دست پیدا کنند. افرادی که هزینه زندگی خود را از طریق مبادلات رمز ارزها تامین می کنند و افرادی که تصمیم به دریافت سود از طریق انجام یک ترید را دارند، بهتر است به استفاده از این روش فکر نکنند. طبیعتا سود حاصل و زمان در نظر گرفته شده در این روش، در مقایسه با سایر روش های ترید، بیشتر خواهد بود. با این حال باید در نظر داشت که این روش می تواند با ریسک زیادی همراه باشد.

ویژگیهای یک معامله گر موفق

وقتی صحبت از ویژگیهای افراد موفق میشود، مطالب زیادی میتوانید در مورد رازهای موفقیت در کار و زندگی بیابید. اغلب ویژگیهای عنوان شده شامل تمرکز، اشتیاق، اعتماد به نفس، قابلیت تصمیمگیری و موارد این چنین هستند.

بهترین روش ترید کدام است؟

اگر قصد شروع به فعالیت و انجام ترید در بازار ارزهای دیجیتال را دارید باید بررسی کنید که کدام روش و استراتژی ترید برای شما مناسب تر است، برای همین منظور باید پاسخ مناسبی برای موارد ذیل داشته باشید:

  • چه میزان سرمایه ای می توانم وارد بازار کنم؟
  • تجربه من در ترید و تحلیل تکنیکال چقدر است؟
  • چه مقدار زمان می توانم برای ترید و تحلیل تکنیکال اختصاص دهم؟
  • میزان ریسک پذیری من چقدر است؟

آیا به مباحث روانشناسی بازار تسلط دارم؟

اساسا هر چه بازه زمانی انجام معاملات بیشتر می شود، مقدار زمانی که برای ترید صرف می کنید کمتر خواهد شد. بطور واضح تر اگر شما روش پوزیشن تریدینگ را انتخاب کنید، تنها چند ساعت در هفته نیاز دارید تا به بررسی بازار و تحلیل تکنیکال بپردازید. در عوض اگر شما یک دی تریدر یا معامله گر روزانه باشید، باید حداقل روزی 8 ساعت بازار را رصد کنید، تحلیل تکنیکال انجام دهید و به دنبال ارز دیجیتال مناسب برای نوسانگیری بگردید.

البته هیچ ازامی ندارد که شما فقط از یک سبک معامله گری استفاده کنید، شما می توانید هر روز و بسته به شرایط بازار روش معاملاتی خود را تغییر دهید. اما بطور کلی آن چه که به شما کمک می کند تا یک روش مناسب ترید برای خود انتخاب کنید، تجربه ترید کردن و نوع بازاری است که در آن فعالیت می کنید. مثلا ممکن است که در بازار بیت کوین بدلیل بالا بودن حجم معاملات روش دی ترید بسیار سودآور باشد اما در بازار ارزی مثل کاردانو این روش چندان کارآمد نباشد.

سوئینگ(swing) یا اسکلپ(scalp)؟

سوئینگ(swing) یا اسکلپ(scalp)؟: امروزه روز معامله گران به معامله گر روزانه، سوئینگ تریدر و اسکلپر تقسیم میشوند.

تفاوت بین آنها چیست؟ در اینجا برخی از مزایا و معایب سوئینگ تریدینگ و اسکلپینگ را بررسی میکنیم.

برای آشنایی با این دو نوع معامله و ارتباط بین احتمال و سوئینگ و اسکلپ، به دوره آموزش حرفه ای فارکس مراجعه کنید.

بدین ترتیب میتوانید تصمیم بگیرید که کدام نوع معامله گری با شخصیت و استعداد شما تناسب دارد.

2 2 300x169 - سوئینگ(swing) یا اسکلپ(scalp)؟

سوئینگ تریدینگ یعنی یک دارایی را حداقل به مدت ۱ روز (تا چند ترید یا معامله گری چیست؟ روز) نگه داریم تا از نوسان قیمتی سود کنیم.

در این نوع معامله گری، تایم فریم مورد استفاده از تریدر روزانه بالاتر است اما از سرمایه گذار بلندمدت کوتاه تر است.

بنابراین برای موفقیت باید صبور باشیم.

در استراتژی سوئینگ تریدینگ، روند را شناسایی میکنیم و بعد معامله میکنیم.

برای مثال سوئینگ تریدرها باید یک روند قوی را انتخاب کنند که به تازگی از اصلاح خارج شده و در ابتدای حرکت خود است.

سپس بعد از کسب سود از معامله خارج میشوند. این روش خرید و فروش به صورت مکرر انجام میشود تا به سود برسیم.

اسکلپینگ اغلب به عنوان زیر مجموعه معاملات روزانه در نظر گرفته میشود.

در اسکلپینگ معامله گر سعی میکند از تغییرات کوچک قیمتی سودهای کلانی بدست آورد.

اسکلپرها خیلی سریع معامله میکنند و معاملات آنها به فاصله چند دقیقه یا حتی چند ثانیه از هم انجام میشود.

بنابراین اسکلپرها معاملات بسیاری زیادی را در طی روز انجام میدهند برای مثال به طور متوسط صدها معامله در روز انجام میدهند تا به سود برسند.

پس خیلی سریع است و انرژی زیادی میخواهد.

اسکلپرها معمولا از تایم فریم کوچکتر مثل ۱ دقیقه یا ۵ دقیقه و یا حتی از تیک چارت(تغییر لحظه ای قیمت) استفاده میکنند تا بتوانند تغییرات قیمتی را بررسی و معامله کنند.

3 300x200 - سوئینگ(swing) یا اسکلپ(scalp)؟

حال باید به کدام یک از این دو روش معامله کنیم؟

اگر نمیتوانید بین سوئینگ تریدینگ و اسکلپینگ تصمیم بگیرید باید اول ببینید که آیا میخواهید برای سرمایه گذاری خود قدم های کوچک بردارید یا یک گام بزرگ بردارید؟

کدام حالت با شیوه معاملاتی شما سازگارتر است؟

سوئینگ تریدینگ به صبر و اعتماد به نفس بیشتری نیاز دارد.

درسته که سوئینگ تریدرها معاملات کمتری انجام میدهند، اما معاملات آنها سود بیشتری دارد.

در مقابل اسکلپ تریدینگ به سرعت عمل بیشتری نیاز دارد.

در این نوع معامله گری باید باور داشته باشید بدست آوردن سودهای کوچک ساده تر از سودهای بزرگ است.

درسته که اسکلپرها معاملات خیلی زیادی انجام میدهند، اما از هر معامله سود بسیار کمی بدست می آورند.

اگر احساس میکنید که نمیتوانید در لحظه بر یک مسئله تمرکز کنید، پس این روش مناسب شما نیست.

وقتی شما وارد دنیای سرمایه گذاری میشوید نباید یک روش معاملاتی را تا آخر عمر بکار بگیرید.

اگر هم به سوئینگ تریدینگ و هم به اسکلپ تریدینگ علاقه دارید، پس چرا از هر دو استفاده نکنید؟

با توجه به خاصیت غیر قابل پیش بینی بودن بازار بهتر است که استراتژی های متفاوتی در دست داشته باشیم.

اگر میخواهید بین اسکلپ تریدینگ و سوئینگ تریدینگ یکی را انتخاب کنید باید به سرعت معاملاتی و میزان صبر خود دقت کنید.

اگر صبور نیستید و به دنبال سرعت بالایی در معاملات هستید پس به سمت اسکلپینگ بروید.

اما اگر صبور هستید و به دنبال سرعت پایینتری در معاملات می باشید پس سوئینگ تریدینگ را انتخاب کنید.

به طور کلی هر شیوه معاملاتی، ریسک و بازدهی خود را دارد.

هیچگاه یک استراتژی کامل و عالی وجود ندارد که برای تمام معامله گران مناسب باشد.

بنابراین باید بر اساس مهارت، خلق و خو، حجم حساب معاملاتی، تجربه معاملاتی، تحمل ریسک و زمانی که میتوانیم صرف کنیم، استراتژی معاملاتی مناسب را برای خود پیدا کنیم.

کاربرد NLP در معامله گری چیست ؟

کاربرد NLP در معامله گری

کاربرد NLP در معامله گری چیست ؟ یکی از مواردی که در معامله گری تضمین شده می باشد، این است که شما را با سطحی از سردرگمی احساسی و شناختی درگیر می کند. چرا که معامله گری یکی از سخت ترین، ریسک پذیر ترین و پر تنش ترین شغل هایی است که در دنیا وجود دارد. فردی که در این زمینه فعالیت دارد تنها برای کسب سود و افزایش ثروت وارد این حرفه می شود، اما در عمل ممکن است میزان زیادی از سرمایه خود را از دست بدهد و تنها چاره این است در هر شرایطی با این موضوع کنار آید.

از دست دادن سرمایه، ضرر کردن، قرار گرفتن در شرایط بحرانی و استرس همگی مواردی هستند که شرایط احساسی ما را متشنج می کنند! و در واقع تنها در کلام کنار آمدن با این موارد آسان است، اما آیا در عمل هم می توان همینگونه بود؟ اگر پاسخ شما نه است و نیاز دارید تا بتوانید در معامله گری و کسب و کار خود کنترل بیشتری بر ذهنتان داشته باشید، تا انتهای این مطلب با ما همراه بمانید، چرا که سعی داریم به بررسی کاربرد N.L.P در معامله گری بپردازیم و شما را از شر یکی از بزرگترین موانع موفقیتتان در معاملات خلاص کنیم..

NLP چیست

ان ال پی چیست؟

NLP یا Neuro Linguistic Programming در لغت به معنای نوعی برنامه ریزی عصبی کلامی می باشد. این عبارت عنوانی است که برای یک متد تغییر انتخاب شده است که طی آن با استفاده از دانش زبان شفاهی و یا غیر شفاهی به کمک تجسم خلاق و اجرای تکنیک های به خصوص، سیستم عصبی فرد هدف قرار گرفته می شود و در ذهنیت او تغییراتی ایجاد می شود.

برای درک بهتر موضوع ان ال پی، توصیه می کنیم این تمرین را انجام دهید.

چشمان خود را ببندید و تصور کنید که یک لیمو ترش تازه را برداشته و سپس با چاقو به دو قسمت تقسیم می کنید، حال نیمی از آن را در دهان گذاشته و دندان های خود را بر آن بفشارید. بنظرتان با انجام این تمرین چه حسی خواهید داشت؟ آیا مزه ترشی لیمو را حس خواهید کرد؟ قطعا این طور است و شما در حال انجام این تمرین با عصب های تحریک شده ای رو به رو خواهید شد که سبب ترشح بزاغ دهان شما می شود و حس خوردن یک لیمو تازه را برایتان تداعی خواهد کرد.

می بینید؟ ما به راحتی می توانیم روی ذهن خود و دیگران اثر بگذاریم! فقط کافی است که طبق اصولی مشخص پیش برویم..

بنابراین اگر بخواهیم در یک جمله و به صورت مختصر تعریفی از NLP داشته باشیم، می توانیم بگوییم این تمرین متدی است که به ما کمک می کند تا به ذهن خود بگوییم چگونه رفتار کند. ما اگر بتوانیم با استفاده از تغییر در ناخودآگاه سبب اصلاح عادات خود شویم و انتظارات خود را به زبان قابل فهم ذهن اعلام نماییم، بدون شک به نتایج فوق العاده ای دست خواهیم یافت.

NLP معامله گری

تاریخچه N.L.P:

این متد در سال 1972 میلادی توسط ریچارد بندلر و جان گریندر معرفی شد و در مدت کوتاهی آکادمی ها و انجمن های آموزشی معتبر بسیاری به آموزش آن پرداختند. این تکنیک به ما می آموزد که اگر شخصی می تواند یک مهارت را به بهترین شکل ممکن انجام دهد، ما نیز می توانم با پیروی و الگو برداری رفتاری، همچنین هماهنگ کردن توانایی های خود با او به نتایج موفقیت آمیزی دست یابیم.

بیشتر بخوانید: آموزش ثبت نام در نوبیتکس

کاربرد ان ال پی در ترید

احساسات یکی از مهم ترین و بزرگ ترین چالش های معامله گران و فعالان در بازارهای مالی است، چرا که گاهی ممکن است که گاهی در معاملات با وجود داشتن اطلاعات کافی و رعایت اصول مدیریت سرمایه باز هم به آن میزان سودی که می خواهید و انتظارش را دارید نرسید.

بنظر شما علت این موضوع چیست؟

قطعا پاسخ این سوال مشخص است و علت تنها ذهنیت شخص معامله گر می باشد. یک فرد ممکن است یکی از حرفه ای های بازار های مالی محسوب شود، اما در کنترل ذهن خود مهارت کافی را نداشته باشد؛ بنابراین آن شخص نمی تواند در موقعیت های هیجانی و حساس، احساسات و ذهن خود را کنترل نماید و یا حتی بسیاری از افراد عادت های اشتباه و نا مطلوبی دارند که نمی دانند چطور با آن ها مقابله کنند و در خود تغییرات مثبتی را ایجاد کنند.

حال بنظرتان نقش NLP در ترید چیست و چگونه به کمک ترید ها می آید؟ باید بگوییم که ان ال پی به عنوان یک از قوی ترین متد های تغییر(در باورهای ذهنی و کنترل احساسات) می تواند به خوبی به تریدها و تمامی فعالان در بازار سرمایه کمک کند تا بتوانند، در لحظه ایجاد تغییرات درونی به یک پایداری نسبی دست یابند و هیجانات خود را کنترل کنند.

چگونه می توان مانند یک معامله گر موفق عمل کرد؟

به طور کلی موارد بسیاری هستند که در به موفقیت رسیدن یک معامله گر اثر گذارند، اما در این راستا چند راهکار مشترک وجود دارد که معامله گران در هر سطحی می توانند آن ها را در استراتژی های معاملاتی خود لحاظ نمایند. در این بخش از مقاله کاربرد NLP در معامله گری چیست ؟ به بررسی این موارد خواهیم پرداخت:

1- نسبت به بازار نگرش مثبت داشته باشید: با توجه به شرایط بازار این امر بدیهی است که شخص بتواند نگرش مثبت خود را به خصوص زمانی که در چند معامله به صورت پی در پی ضرر کرده است حفظ کند! اما این را به خاطر داشته باشید که عدم داشتن نگرش مثبت، ذهن را مملو از افکار منفی می کند که شما را از انجام معاملات جدید باز می دارد.

2-نفسانیت را فراموش کنید: هنگام انجام معامله این را بپذیرید که ممکن است شما نیز به اشتباهاتی داشته باشید، حتی گاهی بیشتر از این که سود کنید، ضرر داشته باشید. قبول اشتباهات برای هر شخصی امکان پذیر نیست! اما شما برای این که یک معامله گر حرفه ای شوید باید نفسانیت را کنار بگذارید و با اعمال مدیریت ریسک و اتخاذ رویکردی روشمند، میزان سود خود را افزایش دهید.

3-صرفا برای اینکه کاری انجام دهید معامله نکنید: برای موفقیت بهتر است تنها روی فرصت هایی که بازار در اختیارتان قرار داده است معامله انجام دهید. گاهی ممکن است شرایط به گونه ای باشد که بتوانید در روز 10 معامله را انجام دهید و سپس تا چندین روز فرصتی برای معامله پیدا نشود. پس انجام این کار را به نسبت وضعیت بازار بسپارید.

4-از رسیدن به موفقیت دلسرد نشوید: بسیاری از افرادی که ابتدا وارد این کار می شوند معامله گری را یک سفر کوتاه مدت و طرحی سریع برای رسیدن به ثروت های کلان می دانند؛ در صورتی که این گونه نیست بلکه این شغل در واقع سفری بلند مدت خواهد بود و توقع رسیدن به سودهای فوری و سریع تنها شما را بی حوصله و دلسرد می کند. منظم تلاش کنید و از خواسته خود دست نکشید…

چرا همه حرفه ای ها از NLP استفاده می کنند؟

اگر بررسی کوتاهی از بانک ها و موسسات مالی بزرگ جهانی داشته باشید، می بینید که همه آن ها متخصصان و روانشناسانی دارند که در حوزه ان ال پی مهارت دارند و بر این متد مسلط اند، چرا که در کمال ناباوری این روش توانایی ایجاد تغییر در لحظه را دارد! همچنین تمرکز اصلی آن بر الگو برداری از رفتار و ذهنیت افراد موفق در سراسر جهان است و همین امر است که باعث شده تا تمامی حرفه ای ها و کسانی که به دنبال کسب موفقیت هستند از آن استفاده کنند تا با استفاده از استراتژی NLP در سریع ترین زمان ممکن از ذهنیت افراد موفق الگو برداری و آن را در ذهن خود نیز جای دهند. از این طریق بسیاری از افراد می توانند چالش های ذهنی خود را کنترل و به موفقیت های بزرگ دست یابند.

قوانین NLP در معامله گری

قوانین ان ال پی چیست؟

NLP در روانشناسی معامله گری قوانینی دارد که این موارد عبارت اند از:

  • قانون اول؛ اگر دیگری می تواند موفق شود پس ماهم می توانیم:

طبق این قانون پیش فرض ان ال پی بر این باور است که همه ما به عنوان یک انسان دارای بدن و فیزیک مشابه هستیم، اما تفاوتی که بین ما و یک انسان موفق وجود دارد ذهن است! بنابراین یک انسان معمولی نیز می تواند با تلاش و بررسی استراتژی عمل و ذهنی افراد موفق به نتایج یکسان با آن ها دست یابد. این عمل در واقع در روانشناسی NLP نوعی الگو برداری ذهنی از انسان های بسیار موفق است. در این تکنیک ما با بررسی رفتار یک شخص بسیار موفق و کارکردن روی توانایی های خود هویت آن شخص را در خود پروش می دهیم و با تکرار آن رفتارها مسیر عصبی جدیدی برای ذهن مان ایجاد می کنیم.

اگر ما بتوانیم باورهای خود را در مسیر درستی قرار دهیم، این واقعیت را در میابیم که تمامی اشخاص موفق یک فرمول را پیروی می کنند و آن فرمول تمرکز بر نقاط قوت خود می باشد. در دوره های nlp به راز افراد موفق می پردازیم و باورهای مرکزی شما را شناسایی میکنیم و در راستای دستیابی به اهداف تغییر میدهیم. اگر علاقمند به مدلسازی افراد موفق هستید میتوانید از قسمت محصولات، کارگاه الگوبرداری از انسان های موفق را تهیه کنید.

  • قانون دوم؛ همه ما توانایی تغییرات بالقوه را داریم:

در این قانون به قدرت ناخودآگاه و جذب خواسته ها تمرکز میشود و منابع درونی هر فرد برای موفقیت را شناسایی میکنیم. برخی بر این باورند که افراد ثروتمند و موفق دارای نیروی ویژه ای هستند و یا این قدرت موروثی است اما علم ان ال پی بر این باور است که همه انسان ها به یک اندازه شانس موفق شدن را دارند. برای یافتن منابع درونی خود لیستی از توانایی ها و استعدادهای خود تهیه کنید. حتی میتوانید از اطرافیان نقاط قوت خود را سئوال کنید. از آنها بپرسید نقاط قوت شما در چیست؟ و شما را به چه صفت و توانایی میشناسند؟ با شناخت منابع درونی خود میتوانید بر روی آن سرمایه گذاری کنید و به فردی موفق تبدیل شوید.

  • قانون سوم؛ شکست منطقی نیست و وجود ندارد:

این قانون بیان میکند زندگی سراسر یادگیری و کسب تجربه است و ما نمی توانیم بگوییم به اهداف خود نرسیدیم و شکست خوردیم بلکه طبق این قانون باید بگوییم ما یک راه دیگر را امتحان کردیم که به هدف ختم نمی شد و باید راههای دیگر را امتحان کنیم. اگر به شکست ها و ناکامی ها به دید نجربه نگاه کنیم، از هر شکستی یک درس بزرگ میگیریم و در نهایت به اهداف خود میرسیم.

ترس از شکست بزرگترین عامل در دستیابی به اهداف است. هیچ انسان موفقی را نخواهید یافت که با پشت سر گذاشتن شکست های مختلف به موفقیت نرسیده باشد اما ذهن ما تمایل دارد در منطقه امن بماند و شرایط جدید را تجربه نکند. آیا میدانید یکی از بزرگترین مشخصه های افراد مو فق چیست؟ آنها باوجود اینکه میدانند احتمال شکست وجود دارد، اما اقدام می کنند.

ان ال پی در معامله گری

عدم موفقیت در برخی از معاملات یکی از اجتناب ناپذر ترین موارد در دنیای معامله گری است. گاهی شما با شرایطی مواجه می شوید که انتظار آن را نداشته اید و یا با اعدادی رو به رو می شوید که برایتان خوشایند نیستند! متضرر شدن از معامله می تواند شما را از لحاظ روحی درگیر استرس و اظطراب می کند که آسیب های آن به مراتب بیشتر از میزان پولی است که در یک سرمایه گذاری از دست می دهید.

در این مطلب از کاربرد NLP در معامله گری چیست سعی بر این داشتیم تا شما را با احساساتی که در حین معامله گری با آن رو به هستیم و راهکارهای کاربردی ان ال پی برای حل این مشکل ارائه دهیم. چنانچه در این زمینه نیاز به راهنمایی بیشتری دارید با ما در ارتباط باشید..

معامله گری شبکه ای چیست؟

معامله گری شبکه ای چیست؟

معامله گری شبکه ای (Grid Trading) به روشی گفته می‌شود که در آن دستورهای معاملاتی در بالا و پایین یک قیمت به‌خصوص قرار می‌گیرند و یک شبکه از معاملات را می‌سازند که با تغییرات پله‌ای قیمت، افزایش و یا کاهش می‌یابند. معامله گری شبکه ای به‌طور عمومی در بازار مبادلات ارز خارجی (فارکس) دیده می‌شود. به‌صورت کلی، این تکنیک به دنبال کسب سود از نوسانات قیمتی، از طریق قراردادن دستورهای خریدوفروش با بازه‌هایی مساوی از یک قیمت می‌باشد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازار مبادلات ارزهای خارجی می‌توانید از مطلب آموزشی «بازار مبادلات ارزهای خارجی (فارکس) چیست؟» دیدن نمایید.

برای مثال، یک معامله گر فارکس می‌تواند دستور خرید را بافاصله 15 پیپ بالای یک قیمت ترید یا معامله گری چیست؟ خاص قرار دهد، و می‌تواند دستورات فروش را به مقدار 15 پیپ در زیر آن قیمت بگذارد. در این حالت، او می‌تواند از روندهای موجود در بازار بهره ببرد. آن‌ها همچنین می‌توانند دستورهای خرید را در زیر یک سطح قیمتی مشخص، و دستورات فروش را در بالای آن قرار دهند که می‌توان از این روش در بازارهایی که رنج هستند (جهت خاصی ندارد) استفاده کرد.

نکات کلیدی:

  • معامله گری شبکه ای شامل قرار دادن دستورات خریدوفروش در سطوحی از پیش تعیین‌شده در بالا و پایین یک قیمت پایه می‌باشد.
  • این شبکه‌ها می‌توانند به‌منظور کسب سود از روندهای بازار و یا حالت رنج در بازار مورد استفاده قرار گیرند.
  • به‌منظور کسب سود در روندها، دستورات خرید باید در بازه‌هایی در بالای قیمت پایه، و دستورات فروش نیز باید در بازه‌هایی در پائین قیمت پایه قرار گیرند.
  • به‌منظور کسب سود از بازارهای در حالت رنج، دستورات خرید باید با بازه‌هایی در زیر قیمت پایه، و دستورهای فروش در بازه‌هایی در بالای قیمت پایه قرار گیرند.

درک مفهوم معامله گری شبکه ای

یکی از مهم‌ترین مزیت‌های معامله گری شبکه ای، نیاز به پیش‌بینی اندکی از جهت حرکت بازار دارد، و این روش معامله گری می‌تواند به‌آسانی خودکار (Automated) شود. هرچند، اشکالاتی در این سیستم وجود دارد که از آن‌ها می‌توان به‌احتمال وقوع ضررهای بزرگ، در صورت پیوسته نبودن دستورهای استاپ حفاظتی و همچنین پیچیدگی اجرا و بستن هم‌زمان چندین موقعیت معاملاتی در یک شبکه معاملاتی بزرگ اشاره کرد.

ایده‌ای که در پس شیوهٔ معامله گری به روش شبکه ای وجود دارد، این است که اگر قیمت به نحوی ثابت به حرکت در یک جهت ادامه دهد، موقعیت‌های معاملاتی بزرگ‌تر می‌شوند و امکان کسب سود بیشتری در آن‌ها وجود دارد. همان طور که قیمت بالا می‌رود، دستورهای خرید بیشتری اجرا می‌شوند که خود باعث بزرگ‌تر شدن موقعیت معاملاتی می‌گردند. هر قدر که قیمت در آن جهت حرکت کند، موقعیت معاملاتی ما بزرگ‌تر و سوددِه‌تر می‌شود.

این خود می‌تواند به یک وضعیت دشوار ختم شود. در نهایت معامله گر باید در نقطه‌ای – پایان شبکه معاملاتی – خروج از معاملات و شناسایی سودهایش را در نظر بگیرد. در غیر این صورت، قیمت‌های می‌توانند دچار بازگشت روندی شده و در این صورت، تمامی سودهای کسب شده از بین خواهند رفت. با وجود اینکه ضررهای متحمل شده نیز توسط دستورات فروش کنترل می‌شوند که آن‌ها نیز مانند دستورات خرید با رعایت فاصلهٔ یکسان قرار داده شده‌اند، تا زمانی که قیمت به محدودهٔ این دستورات برسد، موقعیت معاملاتی می‌تواند از حالتی سودآور به‌حالتی زیان‌ده تبدیل شده باشد.

به همین دلیل، معامله گران معمولاً شبکهٔ خود را به یک سِری از اعداد مشخص، مانند عدد 5 محدود می‌کنند. برای مثال، آن‌ها 5 دستور خرید را در بالای قیمت مشخص شده قرار می‌دهند. اگر قیمت در تمامی طول این مسیر بالا برود و تمامی دستورهای خرید نیز اجرا شوند، آن‌ها از معامله با سود خارج خواهند شد. این کسب سود می‌تواند به‌صورت یک‌باره و یا با استفاده از فروش شبکه ای که از سطح هدف (target level) شروع می‌شود، انجام گیرد.

اگر حرکات قیمتی متلاطم (Choppy) باشند، توانایی فعال کردن دستورهای خرید در سطح قیمتی بالاتر و دستورات فروش را در سطح قیمتی پایین‌تر از قیمت پایه را دارند، که این مسئله می‌تواند منجر به زیان شود. در اینجا حالتی را می‌بینیم که استفاده از شبکه در روند با اختلال مواجه شده است. در نهایت، باید بدانید که این استراتژی زمانی بیشترین سوددهی را دارد که قیمت در جهتی مشخص و ثابت حرکت کند. نوسانات قیمت به سمت بالا و پایین معمولاً در این روش معاملاتی، نتایج مطلوبی را تولید نمی‌کند.

در بازارهای نوسانی (oscillating markets) و یا بازارهای رنج (ranging markets)، استفاده از معامله گری شبکه ای در خلاف جهت روند (against-the-trend grid trading)، روشی تأثیرگذارتر می‌باشد. برای مثال، یک معامله گر، دستورات خرید خود را با فاصله‌هایی معمول در زیر قیمت پایه، و دستورات فروش بافاصله‌هایی از پیش تعیین‌شده در بالای قیمت پایه قرار می‌دهد. اگر قیمت سقوط کند، معامله گر وارد موقعیت معاملاتی خرید (long position) می‌شود. اگر قیمت‌ها افزایش یابند دستورات فروش به‌منظور کاهش موقعیت‌های معاملاتی خرید و تبدیل آن‌ها به موقعیت‌های معاملاتی فروش فعال می‌شود. معامله گر می‌تواند تا زمانی که قیمت به‌صورت افقی نوسان می‌کند (oscillating sideways) و دستورهای معاملاتی خریدوفروش را فعال می‌کند، از این روش کسب سود کند.

مشکل روش معامله گری شبکه ای در خلاف جهت روند، این است که میزان ریسک در این روش کنترل نمی‌شود. در این حالت، اگر قیمت به حرکت در یک جهت به‌جای ادامه دادن حرکت رِنج خود ادامه دهد، معامله گر ممکن است صاحب موقعیت‌های معاملاتی باشد که زیان‌دِه هستند. در نهایت، معامله گر باید سطوحی به‌منظور قرار دادن دستورهای استاپ حفاظتی در نظر بگیرد، زیرا آن‌ها نمی‌توانند تا ابد در یک موقعیت زیان‌ده باقی بمانند.

ساخت یک شبکه معاملاتی

برای ساخت یک شبکه معاملاتی‌، گام‌هایی زیر را دنبال کنید.

  1. یک بازه انتخاب کنید. مانند بازه 10 پیپ، 50 پیپ، 100 پیپ و غیره.
  2. یک قیمت شروع، برای شروع شبکه در نظر بگیرید.
  3. توجه کنید که آیا شبکه شما در جهت روند است (with-the-trend) و یا در خلاف جهت روند (against-the-trend) تشکیل می‌شود.

در یک شبکه در جهت روند، در نظر بگیرید که معامله گر نقطهٔ شروع را در سطح 1.1550 با استفاده از بازه‌های 10 پیپ در نظر می‌گیرد. دستورهای خرید را در سطوح 1.1560، 1.1570، 1.1580، 1.1590و 1.1600 قرار داده، و دستورات فروش را در سطوح 1.1540، 1.1530، 1.1520 و 1.1510 به‌علاوه سطح 1.1500 بگذارید. این استراتژی همچنین باید شامل یک نقطه خروج ‌باشد، به‌خصوص زمانی که همه‌چیز به وفق مراد پیش رفته و شما می‌خواهید سودتان را تضمین کنید (lock in profits).

حال در نظر بگیرید که یک معامله گر قصد دارد تا از شبکه در خلاف جهت روند استفاده کند. او نیز سطح 1.1550 را به‌عنوان نقطه شروع انتخاب می‌کند و از بازه‌های 10 پیپ استفاده می‌کند. او دستورهای خرید را در سطوح 1.1540، 1.1530، 1.1520 و 1.1510 و 1.1500 قرار می‌دهد. او همچنین دستورات فروش را در سطوح 1.1560، 1.1570، 1.1580، 1.1590 و 1.1600 قرار می‌دهد. این استراتژی نیز می‌تواند سود را تضمین کند زیرا هر دو دستور خریدوفروش فعال می‌شوند، اما نیازمند قرارگیری دستور استاپ حفاظتی می‌باشد، به‌خصوص زمانی که قیمت شروع به حرکت در یک جهت خاص کند.

مثالی از معامله گری شبکه ای در جفت ارز یورو اروپا به دلار ایالات‌متحده آمریکا (EUR/USD)

معامله گر روزانه‌ای را در نظر بگیرید که حرکت افقی قیمت (ranging) جفت ارز یورو به دلار آمریکا در سطوحی بین 1.1400 و 1.1500 را مشاهده می‌کند. قیمت در حال حاضر در سطح 1.1450 قرار دارد، پس معامله گر تصمیم می‌گیرد با استفاده از بازه‌های 10 پیپ از سیستم شبکه ای در خلاف جهت روند به‌منظور کسب سود از این حرکت افقی در بازار استفاده کند.

معامله گر دستورهای فروش را در سطوح 1.1460، 1.1470، 1.1480، 1.1490 ،1.1500 و سطح 1.1510 قرار می‌دهد. او همچنین یک دستور استاپ حفاظتی در سطح 1.1530 قرار می‌دهد. دستور استاپ حفاظتی به او این اطمینان را می‌دهد که یک محدودهٔ حداکثری برای ریسک وجود دارد. اگر تمامیِ دستورهای فروش اجرا شوند، این ریسک برابر با 270 پیپ خواهد بود و این در صورتی است که هیچ‌یک از دستورات معاملاتی خرید اجرا نشده و قیمت به سطح استاپ حفاظتی برسد.

او دستورات معاملاتی خریدش را در سطوح 1.1440، 1.1430، 1.1420، 1.1410، 1.1400 و 1.1390 قرار می‌دهد. او همچنین یک دستور استاپ حفاظتی در حالت در سطح 1.1370 قرار می‌دهد. ریسک در این حالت نیز برابر با 270 پیپ می‌باشد اگر تمامیِ دستورات معاملاتی خرید اجرایی شده و هیچ‌یک از دستورات معاملاتی فروش اجرایی نشوند، و قیمت نیز به سطح استاپ حفاظتی برسد.

معامله گر امیدوار است که قیمت به حرکت در سطوح بالاتر و پایین‌تر ادامه دهد، سطوح بالاتر و پایین‌تری که در محدودهٔ قیمتی 1.1510 و 1.1390 باشند. با وجود اینکه او امیدوار است که قیمت از این محدوده خارج نشود، با این حال در صورتِ رخ دادن چنین وضعیتی مجبور است که از موقعیت‌های معاملاتی‌اش با ضرر خارج شده تا بتواند مقادیر ریسک متحمل شده را کنترل کند.

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.

ترید یا معامله گری چیست؟

آکادمی ویو آموزش اصولی و هدفمند،آموزش فارکس

منظور از فومو (FOMO) در معامله‌گری چیست؟

منظور از فومو (FOMO) در معامله‌گری چیست؟

مقدمه

فومو (FOMO) در آموزش فارکس، مخفف عبارت Fear of Missing Out و به معنی ترس از دست دادن است. منظور از فومو احساس ناآرامی و اضطرابی است که وقتی به شما دست می‌دهد که می‌بینید دیگران از تجربه‌های خوب و مثبت خودشان صحبت می‌کنند و شما فکر می‌کنید که در حال از دست دادن فرصت‌ها هستید. این پدیده با ظهور شبکه‌های اجتماعی وسعت بیشتری پیدا کرده، چرا که در فضای مجازی به راحتی می‌توانید مشاهده کنید که دیگران در هر لحظه چه چیزهایی را تجربه می‌کنند. اما منظور از فومو در حرفه معامله‌گری چیست؟

منظور از فومو در حرفه معامله‌گری چیست؟

در دنیای معامله‌گری و آموزش فارکس، فومو وضعیتی است که در آن معامله‌گر می‌ترسد که یک فرصت بزرگ و خوب معاملاتی را در بازار از دست بدهد. فومو مسئله متداولی در معامله‌گری بازارهای مالی است و هرکسی ممکن است تحت تأثیر آن قرار بگیرد. هم معامله‌گران مبتدی با حساب‌های کوچک و هم معامله‌گران مجربی که برای مؤسسات بزرگ ترید یا معامله گری چیست؟ کار می‌کنند، ممکن است فومو یا ترس از دست دادن فرصت‌های معاملاتی را تجربه کنند.

این احساس زمانی به شما دست می‌دهد که متوجه یک حرکت بزرگ در قیمت می‌شوید و با خود می‌گویید «من باید از این فرصت استفاده کنم و همین حالا وارد معامله شوم. نمی‌توانم اجازه دهم این فرصت از دست برود». در واقع، میل به ورود به معامله با مشاهده آن حرکت قیمت، قضاوت شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد و در نتیجه انجام تحلیل و بررسی بازار پیش از ورود به معامله، خیلی مشکل می‌شود.

ورود به معاملات از روی احساس فومو از این تمایل طبیعی و طرز تفکر متداول معامله‌گران نشأت می‌گیرد که فکر می‌کنیم که آنچه الان در حال وقوع است، به همین شکل در آینده نیز به حرکت خود ادامه می‌دهد.

معاملاتی که از روی فومو انجام می‌شوند، نشان می‌دهند که احساسات غالب ما در هنگام معامله کردن، طمع و حسادت هستند. یعنی ما تمایل داریم مانند دیگر معامله‌گرانی که از پیش وارد معامله شده‌اند و از آن حرکت بازار در حال سود گرفتن هستند، بهره‌مند شویم، بدون اینکه در نظر بگیریم شاید حرکت بازار در آن جهت به پایان رسیده باشد. متأسفانه هر چه بازار بیشتر به حرکت خود در آن جهت ادامه می‌دهد، احساس فومو بیشتر و قوی‌تر می‌شود. اما از طرفی هر چه بیشتر قیمت به حرکت خود در آن جهت ادامه دهد، احتمال اینکه روند حرکت تغییر کند یا به سطح مقاومتی یا حمایتی قبلی پولبک کند هم بیشتر می‌شود. از روی تجربه می‌گویم که اکثر معاملاتی که به دلیل فومو انجام می‌شوند، در نهایت شکست می‌خورند و با ضرر بسته می‌شوند، در صورتیکه می‌توان از ورود به این معاملات با رعایت کمی نظم و دیسیپلین کاری، جلوگیری نمود.

امروزه که در شبکه‌های مجازی می‌توانیم به راحتی دیگران را دنبال کنیم و ببینیم چه کارهایی انجام می‌دهند، فومو به یکی از احساسات بسیار متداول در بین مردم تبدیل شده است. در بُعد شخصی، فومو از این احساس نشأت می‌گیرد که دیگران الان در حال کسب سود و درآمد هستند، ولی من جا مانده‌ام، لذا من هم می‌خواهم مانند آن‌ها سهمی داشته باشم و از این فرصت بهره‌مند شوم. اما این امر منجر به فقدان دیدگاه بلندمدت، عدم تمایل به صبر کردن و انتظار کشیدن، اعتماد به نفس خیلی زیاد یا خیلی کم و توقعات زیاد و بی‌مورد از بازار می‌شود. در کل فومو به معاملات احساسی مربوط می‌شود که اگر کنترل نشود، ممکن است در نهایت برنامه معاملاتی خودتان را نادیده بگیرید و متحمل ریسک‌های زیادی شوید.

برای غلبه بر فومو در هنگام معامله کردن، بایستی روی احساسات خود از قبیل طمع، حسرت، حسادت، عجول بودن، ترس، هیجان و اضطراب کنترل داشته باشید. این احساسات هستند که شما را در چرخه فومو نگه می‌دارند و به همین خاطر وقتی بازار به یکباره صعود می‌کند، به دلیل طمع، حسرت، حسادت و هیجان در سقف قیمت وارد معامله خرید می‌شوید و هنگامی که بازار ناگهان سقوط می‌کند، به علت ترس، اضطراب و عدم صبر، در کف قیمت وارد معامله فروش می‌شوید.

ویژگی‌های یک معامله‌گر فومویی

ترس از دست دادن فرصت‌های معاملاتی، دشمن هر روزه همه معامله‌گران است و همین ترس و وحشت، فرایند تصمیم‌گیری معامله‌گران را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این احساس سبب می‌شود معامله‌گران خیلی زود، با عجله و بدون اینکه تائید و نشانه‌ای داشته باشند، به معاملات ورود کنند، در حالیکه ممکن است خیلی دیر شده است. تنها راه غلبه بر فومو در هنگام معامله کردن، داشتن کنترل کامل روی احساسات است. اما بسیاری از معامله‌گران هنوز روی روانشناسی فردی مسلط نیستند و همچنان از روی احساس فومو معامله می‌کنند و معمولا از ویژگی‌های زیر برخوردار هستند:

  • طمع: یک معامله‌گر فومویی همه چیز را همین حالا می‌خواهد. اگر شما هم در هنگام معاملات همین احساس را دارید، احتمالا فومو مشکل شما هم هست. این افراد به جای اینکه فکر کنند چگونه معاملات را به نحو احسن اجرا کنند، به این فکر می‌کنند که از هر معامله چقدر سود بدست آورند.
  • تفکر گله‌ای: یک معامله‌گر فومویی معمولا وقتی می‌بیند دیگران کاری را انجام می‌دهند، او هم تمایل پیدا می‌کند همان کار را انجام دهد، بدون اینکه دلیل آن را بداند. در حرفه معامله‌گری، دنبال کردن دیگران می‌تواند به انجام معاملات غیرمسئولانه و نتیجه‌های مخرب منجر شود.
  • عجول بودن: معامله‌گران فومویی معمولا عجول هستند. آن‌ها نمی‌خواهند منتظر باشند تا نشانه‌های ورود به معامله تکمیل شود. این افراد فقط می‌خواهند هرچه سریع‌تر معامله را اجرا کنند، چون می‌ترسند قیمت فرار کند.
  • توقعات بالا: بعضی از معامله‌گران توقعات خیلی بالایی دارند. آن‌ها می‌خواهند موجودی حساب خود را در عرض یک ماه دو برابر کنند و به همین خاطر معاملات غیرمنطقی انجام می‌دهند.
  • عدم اعتماد به نفس: بعضی از معامله‌گران پس از چند معامله منفی، سعی می‌کنند هر طوری شده ضررهای خود را جبران کنند. به همین خاطر، کاملا تصادفی و رندوم معامله می‌کنند تا سریع سود کنند و ضررهای قبلی را پوشش دهند. اما متأسفانه، با این کار ضررهای بیشتری به خودشان وارد می‌کنند.
  • تردید: بعضی از معامله‌گران درست تصمیم نمی‌گیرند، در حالیکه در حرفه معامله‌گری، توانایی گرفتن تصمیمات صحیح بسیار مهم است. این دسته از افراد مدام تصمیمات خود را تغییر می‌دهند. مثلا در مورد زمان ورود به معاملات، حجم معاملات، نحوه تعیین حدود سود و ضرر و غیره مردد هستند. افرادی که نمی‌توانند به درستی تصمیم بگیرند، بیشتر گرفتار فومو می‌شوند.
  • نداشتن استراتژی معاملاتی: معامله‌گران فومویی معمولا استراتژی معاملاتی ندارند. آن‌ها فقط در هر موقعیتی که احساس کنند خوب است، معامله می‌کنند. وقتی قیمت در یک جهت حرکت می‌کند، با خود فکر می‌کنند که قیمت برای همیشه در همان جهت حرکت خواهد کرد.
  • نداشتن دیدگاه بلندمدت: معامله‌گران فومویی معمولا نسبت به حرفه معامله‌گری دیدگاه بلندمدت ندارند. چرا که اگر واقعا دیدگاه بلندمدت می‌داشتند، می‌دانستند که هزاران موقعیت معاملاتی دیگر در آینده وجود خواهد داشت، بنابراین لزومی ندارد نسبت به یک معامله تعصب زیادی داشته باشند.
  • تحمیل تمایل خودبه بازار: معامله‌گر فومویی دوست دارد اینطور فکر کند که بازار طبق خواسته او حرکت می کند. او معتقد است که چون او در یک جهت وارد معامله شده است، پس بازار در همان جهت حرکت خواهد کرد.

  • فلج تحلیلی: بعضی از معامله‌گرانی که تحت تأثیر فومو قرار دارند، در واقع می‌توانند فرصت‌های معاملاتی را به‌موقع تشخیص دهند، اما در تحلیل‌های خود دچار سردرگمی می‌شوند و به همین خاطر نمی‌توانند در زمان مناسب به معاملات ورود کنند. سپس وقتی که بالاخره قیمت در جهت پیش‌بینی شده حرکت کرد، آن‌ها سعی می‌کنند به معامله ورود کنند و فرصت را از دست ندهند، اگر چه دیر شده باشد و قیمت از منطقه مناسب ورود به معامله عبور کرده باشد.
  • نداشتن برنامه مدیریت ریسک: معمولا افرادی که از روی ترس از دست دادن موقعیت‌ها به معامله می‌کنند، برنامه‌ای هم برای مدیریت ریسک معاملات ندارند. اکثر مواقع وقتی وارد معامله می‌شوند که قیمت خیلی از سطح مناسب ورود فاصله گرفته و لذا به سختی می‌توان موقعیت مناسبی برای حد ضرر معامله تعیین نمود.

عوامل محرک فومو

اگرچه فومو یکی از احساسات درونی معامله‌گر است، اما عواملی هستند که می‌توانند محرک این احساس باشند. بعضی از این عوامل عبارتند از:

  • زیاد بودن نوسانات بازار: وقتی نوسانات بازار زیاد باشد و قیمت مدام تغییر جهت دهد، احتمال اینکه معامله‌گر گرفتار احساس فومو شود، افزایش می‌یابد. وقتی معامله‌گر می‌بیند که قیمت به شدت در یک جهت حرکت کرده است، ممکن است وسوسه شود و در آن جهت به معامله ورود کند.
  • اخبار: انتشار بعضی اخبار ممکن است باعث شود معامله‌گر بخواهد با عجله و از ترس اینکه مبادا یک فرصت برای کسب سود را از دست بدهد، معامله‌ای انجام دهد.
  • دریافت سیگنال: معامله‌گر ممکن است از جایی سیگنالی دریافت کند مبنی بر اینکه ارزش یک سهام در آینده نزدیک به شدت رشد می‌کند. از همین رو و بدون هیچگونه تحلیل و بررسی بیشتر و همچنین از ترس اینکه مبادا این فرصت معاملاتی را از دست بدهد، فوراً آن سهام را خریداری می‌کند.
  • گروه‌ها و انجمن‌های فضای مجازی: گروه‌ها و انجمن‌های بسیاری هستند که در آن‌ها معامله‌گران در مورد معاملات خود بحث و گفتگو می‌کنند. شما می‌توانید این قبیل گروه‌ها را در توئیتر، رِدیت، فیسبوک، اینستاگرام و … مشاهده کنید. یک معامله‌گر وقتی می‌بیند دیگران معاملات موفقی انجام داده‌اند و سود کرده‌اند، ممکن است احساس کند که عقب افتاده و پیشرفتی نداشته است.
  • دنباله‌ای بلند از معاملات مثبت: در بُعد فردی، دنباله‌ای از معاملات مثبت و موفق ممکن است شما را هیجان‌زده کند. شاید در این شرایط احساس کنید که شکست‌ناپذیر هستید و لذا دیگر با توجه کمتر یا حتی بصورت رندوم و تصادفی معامله کنید. مثلا شاید بازار در یک روند باشد و فکر کنید هر معامله‌ای که انجام دهید، با سود بسته می‌شود. اما در نهایت وقتی شرایط بازار تغییر کند، ضررهای حاصله می‌توانند بسیار مخرب باشند.
  • دنباله‌ای از معاملات منفی: دنباله‌ای از معاملات منفی ممکن است باعث شود وقتی شرایط ورود به معامله برقرار می‌شود، از ورود به معامله هراس داشته باشید. مدتی بعد وقتی می‌بینید که قیمت در جهت پیش‌بینی شده حرکت کرده، شاید وسوسه شوید ترید یا معامله گری چیست؟ و از ترس اینکه مبادا بعد از چند ضرر متوالی، همین یک معامله موفق را هم از دست بدهید، به معامله ورود کنید. بعلاوه، شاید در این شرایط بخواهید ضررهای قبلی را جبران کنید و با این اقدام متحمل ضررهای بیشتری شوید.

NEW YORK, NY – FEBRUARY 09: Traders work on the floor of the New York Stock Exchange (NYSE) Friday morning on February 9, 2018 in New York City. Following a drop in the Dow Jones Industrial Average of over 1,000 points yesterday, stocks opened higher on Friday with the Dow up over 300 points moments after the Opening Bell. (Photo by Spencer Platt/Getty Images)

چرا باید در هنگام معامله کردن از احساس فومو اجتناب کنید

با توجه به توضیحاتی که تا اینجا مطالعه کردید، متوجه شده‌اید که فومو دشمن واقعی شما در هنگام معامله کردن است. دلایل زیادی برای اجتناب از فومو وجود دارند، اما در این مقاله فقط به موارد زیر می‌پردازیم:

  • مشکل شدن تعیین حد ضرر: وقتی از روی احساس فومو وارد معامله می‌شوید، احتمالا قیمت از سطح ایده‌آل ورود به معامله فاصله گرفته است. بطور کلی، حد ضرر بایستی در فاصله چند پیپی یک سطح حمایتی یا مقاومتی قوی قرار بگیرد. اما وقتی قیمت به شدت حرکت کرده و شما از ترس از دست دادن این فرصت به معامله ورود کرده‌اید، اگر بخواهید حد ضرر را در موقعیت مناسبی قرار دهید، باید بیشتر از معمول ریسک کنید و یا اینکه باید حجم معامله را کاهش دهید. اگر هم بخواهید حد ضرر کوچک‌تری برای معامله در نظر بگیرید، ممکن است خیلی زود و پیش از اینکه قیمت حرکتی انجام دهد، فعال شود و معامله با ضرر بسته شود.
  • ضررهای بزرگ: معمولا معاملاتی که به دلیل فومو یا ترس از دست دادن فرصت‌ها انجام می‌شوند، با ضرر خاتمه می‌یابند. زیرا زمانی وارد معامله می‌شوید که قیمت حرکت خود را انجام داده و آماده یک اصلاح یا تغییر روند است. بعلاوه، اکثر افرادی که گرفتار فومو می‌شوند، بصورت احساساتی معامله می‌کنند و برای معاملات خود حد ضرر هم در نظر نمی‌گیرند، بنابراین این افراد در معرض ریسک ضررهای بزرگی قرار دارند.
  • عادات معاملاتی منفی: حتی اگر خوش‌شانس باشید و معامله‌ای که از روی احساس فومو انجام داده‌اید با سود بسته شود، باز هم کار اشتباهی انجام داده‌اید. زیرا این بُرد و معامله مثبت باعث می‌شود عادات معاملاتی منفی و مخربی در شما شکل بگیرد. به عبارتی دیگر، اگر به این طرز کار کردن ادامه دهید، بالاخره دیر یا زود سرمایه خود را از دست می‌دهید.

نکاتی برای کنترل احساس فومو در هنگام معامله کردن

کنترل کردن فومو کاری است که بطور مداوم یا شاید در تمام طول حرفه معامله‌گری خود باید انجام دهید. اگرچه راه‌حل ساده‌ای برای کنترل تأثیر احساسات در معامله کردن وجود ندارد، اما رعایت نکات زیر به شما کمک می‌کند تا احساس فومو را تحت کنترل بگیرید:

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا