خرید و فروش در زمان اشباع بازار

جزئیات خبر
تحلیل تکنیکال یک روش نموداری تحلیل بازار و تحلیل قیمت سهام است. در تحلیل تکنیکال قیمت سهام، وظیفه اصلی بر عهده اندیکاتورها است. اگر به نمودار قیمت سهام در بازار دقت کرده باشید، خواهید دید این نمودار از دو مؤلفه قیمت و زمان تشکیل شده است؛ بنابراین نمودار قیمت سهم، نشاندهنده مکان هندسی نقاطی است که از دو عامل قیمت و زمان تشکیل شدهاند و ما میتوانیم به کمک دادههای نمودار و با استفاده از فرمولهای ریاضی یا فرمولهای آماری، نماگرهای جدیدی را از آن خلق کنیم.
مثلا میتوانیم با استفاده از محاسبه میانگینهای روزانه قیمت، یک نماگر از میانگینهای قیمت 14 روز اخیر بسازیم. این نماگر در واقع اندیکاتور میانگین 14 روزه قیمت است.
اندیکاتورها بهبیان دیگر ابزاری هستند که با اعمال یکسری روابط ریاضی مشخص روی قیمت سهم یا حجم معاملات یا هر دو شکل میگیرند.
در تحلیل تکنیکال قیمت سهام، وظیفه اصلی بر عهده اندیکاتورها است
بهصورت جامعتر، اندیکاتورها توابع ریاضی هستند که براساس فرمولهای خاص در جهت تحلیل قیمت سهام یا تحلیل شاخصهای بازار بهوسیله ابزارهای گرافیکی ترسیم و مورد استفاده قرار میگیرند. دادههای ورودی اندیکاتورها از دادههای قیمت، حجم معاملات و تغییرات آنها در روزهای گذشته تشکیل میشود. در هر بازه زمانی اطلاعات قیمت آغاز(Open)، پایان(Close)، سقف(High)، کف(Low) یا تعدادی از مجموع این موارد در شکلگیری اندیکاتور دخالت دارند.
انواع اندیکاتورها
1- روندها (Trends)
برخی اندیکاتورها روند بازار یا جهت بازار را نشان میدهند و این روند میتواند افزایشی، کاهشی یا خنثی باشد. شاخص حرکت جهتدار یک نمونه از اندیکاتورهایی است که روند صعودی و نزولی را مشخص میکند. همچنین انواع میانگینهای متحرک، شاخص رگرسیون خطی و شاخص روند قیمت و حجم، نمونههایی از اندیکاتورهای تِرند هستند.
نمودار زیر برابری یورو و دلار را به همراه میانگین متحرک نمایی 20 روزه آن نشان میدهد. همانطور که اندیکاتور میانگین متحرک(خط قرمز) نشان میدهد، روند حرکت صعودی است.
نمودار زیر خط روند رگرسیون یا خط تعادل منحنی برابری یورو و دلار است که خط رگرسیون جهت حرکت منحنی را در میانه کانال صعودی نشان میدهد.
۲- اسیلاتورها (Oscillators)
اسیلاتورها یا نوسانگرها به مجموعهای از اندیکاتورها اطلاق میشود که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در حقیقت اسیلاتورها سعی دارند دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهام باشند و ما را از میزان هیجان خریدوفروش حاضر در معاملات آگاه کنند. همچنین اسیلاتورها اندیکاتورهایی هستند که حول یک خط مرکزی یا میان سطوح معینی نوسان میکنند و معمولاً به دو دسته اسیلاتورهای مرکزی و نواری تقسیم میشوند. همانطور که اشاره شد دو لغت اندیکاتور و اسیلاتور هممعنی و مترادف نیستند، بلکه اسیلاتورها یکی از زیر مجموعههای اندیکاتورها محسوب میشوند و این اولین تفاوت اسیلاتور و اندیکاتور است.
اسیلاتورهای مرکزی: در اسیلاتورهای مرکزی منحنی در بالا و پایین یک نقطه یا خط مرکزی نوسان میکند و برای شناسایی قدرت یا ضعف حرکت قیمت بکار میرود؛ بهطوریکه حرکت به بالای خط مرکزی تغییر قیمت صعودی و حرکت به پایین خط مرکزی تغییر قیمت نزولی را نشان میدهد. اندیکاتور MACD و ROC نمونههایی از یک اسیلاتور مرکزی هستند که بالا و پایین خط صفر نوسان میکنند.
اسیلاتورهای نواری: این اسیلاتورها برای شناسایی سطوح اشباع خرید و اشباع فروش طراحی شدهاند. از آنجاییکه این اسیلاتورها بین دو حد مشخص نوسان میکنند، استفاده از آنها درحرکتهای روند دار مشکل است. اسیلاتورهای نواری برای بازارهایی که روند مشخص ندارند یا محدودهای جهت معامله دارند بهتر عمل میکنند.
اندیکارتور RSI و اندیکاتور استوکاستیک، دو نمونه از اسیلاتورهای نواری هستند. در RSI نوارهای اشباع خرید و اشباع فروش بهترتیب در 70 و 30 تنظیم میشوند؛ بهطوریکه اگر منحنی RSI به زیر 30 برود نمایانگر قیمت در منطقه اشباع فروش است و اگر این منحنی بالای 70 قرار گیرد نمایانگر قیمت در منطقه اشباع خرید است. در نوساننمای استوکاستیک حرکت منحنی به بالاتر از 80 و پایینتر از 20 به ترتیب منطقه اشباع خریدوفروش است.
نمودار بالا برابری دلار در مقابل ین ژاپن است. علاوه بر نمودار قیمت، نمودار شاخص قدرت نسبی(RSI) نیز ترسیم شده است. مطابق هر دو نمودار در زمانهایی که بیشازاندازه برابری دو ارز افزایشیافته و خرید سرمایهگذاران در منطقه اشباع خرید قرار دارد، نمودار RSIنیز بالای 70 است و در مقابل در زمانهایی که این نسبت برابری با کاهش انجام شده، فروش سرمایهگذاران در منطقه اشباع فروش است، نمودار RSI نیز پایینتر از 30 قرار دارد.
۳- حجم (Volume)
دستهای از اندیکاتورها هستند که حجم و ارزش معاملات را نیز مورد آنالیز قرار میدهند، مثلا در روندهای صعودی افزایش قیمت و افزایش حجم معاملات نشانه استحکام روند است و در مقابل افزایش قیمت و کاهش حجم نشانه واگرایی و ضعف روند و برگشت احتمالی قیمت است.
اندیکاتور جریان سرمایه(MFI)، اندیکاتور حجم تعادلی OBV و اندیکاتور تجمع و توزیع نمونههایی از اندیکاتورهای مرتبط با حجم هستند.
بیلویلیامز برای اینکه بتواند درک صحیحی از روانشناسی بازار داشته باشد، روش معاملهای مختص به خود را توسعه داد
۴- اندیکاتور بیل ویلیامز (Bill wiliams)
مجموعهای از اندیکاتورهایی که بیل ویلیامز خالق آنها بوده و به احترام تلاشهای وی در یک خانواده قرار گرفتهاند، این شاخصهای ارائه شده بهواسطه استراتژیای که توسط بیل ویلیامز، معاملهگر اسطورهای، معرفی شدند خلق شده است. بیلویلیامز برای اینکه بتواند درک صحیحی از روانشناسی بازار داشته باشد، روش معاملهای مختص به خود را توسعه داد. روشی که مبنایش استفاده از راهی منطقی برای تحلیل بازار و برهان غیرمنطقی آشفتگی است. شناخته شدهترین اندیکاتور این خانواده اندیکاتور Aligator است. البته در این خانواده دو اسیلاتور نیز وجود دارد،Accelerator Oscillator و Awesome Oscillator که در بازار ایران کمتر استفاده میشود.
اندیکاتورها را بهگونهای دیگر نیز میتوان تقسیمبندی کرد:
اندیکاتور تأخیری(Laging)
این اندیکاتورها در روندهای بلندمدت بهترین قابلیت را دارند و در کوتاهمدت اخطارهای تغییرات قیمت را نمیدهند و صرفا به ما نشان میدهند که قیمت در روند صعودی یا روند نزولی قرار دارد. اندیکاتورهای دنبالهرو یا اندیکاتورهای پیروی روند، روند اخطارهای خریدوفروش را دیر صادر میکنند، ولی با عدم توجه به تغییر جهتهای مقطعی و کوتاهمدت ریسک معاملهگر را کمتر کرده و او را در سمتی که بازار قرار دارد، نگه میدارند. اندیکاتور MACD یک اندیکاتور تأخیری است.
اندیکاتور پیشرو(Leading)
این نوع از اندیکاتورها برای پیشبینی سریعتر نرخها و تغییر جهتهایی که بعداً انجام خواهد شد به شما بیشتر کمک میکنند. اندیکاتورهای پیشرو اساساً وظیفه اندازهگیری مقدار خریدها و فروشهای هیجانی مثلا یک جفت ارز را دارا هستند و با فرض اینکه یک جفت ارز در این مناطق قصد تغییر در مسیر حرکتی خود را دارد استفاده از اندیکاتورهای پیشرو میتوانند این تغییر جهت را هشدار دهند. اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یک اندیکاتور پیشرو است.
چه زمانی باید دست به فروش سهام بزنیم؟
خرید سهام مناسب تنها یک طرف معامله به حساب میآید و فروش به موقع آن سهم نیز در موفقیت آمیز بودن سرمایه گذاری دارای اهمیت زیادی است.
در سرمایهگذاری به دنبال آن هستیم درصورتی که به هر دلیلی در انتخاب سهام و یا زمان خرید، اشتباه کردیم، چگونه زیان خودمان را به حداقل برسانیم و اینکه بدانیم در کدام نقطه و در چه قیمتی به فروش سهم اقدام کنیم تا بدین وسیله بتوانیم سودمان را حداکثر نماییم.
نکاتی که در ادامه این مطلب از بورسینس برای تشخیص زمان مناسب فروش سهام آورده شده است، بر اساس سالها تجربه و مطالعه در بازار بدست آمده و شامل اصول سادهای است که اجرای آنها میتواند در بلندمدت به سودآوری شما در بورس کمک کند.
نکته: اگر به تازگی قصد دارید اولین سهام خودتان را بخرید این مطالب را بخوانید:
فروش سهام برای جلوگیری از زیانهای بیشتر
تقریباً تمامی سرمایه گذاران باید انتظار تجربه زیان را داشته باشند. اما سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که زیانهای خود را به حداقل میرسانند.
موفقیت در بورس همانقدر که به انتخاب دقیق سهام برنده بستگی دارد، به محدود نمودن زیانها نیز مربوط است. زیرا فقط یک زیان بزرگ میتواند نتیجه ماهها و حتی سالها سرمایهگذاری را به کلی نابود کند.
اتخاذ یک استراتژی سرمایه گذاری مشخص و صریح میتواند شما را از زیانهای سنگین حفظ کند. در ادامه همراه ما باشید تا با برخی از این استراتژیها آشنا شوید.
بدانیم که چه زمانی باید جلوی زیان را بگیریم
هیچ کس نمیتواند ادعا کند که انتخابهایش در بورس همیشه درست است، حتی حرفهایترین سرمایه گذاران بازار نیز گاهی اشتباه میکنند.
اما اگر شخصی از بین خریدهای خود در بورس، درصد زیادی از آنها را درست انتخاب کرده باشد و در صورتیکه بداند چه زمانی باید اقدام به فروش سهام خود کند، میتواند به عنوان یک سرمایه گذار موفق، بازدهی مناسبی را بدست آورد.
روند منفی سهام قسمتی از زندگی روزانه سرمایهگذاران در بورس است و هر کس بارها آنرا تجربه خواهد کرد.
اگر انتخاب زمان و قیمت خرید سهام شما به هر دلیلی اشتباه از کار درآمد بدون اتلاف وقت و بدون آنکه درگیر غرور و اطمینان بیش از حد بشوید، باید سریعاً وارد عمل شوید، جلوی زیان را بگیرید و به سرمایه گذاری خود در سهام برنده ادامه دهید.
اشتباه شایع سرمایهگذاران در بورس ایران این است که بسیاری از آنها هنگامی که با ضرر و زیان در خرید یک سهم مواجه میشوند، منتظر میمانند تا روند بازار مثبت شود و آن سهم به قیمت اولیه خود باز گردد.
مثلاً فرض کنید 10 میلیون تومان از سهام شرکت الف را خریداری کردهاند و در حال حاضر این سرمایه گذاری 10 درصد زیان داده است و سرمایهشان به 9 میلیون تومان رسیده است. خیلی از افراد موضع انفعالی میگیرند و فقط کاهش قیمت سهامشان را تماشا میکنند.
(البته عدهای نیز هستند نیز اصطلاحا از آن طرف بام میافتند و با کوچکترین کاهش قیمت، بطور هیجانی دست به فروش سهام میزنند. اینجا در مورد رفتار هیجانی بورس بیشتر بخوانید)
اما شاید بهتر باشد به جای آنکه منتظر شویم تا سهم الف که دارای جو مثبتی نیست دوباره بیش از 10 درصد رشد کند تا به جای اول برسد، با فروش سهام شرکت الف، سهم ب را خریداری کنیم که هم اکنون دارای روند صعودی است.
نکته مهم اینجاست که وقتی از 50 یا 60 درصد سود صحبت می کنیم، این میزان بازدهی را در یک محدوده زمانی مشخص تعریف میکنیم . مثلاً فرض می کنیم که سهم الف و ب، 10 درصد سود میدهند.
اگر محدوده زمانی این دوره سرمایهگذاری با هم برابر نباشد امکان مقایسه ایندو وجود ندارد چرا که ممکن است سهم الف در یکسال 30 درصد سود بدهد در حالیکه سهم ب تنها در دو هفته 30 درصد بازدهی برای خریداران داشته باشد.
بنابراین همیشه بدانیم سرمایه گذاری بهتر، آن است که در مدت کوتاهتری همان میزان بازدهی را داشته باشد.
لذا اگر سهامی که انتخاب کردهایم در حال حاضر دارای روند نزولی است، (حتی اگر سهام خوبی باشد) ولی چون مدت زیادی طول میکشد تا رشد قیمت خود را شروع کند، پس بهتر است به سراغ دیگر سهمهایی برویم که هم اکنون دارای روند صعودی هستند و سریعتر به ما سود خواهند داد.
این موضوع با از این شاخه به آن شاخه پریدن تفاوت دارد.
بدانیم که هرگز نباید زمان را برای توجیه کردن خریدمان از دست بدهیم. داراییها در بورس را به صورت پول نقد ببینیم و نه سهام و بنابراین آنجایی را برای سرمایه گذاری انتخاب کنیم که سرمایهمان رشد بیشتری داشته باشد.
فروش سهام در برخورد با حد ضرر
در صورتی که با هدف کوتاهمدت سرمایهگذاری میکنید اولین قانون آن است که در صورت رسیدن سهم به حدضرر تعیین شده، بلادرنگ آنرا بفروشید.
مثلا اگر سهامی را در قیمت 200 تومان خریدهایم و قیمت آن به هر دلیلی مثلا 10 درصد افت کرد و روند بازار آن سهم نیز همچنان منفی بود آن سهم را بفروشید. (البته این 10 درصد مثال است و تعیین حدضرر خود دارای اصول و قواعدی است که در استراتژیهای معاملاتی افراد تفاوت دارد.)
تجربه نشان میدهند سهامی که به خوبی و بر اساس مطالعه دقیق چه از نظر بنیادی (سود، رشد، فروش و … ) و چه با تحلیل تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب خریداری شدهاند، نباید نسبت به قیمت خرید با کاهش شدید 10 درصدی مواجه شوند، بنابراین هر گاه سهام خریداری شده توسط شما بیش از 8 درصد یا 10 درصد از ارزش خود را از دست داد، به احتمال قوی شما در یک قیمت نامناسب وارد سهم شدهاید.
در این رابطه باید بدانیم که نباید در مورد قوانین استراتژی معاملاتی استثنا قائل شوید واگر براساس استراتژی شما یک سهم باید فروخته شود، اینکار را انجام دهید.
سهام شرکتها هرگاه با کاهش شدید در قیمت مواجه می شوند، به دلیل آنکه انتظارات مثبت در رابطه با آنها در بازار از بین میرود، به سختی میتوانند به سطح اول خود برگردند و هر چه شدت این کاهش بیشتر باشد، بازگشت به سطوح قیمت قبلی نیز سختتر است.
با این حال ممکن است استثناهایی نیز مشاهده کنید ولی به هر حال به آن پایبند باشید چرا که این قانون شما را در مقابل زیانهای شدید بیمه میکند.
در عین حال دقت در هنگام خرید تقریباً نیمی از مشکلات زمان فروش شما را حل خواهد کرد.
در هنگام بکارگیری حدضرر در ذهن داشته باشیم که این قانون فقط در مورد کاهش قیمت سهم نسبت به قیمت خرید است و نه هنگامی که قیمت سهام شما در مجموع رشد کرده است. به خاطر اینکه برخی از مواقع، سهام برنده برای چند روز به سطح قیمتهای اولیه خود باز میگردد و در این نقاط انرژی را برای رشد جمع میکند.
نکته: مفهومی با عنوان حدضرر متحرک (trailing stop loss) نیز وجود دارد که برخی از آن استفاده میکنند.
اهمیت بررسی کلیت بازار
پس از خرید سهام، بسیار مهم است که رفتار سهم را نسبت به کل بازار و صنعت مورد بررسی قرار دهید. مثلاً اگر کل بازار در حال رشد است ولی سهام شما همچنان در جای اول خود مانده است این می تواند یک هشدار باشد.
در بازار مثبت، سهام برنده بیشترین اقبال را خواهند داشت. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانی که 10 درصد از قیمت خرید خود پایین تر نیامده باشد.
همچنین این را هم در نظر داشته باشید برخی از سهام که از همه نظر مناسب هستند نوسانات زیادی دارند. در مورد سهام با نوسان بسیار زیاد هم استفاده از حدضررها شاید باعث افزایش تعداد معاملات شود و هزینه کارمزد بالا رود. پس باید با دید وسیعتری به آن سهم نظر داشت.
نکاتی که باید به خاطر سپرد:
- اولین قانون فروش سهامی است که از قیمت تعیینشده در حد ضرر پایینتر آمده است.
- اجرای این قانون، صرف نظر از پیش بینی شخصی که در مورد رشد آتی قیمت سهام دارید، همیشه توصیه میشود. زیرا بازار با هوشتر از همه کارشناسان است پس بر اساس قوانین بازار کار کنیم و نه صرفاً نظرات شخصی.
- هر چه قدر کاهش قیمت بیشتر باشد انتظارات منفی نسبت به آن سهم بیشتر میشود و زمان لازم برای بازگشت قیمت طولانیتر میشود.
- سهام برنده، گاهی اوقات برای مدتی به سطح اولیه قیمت خود نزدیک میشوند که این به معنی فرصت فروش آن سهام نیست.
چگونه برای سود آوری سهام بفروشیم؟
منظور از سودگیری، فروش سهامی است که قیمت آن بالاتر از قیمت خرید ماست. به عبارت دیگر با سرمایه گذاری بر روی آن سهم سود بدست آوردهایم. ولی باید بدانیم تا زمانی که به فروش سهم اقدام نکردهایم سود ما قطعی نشده، چرا که هر آن ممکن است قیمت سهم کاهش بیاید.
برخی از افراد اصطلاح “سیو سود” را زمانی که سهام در موقعیت مناسب برای فروش و کسب سود است به کار میبرند.
در این مورد روشهایی وجود دارد که به ما کمک می کند نقطه مناسب برای سودگیری را پیش بینی کنیم.
اول از همه، با توجه به روند گذشته سهم و مطالعه متغیرهای مختلف بازار همانند حجم معاملات، تعداد خریداران، عرضه و تقاضا و … میتوان الگوهایی را بدست آورد که آن سهم خالص بر اساس آنها بالا و پایین میرود.
یاد گرفتن این نکته که بهترین فرصت برای فروش سهام به منظور سودگیری چه زمانی است، از مهمترین مهارتهای سرمایه گذاری در بورس محسوب میشود.
در تحلیل بنیادی، کف و سقفهای قیمت سهام بررسی نمیشود و برای بررسی و تشخیص نقطه فروش سهام، استفاده از نمودارها (تحلیل تکنیکال) یک ضرورت است. اما سؤال اصلی این است که چگونه میتوان مطمئن شد که قیمت سهم به بالاترین حد خود رسیده است؟
در ادامه به چند نکته کلی از تحلیل تکنیکال و روانشناسی بازار برای تشخیص زمان مناسب فروش سهام اشاره کردهایم.
چه زمانی باید سودگیری کرد؟
فرض کنیم ما سهام شرکت الف را خریدهایم و شاهد رشد قیمت آن بوده ایم، حال در چه زمانی باید این سهم را به فروش برسانیم؟
معمولاً سهام پس از شروع رشد قیمتی خود، در سطحی از قیمت متوقف میشوند و برای مدتی در آن سطح قیمتی نوسان میکنند.
یک استراتژی این است که سهام خود را پس از رسیدن و خرید و فروش در زمان اشباع بازار تثبیت در سطح قیمتی جدید به فروش برسانیم. این یک روش محافظهکارانه برای سرمایه گذاری در بورس است.
این روش اگر چه شما را از برخی فرصتهای بورس محروم میکند ولی در بلندمدت میتوان مطمئن بود که سود معقولی از سرمایه گذاری خود از بورس بدست آوردهاید.
در این هنگام میتوان با مرور مجدد وضعیت سهم از نظر اقبال بازار و انرژی برای صعود برای نگهداری سهم و با خرید مجدد برنامهریزی نمود.
استفاده از کلید حجم معاملات
هر گاه قیمت سهامی در حالیکه با حجم بالایی مورد معامله قرار میگیرد شروع به ریزش نمود، میتوان این موضوع را به عنوان نشانهای برای در پیش بودن روند منفی سهم دانست.
معمولاً افزایش حجم معامله در زمانی که روند سهم منفی است، بیانگر آن است که سرمایه گذاران حرفهای شروع به فروش سهام نمودهاند که این امر هر گونه افزایش قیمتی را با مشکل مواجه خواهد نمود ( سرمایه گذاران حرفهای معمولاً دارای حجم بالای سرمایه هستند که خرید و فروش در زمان اشباع بازار خروج آنها از یک سهم، انرژی سهم برای رشد را کاهش میدهد).
یک نشانه دیگر میتواند افزایش قیمت همراه با کاهش حجم معاملات باشد. این شرایط بدین معنی است که در این سطح قیمتی، سرمایه گذاران حرفهای دیگر اقدام به خرید نمیکنند و روند صعودی سهم در حال تضعیف است.
استفاده از کلید قیمت سهم
در این روش، تعداد روزهای متوالی که قیمت سهام روند نزولی دارد، نسبت به تعداد روزهای متوالی که قیمت روند صعودی دارد، محاسبه میشود.
تعداد روزهای متوالی کاهش قیمت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تعداد روزهای متوالی افزایش قیمت
هر گاه Nr در مقایسه با گذشته افزایش یافت این بدان معنی است که روند رو به رشد قیمت در حال متوقف شدن است و روند منفی به زودی آغاز خواهد شد.
در جا زدن قیمت
پس از یک دوره رشد قیمت، هنگامیکه سهم با حجم بالایی مورد معامله قرار میگیرد قیمت سهم رشدی ندارد و قیمت در حال تغییر جهت است.
به زبان ساده حجم بالا بدون رشد قیمت، علامت مهمی است.
قدرت نسبی
استفاده از خط قدرت نسبی یا RSI نیز یکی دیگر ار روشهای تشخیص زمان تغییر جهت قیمت است. در واقع پس از یکدوره رشد قیمت هر گاه قیمت به یک رکود تازه دست پیدا کرد در حالیکه RSI کاهش یافت، این بدان معناست که سهام در حال تغییر جهت است (به این وضعیت واگرایی میگویند).
این بدان معناست که در حالیکه قیمت به یک نقطه رکود دست بافته است اما قدرت نسبی سهم برای افزایش بیشتر کاهش یافته است و بنابراین قیمت به زودی تغییر خواهد یافت.
خط میانگین متحرک همان قیمت سهام است اما به جای آنکه قیمت را در یک لحظه نشان دهد آنرا بصورت میانگین در یک دوره زمانی خاص نشان میدهد. بنابراین میانگین متحرک در واقع میانگین قیمت سهم در یک دوره زمانی است.
مثلاً میانگین متحرک 13 روزه، میانگین قیمت سهام در 13 روز گذشته را نشان میدهد. میانگین متحرک 26 روزه معمولاً به عنوان خطی که بیانگر حداقل قیمت سهم و نقطه حمایت قیمت است تلقی میشود. هرگاه قیمت سهم این کف قیمتی را میشکند و یا پایینتر میآید بیانگر آنست که بازار دیگر رغبتی به خرید این سهم ندارد.
بیشتر بخوانید: میانگین متحرک چیست؟
یاد بگیریم به جای تحلیل یک سهم، کل بازار را تحلیل کنیم
یکی از مهمترین روشهای یافتن نقطه فروش، تحلیل کل بازار است و نه یک سهم خاص.
زیرا در مواقعی که جو عمومی بازار مناسب نیست بازار به سمت جو منفی حرکت میکند و قیمت اکثر سهام بازار نزولی میشود.
در واقع حتی اگر سهام مناسبی را هم خریداری کرده باشیم اگر جو عمومی بازار منفی باشد در این صورت نمیتوان انتظار سود چندانی از سهم انتخاب شده داشت و جو روانی منفی بازار، تاثیر منفی بر سهم مورد نظر ما خواهد گذاشت.
لذا توجه به جو عمومی بازار میتواند خود به عنوان یک تحلیل جانبی پیشبینی مناسبی از قیمتهای آتی و جهت حرکت قیمت سهام خاص به ما ارائه دهد. در این بین بررسی جو روانی صنعت نیز توصیه میشود.
معمولاً جو طبیعی بازار بعد از چند روز افزایش حجم معاملات، در حالیکه شاخص در حول و حوش سطح قبلی در حال نوسان است و یا حتی کاهش مییابد، نشاندهنده تغییر جهت بازار است.
به خاطر بسپارید:
- فروش سهام در سطح جدید قیمت که در آن قیمت سهام تثبیت میشود یک روش محافظهکارانه برای سودگیری از فروش سهام است
- استفاده از نمودارهای قیمتی میتواند ابزار مناسبی برای تعیین جهت چرخش و پیشبینی روند آتی قیمت باشد (آموزش تحلیل نموداری قیمت)
- علاوه بر خود سهم، کل بازار نیز میتواند در تعیین نقطه سودگیری تعیین کننده باشد
- بهتر است سهامی که از نظر بنیادی دچار افت شده را بفروشیم. همانند نشانههای ضعف در فروش محصولات شرکت و یا رشد سودآوری
- همیشه مراقب وضعیت صنعت باشیم و با اولین نشانههای ضعف در روند سودآوری صنعت و با افت شاخص صنعت به دنبال فروش سهم شرکت باشیم
- فروش گسترده یک سهام خاص از طرف سرمایه گذاران نهادی، میتواند حتی در صورت ارزنده بودن سهم، باعث افت شدید قیمت آن شود
- انجام افزایش سرمایههای زیاد توسط شرکت، میتواند باعث رقیق شدن و ضعف سهم شود
شما از چه روشی برای تشخیص زمان فروش سهام استفاده میکنید؟ تجربیات خودتان را با ما و خوانندگان بورسینس در میان بگذارید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
بررسی زمان بازگشت شاخص بورس
زمان بازگشت شاخص بورس و موعد وقوع این بازگشت، یک نکته حیاتی و یک سوال بسیار پرتکرار فعالان این بازار است.
همیشه با پایان یک روند نزولی یا صعودی توجه همگانی به خرید یا فروش جدید و کسب بازدهی از فرصت جاری جلب میگردد.
اما چطور باید فهمید چنین فرصت و زمانی فرا رسیده و در بازار موقع مناسبی برای ورود یا خروج پدیده آمده است؟
برای بیان این موضوع دورهای را فرض میکنیم که در آن روندی نزولی تمام شده و سپس روندی ریزشی شکل گرفته است.
پس به صورت دقیق با چند مرحله زمانی روبرو هستیم.
- مرحله اول صعود قیمت
- مرحله دوم پایان صعود قیمت، تشکیل قله و ایجاد شرایط اشباع خرید
- مرحله سوم شروع نزول قیمت
- مرحله چهارم پایان کاهش قیمت، تشکیل کف قیمتی و ایجاد شرایط اشباع فروش
با گذشت زمان و در دوره جدید، این رویه در ادامه نیز در جهتی عکس اتفاق خواهد افتاد.
نکته بسیار مهم اینکه تا زمانیکه این چرخه بصورت کامل طی نشود، بازگشت قیمت اتفاق نخواهد افتاد!
زمان بازگشت شاخص بورس نیز از این قاعده مستثنی نیست و پس از تکمیل این پروسه، اتفاق خواهد افتاد.
حال سوال ۹۹ درصد افراد این است که ما چطور باید بفهمیم هر یک از این مراحل اتفاق خواهند افتاد؟
پاسخ این سوال بسیار واضح و مبرهن است، ما باید دانش و مهارت تحلیل تکنیکال را بیاموزیم.
دانش و مهارت تحلیل تکنیکال
پس در حالت کلی؛ با استفاده از تحلیل تکنیکال؛
- روندهای صعودی و نزولی را شناسایی و رصد میکنیم.
- نشانههای اشباع خرید و اشباع فروش را شناسایی و رصد مینماییم.
- سیگنالهای خرید و فروش را شناسایی و رصد میکنیم.
خوشبختانه شناسایی روندهای صعودی و نزولی با روشها و ابزار تقریبا مشابهی قابل انجام است.
نشانههای اشباع خرید و نشانههای اشباع فروش نیز با متدهای تقریبا مشابهی قابل شناخت هستند.
سیگنالهای خرید و سیگنالهای فروش نیز روشهای شناسایی تقریبا یکسانی دارند.
پس در بسیاری از موارد، در هر دو بازار گاوی و خرسی برای تحلیل بازار، میتوان از ابزارهای یکسانی سود جست.
برای مثال در ادامه، موضوع نشانههای اشباع خرید را بررسی مینماییم.
رصد نشانههای اشباع خرید
نشانههای اشباع خرید در بازار سرمایه، سیگنالهایی را برای سرمایهگذاران به همراه دارند.
این نشانهها به سهامداران خبر میدهند که بهترین زمان فروش سهام میباشد.
قیمت سهام در بازار تابعی از ارزش ذاتی خود سهم، اخبار مثبت و منفی و میزان عرضه و تقاضاست.
لذا به طور طبیعی طی هر سال مالی، قیمتهای سهام بازار بورس، نوسانات زیادی را داراست.
در همین راستا سرمایهگذاران برای تعیین بهترین زمان برای ورود و خروج، مطمئنترین روش را روش تحلیل تکنیکال میدانند.
این یعنی تعیین زمان مناسب خرید یک سهم و بهترین زمان فروش آن سهم با روش بررسی و تحلیل فنی قیمت.
روش تحلیل تکنیکال با کمک قیمتهای گذشته و حجم مبادلاتی که در آینده انجام خواهد شد، به پیشبینی قیمتها میپردازد.
در تحلیل تکنیکال مفاهیم مشترکی وجود دارد که به کمک آنها هر دو گروه نشانههای اشباع خرید و نشانههای اشباع فروش قابل بررسی میباشند.
تعیین بهترین زمان فروش سهام با نشانههای اشباع خرید
اوراق بهادار فی نفسه دارای یک ارزش ذاتی هستند که در مقاطعی در بازار، با قیمتی بالاتر و یا پایینتر از این ارزش به فروش میرسند.
در چنین شرایطی، طبیعتا اصلاح قیمت صورت میگیرد، لذا نمودار قیمت نمیتواند همیشه صعودی و یا همیشه نزولی باشد.
اولین اطلاعاتی که سرمایهگذاران برای بررسی و تعیین وضعیت بازار به آن توجه میکنند، نسبت قیمت به درآمد است.
در بازار ایران اطلاعات معتبر از میزان درآمد شرکتها طی دوازده ماه گذشته در سایت کدال درج میگردد.
این اطلاعات اولین اطلاعاتی است که سرمایهگذارانی که به طور تخصصی کار میکنند باید جمع آوری نمایند.
گروه دوم اطلاعات، اطلاعات قیمت فعلی یا قیمت جاری سهم است.
البته عواملی مانند نوسانات قیمت، وضعیت صنعت شرکت مورد نظر و میزان رشد آنها در آینده، نسبت P/E را به عنوان یک داده بینقص در تصمیمگیری معرفی نمیکند.
در این نسبت سرمایهگذار با تقسیم قیمت سهم به درآمد آن در طی یک سال، متوجه این حقیقت میشود که به ازای هر ریال درآمد، چه میزان باید پول پرداخت نماید.
کوچک بودن نسبت P/E حکایت از این دارد که احتمالا ارزش واقعی سهام کمتر از آن میزانی است که در حال حاضر مبادله میگردد.
در مقابل اگر این عدد بدون وقفه و به طور مداوم رو به بالا حرکت نماید، یعنی بازار در وضعیت اشباع خرید قرار دارد.
در سالهای اخیر بر اثر بروز دلیل و محرکی مانند افزایش قیمت دلار، نسبت P/E بیشتر رو به بالا حرکت میکند.
همچنین عوامل دیگری نیز هستند که این روند صعودی نسبت P/E را رقم میزنند، مثل:
- صفهای خریدی که تشکیل میشوند.
- افزایش تقاضای خرید به علت ورود معاملهگران تازه وارد.
لذا نیاز به اصلاح روند قیمت وجود دارد و این موارد نیز هر یک، یکی از نشانههای اصلاح روند قیمت در نمودار هستند.
اصلاح قیمت در زمان بروز نشانههای اشباع خرید
در زمان بروز نشانههای اشباع خرید، اولین شکست قیمتی که اتفاق میافتد، استارت اصلاح روند قیمت میباشد.
این اصلاح قیمت میتواند به دو صورت ظهور پیدا کند؛
- قیمتها کمکم شروع به کاهش میکنند و این اتفاق در بلندمدت به طور مداوم اتفاق میافتد.
- قیمت در بازه زمانی کوتاهی، مقدار زیادی کاهش را نشان میدهد.
البته در این میان تحلیلگران برای پیشبینی سطوح حمایت و مقاومت و به حداقل رساندن نوسان قیمتها در زمانیکه نشانههای اشباع خرید پیدا شده، از دادههای دیگری نیز برای پیشبینی قیمتها استفاده مینمایند از جمله میانگین متحرک و شاخص قدرت نسبی.
شاخص قدرت نسبی میزان تغییرات قیمت سهام را طی یک دوره نشان میدهد که این عدد مابین صفر تا ۱۰۰ است.
در فرمول محاسبه این شاخص از میانگین افزایش و میانگین کاهش قیمتها استفاده میشود.
عدد مذکور وقتی نزدیک ۷۰ و یا بالاتر از آن است زمانی مناسب برای فروش است.
زیرا این نشانه یکی از نشانههای اشباع خرید بوده و باید انتظار عقب کشیدن قیمت را داشته باشیم.
میانگین متحرک در این میان به عنوان دادهای است که نوسانات قیمت را حذف میکند تا RSI عدد قابل اعتمادتری باشد.
میانگین متحرک به دو صورت میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی محاسبه میگردد.
این ابزار به دو شکل در تصمیمگیری سرمایهگذاران تاثیر میگذارد:
اول ارائه میانگین قیمتی در طی دوره خاص در میانگین نوع ساده و دوم لحاظ قیمتهای معاملات دارای وزن بالا با میانگین نمایی.
تفاوت نشانههای اشباع خرید با نشانههای اشباع فروش
بازار در پارهای از اوقات شاهد تشکیل صفهای فروش طولانی مدت برای سهام خاصی است.
در این میان با توجه به روند نزولی قیمتها و حجم معاملات، سرمایهگذاران به سراغ مواردی میروند مثل:
تا در صورت بروز نشانههای اشباع فروش، اقدام به خرید نمایند.
در این زمان پایین بودن نسبت قیمت به درآمد، نشان از پایین بودن قیمت واقعی اوراق دارد که ممکن است به علت ارزشگذاری پایین باشد.
همچنین شاخص قدرت نسبی در محدوده ۳۰ و مقادیر کمتر از ۳۰ نیز انتظار بازار برای اصلاح قیمت را تقویت میکند.
با اولین جهش مهم در قیمت نشانههای بازگشت روند در نمودار قیمت ظاهر میگردد.
پس چنین سهامی میتواند در بلندمدت نیز افزایش پیدا کند و یا فقط جهشهای بزرگی را در کوتاهمدت نشان دهد.
حجم معاملات چیست و چگونه میتوانیم از آن استفاده کنیم؟
حجم معاملات (Trade Volume) مجموع تعداد قراردادها یا سهامهای معامله شده در یک نماد معاملاتی است. حجم معاملاتی را میتوان در هر نوع نماد و بازارهایی مثل بورس سهام، اوراق قرضه، قراردادهای آپشن، قراردادهای آتی و انواع کالاها به کار برد.
اصول پایه حجم معاملات
حجم معاملات در یک برهه زمانی خاص، مجموع تعداد سهامها یا قراردادهای مبادله شده در یک نماد معاملاتی خاص را اندازه میگیرد، که شامل مجموع مقدار سهامهای مبادله شده بین خریدار و فروشنده میشود.
زمانی که مبادلات به صورت فعالانهتر انجام میشوند، حجم معاملات بالاست و وقتی که مبادلات کمتری بین خریدار و فروشنده انجام میشود، حجم معاملاتی نیز پایین است.
هر صرافی در بازار، حجم معاملاتی خاص خود را دنبال میکند و اطلاعات مختص به خود را منتشر میکند. اطلاعات مربوط به حجم معاملاتی در هر روز، معمولا هر یک ساعت یک بار، تخمین زده میشوند و در انتهای هر روز نیز یک شکل کلی و یک اطلاعات منسجم از حجم معاملات آن روز منتشر میشود.
سرمایه گذاران همچنین میتوانند مقدار تغییرات قیمت قرارداد را به عنوان جانشینی برای حجم معاملات دنبال کنند. در این روش، تغییرات قیمت خیلی سریعتر از حجم معاملات اتفاق میافتد.
این ابزار به سرمایه گذاران درباره میزان فعالیت و خرید و فروش در زمان اشباع بازار نقدینگی بازار میگوید. حجم معاملات بالا، نشان دهنده نقدینگی بالای یک نماد معاملاتی است؛ یعنی رابطه بهتر و فعالتری بین خریداران و فروشندگان وجود دارد.
وقتی که سرمایه گذاران درباره روند حرکتی در بازار سهام تردید دارند، حجم معاملات در قراردادهای آتی افزایش مییابد. این اغلب باعث میشود که قراردادهای آتی و آپشن آن سهام نیز فعالتر شوند.
در کل، در روزهای باز شدن بازارهای جهانی مثل فارکس (دوشنبهها)، و روزهای بسته شدن بازار (جمعهها) حجم معامله بالاتر است و در روزهای قبل از تعطیلات، معمولا پایین میآید.
امروزه، تریدرهای روزانه و شاخصهای پول در بازار آمریکا، تبدیل به یکی از بزرگترین استفاده کنندگان حجم معاملات شدهاند.
طبق گفتههای موسسه مالی و بانکداری JPMorgan در سال ۲۰۱۷، سرمایه گذاران راکدی مثل ETFها (صندوقهای قابل معامله) و حسابهای سرمایه گذاری کمّی که معاملات الگوریتمی با سرعت بالا انجام میدهند، مسئول ۶۰ درصد از کل حجم معاملاتی بودند؛ در حالی که تریدرهای محتاط فاندامنتالی (تریدرهایی که فاکتورهای فاندامنتالی را قبل از سرمایه گذاری بر روی یک سهام ارزیابی میکنند)، تنها مسئول ۱۰ درصد از آن بودند.
تریدرها و حجم معاملات
تریدرهای از عوامل مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. حجم معاملاتی یکی از آسانترین فاکتورها برای ارزیابی بازار توسط تریدرهاست.
این ابزار، در طول بالا رفتن سریع قیمت یا پایین آمدن سریع آن، برای تریدرها اهمیت زیادی دارد، چون میتوانند با استفاده از آن، معاملات خود را تشخیص و سازماندهی کنند.
همچنین حجم معاملات بالا که معمولا با تغییر روند قیمت همراه است، میتواند ارزش سهام مورد نظر تریدرها را تقویت کند.
سطوح مختلف حجم معاملات، میتواند به تریدرها کمک کند تا تصمیم گیری بهتری برای زمان ورود به بازار داشته باشند؛ تریدرها میانگین حجم معامله در طول روز را، هم برای معاملات کوتاه مدت و هم بلندمدت دنبال میکنند، تا بتوانند برای ورود به بازار تصمیم درستی بگیرند. همچنین آنها میتوانند اندیکاتورهای تکنیکال دیگر را نیز با حجم معاملاتی تلفیق کنند.
نمونهای ساده از حجم معاملات
فرض کنید که بازار شامل دو تریدر است؛ تریدر اول ۵۰۰ سهم از سهام اپل را میخرد و ۲۵۰ سهم از سهام آمازون را میفروشد. تریدر دوم نیز ۵۰۰ سهم از سهام تسلا را میخرد و ۲۵۰ تا از این سهم را به تریدر اول میفروشد.
کل حجم معاملات در بازار ۱۰۰۰ است (۵۰۰ سهم اپل + ۲۵۰ سهم آمازون + ۲۵۰ سهم تسلا).
استفاده از حجم معاملات برای بهبود معاملات
حجم معاملات یک مقیاس است که نشان میدهد در یک دوره زمانی خاص، چه مقدار از یک دارایی معامله شده است. در بورس سهام، حجم معاملات به صورت تعداد سهمهای خرید و فروش شده نمایش داده میشود و در قراردادهای آتی و آپشن نیز این حجم بر مبنای تعداد قرارداد دست به دست شده نشان داده میشود. خود حجم معاملات و دیگر اندیکاتورهایی که از دیتاهای حجم معاملاتی بهره میگیرند، معمولا در نمودارهای آنلاین استفاده میشوند.
هر از گاهی، نگاه کردن به الگوهای حجم معاملات، میتواند قدرت یک سهام یا ارز دیجیتال خاص را نشان دهد. در حقیقت، حجم معاملات نقش مهمی در تحلیل تکنیکال بازی میکند.
نکات مهم
- حجم معاملات میتواند یک مقیاس خوب برای تشخیص قدرت بازار باشد. معمولا بازارهایی که دارای حجم معاملات بالایی هستند، روند قدرتمندتر و سالمتری دارند.
- زمانی که در حجم معاملات بالا، بازار ریزش میکند، قدرت بازار در روند نزولی بیشتر میشود.
- زمانی که قیمت در روند نزولی بالای بالاتر (Higher High) جدیدی را ثبت میکند، باید خیلی مراقب باشید! چون ممکن است روند صعودی شکل بگیرد.
- اندیکاتورهای حجم موجود (OBV) و کلینگر (Klinger)، ابزارهایی هستند که بر مبنای حجم بازار کار میکنند.
اصول اولیه استفاده از حجم معاملات
وقتی که حجم معاملاتی را بررسی میکنید، معمولا اطلاعات از قبیل قدرت یا ضعف یک روند را به دست میآورید. به عنوان یک تریدر، ما تمایل بیشتری به همراهی با حرکات قویتر داریم و در روندهای ضعیف نیز، ما به دنبال معکوس شدن روند میگردیم.
البته این دستورالعملها همیشه و برای تمام مسائل پاسخگو نیست؛ اما برای تصمیمگیری برای ورود به بازار، مناسب است.
۱. تایید روند
یک بازار رو به رشد (نزولی یا صعودی)، باید حجم معاملاتی بالایی داشته باشد. گاوها به افزایش حجم خریداران برای هل دادن قیمت به سمت بالا نیاز دارند؛ کاهش حجم معاملات در روند صعودی، میتواند نشانه کاهش جذابیت نماد مورد نظر و در نتیجه، معکوس شدن قیمت باشد.
این یک حقیقت واضح است که ریزش یا جهش قیمت با حجم معاملاتی کم، یک سیگنال خرید یا فروش ضعیف است. ریزش یا جهش قیمت با حجم بالا، سیگنال قویتری ارائه میدهد که نشانه تغییر چیزی در آن نماد خاص است.
۲. اشباع حرکت و حجم معاملات
در یک بازار صعودی یا نزولی، ما میتوانیم اشباع قیمت را ببینیم. اشباعها، حرکات واضحی در قیمت هستند که با افزایش حجم معاملات ترکیب شدهاند؛ آنها میتوانند سیگنالهایی مبنی بر پتانسیل اتمام روند ارائه دهند.
تریدرهایی که بیشتر صبر کردهاند و از عدم دریافت سودهای بیشتر ترس دارند، خریداران را خسته میکنند؛ در نتیجه، بازار معکوس میشود.
زمانی که بازار نزولی است، نزول بیشتر قیمت تریدرها را تحت فشار قرار میدهد و این، بر روی نوسانات تاثیر میگذارد و حجم معاملات را افزایش میدهد. این نیز میتواند سیگنالی مبنی بر اتمام روند نزولی باشد.
۳. نشانههای صعودی
حجم معاملات میتواند در تشخیص نشانههای صعودی بازار مفید باشد. برای مثال، فرض کنید که بر روی یک خط مقاومت که قیمت را پس میزند، حجم معاملات افزایش مییابد؛ در این حالت، قیمت نیز پس از یک اصلاح کوچک، افزایش پیدا میکند.
در یک روند نزولی، باید پایین پایینتر (Lower Low) ساخته شود؛ زمانی که این حرکت تمام شد، حجم معاملات کاهش مییابد، که این یک نشانه صعودی تلقی میشود.
۴. معکوس شدن قیمت
پس از یک حرکت بزرگ قیمتی (بالا یا پایین)، اگر قیمت شروع به بیروند یا رنج شدن (Range) با حجم معاملاتی بالا کرد، میتواند نشانهای از معکوس شدن قیمت باشد.
۵. بریک اوتها و فیک اوتها
در بریک اوت اولیه از بازار بی روند و یا هر الگوی قیمتی دیگر، افزایش در حجم معاملاتی میتواند قدرت روند را بیشتر کند. کم بودن مقدار حجم معاملات، پس زدن قیمت در بریک اوت را نشان میدهد، که به آن فیک اوت میگویند.
۶. تاریخ حجم معاملات
حجم معاملات باید مربوط به تاریخ اخیر باشد؛ مقایسه حجم معاملات امروز با ۵۰ سال قبل، اطلاعات اشتباهی به ما میدهد. هرچه تاریخ حجم معاملات جدیدتر باشد، امکان اتفاق مشابه بیشتر است.
حجم معاملات اغلب به عنوان یک اندیکاتور نقدینگی تلقی میشود. بازارهایی مثل بورس سهام که دارای نقدینگی بالایی هستند، به عنوان یک استراتژی ترید کوتاه مدت در نظر گرفته میشوند؛ چون در قیمتهای مختلف، خریداران و فروشندگان زیادی وجود دارند.
۳ اندیکاتور پرکاربرد برای حجم معاملات
اندیکاتورهای حجم معاملات، فرمولهای ریاضی هستند که به صورت مشترک در بیشتر پلتفرمهای نموداری وجود دارند.
فرمول کارکرد هر اندیکاتور مقداری با اندیکاتورهای دیگر فرق دارد. تریدرها میتوانند اندیکاتوری را انتخاب کنند که بهترین عملکرد را برایشان دارد.
استفاده از این اندیکاتورها الزامی نیست؛ اما آنها میتوانند در تصمیم گیری درست شما را راهنمایی کنند. اندیکاتورهای زیادی برای حجم معاملاتی وجود دارند، اما ما ۳ اندیکاتور با عملکرد خوب را در اینجا بررسی میکنیم:
۱. اندیکاتور حجم موجود (OBV)
OBV یک اندیکاتور ساده اما مفید است. در این اندیکاتور، حجم معاملات زمانی افزایش مییابد که بازار به انتهای روند صعودی رسیده است. همچنین، حجم معاملات زمانی کاهش مییابد که قیمت به انتهای روند نزولی رسیده است.
OBV یک مجموعه از انباشت قیمت یا اشباع را نشان میدهد. همچنین میتواند واگرایی را نیز نشان دهد؛ مثل زمانی که قیمت بالا برود، اما حجم با نسبت آرامی شروع به رشد کند و یا حجم معاملات کم شود.
۲. اندیکاتور جریان پول چایکین (CMF)
افزایش قیمت باید با افزایش حجم همراه باشد. اندیکاتور CMF بر روی انبساط قیمت در زمانی که قیمت بالاتر از میانگین قیمتی کل روز قرار میگیرد، تمرکز دارد، سپس یک ارزش مطابق با قدرت این روند ارائه میکند.
اگر حجم معاملاتی در آن افزایش پیدا کند، قیمت نیز افزایش پیدا میکند و اگر حجم پایین باشد، قیمت نیز منفی خواهد بود.
CMF میتواند به عنوان یک اندیکاتور کوتاه مدت استفاده شود، به این دلیل که نوسان میکند؛ اما بیشتر برای نشان دادن واگرایی کاربرد دارد.
۳. اسیلاتور کلینگر (Klinger Oscillator)
نوسان در پایین و بالای خط صفر، میتواند سیگنالهایی برای خرید و فروش ارائه کند.
اسیلاتور کلینگر انباشتگی قیمت را برای حجم خرید، و پراکندگی قیمت را برای حجم فروش در یک دوره زمانی خاص ارائه میدهد.
سخن آخر
حجم معاملاتی یک ابزار کاربردی برای تشخیص روند است. همانطور که میبینید، روشهای زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. اصلیترین راه استفاده از آن، تشخیص قدرت یا ضعف بازار و بررسی تاییدیه روند یا معکوس شدن روند است.
اندیکاتورهای مبتنی بر حجم معاملات، برای تصمیم گیری درست برای ورود به بازار به تریدرها کمک میکنند.
البته حجم معاملاتی ابزار خیلی دقیقی برای ورود و خروج نیست و باید برای تشخیص این نقاط از رفتار قیمت (Price Action) نیز کمک گرفت.
6 اندیکاتور مهم و قدرتمند کاربردی در بورس و فارکس
شما میتوانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:
از مهم ترین ابزارهای قابل استفاده در تحلیل تکنیکال می توان اندیکاتورهای مهم بورس را نام برد. برخی از اندیکاتورها در بورس مهم تر از سایرین هستند. بسیاری از افراد مبتدی و حرفه ای از این اندیکاتورها استفاده می کنند. زیرا اینها براحتی قابل کاربرد هستند. اندیکاتورها بعنوان ابزارهایی هستند که تحلیلگران با استفاده از آنها براحتی می توانند کارهای تحلیلی را انجام دهند. با استفاده از آنها می توان اطلاعات نمودارها را جمع آوری نموده و اطلاعات مختلف را به کمک فرمول های مختلف به نمایش گذاشت. در این مقاله، 6 اندیکاتور مهم و کاربردی بورس ایران را معرفی می کنیم.
6 اندیکاتور مهم و کاربردی بورس
پیش از بررسی اندیکاتورهای مهم و کاربردی بورس بهتر است بدانید تعداد این اندیکاتورها بسیار مهم و مفید است اما تمامی اینها کاربردی نبوده و مناسب بازار ایران نیست. همچنین معرفی این 6 مورد بدان معنا نیست که سیستم معاملاتی شما صرفا باید برپایه اینها برنامه ریزی شود. بلکه همواره بدنبال اندیکاتوری باشید که بیشترین سود را برای شما داشته و با سیستم معاملاتی شما دارای همخوانی کامل باشد. اندیکاتورهای مختلف شامل اندیکاتورهای رندی، حجمی، اسیلاتور و غیره هستند. اما تمامی اینها کاربردی نیستند و برخی نیز مناسب و کاربردی برای بازار ایران نیستند.
اندیکاتور میانگین متحرک
یکی از اندیکاتورهای روند و ضد روندی بسیار مناسب و کاربردی برای بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران، اندیکاتور میانگین متحرک است. به کمک میانگین های متحرک می توان میانگین قیمت پایانی در n روز گذشته را مشاهده نمود. با ثبت شدن قیمت پایانی جدید در یک سهم، یک قیمت پایانی از اطلاعات موردنیاز در ابتدای دوره توسط میانگین متحرک حذف می شود. روی خود نمودار می توان این اندیکاتور را رسم کرد. اما برخی از این ابزارها در قسمت های مجزا از نمودار قیمت قابل ترسیم است.
میانگین متحرک به دو دسته ساده و نمایی به شرح زیر تقسیم می شود:
- در میانگین متحرک ساده که به اصطلاح SMA نامیده می شود، هر قیمت پایانی دارای وزن یکسانی است.
- میانگین متحرک نمایی که EMA نامیده می شود، مانند SMA نیست. در این نوع از انواع میانگین متحرک، عوامل دیگری بر وزن دهی روی قیمت پایانی موثر هستند.
در بین دو نوع میانگین فوق، تاکید بیشتر معامله گران بر استفاده از EMA است. زیرا واکنش آن به تغییرات قیمت بیشتر است. اکثر معامله گران معمولا میانگین متحرک از نوع بلند مدت 100 یا 200 روزه را بکار می برند.
اندیکاتور مکدی (MACD)
اندیکاتور مکدی یکی از مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای بورس است. این اندیکاتور که مخفف عبارت واگرایی همگرایی میانگین متحرک معنا می دهد، یکی از بهترین اندیکاتورها محسوب می شود. با استفاده از آن، اندیکاتورهای روند و اسیلاتورها ترکیب شده و ابزاری جدید را خواهید داشت. اندیکاتور MACD متشکل از دو خط و یک هیستوگرام است. اندازه گیری اولین خط تفاوت میان دو میانگین متحرک با طول دوره های مختلف انجام می شود. خط دوم نیز بعنوان میانگین متحرک خط اول مکدی محسوب می شود.
تفاوت میان این دو خط در یک هیستوگرام گرافیکی نمایش داده می شود. بطور کلی، زمانی که این دو خط مکدی به یکدیگر رسیده و هم را قطع کنند، هیستوگرام به مقدار صفر خواهد رسید. بالا رفتن مکدی و کم یا زیاد شدن آن نسبت به صفر، با دور شدن این دو خط از هم رخ می دهد. بطورکلی، مکدی به منظور تایید یک روند در نمودار قیمت بکار می رود. مواقعی که یک میله در هیستوگرام نسبت به میله قبلی بالاتر است، یک روند صعودی آغاز می شود و بالعکس آن نیز صدق می کند.
اندیکاتور فیبوناچی
دسته بندی ابزار فیبوناچی درمیان اندیکاتورها ممکن است غیرمنتظره به نظر برسد. اما به دلایل زیر، در بسیاری از منابع بعنوان اندیکاتور معرفی می شود:
- این ابزار درتحلیل تکنیکال بازار بورس ایران و فارکس کاربردهای فراوانی دارد.
- سهم های مختلف به سطوح این ابزار واکنش دقیق نشان می دهند.
مجموعه اعداد فیبوناچی به دنباله ای گفته می شود که در آن، هر عدد از اصل جمع دو عدد قبل از خودش بدست می آید. مانند 1-1-2-3-5-8- و غیره.
با تقسیم دو عدد متوالی در این دنباله بر یکدیگر، تقریبا همیشه نسبت 0.618 بدست می آید که نسبت طلایی نامیده می شود. این عدد اهمیت بسیار زیادی در تحلیل تکنیکال دارد و به منظور تشخیص سطوح اصلاح بازار می توان از آن استفاده کرد. نسبت های 0.5 و 0.38 در بازار سرمایه ایران قابل استفاده است. درمواقعی که این ابزار در سطوح فیبوناچی استفاده می کنید، نباید بعنوان خط های دقیق بازگشت قیمت به آن نگاه کرد. اغلب از اینها می توان برای مناطق بازگشت سهم بهره برد. بعنوان مثال، می توان سطح بین 0.38 و 0.618 را بعنوان یک منطقه حمایتی فوق العاده مهم در یک روند رو به بالا درنظر گرفت.
اندیکاتور باند بولینگر
یکی از مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها، اندیکاتور بولینگر باندز است که از میانگین متحرک ساده ساخته شده است. با این اندیکاتور می توان نوسانات بازار را تشخیص داد. بنابراین می توان آن را در هر دو دسته روندی و نوسانی تقسیم بندی کرد.
بولینگر باندز متشکل از سه خط به شرح زیر است:
- خط میانی یا همان میانگین متحرک ساده
- دو خط بالا و پایین که دو انحراف معیار نسبت به خط میانی محسوب می شوند. این دو خط با یکدیگر تشکیل یک نوار را خواهند داد.
این اندیکاتور را می توان برای اندازه گیری نوسانات بکار برد. بدین صورت که دور شدن نوارها از یکدیگر، نشان دهنده نوسان بالا است و نزدیک شدن آنها بیانگر نوسان پایین است. از استراتژی های رایج برای کار با نوارهای بولینگر می توان گفت که با عبور شمع نمودار از نوار بالایی، می توان خرید انجام داد. با عبور شمع نمودار از نوار پایینی می توان فروش انجام داد.
اندیکاتور RSI
از اندیکاتورهای محبوب میان معامله گران تازه کار، می توان اندیکاتور RSI را نام برد. این اندیکاتور با وجود سادگی خود، سیگنال های مناسبی به ما ارائه می دهد. RSI مخفف عبارت «شاخص قدرت نسبی» بوده و برای اندازه گیری قدرت و جاذبه تغییرات اخیر قیمت بکار می رود. معمولا تغییرات را با عددی بین 0 تا 100 نمایش می دهد.
این اندیکاتور را می توان همچنین برای مشخص نمودن شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در بازار بکار برد. اشباع خرید با عدد بالاتر از 70 و اشباع فروش با عددی زیر 30 نشان داده می شود. این اعداد به ترتیب سیگنال فروش و خرید مناسبی به معامله گران ارائه می دهند. باتوجه به شرایط مختلف شاهد تغییر این اعداد هستیم. این اعداد در شرایط مختلف قابل تغییر است. نکته دیگر این است که در بازارهای فاقد روند خاص و دارای یک رنج، RSI کاربردهای بیشتری دارد. بکارگیری ترکیبی از RSI با سایر اندیکاتورهای کاربردی، بهترین پیشنهاد در این زمینه است.
اندیکاتور CCI
اندیکاتور CCI یا شاخص کانال کالا در دهه 80 میلادی مختص بازار کالا ایجاد و توسعه یافت. اما بعدها این اندیکاتور در سایر بازارها ازجمله بورس و فارکس قابل استفاده شد. با استفاده از این اندیکاتور امکان اندازه گیری قیمت فعلی یک سهم درمقایسه با میانگین قیمت آن در یک دوره زمانی معین وجود دارد. این قیمت بین -100 تا +100 درحال نوسان است. عدد شاخص بالاتر از صفر، نشان دهنده تغییرات سنگین قیمت است. در این حالت باید سهم بررسی شود. معمولا ترجیح داده می شود که این اندیکاتور در نمودارهای کوتاه مدت بکار رود. زیرا در این موارد، معمولا سیگنال های بهتری دریافت خواهد شد.
جمع بندی
در این مقاله سعی شد تعدادی از کاربردی ترین اندیکاتورهای مهم و کاربردی در بورس بررسی شود. این 6 اندیکاتور کاربردهای زیادی در تحلیل تکنیکال دارند. این اندیکاتورها به وسیله اغلب معامله گران بورس قابل استفاده و کاربردی است. اندیکاتورهای مهم و کاربردی زیادی در بورس وجود دارند. با استفاده از این اندیکاتورها می توان سرمایه گذاری مناسبی داشت و شاهد عملکرد مناسبی بود. در اینجا سعی کردیم مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها را بررسی کنیم. پس از آشنایی با این اندیکاتورها می توانید سیستم معاملاتی مناسبی براساس هریک از این اندیکاتورها طراحی کنید. همچنین می توانید ترکیبی از این اندیکاتورهای مهم را بکار برید. امیدواریم با بکارگیری اندیکاتورهای مهم بورس شاهد موفقیت های زیادی در معاملات خود در بازار بورس باشید.