فارکس به زبان ساده

باندهای بولینگر

نمودار قیمت ریپل _ فشار بولینگر

معامله کریپتو | استراتژی بولینگر باندز

مجله افیکس کار: یکی از اندیکاتورهایی که خیلی زیاد توسط تریدرها در معامله کریپتو استفاده می شود، اندیکاتور بولینگر باندز Bollinger Bands می باشد. این اندیکاتور برای اندازه گیری نوسانات و جستجوی نقاط ورود و خروج به معامله استفاده می شود.

در این مقاله قصد داریم چگونگی استفاده از این اندیکاتور را در معاملات ارزدیجیتال، آنطور که در سایت افیکس استریت آمده، شرح دهیم.

بولینگر باندز Bollinger Bands

این شاخص به افتخار جان بولینگر، مدیر شرکت دارایی و تحلیلگر تکنیکال آمریکایی نامگذاری شده است. وی در سال 1980 یک معامله گر مستقل بود و سپس به یک شبکه خبری مالی پیوست که توسط NBC خریداری شد. اندکی بعد، وی شرکت سرمایه گذاری خود با نام Bollinger Capital Management را تأسیس کرد. باندز همچنین در هیئت مدیره انجمن تکنسین های بازار (MTA) و فدراسیون تحلیلگران تکنیکال (FTA) خدمت کرد.

اندیکاتور بولینگر باندز چیست؟

این اندیکاتور که در سال 1980 توسط جان بولینگر معرفی شد، به عنوان مجموعه ای از سه خط بر روی قیمت دارایی ها تعریف می شود:

خط میانی: میانگین متحرک ساده SMA از n تعداد دوره است.

بالایی: مقدار خط میانی به اضافه k برابر انحراف استاندارد قیمت SD است.

پایینی: مقدار خط میانی منهای k برابر انحراف استاندارد قیمت SD است.

بنابراین، در یک فرمول ریاضی، باندهای بالا و پایین را می توان به صورت زیر محاسبه کرد:

SMA ± k x SD

به‌طور پیش‌فرض، پارامترهای بولینگر باندز معمولاً در اکثر پلتفرم‌ها روی N=20 و k=2 تنظیم می‌شوند. اما، می‌توانید آنها را تغییر دهید و با مقادیر مختلف تست کنید. به هر حال، k لزوماً یک عدد صحیح یا بزرگتر از 1 نیست، و میانگین متحرک ساده را می توان با یک عدد نمایی جایگزین کرد. وقتی قصد ورود به معامله را دارید، خلاقیت را فراموش نکنید.

هنگام استفاده از این اندیکاتور، کانالی مانند شکل پایین در اطراف قیمت ظاهر می شود.

بولینگر باندز

بولینگر باندز

باندهای بولینگر

با توجه به چارت بالا، می توانید به راحتی باندها که بین خط بالایی و پایینی قرار دارد و بسته به نوسانات پهن و باریک می شود را ببینید.

هرچه کانال پهن تر باشد، نوسانات بیشتری در آن زمان وجود داشته و برعکس، وقتی باندهای باریک تر را می بینید، به معنای نوسانات کمتر در آن دوره از بازار است.

دوره های پر نوسان و کم نوسانان با بررسی رفتار باندها به سرعت شناسایی می شوند. در واقع، زمانی که باندها در حال انقباض هستند، با افزایش نوسانات، احتمال تغییرات شدید قیمت وجود دارد.

یکی دیگر از ویژگی های جالب بولینگر باندز این است که تحت شرایط خاص، روشی برای شناسایی، مناطق اشباع خرید و فروش در رابطه با میانگین متحرک را ارائه می دهند. به ویژه، زمانیکه سقف و کف های جدید در خارج از باند به دنبال سقف و کف هایی که در داخل باند شکل می گیرند، ایجاد می‌شوند، احتمال زیادی برای تغییر روند وجود دارد.

در نهایت، بولینگر باندز یا باندهای بولینگر همیشه سیگنال یک روند معکوس را نشان نمی دهند. آنها می توانند ادامه یک الگو را نیز تشخیص دهند. چنانچه قیمت از باند بالایی عبور کند یا از باند پایینی، افت پیدا کند، می تواند یک سیگنال قوی از ادامه روند فعلی باشد.

این قانون بسیار مهمی است که باید در نظر داشت، اگرچه بسیاری از تریدرهای تازه کار آن را فراموش می کنند و همیشه سعی می کنند به دنبال کف و سقف در اطراف باندها باشند.

اکنون که درک روشنی از نحوه محاسبه و تفسیر باندهای بولینگر داریم، بیایید در بخش بعدی برخی از استراتژی‌ها را بر اساس آنها مرور کنیم.

چگونه از بولینگر باندز در معاملات استفاده می شود؟

همانطور که گفته شد، بولینگر باندز می توانند سیگنالی برای معکوس شدن روند و همچنین ادامه یک روند ارائه نمایند. استراتژی های زیر نمونه هایی از این قابلیت ها را نشان می دهند.

1. جهش بولینگر

استفاده از اندیکاتور بولینگر یکی از ساده ترین استراتژی ها برای معامله ارزهای دیجیتال است. با توجه به اینکه باند پایین سطوح اشباع فروش و باند بالایی سطوح اشباع خرید را نشان می دهد، زمانیکه بازار نزدیک به باند پایین یا زیر آن است، خرید کنید. همچنین، زمانیکه قیمت بازار نزدیک یا بالای باند بالایی قرار دارد، بفروشید.

عجله نکنید! پیش از معامله با روش جهش بولینگر، باید شرایط فعلی بازار را شناسایی کنید. آیا قیمت در حالت بدون روند یا با روند می باشد؟ در حالت اول، این استراتژی مانند یک معجزه عمل می کند، اما در حالت دوم، آماده باندهای بولینگر باندهای بولینگر باشید که پول زیادی را از دست بدهید.

خوشبختانه، باندهای بولینگر معیاری را برای زمانیکه بازار در حالت بدون روند قرار دارد به همراه دارند. اگر باندها تقریباً ثابت باشند، وقت آن است که استراتژی جهش بولینگر را معامله کنید.

بیایید یک مثال را مرور کنیم. به نمودار 4 ساعته LTC/USD زیر نگاه کنید. دایره های سبز نشانه فرصت های خرید بالقوه هستند در حالیکه دایره های قرمز مکان مناسبی برای فروش را نشان می دهند.

نمودار قیمت لایت کوین _ جهش بولینگر

نمودار قیمت لایت کوین _ جهش بولینگر

زمانیکه شیب باندهای بولینگر مسطح است، استراتژی جهش بولینگر به خوبی کار می کند. اما زمانیکه قیمت بالاتر از باند بالایی می شکند و باز نمی گردد، چه اتفاقی می افتد؟ در اینجا باید استفاده از استراتژی جهش بولینگر را متوقف کنید.

البته، زمانیکه با این استراتژی اقدام به خرید می کنید، باید در نظر داشته باشید که سفارش استاپ لاس (توقف ضرر) را خیلی دورتر از نقطه ورود به معامله قرار ندهید.

2. فشار بولینگر

همچنین، بولینگر باندز راهی برای تشخیص شروع روندهای جدید ارائه می دهند. تنها کافیست به دنبال یک دوره کم نوسان طولانی، با نوارهای باریک باشید و منتظر بمانید تا کندلی در بالا یا پایین باندها بسته شود، زیرا آنها شروع به گسترش می کنند. هنگامیکه این الگو را شناسایی کردید، فقط در جهت شکست معامله کنید.

یک مثال واضح از فشار بولینگر را می توان در نمودار 4 ساعته ریپل زیر یافت. پس از چندین روز که بازار نوسانات کمی داشته، یک کندل صعودی قوی در بالای باند بالایی (دایره سبز) در حال شکستن است. پس از شکست، XRP/USD یک حرکت انفجاری به سمت بالا را آغاز می کند، بیش از 100 درصد افزایش می یابد و چندین سقف جدید بالاتر از باند بالایی را ثبت می کند.

نمودار قیمت ریپل _ فشار بولینگر

نمودار قیمت ریپل _ فشار بولینگر

نتیجه گیری

بولینگر باندز ابزار بسیار خوبی برای درک نوسانات بازار و یافتن فرصت های معاملاتی مناسب است. با این وجود، مهم است فراموش نکنید که تفسیر بولینگر باندز با توجه به رفتار نوسانی فعلی می تواند متفاوت باشد.

بنابراین، تنها به عنوان یک اوسیلاتور برای تشخیص منطقه اشباع فروش و اشباع خرید از آنها استفاده نکنید.

بعلاوه، توصیه می شود منحصراً به یک شاخص تکیه نکنید. بهتر است شاخص بولینگر را با سایر اندیکاتورها مانند RSI و ADX برای شناسایی نقاط ورود و خروج از معامله، ترکیب کنید. با انجام این کار، احتمال موفقیت خود را در معاملات افزایش می دهید.

چگونه می توان پشتیبانی و مقاومت را با گروههای بولینگر در Binomo ترکیب کرد

چگونه می توان پشتیبانی و مقاومت را با گروههای بولینگر در Binomo ترکیب کرد

استراتژی استفاده از باندها و سطوح بولینگر یک استراتژی بسیار ساده است و یکی از استراتژی های معروف است که توسط بسیاری از معامله گران موفق جهان هنگام تجارت در Binomo استفاده می شود.


استراتژی تجارت با استفاده از باندهای بولینگر همراه با پشتیبانی و مقاومت

- سه جفت دارایی عمده: EUR / USD ، USD / CAD ، USD / JPY.

- یک نمودار شمعدانی 5 دقیقه ای ژاپنی.

- راه اندازی باند های بولینگر (20،2).

- زمان انقضا 15 دقیقه یا بالاتر.


سپس ، باید سطح (پشتیبانی و مقاومت) قیمت را تعیین کنید. سطوح قوی و ضعیف باید با امکانات مختلف بازگشت قیمت هنگام لمس این سطوح مطابقت داشته باشد.

فرمول:

یک سفارش UP را باز کنید = قیمت از باند پایین باند Bollinger کاهش می یابد + یک شمعدان در پشتیبانی بسته می شود.

سفارش DOWN را باز کنید = قیمت از باند بالای باند Bollinger شکسته می شود + یک شمع در مقاومت بسته می شود.


روش های مدیریت سرمایه باندهای بولینگر

چگونه می توان پشتیبانی و مقاومت را با گروههای بولینگر در Binomo ترکیب کرد

بهتر است سفارشات با مبلغ ثابت ثابت بهترین راه برای مدیریت سرمایه برای این استراتژی باشد. با نرخ حدود 70٪ ، این یک استراتژی است که سود کمی به شما نمی دهد.


مواردی که باید در مورد این استراتژی یادداشت کنید

ما قبلاً هنگام آزمایش این استراتژی ، چند یادداشت کوچک رسم کرده ایم.

سفارشات را به طور متوالی باز نکنید.

چگونه می توان پشتیبانی و مقاومت را با گروههای بولینگر در Binomo ترکیب کرد

زیرا این یک استراتژی معکوس معکوس است.

می توانید همزمان دقیقاً یک سفارش را باز کنید. این زمانی است که شمع قرمز از باند پایین می افتد و به تکیه گاه برخورد می کند. سپس ، یک شمعدان در قسمت پشتیبانی بسته می شود و یک شمعدان جدید ظاهر می شود. اگر قیمت همچنان پایین می آید و همچنان سفارش خود را باز می کنید ، احتمالاً ضرر بیشتری خواهید دید.

به سطوح قوی اولویت دهید.

چگونه می توان پشتیبانی و مقاومت را با گروههای بولینگر در Binomo ترکیب کرد

وقتی قیمت از نوارها عبور می کند و سطح را آزمایش می کند ، می توانید سطوح ضعیف را کاملاً نادیده بگیرید. بعد از آن می توانید سفارش را باز کنید وقتی قیمت واقعا سطح بالایی را آزمایش می کند.

به عنوان مثال بالا ، سطوح ضعیف در داخل باندها قرار دارند. آنها به راحتی از سطح خارج از باند ها شکسته می شوند.

اولویت خود را به جلسات معاملاتی بدهید که قیمت ها تمایل به پهلو دارند.

واقعیت نشان می دهد که وقتی قیمت به یک طرف می رود ، این استراتژی نرخ تا 90 درصد را ارائه می دهد. با این حال ، هنگامی که روند وجود دارد ، این میزان به 40٪ کاهش می یابد.


در نتیجه گیری در مورد گروههای بولینگر

با یک حساب آزمایشی این استراتژی را در Binomo امتحان کنید. تمام س questionsالات و همچنین نظرات (در صورت وجود) را در بخش نظرات زیر قرار دهید.

باندهای بولینگر

اندیکاتور باندهای بولینجر (Bollinger band) که توسط جان بولینجر طراحی و توسعه پیدا کرده است، شامل نوارهای (باندهای) نوسانگری است که در بالا و پایین یک مووینگ اورج قرار دارند. نوسان این باندها براساس میزان انحراف استاندارد قیمت از مقدار میانگین، محاسبه می‌شود و تغییرات این انحراف قیمتی، میزان نوسانات باندها را کاهش یا افزایش می‌دهد. بطوریکه با افزایش انحراف از قیمت میانگین، باندها بطور خودکار گسترش پیدا می‌کنند و با کاهش انحراف، باندها به یکدیگر نزدیک می‌شوند.
ماهیت پویا و دینامیکی این اندیکاتور، امکان استفاده از آن را برای انواع مختلف سهام‌ و جفت‌ارزها فراهم می‌کند. به منظور دریافت سیگنال، می‌توان از اندیکاتور باندهای بولینجر جهت شناسایی M-Topها (سقف‌های M شکل) و W-Bottomها (کف‌های W شکل) یا تعیین قدرت روند استفاده کرد.

اندیکاتور باندهای بولینجر از دو باند خارجی و یک باند میانی تشکیل می‌شود. باند میانی یک میانگین متحرک (مووینگ اورج) ساده است که معمولا با دوره‌ای برابر ۲۰ تنظیم شده است. به این دلیل از مووینگ اورج ساده استفاده شده است که برای محاسبه انحراف قیمتی استاندارد از قیمت میانگین نیز از مووینگ اورج ساده استفاده می‌شود. دوره مووینگ اورجی که برای محاسبه انحراف قیمت از قیمت میانگین استفاده می‌شود، با دوره مووینگ اورج اندیکاتور باندهای بولینجر یکسان است. باندهای خارجی این اندیکاتور معمولا دو سطح انحراف استاندارد از قیمت میانگین را در بالا و پایین باند میانی تشکیل می‌دهند.

آموزش فارکس- اموزش بورس- اندیکاتور- اندیکاتور بولینجر باند

الگوی کف‌های W شکل(W-Bottoms)
الگوی کف‌های W شکل. بخشی از کار آرتور مریل برای شناسایی ۱۶ الگویی که براساس شکل W ایجاد می‌شوند، می‌باشد. بولینجر با استفاده از انواع مختلف الگوهای W و اندیکاتور باندهای بولینجر، کف‌های W شکل را شناسایی می‌کند که به صورت یک روند نزولی شامل دو کف (Low) می‌باشند. بطور اخص، بولینجر به دنبال الگوهایی به شکل W می‌باشد که در آن‌ها کف دوم باندهای بولینگر از کف اول پایین‌تر بوده و بالای باند پایینی اندیکاتور باندهای بولینجر قرار داشته باشد. چهار گام برای تایید الگوی W با استفاده از اندیکاتور باندهای بولینجر وجود دارد.

اولا، اولین کف تشکیل شود. این کف معمولا، اما نه همیشه، پایین باند پایینی اندیکاتور قرار دارد. ثانیا، یک برگشت به سمت باند میانی صورت گیرد. ثالثا، کف جدید دیگری در قیمت ایجاد شود. این کف ثانویه بایستی بالای باند پایینی اندیکاتور شکل بگیرد. رابعا، این الگو با حرکت قوی به سمت بالا از باند پایینی و شکست مقاومت سر راه خود، تایید می‌شود.
الگوی سقف‌های M شکل (M-Tops)
الگوی سقف‌های M شکل نیز بخشی از کار آرتور میلر برای شناسایی ۱۶ الگوی مبتنی بر شکل M هستند. بولینجر با استفاده از انواع مختلف الگوهای M شکل و اندیکاتور باندهای بولینجر، سقف‌های M شکل را شناسایی می‌کند که برعکس آنچه در مورد الگوی کف‌های W شکل گفته شد، می‌باشند. براساس بولینجر، معمولا سقف‌ها نسبت به کف‌ها پیچیدگی بیشتری دارند . الگوهای دو قله، سر و شانه و الماس، نمونه‌هایی تکمیلی‌ از الگوهای سقفی هستند.

بطور کلی، الگوی سقف‌های M شکل، همانند الگوی دو قله است. اما در این الگو دو قله همیشه هم ارتفاع نیستند. قله یا سقف اول می‌تواند ارتفاع بیشتر یا کمتری نسبت به قله دوم داشته باشد. بولینجر پیشنهاد می‌کند که به هنگام تشکیل سقف‌های جدید، به دنبال نشانه‌هایی از عدم تایید باشید. عدم تایید در سه مرحله ایجاد می‌شود.
اولا، قیمت یک سقف در بالای باند بالایی اندیکاتور تشکیل می‌دهد. ثانیا، قیمت به سمت باند میانی اندیکاتور برمی‌گردد. ثالثا، قیمت تا بالای سقف قبلی حرکت می‌کند، اما نمی‌تواند به باند بالایی اندیکاتور برسد. این یک سیگنال هشدار است. عدم توانایی سقف دوم در رسیدن به باند بالایی اندیکاتور، نشان از کاهش مومنتوم دارد که می‌تواند علامتی از تغییر روند در آینده باشد. تایید نهایی با شکست یک ناحیه حمایتی یا از طریق سیگنال اندیکاتور نزولی صادر می‌شود.

اموزش فارکس - اندیکاتور

اندیکاتور باندهای بولینجر از طریق SMA با دوره ۲۰، جهت حرکت و از طریق دو باند فوقانی و زیرین آن، نوسانات قیمتی را نشان می‌دهند. همینطور از این اندیکاتور می‌توان بطور نسبی برای تعیین حدود بالا و پایین قیمت‌ها نیز استفاده کرد. براساس بولینجر، باندها چیزی حدود ۸۸ تا ۸۹ درصدپرایس اکشن را دارند، که این امر باعث می‌شود حرکتی خارج از باندها از اهمیت زیادی برخوردار باشد.

از نظر فنی، قیمت بالای باند فوقانی، نسبتا زیاد و قیمت در زیر باند پایینی، نسبتا کم در نظر گرفته می‌شود. اما قیمت “نسبتا زیاد”، نبایستی به عنوان سیگنالی برای فروش دیده شود. همینطور قیمت “نسبتا کم” نباید به عنوان سیگنالی برای خرید در نظر گرفته شود. در پس بالا و پایین شدن قیمت‌ها، دلایلی نهفته است. همانند سایر اندیکاتورها، باندهای بولینجر را نباید به تنهایی استفاده کرد. تحلیل‌گران تکنیکال بایستی برای تاییدهای دیگر، اندیکاتور باندهای بولینجر را با تحلیل‌های پایه‌ای روند و سایر اندیکاتورها ترکیب کنند.
بیشتر بدانید : نحوه محاسبه و سیگنال دهی وآموزش ترید در راستای باندهای بولینجر

اندیکاتور باند بولینگر

قبل از بررسی شیوه استفاده از باندهای بولینگر بهتر است تاریخچه ی این اندیکاتور را بررسی کنیم زیرا دانستن تاریخچه به ما کمک می کند تا درک بهتری از باندهای بولینگر و نحوه استفاده از آن به دست آوریم.

به دلیل این که جان بولینگر طراح و توسعه دهنده این اندیکاتور بود این اندیکاتور را به نام این شخص می شناسیم.

این اندیکاتور از سه جز تشکیل شده است. یک مووینگ اوریج ساده و دو بخش دیگر که برای نمایش انحراف معیار از آن استفاده می شود.

لازم است بدانید تا زمانی که با چگونگی محاسبه اجزا مختلف این اندیکاتور آشنا نشوید نمی توانید به خوبی از آن استفاده کنید زیرا درک درستی از نحوه کارکرد آن ندارید.

این نکته را در باندهای بولینگر نظر داشته باشید که در 95% مواقع قیمت بین باند بالایی و پایینی این اندیکاتور در حال نوسان است.

مواقعی که با بازاری آرام روبه رو شویم این باندها به هم نزدیک می شوند و زمانی که بازار نوسانی باشد فاصله این باندها از یکدیگر زیاد می شود.

به یاد داشته باشید که قیمت همیشه تمایل دارد بین باند بالایی و پایینی در اندیکاتور باند بولینگر حرکت کند.

گاهی قیمت از این باندها خارج می شود. اگر قیمت از باندبالایی خارج شود یعنی وارد منطقه اشباع خرید شده و اگر از باند پایینی خارج شود یعنی وارد منطقه اشباع فروش شده.

زمانی که قیمت از از سمت یک از باندها خارج شود انتظار داریم که دوباره به داخل باند بازگردد و حرکتی در خلاف جهت را در پیش بگیرد.

هدف در این استراتژی این است تا مناطق ورود قیمت به اشباع خرید و فروش را شناسایی نماییم تا به درستی تغییر جهت حرکت را بررسی کنیم.

برای دست یابی به نتیجه مدنظر بهتر است از استراتژی باندهای بولینگر در تایم فریم ها M15، M30، H1، H4 و. استفاده نمایید

1. اخطار اول زمانی دریافت می شود که کندل زیر باند پایینی اندیکاتور بولینگر بسته شود و کندل بعد از آن مجدد به بالی باند پایینی بازگردد و در این ناحیه بسته شود.

3. اخطار اول زمانی دریافت می شود که کندل بالای باند فوقانی اندیکاتور بولینگر بسته شود و کندل بعد از آن مجدد به پایین باند فوقانی بازگردد و در این ناحیه بسته شود.

2. هرگاه قیمت در یک بازه زمانی نوسان بسیار کمی داشت و باندهای بولینگر به هم نزدیک و فشرده بود برای ورود به بازار آماده شوید.

1. برای این کار ابتدا باید دو اندیکاتور باند بولینگر به چارت اضافه کنید. Deviation یکی را 1 و دیگری را 2 قرار دهید.

3. رنگ باندها در هر اندیکاتور را تغییر دهید تا دچار اشتباه نشوید.( مثلا رنگ باند در یک اندیکاتور را قرمز و در دیگری آبی کنید)

5. اگر از این استراتژی در بازارهای رونددار استفاده می نمایید به خاطر داشته باشید که هیچ گاه خلاف روند معامله نکنید.

© توجه: بازارهای مالی همواره همراه با ریسک هستند و بدون آموزش و کسب دانش کافی، خطر از دست رفتن سرمایه وجود دارد.

اندیکاتور باند بولینگر چیست به همراه ویدئو

اندیکاتور باند بولینگر چیست به همراه ویدئو

ساعد نیوز: اندیکاتور باند بولینگر توسط جان بولینگر طراحی شده و نوسانات بازار را در بالا و پایین میانگین متحرک محدود می‌کند. حد بالایی و پایینی کانال بولینگر بر اساس انحراف استاندارد میانگین متحرک به دست می‌آید. زمانی که نوسانات بازار تشدید می‌شوند، ارتفاع کانال هم افزایش می‌یابد و وقتی که نوسانات کاهش می‌یابند، ارتفاع کانال هم کاهش می یابد.

اندیکاتور باند بولینگر یا Bollinger Bands توسط جان بولینگر طراحی شده و نوسانات بازار را در بالا و پایین میانگین متحرک محدود می کند. حد بالایی و پایینی کانال بولینگر بر اساس انحراف استاندارد میانگین متحرک به دست می آید. زمانی که نوسانات بازار تشدید می شوند، ارتفاع کانال هم افزایش می یابد و وقتی که نوسانات کاهش می یابند، ارتفاع کانال هم کاهش می یابد. این اندیکاتور را می توان در تمامی بازارهای مالی استفاده کرد. برای سیگنال یابی معمولاً از الگوی M-Tops یا اوج های M شکل و الگوی W-Bottoms یا کف های W شکل استفاده می شود.

باندهای بولینگر شامل سه باندهای بولینگر خط می شوند. خط میانی همان میانگین متحرک بازار است. دو خط بالا و پایین هم باندهای بالایی و پایینی هستند که در واقع با محاسبه انحراف استانداردی از میانگین متحرک رسم می شوند. معمولاً خط میانی که همان میانگین متحرک ساده است، برای ۲۰ کندل آخر محاسبه می شود. فرمول انحراف استاندارد هم بر روی این میانگین اعمال می شود تا دو باند بالا و پایین به دست آید. انحراف این دو خط با میانگین متحرک را معمولاً ۲ در نظر می گیرند. تحلیلگر می تواند تنظیمات باندهای بولینگر را بسته به نیاز خود تغییر دهد. بایستی توجه داشته که تغییر دوره میانگین متحرک هم می تواند موجب تغییر کلی اندیکاتور شود. تنظیمات پیشنهادی بولینگر به این صورت است که برای میانگین متحرک ساده ۵۰، انحراف را به ۲٫۱ تغییر دهید و برای میانگین متحرک ساده ۱۰ هم انحراف را ۱٫۹ قرار دهید.
اندیکاتور باندهای بولینگر نشانگر روند و دامنه نوسانات بازار است که با توجه به میانگین متحرک ساده ۲۰ روز محاسبه می شود. به کمک این اندیکاتور می توان تشخیص داد که قیمت نسبتاً گران است یا نسبتاً ارزان. به گفته بولینگر، باندهای بولینگر باید ۸۸ یا ۸۹ درصد حرکات قیمتی بازار را شامل شوند. به همین باندهای بولینگر دلیل است که عبور بازار به خارج از باندهای بولینگر یک حرکت قیمتی قابل توجه و مهم محسوب می شود. زمانی که قیمت بالای باند بالایی بولینگر قرار دارد، می توان گفت که قیمت باندهای بولینگر دارایی نسبتاً گران است، اما این به معنی سیگنال فروش نیست. در مقابل اگر قیمت در زیر باند پایینی قرار داشته باشد، می توان گفت که قیمت دارایی نسبتاً ارزان است، اما این به معنی سیگنال خرید نیست. قیمت بنا به دلایل خاصی گران یا ارزان است. همانند سایر اندیکاتورهای تکنیکال، باندهای بولینگر هم به تنهایی کاربرد ندارند و باید با سایر استراتژی های معاملاتی ترکیب شوند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا