فارکس به زبان ساده

مدیریت عملکرد چیست؟

مدیریت عملکرد چیست؟

۱- همکاری در تهیه و تدوین شاخص های اختصاصی و معیارهای ارزیابی عملکرد واحدها

۲- اجرای دستورالعمل های ارزیابی عملکرد و تکمیل فرم های مربوطه

۳- پیگیری و اجرای ارزیابی عملکرد مدیران و کارکنان و تهیه گزارش تحلیلی از نتایج ارزیابی و ارائه آن به بالاترین مقام مسئول دستگاه

۴- نظارت بر حسن اجرای برنامه ها و عملکرد واحدهای تابعه و تحلیل ارزیابی های انجام شده و ارائه پیشنهادات لازم

۵- انجام مطالعات و تحقیقات لازم در رابطه با برنامه های ارزیابی عملکرد و شاخص های مورد عمل در واحدهای اجرایی و ارائه یپشنهادهای لازم

۶- تهیه و تنظیم چک لیست های مورد نیاز جهت ارزیابی عملکرد واحدهای تابعه

ارزیابی عملکرد چیست؟


ارزیابی عبارت است از فرآیند سنجش، ارزش گذاری و قضاوت.
عملکرد عبارت است از چگونگی انجام وظایف، فعالیّت ها و نتایج حاصله


هدف از ارزیابی عملکرد چیست؟


سنجش، ارزش گذاری و قضاوت در خصوص عملکرد واحدها براساس قوانین و مقررات مربوط با رویکرد معیارهای اثربخشی، کارائی، اقتصادی و اخلاقی به منظور ارتقاء کیفیت خدمات دولتی


اهداف کلی ارزیابی عملکرد دانشگاه ها کدامند؟


۱- ایجاد فضای رقابتی مثبت در جهت تعالی سازمانی
۲- ایجاد فضای مناسب برای تبادل تجربیات موفق
۳- بهبود کیفیت، کارائی و اثربخشی خدمات ارائه شده


اهداف اختصاصی ارزیابی عملکرد دانشگاه ها کدامند؟


۱- شناسائی و تعیین ظرفیت ها و توانایی های بالقوه و بالفعل
۲- شناسائی و تعیین فاصله بین اهداف و واقعیت ها
۳- آگاهی از عملکرد، دستاوردها، نوآوری ها، موفقیت ها، محدودیت ها، ضعف ها و مشکلات
۴- آگاهی از اطلاعات و برنامه های اختصاصی که امکان دسترسی به آنها در محل ستاد مرکزی وزارت متبوع مقدور نمی باشد
۵- تعیین میزان انحراف از مسیر سیاست ها، طرح ها و برنامه ها
۶- آگاهی از اثرات سیاست های ابلاغی ستاد مرکزی و ارزیابی نتایج حاصله در جهت تعدیل برنامه ها و سیاست های آتی
۷- برقراری ارتباط مناسب و منطقی با مسئولین، مدیران و کارشناسان دانشگاهی
۸- ایجاد انگیزش در مدیران و کارکنان محیطی

مدیر عملیاتی کیست و وظایف مدیر عملیاتی چیست؟

شرکت‌ها و سازمان‌های موفق به منظور سازماندهی هرچه بهتر امور، سطوح مختلفی برای مدیریت در نظر می‌گیرند. اگر سطوح مدیریت را به یک هرم تشبیه کنیم؛ در نوک هرم مدیران ارشد قرار دارند. سطح دوم به مدیران میانی اختصاص دارد و اساسی‌ترین بخش هرم که حیطه‌ی کنترل وسیعی در اختیار دارد، جایگاه مدیر عملیاتی است.
در ادامه توضیحاتی درباره‌ی نقش و وظایف مدیر عملیاتی در سازمان، مهارت‌های مورد نیاز برای احراز این جایگاه، عنوان خواهد شد و خواهید فهمید که مدیر عملیاتی کیست.

عملیات چیست؟

هر سازمان به منزله‌ی یک سیستم پویاست. این سیستم دارای ورودی‌ها و خروجی‌هایی است. فرآیندی که منابع ورودی را به خروجی مطلوب تبدیل می‌کند، عملیات نام دارد. لازم به ذکر است که خروجی سیستم لزوما شئ فیزیکی و ملموس نیست، بلکه ماهیت آن بسته به اهداف سازمان تعیین می‌شود. به طور مثال در کارخانجات، خروجی می‌تواند یک کالا و یا محصول باشد در صورتی که ممکن است در سازمان‌های بازرگانی و خدماتی، پای کالای فیزیکی در میان نباشد و ارائه خدمت به نحوی خروجی عملیات سازمانی به شمار آید.

سنجش منابع ورودی، نظارت بر چرخه‌ی پردازش و سپس کنترل خروجی‌های سیستم برعهده‌ی شخصی به نام مدیر عملیاتی است.

مدیر عملیاتی کیست ؟

در هر سازمانی مدیر ارشد موظف به تعیین اهداف و چشم اندازهاست. حال دستیابی به این اهداف نیازمند برنامه‌ریزی و تعیین استراتژی راهبردی است. Chief Operating Officer که به اختصار COO خوانده می‌شود، مسئول مدیریت و نظارت بر عملیات سازمان و همچنین تعیین کننده‌ی مسیر دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده است. پست مدیریت عملیات در سازمان، جایگاه خطیری است؛ جرا که فرد در این جایگاه می‌بایست علاوه بر نظارت بر حسن اجرای فرآیندها، با نگاهی عیب‌جویانه کاستی‌ها و خلاء‌های موجود را شناسایی کرده و در پی به حداقل رساندن هدر رفت‌ها باشد.

به عبارت دیگر می‌توان گفت مدیر عملیاتی، نیروی محرکه‌ی یک سازمان به شمار می‌آید. چرا که مدیریت ارشد سازمان بدون حضور او قادر به پیاده‌سازی برنامه‌های روی کاغذ نیست.

مدیر عملیات - مدیر عملیاتی کیست - وظایف مدیر عملیاتی

مدیر عملیاتی سازمان

وظایف مدیر عملیاتی در سازمان

مدیر عملیات نقش کلیدی و پر استرسی در سازمان برعهده دارد. او همواره می‌بایست در میدان عمل باشد و خواسته یا ناخواسته در تمامی فرآیندهای سازمان اعم از ارتباط با مشتریان، ذینفعان و نمایندگی‌ها و … شرکت داده می‌شود. تا زمانی که اوضاع طبق روال عادی خود در جریان باشد، کمتر کسی متوجه اقدامات موثر مدیر عملیاتی خواهد شد اما به محض اینکه شرایط نامطلوب و غیر عادی گردد، مقصر اصلی، فرد ناظر بر فرآیندهای عملیات (COO) شناخته می‌شود.

گستردگی حیطه‌ی اختیارات یک مدیر عملیات به تبع سبب تعدد مسئولیت‌های او می‌شود. نتیجه‌ی تعدد مسئولیت نیز بالا رفتن سطح انتظارات مدیر ارشد و کارمندان از این جایگاه شغلی خواهد بود. یک مدیر عملیات به منظور کنترل سطح انتظارات، می‌بایست به طور کامل با وظایف خود آشنا باشد تا از بروز هرگونه تعارض در سازمان جلوگیری شود.

در ادامه به 10 مورد از وظایف یک مدیر عملیات به اختصار اشاره خواهد شد.

  1. بررسی صورت‌های مالی و گزارش‌های فروش به منظور سنجش بهره‌وری و تعیین میزان دستیابی به اهداف
  2. نظارت بر نحوه عملکرد کارکنان، تقسیم کار و ایجاد هماهنگی بین آن‌ها
  3. ایجاد هماهنگی بین فعالیت‌ دپارتمان‌هایی که به صورت مستقیم با یکدیگر در ارتباط اند مثل واحد بازاریابی، تولید و فروش
  4. برآورد میزان بودجه مورد نیاز برای انجام هر فعالیت و ارائه مشاوره به مدیر ارشد جهت تخصیص بودجه
  5. برنامه‌ریزی و تعیین مدت زمان انجام هر پروژه
  6. نظارت بر روند کاری جهت تطبیق با دستور عمل‌ها و استانداردها
  7. برقراری رابطه تعاملی و دوستانه با کارمندان جهت یافتن نواقص موجود از دیدگاه آن‌ها
  8. تیم‌سازی و الویت بندی وظایف اعضای تیم برای انجام هر پروژه
  9. ارائه گزارش پیشرفت کار به ذینفعان
  10. نظارت بر بودجه سرمایه‌گذاران برای اطمینان از به انجام رسیدن تعهدات صورت گرفته

مدیر عملیات - مدیر عملیاتی کیست - وظایف مدیر عملیاتی

تیم کوک – مدیر عملیاتی اپل

مهارت‌های مورد نیاز

در این بخش، تقریبا می‌توانید به مهارت های مدیر عملیاتی کیست پی ببرید. به طور کلی مهارت‌های مورد نیاز برای سمت مدیریت، به سه دسته‌ی اصلی تقسیم می‌شوند. مهارت‌های ذهنی، مهارت‌های ارتباطی و مهارت‌های فنی- تخصصی. هر یک از سطوح مدیریت بسته به جایگاهش در هرم، می‌بایست درجه‌ای از این مهارت‌ها را دارا باشد. به طور مثال مدیران ارشد باید از مهارت‌های ذهنی مثل استدلال، حل مسئله، آینده‌نگری و… به طور کامل بهره‌مند باشند. این درحالی است که اصلی‌ترین مهارت‌های یک مدیر در سطح عملیات سازمان، مهارت‌های ارتباطی و فنی است.

در ادامه به شرح چند مورد از این مهارت‌ها می‌پردازیم.

مهارت‌های ارتباطی:

تنها سطح مدیریتی که به طور مستقیم بر عملکرد کارکنان نظارت دارد و در واقع ناظر کیفی خط مقدم است؛ مدیر عملیاتی است. Chief Operating Officer نقش پل ارتباطی بین مدیر ارشد و کارکنان را برعهده دارد. به این صورت که خواسته‌های مدیر را به کارکنان منتقل کرده و از سوی دیگر، نتایج کار را به مدیر گزارش می‌دهد.

چنین فردی جهت انتقال صحیح مطالبات مدیران ارشد به کارکنان می‌بایست از شفافیت گفتار برخوردار باشد. علاوه بر این او به دلیل سروکار داشتن با تعداد زیادی از کارمندان در طول روز، ممکن است مجبور به حضور در جلسات متعددی شود. اگر رسیدگی به مراجعات صورت گرفته در کار او انقطاع ایجاد کرد او نباید دچار سردرگمی گردد.

مدیریت پروژه:

یکی از اصلی‌ترین شاخصه‌های یک مدیر عملیاتی خوب، مهارت در مدیریت پروژه و فرآیندهاست. او برای انجام چنین کاری در ابتدا باید با دید کل نگرانه اندازه پروژه را تعیین کند تا بتواند مدت زمان انجام کار و حدود بودجه را تخمین زند.

مدیر عملیات - مدیر عملیاتی کیست - وظایف مدیر عملیاتی

یک مدیر عملیاتی، باید مدیریت پروژه بداند

مهارت‌های فنی:

بهترین مدیران عملیاتی دنیا، کسانی بوده اند که سال‌ها در جایگاه کارمندی برای یک سازمان خدمت کرده ‌اند.اگر دوست دارید بدانید که مدیر عملیاتی کیست باید بگوییم، چنین افرادی به طور حتم با جزئیات کار آشنایی کامل دارند و تشخیص نارسایی‌ها برای آن‌ها آسان است. از طرفی داشتن دانش تخصصی و فنی به مدیر عملیاتی این امکان را می‌دهد که ارزیابی دقیقی از کیفیت عملکرد کارکنانش داشته باشد.

مدیر عملیات - مدیر عملیاتی کیست - وظایف مدیر عملیاتی

شریل سندبرگ – مدیر عملیاتی فیسبوک

مهارت‌های آکادمیک:

یکی از رشته‌های دانشگاهی که می‌تواند یک مدیر عملیاتی خوب را پرورش دهد و در آن به سوال مدیر عملیاتی کیست پاسخ می‌دهد، رشته‌ی MBA است. دانشجویان این رشته با فراگیری مهارت‌های چندگانه مدیریت مثل: آمار و ریاضیات، مالی و حسابداری، تدوین استراتژی و… قادر خواهند بود در جایگاه مدیریت عملیات، ناظر کیفی فرآیندها و عملکرد سازمان باشند.

در انتها می‌توان گفت این مدیر ارشد است که با نگاهی آینده نگرانه قله را می‌بیند. اما کسی که راه رسیدن به قله را می‌سازد و تابلوهای راهنمای مسیر را در جای درست قرار می‌دهد، کسی جز مدیر عملیات نیست!

KPI چیست؛ انواع، ۵ مرحله ایجاد و ۱۸ مثال آن

KPI چیست؟ شاخص کلیدی عملکرد (Key Performance Indicator) از مهم‌ترین شاخص‌های اندازه‌گیری سنجیدن عملکرد از کوچکترین عضو یک سازمان یا شرکت یعنی فرد تا بخش و کل سازمان است. این شاخص باعث می‌شود تا متوجه شویم افراد یا سازمان تا چه اندازه در جهت اهداف تعیین شده درست حرکت می‌کنند. در این مقاله شما را با انواع و نحوه تعریف KPI، مراحل ایجاد و ۱۸ مثال آن آشنا خواهیم کرد.

KPI چیست - تعریف KPI

تعریف KPI

KPI به معنای شاخص عملکرد کلیدی یک ارزش قابل اندازه‌گیری می‌باشد که نشان می‌دهد چگونه یک شرکت به اهداف کلیدی کسب‌وکار رسیده است. سازمان‌ها از KPI در سطوح مختلف استفاده می‌کنند تا موفقیتشان را در رسیدن به اهداف ارزیابی کنند. KPI های سطح بالا ممکن است بر عملکرد کلی کسب‌وکار تمرکز کنند در حالی که KPI های سطح پایین ممکن است بر فعالیت بخش‌هایی مانند پشتیبانی، بازاریابی فروش و غیره تمرکز داشته باشند.

چه چیزی باعث می‌شود KPI موثر باشد؟

اکنون که ما می‌دانیم KPI به معنای شاخص عملکرد کلیدی است باید ارزشمندی آن در عمل را نیز ببینیم. اکثر مواقع سازمان‌ها به طور کورکورانه KPI های شناخته شده یک صنعت را می‌پذیرند و سپس تعجب می‌کنند که چرا بر کسب‌وکارشان اثر نمی‌گذارد و هیچ تغییرات مثبتی ظاهر نمی‌شود. یکی از مهم‌ترین مواردی که اغلب نادیده گرفته می‌شود جنبه‌هایی از KPI است که نوعی از ارتباط هستند. به این ترتیب این جنبه‌ها با قواعد یکسان اما با شیوه‌های بهتر ارتباطی نسبت به انواع دیگر ارتباط عمل می‌کنند. اطلاعات روشن و مرتبط بسیار بیشتر احتمال دارد که تاثیرگذار باشند.

تیم شما باید به منظور توسعه یک استراتژی برای شکل دادن KPI با اصول اولیه شروع کند، اهداف سازمان خود را درک کند، چگونگی برنامه‌ریزی شما برای رسیدن به این اهداف را بداند و بداند که چه کسی می‌تواند طبق این اطلاعات عمل کند. این باید یک فرایند تکراری باشد که شامل بازخورد تحلیلگران کسب‌وکار، مدیران بخش و مدیران عامل باشد. همانطور که این ماموریت عملی می‌شود شما درک بهتری از فرایندهای کسب‌وکار با شاخص اندازه‌گیری KPI و همچنین با کسی که باید این اطلاعات را با او به اشتراک بگذارید خواهید داشت.

نحوه تعریف یک KPI

تعریف KPI یا شاخص‌های عملکرد کلیدی می‌تواند یک کار پیچیده باشد. عملی‌ترین کلمه در KPI همان «Key» یا کلیدی است. زیرا هر KPI باید به یک نتیجه خاص کسب‌وکار با اندازه‌گیری عملکرد مربوط باشد. KPIها اغلب با معیارهای کسب‌وکار اشتباه گرفته می‌شوند. اگرچه اغلب در همان رویکرد استفاده می‌شوند اما KPI ها نیاز به تعریف با توجه به اهداف مهم و حیاتی کسب‌وکار دارند. هنگام تعریف KPI باید این مراحل را دنبال کنید:

  • نتیجه مورد نظر شما چیست؟
  • چرا این نتیجه مهم است؟
  • چگونه می‌خواهید پیشرفت را اندازه‌گیری کنید؟
  • چگونه می‌توانید نتایج را تحت تاثیر قرار دهید؟
  • چه کسی مسئول نتایج کسب‌وکار است؟
  • چگونه مطمئن می‌شوید که به نتایج دلخواه خود دست یافته‌اید؟
  • تا چه میزان پیشرفت به سوی نتایج دلخواه خود را بررسی می‌کنید؟

به عنوان مثال اگر هدف شما افزایش درآمد فروش در سال جاری می‌باشد شما قرار است آن را KPI رشد فروش خود بنامید.

نحوه تعریف KPI در اینجا به صورت زیر می‌باشد:

  • افزایش درآمد فروش به میزان 20 درصد در سال جاری.
  • دستیابی به این هدف به کسب‌وکار اجازه سودآوری خواهد داد.
  • پیشرفت به منظور افزایش درآمد اندازه‌گیری می‌شود.
  • استخدام کارکنان فروش اضافی، ارتقاء مشتریان موجود برای خرید بیشتر محصول.
  • مسئول این معیار مسئول دفتر فروش است.
  • درآمد سال جاری 20 درصد افزایش خواهد یافت.
  • به صورت ماهانه بررسی خواهد شد.

SMART KPI چیست؟

KPI چیست - SMART KPI چیست

یکی از راه‌های ارزیابی ارتباط یک شاخص عملکرد استفاده از شاخص SMART می‌باشد. این کلمه مخفف کلمات Specific (خاص) ، Measurable (قابل اندازه‌گیری) ، Attainable (قابل دستیابی) ، Relevant (مرتبط یا وابسته) و Time-bound (محدودیت زمانی) می‌باشد.

به عبارت دیگر SMART KPI را می‌توان به صورت زیر تعریف کرد:

  • هدف خاص شما چیست؟
  • آیا می‌توانید پیشرفت به سوی این هدف را اندازه‌گیری کنید؟
  • آیا این هدف قابل دستیابی است؟
  • این هدف تا چه میزان به سازمان شما وابسته یا مرتبط است؟
  • چهارچوب زمانی برای دستیابی به این هدف چیست؟

SMART KPI خود را چگونه تقویت کنیم؟

SMART KPI را می‌توان با افزایش ارزیابی و ارزیابی دوباره افزایش دهید. این دو مرحله بسیار مهم است زیرا به شما اطمینان می‌دهد که می‌توانید KPI خود را ارزیابی کنید و همچنین KPI شما به طور پیوسته با کسب‌وکار شما مرتبط است.

انواع رایج KPI

در حال حاضر چندین نوع KPI برای مدیران وجود دارد تا با توجه به نیاز و برنامه‌ریزی‌های شرکت و سازمان خود بتوانند انتخاب کنند چه زمانی و چگونه از آن‌ها استفاده کنند.

متداول‌ترین روش برای تسهیل فرآیند تصمیم‌گیری کارت امتیاز متوازن است. این کارت امتیاز توانایی ادغام اقدامات استراتژیک عملیاتی و سازمانی در یک شرکت را دارد و همچنین اجازه می‌دهد تا مدیریت عملکرد چیست؟ استراتژی‌های کسب‌وکار تعریف شده، مدیریت کسب‌وکار، مدیریت خدمات و تمرکز بر کیفیت کلی به درستی پیش رود.

برخی از انواع اصلی KPI یا شاخص‌های عملکرد کلیدی عبارتند از:

  • زمان بازار: که مربوط به زمان راه اندازی یک محصول از ایده تا فروش است.
  • زمان بین شروع و اتمام فرایند تولید: طول زمانی که به یک فرایند اختصاص داده می‌شود.
  • سهام خارج: تعداد دفعات یا روزهایی را نشان می‌دهد که یک محصول در تعادل صفر سهام قرار دارد.
  • سهم بازار: اشاره به سهم بازار توسط یک محصول در طی یک دوره دارد.
  • بیهودگی: محاسبه درصد زمانی که یک واحد تولیدی یا یک تیم تولید نمی‌کند.
  • گردش موجودی: رابطه مستقیم بین مصرف (یا خروجی) و تعادل میانگین در سهام.
  • حجم معاملات: نرخ جایگزینی کارمندان که مربوط به تفاوت عددی بین پذیرش و اخراج است.
  • متوسط فروش: مجموع درآمد تقسیم بر فروش کل.

همچنین برخی انواع KPI ها وجود دارند که به طور اختصاصی و انحصاری توسط شرکت‌هایی که در تجارت آنلاین به عنوان تجارت الکترونیک یا بازاریابی شبکه‌های اجتماعی فعالیت می‌کنند استفاده می‌شود که شامل موارد زیر می‌باشد:

    : مجموع فروش تقسیم بر کل بازدیدهای سایت.
  • نرخ پرش (Bounce rate): درصد تعداد بازدیدکنندگانی که به یک صفحه از وب‌سایت شرکتی دسترسی پیدا کرده‌اند و بلافاصله بدون اینکه به صفحه بعدی بروند از سایت خارج شده‌اند.
  • شاخص تعامل کاربر: تعداد کل بازدیدکنندگان که در تعامل با صفحه هستند تقسیم بر تعداد کل بازدیدکنندگان مطلق.
  • شاخص تاثیر اجتماعی: این شاخص به طور گسترده‌ای در توییتر و فیس‌بوک مورد استفاده قرار می‌گیرد که مجموع امتیازات و یا سهام تقسیم بر تعداد کل پست‌های منتشر شده می‌باشد.

اطمینان حاصل کنید که KPI عمل می‌کند

KPI چیست - اطمینان از عملکرد KPI

عملی ساختن KPI شامل ۵ مرحله می‌شود

  • اهداف کسب‌وکار را مرور کنید.
  • عملکرد فعلی خود را تجزیه و تحلیل کنید.
  • اهداف KPI در کوتاه مدت و بلند مدت را تعیین کنید.
  • اهداف را با تیم خود مرور کنید.
  • پیشرفت را بررسی و تنظیمات مجدد را انجام دهید.

اکثر این موارد را شما پیش از این گذرانده‌اید اما ارزش آن را دارد که برروی نیاز به توسعه اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت تمرکز کنید. هنگامی که شما یک هدف را با جدول زمانی در آینده تنظیم کنید پس از آن می‌توانید به عقب برگردید و نقاط مدیریت عملکرد چیست؟ عطفی را که باید در مسیر آن قرار دهید شناسایی کنید.

به عنوان مثال تصور کنید که می‌خواهید 1500 خبرنامه مشترک را در سه ماهه اول سال ثبت کنید. برای این منظور می‌خواهید تنظیمات ماهانه، دو هفته‌ای یا حتی یک هفته‌ای را برای رسیدن به آن تنظیم کنید. به این ترتیب قادر خواهید بود به طور مداوم ارزیابی مجدد را انجام دهید و تغییر مسیر دلخواه خود را به منظور دستیابی به اهداف بلندمدت انجام دهید.

شما می‌توانید اهداف را به طور مساوی برای هر ماه تقسیم کنید. به عنوان مثال 500 رقم در مدیریت عملکرد چیست؟ ماه ژانویه، 500 رقم در ماه فوریه و 500 رقم در ماه مارس. یا شاید بخواهید تعداد بیشتری مشخص کنید، مثلا می‌خواهید در ماه ژانویه و مارس رقم بیشتری از ماه فوریه وجود داشته باشد و برای این دو ماه رقم 600 را به عنوان هدف تعیین می‌کنید. یا شاید شما در ماه فوریه افزایش ترافیک سایت بیشتری کسب کنید (مثلا کسب‌وکار شما در این ماه در یک نمایشگاه بزرگ تجاری حضور داشته باشد)، بنابراین شما تصمیم می‌گیرید هدف این ماه را رقم 800 تعیین کنید.

هرچه که باشد شما باید اطمینان حاصل کنید که اهداف KPI خود را به هدف‌های کوتاه‌مدت تقسیم کرده‌اید.

۱۸ مثال برای شاخص کلیدی عملکرد و تعاریف آن

متریک مالی

این مورد نیازی به گفتن ندارد اما بسیار مهم است که به این موضوع توجه داشته باشید چراکه این موضوع یکی از مهمترین شاخص‌های عملکرد است. فراموش نکنید که برای اینکه بهتر بفهمید که آیا سازمان شما در حال تولید با بازدهی بالا است یا خیر، هر دو سود خالص و ناخالص را آنالیز کنید.

۲.هزینه

بهره‌وری هزینه را اندازه‌گیری کنید و بهترین راه برای کاهش و مدیریت هزینه‌های خود را پیدا کنید.

۳.LOB در مقابل هدف

این مقایسه بین درآمد واقعی شما و درآمد پیش‌بینی شده شما انجام می‌شود. تجزیه و تحلیل اختلاف بین این دو عدد به شما در شناسایی عملکرد بخش خود کمک خواهد کرد.

۴.هزینه کالاهای فروخته شده

با جمع‌آوری تمام هزینه‌های تولید محصولی که شرکت شما در حال فروش آن است می‌توانید یک ایده بهتر از اینکه محصول شما باید چگونه ظاهر شود و اینکه حاشیه سود واقعی شما چقدر است بدست آورید. این اطلاعات در تعیین اینکه چگونه با رقیبان خود رقابت کنید نیز مهم است.

۵.حساب‌های دریافتی روزانه

می‌توانید فروش روز خود را تقسیم بر تعداد کل فروش اعتباری خود کنید. پس از اینکه این تعداد را یافتید آن را در محدوده زمانی خاص مورد بررسی قرار دهید. هرچه این رقم پایین‌تر باشد سازمان شما در جمع‌آوری بدهی‌ها بهتر عمل می‌کند.

۶.فروش بر حسب منطقه

KPI چیست - فروش بر حسب منطقه

از طریق تجزیه و تحلیل اینکه کدام مناطق اهداف فروش را برآورده می‌کنند می‌توانید بازخورد بهتری از مناطق ناکارآمد داشته باشید.

۷.LOB در مقابل بودجه

مخارج واقعی خود را با بودجه پیش‌بینی شده مقایسه کنید. فهمیدن اینکه کجا شما با برنامه خود مغایرت دارید به شما در ایجاد یک بودجه موثرتر در آینده کمک خواهد کرد.

۸.طول عمر ارزش مشتری

صرفه جویی ر هزینه تنها راه یا بهترین راه برای بهینه‌سازی جذب مشتری نیست. این مرحله به شما کمک می‌کند تا ارزش سازمان خود را از یک رابطه بلندمدت با مشتری پیدا کنید. این شاخص عملکرد به شما کمک می‌کند تا بهترین مشتریان را برای بهترین قیمت‌ها بدست آورید.

۹.هزینه خرید مشتری

هزینه کل را با تعداد مشتریان جدید که در محدوده زمانی خاص بررسی کرده‌اید تقسیم کنید. این یکی از مهمترین معیارهای تجارت الکترونیک محسوب می‌شود زیرا می‌تواند به شما در ارزیابی اثربخشی هزینه‌های بازاریابی کمک کند.

۱۰.رضایت و حفظ مشتری

این موضوع شاید در حرف ساده باشد که مشتری را خوشحال کنید پس می‌توانید آن را برای خود حفظ کنید. با این حال بسیاری از شرکت‌ها معتقدند که این ارزش برای سهامداران بیشتر از مشتریان است. شما می‌توانید از شاخص‌های عملکرد چندگانه از جمله نمرات رضایت مشتری و CSR گیری، درصد مشتریان و تکرار خرید برای اندازه‌گیری استفاده کنید.

۱۱.شاخص خالص ترویج‌کنندگان (NPS)

پیدا کردن NPS خود یکی از بهترین راه‌ها برای نشان دادن و پیدا کردن رشد بلندمدت شرکت است. برای تعیین این شاخص بررسی‌های سه ماه خود را به مشتریان ارسال کنید تا ببینید چقدر احتمال دارد سازمان شما را به کسی که می‌شناسند توصیه کنند. اولین مرحله تحقیق خود را پایه‌گذاری کنید و اقدامات لازم را انجام دهید تا بتوانید این تعداد را در سه ماهه سوم رشد بخشید.

۱۲.تعداد مشتریان

این شاخص عملکرد نیز مانند سود نسبتا ساده است. با تعیین تعداد مشتریانی که کسب کرده‌اید و از دست داده‌اید می‌توانید بفهمید که آیا شما نیازهای مشتریان خود را برآورده می‌کنید یا خیر.

معیارهای فرآیند

۱۳.بلیت پشتیبانی مشتری

تجزیه و تحلیل تعداد بلیط‌های جدید، تعداد بلیط‌های حل و فصل و غیره کمک خواهد کرد که شما بهترین بخش خدمات و پشتیبانی در صنعت خود را ایجاد کنید.

۱۴.درصد ضایعات محصول

تعداد واحدهای معیوب را بیرون بیاورید و آن را بر تعداد کل واحدهای تولید شده که در محدوده زمانی خاص مورد بررسی قرار داده‌اید تقسیم کنید. این کار درصد محصولات معیوب را به شما می‌دهد. واضح است که هرچه این عدد پایین‌تر باشد بهتر است.

۱۵.اندازه‌گیری میزان کارایی LOB

کارایی را می‌توان در هر صنعت به طور متفاوت اندازه‌گیری کرد. به عنوان مثال برای صنعت تولید شما می‌توانید با تجزیه و تحلیل اینکه چه تعداد واحد در هر ساعت تولید شده و کارخانه شما چه مقدار زمان برای اجرای آن صرف کرده است کارایی سازمان خود را اندازه‌گیری کنید.

معیارهای انسانی

۱۶.نرخ گردش کارکنان

برای اندازه‌گیری نرخ گردش کارکنان باید تعداد کارکنانی که شرکت را ترک کرده‌اند را تقسیم بر تعداد میانگین کارکنان کنید. اگر این رقم بالا بود شما باید وقت بیشتری را صرف بررسی فرهنگ محل کار و محیط کار کنید.

۱۷.درصد پاسخ به موقعیت‌های باز

هنگامی که شما درصد بالایی از متقاضیان واجد شرایط را برای موقعیت‌های شغلی باز درخواست می‌دهید می‌دانید که کار درستی انجام می‌دهید و خود را در معرض پیدا کردن حداکثر تعداد مخاطب مناسب قرار می‌دهید. این کار موجب افزایش تعداد مصاحبه‌شوندگان نیز خواهد شد.

۱۸.رضایت کارکنان

کارکنان شاد سخت‌تر کار می‌کنند. ارزیابی رضایتمندی کارکنان از طریق نظرسنجی و معیارهای دیگر برای سلامت اداری و سازمانی شما حیاتی می‌باشد.

ارزیابی عملکرد

ارزیابی عملکرد فرایندی است که در آن عملکرد کارکنان را برای رساندن سازمان به اهدافش مورد سنجش قرار می‌دهد. منظور از ارزشيابي عملكرد، فرايندي است كه بوسيله آن كاركنان در فواصل معيني و بطور رسمي ، مورد ارزيابي قرار مي گيرند . در این فرآیند فرد از نظر اجرایی در وظایف محوله و قبول مسئولیت‌ها مورد بررسی قرار می گیرد.

بنابراین ارزیابی عملکردیک مسئولیت مدیریتی است که استانداردهای شغلی را مشخص و تعیین می‌کند که عملکرد کارکنان در حدود استانداردهای تعیین شده هست یا خیر. به وسیله‌ی ارزیابی عملکرد تنبیه یا تشویق کارکنان را می‌توان مدیریت کرد.

استفاده از فرایند مدیریت عملکرد به مدیران و کارمندان کمک میکند تا بر اهداف سازمان متمرکز شوند.

جهت شرکت در دوره آموزشی ارزیابی عملکرد کلیک کنید

اهمیت ارزیابی عملکرد

ارزیابی عملکرد یکی از وظایف مهم مدیریت منابع انسانی است . واکاوی رفتار کارمند و بررسی عملکرد کاری و رفتاری او توسط مدیران منابع انسانی بواسطه مدیریت عملکرد می تواند منافع بالقوه بسیاری فراهم کند.

هدف اصلي از ارزيابي عملكرد اين است كه اطلاعات ضروري درباره نيروهاي شاغل در سازمان جمع آوري گردد و در دسترس مديران قرار گيرد تا آنها بتوانند تصميمات بجا و لازم را در جهت بالابردن كميت و كيفيت كار كاركنان اتخاذ نمايند.

روش های ارزیابی عملکرد

استانداردهای مطلق (قطعی)

این استانداردها عملکرد کارکنان را نسبت به استانداردهای تعیین شده مقایسه می‌کند. در این تکنیک ارزیابی، کارکنان مستقل از سایر کارکنان گروه سنجیده می‌شوند. همچنین این فرایند خصوصیات و رفتار شغلی کارکنان را بر اساس استانداردهای مطلق مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد.

روش‌های قیاس-محور

در دومین روش کلی ارزیابی، کارکنان با یکدیگر مقایسه می‌شوند. این روش نسبت به استانداردهای قطعی، روشی قیاسی و نسبی‌تر محسوب می‌شود.

مدیریت بر مبنای هدف ( MBO )

این روش از ارزیابی عملکرد بررسی می‌کند که رسیدن به اهداف چگونه انجام می‌شود. موفقیت سازمان در دستیابی به اهداف کلی‌اش، از طریق مشخص نمودن میزان موفقیت هر قسمت خاص (مثلا بخش‌ها، واحدها یا افراد) تفسیر می‌شود. این روش نه‌تنها از بالا به پایین بلکه از پایین به بالا هم عمل می‌کند. تأکید روش بر روی نتیجه‌ است، نه فعالیت‌هایی که انجام می‌شود

مدیریت صنعتی چیست و چه جایگاهی دارد؟

با آغاز عصر صنعتی و رویکرد صاحبان کسب و کار مفاهیمی چون زمانسنجی، تولید بیشتر، مدیریت هزینه و مدیریت نیروی انسانی و. مدیریت صنعتی به عنوان یک تخصص مورد نیاز مطرح شد و علاوه بر کارخانه ها به دانشگاه ها هم راه یافت تا بتوان همزمان فارغ التحصیلان دانشگاهی این رشته هم تربیت شوند تا امور و اقدام های بیان شده بهتر در سازمان ها اجرایی شود.

تحصیلات آکادمیک مدیریت صنعتی در درجه اول روی تئوری های مدیریت، اصول و مجموعه مهارت ها تمرکز دارد و دانشجویان را برای موقعیت های عملی در محیط های صنعتی آماده می کند. داشتن روحیه ریسک پذیری بالا، قدرت تجزیه ‌وتحلیل داده ها و آگاهی به مهارت های حسابداری از ویژگی های مهم علاقمندان رشته مدیریت صنعتی است.

داشتن توانایی ریاضی و آمار در این رشته بسیار مهم است. دانشجو پس از پایان تحصیلات، کسب تجربیات لازم و آموختن مهارت های مربوطه، فرصت های مناسبی را برای به دست آوردن نقش مشاور مدیریت و یا موقعیت های مدیریتی در شرکت ها و کارخانجات خواهد یافت.

مدیریت صنعتی

کارکرد های رشته مدیریت صنعتی

رشته مدیریت صنعتی بر سه مهارت کلی مالی-رفتاری ، فنی-تکنیکی و اجتماعی استوار می باشد. این رشته برای مدیریت واحدهای صنعتی، مدیریت منابع انسانی و مدیریت تولید و نظارت بر عملکرد انواع ماشین آلات صنعتی مناسب است.

هدف از جذب دانشجو دراین رشته آموزش نیروی انسانی متخصص مورد نیاز صنایع تولیدی و خدماتی و شرکت های دولتی و خصوصی است.

دانشجویان برای آنکه مدرک کارشناسی رشته مدیریت صنعتی را دریافت نمایند لازم است واحد های درسی زیر را پشت سر بگذارند:

اصول مدیریت و سرپرستی، مدیریت مالی، روانشناسی صنعتی، حسابداری صنعتی، بازاریابی و مدیریت بازار، زبان تخصصی، کنترل کیفیت آماری، سیستم های خرید، انبارداری و توزیع، کنترل پروژه، طرح ریزی و تعمیرات و نگهداری، حفاظت صنعتی، بررسی اقتصادی طرح های صنعتی، کارسنجی و روش سنجی، مدیریت کارخانه، روابط صنعتی، تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم، بازاریابی بین المللی، بهره‌وری.

فارغ التحصیلان رشته مدیریت صنعتی می توانند در زمینه های مدیریت تولید و برنامه ریزی، کنترل کیفیت محصول و تعمیر و نگهداری کار کنند. آنها همچنین توانایی کار در مدیریت کنترل پروژه و ارزیابی عملکرد را دارند. اشتغال درتدوین استانداردهای کیفیت، مدیریت بهره وری و همچنین فعالیت های مدیریتی در امور مالی و بانکی به عنوان سایر زمینه های فعالیت فارغ التحصیلان رشته رشته مدیریت صنعتی مورد توجه قرار دارد.

این مطلب را هم بخوانید: دانش و مدیریت دانش چیست؟

وظایف مدیریت صنعتی

مدیریت صنعتی شامل انجام کلیه کارکردهای مدیریتی دریک واحد صنعتی شامل موارد زیر می باشد:

برنامه ­ریزی استراتژیک، تنظیم اهداف، مدیریت دارایی ها، منابع انسانی (ایجاد شرایط مناسب برای کار و امکانات رفاهی برای کارکنان، تعیین حقوق و دستمزد مناسب و معقول، رسیدگی به امور کارگری، مسائل مربوط به بیمه، تأمین اجتماعی) نظارت مالی، مدیریت مستندسازی، ذخیره اطلاعات و مدارک به صورت قابل ردگیری و بازیافت، ارزیابی، اندازه گیری و گرفتن بازخورد از نتایج در راستای دستیابی به اهداف.

شغل مدیریت صنعتی در آمریکا

مطابق اطلاعات دفتر آماری آمریكا (bls.gov) در سال 2018 حدود 181،310 نفر از فارع التحصیلان رشته مدیریت صنعتی در صنایع فن آوری و تولید در ایالات متحده مشغول به كار بودند. پیش بینی می شود در سال های 2018 تا 2028 میزان اشتغال در این پیشه 1 درصد افزایش یابد. درسال 2018 ، ایالت کالیفرنیا بالاترین درصد استخدام مدیریت صنعتی را کسب کرد، در حالی که نیوهمپشایر بالاترین دستمزد را به مدیران صنعتی می پردازد.

میانگین دستمزد متوسط حرفه مدیریت صنعتی سال 2018 حدود 103،000 دلار در سال بوده است.

یک پیشنهاد دوستانه: اگر هنوز در دوره رایگان 7 اصل مهم در مدیریت مطلوب کسب و کار شرکت نکرده اید، کلیک نمایید.

شغل مدیریت صنعتی در ایران

در ایران امکان انتخاب رشته مدیریت صنعتی برای تمامی گروه های تحصیلی (علوم تجربی، ریاضی، انسانی و …) در دانشگاه وجود دارد. بهترین مراکز تحصیل برای رشته ­ی مدیریت صنعتی دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه تهران، شهید بهشتی، دانشگاه های آزاد علوم و تحقیقات و تهران، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه اصفهان، دانشگاه بوعلی همدان و دانشگاه خلیج فارس بوشهر می باشند.

رشته های مالی و روانشناسی صنعتی از گرایش های مدیریت صنعتی هستند و درمقطع ارشد و دکتری این گرایش ها شامل مالی، بازاریابی، تحقیق در عملیات، تولید و عملیات مدیریت عملکرد، مدیریت زنجیره تامین، مدیریت کیفیت و بهره وری و مدیریت پروژه می باشند.

برای ورود به بازار کار مدیریت صنعتی نیاز به تجربه، داشتن مهارت های مورد نیاز، تسلط به زبان انگلیسی و نرم افزار های مربوط می باشد. فارغ التحصیلان رشته مدیریت صنعتی می توانند در مشاغل مدیریتی در شرکت ها و مدیر کارخانه مشغول به کار شوند.

به دانشجویان این رشته توصیه می شود درحین تحصیل به عنوان کارآموز یا پاره وقت در بخش تولید یا کنترل پروژه کسب تجربه نمایند.

حقوق و مزایای ماهانه دریافتی یک مدیر فارغ التحصیل این رشته در سال 1398، بسته به نوع شغل، مسئولیت کاری، مهارت، پیشینه و تجربه کار، گونه صنعت، محل کار و . از 5.1 میلیون تا 50 میلیون تومان برآورد می شود.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا