تعریف واگرایی و کاربرد آن

اندیکاتور چیست؟ راهنمای کامل اندیکاتورهای ارز دیجیتال
اندیکاتورها ابزار کار سرمایه گذاران و تریدرهای ارز دیجیتال هستند. افرادی که با کسب و کار ارزهای دیجیتال آشنا هستند به خوبی میدانند که تحلیل تکنیکال تا چه اندازه اهمیت دارد. تحلیل تکنیکال در نگاه اول شاید کمی سخت به نظر برسد. اما در حقیقت هر کسی میتواند به یک تحلیلگر تکنیکال حرفهای تبدیل شود. فقط باید اصول اولیه آنالیز و استفاده از ابزارهای آن را به خوبی بیاموزید. اندیکاتورها یکی از مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که یادگیری آنها به شما کمک میکند تا به یک تریدر حرفهای تبدیل شوید. پس با نوبیتکس همراه باشید تا ببینیم اندیکاتور چیست؟ چه کاربردی دارد و چگونه میتوان از آن برای تحلیلهای خود استفاده کنیم.
سرفصلهای این آموزش
اندیکاتور مهمترین ابزار تحلیل تکنیکال و عصای دست تریدرها
برای اینکه بدانید اندیکاتور چیست و مفهوم آن را درک کنید ابتدا باید بهتر است ابتدا با انواع تحلیل ارزهای دیجیتال آشنا شویم. هر سرمایه گذار یا تریدری که در بازار سهام یا ارزهای دیجیتال فعالیت میکند، از دو نوع تحلیل برای پیش بینی آینده بهره میبرد. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال.
تحلیل فاندامنتال: در تحلیل فاندامنتال، تلاش میشود تا ارزش یک سهام را با بررسی رقبا، داراییها، اسناد، اخبار و مدارک مربوط به آن تشخیص داد.
تحلیل تکنیکال: در تحلیل تکنیکال، تریدرها سعی میکنند با بررسی قیمت و نمودارهای مرتبط با آن، روند قیمتی را تشخیص دهند و قیمت آینده یک سهام یا ارزدیجیتال را پیش بینی کنند. در مقاله تحلیل تکنیکال چیست اطلاعات بیشتری در این مورد ارائه میکنیم.
در تحلیل تکنیکال برای اینکه بتوان آنالیز دقیقتری انجام داد و از سردرگمی جلوگیری کرد از ابزارهایی به نام اندیکاتور یا شاخصها استفاده میشود. تحلیلگر تکنیکال به الگوها و نمودارها نگاه میکند سپس با به کارگیری اندیکاتورها بهترین فرصتها را برای انجام معامله پیدا میکند. بنابراین در سیگنال یابی نیز کاربردها زیادی دارند. بگذارید نگاه دقیقتر و مفهومیتری به شاخصها داشته باشیم.
اندیکاتور (indicator) چیست؟ با معنی اندیکاتور آشنا شوید
اندیکاتورها یا شاخصها اساساً نشانگرهای محاسباتی هستد که بر اساس قیمت، حجم، میزان سود و سایر پارامترهای ریاضی بازار سهام یا ارزهای دیجیتال محاسبه میشوند. بنابراین در اکثر مواقع اندیکاتورها فرمولهای ریاضی هستند. این شاخصها اطلاعات مهمی را نشان میدهند و استفاده از آنها برای صحت سنجی تحلیلها الزامی است.
مشهورترین اندیکاتورها شامل شاخص مقاومت نسبی (RSI)، باندهای بولینگر و میانگین متحرک میشوند. این شاخصها به طور گسترده در بازار سهام و ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار میگیرند. با اینکه بیشتر کاربرد آنها در تحلیل تکنیکال است، اما در تحلیل فاندامنتال نیز کاربرد دارند. برای مثال زمانی که میخواهید قیمت ریپل را تحلیل کنید، از اندیکاتور میانگین متحرک کمک میگیرید تا بفهمید قیمت در حال حاضر از میانگین ۲۰، ۵۰ یا ۱۰۰ روزه خود بالاتر یا پایینتر قرار دارد. این موضوع میتواند در تعیین روند صعودی یا نزولی قیمت به شما کمک کند.
کاربرد اندیکاتور چیست؟ اهمیت استفاده از اندیکاتور تکنیکال
اندیکاتورها یا شاخصهای تکنیکال اگرچه تضمین کننده موفقیت معامله نیستند اما به معامله گران رمز ارزها کمک میکنند تا به شکل بهتری داراییهای دیجیتال و بازار آنها را ارزیابی کنند. از اندیکاتورها میتوان برای شناسایی فرصتهای ترید کوتاه مدت یا بلند مدت استفاده کرد. پیدا کردن روندها، تشخیص وضعیت فعلی، پیش بینی وضعیت آینده و استفاده برای سنجش صحت پیش بینیها از دیگر کاربردهای اندیکاتور است.
اما مهمترین کاربرد اندیکاتورها، کمک به شناسایی سیگنالهای خرید و فروش است. همین موضوع باعث شده این شاخصها به مبنایی برای تحلیل تکنیکال تبدیل شوند. مثلاً اگر قصد خرید بیت کوین را دارید چگونه میتوانید بهترین فرصت را برای ورود به بازار انتخاب کنید؟ با استفادهاز اندیکاتور پیدا کردن یک فرصت خرید مناسب بسیار راحتتر خواهد شد. با این حال دقت کنید که این شاخصها تنها یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند و برای موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال کافی نخواهند.
چندنمونه از مهمترین اندیکاتورهای ارزهای دیجیتال
بعضی از اندیکاتورها و شاخصها به لطف پیش بینیهای دقیق و ساده بودن استفاده از آنها، جذابیت زیادی برای تریدرها و سرمایه گذاران دارند. در این جا با مهمترین و پرکابردتری اندیکاتورهای ارزدیجیتال آشنا میشویم:
شاخص مقاومت نسبی (RSI)؛ سیگنال مهم خرید یا فروش
اندیکاتور RSI، یک شاخص متحرک است که بین ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است. این شاخص سرعت و جهت حرکت قیمت را اندازه گیری میکند. شاخص مقاومت نسبی بیشتر از ۷۰ نشان دهنده خرید بیش از حد یک ارز دیجیتال است و به نوعی سیگنال فروش به حساب میآید. وقتی RSI به زیر ۳۰ میرسد، نشان دهنده این است که یک دارایی بیش از اندازه فروخته شده و حالا فرصت خرید آن مهیا شده است.
RSI معمولاً براساس دادههای ۱۴ روز اخیر محاسبه میشود. در واقعی از RSI برای نمایش ساده وضعیت خرید یا فروش بیش از حد یک ارز دیجیتال استفاده میکنیم. برای مثال در هنگام پیش بینی قیمت دوج کوین در آینده اگر RSI به بالاتر از ۷۰ رسید، میتوان انتظار داشت به زودی شاهد کاهش قیمت خواهیم بود.
اندیکاتور باندهای بولینجر؛ مشخص کردن میزان نوسان ارز دیجیتال
باند بولینگر از دو خط(باند) روی نمودار تشکیل شده است که نوسانات قیمت را در داخل و اطراف آن نشان میدهد. باند بولینگر میتواند در درک این که آیا سهام در حال رشد است یا خیر یا حتی نوسان کافی برای سرمایهگذاری وجود دارد، به شما کمک کند. انقباض باند به معنای کاهش نوسانات و گسترش آن به معنای افزایش نوسان است. علاوه براین نزدیک شدن خط قیمت به خط بالا (باند بالا) نشان دهنده اشباع بازار از خریداران است. در مقابل نزدیک شدن خط قیمت به باند پایین نشان دهنده اشباع بازار از فروشندگان است.
میانگین متحرک ساده؛ یک شاخص ساده و کاربردی
اندیکاتور میانگین متحرک ساده، قیمت یک دارایی را در طول زمان نشان میدهد. برای محاسبه میانگین متحرک کافی است تا قیمتهای پایانی را با هم جمع کرده و بر تعداد روزهای دوره مد نظر تقسیم کنیم. تریدرها با استفاده از این اندیکاتور میتوانند ایجاد روندهای جدید و فرصتهای ناشی از آن را شناسایی کنند. برای مثال بالاتر رفتن یک میانگین متحرک کوتاه مدت به بالاتر از یک میانگین متحرک بلند مدت نشان دهنده روند صعودی است. به این سیگنال تقاطع طلایی گفته میشود.
اندیکاتور MACD؛ میانگین محترک واگرایی/همگرایی
کاربردهای میانگین متحرک ساده بسیار بیشتر از آن است که به نظر میآید. اندیکاتور MACD یا میانگین متحرک واگرایی/همگرایی رابطه بیت دو میانگین متحرک قیمت یک دارایی را نشان میدهد. از این اندیکاتور نیز به صورت گسترده برای پیدا کردن سیگنالهای خرید و فروش استفاده میکنند.
اندیکاتور مومنتوم (Momentum)؛ شناسایی سرعت حرکت قیمت
اندیکاتور مومنتوم برای شناسایی سرعت حرکت قیمت طراحی شده است. این اندیکاتور ، جزء اندیکاتورهای پیشرو میباشد. نحوه محاسبه مومنتوم به این صورت است که قیمت فعلی پایانی سهم را با قیمت پایانی n دوره قبل سهم مقایسه میکند. منظور از n دوره بازه زمانی است که توسط تحلیلگر انتخاب میشود.
انواع اندیکاتورها؛ آشنایی با اندیکاتور متقدم و متأخر
اندیکاتور متقدم (Leading indicator) شرایط آینده و اندیکاتور متأخر (Lagging indictor) شرایط فعلی یک کسب و کار یا دارایی را ارزیابی میکنند. بنابراین تحلیلگران میتوانند با استفاده از آنها براساس نیاز خود، پیش بینیهای دقیقتری به دست آورند.
اندیکاتور پیشرو (Leading indicator) چیست؟ پیش بینی آینده با اندیکاتور متقدم
شاخص متقدم یا پیشرو در مورد روندهایی که هنوز به وجود نیامده اند به ما اطلاعات میدهند. این اندیکاتورها جلوتر از وضعیت فعلی حرکت میکنند و برای تحلیلهای کوتاه مدت یا میان مدت مناسب هستند. برای مثال زمانی که در حال تحلیل اتریوم کلاسیک هستیم، شاخصهای متقدم به ما می گویند وضعیت این ارز دیجیتال محبوب در آینده چگونه خواهد بود و چه زمانی فرصت مناسبی برای سرمایه گذاری در آن به وجود میآید.
اندیکاتور متأخر (Lagging indicator) چیست؟ بررسی وضعیت فعلی یک دارایی
اندیکاتور متأخر برای شناسایی روندهای فعلی استفاده میشوند. با استفاده از این اندیکاتورها میتوان سیگنالهایی را نمایان میکنند که در حال حاضر وجود دارند اما ممکن است متوجه آنها نشده باشیم. از آنجایی که روندهای مرتبط با اندیکاتور متأخر قبلاً ایجاد شدهاند و دیتاهای آن مربوط به قبل است معمولاً برای تحلیلهای بلند مدت مناسب هستند. در تحلیل قیمت بیت کوین کش، اندیکاتور Lagging به ما میگوید روند فعلی قیمت چگونه است و الان در چه وضعیتی برای خرید و فروش قرار داد.
اندیکاتورهای تصادفی، نوع سوم اندیکاتورها
به جز اندیکاتورهای متقدم و متأخر دسته سومی از اندیکاتورها وجود دارند که به آنها اندیکاتور تصادفی (Coincident indicators) می گویند. این اندیکاتورها به اندازه دو دسته قبلی معروف نیستند اما در جایگاه خود میتوانند اهمیت زیادی داشته باشند. اندیکاتورهای تصادفی در واقع هم متأخر هستند هم پیشرو و در میتوانند برای بررسی روند فعلی و آینده مورد استفاده قرار بگیرند.
مثالهایی از اندیکاتور متقدم و متأخر در تحلیل تکنیکال
در اینجا با چند مثال مهم با کاربردهای اندیکاتور متقدم و متأخر در تحلیل تکنیکال آشنا میشویم.
مهمترین اندیکاتورهای متقدم و پیشرو
هر اندیکاتوری که روندی را که در حال حاضر وجود ندارد و ممکن است در آینده رخ دهد را پیش بینی میکند در درسته اندیکاتورهای متقدم قرار میگیرد. موارد زیر محبوبترین اندیکاتورهای پیشرو در بازار ارزهای دیجیتال هستند:
- اندیکاتور RSI
- استوکاستیک (نوسان ساز تصادفی)
- اندیکاتور ویلیامز
- اندیکاتور حجم تعادل (OBV)
این اندیکاتورها معمولاً به صورت مجزا از نمودار قیمتی بررسی میشوند. استفاده از این اندیکاتورها در کنار بررسی و آنالیز اطلاعات مهم دیگر مانند مارکت کپ که نشان دهنده ارزش یک بازار است، به ما کمک میکند تا با دید بهتری وارد بازار معاملات شویم.
مهمترین اندیکاتورهای متأخر در بازار ارز دیجیتال
هر اندیکاتوری که روند فعلی را نمایان میکند و دید کلی در مورد اطلاعات گذشته بازار ارائه میکند به عنوان اندیکاتور متأخر شناخته میشود. البته این اندیکاتورها نیز در نهایت میتوانند برای پیش بینی آینده مورد استفاده قرار بگیرند و همین موضوع تشخیص بین متأخر و متقدم بودن اندیکاتور را سخت میکند. در بین اندیکاتورهای مختلف سه شاخص زیر را میتوان به عنوان محبوبترین اندیکاتورهای متأخر معرفی کرد:
- میانگین متحرک
- اندیکاتور MACD
- باندهای بولینگر
اندیکاتورهای Lagging، با فیلتر کردن نویزها از حرکات کوتاه مدت بازار میتوانند روندهای طولانی مدت را نمایان کنند. معمولاً این اندیکاتورها به شکل مستقیم روی نمودار قیمتی کشیده میشوند و به کمک میکنند اطلاعات بیشتری را از چارت اصلی استخراج کنیم. شناخت این اندیکاتورها و نحوه استفاده از آنها به شما کمک میکند تا با قدرت بیشتری وارد بازار ارز دیجیتال شوید و مانند حرفهایها ترید کنید.
با استفاده از اندیکاتورها به یک تریدر حرفهای در نوبیتکس تبدیل شوید
در این مقاله سعی کردیم به سؤال بسیار مهم اندیکاتور چیست پاسخ دهیم و همچنین انواع اندیکاتورها را بررسی کنیم. یادگیری اندیکاتورها و تشخیص زمان درست استفاده از اندیکاتور متقدم و متأخر در تحلیلها شما را در مسیر پولسازی و موفقیت قرار میدهد. در بازار خرید و فروش ارز دیجیتال نوبیتکس میتوانید قدرت تحلیل خود را به چالش بکشید و مانند حرفهایها ترید کنید.
انواع واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال با مثال های کاربردی
در این مقاله ابتدا به تعریف واگرایی مخفی و فرم شماتیک کلی آن پرداخته می شود، سپس در ادامه، مثال هایی کاربردی از بازار سرمایه تشریح می شوند. در پایان این مقاله نیز به مواقعی پرداخته می شود که تحلیل گران در تشخیص واگرایی مخفی دچار خطا می شوند. اگر شما نیز قصد دارید به طور کامل با این مبحث آشنا شوید، مطالعه این مقاله را از دست ندهید.
واگرایی مخفی چیست ؟
واگرایی به حالتی گفته می شود که در آن قیمت برخلاف اندیکاتور حرکت می کند. در صورتی که واگرایی در انتهای روند اتفاق بیفتد، به آن واگرایی معمولی (Regular Divergence یا به اختصار RD) گفته می شود و در صورتی که واگرایی در انتهای اصلاح قیمتی به وقوع بپیوندد، به آن واگرایی مخفی (Hidden Divergence یا به اختصار HD) گفته می شود.
در صورتی که در محدوده اصلاحی یک روند صعودی بزرگ، اندیکاتور کف پایین تر ثبت کند اما قیمت به کف پایین تر نرسد و کف بالاتر ثبت کند، واگرایی مخفی مثبت به وقوع می پیوندد. همانطور که از نام این نوع واگرایی مخفی مشخص است، پس از وقوع آن می توان افزایش تقاضا و به تبع آن رشد قیمت را انتظار داشت. در شکل 1 فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی مثبت آورده شده است.
نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، این می باشد که در واگرایی مخفی مثبت، باید قیمت حتما از یک سقف بالاتر نسبت به سقف قبلی به طور موقت بریزد و اگر غیر از این باشد نمی توان نام آن را واگرایی مخفی مثبت گذاشت (منظور این می باشد که مطابق شکل 1، سقف دوم باید حتما بالاتر از سقف اول قرار گیرد).
شکل 1- فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی مثبت
در صورتی که در محدوده اصلاحی یک روند نزولی بزرگ، اندیکاتور سقف بالاتر ثبت کند اما قیمت نتواند به سقف قبلی خود برسد و سقف بعدی را پایین تر از سقف قبلی ثبت کند، واگرایی مخفی منفی به وقوع می پیوندد. همانطور که از نام این نوع واگرایی مخفی مشخص است، پس از وقوع آن می توان افزایش عرضه و به تبع آن افت قیمت را انتظار داشت. در شکل 2 فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی منفی آورده شده است.
نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، این می باشد که در واگرایی مخفی منفی، باید قیمت حتما از یک کف پایین تر نسبت به کف قبلی به طور موقت رشد کند و اگر غیر از این باشد نمی توان نام آن را تعریف واگرایی و کاربرد آن واگرایی مخفی منفی گذاشت (منظور این می باشد که مطابق شکل 2، کف دوم باید حتما پایین تر از کف اول قرار گیرد).
شکل 2- فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی منفی
مثال های کاربردی از واگرایی مخفی مثبت و منفی
در شکل 3 نمودار قیمت شرکت نیروکلر با نماد شکلر در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم هفتگی آورده شده است. همانطور که ملاحظه می کنید وقتی که در یک روند صعودی در اصلاح قیمتی هستیم، هیستوگرام اسیلاتور Macd کف پایین تر ساخته اما نمودار قیمت با آن مخالفت کرده و کف بالاتر می سازد که این موضوع منجر به وقوع واگرایی مخفی مثبت می شود و به تبع آن قیمت توانسته در کمتر از 40 روز از 1300 تومان تا 2100 تومان رشد کند و بازدهی 61/5 درصدی ثبت کند.
شکل 3- واگرایی مخفی مثبت در نماد شکلر در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم هفتگی
به عنوان یک مثال دیگر از واگرایی مثبت مخفی به نمودار قیمت شرکت کارت اعتباری ایران کیش با نماد رکیش در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم روزانه می پردازیم. همانطور که ملاحظه می کنید در یک محدوده اصلاحی از یک روند صعودی، هیستوگرام اسیلاتور Macd کف پایین تر ساخته اما نمودار قیمت با آن مخالفت کرده و کف بالاتر می سازد. به تبع این موضوع قیمت توانسته در مدت زمان 2 ماه از 340 تومان تا 550 تومان رشد کند و بازدهی 61/8 درصدی ثبت کند.
شکل 4- واگرایی مخفی مثبت در نماد رکیش در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم روزانه
در شکل 5 که مربوط به نمودار قیمت سهام شرکت صنایع آذرآب با نماد فاذر می باشد، همانطور که ملاحظه می کنید در محدوده اصلاحی یک روند نزولی، اسیلاتور استوکاستیک سقف بالاتر ساخته اما نمودار قیمت با آن مخالفت کرده و سقف پایین تر ساخته است. این موضوع موجب وقوع واگرایی مخفی منفی در این اسیلاتور شده و به تبع آن در حدود 2 ماه قیمت از 380 تومان تا 220 تومان افت کرده است (42 درصد افت قیمت).
شکل 5- واگرایی مخفی منفی در نماد فاذر در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم روزانه
آیا صرفا با مشاهده واگرایی مخفی می توان در بازارهای مالی معامله کرد ؟
پاسخ این سوال با قاطعیت خیر می باشد. اگر بخواهید فقط با مشاهده واگرایی مثبت مخفی نسبت به خرید سهم و یا با مشاهده واگرایی منفی مخفی نسبت به فروش اقدام کنید، احتمال اینکه با زیان روبرو شوید بسیار زیاد است. بنابراین توصیه می شود حتما در کنار واگرایی مخفی از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال (مانند خط روند، الگوهای کلاسیک، الگوهای هارمونیک و …) نیز استفاده نمایید تا بتوانید به درستی حد ضرر و اهداف قیمتی را مشخص نمایید.
دلایل رایج تشخیص اشتباه واگرایی مخفی در میان تحلیل گران
در ادامه به 3 دلیل رایجی که تحلیل گران در تشخیص واگرایی مخفی دچار اشتباه می شوند، پرداخته می شود :
1- تشخیص ندادن درست روند اصلی
رایج ترین اشتباهی که تحلیل گران در تشخیص واگرایی HD مرتکب می شوند، این می باشد که روند اصلی بازار را (روند صعودی یا نزولی) به درستی تشخیص نمی دهند. در واگرایی مخفی مثبت، حتما در محدوده اصلاحی یک روند صعودی اصلی، قیمت باید از یک سقف بالاتر نسبت به سقف قبلی خود وارد اصلاح شود (به سقف دوم و اول در شکل 1 مراجعه شود) و در واگرایی مخفی منفی نیز باید در محدوده اصلاحی یک روند نزولی اصلی، قیمت حتما از یک کف پایین تر نسبت به کف قبلی خود وارد اصلاح شود (به کف دوم و اول در شکل 2 مراجعه شود)، در صورتی که غیر از این باشد نمی توان نام آنها را واگرایی های مخفی گذاشت.
در شکل 6 که مربوط به نمودار قیمت سهام شرکت پارس خودرو با نماد خپارس می باشد، ممکن است معامله گران به اشتباه واگرایی مخفی مثبت تشخیص دهند و وارد معامله ای اشتباه همراه با زیان شوند. نکته مهمی که وجود دارد و قبلا نیز به آن اشاره شده، این می باشد که در این نوع واگرایی حتما باید سقف دوم بالاتر از سقف اول قرار گیرد و با توجه به اینکه در این مورد، چنین اتفاقی نیفتاده است، نمی توان نام آن را واگرایی مخفی مثبت گذاشت. البته در چنین مواقعی ممکن است حتی قیمت رشد کند اما رشد قیمت را نمی توان به واگرایی مخفی مثبت ربط داد.
شکل 6- تشخیص اشتباه واگرایی مثبت مخفی در نماد خپارس
2- بزرگ شدن سیکل حرکتی
نکته ای که در رابطه با سیکل حرکتی حائز اهمیت می باشد، این موضوع است که در واگرایی های مخفی باید در اندیکاتور بین دو گام کنار هم مقایسه صورت گیرد و اگر یک گام اندیکاتور با چند گام جلوتر از آن مقایسه شود و حتی سایر شروط واگرایی مخفی نیز ارضاء شوند، نمی توان نام آن را واگرایی مخفی گذاشت. مطابق شکل 7 اگر در نمودار سهام شرکت لیزینگ رایان سایپا با نماد ولساپا (مقیاس لگاریتمی و تایم فریم هفتگی)، در اندیکاتور MACD دو گامی که در کنار یکدیگر نیستند به هم وصل شوند و در نمودار قیمت نیز حفره های متناظر با آنها به یکدیگر وصل شوند، احتمال دارد به اشتباه واگرایی مخفی مثبت تشخیص داده شود. در این مثال با توجه به اینکه در اندیکاتور دو گام کنار هم با یکدیگر مقایسه نشده اند و بین این دو گام در اندیکاتور، یک کف دیگر نیز وجود دارد، نمی توان نام آن را واگرایی مخفی مثبت گذاشت. هر چند در نمودار، رشد قیمت صورت گرفته است اما دلیل آن واگرایی مخفی مثبت نمی باشد و می توان دلیل آن را واقع شدن قیمت در کف کانال صعودی 6 ساله و همچنین خط روند صعودی 4/5 ساله دانست. عموما در مواقعی مشابه این مثال، که در اندیکاتور دو گام کنار هم با یکدیگر مقایسه نمی شوند و به اشتباه واگرایی HD تشخیص داده می شود، یا باید از دوره های زمانی بیشتر در تنظیمات اندیکاتور استفاده کرد یا اینکه در تایم فریم بالاتر وقوع واگرایی مخفی بررسی شود.
شکل 7- تشخیص نادرست واگرایی مخفی مثبت
3- میزان اصلاح قیمت
واگرایی های مخفی ایده آل معمولا در محدوده 50 تا 78/6 درصد از فیبوناچی اصلاحی داخلی اتفاق می افتند. در صورتی که واگرایی مخفی در تراز کمتر از 50 درصد یا بیشتر از 78/6 درصد از فیبوناچی اصلاحی به وقوع بپیوندد، اعتبار کمتری دارند و توصیه می شود که در این مواقع حتما با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز روند قیمتی را بررسی نمایید.
مفهوم واگرایی، چیستی واگرایی و انواع واگرایی ها
دوشنبه 00/5/11 ، شیراز , (اخبار رسمی): آموزش بورس بین الملل فارکس را با سایت Googleforex.net شروع کنید.
دایورجنس یا واگرایی زمانی نمایان می شود که قیمت یک دارایی در خلاف جهت یک اندیکاتور تکنیکال، فرضا یک نوسان نما، یا بر خلاف سایر داده ها حرکت کند. در واقع این عامل هشدار می دهد که قیمت حاضر احتمال دارد در حال ضعیف شدن باشد، و در بعضی موارد ممکن است به تغییر جهت قیمت منتهی شود.
دایورجنس ممکن است مثبت یا منفی باشد. واگرایی مثبت حاکی از امکان حرکت قیمت دارایی به سمت قیمت بالاتر است. واگرایی منفی سیگنال های حرکت احتمالی قیمت دارایی به سمت پایین را نشان می دهد. این شاخص می تواند بین قیمت یک دارایی و تقریباً هر اندیکاتور یا اطلاعات تکنیکال یا بنیادی رخ دهد. با این حال، این شاخص غالباً توسط معامله گران تکنیکال هنگامی که قیمت در جهت مخالف یک اندیکاتور تکنیکال حرکت می کند، استفاده می شود.
معنی واگرایی مثبت و منفی
واگرایی مثبت سیگنال هایی مبنی بر اینکه قیمت ممکن است به زودی روند صعودی خود را آغاز کند در اختیار می گذارد. این اتفاق زمانی رخ می دهد که قیمت در حال پایین آمدن است اما یک اندیکاتور تکنیکال حرکت رو به بالا داشته یا سیگنال های گاوی را نشان می دهد. در عکس زیر حالت واگرایی مثبت را مشاهده کنید:
واگرایی منفی با نزولی شدن قیمت ها در آینده مشخص می شود. این شرایط هنگامی رخ می دهد که بها دارایی بالاتر می رود اما یک اندیکاتور تکنیکال حرکت رو به پایین داشته، یا سیگنالهای خرسی را از خود بروز می دهد. در عکس زیر حالت واگرایی منفی را مشاهده کنید:
نباید به این شاخص به صورت مجزا اعتماد کرد، زیرا سیگنال های تجاری به موقعی را از خود ارائه نمی دهد. این عامل می تواند مدتها مشاهده شود، بی آنکه معکوس شدن جهت قیمت رخ دهد. واگرایی در همه برگشت های عمده قیمت ظاهر نمی شود، فقط در برخی از آنها ظاهر می شود.
واگرایی در تحلیل تکنیکال
دایورجنس در تحلیل تکنیکال احتمال دارد یک حرکت کلی مثبت یا منفی را مشخص کند. واگرایی مثبت هنگامی رخ می دهد که بها یک دارایی یا سهام به کف تازهای رسیده، در حالی که یک اندیکاتور مانند MFI جهت صعودی را نشان دهد. برعکس، نوع منفی آن زمانی رخ می دهد که قیمت سقف جدیدی را نشان می دهد، اما اندیکاتور مورد تحلیل سقف پایینتری را نشان دهد.
آموزش واگرایی در اندیکاتورها
معامله گران برای ارزیابی مومنتوم نهفته قیمت دارایی و ارزیابی احتمال تغییر قیمت، از این شاخص استفاده می کنند. برای مثال سرمایه گذاران می توانند یک نوسان نما مانند اسیلاتور MACD را در نمودار قیمت ترسیم کنند. اگر سهام در حال صعود بوده و به سقف تازه ای برسد، در حالت ایده آل MACD نیز به سقف تازه ای رسیده است. اگر سهام در حال افزایش های جدید باشد و به سقف های بالاتری برسد، اما در همان حال MACD شروع به نشان دادن سقف های پایین تری کند ، این شرایط نشان می دهد که روند افزایشی قیمت امکان دارد در حال ضعیف شدن باشد. که این حالت را می توان واگرایی منفی دانست. در عکس زیر حالت واگرایی منفی را مشاهده کنید:
برای دریافت 20 درصد بونوس بر روی ثبت نام در آمارکتس کلیک کنید و در بروکر رگوله شده ثبت نام نمایید.
سپس معامله گر می تواند تعیین کند که آیا می خواهد الآن از پوزیشن خارج شود، یا اینکه توقف زیان (stop loss) خود را به زمان شروع کاهش قیمت موکول کند.
واگرایی مثبت درست عکس حالت فوق است. تصور کنید قیمت یک سهام در حال پایین آمدن است در حالی که MACD با هر نوسان در قیمت سهام کف های بالاتری را نشان می دهد. در عکس زیر حالت واگرایی مثبت را مشاهده کنید:
سرمایه گذار در این حالت ممکن است به این جمع بندی برسد که سیر رو به پایین قیمت سهام در حال از دست دادن مومنتوم نزولی خود بوده و این به زودی یک برگشت روند را به دنبال خواهد داشت. این شاخص یکی از کاربردهای مشترک بسیاری از اندیکاتورهای تکنیکال، و در درجه اول نوسان نماها است. استفاده از اندیکاتور تشخیص واگرایی خودکار نیز بسیار در بین معامله گران محبوب است.
تفاوت بین دایورجنس و تأیید در چیست؟
دایورجنس زمانی است که قیمت و نشانگر دو چیز متفاوت را به معامله گر بیان می کنند. اما تأیید موقعی است که اندیکاتور و قیمت، و یا چند اندیکاتور همگی یک نتیجه را برای معامله گر به دست می دهند. معامله گران برای ورود یا باقی ماندن در معاملات، ترجیحا مایل به دریافت تأیید از اطلاعات و اندیکاتور ها هستند. اگر قیمت در حال افزایش باشد، آنها طبیعتاً می خواهند که اندیکاتورها ادامه حرکت قیمت را سیگنال دهند.
در چه زمانی نمی توان از دایورجنس استفاده کرد
همانطور که در مورد همه اشکال تحلیل تکنیکال صدق می کند، سرمایه گذاران باید قبل از اینکه فقط بر اساس مشاهده دایورجنس تصمیم گیری و عمل کنند، ترکیبی از اندیکاتورها و تکنیک های تحلیل برای تأیید برگشت روند به کار بگیرند. این شاخص همه برگشت قیمت ها را پیش بینی نخواهد کرد، بنابراین اشکال دیگری از کنترل ریسک و تحلیل مورد نیاز خواهند بود تا همراه با واگرایی مورد استفاده قرار بگیرند.
در ضمن، زمانی که واگرایی رخ می دهد، به این معنا نیست که قیمت معکوس خواهد شد یا اینکه به زودی یک برگشت روند و قیمت اتفاق خواهد افتاد. این شاخص می تواند مدت نسبتاً زیادی ادامه یابد، بیآنکه هنوز تغییر محسوسی رخ داده باشد، بنابراین عمل کردن تنها بر اساس آن، بدون ظهور عکس العمل مورد انتظار در قیمت، میتواند زیان قابل توجهی به دنبال داشته باشد.
اخبار رسمی هویت منتشر کننده را تایید میکند ولی مسئولیت صحت مطلب منتشر شده بر عهده ناشر است.
درباره منتشر کننده:
گوگل فارکس
تیم «گوگل فارکس» از طریق آموزش رایگانِ صحیح و با هدف ارتقاء سطح آگاهی و دانشِ جامعه ی معامله گرانِ بازارهای مالی ، فعالیت خود را از سال 1398 آغاز نموده است. ما باور داریم که گسترش دانش مالی و یادگیری می تواند به معامله گران در راه افزایش کیفیت معاملات کمک کند. هدف کارشناسان تیم «گوگل فارکس» ، شناسایی نیاز و هدف شما معامله گران گرامی است. از این رو درخواستهای خود را از طریق «تلگرام» با ما در میان بگذارید تا بتوانیم با ارائه خدمات بهتر به پیشرفت مالی شما عزیزان کمک کنیم.
هر آنچه که لازم است درباره واگرایی در تحلیل تکنیکال بدانید
بسیاری از معاملهگران یا از اهمیت واگرایی بی اطلاع هستند یا نمیتوانند مفهوم واگرایی در تحلیل را با اندیکاتور نوسانگر به طور دقیق اعمال کنند. ما در مقاله حاضر، شما را با مفهوم Divergence در تحلیل آشنا میکنیم و یکسری قوانین ساده را برای شناسایی این معیار ارائه میدهیم.
واگرایی چیست؟
واگرایی (Divergence) زمانی است که قیمت دارایی در جهت مخالف آنچه تعریف واگرایی و کاربرد آن یک شاخص فنی نشان میدهد، حرکت میکند. هنگامی که یک سهام در حال واگرایی است، نشان دهنده روند ضعیفتر قیمت و شروع یک معکوس است.
به طور کلی دو نوع واگرایی وجود دارد که عبارتند از:
- واگرایی صعودی زمانی است که قیمت به سمت پایین حرکت میکند اما اندیکاتور میچرخد و به سمت بالا میرود
- واگرایی نزولی زمانی است که قیمت در حال حرکت بالاتر است اما نشانگر به سمت پایین میرود
منطق پشت Divergence در تحلیل قیمت بازار این است که این اندیکاتور، کاهش سرعت حرکت قیمت را نشان میدهد. بنابراین حرکت قیمت، اغلب قبل از خود قیمت تغییر میکند. به این فکر کنید که اگر یک بشقاب پرنده را در یک باد شدید بیندازید، بشقاب برای مدتی خلاف باد میرود، سپس سرعتش کم میشود و در نهایت تغییر جهت میدهد و همراه با باد پرواز میکند.
منظور از واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
در طول تجزیه و تحلیل تکنیکال واگرایی شاخصی از حرکت مثبت یا منفی قیمت است. برای واگرایی مثبت، قیمت یک دارایی به پایینترین سطح جدید کاهش مییابد، در حالی که شاخصی که این دارایی را ردیابی میکند، الگوهای صعود را نشان میدهد.
از سوی دیگر، واگرایی منفی زمانی است که قیمت دارایی به بالاترین سطح جدید صعود میکند، در حالی که اندیکاتور، مانند یک نوسان ساز، یک اوج پایینتر را تشکیل میدهد یا شروع به نشان دادن علائمی از کند شدن میکند، مانند شروع یک روند نزولی.
به طور کلی، معاملهگران از واگرایی در تحلیل برای دو هدف استفاده میکنند:
- ارزیابی تحرکات قیمت دارایی
- ارزیابی احتمال وقوع یک معکوس
اگر قیمت سهام و ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال – مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) – در یک جهت حرکت کنند، نشان دهنده افزایش تحرکات قیمت است. با این حال، اگر قیمت سهام در حال افزایش باشد اما RSI کندتر افزایش پیدا کند – واگرایی منفی خواهد بود – این سیگنالی است که نشان میدهد روند صعودی همراه با پتانسیل برگشت، شروع به تضعیف کرده است.
از آن زمان به بعد، معاملهگر احتمالا تعیین میکند که چه زمانی توقفات ضرر یا محدودیتهایی را برای خروج از موقعیت خود تعیین کند. برای واگرایی مثبت، قیمت سهام پایین میآید، در حالی که ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال پایینترین سطح را نشان میدهد، که ممکن است نشانههایی از بازگشت بالقوه روند صعودی را ابراز کند. از چنین نقطهای، معاملهگران احتمالا تصمیم میگیرند که چه زمانی وارد یک موقعیت شوند، قبل از اینکه تکانه شروع به افزایش کند.
منظور از تحرکات قیمت چیست؟
حرکت قیمت با طول نوسانات قیمت اندازهگیری میشود. هر نوسان قیمت توسط یک محور ایجاد میشود که میتواند منجر به نوسانات بالا یا پایین شود. یک نوسان تکانه قوی با یک شیب تند با مدت طولانی مشخص میشود، در حالی که یک حرکت ضعیف به سمت بالا میتواند با شیب کم عمق با مدت زمان کوتاهتر نشان داده شود.
نوسانات طولانیتر به سمت بالا نشان میدهد که حرکت در حال افزایش است، در حالی که نوسانات کوتاهتر به سمت بالا، نشانه حرکت و قدرت ضعیفتر است.
کدام شاخص برای Divergence در تحلیل تکنیکال بهتر عمل میکند؟
هیچ شاخص مطلقی برای واگرایی معاملات وجود ندارد. هر شاخص فنی مزایا و مشکلات خاص خود را دارد. ما در ادامه سه شاخص محبوب را پوشش خواهیم داد: RSI، MACD و Stochastic.
استراتژی معاملات RSI برای واگرایی در تحلیل
اندیکاتور RSI یک اندیکاتور مومنتوم است که به عنوان یک نوسانگر بین ۰ تا ۱۰۰ در زیر نمودار کندل استیک ترسیم شده تعریف واگرایی و کاربرد آن است و به عنوان اندیکاتور زیرین شناخته میشود. RSI با میانگین سود و زیان قیمت در ۱۴ دوره قبل محاسبه میشود. این اندیکاتور توسط جی.ولز وایلدر جونیور در کتاب خود با عنوان «مفاهیم جدید در سیستمهای تجاری فنی» ایجاد شد.
این اندیکاتور یک خط صاف ایجاد میکند که تمایل به ردیابی روند قیمت دارد و به خوبی به معاملات واگرایی کمک میکند. وقتی روی تنظیم پیشفرض ۱۴ دوره تنظیم میشود، نشانگر RSI مقادیر کمی از خرید و فروش بیش از حد را نشان میدهد. این بدان معنا است که وقتی صحبت از کاربرد واگرایی به عنوان سیگنال معاملاتی میشود، سیگنالهای کمتری وجود دارد؛ اما زمانی که رخ میدهند قابل اعتمادتر هستند.
استراتژی معاملاتی MACD برای واگرایی در تحلیل
MACD یک شاخص تکانهای است که در محیطهای دنبالکننده روند به بهترین شکل استفاده میشود. نشانگر روند یک خط سیگنال و همچنین یک هیستوگرام را ترسیم میکند که تفاوت بین دو میانگین متحرک را نشان میدهد. میانگینهای متحرک با پیشرفت روند و در نهایت معکوس شدن، همگرا و واگرا میشوند.
هیستوگرام بصری به خوبی به واگرایی معاملات کمک میکند، اما وقتی یک «نقطه نوسان» جدید ایجاد شده باشد، کمتر قابل تفسیر است. هیچ منطقه از پیش تعریف شدهای برای خرید و فروش بیش از حد در MACD وجود ندارد، بنابراین تصمیمگیری در مورد اینکه کدام سیگنالهای تجاری روند به اندازه کافی قابل اعتماد هستند، دشوارتر است. این را میتوان با استفاده از پیکهای قبلی در MACD به عنوان استفاده موثر از آنها به عنوان مناطق حمایت و مقاومت برطرف کرد. از آنجایی که MACD به بهترین وجه در محیطهای پرطرفدار استفاده میشود، سیگنالهای نادرست زیادی را تولید میکند.
استراتژی معاملاتی Stochastic برای واگرایی در تحلیل
Stochastic یک اندیکاتور تکنیکی مومنتوم است که با مقایسه آخرین قیمت بسته شدن با محدوده قیمتهای قبلی در ۱۴ دوره گذشته کار میکند.
استوکاستیک شاخص حساستری است، به این معنی که سیگنالهای بیشتری از Divergence در تحلیل را ارائه میکند و در نتیجه فرصتهای معاملاتی بیشتری را ارائه میدهد، اما این به معنای سیگنالهای نادرست بیشتری نیز میباشد.
آیا واگرایی معاملات سودآور است؟
بله، اما نه همیشه! ما باید به یاد داشته باشیم که اندیکاتورها عملکرد قیمت را فیلتر میکنند. این فیلتر میتواند به ما کمک کند تا بسته به تنظیم معاملات خود، بر روی آنچه مهم است تمرکز کنیم یا آنچه مهم است را از دست بدهیم.
مزیت اصلی استفاده از واگرایی به عنوان یک سیگنال معاملاتی برای نحوه زمانبندی ورود معاملات این است که قبل از تغییر روند قیمت، سیگنال را ارائه میدهد. این سیگنال اولیه، قیمت ورودی بهتری برای تجارت به معاملهگر میدهد.
نقطه ضعف استفاده از واگرایی به عنوان بخشی از یک سیستم معاملاتی خوب این است که میتواند «سیگنالهای نادرست» بدهد. همانطور که از نام آن پیدا است، این زمانی است که اندیکاتور تغییر جهت میدهد اما روند قیمت همانطور که نشانگر پیشنهاد میکند معکوس نمیشود. این اغلب زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش باشد. به این ترتیب خواهیم دید که حرکت روند تضعیف خواهد شد اما روند همچنان در تدبیر باقی میماند.
واگرایی در مقابل تأیید
تفاوت بین واگرایی و تأیید در این است که واگرایی در تحلیل به معاملهگر میگوید که قیمت سهام و اندیکاتور فنی سیگنالهای مخالف ارائه میدهند، در حالی که تأیید زمانی است که اندیکاتور و قیمت دارایی سیگنالهای یکسانی را نشان میدهند.
هر دو در دورههای زمانی مختلف در طول معاملات مورد استفاده قرار میگیرند. تایید زمانی مهم است که یک معاملهگر وارد موقعیتی شود تا اطمینان حاصل کند که تصمیم آنها با تجزیه و تحلیل فنی مناسب اثبات شده است. همچنین، از آن برای تعیین اینکه آیا حرکت قیمت احتمالا ادامه خواهد داشت یا خیر استفاده میشود.
محدودیتهای Divergence در تحلیل
هنگام تعیین یک روند معکوس، استفاده از واگرایی به عنوان یک شاخص مستقل، پیشنهاد نمیشود. مهم است که شاخصها را با سایر تکنیکهای تحلیل تکمیل کنید تا الگوهای برگشت را مجدداً تأیید کنید. حتی اگر الگوهای واگرا شروع به رخ دادن کنند، این تضمین نمیکند که قیمت به زودی معکوس شود.
از آنجایی که واگرایی میتواند در یک دوره زمانی طولانی مدت اتفاق بیفتد، اگر قیمت دارایی طبق پیشبینی حرکت نکند، استفاده از آن به عنوان یک ابزار مستقل برای پیشبینی موقعیت خروج یا ورود میتواند منجر به بسیاری از فرصتهای از دست رفته و زیانهای تحقق نیافته یا تحقق یافته شود.
چگونه میتوان بروز یک واگرایی در تحلیل تکنیکال را تایید کرد؟
برخی از تکنیکهای آزمایش شده برای کاهش تعداد سیگنالهای غلط و بهینه سازی تعداد معاملات سودآور وجود دارد. فراتر از واگرایی، برای کمک به تصمیمگیری معاملاتی، باید از موارد زیر برای تایید یک معکوس استفاده کرد:
- خطوط روند
- سطوح پشتیبانی
- سطوح مقاومت
سیگنالهای Divergence در تحلیل را فقط در جهت روند بلند مدت یا به طور متناوب در یک بازار جانبی محدود اتخاذ کنید. به عنوان مثال در یک بازار نزولی، فقط سیگنالهای RSI نزولی را دریافت کنید و در بازار صعودی فقط سیگنالهایی را برای خرید از RSI دریافت کنید.
همیشه منتظر بمانید تا شمعی که واگرایی را تایید میکند، بسته شود. نشانگرها با توجه به وضعیت فعلی شمع، سیگنالی را ارائه میدهند. اگر شمع به طور متفاوت بسته شود، سیگنال معاملاتی ناشی از واگرایی، میتواند به همان سرعتی که ظاهر شد ناپدید شود.
از اندیکاتورهای دیگر برای تأیید سیگنال مانند سطوح حمایت و مقاومت، اعداد گرد، نقاط محوری یا الگوی معاملاتی اقدام قیمت استفاده کنید.
۹ قانون برای تشخیص واگرایی در تحلیل تکنیکال
معاملهگران در تلاش برای تعیین اینکه آیا روند ضعیفتر میشود یا نه، از واگراییها استفاده میکنند که ممکن است منجر به معکوس شدن یا ادامه روند معاملاتشان شود. قبل از اینکه به سراغ پلتفرم معاملاتیتان بروید و شروع به جستجوی واگراییهای احتمالی کنید، به این ۹ قانون جالب برای واگراییهای معاملاتی نگاهی بیندازید. به شما اطمینان میدهیم که با آموزش طرز استفاده از آنها، تصمیمات معاملاتی بهتری خواهید گرفت.
۱. از موجود بودن واگرایی اطمینان حاصل کنید
برای اینکه واگرایی وجود داشته باشد، قیمت باید یکی از موارد زیر را تشکیل دهد:
- ایجاد قلهای بالاتر از قله قبلی
- ایجاد درهای پایینتر از دره قبلی
- تشکیل دو قله
- تشکیل دو دره
با رخ دادن یکی از این ۴ سناریو، حتی احتیاج ندارید که زحمت نگاه کردن به یک اندیکاتور را هم به خود بدهید. اگر متوجه شدید که این شرایط مهیا نیست، بدانید که شما در حال معامله یک واگرایی نیستید.
۲. روی اوج و فرودهای متوالی خطوطی بکشید
بسیار خوب، حالا که اقدامی انجام دادید (اقدام قیمت اخیر) به آن نگاه کنید. به یاد داشته باشید، شما فقط یکی از چهار چیز را میبینید: یک قله بالاتر، یک قله هم سطح بالا، یک دره پایینتر، یا یک دره هم سطح پایین. حالا یک خط از آن اوج یا فرود به سمت قله یا دره قبلی بکشید. این خط باید در قله/ دره اصلی به صورت متوالی قرار بگیرد. اگر بین دو اوج/ فرود بزرگ، برآمدگی یا شیب کوچکی دیدید، بهتر است آن را نادیده بگیرید.
۳. فقط قلهها و درهها را به هم متصل کنید
برای تشخیص واگرایی در تحلیل، هنگامی که مشاهده کردید دو قله ایجاد شده است، کافی است که آنها را به هم وصل کنید. اگر دو دره ساخته شده بود، شما درهها را به یکدیگر وصل میکنید.
۴. مراقب عکسالعملهای قیمت باشید
بنابراین شما یا دو قله یا دو دره را با یک خط روند به هم وصل کرده اید. اکنون به اندیکاتور فنی ترجیحی خود نگاه کنید و آن را با عملکرد قیمت مقایسه کنید. از هر شاخصی که استفاده میکنید، به یاد داشته باشید که صعود و نزول آن را با هم مقایسه میکنید. فراموش نکنید که برخی از شاخصها مانند MACD یا Stochastic دارای خطوط متعددی هستند که همگی روی یکدیگر قرار دارند.
۵. با نوسانات بالا و پایین خود، سازگار باشید
اگر خطی را رسم میکنید که دو اوج را روی قیمت به هم وصل میکند، باید خطی بکشید که این دو اوج را نیز روی نشانگر به هم متصل میکند. همینطور برای فرود نیز اگر خطی را رسم میکنید که دو نقطه پایین را در قیمت به هم وصل میکند، باید خطی بکشید که دو پایین روی نشانگر را به هم متصل میکند. آنها باید با همدیگر مطابقت داشته باشند!
۶. نوسانات قیمت و نشانگر را در تراز عمودی نگه دارید
اوج یا فرودهایی که در نشانگر شناسایی میکنید، باید آنهایی باشند که بهطور عمودی با اوج یا فرودهای قیمت در یک راستا قرار گیرند. تراز عمودی را با صعود و نزولهای نوسانی قیمت و اندیکاتور مورد استفادهتان حفظ کنید.
۷. برای تشخیص واگرایی در تحلیل، شیبها را تحت نظر داشته باشید
Divergence در تحلیل فقط در صورتی وجود دارد که شیب خط اتصال دهنده بالا/پایین نشانگر با شیب قیمت اتصالات خط بالا/پایین متفاوت باشد. شیب باید به صورت یکی از این موارد باشد: صعودی (بالا رفتن) نزولی (پایین آمدن) صاف (هم سطح).
۸. اگر واگرایی رخ داده است، واگرایی بعدی را زیر نظر بگیرید
اگر واگرایی را مشاهده کردید اما متوجه شدید که قیمت از قبل معکوس شده است و برای مدتی در یک جهت حرکت کرده است، واگرایی باید انجام شده تلقی شود. شما این دفعه قایق را از دست داده اید. اکنون تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که منتظر بمانید تا یک نوسان دیگر بالا/پایین شکل بگیرد و جستجوی واگرایی خود را از نو شروع کنید.
۹. یک قدم به عقب برگردید
سیگنالهای Divergence در تحلیل که در بازههای زمانی طولانیتری رخ میدهند، از دقت بیشتری برخوردار هستند. به این ترتیب سیگنالهای غلط کمتری دریافت میکنید. این به معنای معاملات کمتر است، اما اگر تجارت خود را به خوبی ساختار دهید، پتانسیل سود شما میتواند بسیار بزرگ باشد.
واگرایی در بازههای زمانی کوتاهتر، بیشتر اتفاق میافتد اما کمتر قابل اعتماد هستند. ما توصیه میکنیم فقط در نمودارهای ۱ ساعته یا بیشتر به دنبال واگرایی باشید. معاملهگران دیگر از نمودارهای ۱۵ دقیقهای یا حتی سریعتر استفاده میکنند. در آن بازههای زمانی، سروصدای زیادی در بازار معاملات وجود دارد، بنابراین ترجیح ما این است که از آن دور بمانیم.
اگر میخواهید به طور جدی معاملاتتان را با استفاده از واگرایی در تحلیل در نظر بگیرید، باید این ۹ قانون را رعایت کنید. با پیروی از این قوانین، شانس ایجاد واگرایی که منجر به معاملات سودآور میشود را برای خود به طور چشمگیری افزایش خواهید داد.
اکنون میتوانید نمودارها را اسکن کنید و ببینید آیا میتوانید برخی از واگراییهایی را که در گذشته اتفاق افتاده است، به عنوان یک راه عالی برای شروع به ارتقای مهارتهای واگرایی خود ببینید یا نه!
واگرایی روشی است که در تحلیل تکنیکال زمانی که جهت یک اندیکاتور فنی، معمولا نوعی نوسانگر از روند کلی قیمت «واگرا» میشود، استفاده میشود. به عبارت دیگر، اندیکاتور در جهت مخالف قیمت شروع به حرکت میکند و نوسانگر معاملاتی سیگنال احتمالی معکوس شدن روند را ارائه میدهد.
الگوهای واگرایی در تحلیل نشان میدهد که یک معکوس به زودی در راه است و احتمال آن بیشتر میشود، اما این یک تغییر فوری نیست. هرچه واگرایی بیشتر قابل مشاهده باشد، احتمال برگشت آن بیشتر میشود. در اینجا چند دستورالعمل وجود دارد که توصیه میکنیم آنها را مد نظر قرار دهید:
استراتژی واگرایی
واگرایی در تحلیل تکنیکال زمانی رخ می دهد که قیمت و اندیکاتور برخلاف جهت یکدیگر حرکت کنند.معامله گران با استفاده از استراتژی واگرایی می توانند سطوح قیمتی مانند سطوح حمایت و مقاومت را تشخیص دهند و تغییرات در بازار را مشاهده کنند.همچنین از واگرایی برای شناسایی تغییر روند نیز استفاده میشود.
واگرایی انواع متعددی دارد که در این پست به آن پرداخته ایم تا با استفاده از استراتژی واگرایی نقاط ورود و خروج فوق العاده ای را پیدا کنیم.
آیا تا به حال با خود فکر کرده اید چه فرصت های معاملاتی زیادی برای ما فراهم می شد اگر می توانستیم با یک روش بدون ریسک یک معامله خرید در نزدیکی کف و یک معامله فروش در نزدیکی سقف باز کنیم و بدانیم دقیقا چه زمانی بهتر است موقعیت معاملاتی خود را ببندیم و از بازار خارج شویم؟
خوشبختانه روشی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که با استفاده از آن می توانیم این تصور را به واقعیت تبدیل کنیم که به این روش استراتژی واگرایی گفته می شود.استراتژی واگرایی در تحلیل تکنیکال از اهمیت بسیار بالایی برخودار است. در این مقاله از آموزش فارکس استراتژی واگرایی را به شما آموزش دهیم بنابراین اگر می خواهید با استراتژی واگرایی در تحلیل تکنیکال آشنا شوید تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
مفهوم واگرایی چیست؟
یکی از مفاهیم مهم در فارکس واگرایی در تحلیل تکنیکال است.واگرایی یکی از اجزای روانشناسی در بازار فارکس است زیرا تغییرات را در بازار به معامله گران نشان می دهد و آنها زمانی که واگرایی را مشاهده می کنند تصمیم می گیرند سهام خود را تغییر دهند.
معامله گران فارکس به واگرایی در تحلیل تکنیکال اطمینان بیشتری نسبت به سایر روش ها در تحلیل دارند و زمانی که آن را مشاهده می کنند با اطمینان خاطر وارد معامله خواهند شد بنابراین استراتژی واگرایی نسبت به سایر روش ها از اهمیت بسیار بالاتری برخودار است.
معامله گران باید پیش از اینکه وارد معامله شوند آن را در تحلیل تکنیکال تشخیص دهند زمانی که قیمت یک دارایی و یک اندیکاتور برخلاف جهت یکدیگر شروع به حرکت کنند واگرایی در تحلیل تکنیکال تشکیل می شود.بنابراین معامله گران باید به دنبال قیمت دارایی و یک اندیکاتور باشند تا بتوانند واگرایی را تشخیص دهند.
اگر واگرایی در تحلیل تکینکال رخ دهد به احتمال بسیار بالایی قیمت بازگشت خواهد داشت در این صورت معامله گران در معامله خرید و فروش خود تردید خواهند داشت.اما اگر معامله گران بتوانند واگرایی را به طور صحیح در تحلیل تکنیکال شناسایی کنند می توانند تغییرات در بازار شناسایی کرده و سطوح قیمت را تشخیص دهند.
استراتژی واگرایی در تحلیل تکنیکال کاربرد زیادی دارد با استفاده از آن معامله گران می توانند برای خرید و فروش خود تصمیم گیری کنند و سطوح قیمت مختلف مانند سطوح حمایت و مقاومت را تشخیص دهند و با اطمینان بیشتری موقعیت معاملاتی خود را ببندند.
انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال
واگرایی در تحلیل تکنیکال انواع مختلفی دارد که شامل واگرایی معمولی و واگرایی مخفی می شود که هر کدام از انواع آن شامل دو نوع مثبت و منفی می شوند.
واگرایی معمولی مثبت: به واگرایی مثبت واگرایی صعودی نیز گفته می شود یعنی واگرایی مثبت در نوع معمولی واگرایی میان دو کف قیمتی تشکیل می شود.زمانی که قیمت در حال تشکیل کف های پایین تر و اندیکاتور در حال تشکیل کف های بالاتر است واگرایی معمولی مثبت رخ می دهد.
معمولا نوع واگرایی معمولی مثبت در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود.زمانی که واگرایی معمولی مثبت در نمودار تشکیل می شود بدان معناست که قیمت به سطح حمایت نزدیک شده است و بیان کننده این است خریداران نسبت به فروشندگان دارای قدرت بیشتری هستند.
از آنجا که انتظار می رود قیمت و مومنتوم در یک جهت شروع به حرکت کنند اگر کف دوم تشکیل شود اما اندیکاتور توانایی تشکیل کف جدیدی را نداشته باشد می توانیم با احتمال بسیار بالایی پیش بینی کنیم که قیمت در آینده افزایش می یابد.
واگرایی معمولی منفی: به واگرایی منفی واگرایی نزولی نیز گفته می شود.واگرایی منفی در نوع واگرایی معمولی در میان دو سقف قیمتی تشکیل می شود یعنی زمانی که قیمت در حال تشکیل سقف های بالاتر و اندیکاتور در حال تشکیل سقف های پایین تر است واگرایی معمولی منفی رخ می دهد.
واگرایی معمولی منفی برعکس واگرایی معمولی مثبت است و در انتهای یک روند صعودی تشکیل می شود.زمانی که قیمت سقف دوم را تشکیل داد اگر اندیکاتور بتواند سقف پایین تری بسازد می توانیم با احتمال زیادی پیش بینی کنیم که قیمت بازگشت خواهد داشت و به سمت پایین می کند.
واگرایی مخفی با نماد HD مشاهده می شود و به دلیل اینکه این نوع واگرایی خود را درون روند پنهان می کند به آن واگرایی مخفی گفته می شود که دو نوع مثبت و منفی دارد.معامله گران با استفاده از واگرایی مخفی در تحلیل تکینکال می توانند علاوه بر بازگشت روند ادامه روند را نیز شناسایی کنند.
زمانی که قیمت و اندیکاتور برخلاف جهت یکدیگر شروع به حرکت کنند واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال تشکیل می شود و این بدان معناست که فقط اندیکاتور می تواند سقف و کف جدید را تشکیل دهد و قیمت قادر به انجام این کار نخواهد بود.
بنابراین واگرایی در تحلیل تکینکال سعی می کند سقف ها و کف های قیمتی را بشکند و معامله گران با استفاده از آن می توانند ناحیه ای که قیمت متوقف شده و احتمال بازگشت آن وجود دارد را شناسایی کنند که در این راه اندیکاتورها می توانند بسیار کمک دهنده باشند.
واگرایی مخفی مثبت: واگرایی مخفی مثبت با نماد +HD در تحلیل تکنیکال شناسایی می شود.واگرایی مخفی مثبت نیز مانند واگرایی معمولی مثبت در میان دو کف قیمتی تشکیل می شود.در این نوع واگرایی باید به اندیکاتور دقت کنید اگر مشاهده کردید که کف اول که توسط اندیکاتور ساخته شده است نسبت به کف دوم بالاتر قرار گرفته است بدان معناست که واگرایی مخفی مثبت تشکیل شده است.
زمانی که واگرایی مخفی مثبت تشکیل می شود بدان معناست که قدرت خریداران افزایش یافته و قدرت فروشندگان کاهش یافته است و قیمت سهام رو به افزایش می باشد.برای مشاهده واگرایی مخفی مثبت باید به انتهای یک روند اصلاحی دقت داشته باشید و در کانال صعودی آن را مشاهده کنید.
واگرایی مخفی منفی: واگرایی مخفی منفی با نماد -HD در تحلیل تکنیکال مشاهده می شود.واگرایی مخفی منفی نیز مانند واگرایی معمولی منفی در میان دو سقف قیمتی تشکیل می شود.در این نوع واگرایی باید به اندیکاتور دقت کنید اگر مشاهده کردید که سقف دوم نسبت سقف اول بالاتر قرار گرفته است بدان معناست که واگرایی مخفی منفی تشکیل شده است.
زمانی که واگرایی مخفی منفی در تحلیل تکنیکال تشکیل می شود بدان معناست که قدرت خریداران کاهش و قدرت فروشندگان افزایش یافته است و قیمت سهام در روند رو به کاهش می باشد.برای مشاهده واگرایی مخفی منفی باید به انتهای یک روند اصلاحی دقت کنید و در کانال نزولی آن را مشاهده کنید.
بنابراین معامله گران با استفاده از واگرایی معمولی می توانند بازگشت روند را در نمودار قیمتی تشخیص دهند اما اگر می خواهد ادامه روند را نیز در نمودار قیمتی یک روند شناسایی کنند باید از واگرایی مخفی استفاده کنند.
علاوه بر واگرایی معمولی و مخفی در تجلیل تکنیکال یک نوع دیگر واگرایی وجود دارد که به آن واگرایی زمانی گفته می شود.این نوع واگرایی زمانی در نمودار تحلیل تکنیکال تشکیل می شود که میان قیمت یک سهام و زمان اختلاف وجود داشته باشد.
واگرایی زمانی معمولی هنگامی در تحلیل تکنیکال تشکیل می شود که قیمت بیش از 100% سطوح فیبوناچی شروع به اصلاح روند کند و و تعداد کندل ها در نمودار قیمتی که شروع به اصلاح کرده است نسبت به کندل های نمودار قبلی که اصلاح شده بیشتر باشد.
اما اگر تعداد کندل های نمودار قیمتی قبل که اصلاح شده نسبت به کندل های نمودار قیمتی فعلی که در حال اصلاح است بیشتر باشد دیگر به آن واگرایی زمانی معمولی گفته نمی شود بلکه به آن واگرایی زمانی هوشمند خواهند گفت.