شاخص ها

شناسایی شاخص ها و مؤلفه های تشکیل دهنده مسئولیت اجتماعی در موسسات حسابرسی با استفاده از رویکرد گرندد تئوری
هدف این پژوهش شناسایی شاخص ها و مؤلفه های تشکیل دهنده مسئولیت اجتماعی در موسسات حسابرسی با استفاده از رویکرد گرندد تئوری بود. در این راستا به شناسایی و تبیین ابعاد ،مولفه هاوشاخص های مدل سنجش مسئولیت اجتماعی در موسسات حسابرسی پرداخته شد. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی؛ برحسب نوع داده، کیفی از نوع اکتشافی و برحسب زمان گرداوری داده، توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان و کارشناسان ارشد موسسات حسابرسی و اساتید برتر رشته حسابرسی در کشور بود که با روش نمونهگیری هدفمند و اصل اشباع 30 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش گردآوری دادهها با روش کتابخانهای و مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد که خبرگان روا بودن مصاحبه را تایید کردند، محاسبه پایایی آن با روش پایایی بین دو کدگذار که پایا و روا بودن مصاحبه را نشان می داد، مشخص شد. دراین پژوهش نتایج مصاحبه با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. نتایج نشان داد که مدل سنجش مسئولیت اجتماعی در موسسات حسابرسی دارای پنج بعد؛ شرایط علی (اندازه موسسه حسابرسی، کیفیت حسابرسی، تخصص حسابرسی، اندازه شرکت، حق الزحمه حسابرسی و بودجه زمانی)، پدیده های محوری (اعتماد، فنی و مقایسه پذیری، میل به سرمایه گذاری، قانون مداری و اخلاق کسب و کار)، شرایط زمینه ای (کنترل های داخلی، افشاء داوطلبانه صورت های مالی، شفافیت صورت های مالی)، شرایط مداخله گر (ویژگی های شخصیتی مدیر عامل، محافظه کاری حسابداری و ملاحظات سیاسی) و پیامدها (توسعه مالی، اعتبار اطلاعات، کیفیت اطلاعات، اعتماد و مشارکت اجتماعی و فساد) می باشد.
کلیدواژهها
- مسئولیت اجتماعی
- موسسات حسابرسی
- توسعه مالی
- اعتباربخشی به اطلاعات مالی
- فسادستیزی
عنوان مقاله [English]
Identifying the Indicators and Components of Social Responsibility in Audit Institutions Using the Grounded Theory Approach
نویسندگان [English]
- Aliakbar Mohsenzadeh ganji 1
- Fatemeh Sarraf 2
- Roya Darabi 3
3 Associate Professor, Department of Accounting, South Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
The purpose of this research was to Identifying the Indicators and Components of Social Responsibility in Audit Institutions Using the Grounded Theory Approach. In this regard, the identification and explanation of the components and dimensions of audit firms social responsibility model was discussed. The research method is applied by purpose; qualitative, in terms of data type and it is also exploratory, in terms of time is cross-sectional and in terms of data collection is descriptive. The statistical population of the research Includes senior experts and auditors of top audit firms and auditors in the country who were selected by targeted sampling method and saturated principle of 30 people. data collection was performed using library method and semi-structured interview. The experts confirmed the validity of the interview, calculating its reliability by the reliability method between two validated and reliable encoders. It was revealed that the interview was present.. In this study MAXQDA software were used. The results showed that the model of social responsibility measurement in audit firms has five dimensions; causal conditions (audit firm size, audit quality, audit expertise, company size, audit fees and time budget), pivotal phenomena (trust, technical and comparability, Willingness to invest, jurisprudence and business ethics), contexts (internal controls, voluntary disclosure of financial statements, transparency of financial statements), intervening conditions (CEO personality traits, accounting conservatism, and political considerations) And the implications (financial development, information validity, information quality, trust and social participation, and corruption).
انواع شاخص های بورس چیست و چه کاربردهایی در بازار بورس دارند؟
برای انجام سرمایهگذاری موفق در بازار بورس نیازمند اطلاعات متعدد و مختلفی هستیم تا بتوانیم با بررسی و تحلیل آن دادهها به یک نتیجهگیری معقول و منطقی دست پیدا کنیم. اطلاعاتی از قبیل آمار فروش و بهای تمام شده شرکتها, حجم و ارزش معاملات, تغییرات نرخ ارز و قیمتهای جهانی و همچنین میزان ورود و خروج اشخاص حقیقی و حقوقی. یکی از دادههای مهم موجود در بازار که هر روزه در اثر معاملات بازار تغییر میکند شاخص بورس نام دارد که به مرور زمان و در نتیجه نیازهای موجود انواع مختلفی از آن تعریف شده است و در نتیجه هر کدام کارایی خاص خود را دارد. در ادامه در مقاله ((انواع شاخص های بورس چیست و چه کاربردهایی در بازار بورس دارند؟)) به معرفی انواع شاخص های بورس موجود در تاریخ تهیه این مقاله پرداخته میشود و تلاش میگردد تا جایگاه تحلیلی هر کدام از شاخصها تبیین گردد.
فهرست این مقاله
شاخص چیست؟
در فرهنگ فارسی معین شاخص به این صورت تعریف شده است. عددی که میانگین ارزش مجموعهای از اقلام مرتبط با یکدیگر را برحسب درصدی از همان میانگین در فاصله زمانی دو تاریخ بیان کند. همانطور که از تعریف فوق برداشت میگردد شاخص نماینده مجموعهای از متغیرهای همگن است. برای مثال در معاملات بورس اوراق بهادار از آنجایی که دارایی اصلی مورد مبادله سهام است بنابراین قیمت سهام به عنوان متغیر اصلی تعریف شده و بر این اساس انواع شاخص های بورس تعریف میگردد. با عنایت به این توضیحات به تبیین انواع شاخص های بورس اوراق بهادار تهران مورد استفاده قرار گرفته میپردازیم. در بورس تهران، ۸ شاخص مهم وجود دارد که از جایگاه تحلیلی بالایی نزد سرمایهگذاران برخوردار هستند. شاخص کل قیمت، شاخص قیمت و بازده نقدی، شاخص بازده نقدی، شاخص صنعت و شاخص مالی، شاخص سهام آزاد شناور، شاخص بازار اول و بازار دوم، شاخص ۵۰ شرکت برتر و شاخص ۳۰ شرکت بزرگ از جمله مهمترین شاخصهای مهم در بازار بورس تهران هستند. در ادامه به تشریح این شاخصها میپردازیم.
شاخص کل قیمت چیست؟
همانطور که پیش از این نیز مطرح شد شاخص نماگری است که سطح عمومی قیمت یا بازدهی را برای گروهی یا کل سهام نشان میدهد. بنابراین شاخص کل قیمت نشاندهنده سطح عمومی قیمت کلیه سهام موجود در بازار بورس است. از آنجایی که شاخص یک عدد است و واحد اندازهگیری خاصی برای آن تعریف نشده است به منظور اینکه قابلیت تفسیر و تحلیل پیدا کند به این صورت عمل میگردد. یک سال مشخص را به عنوان سال پایه تعریف میکنند و تمامی ارقام شرکتها در آن سال را به عنوان ارقام مبنا در سال پایه تعریف میکنند. پس از آن تغییرات قیمتی سهام در سالهای بعد را نسبت به آن سال میسنجند و از این طریق رشد یا نزول شاخص اتفاق میافتد. فرمول محاسبه شاخص کل قیمت از رابطه زیر محاسبه میشود:
همانطور که مشاهده میفرمایید در مخرج کسر شاهد ارقام مذکور در سال مبدأ هستیم. منظور از ارزش جاری که در صورت و مخرج کسر به آن اشاره شده چیست؟ لازم به ذکر است که ارزش جاری هر سهم از حاصلضرب قیمت پایانی سهام ضربدر تعداد سهام آن شرکت به دست میآید. همچنین عنایت داشته باشید که سال مبدأ در بورس اوراق بهادار تهران سال ۱۳۶۹ تعریف شده است و قیمت سهام در آن سال به عنوان مبنای محاسبات لحاظ گردیده است. برای درک این موضوع سعی میکنیم تا در قالب یک مثال مواردی را خدمت شما شرح دهیم:
فرض کنید که کل بازار از سال ۱۳۶۹ تا الآن تنها از سه سهم الف، ب و پ تشکیل شده باشد. اطلاعات سهام در آن سال به شرح زیر است:
سهم الف: ۱۰۰۰ سهم به ارزش ۱۰۰۰ ریال
سهم ب: ۲۰۰۰ سهم به ارزش ۳۰۰۰ ریال
سهم پ: ۲۰۰۰ سهم به ارزش ۲۰۰۰ ریال
در نتیجه ارزش جاری بازار در سال ۱۳۶۹ در مثال ما برابر خواهد بود:
(۱۰۰۰*۱۰۰۰) + (۲۰۰۰*۳۰۰۰) + (۲۰۰۰*۲۰۰۰) = ۱۰۰۰۰۰۰ + ۶۰۰۰۰۰۰ +۴۰۰۰۰۰۰ = ۱۱۰۰۰۰۰۰
بنابراین ارزش جاری بازار در سال ۱۳۶۹ معادل ۱۱ میلیون ریال بوده است و طبق فرمول شاخص، رقم شاخص در آن سال ۱۰۰ واحد است. حال فرض کنید در سال ۱۳۷۰ قیمت سهام الف به ۲۰۰۰ ریال؛ سهام ب به ۲۷۵۰ ریال و سهام پ به ۲۵۰۰ ریال افزایش پیدا کند. بنابراین ارزش جاری بازار سهام در سال ۱۳۷۰ برابر خواهد بود:
(۱۰۰۰*۲۰۰۰) + (۲۰۰۰*۲۷۵۰) + (۲۰۰۰*۲۵۰۰) = ۲۰۰۰۰۰۰ + ۵۵۰۰۰۰۰ + ۵۰۰۰۰۰۰ = ۱۲۵۰۰۰۰۰
بنابراین همانطور که در محاسبات فوق مشاهده میفرمایید ارزش جاری بازار سهام در مثال ما در سال ۱۳۷۰ به ۱۲۵۰۰۰۰۰ افزایش پیدا کرده است. حال اگر شاخص کل را محاسبه نماییم شاهد رشد ۱۴ درصدی شاخص کل قیمت هستیم:
(۱۲۵۰۰۰۰۰/۱۱۰۰۰۰۰۰) * ۱۰۰ = ۱۱۴
همانطور که در بالا مشاهده میفرمایید شاخص کل نسبت به سال ۱۳۶۹ در حدود ۱۴ واحد افزایش داشته است که نشان از رشد ۱۴ درصدی شاخص بورس دارد.
نکاتی مهم در رابطه با شاخص کل قیمت:
در این شاخص زمانی که شرکتها از محل آورده نقدی و مطالبات سهامداران افزایش سرمایه میدهد و یا تعداد شرکتها کم و یا زیاد میشوند تعدیل میگردد که به دلیل پیچیدگی محاسبات از تشریح شیوه آن خودداری میگردد.
زمانی که یک سهم به دلایل مختلفی مانند شفافسازی؛ شاخص ها برگزاری مجمع عمومی عادی و یا به طور فوقالعاده بسته میشود قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی به عنوان مبنای قیمتی آن سهم در شاخص منظور میگردد.
از آنجایی که شاخص کل از تعداد سهام شرکتهای مختلف اثر میپذیرد و بنابراین شرکتهای بزرگتر موجب تغییرات بزرگتر شاخص بورس میگردند نبایستی صرفاً تغییرات این شاخص را مبنا قرار داد و برای تحلیل و ارزیابی وضعیت کلی بازار بایستی از سایر شاخصها نیز کمک گرفت. یکی از اتفاقات رایج در بازار این هست که کلیت بازار نزولی است اما چون سه تا ۵ سهم بزرگ بازار صعود سنگین داشتهاند شاخص کل رشد قابلتوجهی را ثبت میکند.
سازمان بورس و اوراق بهادار سهام پذیرش شده در بازار بورس را بر اساس میزان نقدشوندگی، درصد شناوری سهام، وضعیت سودآوری، تعداد سهام و … در دو بازار اول و دوم تقسیمبندی میکند. شاخص قیمت کل برای سهام پذیرفتهشده در هر کدام از این بازارها به تفکیک محاسبه میگردد و از آن به عنوان شاخص بازار اول و بازار دوم یاد میگردد.
شاخص کل هموزن:
شیوه محاسبه شاخص کل هموزن مشابه شاخص قیمت کل است با این تفاوت که از تعداد سهام شرکت در محاسبه شاخص استفاده میگردد. در واقع در این شاخص فارغ از اینکه شرکتها چه اندازهای دارند اثر یکسانی را خواهند داشت در حالی که در شاخص قیمت کل تعداد سهام یک شرکت به عنوان وزن قیمتها اثر بااهمیتی در محاسبات دارند. با لحاظ توضیحات فوق مجدداً به محاسبه شاخص هموزن میپردازیم:
سال ۱۳۶۹:
سهم الف: ۱۰۰۰ ریال
سهم ب: ۳۰۰۰ ریال
سهم پ: ۲۰۰۰ ریال
شاخص هموزن در سال ۱۳۶۹:
((۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰) / (۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰)) * ۱۰۰ = ۱۰۰
سال ۱۳۷۰ :
سهم الف: ۲۰۰۰ ریال
سهم ب: ۲۷۵۰ ریال
سهم پ: ۲۵۰۰ ریال
شاخص هموزن در سال ۱۳۷۰ برابر خواهد بود:
((۲۰۰۰ + ۲۷۵۰ + ۲۵۰۰) / (۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰)) * ۱۰۰ = ۱۲۱
همانطور که مشاهده میفرمایید که شاخص هموزن رشد قابلتوجهتری را نسبت به شاخص کل قیمت در حالت عادی نشان میدهد.
تفاسیر مهم همزمان از شاخص کل قیمت و شاخص کل هموزن:
در بازار بورس تفاسیر همزمان شاخص قیمت کل و شاخص هموزن بسیار رایج است.
زمانی که شاخص کل صعودی است اما شاخص هموزن نزولی است به این معنی است که اغلب سهام بازار نزول داشتهاند در حالی که شاخص کل به دلیل رشد چند سهم مهم شاخص ساز مثبت شده است.
زمانی که شاخص کل نزولی است و شاخص هموزن صعودی است به این معنی است که سهام شاخص ساز و بزرگ بازار به دلایل مختلف نزول کردهاند و در نتیجه شاخص کل کاهش پیدا کرده است اما عموم سهام بازار افزایش قیمت را تجربه کردهاند. اگر این حالت طی دو الی ۴ روز کاری اتفاق بیفتد به این معنی خواهد بود که سرمایهگذاران برای کسب سود بایستی به سمت سهام کوچک و متوسط متمایل شوند.
اگر هر دو شاخص باهم نزول کنند: در این حالت عموم بازار با کاهش قیمت روبهرو شده است و اگر این موضوع براتی چندین روز متوالی اتفاق بیفتد بستگی به شرایط حاکم بر بازار ممکن است شاهد این تفسیر ایجاد گردد که بازار به سمت رکود پیش میرود.
اگر هر دو شاخص صعود کنند: در این حالت عموم سهام بازار بورس صعودی میشوند و رخداد این حالت در طی چند روز میتواند حکم به صعودی بودن بازار طی روزها یا ماههای آتی را بدهد.
شاخص قیمت و بازده نقدی چیست؟
شاخص قیمت و بازده نقدی بیانگر بازدهی کل بورس اوراق بهادار تهران است. لازم به ذکر است که سود حاصل از سرمایهگذاری در بازار بورس از دو محل است:
سود نقدی مصوب مجامع
سود ناشی از افزایش قیمت سهام. شاخص اخیر هر دو مورد را در خود دارد و هر دو را نمایش میدهد. این شاخص به شاخص TEDPIX معروف است و فرمول محاسبه آن مشابه شاخص قیمت است با این تفاوت که در مخرج کسر علاوه بر قیمت در سال ۱۳۶۹ سود نقدی پرداختی در آن سال نیز منظور میگردد.
شاخص بازده نقدی چیست؟
این شاخص تنها بازدهی ناشی از سود مصوب مجامع را که به سود نقدی معروف است محاسبه مینماید و از این دریچه بازدهی ناشی از کلیه سودهای پرداختی توسط شرکتهای بورسی را محاسبه مینماید. نکته مهم آنکه وقتی این شاخص نزول نماید به این معنی است که در مجامع سود کمتری پرداخت میگردد و در این حالات نبایستی خیلی به انتظار کسب سود نقدی سنگین باشیم و انتظارات و یا سبک معاملهگری خود را اصلاح نماییم.
شاخص صنعت و شاخص مالی:
پیش از اینکه بخواهیم در رابطه با این دو شاخص مطالبی را خدمت شما بیان کنیم لازم است تا به این نکته اشارهکنیم که شرکتها را بر اساس ماهیت فعالیتشان میتوان تقسیمبندی کرد. شرکتهای تولیدی و خدماتی دو دسته اصلی شرکتهای بورسی را شامل میشوند. بیش از ۶۰ درصد شرکتهای فعال در بورس را شرکتهای تولیدی تشکیل میدهند. همچنین مشاوره مالی و شرکتهای تأمین سرمایه جزو خدمات مالی محسوب میشوند. شرکتهای حاضر در دسته اول را در زمره شاخص صنعت و شرکتهای حاضر در حوزه دوم را در شاخص مالی تقسیمبندی میکنند. برای مثال شرکت پتروشیمی زاگرس و پتروشیمی فنآوران که به تولید متانول اشتغال دارند در شاخص صنعت و شرکت تأمین سرمایه نوین و تأمین سرمایه لوتوس پارسیان در شاخص مالی تقسیمبندی میگردند. لازم به ذکر است که شیوه محاسبه هر دو شاخص بر اساس میانگین موزون شرکتهای فعال در آن شاخص هستند، در واقع مشابه شاخص کل قیمت محاسبه میگردند و تفاوت آنها با شاخص مزبور در تعداد شرکتهای حاضر در آن صنعت است.
شاخص سهام آزاد شناور(TEFIX) :
عموماً برخی از شرکتهای حقوقی مالکیت اصلی و عمده شرکتهای سهامی را بر عهده دارند. زمانی که یک شرکت یا شخص حقوقی یا حقیقی درصد بالایی از سهام یک شرکت را در اختیار داشته باشد به عنوان سهامدار اصلی آن شرکت شناخته میشود و سهام تحت مالکیت آنها معمولاً جزو سهامی به حساب نمیآید که به صورت فعال در بازار معامله شود. شناوری سهام به درصدی از سهام یک شرکت اشاره دارد که نزد سرمایهگذاران خرد (غالبا حقیقی) قرار دارد و قابلیت فروش مجدد در آینده نزدیک را دارد و خرید سهام با هدف نگهداری و یا افزایش کنترل و نفوذ در شرکت خریداری نمیگردد.درصد شناوری یک سهم در سایت بورس اوراق بهادار نمایش داده میشود. شاخص سهام آزاد شناور، تغییرات آن بخش از سهام یک شرکت را محاسبه میکند که توسط سرمایهگذاران خرد مورد معامله قرار میگیرد. شیوه محاسبه مشابه شاخص کل قیمت است و تفاوت با آن شاخص در تعداد سهامی است که به عنوان ضریب قیمت لحاظ میگردد.
برای مثال در شاخص کل قیمت صد درصد سهام فولاد مبارکه یعنی ۱۳۰ میلیارد سهم به عنوان ضریب قیمت فولاد مبارکه لحاظ میگردد در حالی که در شاخص سهام آزاد شناور تنها ۲۵ درصد سهام این شرکت یعنی ۳۲٫۵ شاخص ها میلیارد سهم آن به عنوان ضریب قیمت لحاظ میگردد. یکی از نکات تفسیری حائز اهمیت این هست که هرچه درصد شناوری سهام پذیرفته شده در بازار بورس بیشتر باشد نتیجه این شاخص به تغییرات شاخص کل قیمت نزدیکتر خواهد بود و هر چه درصد شناوری پایینتر باشد به نظر میرسد که نتیجه حاصل از شاخص سهام شناور آزاد واقعیتر باشد.
شاخص ۵۰ شرکت برتر:
سازمان بورس اوراق بهادار هر سه ماه یکبار فهرست ۵۰ شرکت برتر بورس را که بالاترین درجه نقد شوندگی را دارند ارائه مینماید. شاخص ۵۰ شرکت برتر میانگین وزنی این ۵۰ شرکت را ارائه مینماید. بنابراین شیوه محاسبه این شاخص مشابه شاخص کل قیمت است با این تفاوت که تعداد شرکتهای لحاظ شده در این شاخص تنها ۵۰ شرکت است در حالی که در شاخص کل بیش از ۱۰۰ شرکت در آن لحاظ میگردند.
شاخص ۳۰ شرکت بزرگتر:
بزرگی شرکتها در سایت سازمان بورس بر اساس ارزش روز یک شرکت محاسبه میشود. برای محاسبه ارزش روز سهام یک شرکت از رابطه زیر کمک گرفته میشود:
قیمت پایانی سهام × تعداد کل سهام شرکت = ارزش روز یک شرکت
۳۰ شرکت بزرگتر شامل شرکتهایی میشود که در صدر ۳۰ شرکت بزرگ بورس قرار بگیرند و شاخص سی شرکت بزرگتر میانگین وزنی این ۳۰ شرکت را برآورد مینماید و شیوه محاسبه آن مشابه شاخص کل قیمت است. معمولاً در دوران رکود بازار و زمانی که شاخص مسیر مشخصی ندارد با انجام معاملات بلوکی در سهامی که جزو ۳۰ شرکت بزرگتر هستند رقم شاخص را تغییر بااهمیتی میدهند.
کلام آخر:
در بالا به تشریح مهمترین شاخصهای محاسبه شده در سازمان بورس پرداختیم. نکته مهم و حیاتی پیرامون شاخص این هست که با استفاده از تحلیل شاخصها صرفاً میتوان یک دیدگاه کلی از وضعیت جاری بازار کسب کرد و اینکه برای ارزیابی تغییر وضعیت در بازار (برای مثال از رکود به رونق) باید رفتار شاخص را طی چندین روز و یا چندین هفته بررسی کرد تا بتوان به نتیجه قطعی دست یافت.
مؤلف: احمد لحیم گرزاده
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
نام صرافی | تخفیف کارمزد | IP خارج از ایران | لینک ثبت نام |
---|---|---|---|
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
بیت ۲۴ | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
آبان تتر | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از شاخص ها ایران وارد شوید.
مقایسه روشهای تجمیع شاخصها برای ساخت شاخص ترکیبی توسعه منطقهای
اخیراً روشهای مختلف تجمیع شاخصها به طور گستردهای در ساخت شاخص ترکیبی توسعه منطقهای مورد استفاده قرار گرفتهاند. مشکلی که پژوهشگران با آن مواجه بودهاند تعیین کاربرد مناسبتترین روشها بوده است. بنابراین هدف تحقیق حاضر مقایسه روشهای تجمیع ساخت شاخص ترکیبی توسعه منطقهای است. معیارهای زیادی برای مقایسه روشهای تجمیع شاخصها در ساخت شاخص ترکیبی وجود دارد. در شاخص ها این تحقیق، بر مبنای معیار از دست رفتن اطلاعات شاخص اسپیرمن شانون و ضریب همبستگی اسپیرمن و ضریب تغییرات برای مقایسه روشهای بدیل تجمیع در ساخت شاخص ترکیبی مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از معیارها گفته شده، پنج روش مرسوم در ساخت شاخص ترکیبی (میانگین وزنی ساده، تاپسیس، مولفه اصلی اصلاح شده، تاکسونومی و انحراف از مقدار بهینه اصلاح شده) از طریق یک مطالعه تجربی بر مبنای اطلاعات 17 شاخص توسعه اقتصادی در 31 استان ایران ارزیابی و مقایسه شدند. نتایج نشان داد که روشهای مختلف تجمیع شاخصها شاخصهای ترکیبی مختلفی و همچنین رتبهبندی متفاوتی را ایجاد میکنند. با وجود این استانهای تهران، خوزستان، اصفهان و خراسان رضوی در بیشتر روشها عملکرد بهتری در توسعه اقتصادی داشتند. به علاوه استانهای خراسان جنوبی و شمالی، سیستان و بلوچستان، لرستان، اردبیل و چهار محال بختیاری نیز در بیشتر روشها در رتبههای پایین قرار گرفتند. نتایج محاسبه شاخص اسپیرمن-شانون نشان داد که روش تاپسیس کمترین مقدار و روشهای تاکسونومی و انحراف از مقدار بهینه اصلاحی بیشتری مقدار این شاخص را دارا هستند. این موضوع بیانگر این است که روش تاپسیس با توجه به معیار از رفتن اطلاعات مناسبترین روش است. بر عکس دو روش تاکسونومی و انحراف از مقدار بهینه اصلاحی به علت اینکه نتایج آنها منجر به از رفتن اطلاعات زیادی میشود، انتخابهای خوبی نیستند. همچنین نتایج نشان داد که به استثنای روش تاپسیس، سایر روشها همبستگی بالایی با همدیگر دارند که این موضوع بیانگر این است که روشهای مختلف مکمل همدیگر هستند.
کلیدواژهها
- تجمیع شاخصها
- توسعه منطقهای
- روشهای تحلیل چند شاخصه
- شاخصهای توسعه
عنوان مقاله [English]
Comparing aggregating methods for constructing the composite index of regional development
نویسندگان [English]
- B. Tarahomi
- M. Sharifzadeh
- Gh. Abdollahzadeh
  Extended
abstract Introduction A composite indicator refers to an index
derived from some specific individual indicators for measuring the aggregated
performance of a multi-dimensional issue. A major problem for constructing the composite
indicator of development is the determination of an appropriate aggregating
method to combine multi-dimensional development indicators into an overall
index. Therefore, strongly, the usefulness of a composite indicator depends
heavily on the underlying construction scheme. Â Construction on a composite indicator involves
the definition of study scope, selection of شاخص ها underlying variables, data
collection and preprocessing, data weighting and aggregation, and post analysis
of the composite indicator derived, among which data weighting and aggregation
has been an interesting but controversial topic (Esty et al. 2005). At the
stage of data (weighting and) aggregation, there are two major families of
operations research methods, namely data envelopment analysis (DEA) and
multiple criteria decision analysis (MCDA), which have recently received much
attention in composite indicator construction (Zhou and Ang 2008). While there are a large number of alternative
methods for constructing composite indicator,
none could be regarded as a âsuper methodâ
suitable for all cases. As a result, researchers
have developed a large number of criteria, such as theoretical foundation, understandability, ease of use and validity, which are helpful to
analysts for the selection of an
appropriate method for constructing composite indicator. Zhou et al. (2006)
introduced a novel criterion
ââinformation lossââ and developed an objective measure called the
Shannon-Spearman measure (SSM) for comparing aggregation methods in
constructing composite indicator. This research investigates the effectiveness of the Shannon-Spearman
measure (Zhou and Ang, 2009) and compares several popular methods in
constructing composite indicator.  Methodology This research aimed to
compare aggregating methods for constructing the composite index of regional
development. There are many criteria for comparing aggregating methods of composite indicator. Based on the information loss concept this research
was used the Shannon-Spearman measure (SSM), Spearman correlation coefficient
and Coefficient of Variation (CV) to compare alternative aggregation methods in
constructing composite
indicator. Using the proposed measure,
five popular methods in constructing composite indicator (SAW, TOPSIS, revised PCA, Taxonomy and revised
Optimum Deviation) are evaluated and compared through an empirical study based
on information from 17 indicators of economic development for 31 Iranian
provinces. To collect data, census of 20011 and yearbook in different time was
used.  Discussion Since
different sub-indicators are likely to have different measurement units,
normalization is usually done before data aggregation. Weight of individual
indicators exploited from Antropy-Shanon and PCA techniques. The five aggregations methods are applied to
the 31 Iranian provinces based on 17 individual economic indicators. Results demonstrated that different
aggregation methods tend to give different composite indicator and even different ranking orders.
However Tehran, Khozestan, Esfahan and Razavi Khorasan are considered by almost
most the aggregation methods as better performers in economic development.
Moreover North and South Khorasan, Sistan and Baluchestan, Lorestan, Ardabil
and Chaharmahal Bakhtiari are ranked in least position by almost most the
aggregation methods. We shall apply the Shannon-Spearman measure to evaluate
the five alternative methods in constructing composite indicator in a more comprehensive way. Results
of calculated the Shannon-Spearman measure revealed that TOPSIS method has the
smallest value while the Taxonomy and Optimum Deviation method have the largest
the Shannon-Spearman measure value. This indicates that the TOPSIS method is
the most appropriate with regards to the information loss criterion. In
contrast, the Taxonomy and Optimum Deviation method may not be a good choice
because it often results in the maximum loss of information. It is also found
that except TOPSIS, other four methods are highly correlated with each other.
This indicates that different methods are complementary to each other. Based on
information from five composite indicator development level of province were
classified through cluster analysis. The spatial pattern is divided into six
clusters: Tehran (cluster 1-1), Khozestan (cluster 1-2), Esfahan (cluster 2-1)
and other province (cluster 2-2). Recent cluster include two sub-clusters sub-cluster
(2-2-1) contain 10 provinces and sub-cluster (2-2-2) contain 18 provinces which
were in low development level. These results indicate that the gap between the
economic development of provinces and has been emphasized in several studies. Conclusion In
recent years, different methods have been widely explored in constructing composite
indicators. A problem faced by researchers is to determine the most suitable
method to apply. Zhou et al. (2006) developed an empirical criterion called the
Shannon-Spearman measure for comparing alternative aggregation methods in
constructing composite indicators based on the concept of information loss.
This paper applies the Shannon-Spearman measure, spearman correlation
coefficient and coefficient of variation (CV) to assess the effectiveness of
the different method of constructing composite indicators in practice. Results demonstrates
that the Shannon-Spearman measure could be an effective measure for comparing
aggregation methods in constructing of composite indicators. The case studies presented show that the TOPSIS
method is the most appropriate with regards to the information loss criterion.
In contrast, the Taxonomy and revised Optimum Deviation method may not be a
good choice because it often results in the maximum loss of information. It is
also found that the different methods are complementary to each other. Â Some
recommendations are provided include: Decentralization policy and make more
attention to less developed province such Sistan and Baluchestan, Lorestan, Ardabil, Chaharmahal
Bakhtiari, South Khorasn and North Khorasan. Appling Shannon-Spearman measure in different
indicator and for other composite indicators methods in the future research
should be considered. The application
of quantitative methods more cautious should be considered and fitted with the regional
facts. Future
research is needed especially its sensitivity should be evaluated when the numbers
of compared units are changing. Â Moreover
it should be noted that different ranking caused from nature of individual
indicator, weighing method, normalization and aggregating methods. The results
of each method is complementary to other methods and simultaneously use and
compare them often a better guide for the assessment of regional development. As
well as other aspects of development through the use of socio-economic indicators
and measures proposed in this research is recommended in future works. Finally, this research is not able to judge
which method is the most appropriate since these results are obtained based on
a specific decision matrix. Key
words: Aggregating of
indicator, regional development, multi attribute decision making, indicators of
developmentÂ
شاخص ها و فرآیندها
برای رتبه بندی دانشگاه ها از 5 معیار کلی پژوهشی، آموزشی، وجهه بین المللی، امکانات و فعالیت های اجتماعی- اقتصادی استفاده می شود. این معیارها دارای شاخص هایی برای خود می باشند که هر یک از آنها دارای ارزش و وزن مخصوص به خود بوده که در نهایت با محاسبه آنها از اطلاعات خام دریافت شده از دانشگاه ها و اعمال وزن ها و محاسبه مجموع آنها طبق فرمولهایی، وضعیت دانشگاه ها از نظر رتبه بندی معلوم می گردد. در ادامه، ابتدای جدول نمای کلی معیارها و شاخص ها ارایه شده و سپس هر یک از آنها به طور جداگانه و با جزییات بیشتر تشریح می گردند.
معیار
شاخص
وزن
پژوهشی
نرخ رشد کیفیت پژوهشی
نرخ رشد کارایی پژوهشی
آموزشی
اعضای هیات علمی دارای جایزه
اساتید پر استناد (Highly cited researchers)
نسبت اعضای هیات علمی دارای مدرک Ph.D. به کل اعضای هیات علمی
فارغ التحصیلانی که جایزه گرفته اند
فارغ التحصیلان پر استناد
نسبت اعضای هیات علمی به دانشجو
نسبت دانشجویان تحصیلات تکمیلی به کل دانشجویان
نرخ رشد دانشجویان تحصیلات تکمیلی
دانشجویان دارای جایزه در المپیادهای بین المللی
ادامه جدول
معیار
شاخص
وزن
وجهه بین المللی
نسبت اعضای هیات علمی بین المللی به کل اعضای هیات علمی
نسبت دانشجویان بین المللی به کل دانشجویان
نسبت اعضای هیات علمی دارای مدرک Ph.D. خارجی به کل اعضای هیات علمی دارای مدرک Ph.D.
کنفرانسهای بین المللی
همکاریهای بین المللی
تعداد برنامههای کاربردی
تسهیلات(امکانات)
سرانه تعداد عناوین کتاب به ازای هر دانشجو
تعداد مجلات / نشریات دوره ای (چاپی یا الکترونیکی)
تعداد موسسات / مراکز تحقیقاتی دانشگاه
فعالیت های اجتماعی-اقتصادی
درآمد قراردادها و مشاوره ها
دوره های بازآموزی
برنامه های کارآفرینی و ارتباط با صنعت
تعداد مراکز رشد و شرکتهای spin-off
نحوه محاسبه رتبه هر دانشگاه
جدول شاخصها که از طرف OIC برای رتبه بندی دانشگاهها درنظرگرفته شده به همراه وزن متناظر هریک را معرفی می کند.هدف این نکات فنی توضیح چگونگی محاسبه امتیاز هر یک از شاخصهای فوق وامتیاز نهایی بصورت عددی می باشد. امتیاز نهایی برای هر دانشگاه عبارتست از: مجموع امتیازات بدست آمده برای شاخص ها.
فرمول (1) (وزن شاخص) X ( امتیاز شاخص)∑ = امتیاز نهایی
امتیاز همه شاخصها به جز، A4 ، A5 و B8 همیشه عددی مثبت است و از طریق فرمول زیر محاسبه می شود:
فرمول (2) بیشترین مقدار شاخص / مقدار شاخص X 100 = امتیاز شاخص
امتیاز شاخصهای A4 ، A5 و B8 که نرخ رشد را محاسبه می کنند، ممکن است مقداری مثبت یا منفی باشد.
اگر بیشترین مقدار شاخص مثبت باشد، کماکان از فرمول 2 استفاده خواهد شد(در صورتی که حداقل یک دانشگاه نرخ رشد مثبت داشته باشد)، در غیر اینصورت (اگر همه دانشگاهها رشد منفی داشته باشند) باید از فرمول 2 استفاده شود که مقداری منفی تولید می کند:
فرمول ( 2) کمترین مقدار شاخص / مقدار شاخص X 100- = امتیاز شاخص
شرح معیارها
نکات عمومی
I - طبق استانداردهای بین المللی، تنها مجلات دسته بندی شده توسط موسسه اطلاعات علمی ( ISI ) و مجلد توسط Science Citation Index (SCI) و Social Sciences Citation Index (SSCI) در شمارش مجلات چاپ و استناد شده، مورد استفاده قرار می گیرند.
برای هر مقاله چاپ شده، موسسه اعتبارات زیر را دریافت می دارد:
- برای شمارشگر نشریات: اعتباری معادل سهم آن مقاله
- برای شمارشگر استنادها: اعتباری معادل سهم مقاله برای هر استناد
سهم موسسه برای مقالاتی که بیش از یک مولف دارند، معادل نسبت تعداد مولفین وابسته به موسسه به تعداد کل مولفین می باشد.
مثال: اگر مقالهای توسط 3 مولف تالیف و چاپ شود، 2 نفر از مولفین وابسته به موسسه موردنظر باشند، و اگر این مقاله 7 بار مورد استناد قرار بگیرد، در اینصورت موسسه مذکور برای این مقاله اعتباری معادل 3/2 برای انتشار و اعتباری معادل 3/14= 3/2 x 7 برای استنادات دریافت می دارد.
II - عضو هیات علمی کسی است که در موسسه موردنظر، فعالیت آموزشی یا پژوهشی داشته، بصورت تمام وقت، پاره وقت یا قراردادی (پایه قرارداد بیش از یک نیمسال) در موسسه مشغول فعالیت باشد. امتیاز هرترم برای یک استاد 2/1 است.
III - در همه موارد زیر، منظور از RKY سال رتبه بندی است. (برای امسال 2007 است)
معیارهای پژوهشی
شاخص های مربوط به این معیار، میزان موفقیت دانشگاه در " تولید دانش" را ارزیابی می کند؛ اولین ماموریت از دو ماموریت مهم دانشگاه.
به دلیل نوسان تولیدات پژوهشی از سالی به سال دیگر، جهت تعدیل این نوسانات، برای محاسبه شاخصهای A1 تا A6 دوره های 3 ساله درنظر گرفته می شود.
اندازه گیری مقدار شاخص A1 :
کیفیت پژوهشی
هدف این شاخص، ارزیابی کیفیت پژوهش های انجام شده در مقایسه با میانگین کیفیت تحقیقات در جهان می باشد.
در سطح بین المللی پذیرفته شده است که کیفیت یک مقاله منتشر شده از طریق تعداد ارجاعات و استنادات آن قابل ارزیابی است.
جهت تعیین این شاخص، به طور معمول یکی از سه شاخص زیر درنظرگرفته می شود: شاخص ارجاعات 3 ساله، شاخص ارجاعات 5 ساله و شاخص ارجاعات 10 ساله.
در اینجا شاخص ارجاعات 5 ساله را در نظر گرفته شده است. بنابراین، برای هر سال رتبه بندی RkY (2007) باید کیفیت پژوهشهای انجام شده در دوره های 3 ساله از RkY-3 تا RkY-5 (2004-2002) ارزیابی شود.
بواسطه فرمول (2)، نیازی به تقسیم عبارت سمت راست تساوی زیر به مقدار مشابه در سطح جهان نیست. اما این "تصحیح مقیاس"، هنگامی که ما با نرخ رشد کیفیت پژوهشی (A4) سر و کار داریم، ضرورت مییابد.
تعداد ارجاعات رسیده در دوره RkY-1 تا RkY-5 برای مقالات منتشر شده در دوره RkY-3 تا RkY-5
تعداد مقالات منتشر شده در دوره
مثال: برای رتبه بندی سال 2007، فرمول (3) به صورت زیر خواهد بود:
مقدار شاخص A1 برای سال 2007
تعداد ارجاعات رسیده در دوره 2002 تا 2006 برای مقالات منتشر شده در سال 2002 تا 2004
تعداد مقالات منتشر شده در سال 2002 تا 2004
اندازه گیری مقدار شاخص A2 :
کارایی پژوهشی
هدف این شاخص، اندازه گیری کارآیی پژوهشی اعضای هیات علمی در دوره معین است.
تعداد مقالات منتشر شده دوره RkY-1 تا RkY-3
میانگین تعداد اعضای هیات علمی در سال تحصیلی RkY-1/RkY-2 تا RkY-3/RkY-4
مثال: برای رتبه بندی سال 2007، فرمول (4) به صورت زیر خواهد بود:
مقدار شاخص A2 برای سال 2007
تعداد مقالات منتشر شده دوره 2004 تا 2006
میانگین تعداد اعضای هیات علمی در سال تحصیلی
2004 / 2003 تا 2006 / 2005
اندازه گیری مقدار شاخص A3 :
حجم پژوهش
هدف این شاخص اندازه گیری حجم تولیدات پژوهشی اعضای هیات علمی است. مشابه شاخص A2 ، ما باید دوره های 3 ساله را درنظر بگیریم.
تعداد مقالات منتشر شده در دوره RkY-1 تا RkY-3
اندازه گیری مقدار شاخص A4 :
نرخ رشد کیفیت پژوهشی
این شاخص میزان پیشرفت در آنچه مربوط به کیفیت تحقیقات انجام شده در سالهای اخیر است را اندازه گیری می کند.محاسبه این شاخص از بقیه شاخص ها سخت تر است و ممکن است با بیش از یک روش محاسبه شود.
باتوجه به بحثهای فنی، باید از یکی از فرمولهای زیر (به ترتیب ارائه شده) استفاده شود. در اولویت اول باید فرمول (6a) مورد استفاده قرارگیرد، درغیر اینصورت فرمول (6b) و در نهایت فرمول (6c) مورد استفاده قرارگیرد.ترتیب اولویت فوق جهت اندازه گیری هرچه دقیقتر پیشرفت میانگین کیفیت تولیدات پژوهشی اعضای هیات علمی موسسه انتخاب شده است.
برای استنتاج میانگین کیفیت پژوهشهای جهانی (در محدوده OIC )، باید یک فاکتور مقیاسگذاری که در فرمول 3 حذف شده بود ایجاد شود. اینجا هم، باید ترجیحا بسته به مواجهه با مشکلات فنی، ابتدا فاکتور مقایس گذاری جهانی و در اولویت دوم فاکتور مقیاس گذاری در محدوده OIC استفاده شود.
مقدار شاخص A4 (انتخاب اول)
تعداد ارجاعات مورد انتظار برای مقالات منتشرشده توسط اعضای هیات علمی موسسه در دوره RkY-1 تا RkY-3
فرمول (6a)
تعداد ارجاعات مورد انتظار برای مقالات منتشرشده در سطح جهان (محدوده OIC )در دوره RkY-1 تا RkY-3
تعداد ارجاعات مورد انتظار برای مقالات منتشرشده توسط اعضای هیات علمی موسسه در دوره RkY-4 تا RkY-6
تعداد ارجاعات مورد انتظار برای مقالات منتشرشده در سطح جهان (محدوده OIC )در دوره RkY-4 تا RkY-6
برای هر نشریه، تعداد ارجاعات مورد انتظار برای دادن اعتبار به موسسه موردنظر، از فرمول زیر محاسبه می شود:
ارجاعات مورد انتظار == (سهم موسسه از نشریه) x (امتیاز مجله( Journal Impact Factor ))
در صورت مواجه با مشکل در محاسبه شاخص A4 از فرمول (6a) ، از فرمول (6b) استفاده می شود.
مقدار شاخص A4 (انتخاب دوم)
تعداد ارجاعات رسیده در دوره RkY-1 تا RkY-5 به مقالات منتشر شده توسط اعضای هیات علمی موسسه در دوره RkY-3 تا RkY-5
فرمول (6b)
تعداد مقالات منتشر شده توسط اعضای هیات علمی موسسه در دوره RkY-3 تا RkY-5
تعداد ارجاعات رسیده در دوره RkY-1 تا RkY-5 به مقالات منتشر شده در سطح جهان (محدوده OIC ) در دوره RkY-3 تا RkY-5
تعداد مقالات منتشر شده در سطح جهان (محدوده OIC ) در دوره RkY-3 تا RkY-5
تعداد ارجاعات رسیده در RkY-6 تا RkY-10 به مقالات منتشر شده توسط اعضای هیات علمی موسسه در دوره RkY-8 تا RkY-10
تعداد مقالات منتشر شده توسط اعضای هیات علمی موسسه در دوره RkY-8 تا RkY-10
تعداد ارجاعات رسیده در دوره RkY-6 تا RkY-10 به مقالات منتشر شده در سطح جهان (محدوده OIC ) در دوره RkY-8 تا RkY-10
تعداد مقالات منتشر شده در سطح جهان (محدوده OIC ) در دوره RkY-8 تا RkY-10
در صورت مواجه با مشکل در محاسبه شاخص A4 از فرمول (6b) ، به دلیل نیاز به داده های 10 سال گذشته، از فرمول (6c) استفاده می شود.
مقدار شاخص A4 (انتخاب سوم)
تعداد ارجاعات رسیده در دوره RkY-1 تا RkY-3 به مقالات منتشر شده توسط اعضای هیات علمی موسسه در دوره RkY-2 تا RkY-3
فرمول (6c)
تعداد مقالات منتشر شده توسط اعضای هیات علمی موسسه در دوره RkY-2 تا RkY-3
تعداد ارجاعات رسیده در دوره RkY-1 تا RkY-3 به مقالات منتشر شده در سطح جهان (محدوده OIC ) در دوره RkY-2 تا RkY-3
تعداد مقالات منتشر شده در سطح جهان (محدوده OIC ) در دوره RkY-2 تا RkY-3
تعداد ارجاعات رسیده در دوره RkY-4 تا RkY-6 به مقالات منتشر شده توسط اعضای هیات علمی موسسه در دوره RkY-5 تا RkY-6
تعداد مقالات منتشر شده توسط اعضای هیات علمی موسسه در دوره RkY-5 تا RkY-6
تعداد ارجاعات رسیده در دوره RkY-4 تا RkY-6 به مقالات منتشر شده در سطح جهان (محدوده OIC ) در دوره RkY-5 تا RkY-6
تعداد مقالات منتشر شده در سطح جهان (محدوده OIC ) در دوره RkY-5 تا RkY-6
اندازه گیری مقدار شاخص A5 :
نرخ رشد کارایی پژوهشی
این شاخص میزان پیشرفت کارایی تحقیقات اعضای هیات علمی را در دوره 3 ساله اندازه گیری می کند.
مقدار شاخص A2 در سال RkY
مقدار شاخص A2 در سال RkY-3
تعداد مقالات منتشر شده در دوره RkY-1 تا RkY-3
میانگین تعداد اعضای هیات علمی در سال تحصیلی RkY-1/RkY-2 تا RkY-3/RkY-4
تعداد مقالات منتشر شده در دوره RkY-4 تا RkY-6
میانگین تعداد اعضای هیات علمی در سال تحصیلی RkY-4/RkY-5 تا RkY-6/RkY-7
اندازه گیری مقدار شاخص A6 :
جوایز
در اینجا هم شمارش اعتبار بصورت کسری است. اگر موسسه ای در یک جایزه با موسسات دیگری سهیم باشد، تنهای کسری از اعتبار که سهم موسسه است، برای آن موسسه درنظر گرفته می شود.
تعداد جوایز تصویب شده در دوره RkY-1 تا RkY-3
معیارهای آموزشی
شاخص های مربوط به این معیار، میزان دستیابی دانشگاه ها به "نگهداری و انتشار دانش"، دومین ماموریت از دو هدف مهم دانشگاه را ارزیابی می کند.
اندازه گیری مقدار شاخص B1 :
اعضای هیات علمی دارای جایزه
این شاخص درصد حضور اعضای هیات علمی برجسته را منعکس می کند. برای اینکه یک عضو هیات علمی کنونی / پیشین که برای موسسه اعتباری در حوزه این معیار کسب کند، باید جایزه ای در زمان وابستگی به این موسسه یا قبل از آن، دریافت کرده باشد.
مجموع اعتبارات بدست آمده بوسیله اعضای هیات علمی کنونی / پیشین دارای جایزه
اعتبار بدست آمده برای موسسه توسط اعضای هیات علمی کنونی/پیشین بستگی به مدت زمان سپری شده بعد از ترک موسسه دارد که وزن متناسب هر دوره در جدول زیر آمده است:
وابسته به موسسه در دوره
1.0
وابسته به موسسه در دوره
0.4
وابسته به موسسه در دوره
0.7
وابسته به موسسه در دوره
0.2
جوایزی که در این شاخص در نظر گرفته می شود شامل جوایز بین المللی و جوایز OIC مانند، Nobel prize Fields medals, FAISAL, IDB, IAS, KHARAZMI, RAZI, ISESCO, TWAS و سایر جوایز بینالمللی می باشد.
کمیته OIC در مورد معتبربودن سایر جوایز بین المللی تصمیم گیری خواهدنمود.
اندازه گیری مقدار شاخص B2 :
اعضای هیات علمی پراستناد ( Highly Cited researchers )
این شاخص نیز درصد حضور برجسته اعضای هیات علمی را منعکس می کند. برای اینکه یک عضو هیات علمی کنونی / پیشین که برای موسسه اعتباری در حوزه این معیار کسب کند، باید در زمان وابستگی به این موسسه یا قبل از آن، پراستناد بوده باشد.
از آنجایی که تعداد پژوهشگران پراستناد تابع ISI در کشورهای جهان اسلام خیلی کم است ( در حال حاضر 4 نفر)، تصمیم گرفته شد، یک استاندارد OIC برای پژوهشگران پراستناد درنظرگرفته شود [1]B2 به دو شاخص تبدیل شد: . درنتیجه شاخص
- شاخص B2a که به پژوهشگران پراستناد، طبق استاندارد ISI با وزن 3 از 8، اشاره می کند.
- شاخص B2b که به پژوهشگران پراستناد، طبق استاندارد OIC با وزن 5 از 8، اشاره می کند.
امتیاز هر کدام از شاخص های B2a و B2b بطور جداگانه مطابق فرمول 2 محاسبه خواهدشد.
احصا شاخص ها و مولفه های ارزیابی وضعیت موجود مدیریت راهبردی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
جمهوری اسلامی ایران بهمثابه یک نظام حکومتی با محوریت مردمسالاری دینی، ایدهآلهایی را در فضای جهانی مطرح نموده و انتظاراتی را برانگیخته است؛ برای مشخص شدن میزان تحقق آنها، شناخت وضعیت موجود از طریق احصاء شاخصهای مناسب و دقیق، الزامی میباشد. بدینمنظور پژوهش حاضر با هدف تبیین و احصاء شاخصها ومولفههای ارزیابی وضعیت موجود مدیریت راهبردی فرهنگی به رشته تحریر درآمده است. پژوهش حاضردر حوزة مبانی، توسعهای و در حوزة شاخصها، کاربردی است. با توجه به وجود هر دو نوع دادههای کمّی و کیفی، روش این پژوهش کمّی و کیفی میباشد. ابزارگردآوری اطلاعات شامل فیشبرداری از اسناد و اطلاعات و مصاحبه و پرسشنامهی محققساخته بوده و جهت تحلیل دادهها از روش کیو استفاده شده است. بر اساس اطلاعات بهدستآمده، از بین 100 شاخص شناسایی شده و با اخذ نظرات خبرگان 47 شاخص احصاء و از این تعداد، 21 شاخص مورد تایید نهایی و سنجش قرار گرفت وسپس برمبنای روش استقرا، شاخصهای همسو در یک دسته مولفه قرار داده شدند
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Indicators and Components Assessment of the Present Status of Cultural Strategic Management of the Islamic Republic of Iran
نویسندگان [English]
- Ahmad Salmani 1
- Ehsan Allah Hojjati 2
- Mohammad Reza Rezaeei 3
1 Member of the faculty of the university and the Institute of National Defense and Strategic Research
2 Ph.D. Student of Strategic Cultural Management at University and National Defense Research Institute and Strategic Research & Author
3 Ph.D. Student of Strategic Cultural Management at University and Research Institute of National Defense and Strategic Research
status of strategic cultural management. This research is applicable to the nature and characteristics of its objectives and questions in the field of principles, components, is a development research, and in the field of indicators is a practical research. Due to the existence of both quantitative and qualitative data, the method of this research is quantitative and qualitative. The data of this research in the first part was used to analyze the data collected in this study through questionnaires, descriptive statistics and inferential statistics, and descriptive statistics in the formulation of abundance tables, percentage, frequency, mean and deviation of respondents' critical points, and to assess the significance of the ranking of responses provided by respondents from the common tests. Data gathering tools consisted of scanning of documents, information and interviews, and a researcher-made questionnaire. For data analysis, the Qi method was used for quantitative and qualitative data analysis. Based on the obtained data, 100 indicators were identified and, based on the opinions of the experts, 47 indicators were used, and 21 of them were finalized and evaluated. Then, based on the inductive method, the indicators were placed together in one component group. Then, according to research findings and at the end of the research, suggestions for future policymakers and researchers in this field are presented