اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال

اندیکاتور چیست؟ بیان مفهوم و جایگاه آن در تحلیل تکنیکال
اندیکاتور در تحلیل تکنیکال جایگاه ویژه ای دارد. تقریبا همه ی معامله گران و تحلیل گران بازارهای مالی که با دید تکنیکال بازار را بررسی می کنند این ابزار را می شناسند و در روش معاملاتی و استراتژی ترید خود از یک یا بیش از یک اندیکاتور استفاده می کنند.
فهرست عناوین این مطلب
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور نوعی ابزار برای دستیابی به درک بهتر از نمودار قیمت است. این ابزار یک شکل هندسی در کنار نمودار به منظور کمک به تحلیل بهتر برای تریدر فراهم می کنند.
چگونه ایجاد می شود؟
با استفاده از فرمول های ریاضی و اعمال آنها بر روی حجم معاملات و قیمت می توان به اندیکاتورهای مختلف دست یافت.
در کدام نوع تحلیل از آن استفاده می شود؟
در تحلیل تکنیکال می توان علاوه بر بررسی الگوها، اندیکاتورها را نیز تحلیل نمود.
آیا حتماً باید از آن در تحلیل استفاده کرد؟
خیر، هر تریدری یک استراتژی معاملاتی مخصوص به خود دارد. در برخی روش ها مانند پرایس اکشن کمتر به اندیکاتور اهمیت داده می شود.
انواع اندیکاتور
اندیکاتور از نظر همراهی قیمت در دو دسته پیشرو (leading) و دنباله رو (lagging) قرار می گیرند. دنباله روها با تاخیر بیشتری با قیمت در مقایسه با پیشروها سیگنال و علامت را به تحلیلگر می دهند.
از نظر ساختار اندیکاتورها به چهار نوع زیر تقسیم می شوند.
روند(Trend)
روندها در نمودار به سه دسته صعودی یا افزایشی، نزولی یا کاهشی و خنثی تقسیم می شوند. از میان اندیکاتورهای روند می توان به میانگین متحرک (moving average) و شاخص رگرسیون خطی اشاره کرد.
اسیلاتور(Osilator)
هدف اصلی یک اسیلاتور نشان دادن هیجان بازار و قدرت خریداران و فروشندگان می باشد. اسیلاتورها در محدوده معینی نوسان می کنند. از میان اسیلاتورها می توان به اسیلاتور MACD اشاره کرد که حول خط مرکزی صفر نوسان می کند و یک اسیلاتور مناسب برای یافتن سوئینگ های ماژور است.
برخی دیگر از اسیلاتورها برای نشان دادن نواحی اشباع خرید و فروش می باشند. با ورود خطوط یک اسیلاتور در ناحیه اشباع خرید ضعف خریداران و افزایش قدرت فروشندگان نشان داده می شود. اسیلاتور RSI یا استوکاستیک (stochastic) نمونه هایی از این دسته از اسیلاتورها می باشند که در یک محدوده معین نوسان می کند.
حجم (Volume)
برخی از اندیکاتورها با نشان دادن تغییرات حجم به تریدر تغییرات قدرت و ضعف خریداران و فروشندگان را نشان می دهند. MFI یکی از این دسته می باشد.
با استفاده از یکی از اندیکاتورهای حجم معامله گر می تواند ریسک معامله خود را کاهش دهد. علت آن هم اینست که تحلیل حجم معاملات به تشخیص قدرت و ضعف و جهت روند کمک می کند. معمولا در نقاط برگشت روند، حجم معامله به طور ناگهانی زیاد می شود. همچنین در صورتی که روند صعودی یا نزولی در بازار حاکم است و با حرکت قیمت در آن روند حجم معاملات هم افزایش می یابد، نشان از استحکام روند می دهد. در صورتیکه با حرکت قیمت در جهت روند حاضر حجم معاملات رو به کاهش باشد قدرت در جهت روند رو به کاهش است.
بیل ویلیامز(Bill Wiliams)
بیل ویلیامز در حقیقت یک روش معاملاتی می باشد. آقای بیل ویلیامز به منظور فهم ساختار بازار و تحلیل صحیح مراحل تحلیلی زیر را پیشنهاد داد:
- مرحلۀ فاصله (فراکتال)
- مرحلۀ انرژی (نیروی محرک)
- مرحلۀ قدرت (افزایش/کاهش شتاب)
- ترکیب مرحلۀ قدرت و مرحلۀ استقامت (منطقه)
- خط موازنه
در روش بیل ویلیامز برای تجزیه و تحلیل نمودار از اندیکاتورهای فراکتال بیل ویلیامز، الیگیتور بیل ویلیامز(Alligator) ، بیل ویلیامز AO (Awesome Oscillator) ، AC بیل ویلیامز(Accelerator Oscillator) استفاده می شود.
پیام های اندیکاتور
با اندیکاتورها می توان به اطلاعاتی دست یافت که به تحلیل بهتر و درک صحیح تر نمودار قیمت کمک می کند. همانطور که بیان شد این اطلاعات با انجام چند محاسبه ریاضی از نمودار قیمت بدست می آید. نوع روند، شتاب قیمت، نواحی اشباع و … از این دست اطلاعات هستند.
محاسبات ریاضی بر روی حجم معاملات و قیمت گذشته بازار صورت می گیرد تا به تریدر پیامهایی را گوشزد کند. پیام می تواند نوعی از هشدار باشد به این معنی که روند فعلی رو به اتمام است و به زودی تغییر روند ایجاد می گردد. پیام می تواند به این صورت باشد که قیمت مناسب برای ورود را به تریدر بدهد. به عنوان مثال عده ای ورود خود به معامله را برپایه کراس دو خط اسیلاتور DT صورت می دهند. پیام می تواند به عنوان یک تایید بر تحلیل درست نمودار قیمت باشد. به عنوان مثال برخی از اندیکاتور MACD به عنوان یک تایید کننده در تشخیص سوئینگ های ماژور استفاده می کنند. ممکن است مثال هایی که استفاده شد برای همه مناسب نباشد اما هدف در اینجا بیان مفهوم اندیکاتور و دسته بندی آنها بر اساس کاربرد است.
اندیکاتورهای معروف
اندیکاتورها بسیار زیاد هستند و هر روز با نامهای جدیدی در این حوزه رو برو می شوید. در ادامه چندین نوع معروف آنها معرفی می گردد.
باند بولینگر
باند بولینگر (Bollinger Bands) شامل یک میانگین متحرک و دو منحنی که در بالا و پایین میانگین متحرک ذکر شده قرار دارند می باشد. در زمانی که قیمت حالت رنج به خود می گیرد و حرکت قیمت در قالب یک روند صعودی یا نزولی نیست، نوار بالایی و پایینی از هم فاصله بیشتری می گیرند. در مواقعی که یک روند نزولی یا صعودی در بازار وجود دارد باند بولینگر باریک می گردد. به طور پیشفرض میانگین متحرک در میان باند در دوره زمانی 20 هست و انحراف معیار نوار بالایی ونوار پایینی 2 می باشد. این اعداد قابل تغییر هستند و بسته به نوع استراتژی تریدر می تواند به مقادیر مورد نیاز تغییر داده شود.
عده ای از باند بولینگر برای اندازه گرفتن نوسان در حرکت قیمت استفاده می کنند. علاوه بر این در تعیین هدف معامله نیز کارایی دارد. مثلاً وقتی در حرکت رو به پایین قیمت باند پایینی می تواند هدف اولیه باشد. همچنین باند بالا و پایین خود یک مقاومت و حمایت محسوب می شوند. قرار گرفتن قیمت در نوار بالایی وجود روند صعودی و قرار گیری قیمت در نوار پایینی وجود روند نزولی را محتمل تر می کند.
ایچیموکو
ایچیموکو یکی از اندیکاتورهای بسیار مهم و پیشرفته است. عده ای از تریدرها خود را ایچیموکو کار می نامند. با ایچیموکو حمایت، مقاومت، روند احتمالی آینده، شتاب حرکتی بازار، حد ضرر و حد سود و … را تعیین می کنند. علاوه بر همه اینها سیگنال ورود خود به معامله را نیز با ایچیموکو بدست می آورند. ایچیموکو دارای دو منحنی است که تشکیل ابر یا کومو را می دهند و سه منحنی دیگر نیز دارد که موقعیت آنها پر از نکات تحلیلی برای تحلیل گر می باشد.
میانگین متحرک
یکی از رایج ترین اندیکاتورها میانگین متحرک (Moving Average) است و در تحلیل تکنیکال بسیار کاربردیست. اندیکاتورهای دیگری چون باند بولینگر نیز بر اساس MA شکل گرفته اند. میانگین متحرک به منظور تشخیص نوع روند و همچنین اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال به عنوان حمایت و مقاومت داینامیک مورد استفاده قرار می گیرد. میانگین متحرک با میانگین گیری از قیمت های گذشته بازار ایجاد می گردد. به همین دلیل به عنوان سیگنال ورود به معامله از نظر عده ای نامناسب به نظر می رسد. اما در استراتژی معامله گری بسیاری از تریدرها ایفای نقش می کند. به خصوص وقتی که در کنار دیگر اندیکاتورها قرار گیرد و همدیگر را در تحلیل تایید کنند.
MACD
MACD یک نوع اسیلاتور است و در میان یک بازه حرکت می کند. برخی از تریدرها از MACD به منظور تشخیص واگرایی با نمودار قیمت بهره می برند. عده ای دیگر برای تشخیص صعودی یا نزولی بودن روند با قرار گیری MACD در ناحیه مثبت و منفی از آن استفاده می کنند. اسیلاتور MACD از گذشته تا به امروز تغییر کرده است و از این رو دو نوع MACD در حال حاضر برای کاربران قابل استفاده است. در نسخه قدیمی تر آن که مکدی کلاسیک نام دارد، اسیلاتور شامل یک هیستوگرام و دو منحنی با رنگ های قرمز و آبی می شود. هنگام کراس یا قطع کردن دو منحنی توسط یکدیگر هیستوگرام صفر می شود و سیگنال ورود به معامله صادر می گردد.
نسخه جدیدتر به جای دو منحنی فقط یک منحنی قرمز که همان خط سیگنال است را دارا می باشد. هیستوگرام در نسخه جدید تغییر کرده و جای خط آبی را گرفته است.
RSI
RSI نوعی اسیلاتور است که در بازه صفر تا صد تغییر می کند. یکی از مهمترین کاربردهای RSI در یافتن واگرایی ها برای پیشبینی تغییر روند و اتمام موج فعلی است. اعداد 30 و 70 برای تشخیص ناحیه اشباع فروش و اشباع خرید در این اسیلاتور در نظر گرفته می شوند. به این معنی که با ورود خط RSI به بالای سطح 70 نمودار قیمت در ناحیه اشباع خرید قرار می گیرد. همینطور با ورود خط به زیر 30 نمودار قیمت در ناحیه اشباع فروش وارد شده است.
جمع بندی
اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال جایگاه ویژه ای دارند. می توان بیان کرد که تقریبا همه تریدرها حداقل یکی از آنها را در استراتژی معامله گری خود به کار می برند. طرفداران روش پرایس اکشن اکثرا از منتقدان آن هستند. اما لنس که یکی از اساتید معروف در این حوزه است از مووینگ اوریج در روش پرایس اکشن استفاده می کند. رابرت ماینر در سبک الیوتی خود از اسیلاتور DT برای یافتن نواحی اشباع و همچنین ورود به معامله بهره می برد.
اسیلاتورها زیر مجموعه ی اندیکاتورها می باشند که در یک پنجره ی دیگر در زیر نمودار قیمت یا نرخ قرار می گیرند. از اسیلاتورها بیشتر برای یافتن واگرایی و همچنین نواحی اشباع خرید و فروش بهره برده می گردد.
انتخاب یک اندیکاتور به استراتژی معاملاتی بستگی دارد و اینکه در یک استراتژی چه اندیکاتورهایی در کنار هم استفاده شود به دانش و تجربه تریدر بازمی گردد.
با نمادبان بیاموزید: اندیکاتور چیست و چه کاربردی در بورس دارد؟
آشنایی با انواع اندیکاتورها در بورس
در مطالب پیشین نمادبان با عنوانهای نوسان گیری در بورس و تکنیکهای تابلوخوانی برای نوسان گیری اشاره کردیم که اندیکاتورها از مهمترین ابزارهای نوسان گیری هستند. در این مطلب به معرفی کامل اندیکاتورها و کاربرد آنها میپردازیم.
منظور از اندیکاتور چیست؟
اندیکاتورها در واقع ابزارهایی هستند که برای تائید و اعتبارسنجی روند سهم استفاده میشوند. این ابزارها با استفاده از محاسبات ریاضی بر روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات بسیار خوبی از جمله شتاب قیمتی، روند حرکتی و سایر معیارهای مهم دربارهی سهم ارائه میکنند. به طور معمول اندیکاتورها برای اندازهگیری شرایط فعلی و همچنین پیشبینی روندهای مالی و اقتصادی به کار گرفته میشوند. اندیکاتورها را میتوان به دو دستهی کلی اندیکاتورهای اقتصادی و اندیکاتورهای تکنیکال تقسیم کرد.
اندیکاتورهای اقتصادی
اندیکاتورهای اقتصادی، متریک و معیارهای آماری هستند که برای اندازهگیری رشد یا کوچک دن یک اقتصاد به صورت کلی یا بخش خاصی از اقتصاد به کار میروند. این اندیکاتورها در ایران با عنوان شاخص اقتصادی شناخته میشوند و از آنها در تحلیل بنیادی استفاده میشود تا به کمک آن پتانسیل سودآوری یک شرکت در آینده ترسیم شود. این نوع اندیکاتورها عموما در نوسانگیری به کار گرفته نمیشوند.
اندیکاتورهای تکنیکال
این اندیکاتور از طریق محاسبات ریاضی که دادههای آن از قیمت و حجم معاملات یک دارایی به دست آمده، محاسبه و روی نمودار ترسیم میشود. هدف از به کاربردن اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، یافتن فرصتهای کسب سود است. یک اندیکاتور میتواند با محاسبات خود نقاطی که احتمال برگشت قیمت یا تغییر روند وجود دارد را مشخص کند. تعداد اندیکاتورها همواره در حال افزایش است. بسیاری از آنها رایگان هستند ولی برخی دیگر توسط ایجاد کنندگان به فروش میرسند. از مهمترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری میتوان به این موارد اشاره کرد:
کاربرد اندیکاتورها در چیست؟
کاربرد کلی اندیکاتورها در سه مورد زیر خلاصه میشود:
۱ . اطلاع از تغییر روند
اندیکاتورها در زمانهای خاص براساس شرایط شکل گرفته روی آنها، قبل از تغییر روند یا همزمان با چرخش روند دربازار، علائم بازگشت روند را نشان میدهند.
۲ . پیشبینی قیمت
یکی از کاربردهای اندیکاتورها، پیش بینی قیمت مناسب برای ورود به معاملات است.
۳. رد یا تایید تحلیلها
اندیکاتورها میتوانند به معاملهگران کمک کنند تا صحت و کذب تحلیلهای انجام شده را مورد بررسی قراردهند. از این رو مهمترین کاربرد اندیکاتورها، گرفتن تایید برای تشخیص درست روند است.
انواع اندیکاتورها از لحاظ نوع حرکت و رفتار
۱ . اندیکاتورهای پیشرو یا Leading Indicators
اندیکاتورهای پیشرو معمولا همراه با نوسانات قیمت، هشدار و پیشبینی را اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال اعلام میکنند. اندیکاتورهای پیشرو در اغلب مواقع، سیگنالهای بیشتری را نسبت به اندیکاتورهای تاخیری ایجاد میکنند. به همین دلیل احتمال خطا در آنها بیشتر است.
۲. اندیکاتورهای تاخیری یا Lagging Indicators
اندیکاتورهای تاخیری با وجود این که سیگنالهای کمتری نسبت به اندیکاتورهای پیشرو ایجاد میکنند، به خاطر اینکه قیمت حرکت اصلی خود را در بازار انجام داده و سپس این اندیکاتورها سیگنال میدهند، معمولا تاخیر آنها باعث از دست رفتن موقعیت مناسب میشود.
انواع اندیکاتورها از نظر مدل محاسبات
اندیکاتورها از نظر نوع نمایش یا مدل محاسبات به سه دستهی زیر تقسیم میشوند:
۱ . اندیکاتورھای روندنما یا دنبال کننده روند (Follower Trend)
این دسته از اندیکاتورها برای شناسایی روند کاربرد داشته و این روند میتواند افزایشی، کاهشی یا خنثی باشد.
شاخص حرکت جهتدار یک نمونه از اندیکاتورهایی است که روند صعودی و نزولی را مشخص میکند. همچنین انواع میانگینهای متحرک، شاخص رگرسیون خطی و شاخص روند قیمت و حجم، نمونههایی از اندیکاتورهای تِرند هستند. از اندیکاتور های روند نما میتوان به Moving Average و باند بولینگر اشاره کرد .
۲ . اندیکاتورھای نوسان نما یا اسیلاتور(Oscillator)
اندیکاتور های نوسان نما می توانند اطلاعاتی از قبیل بهترین نقطه ورود به بازار و بهترین نقطه خروج را در بازارهای رنج و نوسان دار بدهند. اندیکاتورهای نوسان نما در چارت قیمتی بصورت یک پنجره ی جداگانه ای در زیر نمودار قیمت رسم میشوند. این اندیکاتورها از 2 ناحیه با نام های اشباع خرید(Bought Over) و اشباع فروش(Sold Over) تشکیل می شوند و زمانی که قیمت یا اندیکاتور از این ناحیه ها خروج کرد بعنوان صدور سیگنال خرید و صدور سیگنال فروش محسوب می شود. از این نوع اندیکاتور میتوان به موارد زیر اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال اشاره کرد:
- اندیکاتور شاخص قدرت نسبی(RSI)
- اندیکاتور استوکاستیک(Stochastics)
- اندیکاتور مکدی(MACD)
۳ . اندیکاتورھای حجمی (Volume)
این نوع اندیکاتور، تعداد معاملات یا حجم معاملات را در یک رنج قیمتی و در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد. اما در اکثر مواقع معامله گران به دلیل ساده بودن این اندیکاتور استفاده ای از آن نمیکنند.
در حالی که با استفاده از اندیکاتور volume سرمایه اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال گذار می تواند سود خود را افزایش داده و همچنین ریسک معملات خودش را به حداقل برساند. با تجزیه و تحلیل حجم معاملات (volume) امکان اینکه قوی بودن یا ضعیف بودن روند توسط معامله گر تخمین زده بشود، وجود دارد. در نمودار، حجم معاملات دو رنگ (سبز یا قرمز ) که رنگ سبز نشانه افزایش حجم معاملات و رنگ قرمز نمادی از کاهش حجم در معاملات میباشند که معمولا به صورت ستون های عمودی نشان داده می شود .
نمادبان در تمامی مراحل سرمایهگذاری همراه شماست.
پیشنهاد می کنیم بجای عضو شدن در کانالهای تلگرامی، تحلیلگران منتخب را در بخش پیامهای اپلیکیشن نمادبان دنبال کنید تا فقط تحلیلهای مربوط به نمادهای بورسی خودتان را ببینید. همچنین اگر سبدگردان هستید و یا نیاز دارید سبدهای مختلف تشکیل دهید نیز می توانید اپلیکیشن نمادبان را نصب نمایید. شما میتوانید برای یافتن پاسخ سواالات بورسی خود، سایر مقالات نمادبان را بخوانید.
اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها، شاخصهای آماری هستند که برای اندازهگیری شرایط فعلی و همچنین پیشبینی روندهای مالی و اقتصادی مورد استفاده تحلیلگران قرار میگیرند. اندیکاتورها به صورت کلی به دو دسته اندیکاتورهای اقتصادی و اندیکاتورهای تکنیکال تقسیم میشوند.
- اندیکاتورهای اقتصادی «Economic Indicators»
از اندیکاتورهای اقتصادی بیشتر برای اندازهگیری پیشرفت یا پسرفت اقتصادی کشور به صورت کلی و یا در بخشهای مختلف استفاده میشود. به همین منظور تحلیلگران بنیادی از این اندیکاتورها استفاده میکنند تا شرایط فعلی را تحلیل و پتانسیل رشد در آینده را نیز بررسی کنند.
- اندیکاتورهای تکنیکال «Technical Indicators»
از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای پیشبینی تغییرات روند و الگوی قیمت داراییهای مورد نظر مانند طلا، سهام و غیره استفاده میشود. تحلیلگران با استفاده از دادههای قیمت و حجم معاملات، تغییرات را محاسبه و روی نمودار رسم میکنند. اندیکاتورها میتوانند به تحلیلگران در پیشبینی یک روند، تایید آن و یا هشداری مبنی بر معکوس شدن روند کمک کنند.
انواع اندیکاتورهای تکنیکال از لحاظ مدل محاسبه
- اندیکاتورهای روندی: از اندیکاتورهای روندی برای تشخیص وجود روند، جهت حرکت و همچنین قدرت و سرعت آن استفاده میشود. اما این اندیکاتور نقاط مناسب جهت ورود یا اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال خروج را نمایش نمیدهد. مانند اندیکاتور میانگین متحرک، میانگین متحرک جهتدار و باند بولینگر.
- اندیکاتورهای نوساننما «اسیلاتورها»: با استفاده از این اندیکاتورها میتوان بهترین نقاط ورود و یا خروج در بازار نوسانی را به دست آورد. اسیلاتورها از دو محدوده اشباع خرید و فروش تشکیل میشوند و هرگاه قیمت از این ناحیهها خروج کند به عنوان سیگنال خرید یا فروش به حساب میآید. مانند اندیکاتورهای مکدی، استوکاستیک و قدرت نسبی.
- اندیکاتورهای حجمی: زمانی که حجمهای مشکوکی در خرید و فروشها اتفاق بیفتد با استفاده از اندیکاتورهای حجمی قابل شناسایی است. مانند اندیکاتور حجم و شاخص جریان مالی.
در ادامه به رایجترین اندیکاتورهای مورد استفاده تحلیلگران اشاره خواهیم پرداخت.
میانگین متحرک «Moving Average»
میانگین متحرک (MA)، یکی از اندیکاتورهای ساده و در عین حال معروف و مهم در تحلیل تکنیکال است که با حذف نوسانات قیمت، دید بهتری نسبت به متوسط قیمت و روند قیمتی سهم به تحلیلگران ارائه میکند.
یکی از پارامترهای حساس در استفاده از میانگین متحرک، انتخاب بازههای زمانی مختلفی است که در محاسبه میانگین مورد استفاده قرار میگیرد. به عقیده جان مورفی، دو ترکیب رایج هنگام استفاده از دو میانگین متحرک، میانگینهای ۵ و ۲۰ روزه و دیگری ۱۰ و ۵۰ روزه است. برای استفاده از سه میانگین متحرک نیز ترکیبی که عمدتا استفاده میشود ۴،۹ و ۱۸ روزه است.
تحلیلگران با استفاده از این اندیکاتور و محاسبه میانگین قیمت در بازههای زمانی مختلف میتوانند روندهای موجود در بازار و محدوده مناسب برای انجام معاملات را شناسایی کرده و به تحلیل بازار بپردازند.
استراتژیهای میانگین متحرک در میان معاملهگران محبوب هستند و با توجه به قابلیت استفاده در بازههای زمانی مختلف، هم برای سرمایهگذاران بلند مدت و هم برای معاملهگران کوتاه مدت مناسب است.
از میانگین متحرک هم برای دریافت سیگنال و هم تعیین حمایت و مقاومتها میتوان استفاده کرد. استفاده از یک میانگین متحرک به تنهایی کاربرد زیادی ندارد، به همین دلیل تحلیلگران همواره از ترکیب دو یا سه میانگین متحرک استفاده میکنند.
معاملهگران تکنیکال معتقدند وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، نمودار میانگین متحرک میانمدت یا بلند مدت را قطع کرده و بالای آن حرکت کند، میتواند سیگنال خرید باشد و برعکس. همچنین ممکن است میانگین متحرک بلندمدت سهم به عنوان خط حمایت یا مقاومت سهم در نظر گرفته شود.
به طور مثال هنگام استفاده از میانگین ۵ و ۲۰ روزه، سیگنال خرید زمانی صادر میشود که میانگین ۵ روزه، میانگین ۲۰ روزه قیمت را قطع کند و رو به بالا حرکت کند.
اگر میانگین ۵ روزه میانگین ۲۰ روزه را قطع کند و زیر آن حرکت کند، سیگنال فروش سهم را صادر میکند. چرا که نشاندهنده روند نزولی سهم است.
هنگام استفاده از ترکیب ۹،۴ و ۱۸ روزه نیز اگر میانگین ۴روزه بالاتر از میانگین ۹روزه قرار بگیرد و میانگین ۹ روزه نیز از میانگین ۱۸ روزه بالاتر رفته باشد، نشان دهنده روند افزایشی سهم و سیگنال احتمالی خرید است. برای روند نزولی نیز برعکس این حالت اتفاق میافتد.
نکته مهم: انتخاب بازههای زمانی کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت بستگی به انتخاب و استراتژی معاملهگر دارد و بازه زمانی استانداردی وجود ندارد. ممکن است بازه یک ماهه برای یکی کوتاهمدت باشد و برای دیگری میانمدت و حتی بلندمدت.
انواع میانگین متحرک
میانگین متحرک ساده «SMA»: که متداولترین نوع میانگین بین تحلیلگران تکنیکال است. میانگین متحرک ساده در محاسبات، ارزش و وزن یکسانی به قیمت سهم در روزهای مختلف میدهد . مثلا در میانگین متحرک ۱۰ روزه، قیمت پایانی روز آخر با قیمت پایانی ۱۰ روز پیش سهم اهمیت یکسانی دارد.
میانگین متحرک نمایی «EMA»: برخلاف میانگین متحرک ساده، میانگین متحرک نمایی وزن و ارزش بیشتری به اطلاعات جدیدتر میدهد و قیمتهای قدیمیتر وزن کمتری دارند. همچنین تحلیلگران میتوانند با تغییر ضرایب، وزن بیشتر و یا کمتری را به قیمتهای جدید بدهند.
میانگین متحرک نمایی سریعتر از میانگین متحرک ساده به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد. اما چیزی که در هر دوی آنها مشترک است این است که وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، نمودار میانگین متحرک میانمدت یا بلند مدت را قطع کرده و بالای آن حرکت کند، میتواند سیگنال خرید باشد و برعکس. این روش استراتژی اصلی معامله بر اساس میانگین متحرک است.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص تکانه یا مومنتوم است که بزرگی تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در یک سهم یا دارایی، اندازه گیری میکند. RSI به صورت یک نمودار خطی نمایش داده میشود که بین دو مقدار ۰ و ۱۰۰ نوسان میکند. این شاخص اولین بار توسط ولز وایلدر در سال ۱۹۸۷ در کتابش به نام «مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال» مطرح شد.
تفسیر و استفاده سنتی از RSI به این صورت است که مقادیر بالاتر از ۷۰ نشان دهنده اشباع خرید یک سهم است و احتمال معکوس شدن روند یا پولبک در نمودار قیمت زیاد است. RSI کمتر از ۳۰ نیز نشان دهنده اشباع فروش سهم است و احتمال افزایش قیمت در سهم وجود دارد.
فرمول محاسبه RSI:
RSI = 100 – (100/1+RS)
RS = Average Gain / Average Loss
برای محاسبه RSI ابتدا متوسط سود طی دوره را بر متوسط زیان طی دوره تقسیم میکنیم و حاصل را در فرمول RSI به جای RS قرار میدهیم.
معمولا دوره مورد نظر را ۱۴ روز در نظر میگیرند. وقتی مقدار RSI بالاتر از ۵۰ باشد، نشاندهنده این است که در ۱۴ روز گذشته تقاضا از عرضه بیشتر بوده و متوسط سودی که از تغییر قیمت بدست آمده از متوسط زیان بیشتر بوده است و همانطور که در بالا اشاره شد مقادیر بالای ۷۰ را اشباع خرید تعبیر میکنند.
همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD)
همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD) یک شاخص بسیار محبوب است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد. MACD میتواند برای شناسایی جنبههای کلی روند یک سهم استفاده شود. MACD در واقع ترکیبی از دو نوع شاخص مختلف است. در ابتدا، MACD از دو میانگین متحرک با طولهای مختلف استفاده میکند (که اندیکاتورهای تاخیر هستند) و جهت و مدت روند را مشخص میکنند. سپس، MACD اختلاف بین مقادیر این دو میانگین متحرک (MACD Line) و میانگین متحرک نمایی EMA آن را (خط سیگنال) به صورت یک هیستوگرام که بالا و پایین صفر نوسان می کند، رسم میکند. هیستوگرام به عنوان نشانه خوبی از حرکت سهم استفاده می شود.
محاسبه خطوط MACD به صورت زیر است:
MACD Line: (12-day EMA – 26-day EMA)
Signal Line: 9-day EMA of MACD Line
MACD Histogram: MACD Line – Signal Line
تفسیر کلی MACD این است که وقتی MACD مثبت است و مقدار هیستوگرام در حال افزایش است، احتمال حرکت صعودی بیشتر است. هنگامی که MACD منفی است و مقدار هیستوگرام در حال کاهش است، آنگاه احتمال حرکت نزولی بیشتر است.
شاخص MACD معمولاً برای شناسایی سه نوع سیگنال اساسی مناسب است. عبور از خط سیگنال، عبور از خط صفر و واگرایی.
- عبور از خط سیگنال: اگر MACD بالای خط سیگنال باشد نشاندهنده حرکت صعودی و اگر زیر خط سیگنال باشد نشان دهنده حرکت نزولی قیمت است. به همین خاطر در نقاط برخورد اگر از پایین خط سیگنال را قطع کرده باشد به عنوان سیگنال خرید و اگر از بالا قطع کرده باشد به عنوان سیگنال فروش در نظر گرفته میشود.
- عبور از خط صفر: وقتی نمودار MACD از صفر عبور کرده و مثبت میشود نشانه حرکت صعودی سهم و وقتی از صفر عبور میکند و منفی میشود به عنوان نشانه حرکت نزولی در نظر گرفته میشود.
- واگرایی: سومین سیگنال MACD از واگرایی آن با نمودار قیمت بدست میآید. به این ترتیب که اگر قیمت کف جدیدی پایینتر از کف قبلی داشته باشد ولی کف جدید MACD از قبلی بالاتر باشد نشانه حرکت صعودی است. و اگر قیمت سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی بزند اما MACD سقف جدیدی پایینتر از قبلی تشکیل دهد نشان دهنده روند نزولی است.
استوکاستیک (نوسانگر تصادفی)
اسیلاتور استوکاستیک یا همان نوسانگر تصادفی، ابزاری است که نخستین بار توسط دکتر جورج لین در سال ۱۹۵۰ عنوان شد اما همچنان به عنوان یکی از ابزارهای پر کاربرد در تحلیل تکنیکال مورد استفاده تحلیلگران قرار میگیرد. نوسانگر تصادفی (استوکاستیک) یک اندیکاتور مومنتوم است که با استفاده از دادههایی مانند سرعت و جهت حرکت قیمت، وضعیت آخرین قیمت سهم یعنی قیمت بسته شدن را نسبت به بالاترین قیمت و پایینترین قیمت سهم در بازههای زمانی مختلف نشان میدهد.
دکتر لین معتقد بود که اسیلاتور استوکاستیک با بررسی میزان خرید و فروش میتواند به خوبی نقاط برگشتی ریزموجهای درون یک موج بزرگ را شناسایی کند.
محدوده نوسانی این نوسانگر تصادفی، بین ۰ تا ۱۰۰ است. البته نقاط اشباع خرید و اشباع فروش در این نوسانگر به شدت حائز اهمیت است چرا که سیگنال خرید و فروش سهم را برای تحلیلگران صادر میکند. به همین خاطر محدوده ۲۰ تا ۸۰ به عنوان ناحیه تعادلی و محدوده اشباع خرید و فروش معروف شده است. به این ترتیب که هرگاه نمودارهای استوکاستیک به خط ۲۰ رسیدند، به این معنی است که بازار دچار اشباع فروش (فروش افراطی) شده است و هرگاه به خط ۸۰ رسید، به این معنی است که بازار دچار اشباع خرید (خرید افراطی) شده است.
سرمایهگذاران با استفاده از اسیلاتور استوکاستیک هنگام مشاهده علائم اشباع فروش انتظار روند صعودی قیمت را در آینده نزدیک دارند و به همین خاطر اقدام به خرید سهم میکنند. و در مقابل هنگام مشاهده علائم اشباع خرید، انتظار روند نزولی قیمت را داشته و اقدام به فروش سهم مینمایند.
خط K% و D% در اسیلاتور استوکاستیک و نحوه محاسبه آنها
خط k% و خط D% جزء نشانگرهای استوکاستیک هستند. خط K به نشانگر تصادفی سریع معروف است که در نمودار به صورت خط صاف نمایش داده میشود و خط D% نیز به نشانگر تصادفی کند یا آهسته، که برابر است با میانگین متحرک K% در طول سه بازه زمانی و به صورت خط نقطهچینی است که در کنار خط K% کشیده شده است.
K% = (C – L14)/(H14 – L14) × ۱۰۰
c: قیمت بسته شدن سهم
L14 : پایین ترین قیمت بسته شدن طی بازه زمانی ۱۴ روز اخیر. ( این مقدار بستگی به تحلیلگر دارد ، که می تواند بازه زمانی روزانه ، هفتگی و ماهانه را انتخاب کند. )
H14 : بالاترین قیمت بسته شدن سهم در بازه زمانی ۱۴ روز اخیر ( این مقدار بستگی به تحلیلگر دارد ، که می تواند بازه زمانی روزانه ، هفتگی و ماهانه را انتخاب کند. )
فرمول دوم: D٪ میانگین متحرک سه روزه K٪ است.
زمانیکه خط K% یعنی خطوط صاف، خط D% یعنی خطوط نقطهچین را به سمت بالا قطع کند،سیگنال خرید سهم شناخته میشود و در حالت برعکس اگر به سمت پایین قطع کند سیگنال فروش در نظر گرفته میشود.
باندهای بولینگر
نام این اندیکاتور از طراح آن جان بولینگر گرفته شده است. در این روش، دو باند بالا و پایین میانگین متحرک رسم میشوند. این باندها با انحراف معیار مشخصی در دو طرف میانگین متحرک قرار میگیرند. این انحراف معیار، نشاندهنده پراکندگی قیمتها نسبت به متوسط قیمت «میانگین متحرک» است.
با استفاده از انحراف معیارهای درست در این اندیکاتور، می توان گفت ۹۵٪ قیمتهایی که یک سهم میتواند در آن نوسان کند در بین این دو باند قرار دارد.
هنگامی که قیمتها به اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال باندهای بالایی خود برسند، تحلیلگران انتظار افزایش روند صعودی سهم را دارند و برعکس. زمانی که قیمتها باندهای پایینی را لمس کنند انتظار فروشهای افراطی و روند نزولی سهم را دارند.
تعیین اهداف قیمتی با باند بولینگر
تحلیلگران عموما از باندهای بالا و پایین به عنوان اهداف قیمتی استفاده میکنند. اگر قیمتها از باند پایینی فاصله بگیرند، و میانگین متحرک سهم را رو به بالا قطع کنند، سیگنال شروع روند صعودی است و فاصله تا باند بالایی به عنوان هدف قیمتی در نظر گرفته میشود. اگر قیمتها بین میانگین متحرک و باند بالایی در نوسان باشند، نشان از قدرتمند بودن روند صعودی سهم است.
برعکس این حالت برای روند نزولی است. اگر قیمتها از باند بالایی فاصله بگیرند، و میانگین متحرک سهم را رو به پایین قطع کنند، سیگنال شروع روند نزولی است و فاصله تا باند پایینی به عنوان هدف قیمتی در نظر گرفته میشود.
تغییرات پهنای باند
باندهای بولینگر بر اساس تغییرات میانگین متحرک باز یا بسته میشوند. زمانی که تغییرات قیمت شدت میگیرد و نوسانات شدید است، فاصله دو باند افزایش مییابد و برعکس.
اکثر تحلیلگران معتقدند اگر باندهای بولینگر به صورت غیرمعمولی از هم باز شوند، به این معنی است که روند قبلی احتمالا به زودی تمام میشود. همچنین اگر باندها خیلی به هم نزدیک شوند به این معناست که بازار آماده شروع روند جدید است.
نکته: نوع دیگری از استراتژی خرید و فروش بر اساس بولینگر باند وجود دارد که بر اساس نظریه بازگشت به میانگین ساخته شده است. وقتی قیمت نزدیک باند پایین و زیر آن در نوسان است تحلیلگرانی که به نظریه بازگشت اعتقاد دارند از آن به عنوان موقعیت خرید استفاده میکنند چون معتقدند قیمت به سمت میانگین برمیگردد. عکس این حالت نیز برای موقعیت فروش در نظر گرفته میشود.
تعیین پارامترهای بهینه برای بولینگر باند نیز معمولا به صورت تجربی صورت میگیرد. البته از طریق بک تست روی دادههای قیمت گذشته نیز میتوان پارامترهای بهینه را تعیین نمود.
«نماد من» بـه تازگی زیرساخت بهینهسازی پارامترها را برای بازار سهام ایران و ارز دیجیتال پیادهسازی کرده است. به این ترتیب هر روز تحلیل چند سهم و رمز ارز، بر مبنای استراتژی بهینه معاملات هر یک از اندیکاتورها در وباپلیکیشن «نماد من» قرار میگیرد و استراتژیهای دیگر نیز در حال توسعه است.
هر یک از کاربران با ارتقا حساب خود میتوانند به این تحلیلها در اپلیکیشن دسترسی داشته باشند.
اسیلاتور در تحلیل تکنیکال چیست؟
یک اسیلاتور (Oscillator) ابزار تحلیل تکنیکالی است که باندهای بالایی و پایینی بین دو حد نهایی مقادیر قیمتی میسازد و این ابزارها سپس یک اندیکاتور روند (trend indicator) میسازد که با توجه به این باندها، نوسان میکنند. معاملهگران از اندیکاتور روند برای کشف شرایط خرید افراطی و فروش افراطی کوتاهمدت در بازار استفاده میکنند. زمانی که اسیلاتور به محدوده فوقانی خود نزدیک میشود، تحلیل تکنیکال نشان میدهد که دارایی مدنظر در وضعیت افراط خرید (overbought) قرارگرفته است و زمانی که اسیلاتور به محدوده پایینی خود برسد، تحلیلگران تکنیکال آن دارایی را در وضعیت افراط فروش (oversold) قرار میدهند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل تکنیکال میتوانید از مطلب آموزشی «تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- اسیلاتورها، اندیکاتورهای شتاب قیمتی هستند که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند. در نظر داشته باشید که نوسان این اندیکاتور در بین باند بالایی و باند پایینی محصورشده است.
- زمانی که اسیلاتور به باندهای بالایی و یا پایینی خود میرسد، سیگنال افراط خرید و یا افراط فروش در بازار را برای معاملهگران صادر میکند.
- از اسیلاتورها معمولاً در کنار اندیکاتورهایی مانند میانگینهای متحرک استفاده میشود تا برای شکستهای قیمتی و یا بازگشت روند سیگنال صادر کنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک میتوانید از مطلب آموزشی «میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
اسیلاتورها چگونه کار میکنند؟
اسیلاتورها معمولاً در کنار دیگر اندیکاتورهای تکنیکالی برای تصمیمگیری صحیح معاملاتی مورد استفاده قرار میگیرند. تحلیلگران بیشترین میزان کارایی اسیلاتورها را زمانی میدانند که در یافتن روند سهام یک شرکت با مشکل روبهرو شوند. مثلاً زمانی که سهام یک شرکت در وضعیت افقی (بدون روند) معامله میشود. معمولترین انواع اسیلاتورها اسیلاتور استوکاستیک (stochastic oscillator)، شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index – RSI)، شاخص تغییرات (Rate of Change – ROC) و اندیکاتور شاخص جریان پول (Money Flow Index – MFI) میباشند. در تحلیل تکنیکال، سرمایهگذاران اسیلاتورها را یکی از مهمترین ابزارهای تکنیکالی میداند. اما ابزارهای تکنیکالی دیگری نیز در بهبود معاملات به معاملهگران کمک میکنند. از این دسته ابزارها و مهارتها میتوان به دیگر اندیکاتورهای تکنیکالی و یا مهارتهای خوانش نمودار اشاره کرد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اندیکاتور شاخص قدرت نسبی میتوانید از مطلب آموزشی «اندیکاتور شاخص قدرت نسبی چیست؟» دیدن نمایید.
اگر یک سرمایهگذار بخواهد از یک اسیلاتور استفاده کند باید دو مقدار را انتخاب کرده، اسیلاتور را در بین آن دو قرار داده و با نوسانات اسیلاتور، یک اندیکاتور روند (trend incdicator) بسازد. سرمایهگذاران از اندیکاتور روند برای پیدا کردن وضعیت کنونی بازار برای یک دارایی خاص استفاده میکنند. زمانی که سرمایهگذار متوجه حرکت اسیلاتور به سطوح بالای خود میشود، دارایی را در وضعیت افراط خرید خواهد دید. در سناریویی متضاد، زمانی که اسیلاتور به محدوده پایینی خود حرکت کند، سرمایهگذار وضعیت دارایی را فروش افراطی خواهد دانست.
مکانیسم عملکرد یک اسیلاتور
در تحلیل تکنیکال، سرمایهگذار، اسیلاتور را با استفاده از یک مقیاس درصدی – از صفر تا صد – اندازهگیری میکند. در محاسبات مربوط به اسیلاتور از قیمت بسته شدن (close price) میلهها یا کندلهای استفاده میشود. برای محاسبه اسیلاتور، معاملهگران از ابزارها و تکنیکهای زیادی برای دستکاری و تعدیل چندین میانگین متحرک استفاده میکنند. زمانی که بازار در یک محدوده خاص قرارگیرد، اسیلاتور نوسانات قیمت را دنبال کرده و در صورت گذر از محدوده 70% یا 80%، وضعیت دارایی را «خرید افراطی» نشان میدهد و به ما میگوید که یک موقعیت معاملاتی فروش (sell opportunity) وجود دارد. در وضعیت افراط شاهد موقعیتهای مناسب خریدی در بازار هستیم. وضعیت افراط فروش زمانی شکل میگیرد که اسیلاتور به محدودهای پایینتر از 20% یا 30% درصد، نزول کند و این وضعیت نشاندهنده موقعیت خرید میباشد.
تا زمانی که قیمت دارایی در محدوده تعیین شده باقی بماند، سیگنال نیز اعتبار خود را حفظ خواهد کرد. با این حال، زمانی که شکست قیمتی (اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال price breakout) انجام شود ممکن است سیگنالهای صادرشده گمراه کننده باشد. تحلیلگران شکست قیمتی را به دو صورت تفسیر میکنند. در حالت اول شکست قیمتی را تنظیم مجدد بازار در یک محدوده معین دانسته و در حالت دوم، این شکست را شروع یک روند جدید به شمار میآورند. در حین یک شکست قیمتی، ممکن است اسیلاتور برای مدت زمانی طولانی در وضعیت خرید افراطی و یا فروش افراطی قرار بگیرد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد روند میتوانید از مطلب آموزشی «روند در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
تحلیلگران تکنیکال اسیلاتورها را در بازارهای افقی (sideways markets) استفاده میکنند. آنها کارایی این ابزار را در چنین بازارهایی بهتر دانسته و از آنها در کنار دیگر اندیکاتورهای تکنیکال جهت یافتن روند بازار استفاده میکنند. برای مثال، یک اندیکاتور تقاطع میانگینهای متحرک (moving average crossover indicator) میتواند برای تعیین وضعیت روند بازار و پاسخ به این پرسش که «آیا بازار در حال حاضر در روند قرار دارد یا خیر؟» مورد استفاده قرار بگیرد. زمانی که تحلیلگران از عدم وجود روند در بازار مطمئن شوند آنگاه سیگنالهای اسیلاتورها کاربردیتر و اثربخشتر خواهند بود.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
اندیکاتور چیست و انواع اندیکاتور های مهم در بورس
اندیکاتور چیست؟چگونه باید از اندیکاتور استفاده کنیم؟ ما در این مقاله به معرفی اندیکاتور ها و انواع آن می پردازیم. در واقع اگر بخواهیم به زبان ساده تر اندیکاتور را معرفی کنیم یک ابزار کاربردی برای درک بهتر و دسترسی به نمودار قیمت است که برای اعتبارسنجی روند سهم مورد استفاده قرار می گیرد . اندیکاتور ها یکی از بخشهای تحلیل تکنیکال ، از توابع ریاضی هستند که دارای فرمول خاصی می باشند همچنین این اندیکاتورها باعث می شوند بتوانیم قیمت ها را در آینده پیش بینی کنیم .
💎با کانال تلگرام سایت هوش فعال همه روزه به نتایج فیلتر های مهم دسترسی داشته باشید 💎
@hooshefaal
استفاده از اندیکاتور ها به چه صورت است:
1) هشدار:
بر اساس شرایط اندیکاتورها در بعضی از مواقع خاص قبل از تغییر روند یا همزمان با چرخش آن در بازار علائم بازگشت روند را نشان می دهد.
به همین دلیل یکی از مهمترین کاربرد آن برای اعلام هشدار مناسب تغییر روند و جهت حرکت قیمت است.
2) پیش بینی:
پیش بینی کردن قیمت مناسب و خوب برای ورود به سهم ،یکی دیگر از استفاده های اندیکاتور است.
3)تأیید:
یکی از مهم ترین روش های استفاده از اندیکاتور است که برای تایید تشخیص درست روند یا جهت می باشد. زمانی استفاده می شود که تکنیکالیست بر اساس داده های تکنیکال قیمت و هزینه ورودی را پیش بینی کرده باشد.
اندیکاتور ها به دو نوع زیر تقسیم می شوند:
1) اندیکاتور تاخیری (laging):
اندیکاتور هایی هستند که در روند دراز مدت قابلیت بالایی دارند و در کوتاه مدت قیمت در روند صعودی و نزولی را را به ما نمایش میدهد. و همچنین باعث می شود معامله گر کمتر ریسک کند.
2)اندیکاتور پیشرو(leading):
وظیفه اندیکاتور پیشرو اندازه گیری خرید و فروش هیجانی است و برای پیش بینی سریع نرخ و تغییر کردن جهت ها به شما کمک خواهد کرد.
معرفی انواع اندیکاتور ها:
1) اندیکاتور روند نما (follower treand)
2) اندیکاتور نوسان نما یا اسیلاتور (oscillator)
3) اندیکاتورهای حجمی (volume)
4) اندیکاتور بیل ویلیامز (bill wiliams)
اندیکاتور روندنما :
اندیکاتور روند نما جهت بازار را نمایش می دهد که این جهت یا روند میتواند کاهشی،افزایشی و یا حتی خنثی باشد. یکی از اندیکاتور های که جهت نزولی و صعودی را تشخیص می دهد شاخص حرکت جهت دار است.
از نمونه های این اندیکاتور می توان شاخص رگرسیون خطی و میانگین متحرک و شاخص جهت قیمت را نام برد.
اندیکاتور نوسان نما :
این اندیکاتورها در واقع بهترین نقطه ورود و خروج در بازار را نشان میدهد. همچنین هدف به این اندیکاتور ها در کتب سنجیدن میزان هیجان فروشندگان و خریداران است.اندیکاتور نوسان نما در چارت قیمتی یک پنجره جدا در زیر نمودار قسمت رسم می شود که از دو ناحیه اشباع خرید و فروش تشکیل شده است.
اندیکاتورهای حجمی:
اندیکاتورهای حجمی میزان حجم مبادلات در بازار را در یک رنج قیمت و بازه زمانی مشخص نمایش می دهند. از طریق این اندیکاتور می توان سود خود را افزایش دهیم و باعث می شود ریسک معامله به حداقل برسد.دراین اندیکاتور از دو رنگ سبز و قرمز در نمایش حجم معاملات استفاده می شود رنگ سبز نماد افزایش حجم معامله و قرمز نشانه کاهش حجم معامله است.
اندیکاتور بیل ویلیامز:
یک روش معاملاتی مختص بیل ویلیامز است تا درک بهتری از روانشناسی بازار را دارا باشد. که این روش بر مبنای استفاده از منطقی ترین راه برای تحلیل بازار است.
معرفی چند اندیکاتور معروف:
باند بولینگر :
یک اندیکاتور نوسان است که از میانگین ساده متشکل شده است و دو خط در دو انحراف معیار از دو طرف خط میانگین حرکت مرکزی رسم میشود. در واقع زمانی که باند باریک باشد، اوضاع بازار آرام و زمانی که باندپهن باشد اوضاع بازار آشفته است. زمانی که بازار دارای روند باشد می توان از فشردگی بولینگ استفاده کرد تا زمان ورود به سهم را مشخص کرد و زمان خروج را نیز تعیین کرد. همچنین زمانی که باد ها به یکدیگر نزدیک می اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال شوند یعنی قرار است یک شکست رخ دهد.
ایچیموکو:
مجموعه ای از خطوط رسم شده روی نمودار را ایچیموکو می گویند.این اندیکاتور، قیمت آینده را اندازه گیری می کند و مقاومت نسبت به آینده را نیز تعیین میکند.
شاخص قدرت نسبی (RSI):
آموزش اندیکاتور آر اس آی خیلی مهم است. این شاخص یک خط واحد صفر تا ۱۰۰ مقیاس بندی شده است که باعث می شود شرایط خرید و فروش در بازار مشخص شود . قرائت ۷۰% نشان دهنده بازار بیش خرید وزیر ۳۰ درصد نماد بازار بیش فروش است.
میانگین متحرک واگرا یا مکدی :
یک اندیکاتور روند است که متشکل از یک خط آهسته ، یک خط سریع و هیستوگرام است.
توقف و بازگشت :
در این اندیکاتور در نقاطی از بالا و پایین قیمت روی نمودار قرار داده می شود ،که نشان دهنده حرکت قیمت است. زمانی که این اوقات بالاتر از قیمت باشد بازار روند نزولی دارد و می توانید سرمایه خود را به فروش برسانید. اما زمانی که نقاط از قیمت، پایین تر باشد نشان دهنده این است که بازار روند صعودی دارد و می توانید سهم بخرید.
استوکاستیک:
این شاخص تکانه ای می باشد،که از طریق آن می توان پایان یافتن یک روند را تعیین کرد. از این اندیکاتور میتوان برای بیش فروش و بیش خرید استفاده کرد.
نتیجه گیری :
در این مقاله به بررسی اندیکاتور و اندیکاتور های معروف پرداخته ایم.
امروزه در بازار بورس در روش تحلیل تکنیکال برای تحلیل ، از ابزارهایی استفاده میشود که به آن اندیکاتور میگویند.با استفاده از اندیکاتور ها میتوانیم زمان جهت و ورود به بازار را مشخص و تعیین کنیم.همچنین به این نکته توجه کنید که فقط با اکتفا کردن به اندیکاتور نمی توانید موقعیت خرید و فروش مناسب را پیدا کنید. انتخاب کردن اندیکاتور بستگی به استراژدی معاملاتی دارد که در یک استراژدی از چه اندیکاتور هایی استفاده شود که بستگی به تجربه و روش فرد دارد.
کاربران گرامی اگر سوالی در مورد اندیکاتورها داشتید می توانید در قسمت ارسال نظرات، سوالات خود را مطرح کنید.