استراتژی های باینری آپشن

علت شکست برخی از استراتژی های معاملاتی

فرمول نسبت شارپ میزان سود و ریسک را در هر معامله مشخص میکند هر چه عدد به دست آمده در نسبت شارپ بالاتر بهتر است ، زیرا در اینصورت نمایانگر این است که سود با نسبت مناسبی از ریسک به دست آمده است .

روش‌های تعیین حد سود و زیان

روش‌های مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همان‌گونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معامله‌گران به منظور پیش‌بینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. در این مطلب به بیان مهم‌ترین روش‌های تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثال‌هایی از بازار سهام خواهیم پرداخت.

فواصل قیمتی مشخص نسبت به ناحیه ورود

برخی سرمایه‌گذاران رویکرد تحلیلی خاصی نداشته و بیشتر روی اعداد ثابت تمرکز دارند. معیار اصلی در این روش، میزان فاصله نقاط خروج نسبت به ناحیه ورود است که معمولاً این فواصل بر اساس واحد درصد بیان می‌شوند. این مقادیر بر مبنای شرایط کلی بازار (نظیر محدودیت نوسان مجاز روزانه)، نوسانات ذاتی سهم و سایر موارد تعیین خواهند شد. در نمودار زیر که مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است؛ معامله‌گر پس از شکست سطح مقاومتی تصمیم به ورود می‌گیرد و بر اساس یک استراتژی شخصی، مقدار ثابت %۱۰ حد ضرر نسبت به نقطه ورود در نظر گرفته است. با توجه به اینکه نسبت پاداش به ریسک معاملاتش روی عدد ۲ تنظیم شده است؛ حد سود از ناحیه ورود به بازار، %۲۰ فاصله خواهد داشت.

فواصل قیمتی نسبت به ناحیه ورود

اعداد رند

استفاده از اعداد رند در تحلیل تکنیکال کلاسیک و به طور کلی تعیین نقاط بازگشت بازار سهام، بسیار مرسوم است. معامله‌گران کهنه‌کار بازار مالی نیز به این سطوح توجه ویژه‌ای داشته و هنوز هم نسبت به کارایی آن‌ها دیدگاه مثبتی دارند. عموماً رسیدن قیمت به محدوده اعداد رند در نمودار، موجب ایجاد تحرکات خاصی در عرضه و تقاضای بازار می‌شود. برخی معامله‌گران با قرار دادن نقاط خروج خود در این سطوح سعی دارند؛ حد سود و زیان مطمئنی داشته باشند. به منظور درک بهتر مطلب، موقعیت معاملاتی فرضی زیر را در سهم وبصادر در نظر بگیرید. پس از شکست نقطه تلاقی خط روند و سطح مقاومتی، فرد اقدام به ورود نموده است که با نسبت بازده به ریسک برابر ۱، مقادیر ۸۰۰ و ۵۰۰ ریال را به ترتیب به عنوان حد سود و زیان احتمالی این معامله در نظر گرفته است.

اعداد رند

اندیکاتورها

بدون شک یکی از پرطرفدارترین ابزار نموداری در میان معامله‌گران بازار مالی اندیکاتورها هستند که خود به چندین نوع تقسیم می‌شوند. این ابزارها به حدی مورد علاقه سرمایه‌گذاران است که به عناوین مختلفی نظیر تحلیل بازار، نقطه ورود و نواحی خروج از آن‌ها استفاده می‌کنند. مهم ترین دلیل محبوبیت اندیکاتورها در میان معامله‌گران مبتدی، سهولت کاربری آن‌ها است. اندیکاتورها بر اساس ماهیت و دسته بندی موجود در پلتفرم‌های تحلیلی، به چهار نوع کلی روند یاب، مبتنی بر حجم، اسیلاتورها و اندیکاتورهای تدوین شده توسط آقای بیل ویلیامز تقسیم بندی می‌شوند.

میانگین متحرک یکی از کاربردی ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که یکی از موارد استفاده آن تعیین نقاط خروج می‌باشد. میانگین‌ها معمولاً به صورت منفرد یا چندگانه استفاده می‌شوند. در تصویر زیر یک موقعیت معاملاتی را مشاهده می‌کنیم که نقاط ورود و خروج کاملاً بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک شکل گرفته اند.

اگر قیمت بالاتر از میانگین‌ها قرار داشته و یک تقاطع مثبت نیز اتفاق بیفتد(یعنی خط قرمز رنگ که متعلق به میانگین ۴۰ روزه است، میانگین متحرک۶۰ روزه را به سمت بالا بشکند) اقدام به خرید نموده و زمانی که میان قیمت و میانگین متحرک ۴۰ روزه، یک شکست قیمتی نزولی رخ دهد؛ باید از معامله خارج شویم. در واقع یک نقطه خروج غیرثابت انتخاب شده است که به صورت هم‌زمان حد سود و زیان را پوشش می‌دهد.

اندیکاتورها

فیبوناچی

افرادی که سواد ریاضی داشته باشند؛ مطمئناً سری اعداد فیبوناچی را می‌شناسند و داستان معروف آن را نیز شنیده‌اند. مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرم‌های معاملاتی بازار مالی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیلی به شمار می‌آیند که حتی می‌توان صرفاً بر مبنای آن‌ها یک استراتژی معاملاتی کامل تدوین نمود! فیبوناچی بازگشتی یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل نموداری فیبوناچی است که معامله‌گران بسیاری از سطوح آن به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معامله استفاده می‌کنند. با مشاهده نمودار قیمت شرکت مخابرات ایران متوجه می‌شویم که معامله‌گر «الف» بر اساس تلاقی خط روند صعودی، سطح حمایتی کلاسیک و ناحیه %۳۸ فیبوناچی بازگشتی در یک نقطه، اقدام به خرید نموده است. حد سود این معامله در سطح صفر درصد فیبوناچی یا همان قله قبلی و حد ضرر آن نیز در ناحیه %۶۱.۸ که درصد طلایی فیبوناچی می‌باشد؛ قرار داده شده است.

فیبوناچی

سطوح حمایت و مقاومت

تعداد کثیری از معامله‌گران قدیمی بازار، به این سطوح ساده اما مهم در نمودار قیمت، توجه خاصی داشته و بخش مهمی از استراتژی معاملاتی آن‌ها را شامل می‌شود. تئوری اصلی در استفاده از حمایت و مقاومت کلاسیک این است که بر اساس روانشناسی جمعی اگر قیمت از یک ناحیه بازگشت داشته باشد؛ ممکن است دفعات بعدی نیز با رسیدن به این نقطه، سرمایه‌گذاران واکنش مشابهی داشته باشند. به همین دلیل استفاده از این سطوح به عنوان نقاط خروج از بازار، کار بسیار عاقلانه‌ای به نظر می‌رسد. زیرا، در صورت شکست این نواحی، هشدار جدی مبنی بر تغییر روند صادر شده و منطقی است که از معامله خارج شویم. در مثال زیر بر اساس نماد تاپیکو، نمونه‌ای از موقعیت‌های معاملاتی را مشاهده می‌کنیم که نقاط حد سود و زیان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت مشخص شده‌اند.

سطوح حمایت و مقاومت

خطوط روند

همانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، خط روند نیز یکی از مفاهیم ابتدایی و مهمی است که به تحلیلگران فنی آموزش داده می‌شود. این خطوط که طبق قواعد مشخصی، از اتصال نقاط بازگشت قیمت در نمودار تشکیل می‌شوند، یکی از قدرتمند ترین ابزارهای تحلیلی در بازار مالی به شمار می‌روند. خط روند به صورت انفرادی یا در نقاط تلاقی با سایر ابزار تحلیل، قابلیت استفاده دارد. این خطوط به دلیل اینکه یکی از مبانی اصلی تحلیل تکنیکال تلقی می‌شوند؛ ابزار دیگری نیز بر اساس آن‌ها تدوین یافته‌اند. به عنوان نمونه کانال‌های قیمتی از نمونه ابزار مرسوم در تحلیل نموداری می‌باشند که بر مبنای خطوط روند ترسیم می‌شوند.

در موقعیت معاملاتی فرضی ذیل مشاهده می‌کنید که پس از ترسیم یک کانال قیمتی صعودی در نمودار روزانه سهم ملی صنایع مس ایران، معامله‌گر «ب» پس از شکست ناحیه مقاومتی کوتاه مدت، اقدام به خرید سهم می‌نمایند. در چنین موقعیت‌هایی معامله‌گران بلندمدتی می‌توانند، از خطوط کف و سقف کانال به ترتیب به عنوان حد زیان و سود بهره ببرند و در صورتی که سرمایه‌گذار افق کوتاه ‌مدتی را مد نظر داشته باشد؛ با رسیدن به خط روند کوتاه مدت(خط قرمز رنگ) جهت جلوگیری از تقبل ریسک تغییر روند، می‌توان از معامله خارج شد.

خطوط روند

الگوهای قیمتی

امروزه تشخیص روند آتی بازار سهام بر اساس الگوهای قیمتی، بسیار رایج است. این الگوها بر اساس حرکات قیمتی پرتکرار و مشابه که پس از وقوع آن‌ها بازار روند مشخصی پیدا کرده است؛ از اطلاعات قیمتی بلند مدت بازارهای مالی، استخراج شده‌اند. الگوهای نموداری انواع و اقسام مختلفی دارند که مهم ترین آن‌ها عبارتند از: سر و شانه، پرچم، مستطیل، سقف و کف‌های چند قلو، کنج.

این الگوها بر اساس شرایط وقوع می‌توانند خاصیت نزولی یا صعودی داشته و یکی از نقاط قوت الگوهای قیمتی این است که یک الگو به تنهایی می‌تواند نواحی حد سود و زیان معاملات را به طور دقیق مشخص کند. به طور مثال به الگوی پرچم و نقاط خروج از معامله در نمودار سهام بانک ملت توجه فرمایید.

دلایل شکست معامله گران فارکس

دلایل شکست

یک حقیقت عموما شناخته شده این است که بیشتر معامله‌گران در فارکس شکست می‌خورند.

در واقع تخمین زده می‌شود که 96 درصد از معامله‌گران فارکس ضرر کرده و در انتها بازار را ترک می‌کنند.

براساس اظهارات سایت DailyFX ، بیشتر معامله‌گران قدیمی عملکرد بهتری دارند ولی این معامله‌گران تازه‌کار هستند که هنوز برای دریافت سود از این بازار به سختی می‌توانند زمان‌بندی درست را انجام دهند.

اما اگر واقعا مایلید در آن 4 درصد برنده بازار فارکس باشید، شاید این لیست از دلایل زیان معامله‌گران فارکس به شما کمک کند، بنابراین با این مطلب از سایت خوارزمی همراه ما باشید.

سعی نکنید بر بازار غلبه کنید

فارکس بازاری نیست که بخواهید آنرا شکست داد، بلکه باید آنرا درک کنید و زمانی که روندی شروع می‌شود به آن ملحق شوید.

ضمنا اگر سعی کنید با سرمایه خیلی کوچک، بیش از حد از بازار سود بدست آورید شما را بیرون می‌اندازند. ذهنیت شکست دادن بازار اغلب باعث می‌شود معامله‌گران برخلاف روندها دست به معامله بزنند، اینکار برای شروع یک فاجعه کافی است.

معامله بیش از حد

معامله بیش از حد – انجام معاملات بسیار بزرگ و یا مکرر از شایع ترین دلایل شکست معامله گران Forex است. داشتن اهداف سود غیر واقعی در سر، اعتیاد به بازار و یا عدم سرمایه کافی ممکن است به معامله بیش از حد بی انجامد. در حال حاضر از اشاره به انتظارات غیر واقعی صرف نظر می کنیم چرا که این مفهوم بعداً به طور کلی در این مقاله بررسی خواهد شد. قبل از هر چیز به بررسی عدم سرمایه کافی می پردازیم. اکثر معامله گران می دانند که بدون پول نمی توان کسب درآمد کرد. یکی از برترین مزایای Forex دسترسی به حسابهای اهرمی بسیار بالا است. به این ترتیب حتی معامله گرانی که سرمایه اندکی دارند هم می توانند با پیش بینی قیمت دارای های مالی سود قابل توجهی کسب کنند و یا بالعکس، متحمل ضرر زیادی شوند. مادامی که یک استراتژی مدیریت ریسک همه جانبه در کار باشد اینکه پایه یک سرمایه گذاری قابل توجه از اهرم بالا و یا سرمایه گذاری بالای اولیه نشأت می گیرد اهمیت چندانی ندارد.

دلایل شکست

نکته ی کلیدی اطمینان از داشتن پایه سرمایه گذاری کافی است. داشتن سرمایه کافی در یک حساب تجاری شانس معامله گر را در سودآوری دراز مدت به طور قابل توجهی افزایش داده و از فشار روانی در حین معامله می کاهد. در نتیجه معامله گران بخش کوچکی از کل سرمایه شان را در یک معامله ریسک کرده و در عین حال سود قابل قبولی به دست می آورند. خوب، چقدر سرمایه کافی است؟ از دست دادن پول در تجارت Forex ناشی از مدیریت نادرست حساب تجاری است که به این روش می توانید از آن جلوگیری کنید: 0.01 لات حداقل حجم معاملاتی است که بروکرها ارائه می دهند. این حجم میکرو لات نام دارد و معادل 1000 واحد از ارز پایه ای است که معامله می شود. البته معامله در حجم های کوچکتر تنها راه کم کردن ریسک نیست. مبتدیان و معامله گران با تجربه هر دو باید به دقت به فکر تعیین حد ضرر (Stop Loss) باشند. قاعده کلی ریسک برای معامله گران تازه کار حداکثر 1 درصد از کل سرمایه در هر معامله است.

اگر معامله گران تازه کار با سرمایه ای بیشتر از این میزان معامله کنند احتمال ضرر خود را به شدت افزایش خواهند داد. استفاده ی متعادل و با احتیاط از اهرم در معاملات کوچک روش خوبی برای حفظ سرمایه در دراز مدت است؛ به عنوان مثال، مقدار سرمایه گذاری مورد نیاز برای معامله یک میکرو لات بر روی جفت ارز USD/EUR در یک حساب تجاری با اهرم 1:400 تنها 250 دلار است. با این حال، معامله با اهرم بالاتر میزان ریسک سرمایه تجاری در یک معامله را به همان نسبت افزایش می دهد. در این مثال، معامله بیش از حد یک میکرو لات در حسابی با اهرم 1:400، در مقایسه با معامله در حسابی با اهرم 1:100، امکان ضرر را چهار برابر می کند.

اعتیاد به معامله یکی دیگر از دلایل ضرر مالی معامله گران Forex است. آنها قیمت ها را دنبال می کنند، کاری که حتی معامله گران نهادی از آن اجتناب می کنند. تجارت Forex می تواند بسیار هیجان انگیز باشد. معامله در بازه های زمانی کوتاه و با جفت ارزهای متغیر در بازاری که به سرعت در حال افزایش است ممکن است در فرد آدرنالین بسیاری ترشح کند. همچنین اگر بازار در جهت غیر منتظره ای حرکت کند ممکن است منجر به استرس فراوانی شود.

معامله گران باید یک استراتژی خروج واضح داشته باشند تا اگر هیچ چیز طبق برنامه پیش نرفت از این سناریو جلوگیری کنند. دنبال کردن قیمت یعنی بازکردن و بستن بدون برنامه ریزی معاملات و این درست نقطه ی مقابل رویکردی است که به آن اشاره شد. به تعبیر درست تر، دنبال کردن قیمت بیشتر شبیه قمار است تا تجارت. برخلاف آنچه برخی از معامله گران تصور می کنند، آنها هیچ تسلط و نفوذی در بازار ندارند. در برخی مواقع محدودیت هایی برای بازدهی بازار وجود دارد. معامله گران باهوش در این مواقع می دانند که بعضی از اقدامات ارزش ریسک کردن ندارند. این درست زمانی است که باید از معامله دست کشیده و به فکر حفظ مانده حساب باشید. شما فردا هم به بازار دسترسی دارید و امکان فرصت های تجاری جدید همواره وجود دارد. هرچه زودتر معامله گر صبر و شکیبایی را به عنوان قدرت و نه ضعف ببیند، زودتر به درصد بالاتری از علت شکست برخی از استراتژی های معاملاتی معاملات سودآور دست می یابد. هرچند ممکن است متناقض به نظر بی آید اما گاهی امتناع از ورود به بازار بهترین روش سودآوری برای یک معامله گر Forex است.

سرمایه اولیه پایین

بیشتر معامله‌گران ارزها به دنبال راهی هستند تا بدهی خود را تسویه کنند یا اینکه به راحتی پول دربیاورند.

معمول است بازاریاب‌ها در فارکس شما را تشویق می‌کنند تا با سایز لات‌های بالا و اهرم بالا معامله کنید تا بتوانید با یک سرمایه اولیه کوچک، بازدهی بزرگی بدست آورید.

برای کسب سود، شما باید مقدار مناسبی سرمایه اولیه داشته باشید. کسب سود عالی با داشتن سرمایه محدود در کوتاه‌مدت مقدور است اما با داشتن مقدار کمی سرمایه و ریسک بیش از حد، شما با هر چرخش بازار دست به اقدامات احساسی خواهید زد و در بدترین زمان‌های ممکن به معامله وارد و خارج می‌شوید.

راه‌حل: افرادی که در معاملات فارکس هستند هرگز نباید با مقدار کمی سرمایه اولیه شروع به کار کنند. برای کسی که قصد دارد با مبلغی اندک معامله کند، این مشکلی بزرگ است. اگر قصد داشته باشید لا‌ت‌های کوچک معامله کنید، مبلغ 1000 دلار یک سرمایه معقول برای شروع معامله در فارکس است. در غیراینصورت، باید خودتان را برای یک فاجعه آماده کنید.

دلایل شکست

عدم سازگاری با شرایط بازار

دلیل دیگر ضرر مالی معامله گران Forex این تصور غلط است که یک استراتژی تجاری اثبات شده برای دستیابی به تعداد زیادی از معاملات سودآور کافی است. بازارها بی ثبات هستند؛ اما در بازار ثابت و یکنواخت هم نمی توان معامله کرد. به دلیل همین بی ثباتی همیشگی بازار است که معامله گران باید بتوانند این تغییرات را ردیابی کرده و خود را با هر شرایطی وفق دهند. درست است که این تغییرات شما را در معرض ریسک های جدید قرار می دهد، اما به واسطه ی همین تغییرات فرصت های جدید هم به وجود می آید. یک معامله گر زبردست به جای ترس از این تغییرات از آنها بهره می برد. یک معامله گر علاوه بر عوامل دیگر باید با پیگیری جدیدترین نشریات مالی، میانگین ناپایداری ها را بررسی کرده و بتواند بازار گرایشی (Trending Market) را از بازار بی ثبات (Ranging Market) تشخیص دهد. نوسانات بازار تأثیرات عمده ای بر عملکرد تجاری دارد.

معامله گران باید آگاه باشند که نوسانات بازار ممکن است در طی ساعت ها، روزها، ماه ها و حتی سال ها پراکنده شود. بسیاری از استراتژهای تجاری وابسته به نوسانات در دوره های غیر قابل پیش بینی نتایج نامطلوبی ارائه می دهند؛ بنابراین، یک معامله گر باید همواره از استراتژی ای بهره ببرد که مطابق نوسانات موجود در شرایط کنونی بازار است.

پیگیری نشریات مالی نیز بسیار حائز اهمیت است حتی اگر استراتژی منتخب اصولی نباشد. تصمیمات سیاست پولی مانند تغییر نرخ بهره و یا اطلاعات اقتصادی در رابطه با بیکاری و اعتماد مصرف کننده می تواند تمایل جامعه تجاری را دچار تغییر کند. واکنش بازار به این حوادث، تأثیرات اجتناب ناپذیری بر عرضه و تقاضای ارزهای مربوطه می گذارد. در نهایت، ناتوانی در تشخیص بازارهای گرایشی از بازارهای بی ثبات اغلب منجر به اعمال ابزار تجاری اشتباه در زمان نامناسب می شود.

عدم مدیریت ریسک

مدیریت ریسک کلید نجات یافتن شماست. می‌توانید یک معامله‌گر بسیار حرفه‌ای باشید ولی به دلیل مدیریت ریسک ضعیف، از بازار محو شوید.

اولین وظیفه شما کسب سود نیست، بلکه محافظت از سرمایه‌ای است که الان در اختیار دارید، زیرا وقتی سرمایه شما در حال زوال باشد، توانایی کسب سود شما نیز از بین می‌رود.

راه‌حل: در معامله‌ از توقف‌ها (Stops) استفاده کنید و زمانیکه یک سود معقول بدست آورید آنها را برهمان اساس جابجا کنید. از لا‌ت‌سایزهای معقول که با سرمایه‌تان همخوانی دارد استفاده نمایید و گذشته از همه اینها، وقتی در پشت معامله‌ هیچ منطقی وجود ندارد از آن خارج شوید.

نداشتن و یا پیروی نکردن از یک برنامه تجاری

معامله گران Forex به چه علت های دیگری ضرر می کنند؟ خوب، نگرش ضعیف و ناتوانی در آمادگی برای شرایط کنونی بازار قطعاٌ در این موضوع نقش دارد. به شدت توصیه می شود که با تجارت مالی همانند یک نوع کسب و کار برخورد کنید، چرا که واقعاً این گونه است. هر پروژه تجاری جدی ای نیازمند یک برنامه تجاری است. یک معامله گر جدی باید با تلاش و صرف وقت یک استراتژی تجاری کامل برای خود مهیا کند. یک برنامه تجاری در کمترین حالت باید نقاط بهینه ورود و خروج در معاملات، نسبت ریسک/پاداش و قوانین مدیریت پول را در نظر بگیرد.

دلایل شکست

معامله با تردید

گاهی اوقات درگیر پشیمانی بعد از معامله می‌شوید. این پشیمانی معمولا زمانی رخ می‌دهد که وارد معامله‌ای شده‌اید و آن معامله فورا وارد سود نمی‌شود و به خودتان می‌گویید که در جهت نادرستی وارد شده‌اید. سپس معامله را می‌بندید و در خلاف جهت وارد معامله می‌شوید ولی در کمال ناباوری می‌بینید بازار در همان جهت که ابتدا وارد آن شده بودید حرکت می‌کند.

راه‌حل: یک جهت معامله را انتخاب کنید و به آن بچسبید. تغییر معاملات در جهات مختلف فقط باعث می‌شود رفته‌رفته ضرر کنید.

تلاش برای معامله در سقف یا کف

بسیاری از معامله‌گران تازه‌وارد، تلاش می‌کنند در نقاط بازگشتی جفت‌ارزها معامله کنند. آنها روی یک جفت‌ارز معامله خود را قرار می‌دهند و وقتی روند در مسیر مخالف ادامه می‌یابد، به پوزیشن خود می‌افزایند زیرا مطمئن هستند که قیمت برمی‌گردد. اگر به این شیوه معامله کنید، در انتها بیش از حد در معرض ریسک قرار می‌گیرید

راه‌حل: با روند همراه شوید. اگر فکر می‌کنید روند در حال تغییر است و می‌خواهید در روند احتمالی پیش‌رو دست به معامله بزنید، برای تایید تغییر روند منتظر بمانید.
اگر قصد دارید در کف معامله کنید، کف یک موج کوچک در روند صعودی را برای معامله برگزینید و نه کف در روند نزولی.

انتظارات غیر واقعی

معامله گران Forex دو دسته اند؛ دسته اول از بازار سهام و دیگر بازارهای مالی رانده شده و به دنبال شرایط تجاری بهتر و یا سرمایه گذاری دارایی های خود به بازار Forex پیوسته اند.
دسته دوم معامله گران تازه کاری هستند که پیش از این در هیچ بازار مالی ای معامله نکرده اند. کاملاً طبیعی است که دسته اول به واسطه ی تجربه ی خود در معاملات Forex موفقیت بیشتری کسب کند. آنها پاسخ سؤالاتی که برای تازه کارن مطرح است را می دانند، سؤالاتی مانند چرا معامله گران Forex شکست می خورند؟ یا چرا تمام معامله گران شکست می خورند؟

معامله گران با تجربه در قبال سود انتظارات شان واقع بینانه است. این ذهنیت باعث می شود تا آنها از دنبال کردن قیمت و شکست قوانین تجاری استراتژی خود اجتناب کنند – زیرا این دو خصیصه به ندرت سودمند هستند. انتظارت واقع بینانه برخی از فشارهای روانی تجارت را کاهش می دهد. برخی از معامله گران با تجربه در هنگام یک معامله نا موفق غرق احساسات خود شده و پی در پی تصمیمات اشتباه می گیرند. معامله گران تازه کار باید بدانند که در بازار Forex نمی توان به سرعت به ثروتمند شد. به یا داشته باشید، Forex مانند هر تجارت و یا حرفه ی دیگری دارای دوره های بد و خوب توأم با ریسک و پاداش است. اگر حضور در بازار برای هر معامله به حداقل برسد، در معامله گر آرامش خاطر به وجود می آید چرا که عملکرد کلی وی در دراز مدت دیگر تحت تأثیر یک معامله ناموفق نخواهد بود. بهترین متحد شما صبر و یکپارچگی است. نیازی نیست معامله گر در یک و یا دو معامله بزرگ حتماً به ثروت کمی برسد. زیرا این به عادت بد تجاری و ضررهای قابل توجهی در دراز مدت می انجامد. بهترین گزینه شما دستیابی به نتایج مثبت از طریق معاملات کوچکتر در طول ماه ها و سال ها است.

دلایل شکست

خرید سیستم معامله فارکس

سیستم‌های معاملاتی زیادی برای فارکس در اینترنت وجود دارد. برخی معامله‌گران به دنبال سیستمی کامل و بدون اشتباه هستند که معاملات را 100 درصد به درستی انجام دهد. آنها به خرید سیستم‌های مختلف ادامه می‌دهند ولی در نهایت به این نتیجه می‌رسند که هیچ راهی برای برد به این طریق وجود ندارد.

راه‌حل: قبول کنید که هیچگاه نمی‌توان در ازای هیچ‌چیز، به چیز با ارزشی دست یافت. برنده شدن در معاملات فارکس همانند بسیاری از کارها نیاز به تلاش و زمان دارد. سیستم خودتان را بسازید و از خرید سیستم‌های بی‌ارزش که در اینترنت وجود دارد خودداری کنید.

مرکز آموزشی و کارآفرینی خوارزمی اصفهان در آشنایی هرچه بیشتر با بازار فارکس در کنار شما خواهد بود و با تدارک دوره های مختلف در زمینه های گوناگون راهگشای کسب و کار شما عزیزان است.

پنج شیوه مدیریت ریسک در معاملات فارکس

نکات مهم مدیریت ریسک

اگر میخواهید یک معامله گر موفق در معاملات فارکس باشید میبایست استراتژی مناسبی برای مدیریت ریسک داشته باشید .

در این مقاله توضیح خواهیم داد که چرا مسئله مدیریت ریسک بسیار مهم است و چگونه می توانید با چند ترفند از استراتژی های مناسب استفاده کنید ‌. با استفاده از شیوه های مدیریت ریسک میزان سودآوری معاملات شما به طور کلی با افزایش روبرو خواهد شد .

شیوه مدیریت ریسک در مقالات فارکس عبارتند از :

۱. از مدیریت مالی شخصی استفاده کنید .

۲. از سرمایه فرضی استفاده کنید .

۳. احتمالات تاریخی استراتژی معاملاتی خود را بدانید .

۴. موقعیت‌هایی که در آن قرار دارید را دقیقاً بررسی کنید .

۵. همواره در هر حالت بر معاملات خود مدیریت داشته باشید .

تعریف ریسک با یک نسبت بازگشتی شارپ

موضوعی که فرد معامله گر باید مد نظر داشته باشد این است که باید بازدهی ریسک را به صورت دقیق بررسی کرد .

اگر شما خواهان بدست آوردن یک سود بزرگ با یک معامله ریسکی که هر لحظه ممکن است بر خلاف شما پیش برود هستید ، باید بدانید که اینگونه معاملات به طور کلی شیوه هایی نامناسب هستند و تحت هیچ شرایطی پیشنهاد نمی شوند .

موفقیت یک معامله گر به طور کلی تنها با میزان سودی که کسب کرده اندازه گیری نمی شود بلکه میزان ریسکی که به خاطر به دست آوردن آن سود پذیرفته است ، میزان موفقیتش را مشخص می کند .

فرمول نسبت شارپ میزان سود و ریسک را در هر معامله مشخص میکند هر چه عدد به دست آمده در نسبت شارپ بالاتر بهتر است ، زیرا در اینصورت نمایانگر این است که سود با نسبت مناسبی از ریسک به دست آمده است .

در مثال زیر عملکرد سرمایه گذاری دو مدیر را با استفاده از نسبت شارپ مقایسه می کنیم :

میزان بازده سالانه ۵۰ درصد است و میزان انحراف بازده سرمایه گذاری ۷۰ درصد است . با استفاده از نسبت شارپ مشخص می شود که :

نسبت شارپ مشخص می کند که مدیر الف ، بازده مناسب را با توجه به میزان ریسکی که برای آن انجام می دهد را به دست نمی‌آورد . نسبت شارپ به صورت ایده آل میبایست بیشتر از عدد 1 باشد .

مدیریت ریسک در فارکس

عملکرد این مدیر بدین گونه بود که او بازده سالانه 12% در سال را به دست آورد و میزان انحراف بازده سرمایه گذاری ۷.۹ بود .

با استفاده از فرمول نسبت شارپ این نتیجه به دست آمد :

چگونه مدیریت ریسک را رعایت کنیم

اگر شما قادر به سرمایه‌ گذاری بر روی هر یک از این دو مدیر بودید کدام یک را انتخاب می کردید ؟

پاسخ صحیح می ‌تواند به میزان ریسک پذیری شما بستگی داشته باشد . ابتدا این را بدانید که مدیران حرفه‌ای مایل به جذب مقدار زیادی سرمایه برای سرمایه گذاری هستند و تمام تلاش شان را برای کاهش نوسانات بازده انجام می‌دهند به طوری که سرمایه‌ گذارانی که در معاملات آنها سرمایه‌ گذاری کرده اند یک موقعیت مناسب و بدون استرس را داشته باشند .

با کاهش میزان نوسانات بازده مدیر سرمایه گذاری به سرمایه‌ گذاران ثابت می‌ کند که :

مدیر سرمایه‌ گذاری تنها از خطراتی که قابل قبول و شناخته شده هستند استفاده می‌کند .

مدیر سرمایه گذاری دقیق می داند که چه زمانی باید میزان اندازه معاملات را کاهش دهد .

مدیر سرمایه‌ گذاری میداند دقیقاً چه زمانی باید میزان اندازه معاملات را افزایش دهد .

مدیر سرمایه گذاری اجازه نمی دهد که تلفات و زیان های بیشتر ، او را در معرض ریسک بزرگتری قرار دهد .

مواردی که برای مدیر سرمایه‌ گذاری گفته شد دقیقاً مواردی است که هر سرمایه گذار موفقی می خواهد به آن تبدیل شود .
حال با ادامه مقاله مدیریت ریسک در فارکس چیست و چگونه می توانید یک استراتژی برای اندازه گیری و مدیریت ریسک به صورت کاملاً مناسب داشته باشید با ما همراه باشید .

ریسک در فارکس به چه معنی است ؟

برای اینکه به طور کلی معنای مدیریت ریسک را متوجه شوید ابتدا باید بفهمید که ریسک در وهله اول به چه معنی است .

به این مثال دقت کنید :

معامله ‌گر الف در ایالات متحده آمریکا سهام XYZ را در بازار سهام نیویورک خریداری کرده است و معتقد است که این سهام کم کم ارزش خود را نشان داده و شروع به حرکت مثبت خواهد کرد .

معامله ‌گر ب در ایالات متحده آمریکا همانند معامله گر الف دقیقاً چنین سهامی را خریداری کرده ولی گزینه ای را فعال کرده که تحرک سهام XYZ با شاخص S&P 500 در ارتباط باشد .

معامله گر پ در منطقه اروپا همانند معامله گر شماره ب دقیقا همین معاملات را انجام داده .

حال کدام معامله گر با خرید سهام XYZ بهتر عمل کرده است ؟

جواب درست معامله گر ب است .

از آنجا که سهام XYZ تحت تاثیر بازار سهام گسترده‌تری قرار خواهد گرفت معامله‌ گر الف نه تنها در معرض خطر تحرک نامطلوب XYZ قرار خواهد گرفت .

بلکه هر گونه تحرک شاخص S&P 500 نیز بر XYZ تاثیر گذار است .

همچنین او در معرض خطر افزایش دلار آمریکا قرار دارد که به طور منطقی با افزایش قیمت دلار ، قیمت XYZ حالت نزولی خواهد گرفت .

معامله گر ب برای سرمایه‌گذاری در سهام XYZ گزینه هدج را برای مدیریت ریسک بر روی شاخص S&P 500 قرار داده است .

در آخر معامله‌گر پ در وضعیت خوبی قرار ندارد . سهام XYZ را خریداری کرده و بر روی اس پی ۵۰۰ قرار داده اما او برای مدیریت ریسک ، هدج را انجام نداده است همچنین یورو ارز معاملاتی او می باشد .

پس حتی اگر معاملات او به خوبی پیش برود اما اگر دلار آمریکا کاهش یابد ، او سود چندانی را از این معاملات کسب نخواهد کرد .

در اینجا به تعدادی از ریسک هایی که ممکن است پرتفولیو و معاملات شما با آنها روبرو شود را اشاره می کنیم :

ریسک های بازار : گاه بازار به نحوی که شما انتظار دارید عمل نمی‌کند و این شایع‌ ترین ریسک در معاملات می‌باشد .

ریسک نقدینگی : گاه شما امکان ورود یا خروج از معاملات را در زمانی که می‌خواهید را ندارید .

ریسک استراتژی : گاه استراتژی که شما برای معاملات خود مد نظر داشته اید نمی‌ تواند به طور دقیق طبق نظر شما پیش برود و شما را به مجموعه‌ ای از تصمیماتی که منجر به زیان بیشتر می‌ شود سوق می دهد .

ریسک تکنولوژیکی : این ریسک هنگامی اتفاق می‌ افتد که دسترسی شما به اینترنت یا رایانه شما به مشکل بخورد حتی گاه ممکن است که وبسایت کارگزاری شما برای بارگذاری نشود و عملکرد لازم را نداشته باشد .

۶ . ریسک از بین رفتن : این ریسک هنگامی اتفاق می‌افتد که اکانت شما در کارگزاری به مشکل بخورد و شما نتوانید به اکانتتان ورود کنید .

کنترل بر افکار و احساسات

یکی از عوامل مهم مدیریت ریسک در فارکس این است که باید بر احساساتتان کنترل داشته باشید و هر استراتژی را به صورت مناسب انجام دهید . برخی از معامله‌گران به طور معمول سعی می‌کنند تا راه هایی برای جلوگیری از زیان و کسب دوباره سرمایه از دست رفته را به صورت سریع و بدون بررسی کامل علت شکست برخی از استراتژی های معاملاتی انجام دهند .

عده ای عقیده دارند که با کسب شکست های بیشتر شانس بیشتری برای موفقیت در معاملات آینده دارند . اما باید گفت که این شیوه تنها یک درک اساساً غلط از احتمالات در معاملات فارکس می باشد. افرادی که از این شیوه استفاده می کنند باید نکات زیر را مدنظر داشته باشند :

حتی اگر برای معاملات سرمایه بی نهایت داشته باشیم در بهترین حالت نیز شما با این رویکرد شکست خواهید خورد

اگر از هر 3 معامله شما 2 معامله را شکست بخورید و تنها 1 معامله را پیروز شوید ، شما موفقیتی در معاملاتتان کسب نکرده اید .

این عوامل دلایلی هستند که تمرکز معامله‌ گران به جای اینکه خود را در معرض ریسک و بهبودی از خطرات ریسک باشد ، به این است که تعداد ریسک را مدیریت کرده و عواقب آن را در نظر بگیرند .
این موضوع که به سود ها و عوامل مثبتی که بازارهای معاملاتی برای شما به ارمغان می آورد فکر کنید بسیار آسان است اما باید به عواملی مانند چالش ‌های بازار و زیان هایی که ممکن است از کنترل شما خارج شود و عواقب بسیار بدی برای را برای سرمایه شخصی شما به ارمغان بیاورد را در نظر داشته باشید .

مسئله دیگری که شما باید مد نظر داشته باشید این است که هرچه میزان بیشتری از سرمایه تان را از دست می‌دهید برای بدست آوردن دوباره آن به مقدار بیشتری سود نیاز دارید . در نمودار زیر هنگامی که شما بیش از %20 از سرمایه خود را از دست داده اید میزان سودی که شما نیازمند بازگشت سرمایه هستید را نمایان کرده است .

پنج شیوه مدیریت ریسک در معاملات فارکس

اگر شما 20% از سرمایه خود را از دست بدهید به 25% سود برای برای به دست آوردن سرمایه اولیه تان نیاز دارید یا اگر شما 50% سرمایه خود را از دست بدهید به 100% سود برای به دست آوردن سرمایه اولیه تان نیاز خواهید داشت . اگر 70% از سرمایه خود را از دست بدهید به 233% سود برای بازگشت سرمایه اولیه تان نیاز خواهید داشت . اگر 90% از سرمایه خود را از دست بدهید به 900% سود برای به دست آوردن سرمایه اولیه نیاز خواهید داشت .

پس این مورد را به یاد داشته باشید و اطمینان حاصل کنید که سودی که شما بدست می آورید باید بیشتر از ضررهای شما باشد . اگر سودی که شما به دست می‌آورید دو برابر ضرر های شما باشد ، شما تنها به موفقیت در 33% از در معاملاتتان نیاز دارید .

با توجه به این نکات که شما باید به حد ضرر توجه کنید . مشخص کردن حد ضرر باعث کاهش ضررهای شما و باعث افزایش سود های شما خواهد شد .

نحوه محاسبه مدیریت ریسک در فارکس

در ادامه مقاله و نکته هایی برای شیوه های مدیریت ریسک در فارکس می پردازیم . برای ساخت یک استراتژی مناسب به موارد زیر دقت کنید :

محدودیت های ریسک

مرحله 1. مدیریت سرمایه شخصی

شما باید سرمایه ای را به معاملات خود اختصاص دهید که اگر آن را از دست دادید ، پس انداز شخصی شما نباشد و در صورت از دست دادن آن مشکل جدی به زندگی شخصی شما وارد نشود .

باید به خاطر داشته باشید که اگر استرس از دست دادن سرمایه را دارید می بایست از معاملات خارج شوید .
به طور کلی می بایست تنها از %10 از پس انداز خود در معاملات استفاده کنید .

مرحله 2. از سرمایه فرضی استفاده کنید

تصور کنید که شما در ظاهر 10.000 دلار پول دارید ، مایل به ریسک هستید و حداقل ۳ ماه زمان را در حساب های آزمایشی فارکس به آزمایش پرداخته اید . حال می بایست 10% از سرمایه که دارید در معاملاتتان استفاده کنید . به عنوان مثال 1000 دلار برای شروع معاملات مناسب است . ممکن است این سرمایه مبلغ زیادی برای معاملات نباشد اما باید به خاطر داشته باشید برای شروع معاملات می‌بایست از درصد کمی از سرمایه تان استفاده کنید .

استفاده از 10% از سرمایه تان شما تقریباً کار دشوار و استرس زایی نخواهد بود زیرا این مقدار سرمایه ، سرمایه بسیار اندکی برای تان خواهد بود

با استفاده از 10% سرمایه در معاملات تان شما هنوز 90% از سرمایه خود را در دست دارید و ریسک چندان زیادی را نخواهد کرد .

اگر بعد از ماه اول نتایج معاملات شما مثبت است شما می توانید 10% دیگر را در ماه دوم معاملات تان برای افزایش میزان معاملات تان اضافه کنید . اما اگر بعد از ماه اول نتایج نا مناسبی را در معاملات آن کسب کرده‌ اید ، از افزایش سرمایه برای معاملاتتان خودداری کنید .

میزان ریسک که شما می‌توانید در طول سال اول در معاملات تان انجام دهید و بر اساس موارد زیر خواهد بود :

-مقدار سرمایه ای که شما برای معاملات و ریسک مد نظر دارید
-نتایج معاملات شما ( تنها در صورتی می توانید سرمایه به معاملات تان اضافه کنید که نتایج قانع کننده ای را کسب کرده باشید )

نکته ای که باید به یاد داشته باشید این است که تعادل حساب شما در کنار سطح تجربه و یادگیری شما در معاملات تان به سطحی که مد نظر دارید خواهد رسید .

مرحله 3. احتمالات را مد نظر داشته باشید .

بسیاری از معامله‌گرانی که مدیریت ریسک را انجام نمی‌ دهند سرمایه خود را در معرض ریسک قرار می دهند .

برخی از معامله گران سرمایه خود را تقسیم به ۱۰۰ می کنند و در هر معامله به صورت ثابت از %1 از سرمایه خود استفاده می‌کنند و با این استراتژی معاملات خود را انجام می دهند . باید گفت که این شیوه ، بهتر از نداشتن یک برنامه منظم است .

معمولاً معامله ‌گران وقوع یک رشته معاملات نا موفق را که به صورت پی در پی رخ میدهند را در نظر نمی‌گیرند .

در این نمودار ما یک معامله ناموفق را در پی در نمودار زیر برای محاسبه نمایان کرده ایم .

فرمول محاسبه به شرح زیر است :

1 – ( 0, A – B + 1 , C ^ B , False )

A: تعداد معاملات مدنظر

B: تعداد معاملات ناموفق پی در پی

C: احتمال نا موفق بودن یک معامله

اموزش صفرتا صد فارکس

به عنوان یک معامله گر روزانه که در هر روز با هیت ریت ۵۰٪ ، ۱۰ عدد معامله انجام می دهید ، می بایست حداقل 3 یا 4 معامله ناموفق پی‌درپی را مد نظر داشته باشید .

مرحله 4. محاسبه موقعیت ها در نمودار

محدودیت‌های ریسک و اندازه گیریهای موقعیت از طریق فرکانس های معاملاتی با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند .

برخی از معامله گران این عادت را دارند که تعداد زیادی معامله را انجام دهد اما پیشنهاد می‌شود تنها معاملات با کیفیت را با یک برنامه و استراتژی مناسب دهید همچنین در صورت قرارگیری در یک موقعیت ضرر ، یک نقشه پشتیبان برای خروج از معامله نا مناسب را داشته باشید . تصور کنید که محدودیت ریسکی که برای یک ماه و 10 معامله مد نظر دارید %3 است برای شروع %0.5 را مد نظر دارید و پس از 3 معامله شما %1.5 تبدیل می شود در این مرحله می بایست میزان ریسک معاملات خود را به 0.25% کاهش دهید با اینحال 7 معامله‌ای که همچنان در برنامه شما باقی مانده فرصت هایی را به شما می دهد که امیدواریم از دست دادن سرمایه اولیه شما جلوگیری کند .

یکی از راه ‌های اندازه‌گیری موقعیت این است که یک نمودار نردبان اندازه گیری موقعیت را ترسیم کنید .

شما می توانید یک نمودار نردبان اندازه گیری موقعیت را به عنوان یک معامله گر ریسک پذیر یا محافظه‌کارانه ترسیم کنید . شما با ترسیم این نمودار می‌توانید میزان خطری که برای موفقیت در معاملات لازم دارید را متوجه شوید و خطر از دست دادن سرمایه اولیه را کاهش دهید .

آموزش کامل فارکس و مدیریت ریسک

به عنوان یک معامله گر ، نکته ای که باید مد نظر داشته باشید این است که باید با یک استراتژی مناسب ، ریسک را در فارکس مدیریت کنید .

۵ نکته اصلی که درباره مدیریت ریسک معاملات فارکس در این مقاله که به آن اشاره کردیم عبارتند از :

با میزان سرمایه ای معاملات را انجام دهید که اگر آن را از دست دادید به مشکل اساسی بر نخورید .

ابتدا با سرمایه فرضی و سپس از سرمایه خود در معاملات استفاده کنید

استراتژی مناسب داشته باشید و احتمال وقوع ضرر را مد نظر داشته باشید

از نردبان اندازه گیری موقعیت استفاده کنید . یک استراتژی جامع برای مدیریت سرمایه در معاملات داشته باشید .

این موارد به همراه یک ذهنیت آرام و عملکرد منطقی ، در شیوه معاملاتی شما باعث می شود تا از مشکلات و ضرر دور بمانید به صورت طولانی مدت در معاملات تان موفق باشید .

چرا معامله‌گران در بازارهای مالی شکست می‌خورند؟

چرا معامله‌گران در بازارهای مالی شکست می‌خورند؟

یک پژوهش مشهور از “برد باربر ( Brad Barber ) و همکاران” نشان می‌دهد که بصورت کلی اغلب معامله‌گران فعال در بازار‌های سرمایه ضرر می‌کنند. شواهد گویای این هستند که تنها گروه بسیار کوچکی از معامله‌گران می‌توانند به صورت مستمر سود کسب کنند.

بر اساس گفته اساتید ترید و معامله‌گری، دلیل چنین عملکرد ضعیفی شاید عدم انتخاب استراتژی معاملاتی مناسب و یا قالب ذهنی محکوم به شکست این افراد باشد. در ادامه این مقاله می‌خواهیم چیز دیگری را مطرح کنیم، اینکه ترید و معامله‌گری یک شغل به حساب می‌آید و معامله‌گران به همان دلیلی شکست می‌خورند که کارآفرینان و استارت‌آپ‌ها شکست خورده‌اند.

پاتریک هنری ( Patrick Henry ) در یک مقاله ارزشمند ، پژوهشی را مطرح می‌کند که در آن میزان موفقیت استارت‌آپ‌ها و همچنین دلیل شکستشان را نشان می‌دهد. در این مقاله بیان می‌کند که در بین استارت‌آپ‌ها شکست بسیار رایج است، بطوری که ۷۵ درصد از شرکت های پر ریسک در نهایت به طور کامل متوقف می‌شوند.

از رایج‌ترین دلایل شکست می‌توان به نداشتن انگیزه، نداشتن تمرکز، عدم تمایل به یادگیری، نداشتن راهنما، نداشتن دانش کار، نداشتن تیم مناسب، نداشتن سرمایه و نداشتن یک الگوی تجاری منطقی اشاره کرد.

از طرف دیگر هنری بیان می‌کند که موفقیت استارت‌آپ‌ها به دلیل تعهد مداوم، میل به گوش دادن، یاد گرفتن و تغییر، رابطه مستحکم با یک مربی و استاد، و داشتن دانش پایه‌ای قوی می‌باشد. جالب است بدانید که استارت‌آپ‌های جدید و موفق با سرمایه اولیه بسیار کمی شروع به فعالیت کرده اند و در حین رشد برای مرحله بعدی، سرمایه کافی را بدست آورده‌اند. رقیبان کمتر موفق آن‌ها با سرمایه کلانی شروع می‌کنند و در مراحل یادگیری اولیه بیشتر آن را از دست می‌دهند.

برای اینکه بفهمیم چطور از این یافته در ترید و معامله‌گری استفاده کنیم، فرض کنید که یک کارآفرین می‌خواهد رستورانی را راه اندازی کند. می‌توانیم فرض کنیم که فاکتور‌های مهم متعددی برای موفقیت این سرمایه گذاری وجود دارند:

۱. مکان:

تاسیس یک رستوران در یک محل خاص می‌تواند موفق شود اما در جای دیگر شکست بخورد. این نتایج به عوامل متعددی مانند نیاز و علاقه‌ مشتری، قیمت، منو و محیط رستوران بستگی دارند. این رستوران در یک مکان شلوغ با خدمات مشابه زیاد شانس موفقیت کمی دارد، اما یک محل خلوت شاید به دلیل خاصی خلوت شده است. نکته اصلی شناسایی فرصت‌های بکر و تازه است.

۲. محصول و روش درست:

منو خدمات باید شامل نیاز و علایق مردم باشد و در بخش اجرایی، رستوران همیشه باشد غذای با کیفیت ارائه کند. تولید یک محصول خوب در مرحله نخست به دستور پخت آن مربوط است اما چیزی که بر مشتری اثر گذار است در واقع نحوره ارائه آن است.

۳. برنامه تجاری درست:

این رستوران چطور می‌تواند منو خود را رشد دهد؟ چطور می‌تواند به عنوان یک تجارت رشد کند؟ از نظر مشتری‌های جدید چطور دیده می‌شود؟ شروع و افتتاح رستوران تنها آغاز کار است. بک برنامه تجاری درست مراقب این است که همه مراحل، از بازاریابی تا تولید محصول، بر اساس یک روش متفکرانه بر پایه اطلاعات درست، تجربه و مهارت انجام شود.

۴. تیم درست:

با رشد یک تجارت هیچ کس قادر نخواهد بود که همه کارها را خودش انجام دهد. یک نفر باید به مشتری‌ها خوش آمد بگوید، افرادی باید در آشپزخانه وهمچنین سالن کار کنند، افرادی برای تامین مواد اولیه نیاز هستند و دستیاری که کارهای قانونی و حسابداری را انجام دهد. رستوران رشد کرده و به یک سازمان واقعی تبدیل می‌شود. بعنی افراد زیادی با تخصص‌های گوناگون گردآوری می‌شوند که برای سازماندهی آن نیاز به یک رهبر است.

با این پیش زمینه می‌توانیم یک تریدر مستقل را در نظر گرفته و ببینیم که آیا عناصر موفقیت را دارد؟

۱. مکان:

محل برای یک تریدر یعنی دسته‌ای از بازارها و فرصت‌های معاملاتی که آن‌ها را دنبال می‌کند. بسیاری از معامله گران در جایی به دنبال نفت هستند که دیگران در حال حفاری‌اند و با این کار شانس موفقیت خود را کاهش می‌دهند.

در کارگزاری اس ام بی کپیتال، تاکید زیادی به یافتن سهم‌های در حال معامله است که در آن‌ها حجم، نوسان، خبرهای مهم و عوامل دیگر باعث ایجاد فرصت معاملاتی می‌شوند. نکته کلیدی این است که چیزی که معامله می‌کنید، به اندازه همان روش و استراتژی معامله‌گری اهمیت دارد. بسیاری از معامله‌گران مانند اغلب استارت‌آپ‌ها خود را در یک موقعیت اشتباه قرار می‌دهند و با این کار شانس موفقیت خود را کاهش می‌دهند.

۲. محصول و روش درست:

بعد از سال‌ها کار بر روی عملکردد معامله‌گران به این نتیجه رسیده‌ام که عامل اصلی موفقیت در ترید ، داشتن روش‌های چندگانه بر اساس شرایط مختلف و متنوع بازار است. در برخی از بازارهای مالی، یک تریدر موفق دارایی‌های خاصی را فروخته یا خریداری می‌کند و در بازارهای دیگر، ممکن است که ارزش نسبی یا نوسان آن‌ها بین چندین دارایی دیگر را مورد معامله قرار دهد.

تعیین چگونگی انجام معاملات و روش مدیریت درست سبد سرمایه‌گذاری (پورتفولیو) نیازمند یک استراتژی معاملاتی دقیق و سختگیرانه است. سرمایه گذاری که تنها در یک محل و با یک سبک سرمایه‌گذاری به دنبال فرصت معاملاتی علت شکست برخی از استراتژی های معاملاتی است، به احتمال زیاد شکست می‌خورد. بدون داشتن یک دانش و نجربه تخصصی، کسب چنین مهارتی بسیار سخت است.

۳. برنامه تجاری درست:

بسیاری از معامله‌گران در مراحل اولیه موفق می‌شوند و تنها وقتی شکست می‌خورند که سعی می‌کنند سود و ریسک خود را افزایش دهند. استراتژی‌هایی که برای شروع اولیه جواب داده‌اند، ممکن است با استراتژی‌هایی که برای گرفتن یک سود مداوم نیاز است، متفاوت باشند.

یک تجارت موفق بصورت روزانه کار خود را بصورت روندی مدیریت کرده و با چشم‌اندازی بلند مدت به پیشرفت ها و فرصت های آتی عمل می‌کند. دلیل اینکه بسیاری از معامله‌گران شکست می‌خورند این است که فاقد یک برنامه رشد پایدار هستند و وقتی که می‌خواهند تجارت خود را گسترش دهند به جهت‌های مختلف کشیده می‌شوند. بر اساس مشاهدات نظری، این معامله گران با سرمایه کم شروع نمی‌کنند و در آغاز کار خود سرمایه زیادی را از دست می‌دهند.

۴. تیم درست:

رستورانی را تصور کنید که در آن صاحب رستوران می‌خواهد همه کارهای آشپزخانه، سالن کار، ظرف شور، بازاریاب، مسئول خریدو حسابدار را انجام دهد. یک معامله‌گر منفرد نیز به تنهایی کار زیادی را از پیش نمی‌برد. نمی‌تواند نسبت به رقیبان قوی خود و در شرایط بازاری که هر لحظه خیر جدیدی منتشر می‌شود، موفق باشد. این معامله‌گر به منابع خبری از کارگزاری‌های درست، تحلیلگران بازار و همکاران متفکر نیاز دارد.

توجه کنید که گروه‌های معامله‌گری بزرگی مانند Futures.io و Traders4acause.org به وجود آمده‌اند که منابع بزرگی را در دسترس معامله‌گران مستقل قرار دهند. این منابع شامل وبینارها، کنفرانس‌ها، جلسات، پژوهش‌های قابل دانلود و شبکه‌‌ای از معامله گران می‌باشند. بطور مشابه شاهد رشد روزافزون تیم‌ها و گروه‌ها در تالارهای معاملاتی، شرکت‌های مدیریت سرمایه و همینطور شرکت‌های اختصاصی معامله‌گری هستیم. در این تیم‌ها افراد معامولا بر اساس تجربه و مهارت خاص خود، معامله‌گران تازه‌کار را حمایت می‌کنند. به نقش مربیگری در استارتآپ‌های موفق که هنری در پژوهش خود اشاره کرده توجه کنید.

همانطور که قبلا هم تاکید کردیم، بهترین تمرین این است که فرض کنید که شخصی به شما مراجعه می‌کند و به دنبال سرمایه برای معامله‌گری است، در حالی که موقعیت، استراتژی و روش، برنامه و کار تیمی او دقیقا مانند شماست. آیا اگر روش معاملاتی شخصی مانند شما باشد، در او سرمایه‌گذاری می‌کنید؟

به احتمال زیاد پاسخ شما خیر خواهد بود، و این دلیل اصلی شکست معامله‌گران است! نه تنها بخاطر اینکه الگوی معامله‌گری اشتباه و یا قالب ذهنی اشتباهی دارند، بلکه به خاطر اینکه فعالیت عملکردی خود را به یک تجارت پایدار تبدیل نکرده‌اند. در اصل هر معامله‌گر موفقی، یک کارآفرین موفق است. شما نمی‌توانید این چهار بعد موفقیت را با کارهایی مثل نگاه کردن به نمودارهای زیاد، نوشتن یادداشت‌های بیشتر و انجام تمرین‌های بیشتر رشد فردی، جایگزین نمایید.

چرا گاهی اوقات شاخص بورس منفی می‌شود؟

بورس - شاخص - منی - مثبت - بازر - مانو

سرمایه‌گذاری در بورس به یکی از روش‌های پرطرفدار سرمایه‌گذاری تبدیل شده است و افراد زیادی برای کسب سود و پس‌انداز به دنبال شناخت اصول و روش‌های درست سرمایه‌گذاری در این بازار هستند. یادگیری اصول و مفاهیم بازارهای مالی، مزایا و معایب و ویژگی‌های آن، قبل از شروع سرمایه‌گذاری می‌تواند بسیار راهگشا باشد. یکی از آن مفاهیم شاخص بورس است که ممکن است در اخبار شنیده باشید که برای مثال امروز شاخص بورس منفی یا مثبت بود، یا شاخص به دنبال شکست مقاومت 1300 هزار واحد است.

شاخص بورس چیست؟

پیش از آن که به دلایل منفی شدن شاخص بورس بپردازیم در ابتدا به مفهوم شاخص می‌پردازیم. شاخص بورس، عددی است که نمایانگر روند صعودی یا نزولی بودن بازار است. بورس اوراق بهادار، چندین شاخص دارد که هر کدام کاربرد خاص خودش را دارد.

شاخص‌های اصلی بورس شاخص کل و شاخص کل (هم وزن) هستند که برای مشاهده آن می‌توانید به سامانه کارگزاری یا سایت اطلاعات فناوری بورس مراجعه کنید. شاخص کل بورس که سرمایه‌گذاران و افرادی که در بورس فعال هستند دائما از آن صحبت می‌کنند، نشان‌دهنده‌ی سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس است. در واقع تغییرات شاخص کل بورس، می‌تواند معیاری برای میانگین بازدهی سرمایه‌گذاران در بورس باشد.

علاوه بر شاخص‌هایی که گفته شد، شاخص‌های دیگری مثل شاخص 50 شرکت برتر، شاخص 30 شرکت بزرگ، شاخص صنعت و شاخص واسطه‌گری‌های مالی نیز وجود دارد.

نکته اینجاست که مثبت یا منفی بودن شاخص همیشه به معنای مثبت یا منفی بودن کل بورس یا سبد سرمایه‌گذاری شما نیست. شاخص کل، وضعیت کل بورس را در نظر می‌گیرد.

شاخص بورس منفی، دلهره‌ای برای سهامداران

کارشناسان عوامل مختلفی را در منفی شدن شاخص بورس عنوان کرده‌اند. به طور کلی، انتظار اینکه قیمت‌ها و به دنبال آن شاخص کل همیشه روند صعودی و مثبت داشته باشد، تصوری کاملا خیالی و واهی است. چرا که اصل اساسی بورس بر این است که قیمت‌ها بر مبنای عرضه و تقاضا شکل می‌گیرد و ممکن است گاهی اوقات عرضه بر تقاضا پیشی بگیرد و باعث فروش بیشتر و در ادامه شاخص بورس منفی شود.

عواملی همچون کاهش نرخ ارز، جذابیت بازارهای موازی و خروج پول از بازار، شیوه‌های نادرست عرضه اولیه سهام، شرایط سیاست داخلی و خارجی و عواملی مثل انتخابات و مذاکرات، نقش مهمی در افت یا صعود شاخص ایفا می‌کنند. با این حال، ممکن است گاهی اوقات، دلایل دیگری مثل دخالت دولت در قیمت‌گذاری‌های دستوری نیز وجود داشته باشد.

نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که سرمایه‌گذاران همواره باید به اصول و استراتژی‌های معاملاتی خود پایبند باشند و برای بازارهای منفی نیز برنامه داشته باشند.

برخی کارشناسان، هجوم تازه‌واردان به بورس را دلیل اصلی ریزش شاخص در سال 1399 می‌دانند و معتقدند رفتار هیجانی آنها باعث چنین ریزشی شده است. برخی نیز انگشت اتهام را به سمت دولت، شرکت‌های حقوقی دراز می‌کنند. پیشرفت‌های تکنولوژیکی مثل معاملات الگوریتمی نیز از این اتهامات مبرا نبوده است.

سخن پایانی

بورس نیز مانند هر بازار دیگری فراز و فرودهای زیادی را تجربه می‌کند. چیزی که اهمیت دارد به‌کارگیری استراتژی‌های درست و اصولی در آن شرایط بازار است. سرمایه‌گذاری در بورس، کاملا تخصصی است و به صرف زمان و تمرکز نیاز دارد. این جمله که بورس شغل دوم، درآمد اول است، کاملا اشتباه است.

سامانه مدیریت ثروت مانو، شرایطی را فراهم کرده است که افراد بتوانند بدون نیاز به کسب دانش تخصصی مالی و اقتصاد و همچنین صرف زمان برای تحلیل فاکتورهای اقتصادی، به صورت غیرمستقیم و حرفه‌ای در بورس سرمایه‌گذاری کنند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا