مبادله اتمیک (Atomic Swap)

مونرو فاقد زبان اسکریپت نویسی است که بدین معنی است که فرایند مرسوم قفلهای هش شده قابل اجرا نیستند. همچنین این شبکه از خمهای بیضوی edward25519 در تولید کلیدهای عمومی و خصوصی خود استفاده میکند که قابلیت ما را در استفاده از امضاهای آداپتور (نوعی از امضا ناقص است که در صورت تکمیل، اطلاعات جالبی را به طرف مقابل میدهد. میتوان کلید رمزنگاری را به شکل یک بار مصرف توسط این امضا به دست آورد) در حین کار با شبکههایی همچون اتریوم و بیت کوین که از نوع متفاوتی از خمهای بیضوی استفاده میکنند، محدود میکند.
مبادلات اتمی یا atomic swap چیست؛ دنیایی بدون کارمزد و هک
تصور کنید چه اتفاقی می افتاد اگر معاملات ارزهای دیجیتال هیچ کارمزدی نداشت و هیچ صرافی هک نمی شد! غیر واقعی و سورئال به نظر می آید؟ پس جالب توجه است بدانید که به زودی این اتفاق با استفاده از مبادلات اتمی در دنیای کریپتو رخ خواهد داد و دیگر هیچ هک یا کارمزدی وجود نخواهد داشت!
در حوزه کریپتو، داستان هک شدن صرافی موضوع جدیدی نیست. چنین اتفاقاتی به این دلیل رخ می دهد که صرافی های متمرکز، خدمات معاملات را ارائه می دهند. این صرافی های متمرکز همچنین می خواهند با استفاده از کاهش کارمزدهای معاملات خود سود و سرمایه بیشتری به دست آورند و این درحالی است که صرافی غیرمتمرکز هنوز وجود ندارد.
اگر هیچ کارمزدی برای معاملات وجود نداشته باشد، سپس هیچ انگیزه ای برای داشتن صرافی های متمرکز وجود نخواهد داشت و در این صورت هیچ صرافی و هیچ حمله هک مرتبط با آن وجود نخواهد داشت. برای به تحقق پیوستن موارد ذکر شده، فناوری جدیدی به نام مبادلات اتمی یا (atomic swaps) به وجود آمده است که به وسیله آن حوزه کریپتو امن تر و کامل تر خواهد شد.
مبادله اتمی چیست؟
مبادله اتمی یک فناوری قرارداد هوشمند و کریپتوگرافیک است که به طرفین قرارداد اجازه می دهد تا بدون خطرات پیش فرض یا عدم پرداخت یکی از طرفین در قرارداد، توکن یا ارزهای دیجیتال مختلف را مبادله کنند. قسمت جالب توجه زمانی است که مبادله یا معامله بین طرفین قرارداد می تواند به روش قابل اعتمادی صورت گیرد و دیگر نیازی به شخص ثالث یا مدیریت حساب اسکرو نمی باشد و همچنین هیچ خطر پیش فرض یا عدم پرداختی دو طرف را تهدید نمی کند. در این نوع مبادله، هیچ کدام از طرفین نمی توانند بدون اینکه معامله کامل مبادله اتمیک (Atomic Swap) شود به پول پرداختی دسترسی داشته باشند و این امر توسط قراردادهای هوشمند قدرتمند و کریپتوگرافیک مبادله اتمی تضمین شده می باشد. در علم رایانه، به آن اتمی می گویند زیرا معامله به صورت کلی/فردی رخ می دهد و برخلاف چیزی است که ما در صرافی های متمرکز داریم و یا حساب های اسکرویی صرافی ها (مانند لوکال بیت کوین) می باشد.
بنابراین، در صورت شرکت در یک مبادله اتمی، آن معامله یا اتفاق می افتد و هر دو طرفین کوین های خود را دریافت خواهند کرد و یا معامله اصلا صورت نمی گیرد. به عبارت دیگر هیچ حد وسطی در مبادله اتمی وجود ندارد. مبادلات اتمی همچنین مبادلات اتمی میان زنجیره نیز نامیده می شوند و بدان معناست که دو ارز دیجیتال متفاوت که در زنجیره های مختلف وجود دارند می توانند به طور اتمی بدون حضور شخص سوم قابل اعتماد مبادله کنند و هیچ کارمزد معامله یا مبادله وجود ندارد.
توجه: کسب و کارهای مختلف که این فناوری را اجرا می کنند، می توانند ساختار کارمزدی را برای ارئه چنین خدماتی اضافه کنند زیرا این مبادلات تنها می توانند توسط خط فرمان انجام شوند و آنطور که انتظار می رود کاربر پسند نمی باشند. حتی اگر در این صورت شرکت ها کارمزدهای کمی هم از شما بگیرند، این روش امن تر از معامله یا مبادله در صرافی های متمرکز می باشد.
چرا مبادله اتمی برای رشد صنعت ارز دیجیتال اهمیت دارد
مبادلات اتمی روش جدیدی را برای معامله کریپتو فراهم می کنند. این فناوری می تواند هنگامی استفاده شود که دو طرف قرارداد باید معامله OTC خیلی بزرگ یا خیلی کوچک ایجاد کنند. تصور کنید که می خواهید 1000 بیت کوین (BTC) با 50 هزار لایت کوین (LTC) مبادله کنید. مطمئنا شما یا از صرافی متمرکز که مستعد به هک می باشند استفاده خواهید کرد و یا به یک مدیر حساب اسکرو اعتماد می کنید. در این مورد با استفاده از فناوری مبادله اتمی، می توانید بدون اعتماد به صرافی یا خدمات حساب اسکرو 1000 بیت کوین (BTC) را با 50 هزار لایت کوین (LTC) مبادله کنید. همچنین می توانید 100 درصد مطمئن باشید که حتی اگر معامله موفقیت آمیز نبود، شما به دلیل فناوری مبادله اتمی 1000 بیت کوین (BTC) خود را از دست نخواهید داد. اگر این تراکنش های اتمی صورت گیرد، درون زنجیره اتفاق می افتد و از این رو به تمام محدودیت هایی که درحال حاضر دو زنجیره دخیل با آن مواجه هستند غلبه می کند. به عنوان مثال در مبادله اتمی بیت کوین/ لایت کوین (LTC/BTC) هزینه ماینر بلاک چین مربوطه کم خواهد شد و در هنگام معامله اتمی، زمان تکمیل معامله به حافظه بیت کوین (Bitcoin’s mempool) مربوط می باشد.
مبادلات اتمی معروف
در حال حاضر تعداد کمی مبادلات اتمی انجام شده اند که برخی از آنها عبارتند از:
- مبادله اتمی لایت کوین و دکرد (Decred) که در سپتامبر 2017 رخ داد.
- مبادله اتمی لایت کوین و ورت کوین که آن هم در ماه سپتامبر انجام شد و هنوز بر روی آن کار می کنند.
مبادلات اتمی در چه جایگاهی قرار دارند
مبادلات اتمی هنوز یک توسعه جدید می باشد. به همین دلیل است که آنها همچنان مورد بحث ها، تصحیح و آزمایش می باشند. به طور واضح آنها هنوز وارد مسیر اصلی نشده اند. چندین محدودیت در مبادلات اتمی درون زنجیره موجود می باشد که شامل موارد زیر می باشد:
- هر دو ارز دیجیتالی که مبادله می شوند باید الگوریتم هش یکسانی داشته باشند.
- هر دو ارز دیجیتال باید از قرارداد هوشمند مبتنی بر زمان (time lock) پشتیبانی کنند.
شما به مهارت های برنامه نویسی ویژه ای نیاز دارید تا در حال حاضر بتوانید از مبادلات اتمی استفاده کنید. این محدودیت ها مانع بزرگی برای همه گیر شدن و اتخاذ این فناوری است اما نیازی نیست که نگران آنها باشید زیرا صنعت کریپتو به خوبی از تمام آنها آگاه می باشد. به همین دلیل است که راه حل مبادلات اتمی خارج زنجیره توسط شبکه لایتنینگ، همچنان برای پذیرش و همه گیر شدن تصحیح و آزمایش می شود. مبادلات اتمی خارج زنجیره بر روی تمام چالش ها و محدودیت هایی که توسط مبادلات اتمی درون زنجیره ایجاد شده، غلبه خواهد کرد.
آینده مبادلات اتمی
می توان گفت آینده مبادلات اتمی بسیار روشن است. امیدواریم شاهد حضور خدمات یا صرافی های غیرمتمرکزی باشیم که هر دو مبادلات اتمی درون زنجیره و خارج زنجیره را با توجه به شایستگی آنها پر نفوذ تر و کل اکوسیستم را ایمن تر کنند. مورد دیگری که این خدمات مبادله اتمی بر روی آن تمرکز خواهد داشت تجربه کاربر خواهد بود، که درحال حاضر استفاده از آن برای افرادی که دانش فناوری را ندارند مشکل می باشد. برخی خدمات مانند مبادلات اتمی کومودو که به صورت متفاوت کار می کند و آلتکوین آی او (Altcoin.io) که مبادلات اتمی بیت کوین/اتر (ETH/BTC) را آزمایش می کند، در مراحل ابتدایی و رو به رشد قرار دارند. با این حال پیش نمای رابط کاربری آلت کوین بسیار مرتب می باشد:
مبادله اتمی آلت کوین
در آخر اینکه جالب توجه خواهد بود که چگونه این فناوری همه گیر خواهد شد، زیرا این فناوری پتانسیل ایجاد خدمات چالش برانگیزی را دارد.
مبادله اتمیک (Atomic Swap)
مبادله اتمیک (به انگلیسی Atomic Swap) یک فناوری مبتنی بر قراردادهای هوشمند است که بدون نیاز به یک بازار متمرکز یا سایر واسطهها مبادلات رمزارزها (ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین، اتریوم و…) را ممکن میکند.
مبادله اتمیک، که تحت عنوان معاملات بین زنجیرهای اتمیک (atomic cross-chain trading) نیز شناخته میشوند، شامل مبادله یک رمزارز با رمزارز دیگر است حتی اگر این رمزارزها متعلق به شبکههای بلاکچین متفاوتی باشند.
مفهوم مبادله اتمیک اولین بار در سال 2013 توسط شخصی با نام تییِر نولان (Tier Nolan) مطرح شد.
این مفهوم یک تکنیک نوآورانه بود که به دو طرف مستقل اجازه میداد واحدهای رمزارز را بهطور مستقیم از آدرس خود (یا کیف پولهای رمزارز) با هم مبادله کنند.
با اینکه تییِر نولان غالبا بهعنوان خالق مبادلات اتمیک شناخته میشود، اما ایده انجام مبادلات همتابههمتا بین زنجیرهای پیش از این نیز مورد بحث بود.
در سال 2012، دانیل لاریمر (Daniel Larimer) به یک پروتکل مبادلهای بدوننیازبهاعتماد به نام P2PTradeX دست یافت که بسیاری آن را نمونه اولیه فناوری مبادله اتمیک میدانند.
یکی از اصلیترین مزیتهای استفاده از مبادله اتمیک امنیت است زیرا کاربران نیازی به تهیه یا استفاده از کلیدهای خصوصی خود در هر نقطهای ندارند.
مزیت دیگر چنین فناوریای این است که دیگر نیازی به وجود صرافیهای متمرکز نیست، و این برابر است با هزینههای کمتر (عدم پرداخت هزینه واریز، برداشت، یا معامله).
علاوه بر این، مبادلات اتمیک راه کلاهبرداری را نیز میبندند زیرا هیچ راهی برای اخاذی طرفین معامله از یکدیگر وجود ندارد.
از نظر فنی، این فناوری به قراردادهای هششده زماندار (HTLC) و توابع هش وابسته است.
قراردادهای هوشمند HTLC تضمین میکنند که مبادله یا بهکل انجام میشود و یا اصلا انجام نمیشود.
به عبارت دیگر، قراردادها محدود به موعد زمانی خاصی هستند و این مسئله شرکتکنندگان را ملزم میکند تا در طول یک دوره زمانی ازپیشتعیینشده یا مبادله اتمیک را حل و فصل کرده و یا آن را لغو کنند.
بنابراین، مبادله اتمیک تنها در صورتیکه طرفین معامله آن را تائید کنند کامل میشود. تائید از طریق استفاده از توابع رمزنگاریشده هش انجام میشود.
به عنوان مثال، فرض کنید شهرام 5 بیتکوین دارد اما میخواهد آنها را با بایننسکوین مبادله کند. نادر که بایننسکوین دارد مایل است این مبادله را انجام دهد.
با استفاده از فناوری مبادله اتمیک، شهرام و نادر میتوانند بدون نیاز به شخص ثالث مورد اعتماد، معاملهای همتا-به-همتا انجام دهند، به این معنی که میتوانند دو کوین متفاوت از دو بلاکچینهای مجزا را بدون هیچگونه دخالت خارجی مبادله کنند.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.اصطلاحات دیگر را ببینید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
مبادلات اتمی یا atomic swap چیست؛ دنیایی بدون کارمزد و هک!
تصور کنید چه اتفاقی میافتاد اگر معاملات ارزهای دیجیتال هیچ کارمزدی نداشت و هیچ صرافی هک نمیشد! غیر واقعی و سورئال به نظر میآید؟ پس جالب توجه است بدانید که به زودی این اتفاق با استفاده از مبادلات اتمی در دنیای کریپتو رخ خواهد داد و دیگر هیچ هک یا کارمزدی وجود نخواهد داشت! در حوزه کریپتو، داستان هک شدن صرافی موضوع جدیدی نیست. چنین اتفاقاتی به این دلیل رخ میدهد که صرافی های متمرکز، خدمات معاملات را ارائه میدهند. این صرافی های متمرکز همچنین میخواهند با استفاده از کاهش کارمزدهای معاملات خود سود و سرمایه بیشتری بدست آورند و این درحالی است که صرافی کاملا غیرمتمرکز هنوز وجود ندارد. اگر هیچ کارمزدی برای معاملات وجود نداشته باشد، هیچ انگیزهای برای داشتن صرافی های متمرکز وجود نخواهد داشت و در این صورت هیچ صرافی و هیچ حمله هک مرتبط با آن وجود نخواهد داشت. برای به تحقق پیوستن موارد ذکر شده، فناوری جدیدی به نام مبادلات اتمی یا (atomic swaps) به وجود آمده است که به وسیله آن حوزه کریپتو امنتر و کاملتر خواهد شد.
مفهوم مبادلات اتمی چیست؟
مبادله اتمی یک فناوری قرارداد هوشمند و کریپتوگرافیک است که به طرفین قرارداد اجازه میدهد تا بدون خطرات پیش فرض یا عدم پرداخت یکی از طرفین در قرارداد، توکن یا ارزهای دیجیتال مختلف را مبادله کنند.
قسمت جالب توجه زمانی است که مبادله یا معامله بین طرفین قرارداد میتواند به روش قابل اعتمادی صورت گیرد و دیگر نیازی به شخص ثالث یا مدیریت حساب اسکرو نیست و همچنین هیچ خطر پیش فرض یا عدم پرداختی دو طرف را تهدید نمیکند.
در این نوع مبادله، هیچ کدام از طرفین نمیتوانند بدون اینکه معامله کامل شود به پول پرداختی دسترسی داشته باشند و این امر توسط قراردادهای هوشمند قدرتمند و کریپتوگرافیک مبادله اتمی تضمین شده است.
در علم رایانه، به آن اتمی میگویند زیرا معامله به صورت کلی/فردی رخ میدهد و برخلاف چیزی است که ما در صرافی های متمرکز داریم و یا حساب های اسکرویی صرافی ها (مانند لوکال بیت کوین) است.
بنابراین، در صورت شرکت در یک مبادله اتمی، آن معامله یا اتفاق میافتد و هر دو طرفین کوین های خود را دریافت خواهند کرد و یا معامله اصلا صورت نمیگیرد. به عبارت دیگر هیچ حد وسطی در مبادله اتمی وجود ندارد.
مبادلات اتمی همچنین مبادلات اتمی میان زنجیره نیز نامیده میشوند و بدان معناست که دو ارز دیجیتال متفاوت که در زنجیره های مختلف وجود دارند میتوانند به طور اتمی بدون حضور شخص سوم قابل اعتماد مبادله کنند و هیچ کارمزد معامله یا مبادله وجود ندارد.
توجه: کسب و کارهای مختلف که این فناوری را اجرا میکنند، میتوانند ساختار کارمزدی را برای ارئه چنین خدماتی اضافه کنند زیرا این مبادلات تنها میتوانند توسط خط فرمان انجام شوند و آنطور که انتظار میرود کاربر پسند نمیباشند. حتی اگر در این صورت شرکت ها کارمزدهای کمی هم از شما بگیرند، این روش امن تر از معامله یا مبادله در صرافی های متمرکز میباشد.
چرا مبادله اتمی برای رشد صنعت ارز دیجیتال اهمیت دارد
مبادلات اتمی روش جدیدی را برای معامله کریپتو فراهم میکنند. این فناوری میتواند هنگامی استفاده شود که دو طرف قرارداد باید معامله OTC خیلی بزرگ یا خیلی کوچک ایجاد کنند.
تصور کنید که می خواهید ۱۰۰۰ بیت کوین (BTC) با ۵۰ هزار لایت کوین (LTC) مبادله کنید. مطمئنا شما یا از صرافی متمرکز که مستعد به هک هستند استفاده خواهید کرد و یا به یک مدیر حساب اسکرو اعتماد میکنید.
در این مورد با استفاده از فناوری مبادله اتمی، میتوانید بدون اعتماد به صرافی یا خدمات حساب اسکرو ۱۰۰۰ بیت کوین (BTC) را با ۵۰ هزار لایت کوین (LTC) مبادله کنید. همچنین می توانید ۱۰۰ درصد مطمئن باشید که حتی اگر معامله موفقیت آمیز نبود، شما به دلیل فناوری مبادله اتمی ۱۰۰۰ بیت کوین (BTC) خود را از دست نخواهید داد.
اگر این تراکنش های اتمی صورت گیرد، درون زنجیره اتفاق میافتد و از این رو به تمام محدودیتهایی که درحال حاضر دو زنجیره دخیل با آن مواجه هستند غلبه میکند. به عنوان مثال در مبادله اتمی بیت کوین/ لایت کوین (LTC/BTC) هزینه ماینر بلاک چین مربوطه کم خواهد شد و در هنگام معامله اتمی، زمان تکمیل معامله به حافظه بیت کوین (Bitcoin’s mempool) مربوط است.
مبادلات اتمی معروف
در حال حاضر تعداد کمی مبادلات اتمی انجام شده اند که برخی از آنها عبارتند از:
- مبادله اتمی لایت کوین و دکرد (Decred) که در سپتامبر ۲۰۱۷ رخ داد.
- مبادله اتمی لایت کوین و ورت کوین که آن هم در ماه سپتامبر انجام شد و هنوز بر روی آن کار میکنند.
مبادلات اتمی در چه جایگاهی قرار دارند
مبادلات اتمی هنوز یک توسعه جدید است. به همین دلیل است که آنها همچنان مورد بحث، تصحیح و آزمایش هستند. به طور واضح آنها هنوز وارد مسیر اصلی نشدهاند.
چندین محدودیت در مبادلات اتمی درون زنجیره وجود دارد که شامل موارد زیر است:
- هر دو ارز دیجیتالی که مبادله میشوند باید الگوریتم هش یکسانی داشته باشند.
- هر دو ارز دیجیتال باید از قرارداد هوشمند مبتنی بر زمان (time lock) پشتیبانی کنند.
- شما به مهارت های برنامه نویسی ویژهای نیاز دارید تا در حال حاضر بتوانید از مبادلات اتمی استفاده کنید.
این محدودیتها مانع بزرگی برای همهگیر شدن و اتخاذ این فناوری است مبادله اتمیک (Atomic Swap) اما نیازی نیست که نگران آنها باشید زیرا صنعت کریپتو به خوبی از تمام آنها آگاه است.
به همین دلیل است که راه حل مبادلات اتمی خارج زنجیره توسط شبکه لایتنینگ، همچنان برای پذیرش و همه گیر شدن تصحیح و آزمایش میشود. مبادلات اتمی خارج زنجیره بر روی تمام چالشها و محدودیت هایی که توسط مبادلات اتمی درون زنجیره ایجاد شده، غلبه خواهد کرد.
آینده مبادلات اتمی
میتوان گفت آینده مبادلات اتمی بسیار روشن است. امیدواریم شاهد حضور خدمات یا صرافی های غیرمتمرکزی باشیم که هر دو مبادلات اتمی درون زنجیره و خارج زنجیره را با توجه به شایستگی آنها پر نفوذتر و کل اکوسیستم را ایمنتر کنند.
مورد دیگری که این خدمات مبادله اتمی بر روی آن تمرکز خواهد داشت، تجربه کاربر خواهد بود که درحال حاضر استفاده از آن برای افرادی که دانش فناوری را ندارند مشکل است.
برخی خدمات مانند مبادلات اتمی کومودو که به صورت متفاوت کار میکند و آلتکوین آیاو (Altcoin.io) که مبادلات اتمی بیت کوین/اتر (ETH/BTC) را آزمایش میکند، در مراحل ابتدایی و رو به رشد قرار دارند. با این حال پیش نمای رابط کاربری آلت کوین بسیار مرتب است:
در آخر اینکه جالب توجه خواهد بود که چگونه این فناوری همهگیر خواهد شد، زیرا این فناوری پتانسیل ایجاد خدمات چالش برانگیزی را دارد.
تراکنش اتمیک (Atomic Swap) بین شبکه بیت کوین و مونرو چگونه انجام میشود؟
تراکنش اتمیک فرایندی است که تنها در صورت برآورده شدن یک سری از الزامات اجرا میشود و در صورتی که یکی از الزامات برآورده نشود، به حالت پیشین خود باز میگردد. در مطلب پیش رو که ترجمهای از بلاگ Comit Network است، نحوه انجام تراکنش Atomic بدون نیاز به اعتماد، بین دو شبکه بیت کوین و مونرو را توضیح خواهیم داد. برای یافتن توضیحات بیشتر در خصوص مبادلات اتمی، مطلب زیر را مطالعه فرمایید:
نحوه انجام تراکنش اتمیک بین بیت کوین و مونرو
در تلاش برای اتصال تمامی بلاک چینها بدون اضافه کردن شبکهای دیگر، این بار تلاشمان را معطوف به شبکه مونرو کردیم. مونرو دفتر کلی عمومی است که مبدا، مقصد و مقدار تراکنش از دید نظارهگران پنهان است.
تیم ما مدتها به مونرو علاقهمند بود لیکن تا گذشتهای نزدیک، انجام تراکنش اتمیک را ممکن نمیدانستیم چرا که مونرو از قفلهای زمانی (توابع Hashed Timelock شبکه بیت کوین) پشتیبانی نمیکند. اما پس از ارائه مقاله جوئل گاگر (Joel Gugger) در کنفرانس 36C3، دریافتیم که انجام این تراکنش با استفاده از قفلهای زمانی تنها در یکی از شبکهها نیز میسر است. با این حال مونرو همچنان چالشانگیز بود:
مونرو فاقد زبان اسکریپت نویسی است که بدین معنی است که فرایند مرسوم قفلهای هش شده قابل اجرا نیستند. همچنین این شبکه از خمهای بیضوی edward25519 در تولید کلیدهای عمومی و خصوصی خود استفاده میکند که قابلیت ما را در استفاده از امضاهای آداپتور (نوعی از امضا ناقص است که در صورت تکمیل، اطلاعات جالبی را به طرف مقابل میدهد. میتوان کلید رمزنگاری را به شکل یک بار مصرف توسط این امضا به دست آورد) در حین کار با شبکههایی همچون اتریوم و بیت کوین که از نوع متفاوتی از خمهای بیضوی استفاده میکنند، محدود میکند.
حل چالش اول نیاز به طراحی دوباره مونرو دارد اما چالش دوم را میتوان با روشی هوشمندانه در رمزنگاری آن حل کرد.
فرآیند ایجاد پروتکل
در ابتدا، تصمیم به پیادهسازی پروتکل پیشنهادی جوئل گرفتیم اما سپس فرصتی برای ساده کردن آن یافتیم و نوعی دیگر از آن را طراحی کردیم که در آن تعداد تراکنشها در شبکه بیت کوین یکی کمتر میشد. خوشبختانه جوئل و تیمش با مطالعه و بررسی طراحی ما، ایراد آن را متذکر شدند. در طراحی ما در برخی حالات، به دلیل عدم قطعیت نهایی تراکنشها در بیت کوین (و بسیاری دیگر از شبکهها)، مسابقهای برای انجام تراکنش یا بازگشت آن به مبدا در میگرفت.
در نهایت روش پیادهسازی ما شباهت بسیاری به پیشنهاد اولیه جوئل داشت. تنها چند تفاوت در میان بود:
-
(۲ از ۲) برای تراکنشهای بیت کوین
- قفلهای زمانی در سطح تراکنش
- رویکردی متفاوت به گواه اثبات برابری لگاریتم گسسته (Discrete Log Equality) احتیاج بود تا بتوان اطمینان حاصل کرد که کلیدهای صحیحی در هنگام دریافت یا برگشت خوردن بیت کوین آشکار شده است
مفروضات این پروتکل
- وقتی از کلیدهای مخفی صحبت میکنیم از x (کوچک) استفاده میکنیم و هنگامی که از کلید عمومی حرف میزنیم از X (بزرگ) استفاده میکنیم.
- آلیس صاحب رمز ارز مونرو است و قصد دارد آن را با بیت کوین معاوضه کند. باب سمت مقابله معامله است که بیت کوین در اختیار دارد و مونرو میخواهد.
- فرض میکنیم که آلیس و باب چند ویژگی را قبل از استفاده پروتکل، بین خود مشخص کردهاند: مقادیر معامله و زمان دو قفل زمانی به کار رفته در تراکنشهای بیت کوین (t_1 و t_2 که t_2>t_1)
انجام تراکنش Atomic بین شبکه بیت کوین و مونرو
پروتکل به طور ساده به شکل زیر کار میکند:
- آلیس و باب آدرسها، کلیدها و گواه اثبات دانش صفر و امضاها را مبادله میکنند.
- باب تراکنش Tx_lock (یک تراکنش با شرط زمانی) را به شبکه میفرستد و بیت کوینهایش را با یک خروجی دو امضایی (با امضای خودش و آلیس) به آدرس آلیس میفرستد. از آنجا که در قدم قبلی، برخی اطلاعات رد و بدل شد. باب میتواند پس از گذشت زمان t_1 با فرستادن تراکنش Tx_cancel و Tx_refund تراکنش را لغو و به حساب خود بفرستد. اگر باب پس از زمان t_1 این کار را نکند، آلیس میتواند باب را به خاطر عدم اجرای توافقشان، تنبیه کند. او ابتدا تراکنش Tx_cancel را به شبکه میفرستد و سپس پس از گذشت زمان t_2 خروجی را با تراکنش Tx_punish (تراکنش تنبیه) خرج میکند.
- آلیس مشاهده میکند که باب بیت کوینهایش را قفل کرده، بنابراین او نیز تراکنش Tx_lock را در شبکه مونرو منتشر میکند و مونروهایش را در خروجی که تنها میتوان با داشتن کلید پنهان خودش (s_a) و کلید پنهان باب (s_b) آن را خرج کرد، قفل میکند. این بدین معنی است که هیچ یک از آنها عملا نمیتواند این مونرو را خرج کند مگر آن که از کلید پنهان طرف دیگر باخبر شود.
- باب میبیند که آلیس قدم قبلی را انجام داده است، بنابراین او برای آلیس بخشی از اطلاعات را میفرستد که به آلیس اجازه میدهد تا بیت کوینها را با استفاده از تراکنش Tx_redeem دریافت کند.
- آلیس از این اطلاعات برای فرستادن بیت کوین به آدرس خودش استفاده میکند. با این عمل، بخشی از کلید پنهان (Secret Key) s_a او درز پیدا میکند. این جاست که جادوی امضای آداپتور به میان میآید.
- باب تراکنش Tx_redeem را روی شبکه بیت کوین میبیند، کلید پنهان آلیس را استخراج میکند و با کلید خود ترکیب میکند تا بتواند مونرو را به آدرس خود بفرستد.
این تبادل اتمیک چگونه انجام میشود؟
آنچه در بالا اشاره شد، تمام کاری است که باب و آلیس برای انجام این تبادل باید انجام دهند. برای درک بهتر فرآیند تراکنش اتمیک میان شبکه مونرو و بیت کوین، به شرح این فرآیند میپردازیم.
تبادل آدرسها
آلیس و باب از کیف پولهای بیت کوین خود آدرس را دریافت میکنند: address_a و address_b. این آدرسها مقصد تراکنشهایی خواهد بود که ارسال خواهد شد. آنها این آدرس را با دیگری به اشتراک میگذارند.
تبادل کلید
دو طرف کلید پنهان بیت کوین را استخراج میکنند: a و b. اینها کلیدهایی هستند که وقتی با یکدیگر ترکیب شوند، میتوانند تراکنش قفل شده باب را خرج کنند. آنها کلیدهای عمومی متناظر با آن را با یکدیگر به اشتراک میگذارند: A و B.
سپس هر یک دو کلید پنهان مونرو تولید میکند: (s_a و v_a) و (s_b و v_b). که کلید s برای خرج کردن لازم است و کلید v برای مشاهده جزییات تراکنش. آلیس در ادامه مونروی خود را در با استفاده از کلید عمومی (S_a + S_b، V_a + V_b) قفل میکند.
برای آن که دو طرف بتوانند خروجی را مشاهده کنند، کلیدهای پنهان v_a و v_b با یکدیگر به اشتراک گذاشته میشود. سپس کلیدهای عمومی خرج کردن S_a و S_b را به یکدیگر میدهند.
تنها کسی که به هر دو کلید پنهان s_a + s_b دسترسی داشته باشد میتواند تراکنش مشترک را خرج کند.
سازگاری بین secp256k و edward25519
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، بیت کوین و مونرو از خمهای بیضوی متفاوتی برای تولید کلیدها استفاده میکنند. در نتیجه، یک جفت کلید (کلید عمومی و خصوصی) در یک شبکه، عموما در شبکه دیگر موجود نیست. این بدین معنی است که اگر ما کلید پنهان x را با استفاده از امضاهای آداپتور از کلید عمومی X در یک شبکه بیرون بکشیم و منتشر کنیم، نخواهیم توانست کلید پنهان متناظر با کلید عمومی Y را در شبکه دیگر پیدا کنیم که آن را بیاستفاده میکند.
اما چه اتفاقی میافتد بی آن که بخواهیم مقادیر کلید پنهان x را افشا کنیم، به طرف مقابل ثابت کنیم که X و Y دارای یک کلید پنهان (x) مشترک هستند؟ پروتکل جوئل ما را از این امکان مطلع کرد. در پیشنهاد او، گواه اثباتی معرفی شده است که توسط سرنگ نوتر (Sarang Noether) در این مقاله فنی توضیح داده شده است.
اضافه کردن چنین گواهی به امضای آداپتور میتواند این نکته را ثابت کند که افشای کلید پنهان در یک شبکه، معنایی قابل پیشبینی در شبکه دیگر دارد؛ به معنی افشای کلید خصوصی یک کلید عمومی از پیش دانسته است.
الگوریتم اثبات دانش
با اطلاعاتی که تا کنون بین طرفین رد و بدل شده است، باب همچنان نمیتواند امضای آداپتوری بسازد که در هنگام رمزگشایی و استفاده توسط آلیس، به باب کلید پنهان s_a را بدهد. چون همانطور که اشاره شد، هیچ تناظری بین S_a در مونرو و کلید عمومی S_a در شبکه بیت کوین وجود ندارد که بتوان با استفاده از کلید خصوصی s_a در بیت کوین آن را استخراج کرد.
اما طبق چیزی که در قسمت قبل گفتیم، اگر آلیس کلید عمومی بیت کوین S_a را از s_a تولید کند و گواه اثبات دانش صفری بسازد که نشان دهد کلید پنهان S_a در بیت کوین و S_a در مونرو هر دو یکی هستند و این اطلاعات را با باب به اشتراک بگذارد، آنگاه باب میتواند امضای آداپتوری بر روی S_a در بیت کوین تولید کند که وقتی رمزگشایی شود و توسط آلیس استفاده شود، به او s_a را خواهد داد. این کلید پنهان وقتی با s_b ترکیب شود، قابلیت خرج کردن تراکنش مونرو را خواهد داشت.
پس آلیس این کار را انجام میدهد و باب نیز کاری مشابه با کلید خرج کردن خودش (در شبکه مونرو) s_b انجام می دهد تا اگر به هر دلیلی او تراکنش بیت کوینی خود را برگشت زد، به آلیس اجازه دهد تا مونروی خود را بازگرداند. او کلید عمومی بیت کوینی S_b را ایجاد میکند تا در کنار کلید عمومی مونرویش (که پیشتر برای آلیس فرستاده بود) گواه اثبات با دانش صفری را تشکیل دهد که ثابت میکند هر دو به نحوی به یک کلید پنهان s_b مرتبط هستند.
شاید بدیهی به نظر برسد، اما مبادله اتمیک (Atomic Swap) هر دو طرف باید از صحت گواه ارائه شده توسط طرف مقابل مطمئن شوند و آن را بررسی کنند.
اگر اوضاع خوب پیش نرود چه رخ خواهد داد؟
اگر دو طرف به تعهدات خود عمل کنند، نیازی به استفاده از تراکنشهای تنبیهی و بازگشتی نخواهد بود، اما اگر این اعتماد وجود داشت، نیازی به تراکنش اتمیک نبود. در جهان واقعی، احتیاج به مکانیزمی برای تشویق انجام مبادله، به محض اینکه باب بیت کوینهایش را بر روی شبکه ارسال کرد داریم. همچنین فرایندی برای اطمینان حاصل کردن از اینکه هر دو طرف فرصت کافی برای لغو تراکنش و بازگشت زدن موجودی خود در اختیار دارند.
آلیس و باب هر دو تراکنش لغو Tx_cancel را امضا میکنند؛ تراکنشی که اگر منتشر شود موجب انتقال بیت کوین قفل شده در تراکنش Tx_lock به خروجی دیگری با همان شرایط خرج کردن قبلی و دو امضایی (A,B) میشود. آنها این تراکنش را به نحوی ایجاد میکنند که پس از گذشت زمان t_1 قابل اجرا باشد. این تراکنش توسط هر یک از طرفین میتواند به عنوان مکانیزمی برای ناممکن کردن دریافت برای طرف دیگر ایجاد شود و پروتکل را در حالتی قفل کند که تنها گزینههای تنبیه و بازگشت ممکن باشد.
آلیس امضای آداپتوری بر روی تراکنش بازگشت (Tx_refund) گذاشته و آن را با باب به اشتراک میگذارد. این امضا به باب اجازه میدهد تا تراکنش لغو (Tx_cancel) را اجرا کند و موجودی را به آدرس خودش بازگرداند. آلیس این مساله را به شکلی میسازد که اگر باب تصمیم به لغو تراکنش زند، باید به وسیله کلید خصوصی مونرویش (s_b) این کار را انجام دهد و آن را در هنگام انتشار در بلاکچین افشا کند. بدین وسیله آلیس نیز میتواند تراکنش مونرو خود را لغو کند. این تراکنش احتیاجی به قفل زمانی ندارد چرا که وابسته به تراکنش Tx_cancel است که خود دارای قفل زمانی (>t_1) است.
باب تراکنش تنبیه (Tx_punish) را به مقصد آدرس آلیس address_a امضا میکند اما آن را به نحوی قفل میکند تا پس از زمان t_2 قابل اجرا باشد (برای آن قفل زمانی تعریف میکند). باب این تراکنش را با آلیس به اشتراک میگذارد تا به او اجازه دهد که در صورت غیرفعال بودن او پس از گذشت t_2 آن را خرج کند. این تراکنش برای این وجود دارد تا از حالتی که هر دو طرف موجودی خود را قفل کردهاند اما باب به هر دلیلی از افشای امضای آداپتور لازم خودداری میکند یا آن را لغو نمیکند، جلوگیری شود. بدون این تراکنش، آلیس ممکن است به شکلی غیرمنصفانه به دلیل در دسترس نبودن باب تنبیه شود و موجودیاش بیدلیل تا زمانی نامعلوم قفل شود. با این تراکنش، آلیس میتواند در صورت عدم همکاری باب، پس از گذشت زمان لازم، بیت کوین باب را خرج کند.
ارسال به شبکه
با امضای تراکنش لغو توسط آلیس و امضای رمزنگاری شده تراکنش بازگشت، باب حالا میتواند به شکلی امن بیت کوین خود را در تراکنش قفلی که پیشتر طراحی شده بود، قفل سازد. چرا که در صورت عدم همکاری آلیس، حالا میتواند بیت کوینهای خود را بازگرداند.
برای انجام این کار، او توسط کیف پول خود تراکنش قفل را امضا و به شبکه ارسال میکند. آلیس در نهایت اضافه شدن این تراکنش به بلوک شبکه را مشاهده خواهد کرد. او ممکن است برای اطمینان چند بلوک برای تایید بیشتر، صبر کند.
آلیس حالا میتواند مونرو خود را قفل کند چرا که مطمئن است که در صورت لغو تراکنش توسط باب، میتواند آن را بازگرداند و اگر باب پاسخگو نباشد، میتواند به بیتکوینها برسد. آلیس با استفاده از والت مونرو خود، مقدار مونرو توافقی را به خروجی منتقل میکند (S_a + S_b، V_a + V_b). از آن جا که باب از پارامترهای مشخص شده مطلع است (به علاوه v_a و v_b)، میتواند تراکنش را مشاهده کند. در صورت تایید مقدار و گذر چند بلوک برای اطمینان، او میتواند روند انتقال را ادامه دهد.
امضای آخر
شرایط حاضر به طرفین اجازه میدهد بدون همکاری طرف مقابل، تراکنش را لغو کنند. حالا باب میتواند به شکلی مطمئن امضای آداپتور خود را با آلیس به اشتراک بگذارد. امضایی که شامل کلید پنهان بیت کوین او (b)، رمزنگاری شده با کلید عمومی آلیس در شبکه بیت کوین در تراکنش دریافت (Tx_redeem) است. تراکنشی که به مقصد آدرس آلیس است.
آلیس حالا میتواند با استفاده از این امضای آداپتور، آن را بدل به امضایی صحیح بر روی آدرس عمومی باب کند که در ترکیب با امضای خود، به او اجازه خرج کردن تراکنش دریافت را میدهد. باب سپس باید شبکه بیت کوین را زیر نظر بگیرد تا تراکنش دریافت را رصد کند و از کلید پنهان خرج کردن آلیس در شبکه مونرو (s_b) مطلع شود. این افشا به مدد قدرت امضای آداپتور ممکن شده است.
با در اختیار داشتن s_a و s_b باب اکنون تنها مالک خروجی مونرو است. او حتی احتیاجی به انتقال مونرو به آدرس شخصی خود ندارد.
جمعبندی
روش ذکر شده، تلاشی برای مبادله اتمیک بین شبکههای بیت کوین و مونرو بود که توسط پروژه Comit Network طراحی شده است. این روش، هنوز به شکل تجاری و کاربر پسند اجرایی نشده است. این پروژه در صدد طراحی راههایی برای انتقال بینشبکهای بین بلاکچینهای مختلف بدون استفاده از واسط است. در این مطلب با قدرت منطق و رمزنگاری مبادله اتمیک (Atomic Swap) برای ایجاد و ارسال تراکنشهای Atomic بینیاز به اعتماد آشنا شدیم و روند آن را بررسی کردیم. آیا تا کنون از تراکنشهای اتمیک بین شبکهای استفاده کردهاید؟ نظر خود را با ما در میان بگذارید.
اتمیک سواپ (Atomic Swap) چیست؟
اتمیک سواپ به فرایند مبادله دو رمز ارز از دو شبکه بلاکچینی مختلف گفته می شود. در این روش، کاربران می توانند کوین ها را مستقیماً از کیف پول.
اتمیک سواپ به فرایند مبادله دو رمز ارز از دو شبکه بلاکچین مختلف گفته می شود. چنین فرایندی (که بدان ترید میان زنجیره ای اتمیک نیز گفته می شود) براساس قراردادهای هوشمند صورت می گیرد و به کاربران اجازه می دهد تا کوین های خود را مستقیماً از کیف پول دیجیتال خود منتقل کنند. به زبان ساده، اتمیک سواپ را می توان ترید همتا به همتا در بین بلاکچین های مختلف نامید.
با وجود آنکه این فناوری به نسبت جدید محسوب می شود، اما واقعیت این است که ترید میان زنجیره ای سالهاست که مورد بحث است. تیر نولان (Tier Nolan) شاید اولین کسی باشد که در سال 2013 یک پروتکل سواپ اتمی را معرفی کرد. با اینحال، پروتکل صرافی بدون نیاز به مجوز “P2PTradeX” در سال 2012 توسط دنیل لاریمر (Daniel Larimer) تأسیس شد. بسیاری معتقدند که همین پروتکل توانست بستر اولیه برای ایجاد اتمیک سواپ باشد.
در سال های بعد، توسعه دهندگان زیادی تلاش کردند تا پروتکل های سواپ اتمی را به بوته آزمایش ببرند. شواهد نشان می دهد که بسیاری از برنامه نویسان بیت کوین، لایت کوین، کومودو و دیکرد در این مسیر گام های مهمی برداشتند.
ظاهراً اولین اتمیک سواپ به صورت همتا به همتا در 2014 ایجاد شد. اما در سال 2017 بود که همگان با این تکنیک آشنا شدند. دلیل این آشنایی را باید در سواپ موفق میان جفت رمز ارزهای LTC/BTC و DCR/LTC یافت.
آنچه در این مطلب می خوانیم ☜
ویدئوی معرفی اتمیک سواپ
نحوه کار اتمیک سواپ
پروتکل های اتمیک سواپ به گونه ای طراحی شده اند که هیچکدام از طرفین نتوانند تقلبی انجام دهند. برای فهم نحوه کار این پروتکل ها بیایید تجسم کنیم که صغری بخواهد لایت کوین (LTC) های خود را با بیت کوین (BTC) های اصغر جایگزین کند.
ابتدا صغری لایت کوین خود را در یک آدرس قرارداد سپرده گذاری می کند که نقش گاوصندوق را ایفا می کند. پس از ایجاد این گاوصندوق، وی باید یک کلید را نیز برای دسترسی به آن ایجاد کند. او سپس هش رمزنگاری شده آن کلید را با اصغر به اشتراک می گذارد. توجه داشته باشید که اصغر هنوز به لایت کوین ها دسترسی ندارد. او تنها هش کلید را در اختیار دارد، و خود کلید در اختیار او نیست.
سپس اصغر از هش صغری برای ایجاد یک آدرس قرارداد گاوصندوق دیگر استفاده می کند. او بیت کوین های خود را در این آدرس سپرده گذاری می کند. برای تصاحب این بیت کوین ها، صغری باید از کلید خود استفاده کند. بدین ترتیب، او کلید خود را به اصغر افشا کرده است. این اتفاق به لطف قابلیت “قفل هش” (hashlock) اتفاق می افتد. یعنی به محض آنکه صغری بیت کوین ها را تصاحب کند، اصغر قادر است تا لایت کوین ها را در اختیار بگیرد. بدین ترتیب، سواپ (مبادله اتمیک (Atomic Swap) مبادله) تکمیل می شود.
لفظ “اتمی” (atomic) از این بابت به این سواپ اطلاق می شود که اینگونه تراکنش ها یا به صورت دو طرفه و کامل صورت می پذیرند یا اصلاً اتفاق نمی افتند. اگر هر کدام از طرفین نتواند مسئولیت های خود را انجام دهد، قرارداد فسخ می شود. در نتیجه، سرمایه ها به مالکان اصلی آنها بازگردانده می شوند.
انواع اتمیک سواپ
اتمیک سواپ می تواند به دو صورت انجام پذیرد: درون زنجیره ای و برون زنجیره ای. سواپ های اتمی درون زنجیره ای در یکی از شبکه رمز ارز ها اتفاق می افتند. در مثال بالا، این سواپ یا در بلاکچین بیت کوین رخ می دهد یا در بلاکچین لایت کوین. اما سواپ های اتمی برون زنجیره ای در یک لایه دوم اتفاق می افتند. این نوع اتمیک مبادله اتمیک (Atomic Swap) سواپ معمولاً براساس کانال های پرداخت دو جهته هستند که شبیه به شبکه لایتنینگ عمل می کند.
از لحاظ فنی، اکثر این سیستم های ترید بدون نیاز به مجوز براساس قرارداد های هوشمندی هستند که از امضاهای چندگانه و قراردادهای هش محدود به زمان (HTLC) استفاده می کنند.
قراردادهای هش محدود به زمان (HTLC)
اگرچه قراردادهای هش محدود به زمان یکی از عناصر شبکه لایتنینگ بیت کوین محسوب می شوند، آنها یکی از عناصر مهم تحقق اتمیک سواپ نیز می باشند. همانطور که اسم این قرارداد ها نشان می دهد، آنها از دو قابلیت مهم بهره می گیرند: قفل هش و قفل زمان.
“قفل هش” همان چیزی است که باعث می شود سرمایه ها بدون آشکار شدن بخشی از اطلاعات پرداخت نگردد. در مثال بالا، کلید صغری این نقش را بازی می کرد. “قفل زمان” نیز تابعی است که قرارداد را مقیّد می سازد تا تنها در یک چارچوب زمانی مشخص قابل اجرا باشد. در نتیجه، به کمک قرارداد HTLC نیازی به اعتماد دو طرفه نخواهد بود. زیرا این قوانین موجب می شوند که مبادله به صورت ناقص نتواند رخ دهد.
مزایا
بزرگترین قابلیت اتمیک سواپ در ساختار غیر متمرکز آن است. با حذف صرافی های مبادله اتمیک (Atomic Swap) متمرکز یا هر نوع واسطه دیگر، مبادلات میان زنجیره ای می تواند بدون نیاز به اعتماد طرفین صورت پذیرد. همچنین به دلیل عدم سپردن سرمایه ها به یک واسطه، امنیت این مبادلات نیز بسیار بالا می باشد. در عوض، مبادلات مستقیماً از کیف پول دیجیتال افراد انجام می شود.
همچنین هزینه های اجرایی اینگونه سواپ نیز بسیار کم است. زیرا کارمزدهای این نوع ترید بسیار کم یا حتی صفر است. در پایان باید گفت که اتمیک سواپ بسیار سریع انجام می گیرد. به عبارتی، آلت کوین ها می توانند مستقیماً بدون نیاز به استفاده از بیت کوین یا اتریوم (به عنوان کوین واسطه) مبادله گردند.
محدودیت ها
چندین شرط برای تحقق اتمیک سواپ باید محقق شوند. این شرایط می توانند مانع کارایی وسیع این فناوری شوند. برای مثال به منظور اجرای کامل اتمیک سواپ، دو رمز ارز باید بر روی بلاکچین هایی با الگوریتم هش مشابه (برای مثال، SHA-256 برای بیت کوین) باشند. همچنین دو رمز ارز مورد نظر باید سازگار با قرارداد HTLC و دیگر توابع موجود باشند.
علاوه بر این، نگرانی هایی نیز پیرامون حریم خصوصی کاربران وجود دارد. زیرا سواپ ها و تراکنش های درون زنجیره ای می توانند به سادگی بر روی یک مرورگر بلاکچینی رصد شوند. بدین ترتیب، لینک زدن به این آدرس ها میسر می گردد. برای اجتناب از این مشکل بهتر است از رمز ارزهایی با تمرکز بر حریم خصوصی استفاده شود. البته بسیاری از توسعه دهندگان از امضاهای دیجیتال استفاده می کنند تا اتمیک سواپ خود را ایمن سازند.
دلیل اهمیت اتمیک سواپ
اتمیک سواپ ها پتانسیل بالایی برای ایجاد تحولی عظیم در حوزه ارزهای دیجیتال دارند. ترید میان زنجیره ای می تواند بسیاری از مشکلات صرافی های متمرکز را برطرف سازد. صرافی های متمرکز تا به حال توانسته اند از ارز های دیجیتال حمایت کنند، اما به نظر می رسد که مشکلاتی در آینده گریبان آنها را خواهد گرفت. برخی از این مشکلات عبارتند از:
- آسیب پذیری بالا: نگهداشتن بسیاری از منابع با ارزش در یک جا میتواند آنها را برای هکرها وسوسه انگیز سازد.
- مشکلات در مدیریت سرمایه و خطاهای انسانی: صرافی های متمرکز توسط افراد مدیریت می شوند. اگر مدیران تصمیم اشتباه بگیرند یا خطایی از آنان سر بزند، سرمایه کاربران در معرض خطر قرار می گیرد.
- هزینه های بالاتر اجرایی: صرافی های متمرکز دارای کارمزدهای ترید بالاتری هستند.
- عدم کارایی در برابر حجم تقاضای بالا: زمانیکه فعالیت بازار بالا برود، صرافی های متمرکز اکثراً نمی توانند از پس تقاضای ترید بالا بربیایند. بدین ترتیب، سیستم آنان اکثراً آفلاین شده یا بسیار کند می شود.
- مقررات: در بسیاری از کشورها، مقررات پیرامون ارزهای دیجیتال چندان مناسب نیستند. همچنان نگرانی هایی پیرامون تأییدیه ها و مدیریت دولتی وجود دارد.
سخن پایانی
اگر چه فناوری اتمیک سواپ همچنان جدید محسوب شده و محدودیت هایی در این راه وجود دارد، اما نباید از تغییرات شگرف آن در حوزه تریدهای میان زنجیره ای و تعامل میان بلاکچین ها گذشت. بدین ترتیب، این فناوری آینده خوبی در صنعت ارزهای دیجیتال دارد و می تواند درب های تازه ای را در زمینه مبادلات همتا به همتا و غیر متمرکز بگشاید. احتمالاً در آینده شاهد افزایش کارایی این نوع سواپ (به خصوص در صرافی های غیر متمرکز) باشیم.