حاشیه سود خالص چیست؟

سود خالص و ناخالص چیست؟ و چه تفاوت هایی دارد؟
هدف اصلی تمامی بنگاههای اقتصادی با هر موضوع و حوزه فعالیت، کسب درآمد و سودآوری است؛ کلیه اقدامات بنگاهها نیز در همین راستا انجام میشود. اما آیا همه درآمدهای کسب شده در یک بنگاه سود است؟ قطعا نه. هر فعالیت اقتصادی در کنار درآمدهایش، هزینههایی نیز دارد که باعث ایجاد ناخالصی در سود میشود. اما سود خالص و ناخالص چیست؟ در این مقاله از سری مقالات آموزش رایگان حسابداری، شما را با مفهوم سود خالص و ناخالص یک بنگاه اقتصادی و تفاوت سود خالص و ناخالص آن آشنا میکنیم. با ما همراه باشید.
قبل از اینکه از سود خالص و ناخالص صحبت کنیم، بد نیست با مفهوم سود و نحوه تاثیر آن در بنگاههای اقتصادی آشنا شویم.
سود خالص چیست؟
با کسر کلیه هزینههایی که یک شرکت طی یک دوره مالی متحمل میشود، از مجموع درآمدهای آن شرکت سود خالص به دست میآید؛ این هزینهها کلیه هزینههای مستقیم و غیرمستقیم تولید یک محصول را در بر میگیرد.
سود ناخالص چیست؟
سود ناخالص حاصل کسر کلیه هزینههای مستقیم تولید یک محصول از درآمد دوره مالیاتی به دست میآید.
مهم ترین تفاوت سود خالص و ناخالص چیست؟
سود ناخالص نشان دهنده پیشرفت کار در یک واحد اقتصادی است. در صورتی که سود خالص نشان دهنده سوددهی و پیشرفت کلی واحد اقتصادی است.
سود چیست؟
سود در حسابداری به این معناست که مجموع درآمدهای یک بنگاه اقتصادی از هزینههایی که در جهت کسب همان درآمدها ایجاد شده، بیشتر باشد. از سویی زمانی که مجموع هزینههای یک شرکت از مجموع درآمدهای آن بیشتر گردد، مجموعه دچار زیان میشود.
کل هزینهها – کل درآمدها = سود / زیان
صورت سود و زیان چیست؟
یکی از مهمترین صورتهای مالی اساسی شرکت، صورت سود و زیان است؛ که عملکرد مالی شرکت را در یک بازه زمانی خاص (شش ماهه یا یک ساله) نشان میدهد. صورت سود و زیان همچنین خلاصهای از چگونگی دستیابی شرکتها به درآمدها و هزینهها از طریق فعالیتهای عملیاتی و غیرعملیاتی، ارائه میدهد.
هدف از تهیه صورت سود و زیان چیست؟
صورت سود و زیان با بیان میزان سودآوری (مثبت و یا منفی) شرکت چشم انداز دقیقی از اتفاقات و عملکرد شرکت در اختیار سهامداران و مدیران ارشد سازمان قرار میدهد؛ به این ترتیب مسئولان میتوانند در خصوص مسائل مهم شرکت تصمیمات جدید و جدی اتخاذ نمایند؛ برخی از این تصمیمات عبارتند از:
- افزایش ظرفیت حاشیه سود خالص چیست؟ تولید و بهبود کیفیت محصولات
- گسترش شرکت از نظر نیروی انسانی و محل فعالیت
- حذف بخشی از خط تولید
تفاوت ترازنامه با صورت سود و زیان چیست؟
یکی دیگر از مهمترین صورتهای مالی اساسی در هر مجموعه اقتصادی ترازنامه است؛ ترازنامه خلاصهای از وضعیت داراییها و بدهیهای شرکت در یک زمان خاص ارائه میدهد. به این ترتیب چه تفاوتی میان ترازنامه و صورت سود و زیان وجود دارد؟
ترازنامه و صورت سود و زیان در موارد زیر با یکدیگر متفاوت هستند:
1- صورت سود و زیان عملکرد شرکت را در یک بازه زمانی نشان میدهد؛ در صورتی که ترازنامه به نمایش وضعیت مالی شرکت در یک تاریخ خاص میپردازد. به عنوان مثال صورت سود و زیان برای دورههای 6 ماهه یا یک ساله تهیه میشود، اما ترازنامه برای یک روز ویژه مثلا 29 اسفند ماه تهیه میشود.
2- ترازنامه خلاصهای از کلیه اطلاعات مالی شرکت مانند داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام را نمایش میدهد؛ اما صورت سود و زیان اطلاعات درآمد و هزینه را ارائه میدهد و در نهایت میزان سود خالص مجموعه را نشان میدهد.
3- ترازنامه جهت بررسی میزان نقدینگی شرکت برای انجام تعهداتش استفاده میشود؛ در حالی که صورت سود و زیان چگونگی عملکرد مالی شرکت را در قالب یک گزارش ارائه میدهد.
4- ترازنامه بر اساس حسابهای دائمی شرکت تهیه میشود و مانده حسابها از دورهای به دوره بعد منتقل میشود؛ اما صورت سود و زیان بر اساس حسابهای موقتی درآمد و هزینه تهیه میشود و مانده نهایی به حساب صاحبان سهام منتقل میشود.
پیشنهاد میکنیم بخوانید: آشنایی با تجزیه و تحلیل صورت های مالی و همچنین تجزیه و تحلیل نسبت های مالی و اطلاع از چگونگی استفاده از صورتها و نسبتهای مالی را اینجا بخوانید.
ترازنامه کلیه اطلاعات مالی شرکت را نمایش میدهد ولی صورت سود و زیان فقط درآمد و هزینه را گزارش میکند
🔻 نکته
حساب سود مانند حساب درآمد یک حساب موقت، با ماهیت بستانکار است؛ همچنین حساب زیان مانند حساب هزینه با ماهیت بدهکار است.
انواع سود در صورت سود و زیان
هنگام تهیه صورت سود و زیان با چند نوع سود مواجه میشویم. در ادامه به معرفی انواع سود و نحوه محاسبه آنها میپردازیم.
سود ناخالص (Gross profit)
سودی که شرکت پس از کسر هزینههای ساخت و فروش کالاها و یا خدمات بدست میآورد، سود ناخالص نامیده میشود. سود ناخالص سود ناویژه نیز نامیده میشود. نحوه محاسبه سود ناخالص به صورت زیر است:
بهای تمام شده کالای فروش رفته – فروش خالص/ درآمد = سود ناخالص
سود عملیاتی یا سود قبل کسر از بهره و مالیات (operating profit / EBIT)
اختلاف میان درآمد عملیاتی و هزینههای عملیاتی (اعم از بهای تمام شده کالای فروش رفته و هزینههای عمومی و اداری)، سود عملیاتی نامیده میشود. این سود ناخالصی کمتری نسبت به سود ناخالص دارد، اما همچنان برخی هزینهها را در بر دارد. سود عملیاتی به صورت زیر محاسبه میشود:
(کلیه هزینههای اداری و عمومی + بهای تمام شده کالای فروش رفته) – فروش خالص/ درآمد = سود عملیاتی
در محاسبه سود عملیاتی هزینههایی مانند بهره دیون و یا وجوه بیمه و مالیات در نظر گرفته نمیشود.
🔻 نکته
درآمد قبل از کسر بهره و مالیات یا EBIT، یک معیار سودآوری و گردش پول است که قدرت حاشیه سود خالص چیست؟ درآمد شرکت و توانایی بازپرداخت بدهیهای ناشی از فعالیتهای منظم و مداوم را نشان میدهد.
سود خالص (Net profit)
باقی مانده سود یک شرکت پس از کسر کلیه هزینههای عملیاتی، مالی و مالیاتی از مجموع درآمدهای یک دوره مالی، سود خالص نامیده میشود. در حقیقت آنچه پس از احتساب کلیه هزینههای مجموعه برای شرکت باقی میماند، سود خالص است. سود خالص سود ویژه نیز نامیده میشود. نحوه محاسبه سود خالص به صورت زیر است:
(هزینههای مالی و مالیاتی + هزینههای اداری و عمومی + هزينههای عملياتی) – سود ناخالص = سود خالص
تفاوت سود خالص و ناخالص
حال که با تعریف و نحوه محاسبه سود خالص و ناخالص آشنا شدیم، به بیان تفاوت سود خالص و ناخالص میپردازیم. خوب است بدانید که سود خالص و ناخالص علاوهبر تفاوت در مفهوم در کارکرد برای مجموعه نیز با یکدیگر متفاوت هستند.
سود خالص و ناخالص هر دو ارزشمند و در صورتهای مالی مختلف استفاده میشوند
♦️ تفاوت مفهوم سود خالص و سود ناخالص
سود ناخالص حاصل کسر کلیه هزینههای مستقیم تولید یک محصول از درآمد دوره مالیاتی به دست میآید.
سود خالص حاصل کسر کلیه هزینههایی که یک شرکت طی یک دوره مالی متحمل میشود، از مجموع درآمدهای آن شرکت است؛ این هزینهها کلیه هزینههای مستقیم و غیرمستقیم تولید یک محصول را در بر میگیرد.
هزینههای مستقیم: کلیه هزینههایی که مستقیما در تولید محصول مشارکت دارند.
هزینههای غیرمستقیم: کلیه هزینههایی که به صورت غیرمستقیم در فعالیت یک بنگاه اقتصادی و در نتیجه تولید محصول تاثیر دارند. مانند هزینههای اداری و بیمه و مالیات
♦️ هدف از محاسبه سود خالص و ناخالص
سود ناخالص برآوردی از میزان کارائی شرکت است؛ محاسبه سود ناخالص به سرمایه گذاران چشم اندازی حدودی از عملکرد شرکت ارائه میدهد. در صورتی که سود خالص برای بررسی قطعی میزان کارایی عملیاتی و انجام تعهدات یک شرکت محاسبه میشود؛ به عبارت دیگر، سود خالص نشان دهنده سودده یا زیانده بودن شرکت است.
♦️ تفاوت سود خالص و ناخالص در بررسی بهرهوری
از آنجا که سود ناخالص تنها هزینههای مستقیم را در نظر میگیرد، برای بررسی و کنترل هزینههای تولید بر سود از آن استفاده میشود. به عبارت دیگر، شرکت با کشف و حذف هزینههای اضافه تولید، بیشترین سود را کسب خواهد نمود.
اما هر مجموعه اقتصادی برای بررسی عملکرد خود در یک دوره مالی نیازمند محاسبه سود خالص و دستاوردهای مالی است. محاسبه سود خالص همچنین ارزش سرمایه گذاری و مدت زمان بازپرداخت سود سهام مجموعه را نیز تعیین میکند.
♦️ تفاوت سود خالص و ناخالص در اتخاذ تصمیمات اساسی
علیرغم تاثیری که سود ناخالص بر محاسبه هزینههای مستقیم یک مجموعه اقتصادی دارد، این سود برای تصمیمگیریهای اساسی شرکت قابل اعتماد نیست. در واقع سود ناخالص عملکرد خوشبینانه یک شرکت است. در صورتی که هر بنگاه اقتصادی برای ارائه تصویر واقعی از عملکرد خود، نیازمند محاسبه سود خالص است. به این ترتیب مسئولان میتوانند با چشم باز برای اتخاذ تصمیمات مهم شرکت اقدام نمایند.
♦️ تفاوت سود خالص و سود ناخالص در مانده اعتبار
یکی از مهمترین تفاوتهای سود خالص و ناخالص، در نمایش تراز اعتباری شرکت است. سود ناخالص معیاری برای نمایش مانده حساب اعتبار معاملات است؛ به عبارت دیگر، سود ناخالص نشان دهنده میزان برتری فروش محصولات نهایی یک مجموعه نسبت به خریدهای اولیه (برای تولید یا توزیع) آن است.
از سوی دیگر، سود خالص نشان دهنده تراز اعتباری حساب سود و زیان است. در واقع سود خالص، معیاری برای نمایش سودده یا زیانده بودن شرکت با احتساب مجموع درآمد و کلیه هزینههای مجموعه به علاوه مالیات و بهره است.
به این ترتیب هر دو نوع سود در صورتهای مالی اساسی حضور دارند و ارزشمند هستند.
♦️ سود خالص و ناخالص در تعریف عملکرد شرکت
شاید مهمترین تفاوت سود خالص و ناخالص در تعریف آنها از کارکرد مجموعه باشد. سود ناخالص نشان دهنده پیشرفت کار در یک واحد اقتصادی است. در صورتی که سود خالص نشان دهنده سوددهی و پیشرفت کلی واحد اقتصادی است.
به عنوان مثال ممکن است یک مجموعه اقتصادی حاشیه سود خالص چیست؟ از نظر فعالیت اقتصادی عملکرد خوبی داشته باشد (سود ناخالص بالا)، اما با عملکرد بد در انجام تکالیف مالیاتی سود خالص پایینی داشته باشد.
نحوه تهیه صورت سود و زیان
صورت سود و زیان با توجه به حوزه فعالیت برای هر شرکت متفاوت است؛ در حقیقت صورت سود و زیان برای شرکتهای تولیدی، خدماتی، بازرگانی و پیمانکاری بر اساس درآمدها و هزینهها تهیه و تنظیم میشود. در ادامه مراحل تهیه صورت سود و زیان و رسیدن به سود ناخالص و خالص را برای یک شرکت بازرگانی برای شما شرح میدهیم:
♦️ ابتدا باید دوره مالی برای دریافت گزارش سود و زیان تعیین شود. معمولا شرکتها دورههای مالی خود را 3 ماهه، 6 ماهه و یا 1 ساله در نظر میگیرند.
♦️ سپس باید مراحل زیر برای محاسبه صورت سود و زیان شرکتهای بازرگانی به ترتیب محاسبه گردد:
(برگشت از فروش و تخفیفات + تخفیفات نقدی فروش) – فروش ناخالص = فروش خالص
بهای کالای پایان دوره – بهای کالای آماده فروش = بهای تمام شده کالای فروش رفته
بهای تمام شده کالای خریداری شده طی دوره + بهای موجودی کالای اول دوره = بهای تمام شده کالای آماده فروش
هزینه حمل کالای خریداری شده + خرید خالص = بهای تمام شده کالای خریداری شده طی دوره
(برگشت از خرید و تخفیفات + تخفیفات نقدی خرید) – خرید ناخالص = خرید خالص
بهای تمام شده کالای فروش رفته – فروش خالص = سود ناخالص
هزینههای عملیاتی – سود ناخالص = سود عملیاتی
هزینههای مالی (بهره و سایر هزینههای بانکی) – سود خالص عملیاتی = سود خالص قبل از کسر مالیات
مالیات – سود خالص قبل از کسر مالیات = سود خالص
پیشنهاد ما
صورت های مالی یک ابزار بسیار مهم در تحلیل عملکرد مالی شرکتهاست. به این خاطر، تهیه صورتهای مالی، یکی از مهمترین وظایف یک حسابدار است. اساتید ما در تیم پرشینحساب برای آشنایی شما با جزئیات صورتهای مالی و تهیه دقیق آنها دوره تهیه صورت های مالی اساسی در نظر گرفتهاند. این فرصت را از دست ندهید.
حاشیه سود
کسب و کارها و اشخاص در سراسر جهان، فعالیت های اقتصادی را با هدف سوددهی انجام می دهند. با این حال، اعداد مطلق حاشیه سود خالص چیست؟ – مانند X میلیون دلار ارزش فروش ناخالص، Y هزار دلار هزینه های کسب و کار یا Z دلار درآمد – نمی توانند معیاری شفاف و واضح برای سوددهی یک سازمان و عملکرد آن باشد.
معیار های متنوعی برای سنجش درآمدها یا زیان های یک کسب و کار وجود دارد، که محاسبه ی عملکرد یک سازمان در بازه های زمانی مختلف، یا مقایسۀ آن با رقبا را آسان می کند.
حاشیه ی سود یکی از نسبت های سوددهی است که معمولاً برای سنجش میزان سوددهی یک کسب و کار، از آن بهره می گیرند. این نشان دهنده ی درصد سوددهی کالاهای به فروش رفته می باشد.
در حالی که کسب و کارهای محلی، مانند فروشگاه های محلی، حاشیه ی سود خود را در بازه ی مدنظر خودشان (معمولاً هفتگی یا دو هفته ای) محاسبه می کنند، کسب و کارهای بزرگ، شامل سازمان ها و شرکت های بزرگ، باید حاشیه ی سود خود را مطابق الگوهای زمانی استاندارد (مانند ماهانه، فصلی یا سالانه) گزارش دهند. کسب و کارهایی که با تسهیلات کار می کنند، باید آنرا محاسبه و به سازمان وام دهنده (مانند بانکها و موسسات مالی) در بازه ی ماهانه به عنوان بخشی از مراحل استاندارد گزارش دهند.
حاشیه ی سود به دو بخش حاشیه ی سود ناخالص و خالص تقسیم می شود. از تقسیم سود خالص بر فروش خالص، یا تقسیم درآمد خالص بر درآمد در یک بازه ی زمانی خاص محاسبه می گردد. در محتوای محاسبات حاشیه ی سود، درآمد خالص و سود خالص به جای یکدیگر استفاده می شوند. همچنین در رابطه با فروش خالص و درآمد در یک بازه ی زمانی مشخص نیز این کار را انجام می دهند. سود خالص از طریق کسر سود ناخالص از تمامی هزینه ها، مانند هزینه های مواد خام، نیروی کار، عملیات ها، اجاره ها، پرداخت بهره و مالیات بدست می آید.
شیرجه ای عمیق به حاشیه ی سود – نشانگر استاندارد سوددهی
برای به حداکثر رساندن حاشیۀ سود که به عنوان <(هزینه ها/فروش خالص) – 1>محاسبه می شود، باید نتیجه ی تقسیم هزینه ها به سود خالص را به حداقل رساند که با کاهش هزینه ها و افزایش فروش انجام می شود.
در تئوری باید گفت، که افزایش فروش، با افزایش قیمت ها یا حجم فروش یا هر دو مورد امکان پذیر است. در عمل، افزایش قیمت ها فقط از طریق کاهش تعداد رقبا در بازار انجام شده، در حالی که حجم فروش به عوامل پویای بازار، مانند تقاضای کلی، درصد سهم کسب و کار در بازار، موقعیت فعلی رقبا و اتفاقات آتی بستگی دارد.
در هر سناریو، این عاملی برای صاحبان کسب و کار بوده که به تطابق قیمت، حجم و کنترل هزینه ها کمک می کند. اساساً، حاشیه ی سود به عنوان یک نشانگر برای تخصص صاحبان یک کسب و کار یا مدیران آن در استراتژی های قیمت گذاری با هدف افزایش فروش، و راندمان کنترل هزینه ها با هدف رساندن آنها به حداقل، نقش ایفا می کند.
موارد استفاده از حاشیه ی سود
خارج از کسب و کارهای شخصی، از حاشیه ی سود برای نشان دادن پتانسیل سوددهی بخش های بزرگ تر و مجموع بازارهای ملی یا بین المللی نیز استفاده می شود.
اساساً، حاشیه ی سود تبدیل به معیاری جهانی برای پتانسیل سودسازی شده و در نوع خود، نشانگری سطح بالا می باشد.
سرمایه گذارانی که به دنبال سرمایه گذاری در استارتاپ می باشند، می توانند حاشیه ی سود خدمت/ کالای مورد نظر را محاسبه کنند
سازمان های بزرگی که برای افزایش نقدینگی پول قرض می گیرند، باید مقدار استفاده شده از سرمایۀ مقروض را گزارش دهند، و این به سرمایه گذاران کمک می کند که حاشیه ی سود را با کاهش هزینه یا افزایش فروش یا ترکیبی از این دو بیابند
این نسبت بخشی جدایی ناپذیر از ارزشیابی حقوق سهامداران در بازار اولیه برای عرضۀ اولیۀ عمومی است.
این از اولین ارقام کلیدی بوده که در نتایج فصلی سازمان های لیست شده از آن نام برده می شود
کسب و کارهای شخصی، مانند یک فروشگاه کوچک، می توانند آن را برای دریافت یا بازپرداخت وام به بانک ها و سایر وام دهندگان گزارش دهند
سرمایه گذاران هنگام مقایسه ی دو یا چند ریسک برای شناخت بهترین آنها، به همراه چند پارامتر دیگر از آن استفاده می کنند
برای مطالعه ی الگوهای فصلی و عملکرد کسب و کار در بازه های زمانی مختلف به کار گرفته می شود
صاحبان کسب و کار، مدیران سازمان ها و مشاوران خارجی از آن برای شناسایی مشکلات عملیاتی و بهبود عملکرد کسب و کار از آن بهره می گیرند
سازمان های بزرگی که بخش های مختلف کسب و کار، خطوط تولید، فروشگاه ها یا امکانات در سراسر جهان را اداره می کنند، می توانند از حاشیۀ سود برای احتساب عملکرد هر واحد و مقایسۀ آنها با یکدیگر استفاده کنند
با این حال، حاشیه ی سود تنها عامل مقایسه ی کسب و کارهای مختلف نیست، چرا که عملیات هر کدام با یکدیگر متفاوت است. معمولاً هر کسب و کاری با حاشیه ی سود پایین، مانند خرده فروشی و حمل و نقل، حجم معاملات و و در نهایت سود بالایی دارند. کالاهای گران قیمت و لوکس، فروش کمی دارند، اما به دلیل سود بالا به ازای هر واحد دارای حاشیه ی سود بالایی می باشند.
از وقتی که سود و هزینه ها بخشی از محاسبه ی حاشیه ی سود شده اند، پیشنهاد می شود که از این رقم برای مقایسه ی یک کسب و کار با رقبای خود در بخش مشابه استفاده شود. با اینکه هر بخش از صنایع، مدل های به خصوصی را دنبال کرده و سودهای مختلفی داشته که با تغییرات فصول سال، عملکرد متفاوتی دارند، هنگام مقایسه ی کسب و کارهای متفاوت باید این موضوع را در نظر گرفت.
در حالی که حاشیه ی سود، فقط به حاشیه ی خالص برمی گردد، متغیرهای مشابه دیگر که برای محاسبه ی حاشیه های سود استفاده می شوند، شامل حاشیه ی سود ناخالص که از تقسیم سود ناخالص بر درآمد حاصل شده، حاشیۀ عملیاتی که با تقسیم سود عملیاتی بر درآمد به دست آمده، حاشیه ی سود قبل از مالیات که از تقسیم سود قبل از مالیات بر درآمد حاصل شده، یا حاشیه ی خالص که از تقسیم سود خالص بر درآمد کل به دست می آید، می باشند. سرمایه گذاران و محققان، ترکیبی از این چند نسبت را در نظر می گیرند تا نتیجه های معنادار بگیرند.
درگیر حاشیه نشو - حاشیه سود خالص چیست؟
آموزشی حاشیهها تمامی ندارد و اینبار نوبت حاشیه سود خالص است! اما قبل از اینکه دنبال حاشیه برویم به اصل مطلب بپردازیم. اصل مطلب این پست معرفی بخش «سهامسنج» آیکیوتریدر است. سودخالص از کسر هزینههای مالی هزینه بهره و مالیات از سود عملیاتی بهدست میآید. به بیان بهتر در گام نهایی، این سود خالص است که نشان میدهد یک کسبوکار توانسته است با موفقیت از عهده تمام هزینهها برآید یا خیر؛ از بهای تمام شده گرفته تا پرداخت اصل و فرع تسهیلات مالی(وام)
منبع کلیپ : وبسایت آپارات -> کانال -> آیکو تحلیل
تمامی کلیپ ها به صورت امبد در سایت نمایش داده میشوند ، یعنی هر پخش کلیپ به آمار پخش کلیپ در آپارت شما اضافه میکند و برابر با پخش شدن کلیپ در سایت آپارت است(به طور رایگان تعداد پخش کلیپ شما بیشتر میشود).
آموزش اسکراب صورت در منزل-اسکراب بدن-(اسکراب لیمو برای پوست چرب)
تدریس درس دوم عربی نهم
نحوه ی معاملات در بازار فارکس-انواع ترند لاین-استراتژی ها و روش های شاخص دامنه
آموزش ساخت جواهرات-ساخت جواهر در خانه-ایجاد مهره های طلا با استفاده از شعله
هلیا _ آموزش زبان انگلیسی
آموزش کاشت سبزیجات-کشت صیفی جات-کاشت صیفی-پرورش کاهو
کاشت صیفی جات هیدروپونیک -آموزش نکات کشت حرفه ای-پرورش کاهو
آموزش ظروف رزینی-ظرف رزینی-ساخت کاسه کریستالی
Teaching turkish by Ms Morvarid Mostofi
توضیحات کامل کارشناس سقف و سازه در رابطه با دستگاه و روش فرمینگ ورق ذوزنقه که برای پوشش انواع سقف ها و بدنه ها استفاده میشود
جزئیات خبر
حاشیه سود خالص شرکت، یکی از نسبتهای سودآوری است که از طریق تقسیمکردن سود خالص به کل فروش محاسبهمیشود.
حاشیه سود را به صورت درصد نمایش میدهند و در واقع این نسبت نشان میدهد کهاز یکتومان فروش شرکت، چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است. به عنوان مثال، حاشیه سودخالص 30 درصد نشان میدهد که از 1000 تومان فروش محصولات شرکت، 300 تومان سودخالص به دست آمدهاست.
حاشیه سود شرکتهای دارویی
شرکتهای دارویی به دلیل آنکه کالای ناهمگن می باشند و شامل نرخهای متفاوتی هستند ، گزینه مناسبی برای تحلیل و بررسی روند بنیادی از طریق بررسی حاشیه سود خالص می باشد.
تفسیر و بررسی 4 شرکت دارویی دعبید ، دزهراوی ، ریشمک و دتولید
همانطور که در تصویرمشاهده می شود ، 4 شرکت دارویی از سال 95 تا 98 مورد بررسی قرار گرفته و شرکت داروسازی دکتر عبیدی نسبت به 3 شرکت دارویی دیگر از سال 95 تا 98 روند حاشیه سود خالص صعودی و روبه رشدی داشته است اما 3 شرکت دیگر نوسان داشته و کاهش و افزایش را طی این 4 سال تجربه کرده اند.
داروسازی دکترعبیدی روند سود خالص از سال 95 تا 98 روبه رشد بوده و یکی از دلایل مهم حاشیه سود صعودی را می توان این مورد برشمرد اما داروسازی زهراوی از سال 95 به 96 سود خالص کاهشی داشته و درسال 96 منفی بوده است و نیز روند فروش ( درآمد عملیاتی ) از سال 95 به 97 سیرکاهشی داشته اما از سال 97 به 98 روبه رشد بوده ، سودخالص نیز از سال 97 به 98 افزایش یافته به طوری که از منفی به مقدار 101061 رسیده است.
شرکت دتولید از سال 95 تا سال 97 حاشیه سود خالص روبه کاهش بوده و درسال 98 به 21 % رسیده و رشد داشته است و از دلایل کاهش حاشیه سودخالص ، کاهش سودخالص و کاهش فروش از سال 95 به 96 می باشد.
داروسازی ریشمک نیز نسبت به 2 شرکت دارویی مورد بررسی ( دتولید و دزهراوی ) حاشیه سود خالص بهتری داشته اما از سال 95 به 96 کاهشی و از سال 96 به 97 افزایشی و مجدد از سال 97 به 98 کاهشی بوده است و از دلایل این نوسان حاشیه سود خالص را می توان به کاهش و افزایشی بودن سود خالص و فروش اشاره نمود.
توجه : بررسی درصد حاشیه سود این 4 شرکت دارویی و برتری روند حاشیه سود داروسازی دکتر عبیدی مبنی بر بهتر بودن عملکرد این شرکت نمی باشد و تنها قسمت کوچکی از بررسی تحلیل بنیادی است.
حاشیه سود ناخالص پتروپالایشگاهها بیش از ۲ برابر پالایشگاههاست
مرکز پژوهشهای مجلس با انتشار گزارشی با تاکید بر اینکه احداث پتروپالایشگاهها یکی از مهمترین راهکارهای جلوگیری از تاثیرپذیری شدید اقتصاد از نوسانات قیمت و ایجاد رونق اقتصادی است، اعلام کرد حاشيه سود ناخالص پتروپالایشگاهها نسبت به یك پالایشگاه بيش از ۲ برابر است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، مرکز پژوهشهای مجلس با انتشار گزارشی با عنوان «پتروپالایشگاهها و اهمیت آنها در تکمیل زنجیره ارزش نفت و بررسی وضعیت آن در ایران»، با تاکید بر اینکه احداث پتروپالایشگاه ها یکی از مهمترین راهکارهای جلوگیری از تاثیرپذیری شدید اقتصاد از نوسانات قیمت و دستیابی به حاشیه سود بسیار بالاتر و رونق اقتصادی است، پیشنهاد داد: طرح های جدید به شکل پتروپالایشگاه تعریف گردند.
در بخش «چکیده» گزارش بازوی کارشناسی مجلس آمده است: «هدف این گزارش بررسی نقش پتروپالایشگاهها در تکمیل زنجیره نفت و گاز و بررسی وضعیت این صنعت در ایران است. نتایج این گزارش نشان میدهد که پتروپالایشگاهها در مقایسه با پالایشگاهها حاشیه سود بالاتری دارند. در ایران نیز با هدف تکمیل زنجیره نفت و گاز و ارزشآفرینی بیشتر، تعدادی از مجتمعهای پتروشیمی در مجاورت مجتمعهای پالایشی ایجاد شدند. اما صبغه استراتژی تأمین سوخت در پالایشگاههای کشور سبب شده که از یک طرف اقتصاد پالایشگاههای کشور در وضعیت مناسبی نباشد و از طرف دیگر مجتمعهای پتروشیمی با مشکلات کمّی وکیفی خوراک مواجه باشند. در حال حاضر رویکرد تلفیقی پتروپالایشی در کشور ضعیف است و این موضوع سبب شده که صنعت پالایش کشور به تنهایی از اقتصاد ضعیفی برخوردار باشد. از سویی تمرکز صنعت پتروشیمی کشور بر خوراک گاز و تولید محصولات بر پایه گاز نیز موجب توسعه نامتوازن این صنعت شده است.
به منظور ایجاد و تقویت رویکرد تلفیقی پتروپالایشگاهها مواردی از جمله یکپارچه شدن نظام سیاستگذاری و تنظیمگری دو صنعت پالایش و پتروشیمی، تجدید ساختار نظام سهامداری مجتمعهای پالایش و پتروشیمی موجود، تغییر رویکرد در تخصیص خوراک و تحویل ترکیبی از خوراکهای مایع و گاز به صنعت پتروشیمی توسط وزارت نفت پیشنهاد میشود».
*انواع پتروپالایشگاهها در جهان
در بخش «پتروپالایشگاهها و تکمیل زنجیره ارزش نفت» گزارش این مرکز پژوهشی آمده است: «تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت و گاز در جهت افزایش ارزشافزوده و جلوگیری از خامفروشی یکی از اصولی است که برای سوق دادن درآمدهای نفتی به سمت تولید داخلی در سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه مورد تأکید قرار گرفته است. توسعه یکنواخت و پایدار زنجیره ارزش نفت و گاز، مستلزم گره خوردن سیاستهای توسعهای صنعت پالایش و پتروشیمی است. طبق گزارش شرکت توتال، در سال 2020 رشد تقاضای جهانی برای محصولات نفتی 1.1 درصد و برای پلیمر 3.3 درصد خواهد بود. با در نظر گرفتن این موضوع، ایجاد یک سیستم ترکیبی از پالایش و پتروشیمی (پتروپالایشگاه) ضروری به نظر میرسد. پتروپالایشگاه عبارت است از یکپارچگی بین مجتمعهای پالایشی و پتروشیمی که با هدف تنوع در محصولات، کاهش قیمت تمام شده محصولات، بهینهسازی راندمان، افزایش سودآوری و بهینهسازی مصرف انرژی پایهریزی شده است. پیکربندی پتروپالایشگاهها متناسب با نوع خوراک، ساختار زنجیره ارزش و بازار هر کشور متفاوت است، اما میتوان پتروپالایشگاهها را از لحاظ ساختار به سه دسته کلی تقسیم کرد:
- پالایشگاه + واحد آروماتیک
- پالایشگاه + کراکربخار+ واحد آروماتیک».
*مزایای متعدد احداث پتروپالایشگاهها
در بخش «مزایای ساخت واحدهای پتروپالایشگاهی» گزارش مرکز پژوهش های مجلس آمده است: « افزایش حاشیه سود فراوری نفت، کاهش آلودگی، کاهش هزینههای تأمین خوراک، مدیریت یکپارچه و هماهنگی میان واحدها از مزایای ایجاد واحدهای پتروپالایشگاهی است. مدیریت یکپارچه و هماهنگی آسانتر نسبت به حالتی که پالایشگاه و پتروشیمی مدیران جداگانه داشته باشند و همچنین توان استفاده از هیدروکربنهای سنگین به عنوان خوراک واحد پتروشیمی از دیگر مزایای احداث پتروپالایشگاه است. در یک مجموعه پتروپالایشی با اشتراکگذاری جریانهای مواد، نیروی انسانی و سرویسهای مختلف همچون خدمات زیستمحیطی و حملونقل بین واحدهای مختلف، در نهایت بازدهی کل مجموعه افزایش میباید. شایان ذکر است یک پتروپالایشگاه نسبت به واحدهای جداگانه پالایشی و پتروشیمی چالشهایی را نیز به همراه خواهد داشت. نیاز به سرمایهگذاری بیشتر، پیچیدهتر شدن فرایند و به دنبال آن پیچیدگی کنترل فرایند از جمله این چالشهاست. در برخی موارد همچون اطمینان همیشگی از خوراک پایدار، عدم انقطاع در تولید به دلیل عدم ورود کشتی خوراک (بسته به نحوه دریافت خوراک)، قدرت تحرک شرکت در بازار که میتواند با ذخیرهسازی محصول میانی یا انتهایی قیمت را تنظیم نماید، از جمله مزایای ایجاد پتروپالایشگاههاست».
*حاشیه سود ناخالص 15.7 دلار به ازای هر بشکه با ایجاد پتروپالایشگاه
در نمودارهای زیر، مقایسهای بین ارزشافزوده محصولات حاصل از یک پالایشگاه به تنهایی و همچنین ارزشافزوده محصولات پتروپالایشگاه در مقایسه با خوراک نفت خام انجام شده است. همانگونه که از نتایج برمیآید، محصولات تولیدی مانند پارازایلن و بوتادین و سایر محصولات پتروشیمی ارزشافزوده بسیار بالاتری نسبت به فراوردههای پالایشگاهی ایجاد میکنند.
در نمودار زیر حاشیه سود این دو وضعیت، مقایسه شده است. با توجه به نمودار، حاشیه سود ناخالص طرح از 7 تا 15.7 دلار به ازای هر بشکه، با ایجاد پتروپالایشگاه به منظور تولید محصولات پتروشیمیایی افزایش نشان میدهد.
از آنجا که فناوری یکپارچه واحدهای پتروپالایشگاهی یک رویکرد جهانی است، لذا کشورها سعی میکنند از ابتدا مجتمعهای خود را به صورت یکپارچه تعریف کنند و سیاست غالب، اخذ فناوریهای جدید در قالب ساخت واحدهای پتروپالایشگاهی است. از جمله مزایای اینگونه فناوریها بازیافت گرما در فرایند ایزومری پالایشگاههای نفتی است. از طرف دیگر، مدیریت هیدروژن میان واحدهای پالایشگاهی و پتروشیمی فراهم است. با توجه به فراهم بودن خوراک واحدهای پتروشیمی، با کاهش هزینهها و بهبود عملکرد در مجتمعهای پتروپالایشگاهی روبهرو خواهیم بود».
*حاشیه سود اندک توسعه صنعت پالایش با تداوم سیاست فعلی
در بخش دیگری از گزارش بازوی کارشناسی مجلس با عنوان «سناریوهای پیش رو» آمده است: «با توجه به مطالب فوق و آمارهای رسمی منتشر شده، با در نظر گرفتن میزان تولید گاز مایع، بنزین، نفتا و نفت سفید در پالایشگاههای موجود و در حال ساخت کشور و همچنین مزایای ساخت پتروپالایشگاهها سه سناریو میتواند مطرح شود:
سناریوی اول: تولید حداکثری بنزین به منظور حفظ خودکفایی در زمینه این محصول
سناریوی دوم: ساخت پتروشیمی در کنار پالایشگاههای موجود
سناریوی سوم: ایجاد پترو پالایشگاههای جدید
در سناریوی اول که هماکنون سیاست حاکمیت کشور بر این مبناست، نفتای حاصل از پالایشگاههای کشور مستقیماً به بنزین تبدیل میشود. با توجه به دادههای موجود این حاشیه سود در حدود 11 الی 12 دلار به ازای هر بشکه است. از طرفی نیز برخی دیگر از محصولات حاشیه سود منفی دارند و این موضوع باعث میشود حاشیه سود نهایی پالایشگاه به 3 الی 4 دلار به ازای هر بشکه برسد که از منظر اقتصادی این میزان سود با توجه به سرمایهگذاریهای لازم عدد قابل توجهی نباشد. به علاوه اینکه بسیاری از مسائل و مشکلات زیستمحیطی را نیز به دنبال خواهد داشت.
* حاشیه سود ناخالص پتروپالایشگاه نسبت به پالایشگاه بیش از دو برابر است
در سناریوی دوم میتوان به منظور افزایش ارزشافزوده و تکمیل زنجیره ارزش نفت و جلوگیری از خامفروشی در راستای سیاستهای اقتصاد مقاومتی اقدام به احداث پتروشیمیهایی بر مبنای خوراک مایع نفتا کرد تا محصولات با ارزشتر که برخی از آنها در حال حاضر به کشور وارد میشود، تولید شوند. همانگونه که قبلاً نیز عنوان شد حاشیه سود ناخالص پتروپالایشگاهها نسبت به یک پالایشگاه بیش از دو برابر است که جذابیت اقتصادی آن را افزایش میدهد. در این صورت به جای وارد کردن محصولات با ارزشافزوده بالای پتروشیمی، میتوان بنزین مورد نیاز کشور را وارد نمود و در ازای آن محصولات پتروشیمی را صادر کرد.
*احداث پتروپالایشگاهها یکی از مهمترین راهکارهای رونق اقتصادی است
در بررسی سناریوی سوم باید توجه شود که صادرات نفت خام حاشیه امنیت پایینی به دلیل نوسانات قیمت نفت دارد. اما در صورتی که همین نفت خام به محصولات پالایشی و در ادامه به محصولات پتروشیمی تبدیل گردند، حاشیه سود و امنیت بالایی برای صادرات محصولات نفتی و پتروشیمیایی حاصل خواهد گردید. زیرا این محصولات با تأخیر زمانی نسبت به نفت خام دچار نوسان قیمت میشوند. لذا یکی از مهمترین راهکارها برای تثبیت نسبی اقتصاد کشور و جلوگیری از تأثیرپذیری شدید اقتصاد از نوسانات قیمت نفت و همچنین دستیابی به حاشیه سود بسیار بالاتر و رونق اقتصادی باید در کنار حفظ بازار فروش نفت خام در جهان، تمهیدات لازم در جهت احداث واحدهای پتروپالایشی در کشور اندیشیده شده و به صورت جدی به مرحله اجرا در بیاید. در این صورت علاوه بر کاهش خامفروشی، شاهد رونق اقتصادی نیز در کشور خواهیم بود. ازاینرو انتظار میرود دولت و مجلس با ایجاد سازوکارهایی مطمئن جهت سرمایهگذاری در پتروپالایشگاهها، بخش خصوصی را جهت ورود به این عرصه ترغیب کنند.
*دننیا به سمت توسعه پتروپالایشگاه ها حرکت کرده است
در بخش «نتیجه گیری» گزارش این مرکز پژوهشی آمده است: «توسعه صنعت پالایش امروزه در دنیا با تغییر نگرش همراه است و علاوه بر تولید سوخت، پالایشگاهها را مبتنی بر تولید محصولات پتروشیمی نیز احداث میکنند. نمونههایی از این رویکرد در کشورهای مختلف مانند ژاپن، روسیه، عربستان، مالزی و. قابل بررسی هستند. روسیه یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گاز دنیاست، اما صنعت پتروشیمی خود را با رویکرد یکپارچه و مبتنی بر خوراکهای مایع و گازی توسعه داده است. حتی کشورهایی که تولیدکننده نفت نیز نیستند، این مسئله را در پیش گرفتند.
در ایران بحث پتروپالایشگاهها در زمینه برنامهریزی و توجیهپذیری دچار مشکلات فراوان است. متأسفانه نظام برنامهریزی و توسعه صنعت پالایش از صنعت پتروشیمی در کشورمان جدا بوده و همین موضوع نیز مسائلی حاشیه سود خالص چیست؟ را برای هر دو صنعت ایجاد کرده است. هنوز در داخل کشور نگاه به صنعت پالایش بر تولید سوخت استوار است، نبود یک نظام واحد سبب شده است که صنعت پالایش در ایران غیراقتصادی تصور شود. در حالی که با اتصال صنعت پالایش و پتروشیمی و تولید فراوردههای ویژه، صنعت پتروپالایش از اقتصاد مطلوبتر و جذابتری برخوردار خواهد شد. رویکرد تلفیقی در مالکیت و مدیریت صنعت پالایش و پتروشیمی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. در واقع مبتنی بر منطق اقتصادی، بنگاههای پالایشی سعی در یکپارچه شدن با مجتمعهای پتروشیمی را داشته باشند تا بتوانند محصولات میانی کمارزش خود مانند نفتا را به محصولات با ارزشافزوده بالاتر تبدیل کنند. این در حالی است که در ایران بارها مسئولان اعلام کردهاند که توسعه صنعت پتروشیمی کشور گازمحور خواهد بود. هر چند احداث پتروشیمی بر مبنای خوراک گاز در مقطع کنونی مصداق اقتصاد مقاومتی بوده و شدت جریان خامفروشی را کاهش خواهد داد، اما به نظر میرسد سیاستها باید به گونهای تغییر یابد که هر دو خوراک گاز و مایع تحویل پتروشیمیها گردد و زمینه احداث پتروپالایشگاهها نیز مهیاتر شود. ایران نفتای با کیفیت و رقابتی جهت مصرف در صنعت پتروشیمی را داراست و میتوان به کمک فرایندهای کراکر با بخار و آروماتیکسازی، اقدام به توسعه سیستمهای پتروشیمی بر پایه نفتا نمود.
*ساخت مجتمعهای پتروشیمی در مجاورت واحدهای پالایشگاهی در جهان مرسوم نیست
دیدگاه دیگر آن است که این تمایل وجود داشته باشد که در مجتمعهای پالایشگاهی، واحدهای جدید پتروشیمی ایجاد گردد و با این کار زنجیره تولیدات تا حدی تکمیل شود، اما در شرایط موجود، ساخت و راهاندازی مجتمعهای پتروشیمی با هزینه مجدد تهیه لیسانس همراه بوده که این موضوع ضریب سودآوری را کاهش داده در نهایت، ساخت واحدهای پتروشیمی در پالایشگاههای قدیمی به لحاظ اقتصادی مقرون بهصرفه نباشد. سابقه ساخت مجتمعهای پتروشیمی در مجاورت واحدهای پالایشگاهی در ایران وجود دارد، اما این امر یک رویکرد بسیار ساده است که امروزه در جهان به دلایل اقتصادی، مرسوم نیست. هر چند به دلیل در اختیار قرار دادن خوراک گاز ارزان توسط دولت، اقتصاد مجتمعهای خوراک مایع جهت تولید آروماتیکها و تولید الفینهای سنگین ضعیفتر است، اما توسعه یکپارچه زنجیره ارزش نیازمند تولید متوازن محصولات پایه پتروشیمی است که این امر زمانی محقق خواهد شد که خوراک ترکیبی در اختیار پتروشیمیها قرار گیرد».
*7 راهکار مرکز پژوهشها برای توسعه پتروپالایشگاه ها در کشور
راهحلهای پیشنهادی مرکز پژوهشهای مجلس برای توسعه پتروپالایشگاهها عبارتست از: «1- بهمنظور افزایش سودآوری، بالا بردن بهرهوری و کاهش هزینهها، پیشنهاد میشود طرح ساخت پتروپالایشگاهها و یکپارچه شدن مالکیت در اولویت قرار گیرد.
2- یکپارچه بودن نظام سیاستگذاری و تنظیمگری دو صنعت پالایش و پتروشیمی از مهمترین مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
*ضرورت تجدید ساختار نظام سهامداری مجتمعهای پتروشیمی و پالایش فعال در کشور
3- در خصوص مجتمعهای پتروشیمی و پالایشی موجود، سهامداری مشترک بین مجتمعهای پتروشیمی و پالایشگاههای نفت کشور میتواند مفید واقع شود. با توجه به اینکه بخشی از سهام صنعت پالایش متعلق به سهام عدالت است، تجدید ساختار نظام سهامداری مجتمعهای پتروشیمی و پالایش فعال در کشور میتواند راهگشا باشد.
4- دولت و مجلس باید با تنظیم قیمت خوراک گاز و مایع و همچنین ترکیب خوراکی که در اختیار پتروشیمیها قرار میگیرد، جذابیت لازم جهت سرمایهگذاری در بخش پتروپالایشگاه را بیش از پیش ایجاد کنند. وزارت نفت نیز در تخصیص خوراک به صنعت پتروشیمی از ارائه خوراکهای خالص خودداری کند.
5- با راهاندازی طرح فراگیر پالایشی سیراف و پالایشگاه ستاره خلیج فارس، مقادیر زیادی نفتا تولید خواهد شد که میتواند به عنوان خوراک پتروشیمیها مورد استفاده قرار گیرد. ازاینرو پیشنهاد میشود برنامهریزیها برای احداث صنایع پتروشیمی در پاییندست این طرح توسط بخش خصوصی یا دولتی با هدف تولید محصول نهایی که به دست مصرفکننده برسد، در دستور کار قرار گیرد.
6- به منظور ایجاد بستر اولیه برای رصد عملکرد صنعت پتروشیمی کشور برای اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی تقویت نقش نظارتی مجلس شورای اسلامی در زمینه ایجاد پتروپالایشگاهها میتواند کمک خوبی در ایجاد و تقویت زیرساختهای نهادی لازم باشد.
*طرح های جدید به شکل پتروپالایشگاه تعریف شود
7- بهمنظور جلوگیری از خامفروشی نفت و درآمدزایی بیشتر برای کشور و توسعه پایدار پیشنهاد میشود طرحهای جدید به شکل پتروپالایشگاه تعریف گردند. لذا در برنامهریزیهای دستگاههای حاکمیتی باید تسهیلات و مشوقهای لازم جهت مشارکت بیشتر سرمایهگذاران بخش خصوصی لحاظ گردد.