الگوی قیمتی فنجان و دسته در فارکس

pforexcom
الگوی معاملاتی فنجان و دسته فارکس تایم: یک الگوی قیمتی فنجان و دسته بر روی چارت قیمتی یک نماد معاملاتی در واقع یک اندیکاتور تکنیکال است که مشابه به یک فنجان با دسته است. در این الگو فنجان شک
الگوی معاملاتی فنجان و دسته فارکس تایم
الگوی معاملاتی فنجان و دسته فارکس تایم: یک الگوی قیمتی فنجان و دسته بر روی چارت قیمتی یک نماد معاملاتی در واقع یک اندیکاتور تکنیکال است که مشابه به یک فنجان با دسته است.
در این الگو فنجان شکل حرف "U" را دارد و دسته نیز دارای یک انحنای جزئی به سمت پایین است (الگوی معاملاتی فنجان و دسته فارکس تایم).
الگوی فنجان و دسته یک سیگنال صعودی در نظر گرفته میشود و سمت راست الگو معمولا دارای حجم معاملاتی کمی است. شکل گیری این الگو معاملاتی میتواند در 7 هفته تا 65 هفته، انجام بگیرید.
الگوی فنجان و دسته چه اطلاعاتی برایمان فراهم میکند؟
تکنسین آمریکایی آقای ویلیام جی اونیل (William J. O’Neil) در سال 1988 در کتاب خود الگوی فنجان و دسته (C&H) را تعریف کرد و از طریق سری مقالاتی نیازمندیهای تکنیکی را به آن افزود.
اونیل اندازهگیریهای چارچوب زمانی را برای هر جزء مشخص کرد و یک توضیح پرجزئیات از بخشهای انحنادارِ پایین که به الگو ظاهر منحصربفرد فنجانی را میدهد، ارائه داد (الگوی معاملاتی فنجان و دسته فارکس تایم).
زمانی که این الگو در یک نماد معاملاتی ایجاد میشود و نقاط حداکثر قدیمی به چالش کشیده میشوند ، احتمال دارد که فشار فروش از طرف سرمایهگذارانی که قبلا در آن سطوح به خرید پرداختهاند ایجاد شود.
چنین فشاری میتواند باعث ثابت قیمت شود و حتی بازار را برای بازه زمانی 4 روز تا 4 هفته متمایل به یک ترند نزولی کند. یک فنجان و دسته در واقع یک الگوی صعودی ادامهدار به شمار میآید و برای شناسایی فرصتهای خرید استفاده میشود.
در زمان شناسایی الگوهای فنجان و دسته بهتر است موارد زیر را در نظر بگیرید:
طول: معمولا فنجانهایی که دارای شکل بلندتری بوده و شکل U بهتری داشته باشند، سیگنال قدرتمندتری ارائه میکنند. از فنجانهایی که دارای قسمت پایینی V شکل هستند، اجتناب کنید.
عمق: در حالت ایدهآل، فنجان نباید به شدت عمیق باشد. از دستههایی که شدیدا عمیق هستند نیز دوری کنید زیرا دستهها باید از نیمه بالایی الگوی فنجان شکل بگیرند (الگوی معاملاتی فنجان و دسته فارکس تایم).
در ادامه زمانی که شاهد حرکت افزایشی FOREXTIME هستیم ، حجم باید افزایش پیدا کند و نقطه حداکثر قبلی را به چالش بکشد.
الگوی جام و دستگیره: نحوه تأیید و استفاده بهینه
یکی از الگوی قیمت کلاسیک معامله گران ، الگوی جام و دستگیره است. این الگو برای معامله گران باتجربه وقتی ظاهر می شود مورد توجه خاص قرار می گیرد. امروز ، من قصد دارم این الگوی قیمت ویژه را با شما و نحوه استفاده از آن در تجارت با بالاترین بازده بررسی کنم.
الگوی جام و دستگیره چیست؟ 2 نوع رایج از این الگو
Cup and Handle الگوی قیمتی است که در طی روند صعودی بازار اتفاق می افتد. این الگو به عنوان نام خود از 2 قسمت تشکیل شده است. آنها جام و دسته هستند.
قسمت فنجان به شکل U است. این یک تغییر ناچیز نزولی در قیمت قبل از برخورد به پایین فنجان و برگشت اندکی است. قسمت دسته آن دنبال می شود. این بازیابی در قیمت های واقع در سمت راست فنجان است. این کاهش سریعتر و کمتر از قسمت جام اتفاق می افتد بنابراین معمولاً به شکل V است. الگوی فنجان و دستگیره زمانی کامل می شود که قیمت از بالای سمت راست فنجان شکسته شود و افزایش یابد.
در نمودار قیمت ، باید تشخیص دقیق دهید تا آن را تشخیص دهید. فنجان الگوی یک دوره انباشت قیمت و دوره نقاهت طولانی مدت است. برای اینکه بتوانید این الگوی قیمت کلاسیک را تشخیص دهید ، باید یک مرور کلی از چندین بازه زمانی داشته باشید.
در زیر یک تصویر عملی از الگوی نمودار قیمت H1 آورده شده است.
الگوی جام و وارونه
این یک تغییر از الگوی اصلی است که در جهت مخالف است. الگوی جام و وارونه معکوس می تواند در یک روند صعودی یا روند نزولی ظاهر شود. بعد از این الگو ، اغلب یک حرکت شدید نزولی وجود خواهد داشت.
این الگو معمولاً در بالای یک روند صعودی ظاهر می شود. این نشانه خوبی است که قیمت ها در آینده کاهش می یابد.
نحوه تجارت با الگوی جام و دستگیره
Cup and Handle یکی از الگوهای کلاسیک قیمت در معاملات فارکس است. علائم این الگوی نمودار برای ورود به معاملات سودآور بسیار دقیق است. من به شما نحوه استفاده از آن را در معاملات فارکس و گزینه های دودویی نشان خواهم داد. در اینجا نحوه استفاده بهینه از این الگوی کلاسیک آورده شده است.
تجارت فارکس
هنگام معامله فارکس ، باید قبل از افتتاح سفارش ، نقطه ورود ، ضرر و ضرر را تعیین کنید. جزئیات به شرح زیر است.
برای الگوی جام و دسته
+ نقطه ورود: بعد از اینکه شمعدانی که از بالای سمت راست فنجان می شکند (سطح مقاومت) کاملاً ظاهر می شود.
+ Stop-Loss: در پایین قسمت دسته الگو.
+ Take-Profit: وقتی قیمت به افزایش برابر با ارتفاع فنجان (از پایین فنجان تا بالای فنجان) رسید.
برای الگوی جام و وارونه
+ نقطه ورود: بعد از اینکه شمعدانی که از بالای سمت راست فنجان می شکند (سطح پشتیبانی) کاملاً ظاهر می شود.
+ Stop-Loss: در بالای قسمت دسته الگو قرار دارد.
+ سود-برد: وقتی قیمت به اندازه ارتفاع فنجان (از پایین فنجان تا بالای فنجان) به کاهشی رسید.
گزینه های دودویی تجارت کنید
برای تجارت گزینه های دودویی ، شما به یک معامله کاملاً دقیق نیاز دارید تا سود کسب کنید. ورود مجدد الگو برای ورود به معامله واجد شرایط است.
موارد مورد نیاز: شما باید با یک مدت انقضا طولانی تجارت کنید. (اگر در نمودار قیمت 5 دقیقه ای شمعدان به این الگو برخوردید ، باید سفارش خود را با زمان انقضا 45-60 دقیقه باز کنید).
شما سفارشی را به شرح زیر باز می کنید.
+ هنگامی که قیمت مقاومت قبلی شکسته شده الگوی (خط اتصال لبه الگو) را دوباره امتحان کرد ، یک سفارش UP را باز کنید .
+ هنگامی که قیمت پشتیبانی قبلاً شکسته شده از الگوی (خط اتصال بالای الگوی) را دوباره امتحان کرد ، سفارش DOWN را باز کنید .
نتیجه
امروز تمرین کنید و با الگوی جام و دستگیره آشنا شوید. این یکی از مهارت هایی است که هر تاجر حرفه ای دارد.
در مقاله خود ، من از تصاویر گرفته شده از سیستم عامل تجارت Olymp Trade استفاده کردم. این یک کارگزار است که هر دو فرم تجارت و گزینه های دودویی را ارائه می دهد ، که برای تمرین عالی است. اگر هنوز حساب Olymp Trade نکرده اید ، با کلیک بر روی جعبه قرمز زیر یکی را برای خود ثبت کنید. خداحافظ و معاملات موفق را برای شما آرزو می کنیم.
الگو های تحلیل تکنیکال شامل چه مواردی است؟
در تجزیه و تحلیل تکنیکال ، انتقال بین روندهای صعودی و نزولی اغلب با الگو ی قیمت مشخص میشود. طبق تعریف ، الگوی قیمت که با پیکربندی مشخص حرکت قیمت را تشخیص میدهد. این کار با استفاده از یک سری خط روند و / یا منحنی مشخص می شود.
هنگامی که یک الگوی قیمت، تغییر در روند را نشان میدهد، به عنوان یک الگوی معکوس شناخته میشود. الگوی ادامه زمانی اتفاق میافتد که روند پس از یک مکث کوتاه در مسیر موجود خود ادامه یابد.
مدت هاست که تحلیلگران تکنیکال از الگوی قیمت برای بررسی حرکتهای فعلی و پیش بینی حرکتهای آینده بازار استفاده می کنند.
نکات کلیدی
الگو شکلهای متمایزی هستند که در اثر حرکت قیمتها روی نمودار ایجاد میشوند و پایه و اساس تجزیه و تحلیل تکنیکال هستند.
یک الگو با خطی مشخص میشود که نقاط متداول قیمت ، مانند بسته شدن قیمتها یا پایین بودن قیمتها را در یک بازه زمانی خاص الگوی قیمتی فنجان و دسته در فارکس به هم متصل میکند.
تحلیلگران تکنیکال و نمودارشناسان به دنبال شناسایی الگو به عنوان راهی برای پیش بینی مسیر آینده قیمت اوراق بهادار هستند.
این الگو می توانند به سادگی خطوط ترند و به پیچیدگی تشکیلات دو سر و شانه باشند.
خط روند در تجزیه و تحلیل تکنیکال
از آنجا که الگوی قیمت با استفاده از یک سری خطوط و / یا منحنیها مشخص میشوند ، درک خط روند و دانستن نحوه ترسیم آنها مفید است. خطوط ترند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند تا مناطق پشتیبانی و مقاومت را در نمودار قیمت مشاهده کنند. این خطوط، خطوط مستقیمی هستند که با اتصال یک سری قلههای نزولی (اوجها) یا فرورفتگیهای صعودی روی نمودار ترسیم میشوند.
خط روند، در جایی اتفاق میافتد که قیمتها با افزایش و کاهش روبرو هستند. خط روند رو به بالا با اتصال کفهای صعودی ترسیم میشود. برعکس، خط روند رو به پایین، که خط روند نزولی خوانده میشود، در جایی اتفاق میافتد که قیمتها با پایینترین حد مواجه هستند.
خطوط ترند بسته به اینکه از کدام قسمت از نوار قیمت برای “اتصال نقاط” استفاده میشود، از نظر ظاهری متفاوت خواهند بود. هنوز بر سر این مسئله که کدام قسمت از نوار قیمت باید استفاده شود اختلاف وجود دارد. بدنهی کنل- و نه خطهای نازک بالای و زیر بدنه کندل – اغلب نشاندهنده جایی است که اکثر اقدامات قیمت رخ داده است و بنابراین ممکن است یک نقطه دقیقتر را برای ترسیم خط روند نشان دهد. ابنمسئله بیشتر در نمودارهای روزانهای اتفاق میافتد که ممکن است “outlines” (نقاط داده ای که بسیار خارج از محدوده “normal” هستند) وجود داشته باشد
یک خط روند رو به زاویه ، یا یک خط روند صعودی، در جایی اتفاق میافتد که قیمتها با افزایش یا نزولی شدن روبرو هستند. خط روند رو به بالا با اتصال کفهای صعودی ترسیم میشود. برعکس، یک خط روند رو به پایین ، که خط روند نزولی خوانده میشود، در جایی اتفاق میافتد که قیمت ها با پایینترین حد مواجه هستند.
در نمودارهای روزانه ، نمودارشناسان معمولاً از قیمت های بسته شده به جای بالا و پایین برای ترسیم خط روند استفاده میکنند. این امر از آن رو است که قیمت بسته نشاندهنده معامله گران و سرمایه گذارانی است که مایلند یک شب یا آخر هفته یا تعطیلات بازار موقعیت خود را حفظ کنند. خطوط ترند با حداقل سه امتیاز به طور کلی معتبرتر از آنهایی هستند که فقط دو امتیاز دارند.
روندهای صعودی در جایی اتفاق میافتد که قیمتها بالاتر میرود. روندهای رو به رشد حداقل دو مورد از پایینترین سطح را بهم متصل میکنند و سطح پشتیبانی را زیر قیمت نشان می دهند.
روند نزولی در جاهایی اتفاق می افتد که قیمت ها به بالاترین میزان و پایین ترین میزان خود می رسند. خط روند نزولی حداقل دو مورد از بالاترین سطح را بهم متصل می کند و سطح مقاومت بالاتر از قیمت را نشان می دهد.
ادغام یا یک بازار وری ، در جایی اتفاق میافتد که قیمت بین یک محدوده بالا و پایین ، بین دو خط روند موازی و اغلب افقی در حال نوسان است.
الگوهای ادامه دار
الگوی قیمتی که بیانگر قطع موقت روند موجود باشد، به عنوان الگوی ادامه شناخته میشود.
الگوی ادامهدار را میتوان به عنوان مکث در طی روند غالب در نظر الگوی قیمتی فنجان و دسته در فارکس گرفت. زمانی که گاوها در طی روند صعودی نفس می کشند یا خرس ها برای لحظهای در روند نزولی آرام میگیرند همین مواقع هستند. در حالی که الگوی قیمت در حال شکل گیری است، هیچ راهی برای تشخیص روند ادامه دار یا معکوس وجود ندارد. به همین ترتیب، باید توجه دقیق به روندهای مورد استفاده برای ترسیم الگوی قیمت و اینکه آیا قیمت در بالای منطقه ادامه مییابد یا پایین میرود ، مورد توجه قرار گیرد. تحلیلگران تکنیکال معمولاً تصور میكنند كه روند ادامه باید تا زمانی كه تأیید شود ادامه یابد.
به طور کلی ، هر چه مدت زمان نمودار الگوی قیمت بیشتر باشد و هر چه حرکت قیمت در این الگو بیشتر باشد، با شکسته شدن قیمت در نقاط بالاتر یا پایینتر از سطح ادامه ، حرکت بیشتری خواهد داشت.
اگر قیمت به روند خود ادامه دهد، الگوی قیمت به عنوان الگوی ادامه شناخته میشود. الگوی معمول ادامهدار شامل موارد زیر است:
Pennants ، با استفاده از دو خط روند همگرا ساخته شده است
پرچم هایی که با دو خط روند موازی ترسیم شدهاند
کنجها، با دو خط روند همگرا ساخته شدهاند. این جا همان جایی است که هر دو به صورت زاویهدار به سمت بالا یا پایین هستند
نشانهای مهم
نشان ها با دو خط روند ترسیم میشوند که در نهایت به هم میرسند. یکی از ویژگیهای اصلی پرچمها این است که خط روند به دو جهت حرکت میکند – یعنی یک خط روند نزولی و دیگری خط روند رو به بالا خواهد بود. غالباً، در هنگام تشکیل ماده معدنی، حجم کاهش می.یابد و به دنبال آن قیمت افزایش می.یابد.
پرچمها
پرچمها با استفاده از دو خط روند موازی ساخته میشوند که میتوانند به سمت بالا، پایین یا پهلو (افقی) شیب داشته باشند. به طور کلی، پرچمی که دارای شیب رو به بالا باشد به عنوان مکث در بازار با روند نزولی ظاهر می شود. پرچمی که به شدت رو به پایین شکسته شده است شروع روند صعودی را نشان میدهد. به طور معمول ، شکل گیری پرچم با یک دوره کاهش حجم همراه است.
کنجها
کنجها با استفاده از دو خط روند همگرا ترسیم می شوند. با این حال ، یک کنج با این ویژگی شناخته میشود که هر دو خط روند در یک جهت ، بالا یا پایین حرکت میکنند. کنجی که به سمت پایین قرار دارد، مکثی را در طی روند صعودی نشان میدهد. کنجی که به سمت بالا قرار دارد ، وقفه موقتی را در هنگام سقوط بازار نشان میدهد. مانند پرچمها، حجم کنج در طول شکل گیری الگو به طور معمول کاهش مییابد. فقط در صورت شکسته شدن قیمت از بالا یا پایین الگوی کنج، افزایش می یابد.
مثلثها
مثلث ها از محبوبترین الگوهای نمودار هستند که در تحلیل تکنیکی مورد استفاده قرار میگیرند. زیرا در مقایسه با الگوهای دیگر بیشتر رخ می دهند. سه نوع متداول مثلث مثلث متقارن، مثلث صعودی و مثلث نزولی است. این الگوی نمودار میتواند از چند هفته تا چند ماه ادامه داشته باشد.
مثلثهای متقارن وقتی اتفاق میافتد که دو خط روند به سمت یکدیگر جمع شوند و فقط نشان دهندهی این مطلب هستند که احتمال وقوع شکست وجود داشته باشند نه جهت. مثلثهای صعودی با یک خط روند بالایی صاف و یک خط روند شکسته مشخص میشوند و نشان میدهد که شکست ببززگتریدر شرف وقوع است. در حالی که مثلثهای نزولی دارای یک خط روند رو به پایین مسطح و یک خط روند بالایی نزولی هستند که نشان میدهد یک شکست ممکن است رخ دهد. اندازه شکستگیها یا خرابیها به طور معمول با ارتفاع ضلع عمودی چپ مثلث برابر است.
فنجان و دستگیره
فنجان و دستگیره یک الگوی ادامهدار سرسخت است که در آن روند صعودی متوقف شده است. اما با تأیید الگو ادامه خواهد یافت. قسمت “جام” از الگو باید به شکل “U” باشد که شبیه گرد کردن یک کاسه است و شکل “V” با ارتفاع های برابر در هر دو طرف جام نیست.
“دسته” در سمت راست جام به شکل یک عقب کش کوتاه ساخته میشود که شبیه یک پرچم یا الگوی نمودار پرچم است. با کامل شدن شکل سهام ممکن است در بالاترین سطح شکسته شود و روند خود را به سمت بالاتر از سر بگیرد.
الگوی معکوس
الگوی قیمتی که تغییر زیادی را در روند قیمت نشان میدهد به عنوان یک الگوی معکوس شناخته میشود. این الگو بیانگر دورههایی است که دوره گاوها یا خرسها تمام شده است. با ایجاد انرژی جدید از طرف دیگر (گاو نر یا خرس) روند برقرار شده متوقف خواهد شد و سپس به جهتی جدید می رود.
به عنوان مثال ، یک روند صعودی که توسط گاوها پشتیبانی میشود، میتواند مکثی را ایجاد کند. این مکث نشاندهنده فشار حتی از طرف گاوها و خرسها است. در نهایت جای خود را به خرسها خواهد داد. این منجر به تغییر روند رو به نزولی می شود.
معکوسهایی که در اوج بازار اتفاق میافتد به نام الگوی توزیع شناخته میشوند. در این بازار فروش با اشتیاق بیشتری نسبت به خرید انجام میشود. برعکس، معکوسهایی که در پایین بازار اتفاق میافتد به نام الگوی انباشت شناخته میشوند. جایی که ابزار خرید فعالتر از فروش می شود. همانند الگوی ادامه ، هرچه مدت زمان حرکت الگو بیشتر باشد و حرکت قیمت در این الگو بیشتر باشد، حرکت پیش بینی شده پس از شکسته شدن قیمت بزرگتر خواهد بود.
وقتی قیمت پس از مکث معکوس میشود، الگوی قیمت به نام الگوی برگشت شناخته می شود. نمونه هایی از الگوی معکوس کردن معمول عبارتند از:
- قیمتی کوچکتر است که حول یک حرکت بزرگتر بچرخد
- وجود دو قله که نشان دهنده یک نوسان کوتاه مدت است.
- دو دره، که نوسان کوتاه مدت را نشان می دهد. به دنبال این دو دره تلاش ناموفقی برای شکست این دو دره وجود دارد
سر و شانه
الگوی سر و شانهها میتوانند در انتهای بازار یا به صورت سری سه فشار ظاهر شوند: قله اولیه یا فرورفتگی ، به دنبال یک فشار دوم و بزرگتر و سپس فشار سوم که به قلهی اول شباهت دارد.
روند صعودی که با الگوی بالای سر و شانهها قطع میشود ، ممکن است یک روند معکوس را تجربه کند ، و در نتیجه روند نزولی داشته باشد. برعکس ، روند نزولی که منجر به پایین سر و شانهها شود (یا سر و شانههای معکوس) احتمالاً یک روند معکوس با روند صعودی را تجربه خواهد کرد.
خطوط روند افقی یا کمی شیب دار را می توان قلهها و فرورفتگیهایی را که بین سر و شانهها ظاهر میشوند متصل کرد. هنگامی که قیمت بالاتر از سطح (در قسمت پایین سر و شانه ها) یا پایینتر از (در مورد بالای سر و شانه ها) خط روند باشد، ممکن است با توسعه الگو کاهش یابد و میزان آن کاهش یابد.
فاصله زمانی رخ میدهد که بین دو دوره معاملاتی فضای خالی وجود داشته باشد. این فضا ناشی از افزایش یا کاهش قابل توجه قیمت است. به عنوان مثال، ممکن است یک سهام در 5.00 دلار بسته شود و پس از درآمد مثبت یا اخبار دیگر با قیمت 7.00 دلار باز شود.
سه نوع عمده شکاف وجود دارد: شکافهای جداشده ، شکافهای فراری و فرسودگی. شکافهای جداشده در آغاز روند، شکافهای فراری در اواسط روند و شکافهای فرسودگی تقریباً در انتهای روند شکل می گیرند.
خط پایین
الگوی قیمت اغلب هنگامی رخ میدهد که قیمت “کمی استراحت کند”. این اصطلاح نشان دهنده زمینههایی برای تغییر روند است که میتواند منجر به ادامه یا تغییر روند غالب شود. خطوط ترند در شناسایی این الگوی قیمتی مهم هستند.
حجم در این الگو نقش مهمی دارد. اغلب در طول شکل گیری الگو کاهش مییابد و با جدا شدن قیمت از الگو افزایش مییابد. تحلیلگران تکنیکال به دنبال الگوی قیمت برای پیش بینی رفتار آینده قیمتها ، از جمله ادامه روند و برگشت آن هستند.
الگوهای قیمتی
تعداد الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال بسیار است. آن ها اطلاعات زیادی را در مورد حرکت های قیمت در اختیار شما قرار می دهند.
اما همه آن ها سیگنال های قوی و درستی صادر نمی کنند. لذا در این مقاله ضمن معرفی بهترین الگوهای قیمتی، اجزای آن مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
فهرست محتوای مقاله
پولبک
سقف ها و کف ها
طول و شیب موج های روند
- بهترین الگوهای قیمتی
- ترکیب الگوهای قیمتی با تحلیل بنیادین
- جمع بندی بهترین الگوهای قیمتی
الگوی قیمتی به چه معنایی است؟
چارتیست ها برای تحلیل بازار و پیش بینی آینده ی آن از روش های گوناگونی استفاده می کنند. بعضی بیش تر توجه شان روی انواع شاخص ها است.
بعضی دیگر بیش تر حجم معاملات را ملاک قرار می دهند. تریدرهایی هم هستند که در تحلیل شان به بررسی حرکت و روند قیمتی می پردازند.
برای رسیدن به این منظور، آن ها بر روی نمودارهای شمعی نمای کلی قیمت را به دست می آورند.
در این روشی که آن ها استفاده می کنند یک سری قانون و قاعده بر اساس رنگ، نوع کندل، قیمت باز و بسته شدن و غیره وجود دارد که سبب می شود الگوهای قیمتی مختلفی وجود داشته باشند.
تریدرها می توانند از این روش های مختلف قیمتی برای بازارهای مالی گوناگون نظیر بورس، فارکس، آتی و حتی ارزهای دیجیتال استفاده کنند.
تعداد این الگوهای قیمتی بسیار زیاد هستند. اما در ادامه به بهترین آن ها اشاره می شود؛ آن هایی که بسیار قوی، شناخته شده و پرکاربرد هم هستند.
اجزای الگوهای قیمتی
همه ی الگوهای قیمتی (مهم نیست که از چه نوعی هم باشند) در ۳ جزء با هم شباهت دارند. اگر بتوانید این اجزا را به درستی بررسی کنید، تصمیم های خرید و فروش سود آورتری خواهید گرفت.
در این صورت مسلماً میزان ضررهایتان هم پایین می آید. حقیقتا شناخت این اجزا سبب می شود شما حرکت های قیمتی را به شیوه ی نوینی درک نمایید.
پولبک
پولبک در حرکت های شدید، زیاد به چشم می خورد. آن اطلاعاتی در رابطه با ادامه ی حرکت بازار را به شما ارائه می دهد.
هر چه حرکت های اصلاحی از نظر اندازه و زمان تشکیل شدنشان بزرگ تر باشند احتمال معکوس شدن روند خیلی زیادتر است.
دلیلش هم این است که در این وضعیت تعادل بین خریداران و فروشندگان در حال تغییر پیدا کردن چشمگیری است.
ولی هر چه مدت زمان و اندازه ی این اصلاحات کوچک تر باشند نشانه ی یک سری اصلاحات جزئی تری در بازار هستند که معمولاً در این موقعیت روند کنونی ادامه پیدا می کند
سقف ها و کف ها
بررسی چگونگی شکل گرفتن سقف ها و کف ها، بنیان (اساس) بررسی الگوهای قیمتی را تشکیل می دهد. در واقع این موضوعی است که تریدر بزرگ، داو، هم به آن اشاره کرده است.
به این معنا که شما باید بدانید در حرکت های صعودی، سقف ها یکی پس از دیگری بالاتر از هم زده می شوند.
یعنی سقف اول بالاتر از سقف دوم، سقف دوم بالاتر از سقف سوم و به همین ترتیب سقف ها زده می شوند.
سقفهای بالاتر بیانگر این هستند که خریدارها زیاد می باشند و توانسته اند قیمت را به جهت بالا حرکت دهند.
در حرکت صعودی، کف ها نیز یکی پس از دیگری بالاتر زده می شوند؛ یعنی این که کف اول بالاتر از دوم، کف دومی بالاتر از سومی و به همین ترتیب کف ها زده می شوند.
در موقعیت های اصلاحی که کف های بالاتر شکل می گیرند به این معناست که فروشنده ها قدرت کافی برای پایین آوردن نرخ را ندارند و هم چنان خریداران قدرت را در دست گرفته اند.
بنابراین توجه به این سقف ها و کف ها برای ورود و خروج به موقع از بازار لازم است.
به عنوان نمونه وقتی نرخ توان زدن سقف تازه ای را نداشته باشد یک اخطاری است مبنی بر این که روند صعودی، معکوس خواهد شد.
یا وقتی نرخ با سختی سقف های تازه شکل گرفته را می شکند اخطاری است که نشان می دهد خریدار ها و فروشنده ها نسبتا به تعادل رسیده اند.
در چنین وضعیتی ممکن است چرخش بازار در کار باشد و شما باید حواستان را بیش تر جمع کنید.
طول و شیب موج های روند
بررسی این موضوع بسیار مهم است. شما می توانید قدرت روند را از طریق ریز موج هایی که در بین سقف ها و کف ها زده می شوند، مشاهده کنید.
در حقیقت قدرت روند از طریق بررسی طول شیب و اندازه ی این ریز موج ها شناسایی می شود. پس شما اگر می خواهید یک معامله گر موفق باشید فقط نباید به محدوده ی کف ها یا سقف ها توجه کنید.
بلکه باید موج هایی هم که بین آن ها اتفاق می افتد و حاکی از رویدادهای موجود در بازار هستند را نیز مورد توجه قرار دهید.
هر چه سایه های کندل های این ریز موج ها بلند تر باشد معمولاً نشانه ی برگشت روند و افت قیمت هستند.
بهترین الگوهای قیمتی
از جمله بهترین نوع آن ها می توان به الگوی پرچم و انواع آن، مثلث و انواع آن، سقف و کف دو قلو، فنجان و دسته، سر و شانه و انواع آن و گُوِه ی را نام برد.
به غیر از الگوی گوه ای، بقیه ی الگوها در مقاله هایی مجزا مورد بررسی قرار گرفته اند و برای کسب اطلاعات بیش تر می توانید به سایت آکادمی طهرانی مراجعه نموده و آن ها را مطالعه کنید.
گُوِه ای (Wedges)
آن شبیه الگوهای مثلثی است؛ از این نظر شباهت دارد که متشکل از خط های روند همگرا است و هم چنین بیانگر پایین آمدن نوسان ها نیز می باشد.
خط های روند در این جا بیان کننده ی این هستند که کف ها و سقف ها با سرعتی گوناگون بالا یا پایین می روند.
گوه معمولا بیانگر این باشد که معکوس شدن روند خیلی نزدیک است؛ چون حرکت کنونی به تدریج ضعیف می شود.
شاید در این جا شما شاهد پایین آمدن حجم معامله ها هم باشید که این موضوع نشان دهنده ی این است که احتمال از دست رفتن قدرت در روند حاضر وجود دارد.
گوه به دو شکل صعودی یا افزایشی و نزولی یا کاهشی وجود دارد.
گوه ی صعودی (Rising Wedge) معکوس نزولی است و بیان می کند که بعد از بالا رفتن نرخ، حرکت صعودی به تدریج قدرتش را از دست می دهد.
در این موقعیت احتمال دارد نهایتا خط روند به صورت نزولی شکسته شود.
گوه ی نزولی (Falling Wedge) بر عکس گوه ی صعودی است و بیان می کند که با وجود پایین آمدن قیمت، فشار فروش هم به تدریج کم می شود.
خط های روند در این جا نشان دهنده ی این هستند که نوسان ها در حال کم شدن می باشند. در نهایت هم گوه ی نزولی معمولاً به یک روند صعودی ختم می شود.
ترکیب الگوهای قیمتی با تحلیل بنیادین
استفاده از الگوهای قیمتی به خصوص الگوهایی که در این مقاله نام آن ها مطرح شد، در پیش بینی آینده ی سهام یا دارایی های مالی مختلف دیگر به شما کمکی خیلی زیادی می کنند.
ولی برای این که یک پیش بینی دقیق تر و کامل تری داشته باشید، بهتر است از تحلیل بنیادین هم استفاده نمایید.
در تحلیل بنیادین می توانید مواردی نظیر صورتهای مالی، ترازنامه، درآمد خالص، قراردادهای و هزینه های شرکت، پشتوانه های مالی و غیره را مورد بررسی قرار دهید.
در تحلیل بنیادین نیز باید به این موضوع توجه کنید که این دارایی ای که می خواهید خریداری کنید یا به فروش برسانید الان در چه وضعیتی قرار دارید.
یعنی نیاز مردم به آن الان بیش تر است یا بعدا بیش تر خواهد شد یا در چه مدت نیاز مردم نسبت به آن چیز برطرف خواهد شد.
بنابراین بر اساس نیازهای مردم می توانید انتخاب های مناسب و سودآوری را انجام دهید.
در تحلیل بنیادین موضوع های سیاسی و اقتصادی تأثیرگذار بر بازارهای مالی را هم باید مورد توجه قرار دهید تا میزان خطا در پیش بینی آینده ی بازار مورد نظرتان را به حداقل میزان ممکن برسانید.
البته ریسک سیستماتیک هم وجود دارد که کنترل کردن آن در دست شما نیست.
ریسک سیستماتیک غیر قابل پیش بینی است؛ مثلاً ممکن است در مدت کوتاهی دارایی شما افت یا رشد شدید قیمتی را به علت یک خبر خوب اقتصادی یا یک خبر بد سیاسی تجربه کند.
ولی شما باید دارایی تان را به صورتی مدیریت کنید تا بتوانید در مواقع بحرانی، شرایط بد را به خوبی پشت سر بگذارید و ضررهایتان را جبران نمایید.
جمع بندی بهترین الگوهای قیمتی
دانستید که برای موفقیت در بازارهای مالی باید از تحلیل تکنیکال و بنیادین در کنار هم استفاده نمایید.
یک از ابزارهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال الگوهای قیمتی هستند.
در الگوهای قیمتی باید 3 قسمت مهم یعنی پولبک، سقف ها، کف ها، طول و شیب موج های روند را مورد بررسی قرار دهید.
الگوهای قیمتی بسیارند ولی بهترین آن ها عبارتند از پرچم، مثلث، سقف و کف دو قلو، فنجان و دسته، الگوی قیمتی فنجان و دسته در فارکس سر و شانه و گُوِه.
الگوهای فوق ار می توانید در سایت آکادمی طهرانی مورد مطالعه قرار دهید. اما گوه مشابه الگوهای مثلثی از خط روندهای همگرا تشکیل شده و نشانه ی کم شدن نوسان ها است.
گوه دو نوع نزولی و صعودی دارد. گوه ی نزولی بیانگر این است که فشار فروش در حال کم شدن است. در نهایت هم احتمال صعودی شدن روند وجود دارد.
گوه ی صعودی هم درست برعکس گوه ی نزولی است. اما اگر دوست دارید با الگوهای قیمتی بیش تری آشنا شوید حتما همراه سایت آکادمی طهرانی باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یک ابزار و روش معاملاتی برای تحلیل بازارهای مالی و انتخاب استراتژیهای سرمایه گذاری است. این تحلیل به الگوی قیمتی فنجان و دسته در فارکس همراه تحلیل بنیادی ( تحلیل فاندامنتال چیست؟ )، یکی از دو روش اصلی برای تحلیل بازارها است که شامل عملکرد گذشته بازار از نظر حرکت قیمت، حجم، میانگین متحرک و موارد مختلف دیگری است. بر خلاف تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال بر روی سیگنالهای معاملاتی متمرکز است تا با بررسی روند سرمایه گذاری از طریق داده های معاملاتی و سایر عناصر آماری، سرمایه گذاری های خوب و فرصتهای تجاری مناسب را ترسیم کند.
به عنوان یک قاعده کلی، تحلیل تکنیکال، قیمت فعلی یا گذشته یک سهم را به عنوان بهترین شاخص برای پیشبینی قیمت آینده آن سهم در نظر میگیرد. تحلیل تکنیکال برای کشف نقاط قوت یا ضعفهای احتمالی سرمایه گذاری و روند پیشبینی به شدت به نمودارهای مالی، دادهها و آمارها متکی است تا به تحلیل گران و سرمایه گذاران کمک کند تا تصمیم بگیرند که آیا روند یک سهم ادامهدار است یا خیر؟ تا بتوانند بهترین تصمیم را در بهترین زمان اتخاذ کنند.
منع اصلی تحلیل تکنیکال
اگر در بازارهای مالی فعال هستید، ممکن است با کتاب جان جی مورفی با عنوان “تحلیل تکنیکال بازار مالی” آشنا باشید. در این کتاب از تحلیل گران تکنیکال با عنوان چارتیست یاد میشود که اصطلاح متداولی برای اشاره به طرفداران این روش است. عنوان چارتیست از این واقعیت ناشی میشود که تکنیکالیستها هنگام توضیح تحلیلهای خود از نمودارهای زیادی استفاده میکنند و دائما به آنها مراجعه میکنند.
یکی از متداولترین منابع و نمودارهای قابل استفاده در تکنیکال، بازار فارکس می باشد؛ چرا که این بازار 24 ساعته است و دارای بازههای زمانی (تایم فریم) گستردهای است و این خود نمودارها و چارتهای بسیار گستردهای را در اختیار چارتیست ها قرار میدهد.
آنچه شما باید در مورد تحلیل تکنیکال بدانید
تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی متفاوت است؛ زیرا تحلیل تکنیکال در تلاش برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک سهم نیست؛ اما در عوض با استفاده از الگوهای مختلف، روند کلی بازار را مشخص میکند تا از آنها به عنوان مبنای تصمیمات سرمایه گذاری استفاده کند. تحلیل تکنیکال دارای الگوها و نوسانگرنماهای (اندیکاتورها) مختلفی است. برخی از افراد از الگوهای داخل نمودار و برخی دیگر از ترکیب این الگوها با اندیکاتورها استفاده میکنند. تنها چیزی که در تحلیل تکنیکال اهمیت دارد استفاده از داده های گذشته است. معمولا تحلیل گران تکنیکال هنگام پیشبینی حرکات قیمتی آینده، ارزش سهام را در نظر نمیگیرند.
دوره های آموزش تحلیل تکنیکال آکادمی بورس پشوتن:
- دوره کامل آموزش تحلیل تکنیکال (مدرس پشوتن مشهوری نژاد)
- وبینار تحلیل تکنیکال از مقدماتی تا پیشرفته (مدرس برزو حق شناس)
- تمرین عملی تکنیکال و آشنایی با بازارهای جهانی (مدرس شروین ورجاوند)
- تحلیل تکنیکال از مقدماتی تا پیشرفته (مدرس پشوتن مشهوری نژاد)
فرضیات اصلی تحلیل تکنیکال
به منظور پیشبینی حرکتهای آینده قیمتها برای تصمیمگیری در مورد سرمایه گذاری استراتژیک، تحلیل تکنیکال فرضیات زیر را ارائه میدهد:
*همه چیز در بازار نهفته است.
*تغییرات قیمت تصادفی نیستند؛ بلکه قیمتها در جهت روندها حرکت میکنند.
*احتمال تشکیل الگوی قیمتی فنجان و دسته در فارکس یک الگو به اندازه پیشبینی مردم روی میدهد.
*تاریخ اغلب تکرار میشود.
نظریه اینکه همه چیز در بازار نهفته است، مبتنی بر این واقعیت است که تحلیلگران تکنیکال معتقدند عوامل گسترده بازار و روانشناسی بازار از قبل در قیمت سهام وجود دارند. این نظریه غالباً توسط متخصصان مختلف و فعالین بازار سرمایه مورد انتقاد قرار میگیرد؛ زیرا آنها معتقدند که تکنیکالیستها فقط حرکتهای قیمت را در نظر میگیرند و سایر عوامل اساسی و تاثیرگذار در بازار را را نادیده میگیرند.
فرض دوم اینکه تغییرات قیمت تصادفی نیستند از این باور ناشی میشود که قیمتها در روند حرکت میکنند، خواه این روند کوتاه مدت، میانمدت یا بلند مدت باشد. استراتژیهای معاملاتی تکنیکالی بیشتر بر این فرض استوار است که قیمت سهام احتمالاً روند گذشته را تکرار میکند. این فرضیه در صورتی کامل و درست خواهد بود که شرکت کنندگان در بازار و خریداران یک سهم از همان الگو در یک زمان مشخص استفاده نمایند؛ اما در صورتی که اکثر خریداران از سهم مورد نظر خارج شوند، الگوی مشخص شده فاقد اعتبار خواهد بود و این کار را برای تحلیل آینده مشکل خواهد کرد.
این ایده که تاریخ تمایل به تکرار دارد به روانشناسی بازار متکی است؛ به این معنی که هنگام بررسی برخی احساسات مانند هیجان و ترس، قیمتها و روندها بسیار قابل پیش بینی خواهد بود. البته الگوهای قیمتی بیشتر از 100 سال است که با توجه به احساسات و هیجانات بازار تجزیه و تحلیل شدهاند و مورد ارزیابی قرار گرفتهاند؛ بنابراین میتوان به قابل اتکا بودن آنها اطمینان داشت.
اندیکاتورها و اوسیلاتورها
همانطور که در بالا ذکر شد، تحلیل تکنیکال اغلب شامل استفاده از اندیکاتورها و اوسیلاتورها میباشد. در واقع این یک روش آماری است تا ذهنی که شامل تجزیه و تحلیل روند بازار، جریانات، نوسانات و حرکات قیمتی برای کمک به تحلیلگران در تأیید کیفیت الگوهای نمودار است. اندیکاتورها و اوسیلاتورها به دو شکل پیشرو و پسرو در دسترس هستند. هدف اول پیشبینی حرکات آینده قیمت و کمک به شناسایی شکست روند قیمتی است، در حالی که مورد دوم در واقع تحرکات قیمت را دنبال و تأیید میکند. در واقع اندیکاتورها و اوسیلاتورها نقاط ضعیف و قدرتمند بازار را در یک ناحیه مشخص نشان میدهند. نمونههای زیادی از اندیکاتورها و اوسیلاتورها مانند : MACD , RSI , Stochastic , ADX , MA و… وجود دارند که هر کدام کاربرد خاص خود در زمانی مشخص را خواهند داشت.
الگوهای نمودار
الگوهای نمودار نقش زیادی در تحلیل سهام دارند و به تحلیلگران کمک میکنند تا سیگنالهای معاملاتی و حرکتهای آتی قیمتها را شناسایی کنند. این الگوها در تحلیل تکنیکال عمدتاً بر این فرض استوار است که تاریخ تکرار میشود، با این توجیه که الگوهای نمودار دوباره شکل میگیرند و همان نتایج قبلی را تولید میکنند. بیشتر الگوهای نمودار یا بازگشتی هستند یا ادامهدهنده هستند. الگوهای بازگشتی نشان میدهد که با تکمیل الگو روند معکوس خواهد شد و الگوهای ادامه دهنده نشان میدهد که با تکمیل الگو روند ادامه خواهد یافت.
برای نمونه الگوی نمودار سر و شانه را میبینید که نشان میدهد که روند پس از کامل شدن احتمالاً معکوس خواهد بود.
یکی دیگر از انواع الگوهای نمودار شامل الگوی فنجان و دسته فنجان است است که یک الگوی ادامهدهنده صعودی است و همچنین الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو که دو مورد از معتبرترین الگوهای نمودار هستند که محبوبیت فوقالعادهای در بین معامله گران دارند. در زیر نمونهای از الگوی سقف دوقلو را مشاهده مینمایید.
انواع دیگر الگوهای نمودار شامل مثلث، پرچم، سقف و کف سه قلو و… می باشد که جزء الگوهای ادامه دهنده و بازگشتی هستند.
نحوه استفاده از تحلیل تکنیکال
با استفاده از الگوهای مختلف نمودار و محاسبات، تحلیلگران تکنیکال میتوانند روند بازار را تشخیص دهند و حرکات آینده قیمتی را پیشبینی کنند. برخی از تحلیلگران از تحلیل تکنیکال برای ردیابی حجم معاملات و سایر عوامل موثر در بازار استفاده میکنند. اعتقاد اصلی در تحلیل تکنیکال سهام این است که قیمتها و روانشناسی بازار شاخصهای بزرگی در مورد این است که قیمت سهام به زودی افزایش مییابد یا کاهش مییابد.
تحلیل تکنیکال بدون ایراد نیست؛ بسیاری از تحلیلگران آن را اتلاف وقت و انرژی میدانند و مبنای پیشبینی خود از بازار را بر پایه تحلیل بنیادی میگذارند. از آنجا که تحلیل بنیادی ارزش ذاتی سهام را اندازه گیری میکند، شرایط کلی اقتصاد، شرایط صنعت و وضعیت مدیریت و اقتصادی یک شرکت را در نظر میگیرد. به نظر منتقدین تحلیل تکنیکال یک آرزو و امیدواری برای قیمت سهام است.
توصیه میشود که معامله گران قبل از تصمیمگیری در مورد رویکرد معاملاتی خود، تحقیقات گستردهای را انجام دهند. در صورت استفاده از تحلیل تکنیکال، انتخاب مناسبترین استراتژی یا سیستم معاملاتی بسیار مهم است؛ بنابراین بهترین روش قبل از شروع معامله آموزش در مورد چگونگی استفاده از تحلیل است؛ چه تحلیل بنیادی، چه تحلیل تکنیکال.