تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟

کاربرد تحلیل بنیادی چیست و چطور یاد بگیریم؟؟
در این مطلب قصد داریم شما را با زبانی ساده با تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال که یکی از پایههای اصلی معاملات موفق است آشنا کنیم. اهمیت و کاربرد تحلیل بنیادی آنقدر زیاد است که امکان ندارد کسی بدون یادگیری این مبحث بتواند بهترین عملکرد را داشته باشد. مهمترین دلیلی که آشنایی با تحلیل بنیادی و به دنبال آن متخصص شدن در آن را به نیازی مبرم برای هر معامله گر تبدیل میکند، اهمیت بررسی بنیاد سهم مورد نظر است؛ چرا که ممکن است شرکتی که ارزش ذاتی پایینی دارد، بالاتر از قیمت واقعی خود در حال معامله باشد و خب میدانیم که ریسک معامله روی شرکتها بسیار بالا است. بنابراین در ادامه به این بحث میپردازیم که کاربرد تحلیل بنیادی در بورس چیست و چطور باید تحلیل بنیادی انجام دهیم؟
تحلیل بنیادی چیست و چه کاربردی دارد؟
تحلیل بنیادی یا Fundemental Analysis که به آن تحلیل پایه ای نیز میگویند و با تحلیل تکنیکال در متد، دیدگاه و روش متفاوت است، روشی است که به شکلی بنیادین به بررسی عوامل تاثیر گذار بر قیمت سهام میپردازد. بنابراین، لازمهی تحلیل بنیادی در بورس ، بررسی جامع صورتهای مالی است چرا که بدون بررسی صورتهای الزامی مالی امکان مقایسه داده وجود ندارد.
در واقع به دلیل همین جامع بودن بررسی و گستردگی میدان تحلیل است که بسیاری از معامله گران تمایلی به بررسی و ورود به بحثهای یادگیری و کاربرد تحلیل بنیادی بورس را ندارند. ما در سایت رضا درخشی در مقالات آموزشی رایگان خود و نیز در دوره آموزش مقدماتی تا پیشرفته بورس تلاش کردهایم با ارائه تعاریف علمی، تفاسیر و تکنیکهای کاربردی، و البته مثالهای ملموس مسیر را برای شما معامله گران عزیز راحتتر کنیم تا در کنار تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی بورس را نیز به کار گرفته و درک نزدیکتری به ارزش ذاتی شرکتهای مورد نظر پیدا کنید.
مفهوم تحلیل بنیادی در بورس و ارتباط آن با ارزش ذاتی سهام
در واقع، اگر بخواهیم مفهوم تحلیل بنیادی که در بالا داشتیم را به زبان سادهتر تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟ بیان کنیم، باید اینطور بگوییم که تحلیل بنیادی در بورس روشی برای تحلیل قیمت سهم با توجه به ارزش ذاتی یا Intrinsic Value یا درواقع همان ارزش واقعی دارایی است. برای به دست آوردن ارزش ذاتی یک سهم باید پارامترهای مختلفی را در نظر گرفت، نظیر صورتهای مالی (سود و زیان، ترازنامه، جریان وجه نقد، سود و زیان جامع و . )، شرایط اقتصادی و وضعیت کلان شرکت. اگر پس از محاسبهی ارزش سهم، قیمت سهم پایینتر از ارزش ذاتی آن بود، اصطلاحا گفته میشود سهم Undervalued است و اگر قیمت سهم بالاتر از ارزش ذاتی آن بود، اصطلاحا میگوییم سهم Overvalued است؛ یعنی قیمت آن بالاتر از ارزش ذاتی آن است.
اهمیت یادگیری تحلیل بنیادی برای ورود به بازارهای مالی
همانطور که اشاره کردیم، بسیاری از افراد علاقهای به یادگیری تحلیل بنیادی بازار ندارند چون تحلیل فاندامنتال کار زمانبر و گستردهای است. در واقع، میتوان گفت تحلیل بنیادی سهم یک شرکت کار چندان آسانی نیست و نیازمند صرف وقت و انرژی کافی است. بنابراین تنها در صورتی که اطمینان دارید میخواهید روی سهم یک شرکت، سرمایه گذاری بلند مدت کنید لازم است سراغ این بروید که چطور تحلیل بنیادی انجام دهیم.
بعضی از افراد ممکن است بخواهند صفر تا صد کار در بازار بورس را یاد بگیرند و سودآوری عالی در سرمایه گذاری های بلند مدت داشته باشند. برای چنین افرادی، یادگیری تحلیل بنیادی بورس ایران ضروری است اما افرادی که تنها قصد سرمایه گذاری کردن با پولشان را دارند و وقت یادگیری انواع تحلیل و روش های بررسی بازار را ندارند، بهترین کار این است که سرمایهی خود را به دست معامله گران حرفهای بسپارند و از سودشان لذت ببرند.
پرایس اکشن (Price action) چیست و چه کاربردی دارد؟
پرایس اکشن، به بیان ساده، یک استراتژی معاملاتی است که به تریدرها در بازارهای مالی، مخصوصا مارکت ارزهای دیجیتال، اجازه میدهد تا بازار را بخوانند و تصمیمات تجاری ذهنی خود را بر اساس حرکتهای اخیر و واقعی قیمت و نه بر اساس شاخصهای فنی اتخاذ کنند. در این مقاله از وبسایت ارز تودی قصد داریم معاملات پرایس اکشن را به بیان ساده برای شما بازگو کنیم.
پرایس اکشن چیست؟ (Price action)
پرایس اکشن قسمت مهمی از تحلیل تکنیکال است. این نوع تحلیل برای تریدرهایی که انتخابهای خود را بر اساس قیمت داراییها قرار میدهند، مناسب است. به هر حال، نوسانات قیمت در بازارهای مالی باعث سود یا زیان میشود، بنابراین پیشبینی درست قیمت ارزهای دیجیتال و اوراق بهادار یکی از نشانههای موفقیت است.
نحوه خواندن پرایس اکشن
امواج روند و امواج پولبک که بهعنوان امواج ایمپالس یا پیشرو و امواج اصلاحی نیز شناخته میشوند، هنگام معامله بر اساس حرکت قیمت تحلیل میشوند. هنگامی که تعداد امواج روند از امواج اصلاحی بیشتر باشد، روند پیشرفت میکند. تریدرها به جهت تعیین روند، به سوئینگ بالا، سوئینگ پایین و یا مدت زمان موجهای روند و پولبک نگاه میکنند. با توجه به این معیارها، قیمت در طول یک صعود، سوئینگهای بالاتر وسوئینگهای پایینتری ایجاد میکند. عکس آن نیز برای قیمت نزولی صادق است. خطوط روند بین خطوط حمایت و مقاومت در نمودار قیمت شناور میشوند و قلهها بین آنها قرار میگیرند.
به تصویر زیر که خطوط نمودار کندل استیک آمازون (AMZN) است نگاه کنید، این تصویر امواج اصلی بالا و پایین و تغییر روند نزولی و معکوس شدن به روند صعودی را تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟ نشان میدهد.
امواج قیمت همچنین میتوانند الگوهایی مانند محدوده (امواج با اندازه مساوی در حال افزایش و کاهش)، مثلث (امواج قیمت در حال کوچک شدن و کوچک شدن) و دامنه افزایش (سوئینگ بالاتر و سوئینگ پایینتر) ایجاد کنند.
در واقع روندها و الگوها عضو اصلی در پرایس اکشن هستند. تریدرها همچنین به نمودارهای کندل استیک برای سطوح و الگوهای عرضه و تقاضا توجه میکنند.
پرایس تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟ اکشن در فارکس
معاملات پرایس اکشن در همه بازارها از یک قانون پیروی میکند. با این حال، نکاتی وجود دارد که دانستن آنها مهم است. نکته اول این است که با وجود اینکه ارزهای دیجیتالی ۲۴ ساعته در حال معامله هستند، اما بعضی از جفتهای فارکس زمانی که بازر آنها بسته است، حرکت کمتری دارند. در ادامهی مقاله نحوه کار پرایس اکشن در بازارهای مختلف مانند بازارهای فارکس، سهام، شاخص و کالا را به شما آموزش میدهیم.
نحوه ترید عرضه و تقاضا به کمک پرایس اکشن
زمانی که فروشندگان زیادی وارد بازار میشوند، کاهش شدید قیمت و عدم بازگشت آن رخ میدهد که در آن مناطق عرضه قابل توجه است. تریدرها باید مراقب این موارد باشند، زیرا ممکن است فروشندگان هنوز در اطراف باشند و در صورت افزایش قیمت آماده فروش باشند و قیمت را دوباره به پایین بکشند. در جایی که خریداران زیادی به بازار میپیوندند، مناطق تقاضا شکل میگیرد. قیمت بالا رفته و از آن به بعد کاهش نمییابد. تریدرها به دنبال این هستند که ببینند اگر قیمت به آن سطح بازگردد، آیا بعد از خرید مجدداً افزایش مییابد یا خیر.
الگوهای معاملاتی پرایس اکشن
الگوهای ادامه دهنده
این الگوها در طول یک روند ظاهر میشوند. فرض کنید روند صعودی است و یک مثلث تشکیل شده است. قیمت به دلیل روند صعودی به طور قابل توجهی و به صورت صعود به سمت بالا میرود؛ زیرا روند صعودی است. همین موضوع در روند نزولی نیز صدق میکند. تکنیک این است که منتظر بمانید تا یک روند توسعه یابد، سپس منتظر بمانید تا یک الگو ظاهر شود، و در نهایت تنها در صورتی معامله کنید که قیمت در جهت روند از الگو خارج شود.
به مثال زیر توجه کنید:
الگوهای ریورسال
زمانی که قوانین یک روند صعودی یا نزولی شکسته میشود، ریورسال پرایس اکشن رخ میدهد. وقتی یکی از این اصول اساسی نقض شود، روند دچار مشکل میشود. اگر هر دو معیار نقض شوند، بسته به اینکه کدام امواج مشاهده میشود، روند برمی گردد.
به یاد داشته باشید که یک روند صعودی با سوئینگ بالا و پایینتر، نشان دهنده یک خطر است. زمانی که یک سوئینگ پایین را پایین میآورد، اگر قیمت پس از آن به سوئینگ پایینتری نیز رسید، یک ریورسال اتفاق خواهد افتاد. البته این امر احتمال برگشت را رد نمیکند و باعث میشود روند صعودی از سر گرفته شود. دادهها فقط نشان میدهند که یک ریورسال ممکن است رخ دهد. نمودار بالا یک تغییر قیمت از یک روند صعودی به یک روند نزولی و سپس بازگشت به یک روند صعودی را نشان میدهد.
استراتژیهای پیشرفته پرایس اکشن
استراتژی معاملاتی ریجکشن قیمت
زمانی که قیمت سعی میکند از یک سطح کلیدی عبور کند اما به دلیل اینکه نیروی کافی برای ادامه حرکت وجود ندارد، موفق به انجام این کار نمیشود، این موضوع به عنوان ریجکشن قیمت یا رد قیمت شناخته میشود. زمانی که این اتفاق رخ میدهد ممکن است حرکت خلافی انجام دهید. به همین دلیل در زمان ریجکشن قیمت به نکات زیر دقت کنید:
- قیمت به یک سطح بحرانی (عرضه، تقاضا، یا منطقه شکست الگو) نزدیک میشود.
- قیمت در حال نزدیک شدن است یا ممکن است در منطقه شکسته شود.
- هنگامی که حرکت قیمت شکسته میشود، قیمت به سمت دیگری میرود.
- کندل معمولاً لانگ تیل (long tail) دارد.
- فرصت برای ورود با حرکت قیمت به سمت دیگر فراهم میشود.
به پرایس ریجکشن در نمودار عرضه و تقاضای EUR/USD دقت کنید. کندلها دارای لانگ تیل هستند، که نشاندهنده تلاشهای شکستخورده قبلی است.
استراتژی پرایس اکشن رنکو (Renko)
نمودارهای رنکو از آجر تشکیل شدهاند که هر آجر زمانی ظاهر میشود که قیمت مقدار مشخصی افزایش یافته باشد. آجرها فقط در زوایای ۴۵ درجه ظاهر میشوند و تا زمانی که برعکس شوند به همان رنگ باقی میمانند. هنگامی که قیمت دو آجر در جهت دیگر حرکت میکند، به این حالت ریورسال گفته میشود و جالب است بدانید که در بازارهای پرطرفدار، نمودارهای رنکو مؤثر هستند.
نکته: اگر نمودار رنکو همان رنگ را حفظ کرد و روند ادامه داشت، تریدرها باید در معامله باقی بمانند. اما اگر معکوس شود، ممکن است زمان ترک معامله فرا رسیده باشد. بلوکهای رنکوی بالا که برای ساختن نمودار تسلا ایجاد شدهاند را در نظر بگیرید. این نمودار تریدرها را در طول روند صعودی در ماه مارس نگه داشته است.
استراتژی پرایس اکشن اسکالپینگ
روش معاملاتی که در آن سود و زیان به سرعت انجام میشود و معاملات فقط چند دقیقه یا کمتر طول میکشند، اسکالپینگ گفته میشود. این روش مستلزم استفاده از ۳ تا ۵ پیپ حد ضرر و هدف ۵ تا ۱۰ پیپ در اسکالپینگ فارکس است. در بازار سهام، ممکن است برای به دست آوردن یا ریسک کردن چند سنت باشد. اسکالپینگ عبارت است از ورود و خروج سریع یک موقعیت به منظور سود بردن از نوسانات جزئی قیمت. نمودارهای یک دقیقهای معمولاً توسط اسکالپرها استفاده میشود.
تکنیک اسکالپینگ به این صورت است که در جهت روند معامله کنید و در طی یک پولبک زمانی که قیمت شروع تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟ به حرکت به سمت عقب در جهت روند میکند، وارد شوید. تریدرها معمولاً در این مواقع به دنبال الگوهایی مانند یک شمع در جهت روند، یک شمع را در جهت عقب نشینی هستند تا ورود کنند. در نمودار ۱ دقیقهای Alcoa [AA]، فلشها الگوهای فراگیر را نشان میدهند که نشاندهنده ورود احتمالی است. در حالی که این یکی از نمونههای تکنیک اسکالپینگ است، ممکن است از هر یک از تاکتیکها و اصول توصیف شده در پرایس اکشن استفاده شود.
استراتژی پرایس اکشن برای معاملات سوئینگ
یک استراتژی معاملاتی سوئینگ میتواند هر یک از تاکتیکهای پرایس اکشن ذکر شده در بالا را در بر بگیرد. تریدرهای سوئینگ، اغلب به دنبال تنظیمات معاملاتی در نمودارهای ساعتی، ۴ ساعته و روزانه هستند، در حالی که ممکن است ورودی بازار خود را در نمودارهای ۱۵ دقیقه یا ۵ دقیقه تنظیم کنند.
بیایید به نمونهای از عرضه و تقاضا و همچنین معامله با روند نگاه کنیم. در این نمودار ۴ ساعته USD/CAD، یک رکود کلی وجود دارد. همانطور که میبینید، قیمت افزایش مییابد، در یک سوئینگ بالا قرار میگیرد، قبل از اینکه به بالاترین حد قبلی برسد، به یک روند نزولی کوتاه مدت سقوط میکند. از آنجایی که روند نزولی است، قیمت وارد منطقه عرضه میشود. در صورتی که قیمت وارد منطقه عرضه شود، از قیمت قبلی خود بالاتر میرود. اگر قصد خرید یک سهام را دارید، قبل از شکستن تثبیت به سمت نزولی، منتظر یک الگوی نزولی باشید تا قیمت تثبیت شود. فلش نشان دهنده شکست تثبیت است که در این مورد به سمت نزول پیش میرود.
حد ضرر و حد سود در معاملات پرایس اکشن
برای کنترل ریسک میتوانید از گزینه حد ضرر استفاده کنید. زمان معاملات لانگ، یک حد ضرر یا استاپ لاس زیر آخرین سوئینگ پایین قرار میگیرد. برای معاملات شورت میتوانید آن را در آخرین سوئینگ بالا قرار دهید. این امر از کاهش بیش از حد قیمت یا بالا رفتن بیش از حد در هر دو مورد جلوگیری میکند. هنگامی که آجرها در نمودارهای رنکو جهت معکوس و تغییر رنگ میدهند، میتوانید از آن خارج شوید.
تریدرهای پرایس اکش، باید سود خود را قفل کنند. این کار به چند روش امکانپذیر است. استفاده از نسبت ریسک به پاداش یکی از سادهترین تکنیکها است. اگر در معاملات اسکالپ ۰. ۰۵ دلار به ازای هر سهم ریسک کنید، ۰. ۱۰ دلار سود خواهید داشت.؛ یعنی نسبت ریسک به پاداش ۲: ۱ است. اسکالپینگ معمولاً با نسبت ۱. ۵: ۱ یا ۲: ۱ انجام تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟ میشود. تریدرهای سوئینگ معمولاً از نسبت ۱: ۳ یا بیشتر استفاده میکنند. اگرچه هر تریدر خود میتواند این نسبت را تعیین کند.
یک روش دیگر خروج با استفاده از خود پرایس اکشن است. به این صورت که اگر معاملهای را به این دلیل شروع میکنید که بازار در حال کاهش است، تا زمانی که روند معکوس شود در آن بمانید. پس پرایس اکشن به نشانههایی مبنی بر تغییر بازار، زمان خروج را مشخص میکند. اگر در زمان عرضه وارد میشوید، با تقاضا خارج شوید؛ و اگر نزدیک یک تقاضا وارد میشوید، نزدیک عرضه معامله را ترک کنید.
بهترین اندیکاتورها برای معاملات پرایس اکشن
معمولاً تریدرهای پاریس اکشن از اندیکاتورها استفاده نمیکنند، مگر برای شناسایی حد ضرر، حد سود و سطوح ورود. اندیکاتورها میتوانند به عنوان تأییدی برای آنچه تریدرها در بازار مشاهدده میکند، عمل کنند.
اصلاحات فیبوناچی
در نمودار، اصلاح فیبوناچی از پایین به یک بالا (در یک روند صعودی) یا از بالا به یک پایین (در یک روند نزولی) رسم میشود. خطوط رسم شده نشان دهنده مکانهایی هستند که قیمت میتواند مجدداً افزایش یابد. سطوح ۲۳.۶ درصد، ۳۸.۲ درصد، ۵۰ درصد، ۶۱.۸ درصد و ۱۰۰ درصد هستند. پولبکها در یک روند قوی معمولاً کم عمق هستند و در اکثر مواقع به ۳۸.۲ درصد میرسند. پولبک بیش از ۵۰ درصد و ۶۱.۸ درصد در اکثر روندها رایج است.
نمودار بالا روند صعودی را نشان میدهد. ابزار اصلاح با استفاده از آخرین موج بالا ترسیم میشود. از آنجایی که قیمت در حال افزایش است، ۱۰۰ درصد در پایین حرکت و ۰ درصد در بالا قرار میگیرد. اگر قیمت در حال کاهش است، میتوانید از استراتژی مخالف استفاده کنید و انتظار سقوط بیش از ۵۰ درصدی را داشته باشید. سپس، همانطور که قبلاً گفته شد، منتظر یک سیگنال ارز دیجیتال باشید. پس از سقوط قیمت به زیر سد ۶۱.۸ درصد، افزایش قابل توجهی به سمت صعود وجود دارد. این موضوع ممکن است، سیگنالی برای خرید باشد.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) موقعیت قیمت را در محدوده قیمتی ۱۴ دوره محاسبه میکند. قیمت زمانی که RSI در بالای ۷۰% قرار دارد، در محدوده بالا است. قیمت در محدوده پایینتر از جایی است که معاملات در ۱۴ بار قبلی زیر ۳۰٪ است. در طول روندها، تریدرها منتظر خروج قیمت از این مناطق برای تأیید معاملات هستند.
اگر RSI به زیر ۳۰ رسید و سپس از آن بالاتر رفت، تریدرها سعی میکنند در طول یک صعود خرید کنند. هنگامی تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟ که RSI از ۷۰ بالاتر میرود و در طول یک رکود به پایین میآید، معامله گران به سمت معاملات شورت میروند. نمودار نفت در مثال را در نظر بگیرید. در همان زمان که حرکت قیمت و اصلاح فیبوناچی نشانه ورود بود، RSI به زیر ۳۰ رفت و سپس دوباره به بالای صفحه بازگشت.
اسیلاتور تصادفی (اسکوکاستیک)
استوکاستیک جهت شناسایی نقاط عطف و تأیید سیگنالهای پرایس اکشن استفاده میشوند. تقریباً مشابه با RSI است. دو خط دراندیکاتور تصادفی وجود دارد: استوکاستیک و خط سیگنال. از آنجایی که خط سیگنال یک میانگین متحرک تصادفی است، کندتر حرکت میکند.
تریدرهایی که به دنبال معامله سیگنال پرایس اکشن هستند، باید به دنبال تصادفی برای عبور از خط سیگنال باشد. آنها باید منتظر بمانند تا سیگنال حرکت قیمت و استوکاستیک از خط سیگنال قبل از ورود به یک معامله لانگ افزایش یابد. در نمودار بالا، استوکاستیک اطلاعات قابل مقایسهای را به RSI ارائه میدهد.
نتیجه پایانی
آیا معاملات پرایس اکشن سودآور است؟ سود، مانند هر روش یا ابزار معاملاتی دیگری، با نحوه استفاده از آن تعیین میشود. معاملات پرایس اکشن نشان داده است که برای بسیاری از سرمایهگذاران و معامله گران موفق سودآور بوده است. اما برای تریدهایی که تنها به نمودارها نگاه میکنند و عناصر اساسی مانند شاخصهای اقتصادی و اخبار مهم را نادیده میگیرند، ممکن است تأثیرات مثبت یا منفی را در معاملات خود تجربه کنند. با این حال به یاد داشته باشید که تریدهای موفق در پرایس اکشن وجود دارند، اما برای تبدیل شدن به یکی از این افراد موفق یادگیری تاکتیکهای پرایس اکشن و شناسایی روندها، الگوها و ریورسالها الزامی است.
سوالات متداول
آنالیز Price Action چیست؟
پرایس اکشن، نوعی از تحلیل تکنیکال است که به دنبال دلیل رخ دادن اتفاقات مختلف در بازار است و به پیشبینی قیمتها در بازار کمک میکند.
در تحلیل پرایس اکشن از چه ابزارهایی استفاده میشود؟
بیشتر تحلیلگران در آنالیز پرایش اکشن از ابزاری همچون میانگین متحرک، خط روند و دامنه معاملاتی استفاده میکنند.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی شما با پرایس اکشن نوشته شده است و ارز تودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات یا عواقب مالی آن برای افراد ندارد.
اندیکاتور مکدی چیست و چه کاربردی دارد؟
اندیکاتور مکدی چیست؟ یکی از مهمترین ابزارهایی که در بازار بورس برای داشتن بازدهی بالا از انجام معاملات مختلف و خرید و فروش سهمهای گوناگون مورد استفاده قرار میگیرد، ابزار تحلیلی بازار همانند تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی است. از مهمترین ابزارهای مورد استفاده برای تحلیل تکنیکال وضعیت بازار بورس، اندیکاتور مکدی است.
اندیکاتور مکدی چیست؟
یکی از مهمترین ابزارهایی که در بازار بورس برای داشتن بازدهی بالا از انجام معاملات مختلف و خرید و فروش سهمهای گوناگون مورد استفاده قرار میگیرد، ابزار تحلیلی بازار همانند تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی است؛ از طریق هر یک از این ابزارها میتوان وضعیت بازار بورس را تحت بررسی قرار داده و از این طریق میتوان برای انجام معاملات بورسی مختلف و خرید و فروش سهمهای گوناگون، تصمیمی درست گرفت. برای تحلیل تکنیکال که اصول آن بر پایهی قیمت سهمهای مختلف در بازار بورس تعیین میشود، ابزار گوناگونی به کار میرود؛ از مهمترین ابزارهای مورد استفاده برای تحلیل تکنیکال وضعیت بازار بورس، اندیکاتور مکدی است. باید گفت که در مقایسه با اندیکاتورهای مختلفی که در بازار بورس مورد استفاده قرار میگیرد، اندیکاتور مکدی به عنوان پراستفادهترین اندیکاتور شناخته میشود که بسیار پرکاربرد بوده و طریقهی استفاده از آن بسیار راحت و آسان است. هدف اصلی استفادهی تحلیلگران از این اندیکاتور آن است که از طریق آن ارتباطی که بین هر دو میانگین متحرک وجود دارد تحت بررسی قرار گیرد. نکتهای که باید به آن اشاره کنیم این است که اندیکاتور مکدی به طور کلی از سه قسمت مختلف تشکیل شده است؛ خطهای این اندیکاتور و همچنین نمودار هیستوگرام تعیین شده برای آن، بخشهای مختلف آن را تشکیل میدهند. برای این که به شکل کاملا دقیقتر با چیستی این اندیکاتور و کاربردهای اصلی استفاده از آن آشنایی لازم را پیدا کنیم، در ادامه بخشهای مختلف تشکیل دهندهی این اندیکاتور پرکاربرد را تحت بررسی قرار خواهید داد و به جزئیات کلی در باب اطلاعاتی که به وسیلهی آن به دست میآید را تحت بررسی قرار میدهیم.
اندیکاتور مکدی از چه قسمتهایی تشکیل شده است؟
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، اندیکاتور مکدی از سه قسمت مختلف به وجود آمده است که یک قسمت از آن را نمودار هیستوگرام و دو خط در نظر گرفته شده برای این اندیکاتور، قسمتهای دیگر آن را تشکیل میدهند. خط اول که با عنوان خط مکدی از آن یاد میشود، در واقع با عنوان قلب این اندیکاتور و مهرهی اصلی آن شناخته میشود. با استفاده از خط مکدی، میزان اختلافی که بین مقدار میانگینهای متحرک از نوع نمایی دورههای 12 و 26 قرار دارد را مشخص میکند. در واقع از این اندیکاتور، با عنوان سیستمی که نقطهی تقاطع میانگینهای متحرک کامل را تعیین میکند نیز یاد میشود. این اندیکاتور طرفداران بسیار زیادی داشته و در بین تحلیلگران تکنیکال تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟ بسیار محبوب است؛ چرا که طریقهی استفاده از آن و طرز عملکرد آن، کاملا راحت و ساده است و به آسانی میتوان از آن برای تحلیل وضعیت بازار بورس بهره گرفت. دلیل این سادگی استفاده از این اندیکاتور نیز، به تحلیلهایی که بر روی میانگینهای متحرک صورت میگیرد و همچنین تحلیل تغییرات ایجاد شده در جهت روند و میزان قدرتی که باعث تغییرات آن میشود بازمیگردد. عضو دیگر اندیکاتور مکدی ، خط سیگنال است که با استفاده از آن برای تعیین و اندازهگیری میانگین نمایی در دورهی 9 تعیین شده و دادهها و اطلاعات خروجی از خطوط مکدی نیز باعث تعیین خط سیگنال میشوند. در آخر نیز باید به نمودار هیستوگرام مکدی اشاره کرد که میزان اختلافی که در بین خطوط سیگنال و مکی وجود دارد را مشخص میکند. مهمترین قسمتهای این اندیکاتور را، خطوط آن تشکیل میدهند و در واقع نقش عضو دیگری به نسبت این دو خط فرعی است. با توجه به این اندیکاتورها، میتوان تحلیل وضعیت بازار را به شکل دقیقی انجام داد.
معایب اندیکاتور مکدی کلاسیک
اندیکاتور مکدی کلاسیک که توسط گرالد اپل کشف شد و به بازار بورس و سرمایه گذاری معرفی گردید، یکی از بهترین اندیکاتورهایی است که برای تحلیل وضعیت بازار مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع از طریق این اندیکاتور و با توجه به بررسی مقادیر میانگین متحرک دوگانه، میتوان اصول استفاده از اسیلاتورها را تحت بررسی قرار داد. نکتهای که لازم است به آن اشاره شود این است که علاوه بر مزایای بسیار زیاد اندیکاتور مکدی در تحلیل وضعیت بازار، معایبی نیز برای این اندیکاتور وجود دارد که لازم است به آنها نیز توجه کرد. این موضوع در استفاده از هر نوع اندیکاتوری وجود دارد و نمیتوان آن را تنها محدود به این اندیکاتور دانست. یکی از معایب اصلی اندیکاتور مکدی این است که با توجه به این که اصول آن از طریق بکارگیری میانگینهای متحرک پی ریزی شدهاند، این اندیکاتور به عنوان یک نمونه از اندیکاتورهای تاخیری شناخته میشود. برای استفاده از این نوع اندیکاتورهای تاخیری یا پیرو، لازم است که به طور حتم روند پیشروی بازار بورس را تعیین کرد. در غیر این صورت امکان حاصل آمدن نتایج غلط با استفاده از آن وجود خواهد داشت. به طور کلی میتوان گفت که این نوع اندیکاتور تنها در بازارهایی قابل استفاده است که دارای روند باشند و بدون روند نمیتوان از آن بهره گرفت. محدودیت دیگر این اندیکاتور، نداشتن مرزهای بالا و پایین است؛ در صورتی که این مرزها وجود نداشته باشند، شیوهی عملکرد و حرکتها قابل کنترل نیستند. در نتیجه این امکان وجود ندارد که سطوح اشباع شدهی خرید و فروش را با استفاده از این اندیکاتور مشخص کرد.
سیگنالهای خرید و فروش در اندیکاتور مکدی
یکی از قابلیتهای بسیار مهم اندیکاتور مکدی رنگی ، تعیین سیگنالهای خرید و فروش با استفاده از آن است؛ در واقع سیگنالهای خرید و فروش از طریق این اندیکاتور به یک شکل سازمان یافته و مشخص تعیین میشود. خط مکدی برای این اندیکاتور به نسبت خط سیگنال در زمانی سریعتر عمل میکند و نسبت به تغییرات با حساسیت بیشتری عمل میکند. به هنگامی که این خط از خط سیگنال رد میشود و در قسمت بالاتر از این خط قرار میگیرد، میتوان سیگنال خرید را دریافت کرد. در حالت دیگر و در زمانی که خط مکدی در قسمت پایینی خط سیگنال قرار میگیرد، سیگنال دریافت شده مربوط به فروش است. سیگنال خرید با استفاده از دایرهای به رنگ سبز مشخص میشود و برای تعیین سیگنال فروش نیز از دایرهای به رنگ قرمز استفاده میشود. به طور کلی مهمترین نکته دربارهی این اندیکاتور، تقاطع ایجاد شده در بین میلهها و خطوط سیگنال است. در کل باید بر این نکته تایید کرد که با استفاده از اندیکاتورها میتوان روند تغییرات بازار را تحت بررسی قرار داد و طبق اصول تحلیل تکنیکال، از طریق این اندیکاتورها وضعیت بازار را تحلیل کرده و با دست یافتن به یک نتیجه مشخص، نسبت به خرید و یا فروش سهمهای مختلف در بازار بورس اقدام کرد و در جهت ورود و یا خروج سهمهای مختلف مورد نظر خود تصمیمی درست گرفت.
تحلیل تکنیکال و نقش آن در بررسی سهام
تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه (بورس)، یکی از مکتبهای اصلی تحلیل و بررسی سهم است که به مجموعه ای از قوانین معاملاتی گفته میشود که با تجزیه و تحلیل تحرکات و تغیرات گذشته قیمتها، تلاش میکند روند آینده قیمتها را پیش بینی کند.
تحلیل تکنیکال یکی از ۲ روش اصلی تجزیه و تحلیل بازار بورس و سهام است و از اهمیت و پیچیدگی خاصی برخوردار است. کارگذاری اقتصاد بیدار به عنوان کارگزاری با رتبه الف، در حوزهی آموزش تحلیل تکنیکال همواره کوشیده است تا سهامداران از آنان بهره لازم را ببرند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
روش تحلیل تکنیکالی یکی از ۲ روش سنتی و اصلی تجزیه و تحلیل بازار بورس است. تحلیل تکنیکال یا تکنیکی بر اساس دادههای رخ دادهی بازار بورس میباشد. دادهها یا اطلاعات بازار شامل سطح شاخص بازار، حجم سهام معامله شده، قیمت سهم و شاخصهای تکنیکی و فنی میشود. کارگزاری اقتصاد بیدار با فراهم کردن بستر تحلیل تکنیکال (اطلاعات بیشتر: https://ebidar.com/education/articles/technical-analysis/) به شما کمک میکند تا به راحتی سهم مورد نظر را از این بعد و روش تحلیل و بررسی کنید.
این رویکرد تحلیل سهم کاملا با تحلیل بنیادی متفاوت است. بهگونهای که انواع شاخصهای بنیادی مانند سود سهام، فروش، نرخهای رشد و یا قوانین و مقررات دولتی هیچگونه اهمیتی ندارند. تکنیکالیستها (افرادی که بر اساس تحلیل تکنیکال اقدام به ورود یا خروج از معامله را میگیرند) از تغیرات کندلهای قیمت بهره میبرنند که این نمودارها و کندلها اطلاعات کاربردی از جمله حرکات و تغییرات قیمت در طول زمانی مشخص، رفتار سهم قبل و بعد از اتفاقات مهم، نوسانات رخداده و حال حاضر سهم، حجم و تعداد معاملات و عوامل این چنینی را در اختیار تکنیکالیستها قرار میدهند. یکی از مهمترین اطلاعاتی که میتوان از تحلیل تکنیکال دریافت کرد، تشخیص زمان ورود به سهم و خروج از آن است.
مزیتهای تحلیل تکنیکال نسبت به دیگر تحلیلها
در بازار سرمایه تحلیلهای مختلفی وجود دارند که هر کدام نقشی در عملکرد یک تحلیلگر دارند. در این قسمت قصد داریم به مزیتهای تحلیل تکنیکال نسبت به دیگر تحلیلها و بررسی نقش تحلیل تکنیکال در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟ بررسی سهم بپردازیم.
تحلیل تکنیکال در همه انواع و قسمتهای بازار سرمایه کاربرد دارد. اوراق سهم، آتی، کالا، و سایر اوراق بهادار همه و همه با استفاده از استراتژی تحلیل تکنیکال قابل بررسی و تحلیل هستند.
با تسلط به ابزارهای تحلیل تکنیکال شما به عنوان تحلیلگر وقت بسیار کمتری نسبت به سایر استراتژیهای تحلیلی صرف بررسی و تجزیه سهام و بازار میکنید.
یکی از مهمترین ارجعیتهایی که تحلیل تکنیکال دارد این امر است که زمان و قیمت مناسب و جذاب رابی ورود به سهم و خروج از سهم را به شما میدهد که این نقش بسیار موثری بر عملکرد شما دارد. متخصصان کارگزاری اقتصاد بیدار با بهرهگیری از این مزیت برای سرمایهی شما، بهترین نقاط ورود و خروج را انتخاب میکنند.
ابزارهای تحلیل تکنیکال
تا به اینجا متوجه اهمیت و نقش پررنگ تجزیه و تحلیل تکنیکال در بازار بورس شدیم. اما این نقش و تاثیر غیر قابل انکار، فقط و فقط با ابزارهای قدرتمند ممکن است. ابزارهای این استراتژی تحلیلی تنوع و وسعت زیادی دارند. در ادامه به مهمترین و کاربردیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال که در تجزیه و بررسی سهام نقش دارند، اشاره میکنیم که همواره در مقالات آموزشی کارگزاری اقتصاد بیدار و همین طور دورههای تخصصی و جامع به آن پرداخته و به سادهترین و مفیدترین شکل ممکن برای شما شرح دادهایم.
الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی در حقیقت اشکالی هستند که کندلهای قیمتی با روند خاص خود آنها را تشکیل میدهند. بعد از رخ دادن و مشاهداهی این الگوها، قیمت سهم در جهتی خاص (صعودی یا نزولی) حرکت میکند. الگوهای قیمتی بیانگر این حقیقت هستند که گذشته سهم دوباره اتفاق میافتد و این الگوهای شاخص در نمودارها وجود دارند که به دفعات دیده شدهاند و شیوه بازخورد قیمت سهم بعد از این الگوها روند مشخصی دارد. از شاخصترین و پرکاربردترین الگوهای میتوان به الگوی برگشتی، الگوی ادامه دهنده، الگوی سر و شانه، الگوی فنجان و دسته، الگوی پرچم و قلاب، الگوی دو دره و دو قله، و الگوی مثلثی اشاره کرد.
نمودارهای قیمتی
نمودار خطی و نمودار کندل از مهمترین ابزارها در گروه نمودارها هستند. نمودار کندل نام دیگر نمودار شمعی است. این نمودار نسبت به دیگر نمودارهای قیمتی اطلاعات بیشتری به تحلیلگر میدهند. بالاترین، پایینترین قیمت را در بازههای زمانی متفاوت در نمودار قیمتی شمعی یا کندلی قابل رویت است.
اسیلاتور و اندیکاتور
اسیلاتورها و اندیکاتورها با استفاده از محاسبات ریاضی و اعمال آن بر روند قیمتی، به صورت بسیار دقیق شرایط پیشرو را پیشبینی میکنند. از دیگر کاربرد اندیکاتورها و اسیلاتورها میتوان به سیگنالدهی اشاره کرد. با استفاده از اسیلاتورها و اندیکاتورها، شرایطی مانند اشباع خرید فروش و ارزندگی سهم مشخص میشود. اندیکاتور rsi، اندیکاتور استوکاستیک، اندیکاتور EMA، اندیکاتور مکدی و بولینگر باند از مهمترین و معروفترین اندیکاتورها به حساب میآیند. اندیکاتورها از پیچیدهترین ابزارهای تحلیل بهشمار میروند، اما در سایت رسمی کارگزاری اقتصاد بیدار همهی اندیکاتورها به جزییات و دقت بسیار با تصاویر گرافیکی، برای شما شرح داده شده است تا براحتی از این ابزار بهره گیرید.
الگوهای هارمونیک
شناسایی نقاط بازگشت در بازار، یکی از کاربردهای ویژه الگوهای هارمونیک است. الگوهای هارمونیک از کنار هم قرار گرفتن معنادار موجهای حرکتی بازار ایجاد میشوند. استفاده از الگوهای هارمونیک در مقایسه با الگوهای قیمتی یا کلاسیک پیچیدهتر است. علت این امر نیز این است که تشخیص و شناسایی الگوهای هارمونیک به تجربه زیادی نیاز دارد. الگوی هارمونیک ab=cd از شناختهترین الگوهای هارمونیک است. الگوی گارتلی، باترفلای و الگوی بت یا خفاش، از شاخهی الگوی ABCD میباشند که همگی هارمونیک هستند.
خطوط فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی که توسط ریاضیدان ایتالیایی کشف شد، در تمام طبیعت دیده میشوند و تحیل تکنیکال نیز از این قاعده مثتسنا نیست. این اعداد که گوشهای از آنها اعداد ۰٫۷۶۳ ، ۰٫۶۱۸ ، ۰٫۵ ، ۰٫۳۸۲، ۰٫۲۳۶ هستند، در الگوهای هارمونیک و سطوح حمایت و مقاومت نیز کاربرد فراوانی دارند. خطوط فیبوناتچی و همه نکات آن در کلاسهای جامع تحلیل تکنیکال که به صورت آنلاین برگذار میگردد، به خوبی آموزش داده میشود تا در تصمیمگیری شما در سرمایهگذاری تاثیرگذار باشد.
نقش تحلیل تکنیکال در کاهش ریسک معاملات
فعالیت در بازار بورس بدون بهرهگیری از تحلیل تکنیکال غیر ممکن است. در تعداد زیادی از مطالعات صورت گرفته بر معاملات و سبدهای بورسی این نتیجه استخراج شده است که بهرهگیری از تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن تاثیر بسیاری در افزایش سوددهی و کاهش ریسک و ضرر داشته است. ابزارهای تحلیل تکنیکال با تعیین و پیشبیبنی روند پیشرو، در پیشگیری از ضرر بسیار موثر هستند. چرا که تعیین حد سود و مهمتر از آن تعیین حد ضرر، در این تحلیل رخ میدهد که بهطور سیستماتیک ریسک معاملهی شما را کاهش میدهد. برای دسترسی به این مقالات و کلاسهای آموزشی کافی است به وب سایت کارگزاری مراجعه و از آن بهره ببرید.
سایر روشهای تحلیل سهام
در بورس روشهای تحلیلی گوناگونی وجود دارد. بهترین کاری که یک سرمایه گذار و معامله گر باید انجام دهد این است که تنها به یک روش اکتفا نکند و سهام را از جنبه های مختلف مورد سنجش و بررسی قرار دهد. به طور سنتی بیان شده است که برای به یک معامله حداقل 3 دلیل باید وجود داشته باشد. بررسی وضعیت بنیادی یک سهم و تحلیل بنیادی اهمیت زیادی دارد. در گام بعدی، یادگیری رواشناسی بازار و تابلوخوانی می تواند کمک بسیار زیادی به انتخاب سهام مناسب بکند.
بهترین اندیکاتور تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال؛ آموزش اندیکاتورها و اسیلاتورها
اندیکاتور و اسیلاتور تحلیل تکنیکال انواع مختلفی دارد که بهترین و دقیق ترین شاخص ها در حوزه ارز دیجیتال مانند بیت کوین را آموزش میدهیم.
تحلیلگران از اندیکاتورها به منظور فهم و درک بیشتر رفتار قیمت در بازار ارزهای دیجیتال استفاده میکنند. اندیکاتور به راحتی قابل تحلیل بوده و هشدارها و سیگنالهای خرید و فروش در آن به راحتی قابل استفاده است. در تحلیل تکنیکال، تعداد شاخصها بسیار زیاد است و افرادی که روزانه ترید کرده یا از نوسانات قیمت برای کسب سود استفاده میکنند و همچنین کسانی که قصد خرید بلند مدت و سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال را دارند، میتوانند از این اندیکاتورها استفاده نمایند.
دقیق ترین اندیکاتور های تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال کداماند؟
کارایی شاخص در تحلیل تکنیکال به حدی است که برخی از تریدرها و تحلیلگران حرفهای بازار، اندیکاتورهای مخصوص خود را نوشته و از آنها برای خرید و فروش خود استفاده میکنند. در این مقاله، قصد داریم برخی از مهمترین و دقیق ترین انوع اندیکاتور که در بازار ارزهای دیجیتال استفاده میشوند را معرفی کنیم.
اندیکاتور RSI (قدرت نسبی) در تحلیل تکنیکال
اندیکاتور RSI یک اسیلاتور است که قدرت خریدار و فروشنده را در بازار مشخص میکند. این اندیکاتور با در نظر گرفتن قیمت بسته شدن ارز دیجیتال در یک دوره مشخص (به صورت پیشفرض 14 روزه)، قدرت نسبی بازار را نشان میدهد. این اسلاتور بین صفر و صد نوسان میکند.
اندیکاتور RSI نشانگر مومنتم (Momentum) بازار است و آن را در تغییرات قیمتی و روند قیمتی بازار نشان میدهد. به عبارت دیگر، زمانی که مومنتم و قیمت باهم در حال افزایش باشند، نشاندهنده قدرت زیاد روند صعودی بوده و این افزایش مومنتم بازار نشان میدهد که تریدرها همچنان خریدار آن هستند.
در مقابل، زمانی که قیمت افزایش مییابد اما مومنتم در حال کاهش است، نشاندهنده ضعیف شدن روند صعودی بوده و خبر از به پایان رسیدن روند صعودی فعلی بازار میدهد.
به طور کلاسیک، اندیکاتور RSI دو محدوده و منطقه اشباع فروش و اشباع خرید دارد. زمانی که عدد شاخص قدرت نسبی بیشتر از 70 باشد، گفته میشود که بازار در محدوده اشباع خرید قرار گرفته است. همچنین زمانی که مقدار عددی این اندیکاتور کمتر از 30 شود، گفته میشود که بازار در محدوده اشباع فروش قرار دارد.
برای مثال، هر چه مقدار اندیکاتور قدرت نسبی به سقف (100) و کف خود (صفر)، نزدیکتر شود، نشاندهنده اتمام روند فعلی و تغییر روند و یا پولبک زدن به سطح مقاومت و سطح حمایت شکست شده و ادامه روند فعلی خواهد بود.
در هر صورت، بالا بودن عدد این اندیکاتور نشاندهنده اصلاح قیمت یا بازگشت روند است. با این حال، انجام معاملات و خرید و فروش صرفا با توجه به این اندیکاتور، روش صحیحی نست. زیرا همانند سایر اندیکاتورها و ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال، اندیکاتور RSI نیز دارای خطا است. به همین خاطر روش صحیح این است که از این اندیکاتور در کنار دیگر ابزارها استفاده شود. ترکیب چند اندیکاتور باعث میشود خطای تحلیل به مقدار زیادی کاهش یابد.
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج (Moving Average)
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج، اندیکاتوری است که تغییرات قیمتی را به صورت اصلاح شده و با گرفتن میانگین قیمت آن در یک دوره زمانی مشخص نشان میدهد. با استفاده از این شاخص، روند قیمت به راحتی مشخص میشود. به دلیل اینکع این اندیکاتور از دادههای قیمتی در گذشته استفاده میکند، یک شاخص پسرو محسوب تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟ میشود. میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average یا SMA) و میاتگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average یا EMA)، بیشترین کاربرد را در بین میانگین متحرکها دارند.
میانگین متحرک ساده یا SMA یا MA، میانگین قیمت را در یک دوره زمانی مشخص نشان میدهد. برای مثال، میانگین متحرک ساده 10 روزه یا SMA-10 میانگین قیمت را در 10 روز گذشته محاسبه کرده و آن را نمایش میدهد.
در طرف دیگر، میانگین متحرک نمایی یا EMA، میانگین قیمت در یک دوره مشخص را با ضریب بیشتر روزهای اخیر محاسبه میکند. هرچه دوره زمانی این شاخص افزایش یابد، تغییرات اندیکاتور به نسبت قیمت، کندتر و با تاخیر بیشتر خواهد شد. مثلا میانگین متحرک 200 روزه به نسبت میانگین متحرک 50 روزه، کندتر حرکت میکند.
تریدرها از این اندیکاتور بیشتر به عنوان ابزاری برای تشخیص روند بازار استفاده میکنند. برای مثال زمانی که قیمت برای مدتی بالای میانگین متحرک 200 روزه نوسان کند، عمده تریدرها روند بازار را صعودی در نظر میگیرند.
کاربرد دیگر این اندیکاتور، استفاده از دو میانگین متحرک با دوره زمانی متفاوت و در نظر گرفتن تقاطع آنها به عنوان سیگنالی برای خرید و فروش است. برای مثال، زمانی که میانگین متحرک 100 روزه میانگین متحرک 200 روزه را به سمت پایین شکسته و به زیر آن حرکت کند، نشانهای برای فروش است (تقاطع مرگ – Death Cross). از طرف دیگر خلاف این حرکت را میتوان نشانهای برای صعود قیمت در نظر گرفت (تقاطع طلایی – Golden Croos).
برای مطالعه مطالب بیشتر در این زمینه به مقاله آموزش اندیکاتور میانگین متحرک مراجعه کنید.
اندیکاتور مک دی یا MACD در تحلیل تکنیکال
اندیکاتور مک دی نیز ابزاری برای شناسایی مومنتم بازار با استفاده از دو میانگین متحرک است. این شاخص از دو خط تشکیل شده است: خط مک دی (MACD Line) و خط سیگنال (Signal Line). خط مک دی، تفاضل میانگین متحرک نمایی 26 روزه از میانگین متحرک نمایی 12 روزه و خط سیگنال نیز میانگین متحرک نمایی 9 روزه خود خط مک دی است.
همچنین در اندیکاتور MACD از هیستوگرام استفاده میشود که این نمودار، تفاضل بین خط مک دی و خط سیگنال است. یکی از کاربردهای این اندیکاتور، مشاهده واگرایی بین قیمت و اندیکاتور بوده که عموما نشانهای قوی برای تغییر روند بازار است. کاربرد دیگر این شاخص، مشاهده تقاطع دو خط میانگین متحرک آن است. تقاطع خط مک دی و خط سیگنال در اندیکاتور MACD، مانند آنچه در مورد میانگین متحرک گفته شد، نشانهای برای صعود و نزول بازار است.
اندیکاتور مک دی و RSI مومنتوم بازار را محاسبه میکنند اما با دو روش متفاوت. لذا استفاده همزمان این دو اندیکاتور میتواند خطا را تا حد زیادی کاهش دهد.
استوکستیک RSI یا استوک RSI
اندیکاتور استوک RSI نیز یک اسیلاتور به منظور محاسبه مومنتم بازار است. در این اندیکاتور نیز مانند RSI محدوده اشباع خرید و اشباع فروش وجود دارد که میتواند مورد استفاده قرار گیرد. این شاخص، مشتق گرفته شده از اندیکاتور قدرت نسبی است، با این تفاوت که برای محاسبه آن به جای استفاده از اطلاعات قیمت، از اطلاعات اندیکاتور RSI استفاده میشود.
به علت تغییرات سریعتر این اندیکاتور به نسبت RSI، فرصتهای خرید و فروش بیشتری را در اختیار ما قرار میدهد. معمولا بیشترین استفاده از این شاخص در زمان قرار گیری آن در محدوده اشباع خرید و فروش است. در این اندیکاتور به محدوده بالای 80، محدوده اشباع خرید و به محدوده زیر 20، محدوده اشباع فروش گفته میشود. استوک RSI صفر نیز به معنی آن است که اندیکاتور RSI در دوره زمانی تعیین شده (معمولا 14) در کمترین حد خود قرار گرفته است. در طرف مقابل، استوک RSI صد، نشان میدهد که شاخص RSI در بالاترین حد خود قرار گرفته است.
قرارگیری شاخص استوک RSI در محدوده اشباع خرید و اشباع فروش، به معنی بازگشت روند نخواهد بود(همانند آنچه در اندیکاتور RSI داشتیم)، بلکه نشان میدهد که اندیکاتور RSI به محدوده اشباع خرید یا اشباع فروش خود نزدیک میشود. همچنین توجه داشته باشید که اندیکاتور استوک RSI در مقایسه با اندیکاتور RSI تغییرات بسیار بیشتری داشته و از این جهت سیگنالهای خطا در آن بیشتر از اندیکاتور RSI است.
اندیکاتور بولینگر باند یا Bollinger Bands در تحلیل تکنیکال
اندیکاتور بولینگر باند، نوسانات بازار را اندازهگیری میکند. این اندیکاتور از سه خط تشکیل شده است. خط میانی یک میانگین متحرک ساده بوده و یک خط در بالا و یک خط در پایین این میانگین متحرک قرار دارند. این دو خط بالا و پایین یا باندهای اندیکاتور بولینگر، انحراف معیار میانگین متحرک(خط میانی) هستند.
با افزایش نوسانات و تغییرات قیمت، فاصله این باندها تغییر کرده و این خطوط به هم نزدیک یا از هم دور میشوند. نزدیک شدن قیمت به باند بالایی این اندیکاتور، به منزله قرارگیری قیمت در محدوده اشباع خرید و نزدیک شدن قیمت به باند پایین آن، نشاندهنده قرارگیری قیمت در محدوده اشباع فروش است. شکستن باندهای این اندیکاتور بسیار کم اتفاق میافتد که در این صورت قدرت روند فعلی بازار را نشان میدهد.
کاربرد دیگر این اندیکاتور، فاصله بین باندها است. در حالتی که باندهای بولینگر بسیار به هم نزدیک شوند و اصطلاحا در حالت فشار قرار گیرند، سیگنالی برای یک حرکت شدید و ناگهانی در بازار خواهد بود. همچنین در حالتی که فاصله بین باندهای بولینگر زیاد شود، این شاخص کاهش نوسانات قیمت و وارد شدن آن به یک روند خنثی را هشدار میدهد.
جمعبندی
اندیکاتورها زمانی بیشترین استفاده را دارند که باهم ترکیب شوند و استفاده از یک اندیکاتور، احتمال شکست را افزایش خواهد داد. اما ترکیب آنها، خطا را به میزان زیادی کاهش میدهد. یادگیری تحلیل تکنیکال نیازمند انجام تمرین زیاد و دیدن نمودارهای زیاد است. اگر قصد یادگیری تحلیل تکنیکال را دارید، میتوانید کانال رایگان سیگنال اکسچینو مگ را دنبال کنید که محلی برای مشاهده و تمرین تحلیلها در بازار ارزهای دیجیتال است.