فارکس افغانستان

تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟

حتی اگر بنا ندارید یک تحلیل عمیق و پیچیده کنید، یادگیری نسبت‌ها و اصطلاحات کلیدی می‌تواند به شما کمک کند وضعیت سهام را با دقت و دانش بیشتری دنبال کنید.

کاربرد تحلیل بنیادی چیست و چطور یاد بگیریم؟؟

در این مطلب قصد داریم شما را با زبانی ساده با تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال که یکی از پایه‌های اصلی معاملات موفق است آشنا کنیم. اهمیت و کاربرد تحلیل بنیادی آنقدر زیاد است که امکان ندارد کسی بدون یادگیری این مبحث بتواند بهترین عملکرد را داشته باشد. مهمترین دلیلی که آشنایی با تحلیل بنیادی و به دنبال آن متخصص شدن در آن را به نیازی مبرم برای هر معامله گر تبدیل می‌کند، اهمیت بررسی بنیاد سهم مورد نظر است؛ چرا که ممکن است شرکتی که ارزش ذاتی پایینی دارد، بالاتر از قیمت واقعی خود در حال معامله باشد و خب می‌دانیم که ریسک معامله روی شرکت‌ها بسیار بالا است. بنابراین در ادامه به این بحث می‌پردازیم که کاربرد تحلیل بنیادی در بورس چیست و چطور باید تحلیل بنیادی انجام دهیم؟

تحلیل بنیادی چیست و چه کاربردی دارد؟

تحلیل بنیادی یا Fundemental Analysis که به آن تحلیل پایه ای نیز می‌گویند و با تحلیل تکنیکال در متد، دیدگاه و روش متفاوت است، روشی است که به شکلی بنیادین به بررسی عوامل تاثیر گذار بر قیمت سهام می‌پردازد. بنابراین، لازمه‌ی تحلیل بنیادی در بورس ، بررسی جامع صورت‌های مالی است چرا که بدون بررسی صورت‌های الزامی مالی امکان مقایسه داده وجود ندارد.

در واقع به دلیل همین جامع بودن بررسی و گستردگی میدان تحلیل است که بسیاری از معامله گران تمایلی به بررسی و ورود به بحث‌های یادگیری و کاربرد تحلیل بنیادی بورس را ندارند. ما در سایت رضا درخشی در مقالات آموزشی رایگان خود و نیز در دوره آموزش مقدماتی تا پیشرفته بورس تلاش کرده‌ایم با ارائه تعاریف علمی، تفاسیر و تکنیک‌های کاربردی، و البته مثال‌های ملموس مسیر را برای شما معامله گران عزیز راحت‌تر کنیم تا در کنار تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی بورس را نیز به کار گرفته و درک نزدیک‌تری به ارزش ذاتی شرکت‌های مورد نظر پیدا کنید.

مفهوم تحلیل بنیادی در بورس و ارتباط آن با ارزش ذاتی سهام

در واقع، اگر بخواهیم مفهوم تحلیل بنیادی که در بالا داشتیم را به زبان ساده‌تر بیان کنیم، باید اینطور بگوییم که تحلیل بنیادی در بورس روشی برای تحلیل قیمت سهم با توجه به ارزش ذاتی یا Intrinsic Value یا درواقع همان ارزش واقعی دارایی است. برای به دست آوردن ارزش ذاتی یک سهم باید پارامترهای مختلفی را در نظر گرفت، نظیر صورت‌های مالی (سود و زیان، ترازنامه، جریان وجه نقد، سود و زیان جامع و . )، شرایط اقتصادی و وضعیت کلان شرکت. اگر پس از محاسبه‌ی ارزش سهم، قیمت سهم پایین‌تر از ارزش ذاتی آن بود، اصطلاحا گفته می‌شود سهم Undervalued است و اگر قیمت سهم بالاتر از ارزش ذاتی آن بود، اصطلاحا می‌گوییم سهم Overvalued است؛ یعنی قیمت آن بالاتر از ارزش ذاتی آن است.

اهمیت یادگیری تحلیل بنیادی برای ورود به بازارهای مالی

همانطور که اشاره کردیم، بسیاری از افراد علاقه‌ای به یادگیری تحلیل بنیادی بازار ندارند چون تحلیل فاندامنتال کار زمانبر و گسترده‌ای است. در واقع، می‌توان گفت تحلیل بنیادی سهم یک شرکت کار چندان آسانی نیست و نیازمند صرف وقت و انرژی تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟ کافی است. بنابراین تنها در صورتی که اطمینان دارید می‌خواهید روی سهم یک شرکت، سرمایه گذاری بلند مدت کنید لازم است سراغ این بروید که چطور تحلیل بنیادی انجام دهیم.

بعضی از افراد ممکن است بخواهند صفر تا صد کار در بازار بورس را یاد بگیرند و سودآوری عالی در سرمایه گذاری های بلند مدت داشته باشند. برای چنین افرادی، یادگیری تحلیل بنیادی بورس ایران ضروری است اما افرادی که تنها قصد سرمایه گذاری کردن با پولشان را دارند و وقت یادگیری انواع تحلیل و روش های بررسی بازار را ندارند، بهترین کار این است که سرمایه‌ی خود را به دست معامله گران حرفه‌ای بسپارند و از سودشان لذت ببرند.

منظور از تحلیل بنیادی در بورس چیست؟

تحلیل بنیادی - بورس - بازار - سهام - مانو

برای سرمایه‌گذاری موفق در بورس، تحلیل و بررسی فاکتورهای اقتصادی و روانشناسی معاملات، نقش حیاتی بازی می‌کند. به طور خلاصه هدف از تحلیل بنیادی در بورس، یافتن ارزش ذاتی سهام شرکت‌ها، بر مبنای فاکتورهای اقتصادی، وضعیت صنعت و مقایسه با شرکت‌های مشابه و بررسی سود عملیاتی آن شرکت است. این مولفه‌ها می‌تواند از عوامل اقتصاد کلان مانند وضعیت اقتصاد، تورم، نرخ بهره و شرایط صنعت گرفته تا عوامل اقتصادی خرد، قیمت‌گذاری‌ها و فعالیت‌های عملیاتی آن شرکت باشد.

همانطور که گفته شد، هدف نهایی این تحلیل رسیدن به عددی است که یک سرمایه‌گذار بتواند آن را با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کند تا ببیند یک سهم کمتر از ارزش واقعی‌اش در حال عرضه است یا بیش از حد واقعی ارزش‌گذاری شده است.

نکاتی در رابطه با تحلیل بنیادی در بورس

  • تحلیل بنیادی در نقطه مقابل تحلیل تکنیکال قرار می‌گیرد که روند آتی قیمت‌ها را از طریق تجزیه و تحلیل تحلیل داده‌های پیشین بازار مانند قیمت و حجم پیش‌بینی می‌کند.
  • از نگاهی دیگر، تحلیل بنیادی در بورس معمولا چه از منظر کلان و چه خُرد، به دنبال شناسایی سهامی است که قیمت آنها به درستی در بازار شناسایی نشده است.
  • تحلیل بنیادی فرآیند تحلیل یک کسب و کار در ابتدایی‌ترین یا بنیادی‌ترین سطح مالی است. این نوع تجزیه و تحلیل با مطالعه نسبت‌های حسابداری تلاش می‌کند، وضعیت شرکت را از نظر اقتصادی بسنجد.
  • در این تحلیل علاوه بر ارزشیابی سهام یک شرکت، به مقایسه آن با شرکت‌های مشابه نیز پرداخته می‌شود.

به بیان ساده با کمک تحلیل بنیادی می‌توانید با روش‌های متنوع ارزش یک شرکت را محاسبه کنید و این ارزش بدست آمده را با قیمت فعلی سهام این شرکت در بازار مقایسه کنید، با این مقایسه شما بهتر می‌توانید برای سرمایه‌گذاری در سهام این شرکت تصمیم‌گیری کنید.

هدف تحلیل بنیادی چیست؟

بسیاری از سرمایه‌گذاران از فاکتورهای کاملاً بنیادی در تحلیل شرکت و تعیین قیمت سهام آن استفاده می‌کنند. برخی دیگر از سرمایه‌‌گذاران فکر می‌کنند که می‌توانند با استفاده از هر دو عامل بنیادی و تکنیکال، مدل مستحکم‌تری از ارزیابی و برآورد قیمت به دست می‌آید.

نقطه موفقیت این تحلیل آنجاست که تعیین کنیم آیا قیمت فعلی سهام، با ارزشی که عوامل بنیادی و پیش‌بینی بازار نشان می‌دهد، یکسان است و یا تفاوت دارد. اگر مغایرتی دیده شد، می‌توان از این تفاوت برای فرصت سرمایه‌گذاری استفاده کرد.

حتی اگر بنا ندارید یک تحلیل عمیق و پیچیده کنید، یادگیری نسبت‌ها و اصطلاحات کلیدی می‌تواند به شما کمک کند وضعیت سهام را با دقت و دانش بیشتری دنبال کنید.

با بررسی درآمد شروع کنید

شما باید طیف گسترده‌ای از داده‌ها را در نظر بگیرید، اما اولین داده‌ای که باید به دنبال آن باشید و آن را مورد بررسی قرار دهید، درآمد شرکت است. رقم درآمد، ساده‌ترین راه برای رسیدن به جواب سوالات اصلی است. سوالاتی مثل «شرکت چقدر درآمد کسب می‌کند؟» و «احتمال درآمدزایی و تولید آن در آینده چقدر است؟».

به عبارت دیگر، درآمد نشانه سود است. محاسبه درآمد ممکن است پیچیده باشد، اما این یکی از عواملی است که برای خرید سهام یک شرکت مهم است.

سرمایه گذاری و تحلیل بنیادی

یک تحلیلگر تلاش می‌کند مدلی برای تعیین ارزش تخمینی قیمت سهام یک شرکت بر اساس داده‌های موجود، ایجاد کند. این مقدار به دست آمده توسط تحلیلگر فقط برآورد ارزش سهم این شرکت در مقایسه با قیمت فعلی بازار است. برخی از تحلیلگران ممکن است قیمت تخمینی خود را به عنوان ارزش ذاتی شرکت ذکر کنند.

اگر نتایج یک تحلیل نشان دهند که ارزش سهام باید به طور قابل توجهی بالاتر از قیمت فعلی بازار سهام باشد، یک سیگنال خرید و اگر ارزش ذاتی آن کمتر از قیمت فعلی بازار باشد، آن سهم بیش از ارزش ارزیابی شده (Over Value) و توصیه فروش اولویت بالایی پیدا می‌کند.

سرمایه‌گذارانی که از این توصیه‌ها در تحلیل بنیادی پیروی می‌کنند انتظار دارند بتوانند سهام مطلوب را خریداری کنند زیرا چنین سهامی با گذشت زمان احتمال رشد بیشتری دارند. از طرف دیگر، انتظار می‌رود سهام با رتبه‌بندی نامطلوب احتمال سقوط قیمت بیشتری داشته باشد. این سهام را می‌توان به عنوان کاندیداهای حذف از پرتفوی موجود یا اضافه شدن به عنوان سرمایه‌گذاری کوتاه مدت در نظر گرفت.

تحلیل بنیادی کمی و کیفی

مشکلی که در تعریف کلمه بنیادی وجود دارد این است که این کلمه می‌تواند هر آنچه را که مربوط به خوب بودن یک شرکت از نظر اقتصادی است، پوشش دهد. بدیهی است تحلیل بنیادی، اعدادی مانند درآمد و سود را در نظر می‌گیرد، اما سهم از بازار، تبلیغات و کیفیت مدیریت شرکت هم در این تحلیل، تاثیرگذار خواهند بود.

آیا استفاده از تحلیل بنیادی همیشه موثر است؟

نه. مانند هر استراتژی معاملاتی یا تکنیک سرمایه‌گذاری دیگری، استفاده از تحلیل بنیادی همیشه موفقیت‌آمیز نیست. این واقعیت که تحلیل بنیادی نشان می دهد سهامی در حال حاضر به قیمتی کمتر از ارزش واقعی در بازار به فروش می‌رسد، نمی‌تواند تضمین کند که در آینده قیمت این سهام افزایش پیدا می‌کند و به ارزش ذاتی خود برسد. همه چیز به همین سادگی پیش نمی‌رود. در واقع، رفتار واقعی قیمت تحت تأثیر عوامل بی‌شماری قرار دارد که ممکن است تحلیل بنیادی را تضعیف کند.

هنگام ارزیابی پتانسیل رشد و سودآوری شرکت، سرمایه‌گذاران و تحلیلگران اغلب از ترکیبی از تحلیل‌های بنیادی، تکنیکال، تابلوخوانی و روانشناسی بازار استفاده می‌کنند.

سخن پایانی

تحلیل بنیادی در بورس را می‌توان یکی از پایه‌های اساسی تحلیل در نظر گرفت. اما واقعیت اینجاست که تنها با تکیه بر آن نمی‌توان موفقیت در بورس را تضمین کرد و تحلیل تکنیکال و موارد دیگر نیز نقش مهمی در کاربردی بودن تحلیل بازی می‌کنند. اما، ذات بورس عرضه و تقاضاست و انجام تحلیل‌های مختلف فقط در راستای کاهش عدم قطعیت قدم برمی‌دارد.

تیم متخصص مدیریت ثروت مانو، شرایطی را مهیا کرده است که افراد بدون نیاز به کسب دانش تخصصی و صرف زمان، بتوانند متناسب با درجه ریسک‌پذیری خود، به صورت حرفه‌ای در بورس سرمایه‌گذاری کنند.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی چیست؟

طلا و ملک از جمله بازارهای سنتی هستند که افراد برای سرمایه گذاری به این بازارها روز می آورند. خرید هر یک و یا سرمایه‌گذاری نکردن و سرمایه را نقد، نگه داشتن، براساس تحلیلی از شرایط اقتصادی جامعه و تصوری است که از آینده آن نتیجه می شود.

اما آیا تحلیل اقتصادی به همین آسانی است و تنها براساس اخبار روزانه اقتصادی، ممکن است؟

برای این که افراد بتوانند کم­ترین زیان و بیشترین سود را به دست بیاورند، نیاز است که تحلیلی از شرایط بازار، صنعات و شرکت مد نظر داشته و افق دید مناسبی را متصور شوند.

لازمه تحلیل قطعا دانش و تخصص است. تحلیل انواع مختلفی دارد، تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، مالی رفتاری و اگر در بازار بورس مد نظر باشد، تابلو خوانی نیز افزوده می شود.

اما در کل دو تحلیل بنیادی و تکنیکال، شناخته شده ترین تحلیل ها می باشند.

موضوع این مقاله تحلیل بنیادی است. تحلیل بنیادی، با نام های تحلیل ریشه ای، پایه ای و یا اساسی نیز شناخته می شود. البته فاندامنتال (fundamental analysis) و به اختصار FA نیز خوانده می شود.

تحلیل بنیادی روشی برای محاسبه ارز ذاتی یک اوراق بهادار با استفاده از بررسی عوامل اقتصادی و مالی است. منظور از عوامل اقتصادی، وضعیتاقتصادی جامعه، شرایط صنعت مورد نظر و همچنین جایگاه شرکت است.

به عقیده تحلیلگران بنیادی کلیه تغییرات قیمتی یک سهم لزوما” دارای یک علت اقتصادی بنیادین هستند و نگاه بنیاد گراها به گذشته و آینده سهم است تا به میزان ارزندگی سهم پی ببرند.

این تحلیل مبتنی بر این فرض است که اوراق بهادار دارای ارزش ذاتی است که به وسیله سرمایه گذاران قابل برآورد می باشد.

تحلیلگران روش بنیادی به دنبال ارزش (قیمت) هستند که آن را با قیمت فعلی و مورد معامله اوراق بهادار، مقایسه کنند و بتوانند تصمیم خود را مبنی بر خرید، فروش و یا نگهداری آن سهام، اتخاذ کنند.

تحلیلگران فاندامنتال به بازاری عادلانه باور داشته و به دنبال دست یابی به ارزش واقعی سهم می باشند.

در واقع می توان چنین گفت که تحلیل بنیادی از منظر کلان تا خرد به دنبال شناسایی اوراق بهاداری است که قیمت آن ها به درستی توسط بازار تعیین نشده استو در واقع سهم براساس ارزش ذاتی آن معامله نمی شود؛ در چنین شرایطی سه حالت پیش می آید:

1. قیمت برآورد شده به عنوان ارزش ذاتی سهام شرکت، کمتر از قیمت فعلی سهم که در حال حاضر سهم به این قیمت معامله می شود، در چنین شرایطی نتیجه می شود که سهم گران معامله شده پس اگر فرد سهامدار است، پیشنهاد فروش داده می شود.

2.اگر قیمتی که نتیجه محاسبات ارزش ذاتی سهم است، بیشتر از قیمت تابلو یا همان قیمتی که سهم زمان حال با آن معامله می شود، باشد؛ در چنین حالتی، سهم ارزان معامله شده و تحلیلگر نظر به افزایش قیمت داشته و پیشنهاد خرید سهم را، ارائه می دهد.

3.چنان چه قیمت محاسبه شده و قیمت تابلو (معامله) سهم، برابر باشد، در این وضعیت سهم متعادل است و در ارزش منصفانه ای معامله می شود.

به طور مثال اگر تحلیل گر بنیادی سهام شرکت x را به قیمت ذاتی 1000 تومان بررسی و ارزیابی نماید و قیمت سهم در بازار بورس 500 تومان باشد قیمت سهم دارایِ حباب قیمتی منفی می باشد و سهامدار می تواند اقدام به خرید سهم یا در صورت داشتن سهم آن را نگه داری نماید. از طرف دیگر اگر قیمت ذاتی سهم مورد بررسی 1000 تومان ارزیابی شود و قیمت سهم در بازار بورس 1500 تومان باشد سهم دارای حباب قیمتی مثبت می باشد و سهامدار می بایست اقدام به فروش سهم نماید. همچنین اگر قیمت ذاتی سهم 1000 تومان و قیمت سهم در بازار نیز 1000 تومان باشد قیمت سهم منصفانه است و خرید و فروش آن سود و زیانی برای سرمایه گذار ندارد.

تحلیل بنیادی را برخی در مقابل تحلیل تکنیکال می دانند، در تحلیل تکنیکال داده های تاریخی مربوط به قیمت و حجم سهم مورد بررسی قرار می گیرد و بر اساس آن آینده قیمت و روند سهم را پیش بینی می کنند.

برخی اما برای پیش بینی و بررسی شرکت ها، دو تحلیل تکنیکال و بنیادی را لازم و ملزم یکدیگر می دانند.

عوامل موثر بر قیمت سهام

به‌طورکلی سه دسته عوامل بر قیمت سهام یک شرکت تأثیرگذارند: الف) عوامل محیطی، ب) عوامل مرتبط با صنعت، ج) عوامل درونزای شرکت.

الف) عوامل محیطی: وضعیت اقتصادی و سیاسی، مقررات و سیاست های کلان کشور، بودجه سالیانه، نرخ ارز، نرخ بهره
ب) عوامل مرتبط با صنعت: نحوه قیمت گذاری محصولات، عملکرد رقبا، میزان عرضه و تقاضای محصولات، رقابتی یا انحصاری بودن صنعت، حجم سرمایه گذاری در صنعت، وضعیت صنعت در بازار جهانی و قیمت های متاثر از آن
ج) عوامل درونزای شرکت: تیم مدیریتی شرکت، عملکرد مالی شرکت مثل میزان سودآوری شرکت و تداوم آن، وضعیت دارایی ها و بدهی های شرکت، نسبت p/e یا همان قیمت سهم به سود هر سهم، نسبت های مالی نظیر نرخ بازده دارایی(ROA ) و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (ROE ) و طرح های توسعه ای شرکت

تحلیل بنیادی چیست و چه اطلاعاتی ارائه می‌دهد؟

تحلیل بنیادی چیست و چه اطلاعاتی ارائه می‌دهد؟

برای فعالیت در بازار سرمایه، لازمه اصلی گذراندن دوره‌های آموزشی و کسب مهارت است. برای فعالیت در این بازار و توانایی کسب سود، لازم است که عناوین آموزشی مختلفی را بیاموزید.

یکی از عواملی که ما را در انتخاب سهام مناسب یاری می‌کند، تحلیل است. تحلیل‌ها انواع گوناگونی دارند که یکی از آن‌ها تحلیل بنیادی است اما تحلیل بنیادی چیست و چگونه با استفاده از آن می‌توانیم سهام خوب بخریم؟

تحلیل بنیادی به بررسی صورت‌های مالی شرکت‌ها، نسبت‌های مالی و مدل‌های ارزش‌گذاری سهم می‌پردازد. در ادامه به بررسی این عامل و عوامل موثر بر آن خواهیم پرداخت:

تحلیل بنیادی چیست؟

نام دیگر تحلیل بنیادی تحلیل فاندامنتال است. در واقع تحلیل بنیادی تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟ به ما کمک می‌کند تا با بررسی عواملی چون ترازنامه‌ها، صورت‌های مالی و گردش پول، سلامتی مالی یک شرکت را مورد سنجش قرار دهیم.

با استفاده از این تحلیل می‌توانیم شرکت‌های خوب و قوی را پیدا کنیم و بهترین انتخاب را برای معاملات سهم انجام دهیم. از طرفی شرکت‌هایی که مستعد زیان هستند نیز برای ما مشخص می‌شوند و می‌توانیم از زیان معاملات اشتباه در امان باشیم.

عواملی که در تحلیل بنیادی باید بررسی شود؟

برای اینکه تحلیل درستی داشته باشیم، باید همواره یک سری از عوامل مورد بررسی قرار گیرند که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد:

  • میزان درآمد شرکت؟
  • آیا شرکت سودآور است و در مسیر رشد قرار دارد؟
  • آیا بدهی‌های شرکت پرداخت شده‌اند؟
  • میزان گردش مالی آن‌ها چقدر است؟
  • آیا مدیران از کارمندان محافظت می‌کنند؟

با بررسی این عوامل، می‌توانیم درک درستی از سهام موجود داشته باشیم و متوجه ارزش تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟ ذاتی سهم خواهیم شد.

مفاهیم اساسی تحلیل بنیادی چیست؟

در تحلیل بنیادی سه مفهوم اصلی وجود دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد:

صورت‌های مالی

به گزارش‌هایی که جزئیات اطلاعات مالی یک شرکت را نشان می‌دهد، صورت مالی گفته می‌شود. بدهی، دارایی، درآمد، هزینه‌ها و جریان وجوه نقد از زیر‌مجموعه‌های صورت‌های مالی هستند که در ادامه به بررسی مهم‌ترین ‌آن‌ها خواهیم پرداخت:

صورت سود و زیان شامل درآمد‌ها، هزینه‌ها و میزان سود یا زیان یک شرکت است.

این صورت، مسیر حرکت پول را نشان می‌دهد و جریان نقدی حاصل از عملیات، جریان نقدی حاصل از سرمایه‌گذاری و تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟ جریان نقدی حاصل از تامین مالی، از بخش‌های مهم این صورت مالی هستند.

ترازنامه نشان‌دهنده بدهی‌ها، دارایی‌ها و حقوق سهام‌داران در پایان یک دوره است. ترازنامه با نام صورت وضعیت مالی نیز شناخته می‌شود. برای محاسبه ارزش خالص دارایی یک شرکت، باید بدهی‌ها را از کل دارایی شرکت، کسر کنید.

نسبت‌های مالی

با استفاده از صورت‌های مالی، می‌توانیم نسبت‌های مالی را محاسبه کنیم و اطلاعات اساسی راجع به وضعیت شرکت‌ها به‌دست آوریم. برای ارزیابی بازده، سودآوری و میزان نقدینگی می‌توانیم از نسبت‌های مالی استفاده کنیم. در ادامه پر‌کاربردترین نسبت‌های مالی را معرفی خواهیم کرد:

  • نسبت سرمایه در گردش

از تقسیم دارایی‌های جاری بر بدهی‌های جاری یک شرکت، نسبت سرمایه در گردش به ‌دست می‌آید. با نام نسبت جاری نیز شناخته می‌شود و نشان‌دهنده توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌هایش است. در واقع یکی از معیار‌های مهم برای بررسی سلامت یک شرکت، همین نسبت است.

میزان سودی که شرکت در ازای هر سهم خود ایجاد کرده است را نسبت سود هر سهم می‌نامند. از تقسیم درآمد خالص شرکت بر تعداد سهام عادی آن و در مدت یکسال، این نسبت محاسبه می‌شود.

  • نسبت درآمد بر قیمت

از تقسیم قیمت سهام بر سود هر سهم، نسبت درآمد بر قیمت مشخص می‌شود. یکی از معیار‌های اصلی برای ارزش‌گذاری سهام محسوب می‌شود و در واقع بیان‌گر میزان مبلغی است که سرمایه‌گذاران تمایل دارند به ازای هر ریال از سود سهم، پرداخت کنند.

مدل‌های ارزش‌گذاری

برای تعیین ارزش ذاتی یک سهم، از مدل‌های ارزش‌گذاری مختلفی استفاده می‌شود. در واقع از طریق مقایسه دارایی‌های مشابه یا ارزش کنونی متغیر‌هایی که سود دارایی وابسته به آن است، ارزش‌گذاری سهم انجام می‌شود. ارزش‌گذاری بر اساس ارزش فعلی جریان‌های نقدی آتی و ارزش‌گذاری نسبی(روش ضرایب قیمت)، دو روش پرکاربرد برای ارزش‌گذاری یک سهم هستند.

صورت‌های مالی لازم برای تحلیل بنیادی را چگونه تهیه کنیم؟

اطلاعات مورد نیاز برای انجام تحلیل تکنیکال، از صورت‌های مالی به‌دست می‌آید. سامانه کدال نیز تمامی صورت‌های مالی را منتشر می‌کند. به نوعی مرجع اصلی کسب اطلاعات مورد نیاز برای تحلیل بنیادی، سایت کدال است.

مزایا و معایب تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی در کنار مزایای فراوانی که دارد، معایبی نیز دارد که در ادامه به توضیح آن‌ها خواهیم پرداخت:

مزایا

تحلیل بنیادی این امکان را فراهم می‌سازد تا شرکت‌های سلامت از نظر مالی و قوی را انتخاب کنیم. از طرفی مناسب برای سرمایه‌گذاری‌های بلند‌مدت است. مورد بعدی این است که با استفاده از تحلیل بنیادی می‌توانیم شرکت‌های مستعد زیان را بشناسیم و با عدم انتخاب آن‌ها از زیان سرمایه‌گذاری خود جلوگیری کنیم.

معایب

تحلیل بنیادی ممکن است سبب این شود که از سهم‌های کوچک غافل شویم. از طرفی به شدت تخصصی و زمان‌بر است. مورد دیگر این است که در ارتباط با زمان ورود به سهم اطلاعاتی به ما نمی‌دهد.

کلام آخر

در این مطلب بررسی کردیم که تحلیل بنیادی چیست و مفاهیم اساسی آن کدامند. یکی از راه‌کارهای موجود برای انتخاب سهام مناسب، انجام تحلیل‌ها است. تحلیل بنیادی یکی از روش‌هایی است که می‌توانیم با کمک آن، ارزش ذاتی و تغییرات یک سهم در بلند‌مدت را بررسی کنیم. با انجام این تحلیل می‌توانیم سهامی که از لحاظ مالی سلامت هستند را انتخاب کنیم و از سهام‌های زیان‌ده دوری کنیم.

برای انجام تحلیل بنیادی نیاز به بررسی دقیق صورت‌های مالی است. با استفاده از صورت‌های مالی می‌توانیم نسبت‌های مالی را استخراج کنیم و به سبب آن، ارزش‌گذاری درستی برای یک سهم انجام دهیم. سامانه کدال مرجعی برای دریافت صورت‌های مالی است.

آموزش تحلیل بنیادی در ترید

تحلیل بنیادی یا Fundamental Analysis یک روش برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک رمزارز دیجیتال است که با بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط این کار را انجام می دهد. تحلیلگران بنیادی هر آنچه را که می تواند بر ارزش رمزارزها تأثیر بگذارد برای تحلیل درست و انجام ترید رمزارزها مطالعه می کنند. از جمله آنها می توان به عوامل اقتصاد کلان مانند وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت در کنار عوامل اقتصادی خرد مانند تأثیر مدیریت شرکت ها اشاره کرد.
هدف نهایی این مطالعات و تحقیق ها رسیدن به عددی است که یک سرمایه گذار بتواند آن را با قیمت فعلی رمزارزها مقایسه کند. با استفاده از این مقایسه می تواند رمزارز دیجیتال را به نوعی ارزش گذاری کند و مشخص کند که آیا ارزش کمی دارد یا بیش از حد ارزش گذاری شده است.
این روش در مقابل تحلیل تکنیکال که جهت قیمت ها را از طریق تجزیه و تحلیل داده های قبلی در بازار مانند قیمت و حجم پیش بینی می کند؛ به عنوان تجزیه و تحلیل رمزارزها در نظر گرفته می شود.

تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی آموزش

نکات کلیدی در مورد تحلیل بنیادی

  • تحلیل بنیادی روشی برای تعیین ارزش واقعی رمزارزها تعریف می شود.
  • تحلیل گران بنیادی به دنبال رمزارز هایی هستند که هم اکنون با قیمت هایی بالاتر یا کمتر از ارزش واقعی خود قابل معامله هستند.
  • اگر ارزش منصفانه بازار بالاتر از قیمت مورد نظر رمزارز در بازار باشد، رمزارز مورد نظر کم ارزش ارزیابی شده و برای خرید توصیه می شود.
  • برخلاف تحلیلگران بنیادی، تحلیلگران تکنیکال اصول حمایت را با استفاده از مطالعه تاریخچه روند و قیمت رمزارز نادیده می گیرند.

مفهوم تحلیل بنیادی

تمام مواردی که به تجزیه و تحلیل ارزهای دیجیتال مرتبط می شود و تمام روش ها در این زمینه سعی دارند که به نوعی مشخص کنند امنیت معامله در بازارهای بزرگ و کوچک به درستی ارزیابی شده باشد. تحلیل بنیادی معمولاً از منظر کلان تا خرد برای شناسایی رمزارزهایی انجام می شود که قیمت درستی از آنها در بازار وجود ندارد. تحلیلگران در این زمینه معمولاً به ترتیب، وضعیت کلی اقتصاد و سپس قدرت یک صنعت خاص را قبل از تمرکز بر عملکرد فردی شرکت مطالعه می کنند تا به ارزش عادلانه بازار مربوط به یک رمزارز خاص برسند.
تحلیل بنیادی برای ارزیابی ارزش رمزارزها از داده های عمومی استفاده می کند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار می تواند با بررسی عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و وضعیت کلی اقتصاد، تجزیه تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟ و تحلیل اساسی در مورد ارزش یک نوع ارز دیجیتال را انجام دهد. با تحلیل گران آکوچین همراه باشید تا اطلاعات بیشتر و کارآمدتری را در این زمینه به سمع و نظر شما برسانیم.

تحلیل بنیادی 2

تحلیل بنیادی 3

تحلیل بنیادی و ارز دیجیتال

یک تحلیلگر که تحلیل بنیادی انجام می دهد، برای تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟ ایجاد روشی که بتواند بوسیله آن ارزش تخمینی قیمت ارزهای دیجیتال را تعیین کند از داده هایی که در دسترس تمام مردم است استفاده می کند. به گفته تحلیلگر، این مقدار تنها برآوردی است که قیمت و ارزش رمزارزهای موجود مخصوص یک شرکت خاص را در مقایسه با قیمت فعلی بازار نشان می دهد. برخی از تحلیلگران ممکن است قیمت تخمینی خود را به عنوان ارزش ذاتی ارز های دیجیتال مشخص کنند.
اگر یک تحلیلگر محاسبه کند که ارزش ارز دیجیتال باید به طور قابل توجهی بالاتر از قیمت فعلی بازار رمزارزها باشد، ممکن است آنها یک امتیاز خرید را برای ارز دیجیتال منتشر کنند. این به عنوان یک توصیه برای سرمایه گذاران است که تحلیل گران از آن استفاده می کنند. اگر تحلیلگر ارزش ذاتی کمتری را نسبت به قیمت فعلی بازار محاسبه کند، ارز دیجیتال بیش از ارزش ارزیابی شده و توصیه می شود که آنرا بفروشند. سرمایه گذارانی که از این توصیه ها پیروی می کنند انتظار دارند که بتوانند رمزارزهای مطلوب را خریداری کنند زیرا چنین رمزارز هایی با افزایش زمان، احتمال رشد بیشتری دارند.

به همین ترتیب انتظار می رود ارز دیجیتال با رتبه بندی نامطلوب احتمال افت قیمت بیشتری داشته باشد. این روش تجزیه و تحلیل ارز دیجیتال که تحلیل بنیادی نامیده می شود در مقابل تجزیه و تحلیل تکنیکال در نظر گرفته می شود، که جهت قیمت ها را از طریق تجزیه و تحلیل داده های موجود در بازار رمزارزها مانند قیمت و حجم پیش بینی می کند.

تحلیل بنیادی کمی و کیفی

مشکلی که در تعریف کلمه Fundamental (بنیادی) وجود دارد این است که این کلمه می تواند هر آنچه مربوط به رفاه اقتصادی یک شرکت است را شامل شود. بدیهی است که اعدادی مانند درآمد و سود را تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟ هم پوشش می دهند، اما همچنین می توانند از بازار ارز دیجیتال یک شرکت تا کیفیت مدیریت آن را شامل شوند. عوامل بنیادی مختلف در تحلیل بنیادی را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد: کمی و کیفی. این کلمات در لغت معنای مشابهی نسبت به معنای اصلی و استانداردشان دارند. در اینجا تعریف این کلمات را که در یک فرهنگ لغت آمده است مشاهده می کنیم:

  • کمی - "مربوط به اطلاعاتی است که می توان آنها را به صورت تعداد و مقدار نشان دهید."
  • کیفی - "مربوط به ماهیت یا استاندارد چیزی است، نه مقدار آن."

تحلیل های بنیادی

در این زمینه می توان گفت که مبانی کمی مربوط به اعداد سخت می شود. این اعداد را می توان به عنوان ویژگی های قابل اندازه گیری مربوط به یک کسب و کار معرفی کرد. به همین دلیل بزرگترین منبع داده های کمی صورت های مالی است. درآمد، سود، دارایی و موارد دیگر را می توان با دقت زیادی توسط همین اعداد کمی اندازه گیری کرد. در تحلیل بنیادی اصول کیفی کمتر ملموس هستند. برای مثال می توان به کیفیت کار مدیران اصلی یک شرکت، شناسایی نام تجاری، حق ثبت اختراع و فناوری انحصاری آن اشاره کرد. نه تجزیه و تحلیل کیفی و نه کمی ذاتاً از دیگری بهتر نیست. بسیاری از تحلیلگران در آموزش تحلیل بنیادی سعی می کنند که از هر دوی آنها در کنار هم استفاده کنند.

می خوای یک تریدر حرفه‌ای بشی؟

تا اینجا به برخی از مسائل مربوط به تحلیل بنیادی پرداختیم، حال سعی داریم که به صورت واضح تر برای شما اهمیت استفاده از تحلیل بنیادی و کاربرد آن را مشخص کنیم. ابتدا در این زمینه به سخنان تحلیلگر آمریکایی معروف به نام پری کوفمن اشاره می کنیم که می گوید: تنها یک دقیقه لازم است که به شما بیاموزم چگونه در بازار سهام پول درآورید: سهام خود را پایین بخرید و بالا بفروش برسانید. در این مورد تنها به پنج یا ده سال زمان نیاز خواهید داشت تا شیوه تشخیص زمان خرید و فروش درست (بالا و پایین بودن یک سهام) را به شما آموزش دهم.
تحلیل بنیادی که آن را به عنوان تحلیل فاندامنتال نیز می شناسند از روش های مهم و کاربردی تحلیل به شمار می رود که در ابتدای این مبحث به صورت کامل معرفی شد. ولی سوالی که در اینجا بوجود می آید این است که خود کلمه تحلیل به چه معناست؟ شما کلمه تحلیل را به دلایل مختلفی شنیده‌اید و در موقعیت های مختلفی از آن استفاده کرده اید. ولی برای استفاده از تحلیل در زمینه های مالی نوع دیگری از مفهوم و معنی این کلمه دریافت می شود. صرفا برای تحلیل های مالی از ابزار های مختلفی استفاده می کنند. چرا که نیاز به جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز خواهد بود. یکی از این ابزار ها که تقریبا همه شما با آن آشنایی دارید فایل اکسل است.
ولی مفهوم تحلیل را نمی توان تنها با بررسی روش های مختلف تحلیل های مالی متوجه شد. ولی می توان گفت تحلیل نگاه دقیق و جزء به جزء به یک موضوع خاص است تا تمام جوانب و فاکتور های مثبت و منفی آن مشخص شده تا بتوان داده ها و اطلاعاتی را برای تصمیم گیری های آینده بدست آورد. این تعریف کلی را می توان برای کلمه تحلیل به صورت مالی و غیر مالی در نظر گرفت.

سوالات متداول در مورد تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی تلاش می کند تا ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال را با بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط از جمله ترازنامه، استراتژی های ابتکاری، شاخص های مالی خرد و رفتار خریداران اندازه گیری کند. تحلیل بنیادی روشی برای اندازه گیری ارزش ذاتی رمزارزهاست.

برای تعیین کیفیت سرمایه گذاری های بلند مدت در مجموعه گسترده ای از رمزارزها و بازار کریپتوکارنسی، اغلب از تحلیل بنیادی استفاده می شود، در حالی که از تحلیل تکنیکال بیشتر در بررسی تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری کوتاه مدت مانند ترید یا تجارت ارزهای دیجیتال استفاده می شود.

تحلیل بنیادی به پیش بینی روند دراز مدت در بازار کریپتوکارنسی کمک می کند. به طور کلی برای سرمایه گذاری های طولانی مدت مورد استفاده قرار می گیرد زیرا شما را قادر می سازد قیمتی را که یک ارز دیجیتال باید داشته باشد، بدست آورید. همچنین به شما این امکان را می دهد که شرکت های خوبی برای سرمایه گذاری مانند شرکت هایی با پتانسیل رشد قوی پیدا کنید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا