فارکس افغانستان

تله های ذهنی در سرمایه گذاری

اثر مالکیت و اصل زیان گریزی

گرفتار در تله زیان

آیا شما نیز جزو سرمایه‌گذارانی هستید که تمایل دارند دارایی‌هایی را که برایشان بازدهی مثبتی به همراه داشته بفروشند و در مقابل، تمایلی به رها کردن دارایی‌هایی که سبب شده ضرر کنند، ندارند؟ اگر چنین است، ممکن است شما هم در باتلاق «سوگیری تمایلی» (Disposition Bias) گیر افتاده باشید.

«سوگیری تمایلی» به گرایش ما برای فروش زودهنگام دارایی‌هایی که سود مالی داشته‌اند، آن هم در حالی که به دارایی‌های زیان‌کرده خود چسبیده‌ایم، اطلاق می‌شود. اغلب ما تمایل داریم سرمایه‌گذاری‌های برنده (با بازده مثبت) خود را بفروشیم تا از سود ناشی از آن اطمینان حاصل کنیم اما از فروش سرمایه‌گذاری‌های بازنده (با بازده منفی) خود دست برنمی‌داریم چون همچنان امیدواریم آنها سرانجام به سود برسند.

بد نیست ببینیم این سوگیری در چه شرایطی رخ می‌دهد. تصور کنید که برای تامین هزینه سفر تابستانی خود به پول نیاز دارید. سبد سرمایه‌گذاری خود را بررسی می‌کنید تا تصمیم بگیرید چه اقدام مالی‌ای باید انجام دهید تا بتوانید به تعطیلات رویایی خود بروید. در نهایت، انتخاب‌های شما به فروش سهام دو شرکت مختلف محدود می‌شود. اجازه بدهید آنها را شرکت A و شرکت B بنامیم. شرکت A نسبت به زمانی که سهام آن را خریداری کرده‌اید از ارزش بالاتری برخوردار است. در نقطه مقابل شرکت B به نسبت زمان خرید با افت ارزش مواجه شده است. ارزش سهام هر دو نیز در هفته‌های گذشته نسبتاً ثابت مانده. فروش سهام هر کدام از این دو می‌تواند هزینه سفر شما را تامین کند. خب، کدام را می‌فروشید: سهام A یا B؟

احتمالاً با خودتان فکر می‌کنید «بهتر است حالا که سهام شرکت A در سود است از آن بیرون بیایم. ضمن آنکه ممکن است شرایط شرکت B هم در آینده به نفع من تغییر کند. بهتر است کمی صبور باشم و به همین منوال ادامه بدهم». در نهایت تصمیم می‌گیرید که سهام شرکت A را بفروشید، در نقطه اوج از سرمایه‌گذاری در آن بیرون بیایید و با شرکت بازنده به راه خود ادامه بدهید! همه اینها در حالی است که سرمایه شما در شرکت B به ضرر خود ادامه خواهد داد. مانند بسیاری دیگر از سرمایه‌گذاران، شما هم در دام فریبنده سوگیری تمایلی گرفتار شده‌اید: پیش از آنکه متوجه ضرر و زیان بزرگتان شوید، سودتان را خرج کرده‌اید!

آثار فردی و سیستماتیک

89

سرمایه‌گذاران مبتدی و حرفه‌ای، هردو به‌طور یکسان، با سوگیری تمایلی ناآشنا هستند. همه ما با وجود آنکه دوست داریم منطقی و تله های ذهنی در سرمایه گذاری عقلانی به نظر برسیم، اما تصمیمات زیادی را بر مبنای ترس، غرور یا تصورات نادرست می‌گیریم. در ابتدایی‌ترین سطح، همه ما احتمالاً می‌پذیریم که بردن احساس خوبی دارد و باختن با احساس بد همراه است. بنابراین اگر بین برد و باخت به ما فرصت انتخاب داده شود پاسخمان واضح و شهودی -به نفع برد- خواهد بود. با این حال، تصمیم‌گیری هوشمندانه و عملکرد مالی خوب باید بر اساس یک دیدگاه جامع و نه چشم‌انداز «یک‌باره» برد و باخت باشد. یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای به جای آنکه دارایی‌های در حال برد خود را بفروشد، دارایی‌های زیان‌کرده خود را کاهش می‌دهد. او به تله های ذهنی در سرمایه گذاری خوبی می‌داند با تسلیم شدن در مقابل سوگیری تمایلی، در درازمدت متحمل ضرر و زیان بیشتری خواهد شد.

سیاست‌های مالیاتی نیز می‌توانند اثر تمایلی را افزایش دهند. این یکی دیگر از انگیزه‌های مهمی است که به ما یادآور می‌شود باید نحوه برخورد خود را در مواجهه با زیان‌ها و سودها بازنگری کنیم. نرخ‌های مالیاتی بین سود /زیان کوتاه‌مدت و سود / زیان بلندمدت تمایز قائل می‌شوند؛ بدین ترتیب که نرخ‌های بلندمدت در حدود نصف نرخ مالیات در کوتاه‌مدت است. درنتیجه نقد کردن سهام در ضرر، سودآورتر به نظر می‌رسد زیرا بار مالیاتی کمتری در پی خواهد داشت. در مجموع، اجتناب از «سرمایه‌گذاری تمایلی» یک اقدام برد-برد است: ضرر کمتر و مالیات کمتر!

بدیهی است که عدم تمایل ما به فروش سرمایه‌های ازدست‌رفته بر وضعیت مالی فردی‌مان تاثیر می‌گذارد. با این حال، اگر تعداد زیادی از مردم مستعد تصمیم‌گیری یکسان باشند این روند می‌تواند پیامدهای نامطلوب جهانی داشته باشد. اما تاثیر سوگیری تمایلی بر گروه چیست؟

در یک شرکت سرمایه‌گذاری، فروش زودهنگام سهام‌های برنده و تاخیر در فروش هرآنچه در ضرر است، می‌تواند گروه را متحمل زیان‌های بلندمدت زیادی کند. دو محقق امور مالی به نام‌های ویجی سینگال و ژائوجین ژو، میزان تاثیر سوگیری تمایلی را در بیش از 2300 صندوق سرمایه‌گذاری مشترک فعال و عملکرد کلی این صندوق‌ها مورد بررسی قرار داده‌اند. آنها دریافتند که صندوق‌های سرمایه‌گذاریِ مستعد این سوگیری هر سال به‌طور متوسط 4 تا 6 درصد از صندوق‌های فاقد این سوگیری عقب می‌مانند. آنها همچنین دریافتند که احتمال بقای صندوق‌های مستعد این سوگیری کمتر است. سینگال و ژو می‌نویسند:

«تقریباً 85 درصد از سرمایه‌گذاری‌هایی که مستعد سوگیری تمایلی نیستند، در یک دوره پنج‌ساله سرپا می‌مانند. این در حالی است که تنها 77 درصد از سرمایه‌های مستعد این سوگیری در بازه زمانی مشابه دوام می‌آورند. نرخ و میزان شکستِ بیشتر نشان می‌دهد که در مدت زمانی معقول، این سرمایه‌ها به احتمال زیاد ناپدید می‌شوند مگر آنکه سرمایه‌داران سوگیری مذکور را از میان بردارند.»

این نتایج نشان می‌دهند که چگونه سوگیری تمایلی می‌تواند غرق شدن یا ماهرانه شنا کردن یک شرکت را تعیین کند.

اگرچه «سوگیری تمایلی» از بستر سرمایه‌گذاری منشأ گرفته است اما الگوی رفتاری نگه ‌داشتن سرمایه‌گذاری‌های ازدست‌رفته با امید رسیدن به سود را می‌توان در زمینه‌های مختلفی یافت. برای مثال، در سال 1990، فرودگاه دِنور طی دو سال، دو میلیارد دلار بیش از بودجه خود صرف کرد تا یک استراتژی جدید را برای جابه‌جایی چمدان‌ها اجرا کند. حتی جنگ ویتنام، هنگامی که رئیس‌جمهور جانسون به فرستادن نیروها و منابع با وجود نتایج منفی و شکست‌های پیاپی ادامه داد، می‌تواند نمونه‌ای از تمایل ما برای ادامه سرمایه‌گذاری در ضرر باشد.

این سوگیری همچنین با خطای هزینه‌های غرق‌شده (sunk cost fallacy) همسو می‌شود. خطایی که تمایل ما را برای ادامه استفاده از منابع، اعم از زمان، پول یا مواد اولیه، برای سرمایه‌گذاری که در حال شکست یا در کل ازدست‌رفته است، نشان می‌دهد.

چرا درگیر این سوگیری می‌شویم؟

دلیل منطقی پشت سوگیری تمایلی، به‌طور گسترده‌ای در علوم رفتاری مورد بحث قرار گرفته است. این سوگیری در مفاهیم بنیادین رفتار ما خلاصه می‌شود. ابتدا بیایید این فرآیند را از طریق «نظریه چشم‌انداز» (prospect theory) دانیل کانمن و آموس تورسکی تجزیه و تحلیل کنیم.

کانمن و تورسکی مشاهده کردند که در شرایط پرخطر یا شرایطی که عدم قطعیت در آن حاکم است، به نظر می‌رسد «نظریه کلاسیک مطلوبیت» کاربردی ندارد. نظریه مطلوبیت می‌گوید که افراد منطقی هنگام تصمیم‌گیری گزینه‌ای را انتخاب می‌کنند که بیشترین رضایت را به آنها می‌دهد. کانمن و تورسکی، با معرفی نظریه چشم‌انداز، یک مدل جایگزین برای فرآیند تصمیم‌گیری ارائه دادند. این نظریه به تبیین انتخاب‌های غیرمنتظره در شرایطی که قطعیت دارد -در مقابل زمانی که عدم قطعیت حاکم است- می‌پردازد.

کانمن از سناریوهای زیر برای شفاف‌سازی نکات کلیدی نظریه چشم‌انداز استفاده می‌کند:

سناریوی اول: کدام را انتخاب می‌کنید؟ با قطعیت 900 دلار را به جیب بزنید یا شانسی 90درصدی برای دریافت هزار دلار داشته باشید.

سناریوی دوم: کدام را انتخاب می‌کنید؟ مطمئناً 900 دلار از دست بدهید یا با احتمال 90 درصد هزار دلار را از دست بدهید.

در سناریوی اول، اکثر مردم انتخاب می‌کنند که 900 دلار دریافت کنند. وقتی در مورد سود حرف می‌زنیم، یقین را بر قمار ترجیح می‌دهیم. همچنین تصور اینکه هیچ چیزی دریافت نکنید، با وجود پتانسیل به دست آوردن قطعی چیزی، بسیار ناخوشایندتر به نظر می‌رسد. این در حالی است که در سناریوی دوم، اکثر مردم قمار را انتخاب می‌کنند و میزان ضررشان را به شانس می‌سپارند. در این سناریو، ایده از دست دادن هزار دلار آنچنان هم ناخوشایندتر از دست دادن 900 دلار نیست. ما در اینجا می‌توانیم تفاوت نحوه برخورد با سودها در مقابل ضررها را مشاهده کنیم. عموماً، وقتی صحبت از سود است، ما از ریسک گریزان هستیم. این در حالی است که هنگام مواجهه با ضرر، به دنبال ریسک می‌گردیم.

بیایید یک سناریوی دیگر را بررسی کنیم. شخصی از شما می‌پرسد آیا می‌خواهید روی یک سکه قمار کنید؟ اگر شیر بیاید 100 دلار از دست تله های ذهنی در سرمایه گذاری می‌دهید و اگر خط بیاید 150 دلار کسب می‌کنید.

در این سناریو، بسیاری از افراد قمار را قبول نمی‌کنند، با وجود اینکه میزان سود کاملاً به نفع آنهاست. احتمال از دست دادن 100 دلار به قدری دردناک است که باعث می‌شود از پذیرش این سکه انداختن خودداری کنید. این نشان‌دهنده ضررگریزی ماست. ما اغلب برای جلوگیری از ضرر، هر کاری انجام می‌دهیم، حتی اگر این ضرر گزینه‌ای بد میان بد و بدتر باشد. ضررگریزی می‌تواند یک ویژگی تکاملی مفید باشد. اگر ما نسبت به رویدادهای منفی بیشتر از رویدادهای مثبت حساس باشیم و از آنها دوری کنیم، به احتمال زیاد از خطرات هم دوری می‌کنیم و زنده می‌مانیم.

بنابراین در چارچوب تئوری چشم‌انداز، سوگیری تمایلی بسیار منطقی است:

- ما نسبت به دستاورد و سودهای خود ریسک‌گریز هستیم بنابراین می‌خواهیم هر آنچه در بازی برده‌ایم را نقد کنیم و در جیبمان بگذاریم.

- ما ضررگریزیم پس در مقابل فهمیدن و پذیرفتن ضرر خود مقاومت می‌کنیم.

- وقتی صحبت از ضرر به میان می‌آید، ما اتفاقاً به دنبال ریسک هستیم. همچنان باخت‌ها و ضررهای خود را دودستی می‌چسبیم و به امید برنده شدن و رسیدن به سود، ریسک از دست دادن پول بیشتر را به جان می‌خریم.

توضیحی دیگر برای این سوگیری از طریق حسابداری ذهنی (mental accounting) است. ما همان‌طور که حساب‌های فیزیکی برای مدیریت امور مالی خود داریم، اغلب حساب‌های نامشهودی هم در ذهنمان نگه می‌داریم. حسابداری ذهنی باعث می‌شود که ما هر سرمایه‌گذاری را به صورت مجزا ببینیم و تنها بر اساس وضعیت همان حساب تصمیم‌گیری کنیم. ما همچنین احساساتمان را به این حساب‌ها وصل می‌کنیم. سناریوی زیر را در نظر بگیرید: شما بلیت کنسرتی را 60 دلار خریده‌اید. روز کنسرت فرا رسیده و متوجه می‌شوید که بلیت شما گم شده است و شما هیچ مدرکی برای اثبات خرید آن ندارید. شما در حساب ذهنی خود، پولی را که برای حضور در این کنسرت لازم بوده، خرج کرده‌اید و حس‌های مثبتی به این بلیت چسبانده‌اید. بنابراین، تصمیم می‌گیرید بلیت دیگری بخرید و در کنسرت شرکت کنید، زیرا حس منفی 60دلاری که انگار برای هیچ چیز خرج کرده‌اید، بدتر از پرداخت در مجموع 120 دلار به نظر می‌رسد.

در سناریوی مذکور، می‌توانیم ببینیم که حسابداری ذهنی، چگونه به تصمیم‌گیری‌های غیرمنطقی منتهی می‌شود. همین اتفاق در مورد سوگیری تمایلی نیز رخ می‌دهد. سرمایه‌گذاران هنگام خرید سهام، حساب‌های ذهنی باز می‌کنند و در بستن این حساب‌های ذهنی در هنگام ضرر مشکل دارند. در نتیجه، آنها به احتمال زیاد طولانی‌تر از حالت نرمال، سوار بر کشتی‌های در حال غرق شدن خود باقی می‌مانند.

ترس از پشیمانی و تمایل انسان به غرور و تکبر نیز نقش‌های مهمی در میدان دادن به سوگیری تمایلی بازی می‌کنند. ترس از پشیمانی قدرتمند است. اثر تمایلی منعکس‌کننده بسیاری از اضطراب‌های ناشی از پشیمانی است. اگر سهام زیان‌ده را درست قبل از آنکه به سود برسد بفروشیم چه؟ اگر این برگ برنده‌مان را نفروشیم و سقوط کند چه؟ مساوی دانستن «برنده شدن» با غرور ناشی از آن، محرک‌های اصلی «سوگیری تمایلی» هستند. با این حال، شواهد نشان می‌دهد که فروش آنچه در ضرر است و حفظ آنچه سودآور است، حداقل برای مدت کوتاهی، به عنوان یک سیاست کلی، تصمیم‌گیری بهتری است. نترسید و همچنین نگذارید غرور دیدگاه شما را مه‌آلود کند.

مثالی از سوگیری تمایلی: فشارهای اجتماعی

در سال 2016، راولی هایمر، محقق مالی، مطالعه‌ای انجام داد که در آن رابطه بین اثر تمایلی و فشار اطرافیان را بررسی می‌کرد. ظهور «شبکه‌های اجتماعی مخصوص سرمایه‌گذاری»، مانند myfxBook، تجار را قادر می‌سازد تا به صورت دیجیتالی ارتباط برقرار کنند و همچنین سوابق معاملاتی را دنبال و مقایسه کنند. هایمر داده‌های myfxBook را برای اندازه‌گیری اثر تمایلی در معامله‌گران قبل و بعد از پیوستن به شبکه‌های اجتماعی تجاری، تجزیه و تحلیل کرد.

او شواهد قابل توجهی مبنی بر اینکه تعاملات اجتماعی، سوگیری تمایلی را افزایش می‌دهند پیدا کرد. نتیجه تحقیق او نشان می‌داد که تاثیر تمایلی تقریباً دو برابر شده است. وی این را به میل به داشتن تصویر ذهنی مثبت هر شخص در میان مکانیسم‌های اجتماعی دیگر نسبت داد.

سوگیری تمایلی و مومنتوم، تعیین‌کننده‌های کلیدی هستند که سبب تفکیک سرمایه‌گذاران با عملکرد بهتر از سرمایه‌گذارانی با عملکرد ضعیف‌تر می‌شوند. چه بهتر که شما جزو سرمایه‌گذاران باهوش و برنده باشید.

چرا این سوگیری مهم است؟

در بین سوگیری‌ها، سوگیری تمایلی خطایی شناختی است که با آگاهی کافی از تله‌های آن، می‌توان از مشکلاتی که به همراه دارد کم کرد. درک اینکه چگونه رها کردن سرمایه‌های در ضرر و نگه‌داشتن هرآنچه در سود است، در نهایت و در درازمدت به نفع ما تمام خواهد شد، می‌تواند مشوق خوبی برای تغییر عادت‌های دیرینه و تمایلات اشتباهمان باشد. اگر بتوانیم تله های ذهنی در سرمایه گذاری این موضوع را در حوزه سرمایه‌گذاری درک کنیم، می‌توانیم آن را در حوزه‌های دیگر زندگی شخصی و حرفه‌ای خود، از جمله پروژه‌ها، روابط و سایر حوزه‌ها نیز پیاده کنیم.

سوگیری تمایلی همچنین یک باد مخالف مصنوعی ایجاد می‌کند: وقتی خبرهای خوب اعلام می‌شود، به دلیل فروش زودهنگام یا عدم خرید بلافاصله آن سرمایه، قیمت یک دارایی تا رسیدن به ارزش حقیقی آن افزایش نمی‌یابد. به همین ترتیب، هنگامی که اخبار بد اعلام می‌شود، قیمت‌ها کمتر از آنچه انتظار داریم کاهش می‌یابند زیرا سرمایه‌گذاران تمایلی به فروش ندارند. این موضوع توضیح دیگری برای این است که چرا قیمت‌ها ممکن است واکنشی کمتر از آنچه انتظار می‌رود نشان دهند.

چگونه از آن اجتناب کنیم؟

چگونه می‌توانیم از سوگیری تمایلی و تاثیر آن در تصمیم‌گیری و سرمایه‌گذاری‌های ضعیف جلوگیری کنیم؟ پاسخ ساده است. از نگهداری سرمایه‌های بازنده برای مدت طولانی و فروش زودهنگام برگ‌های برنده‌تان خودداری کنید. گفتن این کار آسان‌تر از انجام آن است، بنابراین می‌توانیم با تکیه بر مکانیسم شناختی که به تسهیل این امر کمک می‌کند قدم برداریم.

یکی از ابزارهایی که به ما کمک می‌کند، داشتن دیدی گسترده است. به جای بررسی هر گزینه در انزوا، تلاش کنیم هر تصمیم را در کنار و به عنوان بخشی از مجموعه تصمیمات مالی بسیاری که می‌گیریم، بررسی کنیم. در اینجا گزیده‌ای از سخنان کانمن در مورد چارچوب‌بندی گسترده (broad framing) از کتاب «آرام و سریع اندیشیدن» را آورده‌ایم.

«اگر بتوانید هر یک از این قمارها را به عنوان بخشی از مجموعه‌ای از قمارهای کوچک ببینید و مانترای زیر را که به‌طور قابل توجهی شما را به عقلانیت اقتصادی نزدیک‌تر می‌کند، تکرار کنید، به زندگی خود لطف مالی بزرگی خواهید کرد: شما گاهی چیزی را می‌برید و گاهی چیزی را می‌بازید.»

این نقل قول ارزش درونی کردن را دارد. broad framing ابزاری است که معامله‌گران باتجربه از آن برای مبارزه با واکنش‌های احساسی پیرامون سود و زیان استفاده می‌کنند.

سوالی که سرمایه‌گذاران موفق مانند وارن بافت همیشه از خود می‌پرسند.

تصور کنید یک پرواز شش ساعته از نیویورک به لس آنجلس دارید، اما درست یک ساعت قبل از پرواز متوجه می‌شوید یک شرکت هواپیمایی، خط مشی جدیدی را در پیش گرفته است. آن خط مشی این است که باید برای لم دادن و دراز کشیدن روی صندلی‌تان با شخص عقبی‌تان مذاکره و گفتگو کنید.
این قانون دو سوال ایجاد می‌کند: اولاً، شما چقدر حاضرید به شخص پشت سری‌تان پول بدهید تا به اندازه‌ی چهار اینچ صندلی‌تان را عقب ببرید؟ دوماً، شما در ازای چه مقدار پول حاضرید فضای جلوی پای‌تان را در اختیار شخص جلویی‌تان قرار دهید؟
مطابق با تحقیقات انجام شده مشخص شد که در موقعیت اول، افراد برای عقب بردن صندلی‌شان و دراز کشیدن روی آن فقط حاضر به پرداخت 12 دلار به شخص پشت سری‌شان بودند. در حالی که در موقعیت دوم، افراد حاضر نبودند کمتر از ۳۹ دلار فضای جلوی پای‌شان را به شخص جلویی بفروشند.

چرا با تغییر موقعیت، مبلغ درخواستی افراد نیز تغییر کرد؟

این موضوع از منظر اقتصاد رفتاری، به مفهومی به نام “اثر مالکیت” برمیگردد. افراد برای آنچه که تحت مالکیتشان است، ارزش زیادی قائل می‌شوند در مقابل برای آنچه که مالکش نیستند نیز ارزش کمتری قائلند. علت رفتار متفاوت افراد در مثال هواپیما نیز همین است. هنگامی که شما قرار است فضای جلو پایتان را بفروشید، به خاطر حس مالکیت نسبت به فضا، آن را 27 دلار گران‌تر میفروشید.
دنیل گیلبرت در کتاب خود با نام Stumbling on Happiness توضیح می‌دهد چگونه اثر مالکیت در کل زندگی ما جریان دارد. او در کتابش نوشته است:” افراد پس از خرید وسایل آشپزخانه، جویندگان کار پس از استخدام، دانش آموزان بعد از قبولی در دانشگاه ارزیابی خوش‌بینانه‌تر و دید مثبت‌تری به چیزهایی که مالکیت آن را به دست آورده‌اند، دارند. به عبارت دیگر وسایل اشپزخانه، کار و دانشگاه جذاب و دوست داشتنی هستند و به محض آن که فرد حس مالکیت به آن‌‌ها پیدا می‌کند، جذاب‌تر و دوست‌داشتنی‌تر به نظر می‌رسند.

اثر مالکیت و اصل زیان گریزی، دو تله ذهنی برای سرمایه گذاران

احتمالا فکر میکنید ارزش گذاری برای آنچه که مالکش هستید، ضرری ندارد، اما بدانید علاوه بر جنبه‌های مثبت، اثرات مخربی نیز داشته باشد. برای مثال هنگامی که میبینید ارزش سرمایه‌تان درحال کاهش است، حفظ سرمایه، انتخاب عاقلانه ای نیست حتی اگر به آن حس مالکیت داشته باشید.
شاید جالب باشد بدانید که این اتفاق همیشه رخ میدهد. سرمایه‌گذاران دائم به قیمت خرید سهامشان یا ارزش ۶ ماه قبل سهامشان فکر می‌کنند. آن‌ها سعیشان بر این است که به فرصت‌هایی دست یابند که سهامشان به همان قیمت خرید برسد و کمتر به سود آن فکر می‌کنند. اما واقعیت تله های ذهنی در سرمایه گذاری این است که بازار سرمایه به قیمت خرید سهامتان هیچ اهمیتی نمی‌دهد.

اثر مالکیت و اصل زیان گریزی

علاوه بر این، عامل دیگر موثر در تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاران اصل زیان‌گریزی (Aversion to Loss) است. ارزش ضرر و زیان در ذهن آن‌ها، برابر با 5 برابر سودی که میخواهند به دست آورند. این جمله را میتوان این گونه تفسیر کرد؛ آن‌ها به جای آنکه به سود خود فکر کنند و برای آن ارزش قائل شوند به زیان فکر میکنند و مصممند که چیزی را از دست ندهند. در واقع سرمایه گذاران سود را دوست دارند اما از ضرر متنفرند.

بنابراین سرمایه‌گذاران همیشه تحت تاثیر این دو نیروی قدرتمند؛ یعنی اثر مالکیت و اصل زیان گریزی قرار می‌گیرند. آن‌ها به خاطر اثر مالکیت، عاشق سرمایه گذاری های خود هستند و به خاطر اصل زیان گریزی نیز از ضرر و زیان متنفرند. به همین سبب، سالیان سال است که شاهد سرمایه گذاری‌های غلط سرمایه تله های ذهنی در سرمایه گذاری گذاران هستیم که منجر به از دست دادن سودهای بالقوه بسیاری شده است.

پس سرمایه گذاران باید برای اجتناب از این دو تله ذهنی، هماننند سرمایه‌گذاران موفق همواره از خود این سوال را بپرسند:” اگر من صاحب این سهم یا اوراق قرضه نبودم، آیا باز هم حاضر میشدم تله های ذهنی در سرمایه گذاری آن را بخرم؟”
اگر پاسخ شما خیر است، آن را بفروشید. در غیر این صورت آن را نگه دارید. به همین سادگی!

حتی وارن بافت نیز از این قانون پیروی می‌کند
وارن بافت در سال 1996 در نامه سالانه خود به سهامدارانش نوشت:” اگر نمی‌خواهید سهامی را به مدت ۱۰ سال داشته باشید، حتی به نگهداری آن به مدت ۱۰ دقیقه هم فکر نکنید.”
او در سال 1998 در نامه سالانه دیگری اینگونه نوشت:” ما بخش عمده‌ای از سهام شرکت فردی مک و کوکاکولا را خریده ایم. انتظار ما این بود که این اوراق را برای مدت زمانی طولانی داشته باشیم. در واقع وقتی ما بخشی از سهام شرکت‌های ممتاز با مدیریت عالی را میخریم، دوست داریم آن را برای همیشه داشته باشیم.”
اما با این وجود، در سال 2000، وارن بافت سهام شرکت فردی مک را فروخت. همان سال، بافت در نامه سالانه خود نوشت:” ما سعی کردیم تله های ذهنی در سرمایه گذاری تله های ذهنی در سرمایه گذاری برآوردهای محتاطانه‌ای داشته باشیم و بر روی صنایعی تمرکز کنیم که اتفاقات غیرمنتظره کسب وکاری در آن ها باعث نابودی سرمایه سهامداران نشود. با این وجود، ما اشتباهات زیادی مرتکب شده ایم. من جز آن افرادی بودم که فکر میکرد اقتصاد آینده بازار تمبر، منسوجات، کفش و فروشگاه‌های خرده درجه دو را میشناسد.

به خاطر داشته باشید که هنگام فروش سهام، باید روی روش‌های سرمایه‌گذاری‌تان تجدیدنظر کرده و آن ها را بهبود دهید. همچنین مهارت تصمیم‌گیری‌تان را تقویت کنید تا بتوانید تصمیم‌های بهتری بگیرید، در این صورت سبد سرمایه‌گذاری بهتری تعریف خواهید کرد و نتایج بهتری حاصل خواهد شد.

بازار به پولی که سرمایه‌گذاری کرده‌اید، اهمیتی نمی‌دهد
سرمایه گذاران قدرت تصمیم گیری‌شان در زمان فروش سهام از دست میدهند و به نوعی فلج میشوند به ویژه وقتی با ضرر مواجه می‌شوند.
اما مهم ترین موضوع این است که تلاش کنید تا پولتان را در بهترین حالت و موقعیت ممکن سرمایه گذاری کنید. این به معنای بررسی و ارزیابی مداوم نحوه تفکرتان در سرمایه‌گذاری‌های قبلی است. درست مانند سام زل میلیارد معروف که میگوید:” هر زمان که نمی فروشید، درحال خرید هستید.”
تحقیقات نشان میدهد که در چنین شرایطی ما به طور ناخودآگاه قادر به گرفتن تصمیم‌های درست نیستیم. ما تمایل داریم به جای تمرکز بر سودی که قرار است به دست آوریم، به ضرر و زیان توجه کنیم. به همین دلیل است که تغییری در شرایطمان ایجاد نمیکنیم زیرا فکر میکنیم که با تغییر شرایط متحمل ضرر میشویم. پس در سرمایه گذاری زیان‌ده، شغل های سمی و روابط نامناسب باقی میمانیم.
ما فکر می‌کنیم که دفعه بعد به شیوه متفاوت این کار را انجام می‌دهیم اما نکته این است که دفعه بعدی وجود ندارد و شما فرصتی برای انجام مجدد آن ندارید.

تله های ذهنی در سرمایه گذاری

مشاوره سرمایه گذاری

قبل از شروع به هر نوع سرمایه گذاری مشاوره با افرادی که تخصص و تجربه کافی درآن زمینه را داشته باشند به سرمایه گذار کمک می کند تا با حداقل ریسک ممکن وارد یک تجارت و پروسه سرمایه گذاری گردد ما با داشتن تجربه کافی و همچنین تخصص در امر مدیریت تجاری و سرمایه گذاری (Investment management ) و علوم مهندسی به شما کمک خواهیم کرد تا سرمایه گذاری مطمئنی را انجام دهید سرمایه گذاری درگردشگری و تفریحات بدلیل بکر و جذاب بودن همواره دارای سود مناسب و گاه بالایی است اما نباید بدون در نظر گرفتن ملاحضات اصولی و بر پایه فرضیات ذهنی وارد این تجارت شد همواره سرمایه گذارانی با مراجعه به ما در صدد حل مشکلاتی امده اند که سرمایه گذاریشان را در خطر نابودی قرار داده است ولی میشد با گرفتن یک مشاوره مناسب و داشتن دید کلی تر از مشکل اجتناب و سرمایه گذاری پرسودی را انجام دهند متاسفانه در این وادی نیز افراد کم تخصص و بی تجربه نیز با دادن اطلاعات غلط به مشتاقان سرمایه گذاری هم خود و هم سرمایه دیگران را نیز به خطر می اندازند . لذا توصیه من به شما دوست گرامی پیدا کردن مشاوران وپیمانکارانی است که رزومه کاری کافی در این زمینه دارند چنانچه قصد سرمایه گذاری در گردشگری را دارید با ما تماس بگیرید تا با استفاده از ظرفیت های منطقه شما و مزیت های موجود ان بهترین پلن سرمایه گذاری برای شما اماده و ارائه گردد. ما پس از بازدید از منطقه شما و ارائه مشاوره حضوری یک پروپزال ( طرح توجیهی با محاسبات کامل مالی ) به شما ارائه خواهیم کرد که مسیر و میزان سرمایه گذاری و بازگشت سود و سرمایه را بطور کامل برای شما ترسیم خواهد نمود همچنین در صورتی که هیچگونه پیش فرضی برای این منظور نداشته باشید می توانیم با ارائه یک یا چند طرح پربازده مناسب با منطقه شما ازمیان بیش از 60 طرح جدید و خلاقانه به شما در این مورد کمک نماییم با ارائه ی طرح های توجیهی به بانک ها و موسسات مالی برای دریافت وام و همچنین به شهردارای ها و یا سازمان گردشگری برای دریافت مجوزات نیز اقدام نمایید پایین اوردن ریسک سرمایه گذاری شما با :
• بازدید از مکان شما و ارائه بهترین مدل سرمایه گذاری
• بررسی فنی و تخصصی منطقه مورد نظر شما
• ارائه طرح توجیهی و چشم انداز سرمایه گذاری
• دانستن قدم به قدم از مراحل کار از ابتدا تا انتهای پروژه
• ارائه مشاوره های فنی در هنگام اجرای پروژه
ما در تمامی مراحل قبل و بعد از سرمایه گذاری در کنار شما خواهیم بود

درباره ما

استفاده از دانش مهندسی و ترکیب آن با خلاقیت و مدیریت منابع و تطابق تجربیات صنعتی با حوزه گردشگری با تحقق الزامات ایمنی و متناظر با استانداردهای جهانی و کشوری تخصص ماست

خود را در تله ذهنی سرمایه اولیه نیاندازید

تله ذهنی

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

تله ذهنی سرمایه اولیه

خیلی از افراد معتقدند برای ایجاد یک کسب و کار به سرمایه اولیه زیاد نیاز دارند و چون سرمایه اولیه زیادی ندارند هرگز هیچ کاری رو شروع نمی‌کنند!!

اما خودِ من معتقدم بهترین و قدرتمندترین کسب و کارها، آنهایی هستند که بدون سرمایه اولیه بتوانند شروع کنند و آرام آرام رشد پیدا کنند و صاحب خود را به ثروت برسانند

تله ذهنی

اگر باور شما این باشد که شروع کسب و کار نیاز به سرمایه اولیه زیاد تله های ذهنی در سرمایه گذاری دارد، هر آینه فقط ایده‌هایی به ذهنتان خواهد رسید که نیاز به سرمایه اولیه زیاد داشته باشد و حتی اگر بتوانید سرمایه اولیه زیادی به دست بیاورید (که این امر نیز با وجود عدم جرات به حرکت و باور اشتباه و … چندان امکان پذیر نیست)، تا کسب و کارتان را به صورت بزرگ شروع کنید؛ به احتمال خیلی زیاد دیری نخواهد گذشت که با تراز منفی در کسب و کارتان رو برو خواهید شد!! چرا که پیش از آنکه ذهنتان بزرگ شده و آماده مدیریت یک کسب و کار بزرگ بشود، کسب و کار بزرگی راه اندازی کرده‌اید و ذهنی که متناسب با اندازه و بزرگی آن کسب و کار هنوز بزرگ نشده باشد، کسب و کار بزرگ را نابود خواهد کرد.

اما اگر باورتان این باشد که می‌شود بدون سرمایه‌ی اولیه‌ی زیاد هم کسب و کار ایجاد کرد و آرام آرام رشدش داد و ثروتمند شد، حقیقتا ایده‌هایی به ذهنتان خواهد رسید که می‌توانید کسب و کارتان را بدون سرمایه اولیه زیاد شروع کرده و آرام آرام رشدش بدهید و نهایتا ثروتمند نیز بشوید.

همچنین بهترین کسب و کارها و امیدوار کننده ترینِ آنها در دنیای تجارت، آن دسته از کسب و کارهایی هستند که علاوه بر شروع با سرمایه اندک، امکان مشارکت دیگران و بهره‌مندی دیگران از منافع آن کسب و کار را فراهم کنند، نه کسب و کارهایی که درونشان روند تک خوری‌ها و ارتفاع نیازهای یک نفر صورت می‌گیرد.

سیدمحسن قاسم پور (با اندکی تصرف)
موسس و بنیانگذار شرکت سرمایه‌گذاری سهامی نهال جاویدان و سهام دیجیتال SANJA

۲ اشتباه کشنده در سرمایه گذاری بورس

سرمایه گذاری

سرمایه‌گذاران بزرگ می‌گویند اعتماد کنید اما بررسی و تحقیق را هم فراموش نکنید. آگاهی نداشتن در مورد اصول اولیه اقتصادی باعث پیچیدگی در امر سرمایه گذاری می‌شود و یادگیری راه و روش صحیح باعث بهره مندی از آینده‌ای روشن می‌شود. وارن بافت بزرگترین سرمایه‌گذار بورس، سرمایه گذاری را فرآیند برنامه ریزی برای پول می‌‌داند تا در آینده پول بیشتری نصیب شما شود. هدف از آن این است که پولتان برای شما کار کند. به امید اینکه پولتان در طول زمان رشد خواهد کرد.

سرمایه گذاری به این معناست که یک فرد دارایی مالی را خریداری می‌‌کند. میزان سود آوری آن را پیش بینی می‌‌کند. سپس در هنگام فروش با قیمت بالاتر به سود خوبی دست خواهد یافت. رفتارهای غریزی و عمل بر اساس پیش‌فرض‌ها از بزرگ‌ترین موانع موفقیت در این کار است. این در ویژگی‌های فرهنگی و فکری ما ریشه دارند و به صورت ناخودآگاه و براساس الگوهایی که از پیش تعیین شده اند صورت می‌‌گیرد.

ما به صورت آماده در زمان تصمیم‌گیری الگوی خاصی را در ذهن خود داریم که بدون هیچگونه تحلیل منطقی براساس این الگو عمل می‌کنیم. اینگونه رفتارهای مالی بسیار زیان آور است و شاید به فاجعه منتهی شود.

بعضی از اشتباهات مشهود در زندگی به صورت مکرر تکرار می‌شوند که سرمایه گذاری هم از این موضوع مستثنی نیست. این شامل افرادی می‌شود که دارای حافظه‌ی خوبی نیستند و اشتباهی را بارها در مورد مسائل اقتصادی تکرار می‌کنند.

۲ اشتباه کشنده‌ی دنیای سرمایه گذاری

نداشتن یک برنامه مشخص و یا حتی یک برنامه ریزی ضعیف باعث از دست رفتن سرمایه می‌شود. باید یک پلن مخصوص برای سرمایه گذاری در نظر گرفت که شامل اهداف، جزئیات و ریسک‌ها می‌باشد تا از اشتباهات در این دنیای پیچیده جلوگیری کرد.

علت شکست اکثر سرمایه‌گذاران گرفتار شدن در تله های ذهنی است. این تله ها غالباً قابل پیش بینی هستند و علت نرسیدن به اهداف مورد نظر می‌شوند. این تله ها برای همه ی افرادی که وارد این حیطه می‌شوند وجود دارد. به خصوص سرمایه‌گذارانی که در زمینه های عاطفی و روانی مساعدی برخوردار هستند.

آموزش بورس

اولین اشتباه کشنده: سپردن پول خود به تله های ذهنی در سرمایه گذاری دست شخص دیگر

تقدیم پول خود برای سرمایه گذاری به فردی دیگر بزرگترین اشتباه یک شخص در دنیای سرمایه گذاری است. آن فرد هر چقدر هم قابل اعتماد باشد این حرکت شروعی است برای از دست دادن سرمایه.

با توجه به وضعیت مالی کشور و کم ارزش شدن اعتبار چک و سفته های بانکی و قوانین جدید مالی دادگاه به راحتی می‌توانند سرمایه شما را تصرف کرده و شما آن را از دست رفته بدانید.

سرمایه گذاری دارای چارچوب مشخصی است و کار خیلی پیچیده ای نیست. انجام تعدادی عمل درست و اجتناب از اشتباهات جدی باعث یک تجربه خوب و موفق در بازارهای مالی می‌شود. شما می‌توانید با کسب علم و تجربه به موفقیت دست پیدا کنید.

دومین اشتباه کشنده: سرمایه گذاری کردن با اعتماد به حرف دیگران

اعتماد به نظر دیگران یکی دیگر از بزرگترین اشتباهاتی است که یک فرد در دنیای بازارهای مالی می­‌تواند مرتکب شود. حتی اگر فرد مورد نظر شما فردی با تجربه و خبره در این زمینه باشد. بازهم ممکن است این موضوع شروعی برای شکست شما در سرمایه گذاری باشد.

سرمایه گذاری به تنهایی ریسک ندارد، اگر بدون کسب علم و تجربه وارد آن شوید، مسلما باعث شکست و از دست رفتن پول‌تان می‌شود. برای جلوگیری از شکست نیاز است که به مهارت کافی در سرمایه گذاری دست پیدا کنید. تنها راه کسب این مهارت آموزش صحیح و تمرین مکرر است و هیچ راه میانبری ندارد.

سرمایه گذاری اشتباه

ذهن هر چیز جدید و غیرعادی را به عنوان دشمن حساب می‌کند و ذهن تلاش می‌کند با آن مبارزه کند. در بعضی مسائل از کاربردهای خوب ذهن به حساب می آید. ولی باعث مشکلاتی هم می‌شود. و مشکل اصلی دور کردن شما از آموختن و تجربه کردن است. این امر باعث جلوگیری از رشد و پیشرفت شما می‌شود که عامل اصلی برای ثروتمند شدن است.

نتیجه گیری

در این مقاله در مورد دو اشتباه کشنده و رایج در بین سرمایه گذاران پرداختیم. اکثر افراد در دوران حضور خود در بازار های مالی اشتباهات زیادی انجام می‌دهد. اگر افراد از اشتباهات خود درس بگیرند و آن را مجددا تکرار نکنند سرمایه گذار موفقی خواهند شد. ولی اکثرا از این کار اجتناب می‌کنند و اشتباهات خود را تکرار می‌کنند. اگر هر سرمایه‌گذار به یادداشت کردن اشتباهات خود و تکرار نکردن آن بپردازد مسلما ثروتمند خواهد شد.

شما هم حتما در بازار بورس و فارکس اشتباهاتی مرتکب شده‌اید، آنها را با ما در میان بگذارید تا از تجارب شما نیز استفاده کنیم.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا