آشنایی با خطوط روند

فیلم آموزشی ترسیم خط روند و کانال با محسن اسلامی
تحلیل تکنیکال، در یک تعریف، به معنای استفاده از ابزارهای آماری مختلف برای مطالعه و آنالیز رفتار بازار و معامله به کمک پیش بینی رفتار احتمالی قیمت است. از این رو، در تحلیل تکنیکال، با ابزاری سر و کار داریم که بخشی از آنها ترسیمی هستند (مانند خطوط حمایت/مقاومت، خط روند، کانال ها، انواع ابزار فیبوناچی، چنگال اندروز و… که با تشخیص تحلیل گر در مکان مناسب رسم می شوند.) و بخشی از آنها تفسیری هستند (مانند اندیکاتورها که بصورت خودکار توسط پلتفرم ها محاسبه شده و نمایش داده می شوند و تحلیل گر، اطلاعات را از آنها استخراج کرده و تفسیر می کند.)
در این دوره تلاش شده است که با نگاهی به دو ابزار مهم خط روند و کانال، استفاده از این دو جزء مهم تحلیل تکنیکال آموزش داده شود.
خط روند (Trend Line) چیست؟
خط روند از ابزاری است که گفته می شود توسط ریچارد وایکوف که از بزرگان علم تکنیکال بوده است، ابداع شد. برای شناخت خط روند، ابتدا باید با تعریف روند آشنا شویم.
روند (Trend): مشخص است که بازار هیچ گاه در یک خط مستقیم حرکت نمی کند؛ بنابراین، سقف ها و کف های مختلف در بازار تشکیل می شوند. در واقع، به حرکت قیمت در یک جهت مشخص، روند می گویند. از این رو، روند، بسته به جهت حرکت خود، انواع مختلفی دارد:
انواع روند :
روند صعودی (Up Trend): هنگامی که بازار، دائما سقف های بالاتر از سقف قبل و کف های بالاتر از کف قبل می سازد، روند حرکت، یک روند صعودی است.
روند نزولی (Down Trend): هنگامی که بازار، دائما کف های پایین تر از کف قبل و سقف های پایین تر از سقف قبل می سازد، روند حرکت، یک روند نزولی است.
روند خنثی (Sideway): هنگامی که هیچ نشانه ی مشخصی از روند صعودی یا نزولی در بازار مشاهده نشود و قیمت در یک محدوده ی قیمتی دائما سقف ها و کف های پراکنده بسازد، روند حرکت، یک روند خنثی است.
حال با توجه به تعریف روند، می توان گفت که خط روند، یک خط راهنما است که تحلیلگر، در روند صعودی در زیر کف ها آشنایی با خطوط روند و در روند نزولی بر روی سقف ها ترسیم می کند تا علاوه بر مشخص شدن شیب روند، هنگامی که خط روند شکسته می شود، اخطار تغییر روند جاری را دریافت کند.
در تصویر زیر 👇 یک خط روند صعودی را مشاهده می کنید که قیمت هر بار که خط روند را لمس کرده با افزایش تقضا و قیمت مواجه شده. و خط روند صعودی حکم منطقه حمایتی را برای قیمت داشته است.
در تصویر زیر 👇 یک خط روند نزولی را مشاهده می کنید که قیمت هر بار که خط روند نزولی خود را لمس کرده با افزایش عرضه و کاهش قیمت مواجه شده. و خط روند نزولی مانند یک مقاومت مانع افزایش قیمت شده.
کانال (Channel) چیست؟
کانال ها، ابزاری هستند که با استفاده از دو خط موازی، حرکات قیمت را نظم داده و در خود جای می دهند. کانال هم مانند سایر اجزای علم تکنیکال، دارای انواع مختلف و متنوعی از جمله کانال های رگرسیون (Liner Regression Channel)، کانال های روند (Trend Channel)، کانال های انحراف (Deviation Channel)، کانال های معمولی و بدون در نظر گرفتن روند (Common Channel)، کانال های فیبوناچی (Fibo Channel) و… است.
کانال ها هم مانند روند، دارای حالت های صعودی، نزولی و افقی (خنثی) هستند و معمولا این گونه است که یکی از خطوطی که کانال را تشکیل می دهد، همان خط روند است. اما چون این موضوع، الزامی نیست، تحلیل گر اجازه دارد در هر قسمتی که مشخصات یک کانال موجود باشد، به رسم آن بپردازد.
این نکته نیز گفتنی است که طبیعتا هنگامی که یکی از خطوط کانال، همان خط روند باشد، اعتبار آن به مراتب بیشتر و موثرتر است. همچنین، زمانی که کانال قیمتی، پهن باشد و فاصله ی کف تا سقف آن، فاصله ی زیادی باشد، در اکثر موارد، قیمت نمی تواند با یک حرکت آشنایی با خطوط روند شتابان و بدون استراحت این فاصله را طی کند؛ بنابراین، معمولا هنگامی که به حد وسط این فاصله رسید یا هنگامی که از حد وسط این فاصله رد شد، وارد استراحت خواهد شد که به این خط که حد وسط کانال است و از کف و سقف به یک فاصله است، خط میانی یا میدلاین کانال (Middle Line) گفته می شود.
کانال ها برای قیمت ها حکم قفس را دارند و مادامی که قیمت در این قفس در حال نوسان است می توانید کف و سقف های قیمت را به راحتی پیش بینی کنید. مثلا در کف یک کانال صعودی (مانند تصویر زیر) سهامی را بخرید و وقتی قیمت به سقف کانال رسید آنرا بفروشد
در تصویر بالا 👆 یک خط روند و کانال صعودی را مشاهده می کنید
اهمیت کانال ها به این دلیل است که به کمک کانال، تحلیلگر حمایت ها و مقاومت های مهم و لازم را در اختیار دارد پس بهتر از قبل می تواند به معامله بپردازد. از طرف دیگر، هنگامی که قیمت از یک کانال معتبر خارج می شود، جهت حرکت خود را به خوبی برای تحلیلگر نمایان خواهد کرد.
آشنایی با الگوی برگشتی در تحلیل تکنیکال | بیدارز
ما در مطالب قبلی مفاهیم اساسی روند مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند را بررسی کرده ایم. اکنون می خواهیم قدم بعدی را برداریم که مطالعه الگوهای نمودار است. در قسمت روندها تعریف یک روند به عنوان برخی قله ها و فرورفتگی ها با نام های صعودی یا نزولی بیان شد؛ تا زمانی که سیر افزایشی داشتند، روند صعودی بود.
اگر افت داشته باشند روند نزولی بود. با این حال تأکید شد که بازارها نیز در بازه معینی از زمان حرکت می کنند. این دوره های حرکت جانبی است که در این دو فصل بیشتر ما را نگران می کند. این باور اشتباه است که اکثر تغییرات روند بسیار ناگهانی است.
واقعیت این است که تغییرات مهم روند معمولا نیاز به یک دوره انتقال دارند اما مشکل این است که دوره های انتقال همیشه نشانه برگشت روند نیستند. گاهی اوقات این دوره های جانبی، فقط یک وقفه یا کنسول سازی را در روند موجود نشان می دهند که پس از آن روند اصلی دوباره از سر گرفته می شود.
الگوهای قیمت
مطالعه این دوره های انتقال و پیش بینی آنها، ما را به سمت الگوهای قیمت سوق می دهد. اول از همه، الگوهای قیمت چیست؟ الگوهای قیمت تصاویر یا تشکل هایی هستند که در نمودارهای قیمت سهام یا کالاها مشاهده می شوند که می توانند در بخش های مختلف طبقه بندی شوند و قابل پیش بینی هستند.
الگوی برگشتی و ادامه دار
دو گروه عمده از الگوهای قیمت وجود دارد: برگشتی و ادامه دار. همان طور که از نام آنها پیداست، الگوهای برگشتی بیانگر این است که وارونگی و تغییر مهم در روند در حال وقوع است. از سوی دیگر، الگوهای ادامه نشان میدهد که بازار فقط برای مدتی متوقف شده است، احتمالا برای اصلاح شرایطی که اخیراً در آن کالایی برای مدت طولانی خریداری نشده است یا بیش از حد فروخته شده است، پس از آن روند موجود از سر گرفته خواهد شد. هدف این است که هرچه زودتر بتوانید بین دو الگو تمایز قائل شوید. در الگوی برگشتی مطرح را بررسی می کنیم.
- سر و شانه، سقف و کف
- سه قلوهای سقف و کف
- دوقلوهای سقف و کف
- اسپایک های سقف و کف
- الگوی گرد یا نعلبکی
در این قسمت صرفا نحوه شکل گیری قیمت را در نمودار و حجم، نقش تأیید کننده و مهمی در همه این الگوهای قیمت ایفا می کند. در موارد شک و تردید و تعداد زیادی از آنها وجود دارد، مطالعه الگوی حجم همراه با داده های قیمت میتواند عامل تعیین کننده اعتماد به این الگو باشد.
در اکثر الگوهای قیمت نیز تکنیک های اندازه گیری خاصی وجود دارد که به تحلیل گر کمک می کند تا حداقل قیمت را تعیین کند. در حالی که این اهداف فقط تقریب اندازه حرکت بعدی است، آنها در کمک به معامله گر برای ریسک کردن در این زمینه مفید هستند.
در الگوی ادامه دهنده را مطالعه می کنیم، آنها الگوهایی به شکل: مثلث، پرچم، گوشه ها و مستطیل هستند که بیشتر نمایان گر توقف روند هستند تا اینکه روند برگشتی را نشان دهند. در نودارها آنها را با نام نکات اساسی مشترک در الگوهای برگشتی قبل از شروع بحث ما در مورد الگوهای اصلی برگشت، چند نکته مقدماتی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود که برای همه این الگوها مشترک است.
- پیش نیاز برای هر الگوی برگشت وجود یک روند اولیه است.
- اولین اخطار برگشت برای روند، شکستن یک روند مهم است.
- هرچه الگویی بزرگتر باشد، حرکت بعدی بیشتر می شود.
- الگوهای تاپینگ (سقف) معمولا از نظر طول زمان کوتاه تر، با نوسان بلندتر هستند.
- كف معمولا دامنه قیمتی کمتری دارند و ساخت آنها طولانی تر است.
- حجم معمولا در روند صعودی اهمیت بیشتری دارد.
نیاز به یک روند اولیه
وجود یک روند اولیه، پیش نیازی مهم برای هر الگوی برگشت است. بدیهی است که بازار باید چیزی برای بازگشت داشته باشد. الگوهایی که گاه در نمودارها ظاهر می شود، شبیه یکی از الگوهای برگشت است.
با این حال اگر بر آن الگوی روند اولیه نبوده باشد، چیزی برای بازگشت وجود ندارد و الگوی آن مشکوک است. دانستن مکان هایی که مناسب ترین الگوها در ساختار روند اتفاق می افتد، یکی از عناصر اصلی در تشخیص الگو است. منظور از داشتن یک روند اولیه برای برگشت موضوع اصلی مفاهیم اندازه گیری است. پیش از این گفته شد که این تکنیک برای شناسایی حداقل ها به کار می روند. در یک بازار افزایشی با الگوهای مشخص سقف بیشترین پتانسیل برای حرکت به سمت پایین و ۱۰۰ درصد بازگشت بازار افزایشی یا برگشت به نقطه شروع است.
شکستن روندهای مهم
اولین نشانه برگشت روند اغلب شکستن یک روند مهم است. با این حال به یاد داشته باشید که نقض یک روند اصلی لزوما نشان گر بازگشت روند نیست. آنچه که گفته شد، تغییر روند است. شکستن یک روند صعودی مهم ممکن است آغازگر الگوی قیمت جانبی باشد که بعدا با نام برگشتی یا نوع تحکیمی شناخته می شود. بعضی اوقات شکستن روند اصلی همزمان با تکمیل الگوی قیمت است.
الگوی بزرگتر، پتانسیل بیشتر: وقتی از اصطلاح «بزرگتر» استفاده می کنیم، به ارتفاع و عرض الگوی قیمت اشاره می کنیم. ارتفاع، نوسانات الگو را اندازه گیری می کند. عرض مقدار زمان لازم برای ساخت و تکمیل الگوی است. اندازه الگو هرچه بزرگتر باشد، یعنی دامنه قیمت در الگو گسترده تر (نوسانات) باشد، ساخت آن طولانی تر خواهد بود، هرچه این زمان طولانی تر باشد الگو اهمیت بیشتری پیدا می کند.
تقریبا تمام تکنیک های اندازه گیری در این دو فصل بر اساس ارتفاع الگو است. این روشی است که در درجه اول برای نمودارهای میله ای استفاده می شود که از یک اندازه گیری عمودی criteria استفاده می کند. روش اندازه گیری عرض افقی یک تکه قیمت معمولا برای نمودار نقطه و رقم است.
در این روش نمودار از دستگاهی معروف به شمارش استفاده می شود که رابطه نزدیکی بین پهنای سقف و کف و هدف اصلی قیمت را در پی دارد. تفاوت بین سقف و کف: الگوی برگشتی سقف معمولا مدت زمان کوتاه تری دارد و از نظر نوسان قیمتی نوسان بلندتری دارد. در سقف معمولا شاهد نوسانات شدید در مدت زمان کم هستیم. به همین دلیل اغلب خرید کردن در کف به مراتب ساده تر از فروختن در سقف است.
شاید یکی از دلایلی که رفتار الگوهای سقف این گونه خائنانه به نظر می رسد این باشد که قیمت ها تمایل بیشتری به افت دارند. برای همین معامله گر همواره می تواند در روند افزایشی سود بیشتر و سریع تری بسازد تا اینکه از نوسانات جزئی یک بازار کاهشی استفاده کند. همه چیز آشنایی با خطوط روند در زندگی، مبادله ای بین بازده و ریسک است. خطرات بیشتر با بازده های بیشتر جبران می شود و بالعکس. الگوهای صعود سخت تر است، اما ارزش تلاش را دارند.
حجم مهم تر از صعود است
به طور کلی حجم در جهت روند بازار باید افزایش یابد و این نکته مهمی در تأیید تکمیل کلیدی الگوهای قیمت است. تکمیل هر الگویی باید آشنایی با خطوط روند با افزایش قابل توجه حجم همراه باشد. با این حال، در مراحل اولیه برگشت روند، حجم در بازارهای مهم اهمیت چندانی ندارد. چارتیست ها دوست دارند با کاهش قیمت، شاهد افزایش فعالیت تجارت باشند، اما این امر درست نیست. با این حال، در کف، افزایش حجم کاملا ضروری است. اگر الگوی حجم به هنگام شکست سقف ها افزایش نداشته باشد تقریبا تمام الگو زیر سؤال می رود.
خط روند Tradeline چیست؟
خط روند Tradeline یکی از اصول تحلیل تکنیکال برای معامله گران فارکس است و برای هر جفت ارز و بازه ی زمانی ای قابل استفاده است. در این درس، سه گام ساده برای ترسیم این خط که ابزاری قدرتمند برای زمان بندی ورود و خروج از معاملات است.خط روند احتمالاً یکی از ابتدایی ترین ابزار معاملاتی در جعبه ابزار معامله گران تکنیکال است. این خط به راحتی قابل درک است و امکان ترکیب شدن با سایر ابزارهای معاملاتی را دارد.
تعریف خط روند Tradeline
طبق تعریف، این خط خطی است که دو یا چند پایین یا دو یا چند بالا را به خطوط پیش بینی شده ی آینده وصل می کند. در حالت ایده آل، معامله گران به این خطوط گسترده و معاملات مربوط به قیمت های موجود در این نواحی نگاه می کنند. برای اینکه متوجه شویم خطی که رسم کرده ایم درست است، می توانیم چه کار کنیم؟
نکته شماره یک: نوسانات پایین یا بالا را به هم وصل کنید.
ما می خواهیم خطی رسم کنیم که دو یا چند نوسان پایین یا دو یا چند نوسان بالا را به هم وصل کند. اگر با اصطلاحات پایین و بالا آشنا نیستید، منظور از پایین و بالا دره ها و قله هایی است که توسط قیمت های زیگزاگی ایجاد شده اند. هنگامی که دره ها یا قله ها را به هم وصل کردیم، باید مطمئن شویم که خط میان نقاط، توسط هیچ شمعی شکسته نمی شود. (روی نمودار شمعی) به مثال های زیر توجه کنید:
در تصویر اول می بینید که توانسته ایم با موفقیت بین دو نوسان پایین یک خط رسم کنیم اما بین آن دو نقطه، قیمت خط را شکسته است. این شکستگی صحت روند را باطل می کند. چیزی که می خواهیم، چیزی است که در تصویر دوم می بینیم؛ دو نوسان پایین با یک خط به هم وصل شده اند و توسط هیچ قیمتی شکسته نشده اند. این یک خط معتبر است که می تواند در آینده پیشبینی شود. یک روش مناسب برای معامله بر اساس روند این است که از سفارش ورود Entry Order استفاده کنید. سفارشات ورود می تواند برای ورود شما به یک معامله در یک قیمت مشخص، تنظیم شود. خیلی از معامله گران دوست دارند سفارش ورود خود را چند پیپ بالاتر از روند پشتیبانی یا چند پیپ پایین تر از روند مقاومت تنظیم کنند. به این ترتیب، اگر قیمت قبل از رسیدن به این خط واکنش نشان دهد، هنوز برای ورود به معامله فرصت دارند.
نکته شماره ی دو: هرچه تعداد نقاط متصل در خط روند بیشتر باشد، بهتر است.
همانطور که دیدید، در تعریف این خط به اتصال دو یا چند نوسان پایین/بالا اشاره کردیم. اما چرا گفتیم «دو یا چند»؟ زیرا این خط می تواند تا جایی در آینده به مسیر خود ادامه دهد. به عنوان یک قاعده ی کلی، هرچه پرش Bounce های بیشتری به خط برخورد کنند، بازار آن را بیشتر جدی می گیرد. با این حال، مانند هر چیز دیگری، خطوط روند تا همیشه دوام نمی آورند. پس بعد از چندین پرش سرانجام شکستگی رخ می دهد. اولین دلیل صحت این امر این است که شما می توانید خطی رسم کنید که هر دو نقطه ی روی نمودار را به هم وصل کند. تنها به این دلیل که در پنجاه میله ی آخر دو بالای مجزا وجود دارد و شما بین آن ها یک خط کشیده اید، به این معنا نیست که خط معتبر است. چیزی که شما به آن نیاز دارید، یک خط روند بالقوه است.
برای اعتبارسنجی واقعی یک Tradeline، باید ببینید که قیمت، درواقع از خط پیشبینی شده از خط روند و براساس دو نقطه ی قبلی رسم شده است. در اصل، برای مطمئن شدن از اعتبار روند به یک پایین/بالای سوم نیاز است. وقتی این را داشته باشید، می توانید با خیال راحت تری دنبال فرصت های معاملاتی بگردید و وقتی قیمت دوباره به این خط نزدیک شد، پول درو کنید. در حالی که داشتن یک بالا/پایین سوم قبل از دنبال معامله گشتن توصیه می شود، اما الزامی نیست.
هر زمانی که پرش قیمت از همان خط می بینید، احتمال دارد که دیگران هم این پرش را ببینند و همان کاری را انجام دهند که شما می خواهید انجام دهید. این می تواند به شما کمک کند پشت سر هم چند ورود خوب داشته باشید. اما یادتان باشد که این خط تا ابد ادامه پیدا نمی کند. پس حتماً از توقف ضرر Stop Loss استفاده کنید که اگر روند پشتیبانی/مقاومت موفق نشد، سریعاً از بازار بیرون بیایید.
نکته شماره ی سه: در روند صعودی بخرید. در روند نزولی بفروشید.
روند دوست شماست! این قانون ثابت همچنین در مورد خط روندهای معاملاتی صدق می کند. برای معامله گران باتجربه، این اساساً به این معنی است که ما باید در پشتیبانی صعودی بخریم و در مقاومت نزولی بفروشیم. برای معامله گرانی که به ندرت معامله می کنند، بگذارید تصاویر زیر موضوع را برایتان توضیح دهد.
روند نزولی Bearish یعنی روند قیمت نزولی است. پس ما باید به دنبال فرصت های فروش باشیم. فرصت فروش وقتی پیش می آید که قیمت بالا می رود و به خطی نزدیک می شود که پیش از این باعث پرش های نزولی شده است. معامله فقط در جهت روند، به ما اجازه می دهد که تا هرچه کارآمدتر از پرش های بالقوه ی خط روند سود کنیم.
توجه: امکان معامله کردن برخلاف جهت روند هم وجود دارد اما باید تکنیک های پیشرفته تری را یاد بگیرید تا بتوانید این کار را انجام دهید. در درس های آتی، این تکنیک را پوشش می دهیم.
نقطه ها را به هم وصل کنید.
روی هم رفته، خطوط روند ساده ترین ابزارهای معاملاتی هستند. فقط باید نقاط روی نمودار را به هم وصل کنید. سه نکته ی تدریس شده در این درس، به شما کمک می کند که بتوانید خطوط روند معتبرتری را روی نمودارها رسم کنید. تنها کاری که باید بکنید این است که دو یا چند پایین یا دو یا چند بالا را به هم وصل کنید و اطمینان حاصل کنید که این خط توسط قیمت های بین نقطه ها شکسته نمی شود. برای اعتبارسنجی هم دنبال سومین پرش بگردید. همچنین، در خطوط روند صعودی دنبال فرصت خرید و در خطوط روند نزولی دنبال فرصت فروش بگردید. در کل، امیدواریم بتوانید خطوط روند را با اعتماد به نفس کامل رسم کنید.
خط روند در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست و چگونه رسم میشود؟
در صورت فعالیت در زمینه ی مبادلهی ارز دیجیتالی باید به یاد داشته باشید که حتما در زمنیه ی سیگنال های معاملاتی و پیش بینی وضع بازار و خط روند تحلیل بازار به عنوان شاخصهای مهم و حیاتی در بازار ارزهای دیجیتالی آگاه باشید و از آن ها استفاده کنید؛ چرا که یکی از بهترین ابزارهای خرید و فروش در بازار است. خط روند را میتوان با طیف وسیعی از استراتژیها و شاخصهای بازار ارز دیجیتال مورد استفاده قرار داد و به شما در نمایش یک روند حرکت بازار کمک خواهد کرد. در ادامهی مطلب با تراپی همراه باشید تا از خط روند در تحلیل تکنیکال بازار مطلع شوید.
معرفی خط روند در تحلیل تکنیکال مبادلات ارز دیجیتال
خط روند در بسیاری از مبادلات چه ارز دیجیتال، چه سهام و ارزهای دیگر مورد استفاده قرار میگیرد. خطوط روند در تحلیل تکنیکال مانند بازی اتصال نقاط به یکدیگر است، در این نمودار شما میتوانید خطی را برای ارتباط با نقاط مختلف به یکدیگر متصل کنید و سپس از خطوطی که کشیده شده برای اطلاع از قیمت ارز در آینده استفاده کنید.
خط روند در تحلیل تکنیکال چگونه کار میکند؟
خط روند نیاز به کار بیشتری نسبت به سایر شاخصها دارد؛ چرا که یک مفهوم تکنیکی برای تشخیص جهت حرکت بازار است. در بیشتر موارد میتوانید این خطوط را خودتان نیز ترسیم کنید. از این رو، در بعضی از ابزارهای معاملاتی نظیر Bitsgap نیز قادر به ترسیم خط روند تحلیل تکنیکال خود با استفاده از نمودارهای زنده خواهید بود.
این خطوط به صورت معمول در تعیین سطوح مختلف و درحمایت و مقامتها تاثیر گذار است، این به این معنی است که شما باید خطوط صعودی و نزولی نمودار را ترسیم آشنایی با خطوط روند کردهو به صورت دقیق روند قیمت را مشاهده کنیدتادر تعیین خطوط اصلی خرید یا فروش ارزهای دیجیتالی تصمیم گیری نمایید.
خواندن انوع خط روند در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چگونه است؟
در هنگام خواندن خطوط روند باید به دنبال شیب جهت مشاهدهی مسیر روند حرکت قیمت در بازار باشید. خط روند صعودی نشان دهندهی شیب مثبت و قیمت بالاتر ارز دیجیتالی است. در نظر داشته باشید که باید حداقل 2 نقطهی اتصال برای رسم خط روند تحلیل تکنیکال وجود داشته باشد که با وصل کردن قله ها و دره های پیاپی ایجاد می شود. یک شیب نزولی، نشان دهندهی قیمت نزولی در روند به سمت پایین است.
نحوه ی کشیدن خط روند در تحلیل تکنیکال
برای کشیدن خط روند در تحلیل تکنیکال آشنایی با خطوط روند نیاز به یک نمودار است، روی نمودار به دنبال قسمتهایی باشید که نیاز به ترسیم خط روند است، بالاترین نقطه را به پایینترین نقطه متصل کنید. هنگامیکهروندخطشکستهمیشود،بایدبهعنوانیکسیگنالتجاریاستفادهشود.در روند صعودی با وصل کردن کمینهها به یکدیگر به خط با شیب مثبت و در روند نزولی با اتصال نقاط به یک شیب منفی خواهید رسید.
برای کشیدن خط روند تحلیل میتوان از شمع یا wicks استفاده کرد. در صورتیکه از شمع استفاده میکنید، خطوط قرمز نشان دهندهی روند نزولی و خطوط سبز نمایشگر روند نزولی و خط پایین به عنوان خط پایه در نظر گرفته شده است. اما در wicks خط روند بین رو خط قرار میگیرد.
به صورت مثال در نمودار خط روند تحلیل تکنیکال اگر خطوط نمودار به پایینتر از خط پایه نرفته باشد، قیمت مقداری افت میکند و مجددا روند صعودی خواهد داشت.
استفادهی شاخصها برای محاسبهی خط روند
میانگین حرکت
یکی از شاخصهایی که میتوان از آن در ترسیم خط روند استفاده کرد، میانگین حرکتی است. این شاخص به شما در نمایش قیمت واقعی ارز دیجیتالی در وضعیت غیر عادی و بی نظم کمک میکند تا یک مبادلهی مثبت و خوبی را انجام دهید.
شاخص قدرت نسبی ( rsi )
شما می توانید از این شاخص به منظور ترسیم خطوط روند استفده کرده تا دقیقا میزان مقاومت یا سطح حمایت بازار مشخص شود. rsi همچنین در انجام روند به شما بیشتر کمک می کند.
نحوهی استفاده از خط روند در مبادلات
اگر خط روند در یک چارچوب زمانی کشیده شود، قویتر نشان داده شده؛ چرا که خط روندهای بلند مدت اعتبار بیشتری دارد. اما در صورتیکه خط روند شکسته شود روند به صورت معکوس عمل خواهد کرد. معامله گران از خطوط شکسته به عنوان سیگنال برای مبادله در یک خط روند استفاده میکنند. هر چقدر شیب خط روند بیشتر باشد، اعتبار آن کمتر شده و از این رو احتمال سقوط و شکست آن بسیار زیاد است.
از اینکه تا پایان این مقاله با ما همراه بودید، صمیمانه از شما سپاسگزاریم، در صورتیکه در خواندن یا ترسیم خط روند از مهارت کافی برخوردار هستید، لطفا اطلاعات مفید خود را در کامنتها برای دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.
آموزش ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال و بررسی اعتبار آن
خط روند یکی از ساده ترین و در عین حال مفیدترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که تحلیل گران از آن استفاده می کنند. در این مقاله ابتدا به آموزش ترسیم خط روند در بورس (قابل استفاده در هر نوع بازار سرمایه گذاری) می پردازیم سپس در ادامه به بررسی اعتبار خطوط روند و همچنین نحوه تبدیل خطوط روند به یکدیگر می پردازیم. با ما همراه باشید.
تعریف خط روند صعودی و نزولی
مطابق شکل 1 الف، خط روند صعودی خط صافی است که انتهای موج های نزولی را در یک موج صعودی کلی، به یکدیگر متصل می کند و شیب مثبت دارد. خط روند نزولی نیز خط صافی است که انتهای موج های صعودی در یک موج نزولی کلی را به یکدیگر متصل می کند و شیب منفی دارد که در شکل 1 ب به آن پرداخته شده است.
شکل 1 الف- مثالی از خط روند صعودی که نقاطی که قیمت در آنها تصحیح می شود را به یکدیگر متصل می کند. برای ترسیم خط روند ، ابتدا به دو نقطه (مثل نقاط 1 و 3) نیاز است ولی برای افزایش اعتبار خط روند، برخورد نقطه سوم (مثل نقطه 5) با خط روند نیاز است.
شکل 1 ب- خط روند نزولی بالای موج های صعودی کشیده می شوند. برای رسم اولیه این خط به دو نقطه نیاز است (مثل نقاط 1 و 3) ولی برای افزایش اعتبار خط روند، نقطه سوم (مثل نقطه 5) باید آن را تایید کند.
نکته مهم در رابطه با ترسیم خط روند
در موج های صعودی کلی، برای رسم خطوط روند باید حفرات (Pit) را به هم وصل کرد. حفرات محل برگشت قیمت می باشند که از آن نقاط قیمت پایین تر نیامده است. اما در موج های نزولی کلی، باید برای ترسیم خط روند ، قله ها (Peak) را به هم وصل کرد. قله ها نقاطی از برگشت قیمت می باشند که قیمت نتوانسته است از آنها بالاتر رود. به طور کلی به قله ها و حفره ها، پیووت (Pivot) گفته می شود. در ریاضیات معادل پیووت همان اکسترمم است. همان طور که در شکل 1 الف نشان داده شده است در یک موج صعودی کلی، باید از اتصال حفرات به یکدیگر، خط روند ترسیم شود اما مطابق شکل 1 ب، در یک موج نزولی کلی باید از اتصال قله ها به یکدیگر خط روند ترسیم شود.
نحوه ترسیم خط روند
برای ترسیم خط روند در بورس به صورت صحیح، مانند رسم سایر موارد در نمودارها نیاز به رسم چندین خط به صورت تجربی است تا بتوان درست ترین آنها را انتخاب کرد. گاهی ممکن است خط روندی که درست به نظر می رسد نیاز به تصحیح داشته باشد. به طور کلی چند دستورالعمل مفید برای پیدا کردن این خطوط وجود دارد که در ادامه به آنها می پردازیم.
برای ترسیم خط روند در بورس و یا در سایر بازارهای سرمایه گذاری، ابتدا می بایست روند را تشخیص داد. به این معنی که برای رسم خط روند صعودی، باید حداقل دو حفره نزولی که حفره دوم از حفره اول بالاتر است را پیدا کرد. البته واضح است که برای رسم هر خط صاف و مستقیمی باید دو نقطه را انتخاب کنیم. برای مثال در شکل 1 الف، زمانی که قیمت از نقطه 3 شروع به رشد کرد، چارتیست ها مطمئن می شوند که نقطه 3 انتهای حفره نزولی بوده است و فقط خط روند صعودی مقدماتی را با استفاده از نقاط 1 و 3 می توان رسم کرد. بعضی از چارتیست ها نفوذ قیمت تا بالاتر از نقطه 2 را برای تایید روند صعودی و کشیدن خط روند لازم می دانند. برخی دیگر به رشد قیمت تا وسط موج 2-3 یا رشد قیمت تا نزدیکی نقطه 2 را لازم می دانند.
اگرچه معیارها برای ترسیم خط روند در بورس آشنایی با خطوط روند و یا در سایر بازارهای سرمایه گذاری به این صورت، متفاوت است ولی یادآوری این نکته ضروری است که چارتیست ها از لحاظ منطقی نیاز دارند که درباره صحت شکل گرفتن نقطه پایینی حفره یا موج اطمینان حاصل کنند و اینجاست که از اتصال پایین ترین نقاط موج های نزولی (حفرات) در روند صعودی کلی، خط روند صعودی پدید می آید.
خط روند مقدماتی در مقابل خط روند معتبر
پیش از این هر چه ذکر شد درباره خط روند مقدماتی بود. برای تایید اعتبار یک خط روند صعودی لازم است که این خط برای سومین بار به نقطه ای برسد که در آنجا قیمت ها مجددا به سمت بالا حرکت می کنند. در شکل 1 الف، آزمون صحت خط روند، در نقطه 5 اعتبار آن را تایید می کند. شکل 1 ب، یک روند نزولی را نشان می دهد ولی قوانین قبلی درباره آن صادق است. به طور خلاصه یعنی اینکه دو نقطه برای رسم ابتدایی خط روند و نقطه سوم برای ایجاد یک خط روند معتبر لازم است.
چگونه از خط روند استفاده کنیم ؟
هنگامی که نقطه سوم اعتبار خط روند را تایید کرد و روند، مسیر اصلی خود را در پیش گرفت، خطوط روند در زمینه های مختلفی مفید خواهند بود. یکی از مفاهیم اولیه روند این است که روند دوست دارد جهت خود را حفظ کند. در نتیجه هنگامی که روند شیب مطمئنی به خود می گیرد که این شیب به وسیله خط روند قابل تشخیص است. به طور معمول خط روند در همان شیب باقی می ماند.
خط روند در بورس نه تنها حد نهایی مراحل تصحیح روند را مشخص می کند بلکه شاید به عنوان یک کاربرد مهمتر بتوان زمان تغییر جهت روند را نیز از روی آن پیش بینی کرد. برای مثال در روند صعودی، حفره نزولی اغلب به خط روند نزدیک می شود و یا حتی اندکی از آن عبور می کند. علت آن تمایل معامله گران به خرید در موج های نزولی در یک روند صعودی است که باعث می شود این خط روند همانند یک مرز حمایت عمل کند که می توان به عنوان محدوده خرید از آن استفاده کرد. در روند نزولی این خط به عنوان محدوده مقاومت (فروش) عمل می کند. (شکل 2 الف و 2 ب را ببینید)
شکل 2 الف- تا زمانی که خط روند پابرجاست حفره های نزولی در نزدیک خط روند، ناحیه مناسب خرید محسوب می شوند. در نقاط 5 و 7 می توان اقدام به خرید مجدد نمود. شکسته شدن خط روند در نقطه 9 علامتی است جهت خروج از روند موجود، که یک روند نزولی را پس از روند صعودی هشدار می دهد.
شکل 2 ب، نقاط 5 و 7 می توانند به عنوان نقطه فروش مورد استفاده قرار بگیرند شکسته شدن خط روند در نقطه 9 اخطاری است جهت تغییر روند.
تا زمانی که خط روند شکسته نشده باشد از آن می توان به عنوان محدوده خرید یا فروش استفاده کرد. در شکل 2 الف، شکسته شدن خط روند، اخطار در مورد تغییر روند است و بدین معنی است که شاید بهتر باشد از معاملاتی که بر اساس پیش بینی جهت این روند انجام شده، خارج شد. در اغلب مواقع شکسته شدن خط روند یکی از بهترین و سریع ترین اخطارهای تغییر روند است.
چگونه می توان اعتبار خط روند را تعیین کنیم ؟
لازم است که درباره ویژگی های خط روند صحبت کنیم. اول از همه چه چیزی به یک خط روند اعتبار می دهد ؟ جواب این سوال دو قسمت دارد : طولانی تر بودن زمانی که خط روند صحت خود را حفظ کرده است و تعداد دفعاتی که در برخورد با قیمت ایستادگی کرده است.
به عنوان مثال در ترسیم خط روند ، خط روندی که 8 مرتبه قیمت را لمس کرده و همچنان پایدار مانده بسیار مهم تر و معتبر تر از خط روندی است که تنها سه مرتبه در برابر قیمت ایستادگی کرده است. همچنین خط روندی که به مدت 9 ماه تاثیر خود را حفظ کرده نسبت به خط روند 9 هفته ای و یا 9 روزه اهمیت بسیار بیشتری دارد. اعتبار بیشتر خط روند اعتماد و اعتبار بیشتری را به وجود می آورد و نفوذ در آن از اهمیت بیشتری برخوردار است.
خط روند باید شامل تمام نوسانات قیمت باشد
خطوط روند در نمودار میله ای باید کاملا در بالا یا پایین میله های روزانه (محدوده نوسان قیمت در طول روز) رسم گردد و قیمت های بالایی یا پایینی را نیز در برگیرد. بعضی از چارتیست ها ترجیح می دهند خط روند را از متصل کردن قیمت پایانی رسم کنند هر چند که این روش استاندارد نیست، ولی مطمئنا قیمت پایانی مهم ترین قیمت در طول یک روز است. تکنیک به کارگیری کل فعالیت های قیمت ها برای رسم خط روند کاربرد رایج تری دارد.
شکل 3- رسم صحیح خط روند که باید کلیه قیمت های روز را در بر گیرد (خط روند قیمت های پایینی در نمودار میله ای را در بر گرفته است)
چگونه نفوذهای کوچک به خط روند را بررسی کنیم ؟
به هنگام ترسیم خط روند در بورس ، گاهی اوقات قیمت در طول روز به داخل خط روند نفوذ می کند اما در انتهای روز، قیمت پایانی در مسیر خط روند شکل می گیرد و تحلیل گران را در شک و تردید باقی می گذارد که آیا روند شکسته شده است یا خیر ؟ (شکل 4 را ببینید)
شکل 4- گاهی اوقات نفوذ یک روزه قیمت در خط روند چارتیست را در این شک باقی می گذارد که آیا خط روند هنوز معتبر است یا باید خط جدیدی رسم کرد. یک پیشنهاد این است که خط اولیه را حفظ کرد و خط جدید را نیز رسم کرد تا بتوان تشخیص داد که کدام یک معتبرتر است.
شکل 4 یکی از این موقعیت ها را نشان می دهد. قیمت در طول روز خط روند را می شکند ولی در انتهای روز به بالای خط روند برمی گردد و قیمت پایانی بالای خط روند رقم می خورد. آیا لازم است تا دوباره خط روند را رسم کنیم ؟ متاسفانه قانون صریح و سریعی برای چنین موقعیت هایی وجود ندارد. گاهی اوقات بهتر است که نفوذ کوچک قیمت را نادیده بگیریم مخصوصا زمانی که حرکت قیمت، اعتبار خط روند اصلی را تایید می کند.
چگونه یک خط روند در بورس شکسته می شود ؟
به عنوان یک قانون عمومی، شکل گرفتن قیمت پایانی زیر خط روند در موج صعودی و بالای خط روند در روند نزولی بسیار مهم تر از نفوذهایی است که ناشی از نوسانات قیمت در طول روز می باشد. زمانی که قیمت پایانی به قدر کافی در خط روند نفوذ نکرده است اکثر تحلیل گران تکنیکال از دو فیلتر قیمت و زمان برای مشخص کردن اعتبار خط روند و حذف کردن اخطارهای مشکوک استفاده می کنند.
به عنوان مثال فیلتر قیمت، نفوذ 3 درصد در قیمت پایانی می باشد و بیشتر برای شکسته شدن خطوط روند بلند مدت به کار می رود. به این معنی که برای قطعیت شکسته شدن خط روند، نفوذ قیمت پایانی به اندازه 3 درصد در داخل خط روند لازم است. به عنوان مثال وقتی قیمت یک سهام خط روند صعودی خود را در قیمت 1500 تومان شکسته باشد قیمت پایانی باید 3 درصد پایین تر از این قیمت قرار بگیرد تا شکست خط روند تایید گردد یعنی باید قیمت سهام به 1455 تومان برسد. واضح است که معیار 3 درصد برای دوره های کوتاه مدت مناسب نمی باشد و شاید معیار 1 درصد در این موارد بهتر باشد.
قانون درصد نشانگر یکی از انواع فیلترهای قیمت است. چارتیست های بازار سرمایه، نفوذ کامل همه قیمت ها را لازم می دانند (اعم از بالایی، پایینی و پایانی). اگر فیلترها کوچک باشند تردید نسبت به درستی اخطارها همچنان باقی می ماند و اگر خیلی بزرگ باشند حرکات ابتدایی قیمت را از دست خواهیم داد. یک معامله گر شخصا باید بهترین فیلتر را بر اساس نوع هر روند تشخیص دهد. فیلتر پیشنهادی دیگری نیز به نام فیلتر زمان وجود دارد که به میزان نفوذ کافی قیمت در خط روند در اثر افزایش یا کاهش قیمت نیاز دارد.
یک فیلتر رایج زمان، قانون دو روزه می باشد به این معنی که برای اطمینان از شکست خط روند، قیمت های پایانی باید به مدت دو روز متوالی در سوی دیگر خط روند تشکیل شوند. بنابراین برای شکسته شدن خط روند صعودی، قیمت های پایانی باید حداقل به مدت دو روز متوالی زیر خط روند بسته شوند. شکسته شدن این خط تنها در یک روز قابل قبول نیست. فیلتر زمان و فیلتر نفوذ 1 تا 3 درصد در مورد شکسته شدن خطوط حمایت و مقاومت مهم نیز کاربرد دارند. فیلتر دیگری نیز وجود دارد که عبارت است از تشکیل قیمت پایانی آخرین روز هفته در بالای خط روند.
چگونه خطوط روند به یکدیگر تبدیل می شوند ؟
سطوح حمایت و مقاومت هنگامی که شکسته می شوند به یکدیگر تبدیل می شوند. همین قانون به هنگام ترسیم آشنایی با خطوط روند خط روند نیز صادق است. (شکل های 5 الف و 5 ب را ببینید)
شکل 5 الف- مثالی از تبدیل خط حمایت صعودی به خط مقاومت. معمولا خط حمایت پس از شکسته شدن، به یک مانع مقاوم در برابر موج های صعودی تبدیل می شود.
شکل 5 ب- اغلب مواقع خط روند نزولی بعد از شکسته شدن تبدیل به خط حمایت می شود.
به بیان دیگر خط روند صعودی (خط حمایت) هنگامی که به طور قطع شکسته شود تبدیل به خط مقاومت خواهد شد و بدین ترتیب خط روند نزولی نیز هر گاه به طور قطعی شکسته شود تبدیل به خط حمایت خواهد شد.
منبع : کتاب “تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه” تالیف جان مورفی، مترجمان کامیار فراهانی فرد و رضا قاسمیان لنگرودی