راهنمای روانشناسی معامله گری

چگونه از روانشناسی ترید در تحلیل تکنیکال کمک بگیریم؟
روانشناسی معاملات به آن دسته از عواطف و احساسات روانی اشاره دارد که باعث موفقیت و یا عدم موفقیت در معاملات اوراق بهادار یا ارزهای دیجیتال میشود. همانطور که میدانید در پس هر معامله موفقیتآمیز و سودآور یک تصمیم درست و به موقع وجود دارد اما یک تصمیم چگونه شکل میگیرد؟ البته که دانش و تحقیق از عوامل تأثیرگذار بر یک تصمیم درست هستند اما آنچه در نهایت شکلدهنده تصمیم نهایی است تا حد زیادی به روانشناسی و احساسات و عواطف ارتباط دارد. اما روانشناسی ترید در این میان دقیقاً چیست؟
سرفصلهای این آموزش
روانشناسی ترید در تحلیل تکنیکال چیست؟
به طور کلی روانشناسی ترید بیانگر جنبههای مختلفی از شخصیت و رفتارهای یک فرد است که بر اقدامات و تصمیمات معاملاتی او تأثیر میگذارد. روانشناسی ترید ممکن است به اندازه ویژگیهایی مانند دانش، تجربه و مهارت در به وجود آمدن موفقیت در معاملات مهم باشد.
نظم و انضباط و ریسکپذیری دو بخش جداییناپذیر جنبههای روانشناسی معاملات (ترید) هستند. علاوه بر این از ترس و طمع به عنوان دو احساس شناخته شده در ارتباط با روانشناسی ترید یاد میشود، احساسات دیگری مانند امید و حسرت هم در رفتار معاملهگر تأثیرگذارند. همه اینها جنبههای مختلفی از روانشناسی ترید یا معامله هستند که در تریدر به صورت کم یا زیاد وجود دارد و نمیتوان هیچکدام را بد یا خوب و عامل موفقیت یا شکست تلقی کرد. در واقع پیادهسازی درست و به موقع این جنبههاست که موفقیت یک معاملهگر را رقم میزند.
درک روانشناسی ترید
روانشناسی معاملات یا ترید میتواند با راهنمای روانشناسی معامله گری چندین احساس و رفتار خاص همراه باشد که اغلب به عنوان کاتالیزور معاملات بازار در نظر گرفته میشود. به عنوان مثال عامل محرک معاملات احساسی در بازارها بیشتر ناشی از حرص و طمع یا ترس است.
حرص و طمع را میتوان به عنوان تمایل بیاندازهای به ثروت که عقلانیت و قضاوت را کمرنگ میکند، معرفی کرد. طمع بیش از حد در اغلب معاملهگران، آنها را به سمت رفتارهای مختلفی سوق میدهد. این رفتارها میتواند شامل معاملات پرخطری مانند خرید سهام یک شرکت یا فناوری آزمایش نشده باشد آن هم تنها به این دلیل که سهام آن به سرعت در حال افزایش است.
علاوه بر این حرص و طمع میتواند سرمایهگذاران را ترغیب کند که بیش از حد توصیه شده در موقعیت معاملات سودآور باقی بمانند تا سود بیشتری کسب کنند. رد حرص و طمع را میتوانید در فاز نهایی بازارهای گاوی، زمانی که گمانهزنیها و تردیدها به اوج میرسد مشاهده کنید.
در مقابل ترس، باعث میشود که یک معاملهگر، بسیار سریعتر از آنچه باید یک موقعیت را ببندد و از سود آن به خاطر ترس افراطی از ضرر هنگفت چشمپوشی کند. ترس در بازارهای خرسی بیش از هر زمانی به چشم میخورد. این احساس میتواند باعث شود که معاملهگران برای خروج از بازار عجله کرده و غیرمنطقی رفتار کنند. ترس اغلب به وحشت تبدیل شده و به طور کلی فروشهای قابلتوجهی در بازار را رقم میزند که به عنوان فروش که به Panic selling یا فروش وحشتزده مشهور است.
از سویی دیگر پشیمانی احساسی است که ممکن است برای معاملهگر پسازاینکه یک موقعیت اولیه به معامله را از دست داد، رخ بدهد و به خاطر شوک وارد شد، تریدهای سریع و بدون فکر را پیش بگیرد. عدم پایبندی به برنامههای معاملات و بینظمی اغلب منجر به ضررهای سنگینی میشود. پیشنهاد میکنیم مقاله چرا بیشتر تریدرها ضرر میکنند را مطالعه کنید.
تأثیر روانشناسی معاملات بر تحلیل تکنیکال
روانشناسی معاملات اغلب برای تحلیلگران تکنیکال از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است چرا که این تحلیلگران برای پیش برد تصمیمات به تکنیک نمودار سازی تکیه میکنند. نمودار یک سهام میتواند اطلاعات وسیعی در رابطه با حرکت سهام ارائه دهد درحالیکه تحلیل تکنیکال و تکنیکهای نمودار سازی میتوانند در تشخیص روند برای فرصتهای خریدوفروش مفید باشد. اما در نهایت رسیدن به درک درست حرکتهای بازار با شناخت روانشناسی ترید معاملهگران میسر میشود.
موارد متعددی در نمودارهای تکنیکال وجود دارد که معاملهگر باید به آنها توجه کند.همچنین گاهی لازم است به دانش خود در مورد سهام اعتماد کرده و به چگونگی حرکت قیمت و تأثیر عوامل گسترده دیگر بر بازار نیز توجه کند. معاملهگرانی که به تأثیر عوامل خارجی بر قیمت سهام توجه میکنند و با نظم و اعتمادبهنفس در معاملات خود پیش میروند و به عبارتی دیگر به روانشناسی معاملهگری متعادلی دارند، به طور کلی موفقیت و سودآوری بیشتری را تجربه میکنند.
سخن پایانی
همانطور که دیدیم، صفاتی که در روانشناسی ترید مانند طمع و ترس مقابل یکدیگر قرار دارند میتوانند یکدیگر را متعادل کرده و با کنترل کافی به یک تصمیم درست ختم شوند. اما هر کدام از این حسها به تنهایی توان بر باد دادن تمامی سرمایه یک معاملهگر را خواهد داشت. در این میان بهترین کار این است که با کنترل احساسات خود و همچنین در نظر گرفتن احساسات غالب، بهترین تصمیم را بگیرید.
معامله موفق از طرز فکر بهره میگیرد
مهم نیست که چقدر پول دارید، مهم نیست که تاچه اندازه در تحلیل تکنیکال ماهر هستید و مهم نیست که تاچه اندازه فکر میکنید راجب معامله کردن علم و دانش راهنمای روانشناسی معامله گری دارید، اگر شما دارای طرز فکر درست نباشید، هیچگاه نمیتوانید در مارکت به درآمد مستمر برسید.
موفقییت یا شکست شما در مارکت از طرز فکر شما نشأت میگیرد. اکثر معامله گران آشنایی با جنبه ی روانی معامله کردن دارند و میدانند که چقدر مهم هست اما برای فراگیری این جنبه ها سستی میکنند و گاه آنرا پشت گوش می اندازند و یا به کل آن را رد میکنند که هر دو اشتباه بسیار بسیار بزرگی هستند.
اگر با طرز فکر نادرست معامله کنید فرقی نخواهد داشت که چه مقدار پول دارید و یا اینکه در استراتژی خود استاد هستید. شما در نهایت خود را برای شکست آماده میکنید. هیچ استراتژی ای و هیچ حجم پولی نمیتواند برای شما پول بسازد اگر که به طرز صحیح راجب معامله گری فکر نکنید.
اجازه دهید بیشتر در مورد اهمییت جنبه های مختلف روان شناسی معامله گری صحبت کنیم زیرا این بحث شما را آماده خواهد کرد برای بهتر متوجه شدن طرز فکر معامله گری.
ریسک کردن در ذهن شما تاثیر میگذارد
چه بخواهید یا نه ریسک کردن در ذهن شما تاثیر میگذارد. یکی از مهمترین فاکتورها در بدست آوردن و تکمیل طرز فکرصحیح معامله گری این است که بادقت میزان رسیکی که در هر معامله متحمل میشوید را مدیریت کنید. ریسک کردن بیش از حد تحملتان از همان شروع معامله ذهن شما را آلوده میکند و این آلودگی به دیگر جنبه های معامله گری نیز سرایت خواهد کرد. و این شما را بیش از حد احساساتی میکند و حواس و اعصاب شما را پیوسته بیش از حد درگیر معامله میکند.
اگر شما خود را بیش از حد درگیر معامله و تحلیل کنید، بیش از اندازه درگیر احساسات شوید احتمال اینکه بتوانید معامله ی موفقی را تجربه کنید کم میشود . علت اینکه شما بیش از حد توجه و حساسیت به خرج میدهید، این است که شما ریسک زیادی را متحمل شده اید. همبستگی زیادی وجود دارد بین اینکه چقدر ریسک میکنید و چقدر احساساتی میشوید. و حتما میدانید که احساساتی شدن چطور موجب از دست رفتن سرمایه تان میشود.
راه حل این است که معاملات خود را با حجم کم شروع کنید و میزانی که برای ریسک کردن راحت هستید را پیدا کنید . در این معالات شما دچار غلبه احساسات نمیشوید. با حجم خیلی کم شروع کنید که نخواهید مرتبا به شکست و از دست رفتن سرمایه تان فکرکنید. در غیر اینصورت شما به چارت ها مثل چسب میچسبید و احتمالا خواب شبتان را از دست میدهید. اگر به این حالت دچار شدید بدانید که راه را اشتباه آمده اید و باید به نقطه اول بازگردید و میزان ریسکتان را کاهش دهید.
واضح است که ریسک پذیری هر فرد بسته به شرایط مالی، مهارت و تجربه و … با فرد دیگر متفاوت است. شاید کمی زمان ببرد که sweet spot (فراچارت: حد راحتی) خود را بیابید.
سطح انتظارات و توقع خود از بازار را معقول کنید
معامله گران مبتدی معمولا با توقعات نادرست و غیر واقعی وارد مارکت میشوند. توقع نادرست راجب به مدت زمانیکه طول میکشد تا معامه گری را درست یاد بگیرند، چقدر زمان میبرد تا مستمرا سود کنند یا حتی تا چه اندازه قرار هسن که معامله موفق داشته باشند.
زمانیکه شما با ذهنی مملو از انتظارات غیرواقعی شروع میکنید در واقع خود را برای صدمات روحی آماده کرده اید.
بعضی از مبتدیان بدنبال این هستند که همه ی معاملاتشان را یه معامله موفق بدل کنند در صورتیکه باید خاطرنشان کنم که بهترین و کارا ترین استراتژی های معامله گری تضمین کننده 60% معاملات موفق هستند (حتی کمتر ، تازه در صورت اجرای صحیح استراتژی).
این به این معنی است که شما در 40% بقییه معاملاتتان شکست راتجربه خواهید کرد و شما ازاول نمیدانید که کدام معامله منتج به شکست خواهد شد یا پیروزی.
با آماری که راجب درصد تعداد معاملات درست دادم، جای تعجب نیست که برخی معامله گران آماتور صبر و نظم و تقید خو درا نسبت به استراتژی از دست بدهند و مبتلا به over-trading (فراچارت: معاملات بیش ازحد عموما بعلت عجله و توقع نادرست از مارکت) شوند و مسیری را شروع میکنند که در نهایت منجر به از دست رفتن حسابشان میشود.
شما میبایست تمام جنبه های احساسی خود را برای معامله کنار بگذارید . همراه با مدیریت ریسک که پیش تر صحبت کردیم، در کنار انتظارات درست از بازار شما میتوانید به کنترل کردن احساسات خود کمک کنید.
سادگی استراتژی خیلی مهم است
بشریت تمایل به موضوعات پیچیده دارد تا جاییکه موضوعاتی را که نیاز به برخورد ساده دارند را خواسته یا ناخواسته پیچیده میکند. زمانیکه شما دارای یک استراتژی بسیار پیچیده و بهم ریخته هستید احتمالا این اولین موردی است که شما را برای داشتن طرز فک رغلط سوق میدهد . در این مواقع حیاتی است که شما در استراتژی خود تجدید نظرکنید و ذهن خود را پاک و خلوت کنید و از استراتژی های ساده (فراچرات: نایل فولر از معامله گران سبک پرایس اکشن است و مقصود او از استراتژی ساده، پرایس اکشن می باشد) استفاده کنید.
بهترین و موثرترین راه برای تحلیل چارت، تشخیص صحیح روند و محدوده های احتمالی حمایت و مقاومت است. البته این سخت ترین بخش معامله نیست. سخت ترین بخش های یک معامله شامل مدیریت سرمایه و ریسک، روانشناسی معامله، نحوه برخورد با سود و مدیریت معامله است، که اگر شما دارای یک چارچوب ذهنی شلوغ باشید قطعا محصول یک استراتژی شلوغ و پیچیده خواهد بود و این مراحل سخت، بیش از پیش سخت خواهند شد.
در نهایت اگر شما میزان ریسکی که با آن راحت هستید را بیابید و بدون داشتن توقعات نادرست و با استراتژی ساده ولی مفید وارد مارکت شوید گام اساسی را برای داشتن و حفظ طرز فکر درست برداشته اید.
روانشناسی ترید در ارز دیجیتال | فصل اول مقدمات ترید
روانشناسی ترید در ارز دیجیتال ، دنیای تحلیلگری در ارز های دیجیتال بسیار جذاب و جالب است زیرا که شخص با مدل ها نمودارها و اندیکاتور های مختلفی سروکار دارد و بازار رمز ارزها را تحلیل میکند . اما ناگفته نماند که بازار ارزهای دیجیتال در هر لحظه منحصر به فرد است و تریدری هم کسل کننده نمی تواند باشد . یک تحلیلگر خوب می تواند یک تریدر خوب هم باشد؟ آیا یک تریدر ارزهای دیجیتال حتماً می بایست تحلیل گر هم باشد؟روانشناسان چه پاسخی برای این پرسش ها دارند؟ برای پاسخ به این سوالات ابتدا می بایست تفاوت بین تحلیلگران و معامله گران در ارز دیجیتال را بررسی کنیم.
تفاوت اصلی تحلیل گران و معامله گران ارزهای دیجیتال
تفاوت راهنمای روانشناسی معامله گری اصلی تحلیل گران و معامله گران ارزهای دیجیتال
برای بررسی ونگاه روانشناسانه به تفاوت اصلی تحلیل گران و معامله گران ابتدا باید ابعاد بازار ارزهای دیجیتال را شناخت و دقیق مورد بررسی قرار داد.
بازار رمز ارزها سه بعد دارد:
۱- بعد تحلیلی
۲- بعد روانشناسی
۳- بعد مدیریت سرمایه
تحلیلگران بسیاری بعد تحلیلی بازار ارزهای دیجیتال را مرتباً بررسی میکنند، اما به بعد روانشناسی و بعد مدیریت سرمایه کمتر پرداخته شده است که شناخت آنها نیز در شناخت بازار بسیار مهم و ضروری است.
دنیای تحلیلگری با دنیای ترید متفاوت است و از هم جدا هستند نمی توان انتظار داشت که هر تحلیلگر موفقی یک تریدر موفق باشد. واین باوری که در بسیاری از افراد صدق نمی کند . مثلا افرادی هستند که استادان تحلیل ارز دیجیتال هستند ولی سه بعد بازار سرمایه یا ارزهای دیجیتال را نتوانستند کامل کنند یا در خود پیاده سازی کنند، آنها ممکن است تحلیلگران قابل و استادان تحلیل ماهری باشند ولی تریدرهای خوبی نیستند. اما در مقابل افرادی هم هستند که تحلیلگران خیلی ماهری در ارز های دیجیتال نیستند ولی تریدرهای خوبی هستند.
افرادی که در بازار سرمایه یا بازار رمز ارزها موفق هستند و میتوان گفت تریدرها و معاملهگران موفقی هستند ممکن است یک سطح پیشرفته و یا حتی مقدماتی از تحلیل گری را گذراندهاند مدیریت سرمایه را کامل کرده اند و تمام اصول مدیریت سرمایه و روانشناسی را رعایت کردهاند و یک استراتژی خاص دارند و توانستهاند با نظم همه را با هم مچ کنند و یک تریدر یا معامله گر و تحلیلگر ماهر و توانا در ارزهای دیجیتال بشوند.
عبور از تحلیل و تحلیل گری به دنیای معامله گری در ارزهای دیجیتال
معامله گری در ارز دیجیتال
از نظر بسیاری از محققان علم روانشناسی بازار سرمایه وارزهای دیجیتال برای عبور و حرکت از دنیای تحلیلگری به دنیای معامله گری رمز ارزها، لازم و ضروری است که سه فاکتور هدف، ذهن و عمل را بررسی کنیم.
۱-هدف( انگیزه )
انگیزه و هدف شخص تریدر چیست؟ هدف از وارد شدن افراد به دنیای تریدری چه منشاء و زیربنایی دارد؟ آیا افراد با منشاء درونی به این حرفه روی آورده اند؟ یا منشاء بیرونی ؟
مثلاً اگر افراد بخواهند برای اثبات خود به خودشان یا دیگران مشغول ترید شوند یا اینکه خلاصی از مشکلات روزمره و فرار از مسئولیت و نوعی در خود فرورفتگی علت ترید آنها باشد منشاء معاملات آنها درونی است و از احساسات نشات گرفته است و باید دانست که که احساسات در دنیای ترید بسیار خطرناک و مخرب هستند.
اما منشاء بیرونی همان منشأ منطقی است که هدف افراد با منشأ بیرونی کسب درآمد همیشگی از ترید ارزهای دیجیتال با هدف دراز مدت می باشد و این افراد در معاملات موفق خواهند بود و در بازار رمز ارزها باقی می مانند. مثلاً در هر شغلی اگر فرد نظرش ادامه آن شغل باشد با هر نوسانی جا نمی زند و با صبر جایگاه خود را در شغلش و درآمدش ترفیع خواهد بخشید .کسانی که هدف ماندن در بازار و بقا در بازار داشته باشند فرصت بیشتری برای موفقیت در بازار برای آنها به وجود می آید و بقا در بازار فرصت بیشتری برای آموزش مدیریت سرمایه را برای آنان به وجود خواهد آورد.اگرمنشاء بیرونی فردکسب نتیجه مثبت از مارکت و ترید باشد حتماً به نتیجه می رسد.
اگر می خواهیم یک معامله گر موفق ارزهای دیجیتال شویم میبایست ذهن خود را از سیستمهای مختلف تحلیلی پاک کنیم و از استراتژی خود استفاده کنیم روش های مختلف معاملاتی را تست نکنیم و بر یک روش سوار شویم و سود بگیریم. همه تحلیل های گوناگون خبری را تحلیل نکنیم وبه استراتژیهای تحلیلی خود باور داشته باشیم و از اخبار ارائه تحلیلها مثل کانالها گروه ها سایت های خبری و دوری کنیم و فقط از منابع آموزشی بهره بگیریم و علم تریدری خود را ترفیع و رشد ببخشیم و با فاصله گرفتن از گروه ها و سیستمهای معاملاتی مختلف در بازار هدف اصلی بمانیم.
در بازار ارزهای دیجیتال وبازار سرمایه به آنچه را که در ذهن پرورش دادیم می بایست عمل کنیم فقط در تحلیل ها و آموزش ها ساکن نباشیم و عمل کنیم و با عملکرد خود شیرینی تحلیل ها را در ترید موفق در ارزهای دیجیتال حس کنیم.
درمجموع باید بدانیم که در روانشناسی ارزهای دیجیتال احساسات و هیجانات در دنیای ترید سمی و خطرناک است و قبل از ترید باید هدف و انگیزه ها را بررسی کنیم ذهن خود را از انواع سیستمهای معاملاتی پاک کنیم سیستمهای معاملاتی را در درونمان پرورش دهیم و به آن عمل کنیم تا یک تریدر موفق در ارزهای دیجیتال باشیم.
ممنون از اینکه تا پایان ” روانشناسی ترید در ارز دیجیتال ” همراه ما بودید.
احساسات در معاملهگری
احساسات در معاملهگری از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر معاملهگران است و چگونگی کنترل آنها در معاملات، تعیین کننده سودآوری در بلند مدت است.
در این پست، ما احساسات در معاملهگری و تأثیرات روانی ناشی از آن را که تجار باید روزانه با آنها کنار بیایند، را بیان خواهیم کرد. همچنین، اینکه چگونه باید احساسات در تجارت را به طور موثر مدیریت کنید، تجزیه و تحلیل میکنیم.
6 مورد از رایجترین احساسات در معاملهگری
بدون شک احساسات در معاملهگری از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر معاملهگران است و چگونگی کنترل آنها در معاملات، تعیین کننده سودآوری در بلند مدت است.
بر اساس علم روانشناسی در پشت معامله نیرویی است که باعث حرکت در بازار میشود. علاوه بر تجزیه و تحلیل خوب موج الیوت و مدیریت صحیح پول، روانشناسی تجارت برای دستیابی به موفقیت در آن بسیار مهم است.
احساسات روانشناختی مختلفی وجود دارد که بیشترین تصمیمگیری فردی را در هر بازار در جهان تحت تاثیر قرار میدهد.
از میان تعداد زیادی از احساسات در معاملهگری، 6 احساس حرص و طمع، ترس، امید و هیجان، دلزدگی و نا امیدی از اهمیت ویژهای برخوردار هستند.
در این پست، ما این 6 نوع از احساسات در معاملهگری و تأثیرات روانی ناشی از آن را که تجار باید روزانه با آنها کنار بیایند، را بیان خواهیم کرد.
همچنین، اینکه چگونه باید احساسات در تجارت را به طور موثر مدیریت کنید، تجزیه و تحلیل میکنیم.
این 4 احساس، معاملات تجاری را بسیار تحت تأثیر قرار میدهد و هر معاملهگر باید راهی برای خلاص شدن از یا حداقل کنترل آنها پیدا کند.
ترس
ترس یکی از دو احساسات در معاملهگری است که در مورد آن بیشتر صحبت میشود. ترس پاسخی برای بقا و احتمالا قویترین احساسات انسانی است.
در هنگام ترس، یک معاملهگر فارغ از قیمت، موقعیت خود را میفروشد. این نوع از احساسات در معاملهگری، معمولا منجر به وحشت میشود که تصمیمگیری نادرست را در پی دارد.
ترس از راههای مختلفی در معاملات خود را نشان میدهد و میتواند دلیل بسیاری از اشتباهات تجاری باشد.
ترس از ضرر باعث میشود تاجران تحقق ضرر را به تأخیر بیندازند، که به ضررهای بسیار بیشتر تبدیل میشود. ترس از بازپرداخت سود باعث میشود معاملهگران خیلی زود معاملات برنده خود را رها کنند.
طمع
ظاهرا حرص و طمع خوب است، اما وقتی به واقعیتهای سخت نگاه میکنیم، غرضورزی اغلب باعث تعدادی تصمیمات تجاری تکان دهنده میشود که باید از آنها اجتناب شود.
معاملهگرانی که تحت تأثیر احساسات در معاملهگری و حرص و طمع قرار میگیرند، معمولا به اصول صحیح خطر و مدیریت پول پایبند نیستند.
حرص و طمع همچنین ذهنیت قمار را تقویت میکند که تجارت بدون قوانین تعیین شده و براساس تصمیمات تکانشی را توصیف میکند.
با توجه به مطالب بیان شده، حرص و طمع یکی از احساسات در معاملهگری است که میتواند به عنوان تمایل معاملهگر به تجارت به منظور تأمین سود غیر واقعی تعریف شود.
معاملهگران راهنمای روانشناسی معامله گری حریص فقط بر روی میزان درآمد خود تمرکز میکنند. این احساسات در معاملهگری، غالبا منجر به نادیده گرفتن مدیریت صحیح پول میشود و مانع سودآوری یک معاملهگر در یک تجارت برنده خواهد شد.
امید
احساسات در معاملهگری از جمله امید، ترس و طمع غالبا دست به دست هم میدهند. امید همان چیزی است که پس از رسیدن به یک سطح بیاعتبار، معاملهگر را در معاملات بازنده نگه میدارد.
وقتی صحبت از احساسات در معاملهگری میشود ممکن است امید از همه احساسات انسانی خطرناکترین باشد. بسیاری از سیستم عاملهای تجارت وجود دارد که میتوانید به دلیل شهرت خوب در بازار به آنها اعتماد کنید.
معاملهگرانی که در موقعیت از دست رفته قرار دارند، هنگامی که تحقق ضرر را به تأخیر میاندازند و فضای تجارت بیشتری برای نفس کشیدن دارند، اغلب علائم امید دارند.
مثال دیگر امید زمانی است که معاملهگران سعی در جبران خسارات گذشته دارند و سپس با موقعیتی بیش از حد بزرگ و مطابق با قوانین آنها وارد معامله نمیشوند.
هیجان / اضطراب
هر گونه تحریک در هنگام معامله نشانه این است که در جایی در امتداد خطا، اشتباه کردهاید.
وقتی هنگام تجارت بیش از حد مضطرب هستید، اغلب نشانه این است که موقعیت شما بسیار بزرگ است، قوانین خود را زیر پا گذاشتید یا نباید در آن تجارت شرکت کنید.
پیگیری احساسات در معاملهگری و میزان تحریک خود و پرسیدن از خود که چرا احساس اضطراب یا هیجان میکنید، اغلب میتواند به خارج شدن از معاملات اشتباه به شما کمک کند.
دلزدگی
اگر چه کسالت بیش از اینکه یک احساسات در معاملهگری باشد یک حالت فعلی است، اما لازم است که به آن اشاره شود.
معاملهگرانی که حوصله آنها سر رفته است، غالبا تمرکز خوبی ندارند.
علامت عدم تمرکز این است که از طریق همان ابزارها و چارچوبهای زمانی بارها و بارها مشغول به کار هستید، بدون اینکه بدانید واقعا به دنبال چه چیزی هستید.
همچنین، هنگامی که ورودیهای تجاری را از دست میدهید، به گشت و گذار در اینترنت یا انجام کار دیگری میپردازید، نشانه این است که تمرکز شما در جایی نیست که باید باشد.
اولویتهای خود را مستقیما دریافت کنید و در هنگام تجارت، به فعالیت دیگری نپردازید.
نا امیدی
سرخوردگی یکی دیگر از احساسات در معاملهگری است که اغلب دلیل اشتباهات تجاری میباشد که ناشی از هر یک از احساسات قبلی است.
وقتی بازرگانان معاملات را از دست میدهند، قوانین آنها را نقض میکنند و پول خود را از دست میدهند، بیش از حد ریسک میکنند و بیش از حد پول از دست میدهند، یا میبینند که کارهای مناسبی انجام ندادهاند، نا امیدی در آنها شروع به بروز میکند.
نا امیدی، تمام الگوی رفتارهای منفی بدی را که یک معاملهگر با آن دست و پنجه نرم میکند تقویت میکند و مشکلات یک معاملهگر را تشدید میکند.
ذهنیت معامله گری (Trading mindset)
“پشت میز، شما بدترین دشمن خودتان هستید.” -اStu Ungar ، یکی ازبزرگترین بازیکنان پوکر جهان.
این جمله در بازار فارکس و ترید کردن هم صدق میکند. ذهنیت یک معاملهگر در نهایت برد یا باخت او را مشخص میکند.
اگر به ۱۰۰ نفر یک استراتژی یکسان بدهیم تنها ۲ نفر از آنها سود میکنند و ۹۸ نفر دیگر حسابهای خود را از بین میبرند. این حقیقت محض معاملهگری است و همچنین دلیل اینکه هیچ جام مقدسی وجود ندارد.
شما خودتان جام مقدس هستید، همچنین شما کسی هستید که میتواند از تبدیل شدن به جام مقدس با ذهنیت معاملهگری اشتباه باز دارد.
در واقع یک کتاب عالی در این زمینه وجود دارد که توسط روانشناس دکتر آلن شونمایکر نوشته شده است، به نام “بدترین دشمن پوکر شما”. من میتوانم آن را به معاملهگران نیز توصیه کنم. با خواندن آن، برای اولین بار آموختم که چگونه ذهن ما هنگام فشار بر تصمیمات ما اثر منفی میگذارد، بسیاری از ما به محض باز شدن معامله تحت فشار هستیم. بسیاری از ما حتی قبل از اینکه معاملهای را انجام دهیم تحت فشار هستیم زیرا میخواهیم هزار دلار را درست در اینجا، در حال حاضر، بدست آوریم. بدیهی است که دقیقاً این ذهنیت شما را از گرفتن حتی یک سنت در معاملات باز می دارد.
فهرست مطالبی که خواهید خواند.
دو دلیل اصلی ذهنیت معامله گری اشتباه
- انتظارات غیرواقعی
- عدم توازن بین کار و زندگی
این دو مادر همه مسائل روانی هستند که در معاملات خود دارید. بیحوصلگی، عصبانیت، ناامیدی، راهنمای روانشناسی معامله گری ترس، اضطراب و حرص. همه آنها از انتظارات غیر واقعی نشأت میگیرند و از همان ابتدا دارای ذهنیت بدی هستند. بدیهی است که انتظارات غیر واقعی ناشی از بازاریابی دروغین و ادعاهای افرادی است که میگویند ۱۰۰۰ دلار را به یک میلیون دلار تبدیل کردهاند و شما نیز میتوانید این کار را انجام دهید. نه، شما نمیتوانید.
حتی اگر ادعاهای آنها درست باشد، انجام این کار بسیار دور از ذهن است. اول، شما باید از هر راهی به سودآوری برسید. سپس میتوانید در مورد چگونگی کسب درآمد از این سودآوری فکر کنید. اما شما نمیتوانید معامله را با هدف ایجاد ثروت از هیچ شروع کنید.
هدف شما در ابتدا باید ضرر نکردن در این بازار باشد و سپس در صورتی که به سود دهی رسیدید، کسب ۱۰% سود در ماه برابر با استاندارد جهانی میباشد.
احساسات مخرب در ذهنیت معامله گری
عجول بودن:
عجول بودن زمانی پیش میآید که شما میخواهید سود زیادی را در مدت زمان کمی بدست آورید. اگر شما مجبور شوید که ۲۰% یا بیشتر در ماه برای پوشش دادن هزینههایتان بدست آورید، این کار باعث معامله زدن بیش از حد (over trade) و بزرگتر کردن حجم معاملات میشود که در نهایت منجر به عدم رعایت مدیریت سرمایه و از دست دادن سرمایه میگردد.
عصبانیت:
عصبانیت نتیجه انتظارات غیر واقعی و عدم تعادل بین کار و زندگی شخصی است. اگر تمام رضایت شما به این بستگی داشته باشد که در معاملاتتان موفق شوید و شبانه روز برای آن وقت بگذارید،به مرور زمان خسته و عصبانی میشوید که منجر به ذهنیت معاملهگری اشتباه و شکست میشود.
نا امیدی:
سرخوردگی حتی زمانی راهنمای روانشناسی معامله گری که شما سودآور هستید به شما دست میدهد. زیرا با وجود اینکه از ۹۹ درصد معاملهگران بهتر هستید، اما هرگز راضی نیستید زیرا نمیتوانید به اهداف پولی خود که بسیار بالا تعیین شده است برسید. این منجر به سرخوردگی و در نهایت از دست دادن تمرکز ذهنی شما میشود.
ترس و اضطراب:
ترس و اضطراب و میتواند بهترین عملکرد شما را تحت تاثیر قرار دهد. اگر شما به عنوان یک معاملهگر به این موضوع واقف باشید که این کار یک بازی احتمالات است پس باید برای هر نتیجهای آماده باشید. ضرر در معاملهگری اجتناب ناپذیر است. دلیل ترس و اضطراب این است که شما فکر میکنید به نتیجه رسیدهاید، اما در معامله بعدی ضرر میکنید و بار دیگر رویای شما را نابود میکند.
اما اگر از قبل به این موضوع آگاه باشید که باید در بلند مدت نتیجه بدست آمده را بررسی کرد و قرار نیست که همه ی معاملات با سود بسته شوند، میتوان از این ذهنیت معاملهگری اشتباه اجتناب کرد.
حرص و طمع از داشتن انتظارات غیر واقعی از بازار ایجاد میشود. طمع زیاد باعث میشود شما پوزیشنهای زیادی بگیرید و یا سایز معاملاتتان را افزایش دهید که تمام این موارد خلاف قوانین معاملهگری است.
نکته پایانی
در معاملات چیزهای زیادی وجود دارد که میتوانیم کنترل کنیم و ما باید روی آن ها تمرکز کنیم. همواره باید انتظارات واقعی از بازار داشته باشیم تا دچار سرخوردگی نشویم.
و به یاد داشته باشید، هر زمان که در موقعیت سختی قرار گرفتید، اجازه ندهید که ذهن شما از شما بهترین استفاده را ببرد زیرا در واقع بدترین دشمن شماست. اما میتواند بهترین متحد شما نیز باشد. نحوه کنترل آن و ذهنیت معاملهگری مثبت را با تمرین بیاموزید.
قطعا برای هر تریدری این اتفاقات رخ داده است. تجربیات خود را با پارسی فارکس در میان بگذارید تا افراد دیگر با خواندن آن با چشمی باز وارد معامله شوند.