ترند و خطوط رون

وبلاگ ترید به مباحث و آموزش های پیرامون بورس و مسائل مربوط به آن میپردازد . اگر شما نیز دانشی در این زمینه دارید ، با عضویت در وبلاگ به جمع نویسندگان ما بپیونید و معلومات خود را به اشتراک بگذراید .
فیلم آموزشی ترسیم خط روند و کانال با محسن اسلامی
تحلیل تکنیکال، در یک تعریف، به معنای استفاده از ابزارهای آماری مختلف برای مطالعه و آنالیز رفتار بازار و معامله به کمک پیش بینی رفتار احتمالی قیمت است. از این رو، در تحلیل تکنیکال، با ابزاری سر و کار داریم که بخشی از آنها ترسیمی هستند (مانند خطوط حمایت/مقاومت، خط روند، کانال ها، انواع ابزار فیبوناچی، چنگال اندروز و… که با تشخیص تحلیل گر در مکان مناسب رسم می شوند.) و بخشی از آنها تفسیری هستند (مانند اندیکاتورها که بصورت خودکار توسط پلتفرم ها محاسبه شده و نمایش داده می شوند و تحلیل گر، اطلاعات را از آنها استخراج کرده و تفسیر می کند.)
در این دوره تلاش شده است که با نگاهی به دو ابزار مهم خط روند و کانال، استفاده از این دو جزء مهم تحلیل تکنیکال آموزش داده شود.
خط روند (Trend Line) چیست؟
خط روند از ابزاری است که گفته می شود توسط ریچارد وایکوف که از بزرگان علم تکنیکال بوده است، ابداع شد. برای شناخت خط روند، ابتدا باید با تعریف روند آشنا شویم.
روند (Trend): مشخص است که بازار هیچ گاه در یک خط مستقیم حرکت نمی کند؛ بنابراین، سقف ها و کف های مختلف در بازار تشکیل می شوند. در واقع، به حرکت قیمت در یک جهت مشخص، روند می گویند. از این رو، روند، بسته به جهت حرکت خود، انواع مختلفی دارد:
انواع روند :
روند صعودی (Up Trend): هنگامی که بازار، دائما سقف های بالاتر از سقف قبل و کف های بالاتر از کف قبل می سازد، روند حرکت، یک روند صعودی است.
روند نزولی (Down Trend): هنگامی که بازار، دائما کف های پایین تر از کف قبل و سقف های پایین تر از سقف قبل می سازد، روند حرکت، یک روند نزولی است.
روند خنثی (Sideway): هنگامی که هیچ نشانه ی مشخصی از روند صعودی یا نزولی در بازار مشاهده نشود و قیمت در یک محدوده ی قیمتی دائما سقف ها و کف های پراکنده بسازد، روند حرکت، یک روند خنثی است.
حال با توجه به تعریف روند، می توان گفت که خط روند، یک خط راهنما است که تحلیلگر، در روند صعودی در زیر کف ها و در روند نزولی بر روی سقف ها ترسیم می کند تا علاوه بر مشخص شدن شیب روند، هنگامی که خط روند شکسته می شود، اخطار تغییر روند جاری را دریافت کند.
در تصویر زیر 👇 یک خط روند صعودی را مشاهده می کنید که قیمت هر بار که خط روند را لمس کرده با افزایش تقضا و قیمت مواجه شده. و خط روند صعودی حکم منطقه حمایتی را برای قیمت داشته است.
در تصویر زیر 👇 یک خط روند نزولی را مشاهده می کنید که قیمت هر بار که خط روند نزولی خود را لمس کرده با افزایش عرضه و کاهش قیمت مواجه شده. و خط روند نزولی مانند یک مقاومت مانع افزایش قیمت شده.
کانال (Channel) چیست؟
کانال ها، ابزاری هستند که با استفاده از دو خط موازی، حرکات قیمت را نظم داده و در خود جای می دهند. کانال هم مانند سایر اجزای علم تکنیکال، دارای انواع مختلف و متنوعی از جمله کانال های رگرسیون (Liner Regression Channel)، کانال های روند (Trend Channel)، کانال های انحراف (Deviation Channel)، کانال های معمولی و بدون در نظر گرفتن روند (Common Channel)، کانال های فیبوناچی (Fibo Channel) و… است.
کانال ها هم مانند روند، دارای حالت های صعودی، نزولی و افقی (خنثی) هستند و معمولا این گونه است که یکی از خطوطی که کانال را تشکیل می دهد، همان خط روند است. اما چون این موضوع، الزامی نیست، تحلیل گر اجازه دارد در هر قسمتی که مشخصات یک کانال موجود باشد، به رسم آن بپردازد.
این نکته نیز گفتنی است که طبیعتا هنگامی که یکی از خطوط کانال، همان خط روند باشد، اعتبار آن به مراتب بیشتر و موثرتر است. همچنین، زمانی که کانال قیمتی، پهن باشد و فاصله ی کف تا سقف آن، فاصله ی زیادی باشد، در اکثر موارد، قیمت نمی تواند با یک حرکت شتابان و بدون استراحت این فاصله را طی کند؛ بنابراین، معمولا هنگامی که به حد وسط این فاصله رسید یا هنگامی که از حد وسط این فاصله رد شد، وارد استراحت خواهد شد که به این خط که حد وسط کانال است و از کف و سقف به یک فاصله است، خط میانی یا میدلاین کانال (Middle Line) گفته می شود.
کانال ها برای قیمت ها حکم قفس را دارند و مادامی که قیمت در این قفس در حال نوسان است می توانید کف و سقف های قیمت را به راحتی پیش بینی کنید. مثلا در کف یک کانال صعودی (مانند تصویر زیر) سهامی را بخرید و وقتی قیمت به سقف کانال رسید آنرا بفروشد
در تصویر بالا 👆 یک خط روند و کانال صعودی را مشاهده می کنید
اهمیت کانال ها به این دلیل است که به کمک کانال، تحلیلگر حمایت ها و مقاومت های مهم و لازم را در اختیار دارد پس بهتر از قبل می تواند به معامله بپردازد. از طرف دیگر، هنگامی که قیمت از یک کانال معتبر خارج می شود، جهت حرکت خود را به خوبی برای تحلیلگر نمایان خواهد کرد.
ترند و خطوط رون
وبلاگ ترید به ترند و خطوط رون مباحث و آموزش های پیرامون بورس و مسائل مربوط به آن میپردازد . اگر شما نیز دانشی در این زمینه دارید ، با عضویت در وبلاگ به جمع نویسندگان ما بپیونید و معلومات خود را به اشتراک بگذراید .
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان فارکس بوک و آدرس forexbook.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
همانطور که در گذشته اشاره شد روند ها مجموعه ای از پیشی گرفتن موج های یک جهت قیمت بر جهت مقابل می باشد.
اگر به شکل زیر دقت کنید می بینید که روند صعودی مجموعه ای از روندهای کوچکتر می باشد که مجموع و اندازه روندهای نزولی، کوچکتر از روندهای صعودی می باشد. از همین رو روند غالب صعودی است. به بیانی دیگر شاهد آن هستیم که در روند صعودی مقاومت های جدید بالاتر از مقاومت های قبل از خود هستند اما قیمت در خطوط حمایت به حمایت قبل از خود نمی رسد. عکس این حالت برای روند نزولی تعریف می شود.
تا زمانی که در یک روند صعودی قرار داریم دره های قیمت (حمایت ها) نباید به قیمت پایین تر از حمایت قبلی برسد و در روند نزولی قله های قیمت (مقاومت ها) نباید به قیمت بالاتر از مقاومت قبلی برسد. این نکته مهمترین اصل تشخیص و بکارگیری روند می باشد. در صورتی که قله ها یا دره ها به موج قبل خود برسند در اصل بیان کننده این هستند که یا شیب روند غالب کم شده یا آن روند پایان یافته و روند معکوس جدیدی در پیش داریم.
برای ترسیم یک روند صعودی حداقل دو دره قیمت (حمایت) را به یکدیگر متصل می کنیم و تا زمانی که قیمت از امتداد این خط ترسیمی رد نشود روند صعودی می ماند.
برای ترسیم یک روند نزولی حداقل دو قله قیمت (مقاومت) را به یکدیگر متصل می کنیم و تا زمانی که قیمت از امتداد این خط ترسیمی رد نشود روند نزولی می ماند.
اعتبار یک روند را تعداد دفعات برخورد قیمت با خط روند (ترند لاین) ، میزان زمان باقی ماندن قیمت در روند و شیب روند تعیین می کند و در صورتی که هر کدام از سه پارامتر بالا بیشتر و بزرگتر باشد اطمینان کردن به روند غالب اهمیت بیشتری پیدا می کند.
پرایس اکشن به زبان ساده
درک و تحلیل الگوهای قیمت برای فهمیدن نظم حاکم بر آن میتواند بسیار رعب انگیز باشد. ایده اتکا فقط به قیمتها نیز میتواند دلهره آور و ترسناک باشد.
اما شما میدانید که این کار غیرممکن نیست و همواره افراد موفق در تجارت را دیدهاید، اما همچنین تلاش افراد و شکست آنها را در این زمینه را نیز دیدهاید.
این به دلیل دشواریهای فنی تجارت نیست. در واقع، افراد مبتدی میتوانند در طی چند هفته مفاهیم و ابزارهای لازم برای اقدام به تجزیه و تحلیل قیمتها را آموزش ببینند.
برای اکثر مبتدیان اینگونه است، که آنها به طور ناخواسته این سفر یادگیری را آغاز میکنند. در حالی که کمبود مواد آموزشی وجود ندارد، همچنان ترسیم یک برنامه یادگیری سازمان یافته دشوار به نظر میرسد.
برای آموزش تکنیکال بورس از کجا شروع کنیم؟
با الگوهای شمعدان عجیب و غریب؟ یا با Head & Shoulders معروف؟
با گزینههای زیادی روبرو هستید ترند و خطوط رون که دیدگاه شما را به سرعت مختل میکند.
اما در انتهای تونل نوری وجود دارد.
اقدام به تجزیه و تحلیل قیمتها را میتوان به هشت مرحله مدیریت آسان تقسیم کرد. این همان کاری است که من در اینجا برای شما انجام دادهام.
در ادامه، من ایدههای اصلی هر مرحله را همراه با منابع انتخاب شده آماده کردهام.
آموزش پرایس اکشن به زبان ساده مهم است
Investopedia اقدام به بررسی قیمتها را چنین تعریف می کند:
نحوهی حرکت قیمت یک اوراق بهادار. اقدامات قیمت در تجزیه و تحلیل الگوی فنی و الگوی نمودار گنجانده شده است، که تلاش میکند نظم را در حرکت به ظاهر تصادفی قیمت پیدا کند.
اما شما باید فراتر از یک تعریف فنی در مورد price action trading پرایس اکشن اقدام کنید. شما باید درک واقعی از معاملات و بررسی دادههای قیمت داشته باشید.
این مرحله حیاتی است.
اگر فکر می کنید price action trading یک راه حل جادویی برای مشکلات تجاری شما است، پس قطعا ناامید خواهید شد.
اما اگر price action trading را راهی برای درک بازار و تمرکز بر تحلیل خود بدانید، سود بیشتری از آن خواهید برد.
همچنین، معاملات اقدام قیمت یک رویه جزمی نیست که شاخصهای معاملاتی را منع کند. این یک تغییر دیدگاه است که به شما کمک میکند تجزیه و تحلیل خود را با حرکت قیمت، ترند و خطوط رون پایه گذاری کنید.
به جای نه گفتن به شاخصها، آنها را با راهنمایی دادههای قیمت تفسیر کنید. مقدمههای مربوط به اقدام قیمت اغلب بر جنبههای فنی متمرکز است. یا این که آنها یک تصویر بیش از حد گلگون و سرخ را برای تازه کاران ارائه میدهند
با مفهوم تقاضا و عرضه شروع کنید
تقاضا و عرضه تغییرات قیمت را توضیح میدهد. این اصل اساسی برای همه بازارها کاربرد دارد.
وقتی تقاضا بر عرضه غلبه میکند، باعث افزایش قیمت بازار میشود. وقتی عرضه بیش از تقاضا باشد، قیمت بازار کاهش مییابد.
نقاط عطفی که تقاضا بر عرضه غلبه میکند و بالعکس بسیار مهم است. هدف اصلی یک معاملهگر price action trading یافتن این نقاط عطف است.
نیروهای تقاضا و عرضه خود را به عنوان حمایت و مقاومت در بازار نشان میدهند. از این رو، درک کامل مفهوم حمایت و مقاومت بسیار مهم است.
پشتیبانی و مقاومت یک مفهوم اصلی در معاملات price action trading است.
سطح پشتیبانی، سطوح قیمتی است که تقاضا بر عرضه غلبه میکند. در این سطوح، بازار احتمالاً افزایش خواهد یافت.
سطوح مقاومت، زمانی رخ میدهد که عرضه بیش از تقاضا رخ دهد. در این سطح قیمت، بازار احتمالاً معکوس خواهد شد.
مفهوم روند یا ترند
مفهوم روند یا ترند
احتمالا زیاد این جمله را شنیده اید که روند دوست شماست پس بهتر است در مرحله اول ترند و خطوط رون ورود به بازار سرمایه به تعریف روند در تحلیل ها و تقسیم بندی آن بپردازیم. تمام تلاش های یک چارتیست در تحلیل سهم و استفاده از نمودارها، سطوح حمایت و مقاومت، الگوها، اندیکاتورها و … همگی برای یافتن جهت حرکت قیمت سهم (روند سهم) و قرارگیری در روند برای خرید یا فروش سهم است. قیمت سهام در طول زمان ثابت نیست و با گذشت زمان تغییر می کند. این تغییرات همواره تغییرات صرفا مثبت و یا صرفا منفی نیستند و قیمت بین این دو حالت نوسان می کند. در این صورت حرکت بازار مانند امواجی هستند که در دوره ای مثبت و در دوره ای منفی هستند و با قله یا دره از هم تفکیک می شوند. با مقایسه این قله یا دره ها از قله یا دره قبلی روند ها تعریف می شوند که در واقع برآیند امواج مثبت و منفی درون خود هستند و جهت حرکت قیمت به سمت بالا، پایین یا حرکت به یک سمت را مشخص می کنند. براین اساس روندها به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم بندی می شوند.
روند صعودی
در روند صعودی برآیند امواج مثبت و صعودی است و اگر قله ها و دره ها را با هم مقایسه کنیم به این موضوع پی می بریم که قله جدید از قله قبل خود در قیمت بالاتری قرار گرفته و دره جدید نیز نسبت به دره قبلی بالاتر قرار می گیرد. در این نوع روند اگر قله های قیمتی را با خطی که به آن خط روند نیز گفته می شود به هم وصل کنیم، شیب این خط مثبت است. روندهای صعودی برای خریداران جذاب است چراکه خط هایی که دره های قیمتی را در روند صعودی به هم وصل می کند )که اصطلاحا به آن خطوط حمایت گفته می شود( از کاهش قیمت جلوگیری می کند.
روند نزولی
روند نزولی برعکس روند صعودی است و برآیند امواج منفی و نزولی است و اگر قله ها و دره ها را با هم مقایسه کنیم به این موضوع پی می بریم که قله جدید از قله قبل خود در قیمت پایین تری قرار میگیرد و دره جدید نیز نسبت به دره قبلی پایین تر قرار می گیرد. برخلاف روند صعودی، در این نوع روند اگر دره های قیمتی را با خطی که به آن خط روند نیز گفته می شود به هم وصلکنیم، شیب این خط منفی است و روندهای نزولی برای فروشندگان جذاب است زیرا خطوطی که قله های قیمتی را دراین روند به هم وصل می کند )که اصطلاحا به آن خطوط مقاومت گفته می شود( از افزایش قیمت جلوگیری می کند. روند خنثی در این روند که به روند رنج هم معروف است و خیلی بیشتر از دو روند صعودی و نزولی در بازار دیده می شود، قیمت ها در یک محدوده افقی به سمت راست حرکت می کنند و درواقع حرکت نوسانی دارند. قله های قیمتی در محدوده قله های قیمتی قبل و دره های قیمتی در محدوده قیمتی دره های قبلی است و اگر قله ها را به هم و دره ها را نیز به هم وصل کنید، شیب خطوط تقریبا صفر است و خط روند افقی است. در این نوع روند معامله دارای ریسک بالاتری است و بهتر است اگر معامله گر مبتدی هستید دست به خرید و فروش نزنید و نظاره گر بازار باشید. درصورتی که حرفه ای ها در این روندها به صورت نوسانگیری خرید و فروش می کنند و یا به دید میانمدت یا بلند مدت سهامداری می کنند. لازم به ذکر است که معاملات بلندمدت اصولا معاملاتی هستند که معامله سهامداری می کند، در معاملات میان مدت معامله گر بین یک )Target point( گر بالای شش ماه برای رسیدن به تارگت قیمتی تا شش ماه سهامدار است و در معامله کوتاه مدت ترند و خطوط رون مدت زمان بین خرید و فروش یک سهم کمتر از یک ماه است. روند کلی یک سهم را می توانیم به فرایند حرکت یک فنر تشبیه کنیم. یک فنر با دریافت انرژی جمع می شود و این مرحله تراکم یک سهم است که با نوسان قیمتی سهم در این محدوده قیمتی مواجه هستیم که به آن روند خنثی می گویند، در این مرحله سهامداران اصلی شروع به جمع کردن سهم می کنند و هرچه فرایند تراکم بیشتر باشد حرکتی بعدی فنر (سهم) قوی تر است. پس از جمع شدن سهام توسط سهامداران اصلی، فنر آزاد می شود و شروع به حرکت می کند که در این مرحله با شروع روند صعودی، با مشارکت عمومی و افزایش تقاضای عموم سهامداران در سهم، رشد سهم محقق می شود و روند صعودی کامل می شود. در انتهای رشد سهم، انرژی فنر کاسته می شود و تمایل دارد به حالت اول خود برگردد در این مرحله سهامداران شروع به فروش برگه سهام خود می کنند و عرضه از تقاضا پیشی می گیرد و سهم با روند نزولی مواجه خواهد شد. یک نکته بسیار مهم برای معامله گران بازارهای مالی، یافتن نقاط پایان روندهاست زیرا اگر بدون اطلاع از این نقاط تغییر روند دست به معامله بزنند، ریسک بسیار زیادی کرده و گاها یا از سود سهامی جامانده اند و یا به ضررهای جبران ناپذیری گرفتار شده اند. دنبال کردن خبرهای سهم، بررسی تابلو ی سهم ، شکسته شدن خط روند، استفاده از اندیکاتورهای مختلف، بررسی تغییر حجم معاملاتی، بررسی حمایت ها و مقاومت های شاخص و به خصوص شاخص صنعت مورد نظر، بررسی الگوهای سهم، استفاده از ابزار فیبوناچی و …. می توانند در یافتن پایان یک روند کمک کنند. تحلیل روند فقط یکی از صورت های تحلیل تکنیکال است و چند ده ابزار و روش دیگر برای تحلیل قیمت سهام وجود دارد و به طور مثال وقتی یک خط روند شکسته می شود، تنها نشان دهنده آلارمی برای تغییر روند است و برای اطمینان از آن باید از دیگر ابزارها هم بهره برد و همچنین حتما به این نکته دقت کنید که هر معامله گر استراتژی خاص خود را دارد اما به صورت کلی یک معامله گر برای کسب سود در یک روند صعودی به دنبال خرید سهم، در روند نزولی به دنبال فروش سهم و در روند خنثی نظاره گر بازار است.
نحوه رسم صحیح خطوط روند
خط روند ابزاریست که در تحلیل تکنیکال کاربرد دارد و با متصل کردن سقف ها یا کف ها به یک دیگر می توان حمایت و مقاومت (داینامیک) آینده قیمت را تشخیص داد.
نحوه صحیح رسم خط روند:
- در تحلیل کلاسیک زمانی که بر اساس خط روند معامله میکنید، حمایت و مقاومت بعدی شما نیز خطوط روند ترسیمی از روی سطح دیگر می باشد (به تریتیب از نزدیکترین خطوط تا دور ترین)
- در یک چارت، خطوط روند بسیاری میتواند رسم کرد اما ارزش آنها بر اساس متصل نمودن سطوح قبلی مشخص می شود: اگر سطوح ما ماژور باشند اعتبار آن خط بیشتر می شود و اگر مینور باشد اعتبارآن کمتر می شود.
- در رسم خط روند صحیح باید شدو ها را نیز در نظر گرفت، زیرا قیمت در تایمی که هستید تشکیل شدو داده است اما در تایم های پایین تر به شکل شدو دیده نمی شود.
- خط روند را باید از روی بیس ها (حمایت به مقاومت، مقاومت به حمایت، حمایت به حمایت، مقاومت به مقاومت) رسم نمود.
- شما باید تایم فریم واقعی رسم خط روند را بدانید، در غیر این صورت شما نمیتوانید متوجه بشوید که آیا خط روند شما شکسته است و یا خیر.
- رسم خط روند از روی نمودار خطی اشتباه است؛ زیرا در هر تایم شما شاهد خط روند جدیدی خواهید بود.
- رسم خط روند از روی کلوز ها و اپن ها (در صورت وجود شدو) اشتباه است.
- خطوط روند با زاویه کمتر از 45% اعتبار بیشتری دارند.
- ما نباید از روی اسپایک ها خوط روند را رسم نماییم.
- برای رسم خط روند فقط داشتن 2 بیس نیاز است.
نحوه تشخیص تایم فریم خط روند:
ابتدا خط روندی را به صورت شانسی در تایمی رسم میکنیم ( من در تایم 15 دقیقه رسم نموده ام)
همانطور که میبینید خط ما کاملا مشخص است و بیشتر از 4 کندل را در زیر خود جای داده است.
تایم فریم را بار دیگر بالا می بریم
همانطور که میبینید خط ما کاملا مشخص است و ترند و خطوط رون بیشتر از 4 کندل را در زیر خود جای داده است.
تایم فریم را بار دیگر بالا می بریم
همانطور که میبینید خط ما کاملا مشخص است و بیشتر از 4 کندل را در زیر خود جای داده است.
تایم فریم را بار دیگر بالا می بریم
در این تایم فریم (دیلی) میبینیم که خط ما اصلا معلوم نیست، در دل کندل ها گم شده و کمتر از 4 کندل طول آن می باشد. پس متعلق به این تایم فریم نیست و باید یک تایم به عقب برگردیم. خط روند ما متعلق به تایم 4 ساعته می باشد.
ترید بر اساس خط روند:
ابتدا ما باید تایم فریم های فراکتالی خود را تعیین کنیم؛ بعد از رسم خطوط روند باید به این نکات توجه کنیم:
زمانی که ما تایم خط روندمان را فهمیدیم، به تایم فریم تریگر می رویم و بر اساس برخورد به این سطوح معامله می کنیم
خط روند ما اگر شکست باید در تایم خود خط شکسته شود، نه در تایم تریگر
اگر خط روند ما در تایم الگو شکسته و تثبیت شد پولبک آن را می توانیم در تایم تریگر ترید نماییم
نتیجه: زمانی که احتمال شکست سطحی را می دهیم باید در همان تایم فریم سطح منتظر شکست باشیم، زمانی که منتظر برگشت هستیم، آن را در تایم فریم تریگر مورد بررسی قرار می دهیم.
شکست خط روند:
هنگامی که شما خط روندی به عنوان مقاومت دارید و در تایم فریم درست خط روند خود را ترسیم نموده اید، زمانی که قیمت یک بار از آن عبور میکند، هنوز خط روند ما معتبر می باشد، اگر به این خط پولبک زده شود و قیمت دوباره رشد کند، ارزش آن بسیار بیشتر می شود. اما هنگامی که قیمت یک بار خط روند ما را بشکند و بالای آن تثبیت کند، در صورتی که ریورس شود و به خط روند ما اهمیتی نشان ندهد، خط روند اعتبار خود را از دست خواهد داد و در برخورد های بعدی به آن اعتنا نمیکنیم. برای این کار حتما باید در تایم فریم درست به چارت نگاه کنید.
خطوط روند گسترده می شوند:
گاهی ما شاهد یک شکست فیک هستیم (قیمت از خط روند عبور می کند اما نمیتواند تثبیت کند و دوباره به داخل خط روند باز میگردد، در این صورت شکست فیک اتفاق می افتد) در این صورت ما خط روند جدیدی را رسم میکنیم (خط روند قبلی ما میماند) که نقاط برگشتی جدیدی را به ما میدهد.