طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی

تحلیل گری یا قمار
خوب برای بررسی این ادعا نیاز هست که به مفهوم واضحی و مشخصی از واژه قمار بپردازیم. اگر قمار به معنای بازی و شرط بندی با درگیری هیجانات و باختن تا ریال آخر پولم) می باشد. پس مقایسه ی ترید یا قمار غلط است. اما اگر منظور از قمار، بازی در فضای احتمالات با استفاده از روش ها و تکنیک های مختص به آن بازی و البته اندازه گیری درست و تحت کنترل ریسک مالی در بازیست، حالا می توان گفت معامله گری کمی از این مفهوم وام می گیرد.
حالا من به عنوان یک معامله گر چگونه تشخیص درست بین دو گزینه ترید یا قمار را بدهم. این نگرش معامله گر نیست به معامله گری در بازار بستگی دارد. و این طرز فکر و نگاه و عملکرد خود معامله گر است که مفهوم درست یا به معاملاتش می دهد. دکتر رالف گرینسان (Ralph Green Son) که از روانکاوهای برجسته ایالت کالیفرنیاست، آزمایشات روانشناسی را روی قماربازها انجام داده و نتایج تحقیقاتش قماربازها را به ۳ گروه کلی تقسیم می کند.
گروه ۱ـ افراد تقریبا معمولی که گاهی برای تفریح قماربازی می کنند و بازی کردن یا نکردنشان تحت کنترل خودشان است و درگیر مسأله نیستند.
۲ـ افرادی که به اصطلاح قمارباز حرفه ای نامیده می شوند و در زمینه بازی خود کسب مهارت کردهه و تمرین مداوم و رشد دارند، مدیریت ریسک بازی را بلدند و این روش شغل و درآمد آنهاست.
۳ـ قماربازانی که اعتیاد شدیدی به بازی دارند، تمرین و مهارت و البته تسلط ذهنی ندارند و در بازی یا حتی در زندگی به نوعی روان پریشی رسیده اند. مقاومت می کنند تا دیگر بازی نکنند اما ضمیر ناخودآگاهشان آنها را مجبور به بازی کردن مجدد می کند
علیرغم زیان مالی و آسیب روحی شدید گاهی تا آخر عمر نمی توانند قمار را ترک کنند.
با توجه به این موضوع، اکنون نگاه متفاوت معامله گران را نسبت به معامله کردن بررسی می کنیم:
۱: معامله گرانی که فقط سالی چند معامله می کنند و بدون درگیری بازارهای مالی معمولاً قصد سرمایه گذاری میان مدت و بلندمدت دارند.
۲ـ معامله گرانی که با کسب مهارت و البته تمرین و تمرین مداوم روی استراتژی خود، مدیریت ریسک و سرمایه و روی ذهن و احساس خود رشد تدریجی دارند و نگاه بلندمدت به فرآیند معامله گری به عنوان شغل اصلی دارند این معامله گران روی کیفیت شخصیت معامله گری خو (به جای کسب سرمایه های بزرگ و سریع) تمرکز می کنند.
۳ـ معامله گران که غرق معامله اند و نمی دانند چه می کنند . گاهی حتی آموزش دیده اند اما استراتژی شخصی ندارند. زمان برای رشد مهارت های ذهنی خود در معاملات نمی گذارند. مدام معامله کردن را با رشد اشتباه می گیرند. معمولاً به بازارهای مالی اعتیاد پیدا کرده اند، طمع همراه با شعله های ناگهانی امید و ناامیدی دارند.
با وجود ترس های مختلف نمی توانند بازار را ترک کنند. خودگویی های متداول آنها معمولاً چیزی شبیه اینهاست:
«از هر ۳ یا ۴ معامله با ضرر یکیش حتماً سود میشه» ، «یا یه سود بگیر یا هیچی» ، «با باقی مانده ی سرمایه ام به سیم آخر می زنم » ، آنقدر پشت سر هم معامله می کنم تا بالاخره یک سود حسابی نصیبم بشه» و …
متأسفانه تفکر موفقیت آنی، آسان و زودبازده بودن ترید باعث می شود که بسیاری از معامله گران جزء دسته سوم شوند. عدم رشد، اعتیاد به ترید، زیان فراوان، اختلال فکری، کاهش شدید اعتماد به نفس، ناامیدی و سرخوردگی نتیجه چند ساله معامله گری شان در بازارهای مالی است.
۲۰ استراتژی که هر معامله گر در بازار بورس باید بداند.
۲۰ استراتژی که هر معامله گر در بازار بورس باید بداند.
یک معامله گر موفق در بازار بورس از چه استراتژی هایی پیروی می کند؟
همانطور که می دانید خرید سرور مجازی بورس توشن یکی از مهم ترین اقداماتی است که معامله گران در بازار بورس انجام می دهند.
در این مقاله قصد داریم شما را با ترفند هایی که افراد موفق در بازار بورس انجام می دهند آشنا کنیم.
همچنین با مطالعه مطالب قبلی می توانید در خصوص ترید و تریدر ها اطلاعاتی به دست آورید.
رزرو سود قابل اعتماد در بازارهای مالی دشوارتر از آن است که در نگاه اول به نظر می رسد.
در واقع، برآوردهای غیررسمی نشان می دهد که بیش از ۸۰٪ معامله گران سرانجام شکست می خورند، و سراغ کار دیگری می روند.
اما صنعت کارگزاری به ندرت نرخ شکست مشتری را منتشر می کند زیرا آن ها احتمالاً نگرانند که حقیقت باعث ترساندن حساب های جدید می شود.
در واقع، موفقیت در معاملات دشوار است و معامله گران سودآوری مداوم دارای ویژگی های کمیاب خاصی هستند.
این ۲۰ قانون نکاتی است که افراد حرفه ای مدت ها برای ماندن در حلقه برندگان استفاده می کنند.
راهی برای سودآوری بلند مدت
سودآوری طولانی مدت به دو مجموعه مهارت مرتبط نیاز دارد. اولین کار این است که مجموعه ای از استراتژی ها را شناسایی کنید که درآمد بیشتری نسبت به ضرر خود دارند و سپس استفاده از این استراتژی ها به عنوان بخشی از یک برنامه تجاری است.
دوم، استراتژی ها باید عملکرد خوبی داشته باشند در حالی که بازار انگیزه های گاوی را تجربه می کند و تحمل می کند. به عبارت دیگر، در حالی که بسیاری از معامله گران می دانند چگونه در بازارهای خاص کسب درآمد کنند، مانند یک روند صعودی قوی ، آن ها در طولانی مدت شکست می خورند زیرا استراتژی های آن ها با تغییرات اجتناب ناپذیر در شرایط بازار سازگار نیست.
آیا می توانید با رویکردی که احتمال رفاه طولانی مدت را افزایش می دهد، از بسته جدا شوید و به اقلیت حرفه ای بپیوندید؟
آیا می توانید از گله تجار wannabe جدا شوید و به موفقیت تجاری برسید؟
با یک برنامه واضح و روشن با استراتژی های اثبات شده شروع کنید و سپس از ۲۰ قانونی که در آن آمده استفاده کنید.
۱. به نظم و انضباط خود پایبند باشید
نظم و انضباط را نمی توان در یک سمینار آموزش داد و یا در نرم افزار گران قیمت تجارت یافت.
معامله گران هزاران دلار صرف تلاش برای جبران عدم کنترل خود می کنند اما تعداد کمی از افراد متوجه می شوند که نگاه طولانی به آینه همان کار را با قیمت بسیار پایین انجام می دهد.
درس مهم این است که، یک معامله گر پس از اطمینان به برنامه معاملاتی خود، باید نظم و انضباط خود طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی را حفظ کند، حتی اگر رگه های باخت ضروری وجود داشته باشد.
۲. دوری از جمعیت
سودآوری طولانی مدت مستلزم موقعیت یابی در جلو یا پشت جمعیت است، اما هرگز در جمعیت این اتفاق نمی افتد، زیرا این همان جایی است که استراتژی های غارتگرانه هدف قرار می گیرند.
از تابلوهای سهام و اتاق های گفتگو که در آن ها افراد از اهمیت جدی برخوردار نیستند و بسیاری از آن ها انگیزه های مخفی دارند، دور بمانید.
۳. طرح معامله خود را داشته باشید.
برنامه معاملات خود را هفتگی یا ماهانه به روز کنید تا شامل ایده های جدید و از بین بردن ایده های بد باشد.
هر وقت در چاله ای افتادید و به دنبال راهی برای بیرون آمدن هستید برگردید و برنامه را بخوانید.
۴. تنبلی نکنید.
رقابت شما صدها ساعت را صرف تکمیل استراتژی ها می کند و اگر انتظار دارید چند دارت پرتاب کنید و با سود همراه شوید، اشتباه کرده اید.
تنها راه دستیابی به موفقیت طولانی مدت، سخت کوشی و انضباط است.
۵- از امر بدیهی بپرهیزید
سود به ندرت از پیروی از اکثریت یا جمعیت حاصل می شود. وقتی می بینید که یک تجارت کامل راه اندازی شده است، به احتمال زیاد همه افراد نیز آن را می بینند، شما را در میان جمعیت کاشته و شما را برای شکست آماده می کنند.
۶. قوانین خود را زیر پا نگذارید.
شما قوانین معاملاتی ایجاد می کنید تا در موقعیت های بد پیش بروید تا از مشکل خارج شوید. اگر به آن ها اجازه نمی دهید کار خود را انجام دهند، انضباط خود را از دست داده اید و درها را برای ضررهای بیشتر باز کرده اید.
۷. به پند و اندرز سایرین گوش ندهید.
این پول شما است، نه آن ها. به خاطر داشته باشید که معلم ممکن است در حال صحبت در مورد موقعیت های خود باشد، امیدوار است که گفتگوی هیجان زده سود آن ها را افزایش دهد، نه سود شما.
۸. از شهود خود استفاده کنید
تجارت از جنبه های ریاضی و هنری مغز شما استفاده می کند، بنابراین برای موفقیت در دراز مدت باید هر دو را پرورش دهید. هنگامی که با ریاضیات راحت شدید، ممکن است بخواهید با مراقبه، چند حالت یوگا یا یک پیاده روی آرام در پارک، نتایج را افزایش دهید.
۹. عاشق نشوید
اگر بیش از حد عاشق وسیله نقلیه یا سرمایه گذاری خود هستید، جای خود را به تصمیم گیری نادرست می دهید.
این وظیفه شماست که از ناکارآمدی استفاده کنید، و در حالی که دیگران به راه غلط متمایل می شوند، درآمد کسب کنید.
۱۰. زندگی شخصی خود را سازماندهی کنید
هر آنچه در زندگی شما اشتباه است در نهایت به عملکرد تجاری شما نیز منتقل خواهد شد. این امر به ویژه اگر با پول، ثروت و قطب مغناطیسی فراوانی و کمبود صلح نکرده باشید، خطرناک است.
نیازهای تجاری خود را جدا از نیازهای شخصی خود نگه دارید و از هر دو مراقبت کنید.
۱۱. به فکر انتقام نیافتید
رکود بخشی طبیعی از چرخه زندگی معامله گر است. آن ها را با کمال لطف پذیرفته و به استراتژی های مورد آزمایش زمان، پایبند باشید که می دانید در نهایت عملکرد شما را به حالت قبل بازمی گرداند.
سعی نکنید با معامله بیشتر معامله ضرر را جبران کنید. معامله انتقام یک حرکت فاجعه آمیز است.
۱۲. مراقب هشدارها باشید.
تلفات بزرگ بدون هشدارهای فنی متعدد به ندرت اتفاق می افتد.
معامله گران معمولاً این علائم را نادیده می گیرند و امیدوار می شوند که جای نظم متفکر را بگیرند و خود را برای درد آماده می کنند.
به طور خلاصه، مراقب علائم اولیه تغییر وضعیت بازار و ایجاد خطرات برای موقعیت های خود باشید.
۱۳. ابزار فکر نمی کنند
برخی از معامله گران سعی می کنند مهارت های ناکافی را با نرم افزارهای گران قیمت، از پیش بسته بندی شده با انواع سیگنال های خرید و فروش اختصاصی، جبران کنند.
وقتی فکر می کنید نرم افزار هوشمندتر از خودتان است، این ابزارها می توانند در تجربه ارزشمند تداخل ایجاد کنند.
از ابزارهایی استفاده کنید که متناسب با برنامه معاملاتی شما باشد، اما به یاد داشته باشید که در نهایت، شما کسی هستید که هر کاری را انجام می دهید.
۱۴. فکرتان را به کار بیاندازید
طبیعی است که معامله گران از قهرمانان مالی خود الگوبرداری کنند، اما این یک روش عالی برای از دست دادن پول است.
آنچه را که می توانید از دیگران بیاموزید، سپس بر اساس مهارت های منحصر به فرد و تحمل ریسک خود، عقب نشینی کرده و هویت بازار خود را ایجاد کنید.
۱۵. جام مقدس را فراموش کنید
معامله گران از دست رفته در مورد فرمول محرمانه ای که به طرز جادویی نتایج آن ها را بهبود می بخشد، خیال پردازی می کنند.
در حقیقت، هیچ رازی وجود ندارد زیرا راه موفقیت همیشه از طریق انتخاب دقیق، مدیریت ریسک موثر و سودآوری ماهرانه انجام می شود.
۱۶. ذهنیت Paycheck را فراموش کنید.
به ما آموزش داده شده است که برای کارمزد هفته کار را خرد کنیم. این ذهنیت پاداش تلاش با جریان طبیعی سود و زیان معاملات طی یک سال مغایرت دارد. در واقع، آمار نشان می دهد که بیشترین سود سالانه فقط در چند روز معاملات انجام می شود.
۱۷. خیال پردازی نکنید.
مشکلی نیست که در مورد معامله ای که مطابق میل شما پیش می رود احساس خوبی داشته باشید، اما پول تا زمانی که موقعیت خود را بسته یا پوشش نداده اید مال شما نیست.
آنچه را که می توانید در اولین فرصت ممکن، با توقف عقب افتاده یا سود جزئی، قفل کنید، بنابراین دستان پنهان بازار نمی توانند در آخرین لحظه سود شما را جیب بزنند.
۱۸. ساده عمل کنید.
تمرکز خود را روی قیمت فعال بگذارید، درک کنید که هر چیز دیگری ثانویه است.
پیش بروید و شاخص های فنی پیچیده ای بسازید، در حالی که به یاد داشته باشید که عملکرد اصلی آن ها تأیید یا رد آنچه چشم شما از قبل می بیند است.
۱۹. با ضررها صلح کنید
معامله یکی از معدود مشاغلی است که هر روز با از دست دادن پول راهی طبیعی برای موفقیت است.
اگر حواستان باشد، هر ضرر تجاری با یک درس مهم بازار همراه است.
همچنین، بدانید چه موقع باید کار را کنار بگذارید و استراحت کنید.
ضررها را بپذیرید، برای جمع شدن دوباره وقت بگذارید و سپس با یک دیدگاه جدید به بازار برگردید.
۲۰. مراقب تقویت خود باشید
معامله فعال باعث ترشح آدرنالین و اندورفین می شود.
این مواد شیمیایی حتی در صورت ضرر و زیان می توانند احساس سرخوشی ایجاد کنند.
به نوبه خود، این شخصیت های اعتیاد را ترغیب می کند که مواضع بدی بگیرند، فقط برای این که عجله کنند.
اگر برای رسیدن به یک هیجان، معامله می کنید، احتمالاً به دلایل اشتباه معامله می کنید.
کلام آخر
بیشتر معامله گران نمی توانند از تمام پتانسیل خود استفاده کنند، در نهایت تمام دارایی های خود را نقد می کنند و روش های سنتی تری برای کسب درآمد پیدا می کنند.
با پیروی از قوانین کلاسیک طراحی شده برای تمرکز شدید بر سودآوری، به عضوی افتخار آمیز در اقلیت حرفه ای تبدیل شوید.
امیدواریم با استفاده از سرور مجازی بورس توشن و همچنین پیگیری آخرین اخبار در مورد بورس می توانید به نتیجه مورد نظرتان دست پیدا کنید.
چگونه سرور مجازی بورس با اینترنت پر سرعت برای خرید عرضه اولیه و سر خط زدن معاملات بورس تهیه کنم ؟
معرفی و دانلود کتاب معاملهگر با انضباط
برای دانلود قانونی کتاب معاملهگر با انضباط و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی رایگان نصب کنید.
برای دانلود قانونی کتاب معاملهگر با انضباط و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابراه
معرفی کتاب معاملهگر با انضباط
مارک داگلاس در کتاب معاملهگر با انضباط، تجربیات خود در زمینۀ معاملهگری، نحوۀ خودشناسی، روانشناسی بازار و به دست آوردن اعتماد به نفس را برای تازه واردان عرصۀ بورس و بازار تجارت با زبانی ساده بازگو میکند.
شما در کتاب معاملهگر باانضباط (The Disciplined Trader) میآموزید که چطور اعتماد به نفس خودتان را در عرصه تجارت بالا ببرید، نظم و دقتتان را افزایش دهید و از محیطهای خارجی و داخلی ذهنتان نیز استفاده کنید. مارک داگلاس (Mark Douglas) مسائلی که از ذهن نشأت میگیرند را از عوامل اصلی جهت رقابت در بازار میداند.
تنوع در مبادلات، به روزرسانی قراردادها، اطلاعرسانی دقیق و سریع، خدمات مشاورهای پیشرفتهتر، گوناگونی کتابها و نشریات مربوطه و پیشرفت روزبهروز نظامها در زمینۀ تحلیل فنی و نظارتِ تخصصی به کمک نرمافزارهای کامپیوتری، از عناصر حائز اهمیت در کمک به رشد و تعالی معاملات هستند، که همۀ اینها راه شناخت بازارها و دنبال کردن آنها را تسهیل میبخشند.
در هر معامله، به ازای هر یک دلار که یک معاملهگر بهعنوان سود در نظر میگیرد، شخصی دیگر باید ضرر کند. به بیان دیگر، سودی که آن دستۀ کوچک دائماً از بازار بهدست میآوردند، از جیب صدها معاملهگر دیگری میآید که با از خودگذشتگی، پلهای میشوند برای بالارفتنِ گروه دیگر و به آن گروه در موفقیتهای روزانهشان یاری میرسانند!
نظم داشتن، تسلط بر خود و مهار عواطف، از عوامل اصلی موفقیت هستند. با این حال این ویژگیها ذاتی نیستند و باید آنها را با آموختن تمرینهای ذهنی مشخص کسب کنید. یاد گرفتن این تمرینهای ذهنی اغلب به شکل آزمون و خطا صورت میگیرد که ممکن است بسیار پرهزینه و پر از درد و رنجهای روانی باشد. مهمترین مشکل شیوۀ آزمون و خطا در بازار این است که اکثر مردم، پیش از به پایان رساندن پروسۀ یادگیری، همۀ سرمایۀ خود را به باد میدهند. معاملهگرانی هم که پول کافی جهت ادامۀ مسیر و معاملاتشان را دارند، هیچگاه از اثرات طولانیمدت و مخرب روانی این مرحله نجات نمییابند. بنابراین اگر میخواهید معاملهگری کاربلد محسوب شوید، باید بردبار باشید و عواطف خود را مدیریت کنید!
داگلاس هدف خود از نوشتن کتاب معاملهگر باانضباط را اینگونه بیان میکند:
«این کتاب را نوشتم تا هر آنچه که به نظرم از حیاتیترین نیازهای فردی است که میخواهد به شغل معاملهگری در بازار حال و بازار سهام روی بیاورد را آموزش دهم. توضیح راجع به اینکه چگونه با یک روش منظم و اصولی و قدمبهقدم، مهارتهای ذهنی لازم برای موفقیت در معاملهگری و کسب ثروت را فرابگیرید. روشی که کلید آن فراگیریِ رویکردی جدید در نوع تفکر یا فراگیری یک الگوی فکری نوین است.»
حتی بعد از فراگیری تمام مهارتهایی که در این کتاب معرفی شدند، احتمالاً زمانی به این سطح از آگاهی میرسید و متوجه خواهید شد که معاملات شما در حقیقت مکانیزمی برای نشان دادن این است که «تا چه حد خودتان را دوست دارید».
به بیان دیگر، بعد از اینکه یاد گرفتید به خودتان اعتماد کنید و همیشه به بهترین شکل ممکن در راستای حفظ منافع خود گام بردارید، تنها چیزی که باز هم مانع شما در این مسیر باقی خواهد ماند «میزان اعتمادبهنفس شما است»، یعنی ارزشی که برای خود قائل هستید.
به یاد داشته باشید همیشه میزان پولی که در قالب سود معاملات به دست میآورید، مستقیماً با باورهایی که در زندگی دارید در ارتباط است و مشخص میکند که چه اندازه لیاقت دریافت پول را دارید. بنابراین برای آنکه بهعنوان یک معاملهگر به خود پاداش دهید، باید هر چیزی که در نظام ذهنیتان مانع از رسیدن به بالاترین سطح ممکن از اعتمادبهنفس و دوستداشتن میشود را بشناسید و انرژی آن را تغییر دهید.
آیا برایتان سؤال پیش آمده که بالاترین سطح ممکن کجاست؟
مارک داگلاس در پاسخ به این سوال بیان میکند: با شوق به فراگیری آنچه لازم میدانید، باید به خود بیاموزید که «تمرکز» کنید، کاری که نیاز است را انجام دهید و همین اشتیاق انطباق شما بهطور طبیعی و خودکار با آن سطح از اعتمادبهنفس را معین خواهد کرد و باعث ارتقاء روزافزون شما خواهد شد.
با مارک داگلاس بیشتر آشنا شویم:
مارک داگلاس مدرس، نویسنده، سخنران و بنیانگذار عرصۀ روانشناسی طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی تجارت، یک افسر بازنشستۀ ارشد USN به شمار میرود. او پس از اتمام شغلش در نیروی دریایی، در جایگاه یک مشکلیاب، به حوزۀ کامپیوتر وارد شد و 19 دفترچۀ راهنما برای کاربران نگاشت و ساعات بسیاری را به آنان آموزش داد.
او فعالیت در بورس را از سال 1978 درست زمانی که در یک دفتر بیمه کارمند بود، شروع کرد. مارک توانست در مدتی کوتاه به یک معاملهگر حرفهای تبدیل شود. داگلاس همراه با همسرش نورا، پیش از بازنشستگی و رفتن به گاردنرویل، نوادا و سرگرم شدن به نویسندگی، به مدت 9 سال شرکت Orange Blossom RV Resort را در فلوریدا مدیریت میکردند.
خواندن کتاب معاملهگر باانضباط به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
این کتاب برای شما که با امید داشتن درآمد بهتر و بیشتر وارد بازار بورس شدهاید و یا قصد ورود به آن را دارید، نوشته شده است.
در بخشی از کتاب معاملهگر باانضباط میخوانیم:
درستترین راه برای به نمایش گذاشتن بیمرز بودن بازار، مقایسهی آن با شرطبندی است. در شرطبندی، شما تصمیم میگیرید که چه مقدار پول را در بازی قرار دهید، پس بهطور دقیق نیز میدانید که چهمقدار را میتوانید ببرید یا ببازید و حتی امکان محاسبهی احتمال برد و باخت با روشهای ریاضی و با دقت نیز ممکن است. اما در بازار شرایط کمی فرق دارد، نمیدانید که در معامله، قیمتها از نقطهی شروع به چه سمتی میروند.
بر همین اساس اصلاً سود یا ضرر شما در یک معامله مشخص نیست. از نظر روانشناسی این خاصیت به شما اجازه میدهد که خود را قانع کنید که سرانجام در یک معامله، تمام رویاهایتان به حقیقت میپیوندند. در صورتی که بین خریدار و فروشنده تناسبی باشد که باعث تغییر قیمت در راستای موقعیت شما شود، این موضوع خیلی هم دور از ذهن نیست. اما اگر تنها تمرکز شما بر تحقق بخشیدن به این رویا باشد، شما طوری عمل میکنید که تنها اطلاعات مورد تأییدتان از بازار را جمع میکنید و امکان دارد در طول این مدت اطلاعاتی را که کامل هستند و قصدشان این است که به شما بفهمانند کار درست خارج شدن از موقعیتیست که دارید، رد میکنید.
اگر در یک معاملهی پرضرر هستید، قیمت قادر است دائماً از نقطهای که ورود شما را به این معامله نشان میدهد دورتر و دورتر شود و واضح است که ضررتان در هر لحظه بیشتر میشود. در این میان، بهجای پذیرفتن اینکه بازار از حرکت خود نمیایستد، به امید برگشتن آن در انتظار مینشینید.
این امید تا آن جا ادامه پیدا میکند که میزان ضررتان از آستانهی تحملتان عبور میکند. در اینجا معامله را ترک میکنید و هرگز نمیتوانید باور کنید که اجازه دادهاید ضرر این معامله برای شما تا این میزان زیاد شود.
از دید روانی، بهوجود آوردن سودهای زیاد، حس قدرت، خوشحالی بیش از اندازه و هر احساس دیگری که از این سودهای وسوسهانگیز دارید، خطرآفریناند. احتمال بهدست آوردن آنها زیاد است اما جامهی عمل به آنها پوشاندن کمی جای بحث دارد.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار
بخش اول: مقدمه
فصل اول: دلیل نوشتن این کتاب
فصل دوم: چراییهای نیاز به یک الگوی جدید
بخش دوم: روانشناسی بازار
مقدمه
فصل سوم: پیوسته حق با بازار است
فصل چهارم: سود و ضرر مرزی ندارد
فصل پنجم: قیمتها دائماً تغییر میکنند
فصل ششم: برای بازار ساختاری وجود ندارد
فصل هفتم: دلایل در بازار بیربط هستند
فصل هشتم: سه گام تا تبدیلشدن به معاملهگر برتر
بخش سوم: ایجاد چارچوبی برای شناخت بهتر خود
فصل نهم: بینش دربارهی حقیقتِ محیطِ ذهنی
فصل دهم: مدیریت اطلاعات محیط توسط استنباط، یادآوریها و برداشتها
فصل یازدهم: الزام یادگیری روشهای مطابقت
فصل دوازدهم: نحوهی رسیدن به هدف
فصل سیزدهم: کنترل انرژی ذهن
فصل چهاردهم; روشهایی برای اجرای تغییر
بخش چهارم: چگونه به یک معاملهگر برتر تبدیل شویم
فصل پانزدهم: روانشناسی تغییر قیمتها
فصل شانزدهم: گامی در مسیر پیروزی
فصل هفدهم: کلام آخر
چگونه در یک بازار ریزشی سود کنیم؟ معرفی استراتژیهای شورت کردن
بازار ارزهای رمزنگاریشده یکی از پرنوسانترین بازارهاست. قیمت بیت کوین یا توکنهای دیگر میتواند چندین بار در روز تغییر کند. بسیاری از افراد فکر میکنند سود حاصل از معاملات ارزهای رمزپایه، به طور معمول در نتیجه افزایش قیمت یک ارز دیجیتال است. شاید برایتان تعجبآور باشد که میتوان در یک بازار ریزشی هم سود کرد و از افت قیمت رمزارزها کسب درآمد کرد. بسیاری معتقدند شورت کردن یک استراتژی پیشرفته است که فقط باید توسط معاملهگران و سرمایهگذاران باتجربه انجام شود. ما در این مقاله شما را با معاملات Short آشنا میکنیم تا اگر قصد انجام این معاملات را داشتید با دانش بیشتری این کار را انجام دهید.
در این مقاله به تفاوت بازارهای یکطرفه و دو طرفه اشاره خواهیم کرد، مفهوم شورت کردن را توضیح میدهیم، شما را با نحوه کسب سود یا تحمیل ضررهای احتمالی در این موقیعت آشنا میکنیم، کاربردها و روشهای Short کردن را بیان میکنیم، سناریوهای احتمالی پس از ایجاد موقعیت شورت را میگوییم، موارد تاثیرگذار بر افزایش پوزیشهای Short را بازگو میکنیم، به معایب و مزایای این نوع معامله میپردازیم و در نهایت برخی نکات و استراتژیهای مهم را به شما خواهیم گفت.
شورت کردن چیست؟
پیش از شروع این مقاله لازم است مفهوم بازارهای یک طرفه و دو طرفه را توضیح دهیم؛ بازارهای یک طرفه به بازارهایی گفته میشود که در آن فقط میتوان از افزایش یک سهم یا یک توکن سود کسب کرد. به طور مثال بورس ایران یک بازار یک طرفه است؛ به این معنا که شما وقتی یک سهم را میخرید، باید منتظر رشد آن سهم بمانید تا از این طریق دارایی شما افزایش یابد، از سوی دیگر اگر قیمت سهم کاهش یابد، شما ضرر خواهید کرد.
اما در بازارهای دو طرفه شما میتوانید از ریزش یک دارایی هم سود کنید. بازار سهام آمریکا یا بازار رمزارزها این بازار را نیز ارائه میدهند. به طور مثال اگر در بازار رمزارزها شما پیشبینی کنید که در یک مقطع زمانی ممکن است شاهد کاهش قیمت ارز دیجیتال باشیم، میتوانید با Short کردن آن رمزارز از کاهش قیمت آن نیز سود کنید. پس شورت کردن را فقط در بازارهای دوطرفه میتوان انجام داد.
معاملات شورت، موقعیت شورت، پوزیشن شورت، Short کردن، فروش استقراضی و غیره همگی به یک مفهوم اشاره دارند؛ این که شما میتوانید از افت قیمت یک کریپتو سود به دست آورید. Short کردن یک نوع سرمایهگذاری یا استراتژی معامله است که در آن حدس زده میشود قیمت یک دارایی کاهش مییابد.
اگر یک معاملهگر متقاعد شود که قیمت یک توکن خاص کاهش مییابد، پوزیشن شورت باز میکند. باز کردن یک موقعیت Short به معنای قرضگرفتن یک توکن و فروش آن در بازار به قیمت روز است. به طور مثال شما ۱ بیت کوین دارید و ۱۰ بیتکوین دیگر از صرافی قرض میگیرد؛ پس از کاهش ارزش توکن، معاملهگر ارز را با قیمت کمتری خریداری میکند، بیت کوین قرض گرفته شده را بازپرداخت میکند و از تفاوت هزینه خرید و فروش سود کسب میکند. تریدر میتواند در این فرایند از اهرم یا لوریج نیز استفاده کند که میزان سود و ضرر را چند برابر میکند. مکانیزم معاملات Short در واقع به این صورت است:
- از صرافی ارز دیجیتال قرض میکنید
- پوزیشن شورت را باز میکنید
- منتظر میمانید تا طبق تحلیل و حدس شما قیمت کاهش پیدا کند
- پوزیشن خود را در قیمت پایینتری میبندید، سود خود را بر میدارید و توکن قرض گرفته شده را پس میدهید.
تمامی موارد بالا تحت عنوان باز کردن یک پوزیشن Short شناخته میشود. بیاید با یک مثال این مکانیزم را توضیح دهیم.
مثالی از پوزیشن شورت
فرض کنید یک تریدر معتقد است توکن A که در حال حاضر با ۵۰ دلار معامله میشود در سه ماه آینده کاهش قیمت خواهد داشت. معاملهگر ۱۰۰ واحد از این توکن را قرض میگیرد و آنها را میفروشد. ارزش این معامله ۵۰۰۰ دلار است. یک هفته بعد، توکن Short شده وارد روند نزولی شده و قیمت آن به ۴۰ دلار نزول میکند؛ معاملهگر این ۱۰۰ توکن را با قیمت ۴۰ دلار میبندد و بدین ترتیب، مابهالتفاوت ۱۰۰۰ دلاری این فرایند را به عنوان سود بر میدارد.
اکنون فرض کنید تریدر پوزیشن شورت را در قیمت ۴۰ دلار نبسته و منتظر قیمتهای پایینتر است. در همین حین با یک خبر مثبت قیمت توکن به ۶۵ دلار میرسد. تریدر این پوزیشن را بر روی قیمت ۵۰ دلار باز کرده بود و اگر تصمیم بگیرد موقعیت شورت را روی ۶۵ دلار ببندد، ۱۵۰۰ دلار ضرر میکند.
انواع روشهای شورت کردن در کریپتوکارنسیها
در یک دستهبندی کلی از ۳ طریق میتوان معاملات شورت ایجاد کرد؛ معاملات مارجین، معاملات فیوچرز و خرید و فروش توکنهای اهرمدار. در ادامه به معرفی این موارد میپردازیم.
معاملات مارجین
این سادهترین نوع معاملات شورت است. شما از صرافی یک کوین قرض میگیرید و معامله خود را انجام میدهید. در این معامله پول شما واقعا افزایش پیدا میکند و سفارش شما از طریق دفتر سفارشها انجام میشود. از صرافیهای Binance، Bitmex، Etoro، PimeXBT، CEX IO و XENA به عنوان بهترین صرافیهای برای انجام این معاملات نام برده میشود.
معاملات فیوچرز
در معاملات فیوچرز یا آتی، ارزی خرید و فروش نمیشود و اصطلاحا یک معامله کاغذی است که صرفا قیمت پیشبینی میشود. در این معامله برخلاف مارجین، پول واقعی به شما تعلق نمیگیرد و ارزی هم نمیخرید، بلکه تمام فرایند به صورت مجازی است. از آنجایی که قیمت هر توکن در تئوری میتواند تا بینهایت بالا برود، در نتیجه خطر از دست دادن داراییتان در یک فروش Short نامحدود است.
خرید و فروش توکنهای اهرم دار
یکی دیگر از روشهای که میتوانید با با به کار گیری آن از شورت کردن بهرهمند شوید، خرید و فروش توکنهای لوریج شده در برخی از صرافیها است. به طور مثال در بایننس، توکنهای که انتهای آنها Up و Down دارد توکنهای لوریجدار هستند. اگر بخواهید معاملهای همانند پوزیشن Short انجام دهید باید توکنهای Down را بخرید. قیمت این توکنها در زمان ریزش بازار افزایش مییابد و سودهای چند درصدی میدهند. طبعا در این زمان توکنهای Up در ضرر هستند و قیمت آنها در حال کاهش است.
پس قیمت توکنهای UP و Down برعکس همدیگر هستند. مزیت بزرگ توکنهای لوریجدار این است که ریسک لیکوئید شدن وجود ندارد؛ زیرا شما توکنی قرض نمیکنید و خودِ این توکنها را خریداری میکنید.
نحوه دسترسی به توکنهای اهرمدار صرافی بایننس
برای دسترسی به این توکنها باید به قسمت Spot Market و سپس ETF بروید. همانطور طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی که در تصویر زیر میبینید قیمت توکن UP و DOWN بیت کوین برعکس هم هستند.
در زمان نگارش این مقاله قیمت لحظهای بیتکوین در ۲۴ ساعت گذشته حدود ۶ درصد افزایش داشته در نتیجه توکن Down بیتکوین منفی است. این نشان میدهد در یک بازار صعودی توکنهای Down و به طور کلی پوزیشنهای شورت با ضرر همراه خواهند بود. پس تحلیل دقیق و نقطه ورود برای ایجاد پوزیشن شورت یا خرید توکن Down بسیار مهم است.
در صرافی Hotbit نیز بخش ETF وجود دارد که کاربرد توکنهای آن همانند up و down بایننس است. در هاتبیت انتهای توکنهای لانگ عبارت D3L و انتهای توکنهای شورت عبارت D3S قرار دارد.
قیمت این توکنها با ساز و کار دیگری تعیین میشود و ارتباطی با قیمت رمز ارزهای اصلی ندارد. خرید و فروش این توکنها بیشتر در بازههای چند ساعته مناسب است و برای خرید بلندمدت ممکن است گزینههای مناسبی نباشند.
چه مواردی باعث ایجاد فرصتهای فروش استقراضی میشوند؟
در سالهای گذشته مواردی بودهاند که منجر به افزایش اینگونه پوزیشنها شدهاند. بهطور مثال مشکلات یک صرافی ممکن است طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی باعث ریزش قیمت و افزایش پوزیشنهای شورت شود. همچنین برخی از فعالیتهای دولتهای مهم نیز حائز اهمیت بوده است. مثلا زمانی که خبری با عنوان دولت x بیتکوین را ممنوع میکند. مسائل مربوط به هاردفورکها و توسعهدهندگان و طراحان اصلی یک توکن و کوین هم میتواند بسیار تاثیر گذار باشد.
برای این کار معاملهگران نیاز دارند تا مهارت و آمادگی لازم را برای تجزیه و تحلیل و پیشبینی داشته باشند. معاملهگران حرفهای روانشناسی این بازار را میدانند. آنها ساعتها و حتی روزها منتظر میمانند تا در یک موقعیت بسیار مناسب پوزیشن شورت باز کنند.
به طور کلی به دو صورت میتوان از استراتژی شورت کردن استفاده کرد:
- Short کردن به عنوان یک تحلیل و حدس: زمانی که تریدر حدس میزند قیمت کاهش مییابد.
- شورت کردن به عنوان استراتژی مدیریت سبد کریپتو و سرمایهگذاران: زمانی که این استراتژی برای هجکردن (Hedge) به کار برده میشود.
هج کردن روشی برای کاهش ریسک است؛ در این روش یک پوزیشن خلاف پوزیشن باز قبلی ایجاد میشود تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود. به طور مثال یک تریدر حدس زده است که قیمت یک توکن افزایش مییابد، اما عکس این عمل اتفاق افتاده و توکن در حال کاهش قیمت است. در این زمان فرد اقدام به باز کردن پوزیشن شورت میکند تا در صورت کاهش بیشتر قیمت از ضرر بیشتر جلوگیری کند.
در چه مواردی پوزیشن Short با شکست مواجه میشود؟
حداقل سه سناریو وجود دارد که Short کردن سود مورد انتظار را در پی ندارد:
- قیمت افزایش مییابد: این ناخوشایندترین سناریو است. در این حالت، اگر افزایش قیمت ادامه یابد، ممکن است فرد تمام پول خود را از دست دهد؛ زیرا همانطور که گفتیم در حالت شورت کردن سقفی برای ضرر وجود ندارد و ضرر تا اتمام دارایی شما ادامه خواهد داشت.
- قیمت ثابت میماند: این حالت هم نشان میدهد تریدر پیشرفت وضعیت را به خوبی پیش بینی نکرده و روند فعلی توکن را به درستی تحلیل نکرده است. قیمت کاهش پیدا نکرده، اما در همان محدوده قیمتی باقی مانده است و تریدر با این که سود یا ضرر قابل توجهی نکرده، اما باید بهره توکن قرض گرفته شده را برگرداند.
- قیمت کاهش مییابد، اما کمتر از پیشبینی ما: در این حالت سود تریدر به اندازهای کم است که حتی کمیسیون و کارمزد صرافی را هم نمیتواند جبران کند و ممکن است یا سود خیلی کمی بکند و یا حتی مجبور شود پوزیشن را با ضرر ببندد. به عنوان مثال در قیمت ۵۰ دلار یک توکن را شورت میکنید و قیمت به ۴۸ دلار کاهش یافته است و قرار نیست پایینتر بیاید؛ ممکن است دوباره روند صعودی شروع شود و تریدر برای این که وارد ضرر نشود و همین مقدار سود اندک را حفظ کند، مجبور به بستن پوزیشن شود. با این اختلاف قیمت، سود او ۲ دلار به ازای هر واحد خواهد بود و بخش زیادی از این پول به عنوان کارمزد صرافی برداشت میشود.
مزایا و معایب معاملات فروش استقراضی
این روش نیز مانند تمام استراتژیها و روشهای ترید و سرمایه گذاری، مزایا و معایب خاص خود را دارد:
مزایا:
- میتوان به سود بالایی دست یافت
- سرمایه زیادی لازم ندارد
- امکان استفاده از لوریج وجود دارد
معایب:
- ضرر فرد میتواند نامحدود باشد (تا جایی که پول او صفر شود یا به اصطلاح لیکویید شود)
- در حالت مارجین، باید علاوه بر وام قرضگرفته شده، بهره آن را نیز پرداخت کرد
- ممکن است در دام فشار مواضع استقراضی یا Short Squeeze قرار بگیرید
فشار مواضع شورت هنگامی رخ میدهد که افزایش ناگهانی در فشار خرید را شاهد باشیم و معاملهگران Short در دام قرار گرفته و مجبور به جبران و پوشش پوزیشنهای معاملاتی خود شوند. این موضوع منجر به افزایش شدید قیمت میشود. نکتهای که باعث میشود Short Squeeze یک رویداد پرنوسان به حساب آید، هجوم ناگهانی معاملهگران برای جبران پوزیشنهای Short خود است.
استراتژیهای شورت کردن در بازار ارزهای دیجیتال
در این قسمت ۳ نکته و استراتژی مهم برای شورت کردن را بازگو میکنیم که میتوان آنها را به کار گرفت. هسته اصلی این نکات این است که شما در هر موقعیتی یک سفارش را به درستی باز کنید و به موقع ببندید.
فروش در pullback یک روند نزولی
پولبک نوعی از حرکت قیمت است که کاملا مخالف روند اصلی است که برای یک مدت کوتاه اتفاق میافتد و اغلب نشان دهنده یک توقف در حرکت صعودی یا نزولی بازار است. برای بسیاری از افراد، پول بک در یک روند صعودی، فرصت خرید مناسبی است؛ اما باید این احتمال را هم در نظر بگیرید که پولبک ممکن است نشانه چرخش روند نیز باشد. از این رو Short کردن در طی روند نزولی ممکن است سودآور باشد.
روش Range Trading و انتظار برای شکست حمایتی (Breakout)
Range Trading معمولا نشان دهنده اختلاف بین قیمتهای بالا و پایین است که طی یک بازه زمانی مشخص، معامله شده است. اگر در این مرحله، سطح حمایتی شکسته شد میتوانید پوزیشن شورت باز کنید زیرا این امر به وضوح نشان میدهد که خرسها کنترل بازار را در دست گرفتهاند.
شورت کردن در بازار خرسی
به نظر میرسد بسیاری از تریدرها این قانون را نقض میکنند و در نهایت به ضرر آنها تمام میشود. بازارهای خرسی هر چند وقت یک بار ظاهر میشوند و در غیر این صورت بازارها بیشتر در یک روند صعودی قرار دارند. شورت کردن در یک بازار گاوی مانند شنا کردن خلاف موج دریا است و شما باید بیش از حد خوش شانس باشید تا جان سالم به در ببرید.
غالبا هنگام معاملات شورت، با توکنهایی روبرو خواهید شد که ارزش آنها خلاف منطق است. حتی اگر آنها از نظر فاندامنتال وضع خوبی نداشته باشند، باز هم ممکن است قیمت آنها افزایش یابد. در نتیجه، معاملهگرانی که موقعیت شورت باز کردهاند، سعی میکنند برای جبران ضرر خود بیشتر خرید کنند. این باعث میشود که قیمت توکن باز هم بالاتر برود.
جمع بندی
شورت کردن یک موضوع جنجال برانگیز و حساس است. بسیاری از افرادی که اقدام به این کار میکنند، اغلب دانش زیادی در این مورد ندارند و بدون تصورات واقعی تنها به دنبال کسب سود به هر قیمتی هستند؛ هنگام استفاده از موقعیتهای Short در معاملات، باید یک قانون ساده را به خاطر بسپارید: حتی اگر ارزش توکن مورد نظر شما نصف شود، شما ۵۰ درصد درآمد خواهید داشت؛ اما اگر قیمت دو برابر افزایش یابد، ضرر شما ۱۰۰ درصد یا دو برابر خواهد بود. بنابراین، شما باید در این بازی بسیار محتاط باشید؛ زیرا بازار ارزهای رمزپایه با سرعت بالایی که در تغییر روند دارد حتی معامله گران باتجربه را نیز بسیار اوقات مبهوت کرده است.
به طور کلی معاملات فروش استقراضی مانع از این میشود تا ارزش یک توکن در طول یک بازار صعودی به طور غیرمنطقی افزایش یابد؛ زیرا به محض این که تریدرها به این نتیجه برسند که ارزش یک توکن بیش از حد واقعی خود است، اقدام به شورت کردن آن میکنند و ممکن است قیمت پایین بیاید؛ اما باید بدانید که به طور کلی Short کردن یک کار پر ریسک است، زیرا با هدف بازار که رشد در بلند مدت است تناقض دارد.
تجربه معامله گران حرفه ای بازار
در مقاله این هفته به تجربه معاملهگران بزرگ بازارهای مالی نگاهی میاندازیم. این مقاله چکیده از کتاب جادوگران بازار نوشته D. Schwager است. در این کتاب با معاملهگران حرفهای مصاحبه شده و از آنها در رابطه با چگونگی تبدیل شدن به یک معامله گر حرفهای سؤال شده است. نکته جالب این کتاب بخش پایانی است که در آن Schwager نتیجهگیری کرده که با وجود تفاوت در روشهای معاملهگری، اصول اولیه و مشترکی بین تمامی فعالین حرفهای وجود داشته است. در این مقاله سعی میکنیم این اصول را به طور خلاصه مرور کنیم. در این کتاب در رابطه با روشهای معاملهگری، نحوه یاد گرفتن معاملهگری در بازار مثل پوزیشن، نوسان گیری در نمودارهای بلندمدت، مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات بحث شده است که میتواند برای معاملهگران تازهکار جالب باشد.
“در تهیه این کتاب من به این یقین رسیدم که موفقیت در بازار به جای این که به شانس ربط داشته باشد، به طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی مهارت و نظم معاملهگر بستگی داشته است. استمرار در معاملات موفق نشان داده که شانس هیچ نقشی در موفقیت معاملهگران نداشته است.” برگرفته از کتاب جادوگران جدید بازار نوشته Schwager.
تجربه معاملهگران حرفهای بازار
۱: Michael Marcus
“اگر معاملهگری زندگی شماست، زندگی طاقتفرسا و زجرآوری خواهید داشت. اما اگر زندگی خود را در حالت تعادل نگه دارید، یکی از زندگیهای شاد و آرام را تجربه خواهید کرد. همه معاملهگران موفق بازار دیر یا زود به این نکته مهم رسیدهاند. آنها تعادل را در زندگی خود رعایت کردهاند و خارج از دنیای معاملهگری هم برای خود تفریح پیدا کردهاند. اگر در زندگی خود به چیزهای دیگر توجه نکنید، نمیتوانید در این حرفه دوام بیاورید. در نهایت یا بیش از حد معامله خواهید کرد یا واکنش افراطی به شکستهای موقتی در این حرفه نشان خواهید داد.”
مشکلی که Michael Marcus به آن اشاره کرده را میتوان به راحتی با بالا بردن تایم فریم معامله حل کرد. حتی ما در مقالات قبلی آموزش حرفه معاملهگری هم تأکید داشتهایم که شاید بهتر باشد ابتدا به صورت پاره وقت در بازار فعالیت کنید. اگر معاملهگری تمام زندگی و فعالیت روزانه شما باشد، بیش از حد معامله خواهید کرد و بیش از حد به حجم معاملات توجه خواهید کرد. نباید به معاملهگری اعتیاد پیدا کنید!
۲: Bruce Kovner
“حجم معامله! معاملهگری را میشناختم که با حجمهای بزرگ معامله میکرد. او همیشه به طور متوسط ده برابر حجم معامله من وارد بازار میشد و گاهی در هر سال سرمایه خود را دو برابر میکرد، اما با این حال باز هم در پایان سال سرمایه او سر به سر میشد! هر وقت که من وارد معاملهای میشوم، قبل از هر چیز حد ضرر را مشخص میکنم. من فقط زمانی میتوانم شب را راحت بخوابم که بدانم در کجا باید از معامله خارج شوم. حجم معامله با توجه به میزان حد ضرر مشخص میشود و حد ضرر هم توسط تحلیل تکنیکال به دست میآید.”
این فعال حرفهای در رابطه با سیستمهای معاملاتی که به طور خودکار معامله میکنند (اکسپرت یا روبات های معاملاتی) هم گفته، “مشکل اصلی با سیستمهای خبره معاملاتی (اکسپرت های معاملاتی)، قوانین معاملهگری و سرمایهگذاری است که هر لحظه در حال تغییر هستند. من زمان زیادی را با توسعهدهندگان سیستمهای خبره (اکسپرت) سپری کردهام و به این نتیجه رسیدهام که سیستمهای خبره معاملاتی به خوبی در این حرفه جواب نمیدهند، چونکه تصمیمات معاملهگری نیازمند دانش زیادی است و قوانین تفسیر اطلاعات هم همواره در حال تغییر است. از نظر من مهمترین چیز در حرفه معاملهگری مدیریت ریسک است. بعد از آن تعهد، تعهد و تعهد است که میتواند شما را به یک معاملهگر حرفهای و موفق تبدیل کند. بعضی از معاملهگران به اشتباه بازار را به یک مسئله شخصی تبدیل میکنند. این اشتباه بزرگی است که فکر کنید رفتار بازار میتواند یک مسئله شخصی باشد. برای بازار اهمیتی ندارد که شما سود کنید یا ضرر. هر وقت که در معاملهگری از “کاش” یا “امیدوارم” استفاده کردید، بدانید که بازی را باختهاید. چونکه آرزوی موفقیت در معامله یا امیدواری به آن باعث میشود تا شما از فرآیند تحلیل و نقد بازار خارج شوید و دیگر درک درستی از بازار نداشته باشید.”
۳: Paul Tudor Jones
“من زمانی به یک معاملهگر حرفهای و موفق تبدیل شدم که یاد گرفتم منظم کار کنم و اصول مدیریت سرمایه را هم رعایت کنم. این تجربه سختی برای من بود، به خصوص که تمام تواناییهایم به عنوان معاملهگر را زیر سؤال برده بودم و در عین حال تصمیم گرفته بودم که هیچ وقت از این کار خارج نشوم. من تصمیم گرفته بودم که در این بازار باقی بمانم و بجنگم. من تصمیم گرفتم که منظم عمل کنم و حرفه معاملهگری را مثل یک کسبوکار ادامه دهم.
یکی از مهمترین قوانین معاملاتی این است که دفاع خوبی داشته باشید، نه حمله خوب! من هر روز فرض میکنم که هر معاملهای که انجام میدهم اشتباه است! به همین دلیل میدانم که حد ضرر من کجا خواهد بود. من با این کار میتوانیم بالاترین سطح دراوداون (Drawdown) معاملاتم را تعریف کنم. در ادامه روز هم مینشینم و از معاملاتی که در جهت مطلوب من حرکت میکنند لذت میبرم و اگر معاملهای در خلاف منافع من حرکت کند، میدانم که چگونه بازی کنم و از کجا معامله را ببندم. هیچ وقت مثل یک ابر قهرمان عمل نکنید. همیشه خود و تواناییهای معاملاتی خود را زیر سؤال ببرید. هیچ وقت احساس نکنید که در کارتان خیلی خوب هستید. همینکه شما فکر کنید در این کار خوب هستید، همان لحظه شما مردهاید! بزرگترین ضررهای من زمانی ثبت شدند که یک دوره سود خوبی کسب کرده بودم و بعد از آن فکر میکردم که واقعاً چیزی بارم است!
مشکل اصلی من در معاملهگری میزان ضررم نبود، بلکه حجم معاملات من خیلی بیشتر از سرمایه اولیه بود. من چیزی بین ۶۰ تا ۷۰ درصد سرمایه اولیهام را در یک معامله از دست دادم.”
۴: Richard Dennis
این فعال حرفهای در کتاب جادوگران بازار در رابطه با آزمایش معاملهگران لاکپشتی (Turtle Traders) و تجربه جالبی که از این آزمایش به دست آورده توضیح داده و گفته که، “این یک آزمایش فکری بود. ما تا جایی که میتوانستیم به کارآموزان آموزش دادیم. من فکر میکردم که این بهترین روش برای این آزمایش و تجربه بود. من سعی کردم که همه چیز که در رابطه با بازار میدانستم را به صورت کُد شده به کار آموزان یاد دهم. ما به کارآموزان کمی از علم احتمال آموزش دادیم و در ادامه مدیریت سرمایه و معاملهگری را هم آموزش دادیم. نتیجه خیره کننده بود و من از نتیجه کار شگفتزده بودم. هر چند که این تجربه موفقیتآمیز بود، اما در عین حال ترسناک هم بود!
کلید موفقیت در این حرفه استمرار و نظم است. تقریباً هر کسی میتواند لیستی از قوانین را تهیه کند که در ۸۰ درصد موارد به خوبی جواب دهد. اما چالش اصلی در این است که کارآموز به این یقین برسد که باید به این قوانین پایبند باشد، حتی در زمان که اوضاع بد است.
در بررسی معاملات فردی میتوان گفت که همه چیز به شانس بستگی دارد! اگر شما هر بار که معامله میکنید با استراتژی کار کنید که در ۵۳ درصد موارد با موفقیت عمل کند، در بلندمدت شانس موفقیت این استراتژی به ۱۰۰ درصد خواهد رسید. اگر من نتیجه معاملات دو معاملهگر مختلف را بررسی کنم، هیچ گاه به عملکرد کمتر از یک ساله آنها نگاه نمیکنم. چند سال زمان میبرد تا مشخص شود طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی که چه کسی بهتر از دیگری است.” او در رابطه با معاملات خلاف روندی هم گفته، “من وارد چنین معاملاتی شدهام، اما بهتر است که از ورود به معاملات خلاف روندی (اصلاحهای بازار) خودداری کنید و همیشه پیرو روند معامله کنید.”
۵: Ed Seykota
” در بلندمدت، تکنیک های مدیریت سرمایه به همراه سیستم تحلیل تکنیکال است که کلید اصلی موفقیت شما در بازار محسوب میشود. ما معاملهگران قدیمی داریم و معاملهگران بیپروا، اما کمتر معاملهگری را پیدا میکنید که هم قدیمی بازار باشد هم بیپروا و پر طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی ریسک معامله کند! تحلیلهای بنیادی که در بازار مشاهده میکنید معمولاً به درد نمیخورند و در قیمتها پیشخور شدهاند. من با روند معامله میکنم و بیست سال در این زمینه تجربه دارم. از نظر من اولویت با روند بلندمدت است. بعد از آن باید الگوی نموداری فعلی را پیدا کنید و بعد از آن به دنبال بهترین سیگنال خرید یا فروش باشید. این سه مورد مهمترین اجزای سیستم معاملاتی من هستند. چهارمین نکته مهم تحلیلهای بنیادی هستند و میتوانم بگویم که در اکثر مواقع تحلیلهای بنیادی به ضرر من بودهاند.
من سعی میکنم معاملات بدم را سریعاً ببندم و آنها را فراموش کنم و به فرصتهای جدید فکر کنم. به نظر من رمز موفقیتم در علاقهام به بازارهای مالی است. من یک معاملهگر هستم و این یک تفریح نیست. من معاملهگری را به عنوان هدف اصلی زندگیام انتخاب کردهام.” او در رابطه با قیمتهای زنده بازار هم گفته که دریافت لحظهای قیمتها چندان جالب نیست و ترجیح میدهد که قیمتهای بازار در پایان روز معاملاتی را بررسی کند.
از نظر او برخی از معاملهگران اجازه میدهند که احساسات بر آنها غلبه کند، به همین دلیل او در این مصاحبه گفته که “برد یا باخت به خواسته مردم از بازار بستگی دارد. به نظر میرسد برخی از مردم دوست دارند که ببازند، به همین دلیل با ضرر کردن به خواسته خود میرسند! بسیاری از معاملهگران نمیدانند که احساسات آنها بر منطق غلبه میکند و کاری را انجام میدهند که احساس خوبی به آنها دست میدهد، نه اینکه واقعاً آن کار منطقی باشد.”
۶: Larry Hite
لری معتقد است که سرمایهگذاران خرد از این مزیت برخوردارند که میتوانند صبر کنند و منتظر بهترین فرصت بمانند، در حالی که فعالین حرفهای بازار مثل مدیران صندوقها مجبورند که معامله کنند. از نظر لری هر چند که فعالین حرفهای بازار از مزیت سرعت در معاملات برخوردارند، اما سرمایهگذاران خرد هم میتوانند از مزیت صبر بهره ببرند و همانند یک تک تیرانداز تنها از بهترین فرصتها استفاده کنند. لری در ادامه گفته که او بازار را نمیبیند! تنها به ریسک، ریوارد و پول نگاه میکند! این حرف او تأکید بر اهمیت نسبت ریسک به ریوارد است. معاملهگران طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی حرفهای ابتدا ریسک معاملات را بررسی میکنند و سپس به بازدهی آن نگاه میکنند و اگر نسبت ریسک به ریوارد منطقی نباشد، وارد بازار نخواهند شد.
۷: Marty Schwartz
“من همیشه به افرادی که میگویند تا به حال تحلیلگر تکنیکال ثروتمند ندیدهاند میخندم! من به مدت نُه سال تحلیلگر فاندامنتال بودم، اما از وقتی که تحلیلگر تکنیکال شدم به ثروت رسیدم!” این فعال حرفهای و موفق بازار معتقد است که تحلیل تکنیکال مزیت بیشتری نسبت به تحلیل بنیادی یا فاندامنتال دارد. او در ادامه گفته که “یاد بگیرید که ضرر را تحمل کنید. مهمترین کار این است که اجازه ندهید میزان ضررها از کنترل شما خارج شود. همچنین تا زمانی که سرمایه اولیه خود را دو یا سه برابر نکردهاید، حجم معاملات را بالا نبرید. اکثر معاملهگران تازه کار همین که چند معامله سودآور انجام دادند سریعاً حجم معاملات را بالا میبرند. بالا بردن حجم معاملات تنها ریسک از بین رفتن کل سرمایه را بالا میبرد.”
۸: Jim Rogers
“یکی از بهترین اصول موفقیت در حرفه سرمایهگذاری این است که یاد بگیرید هیچ کاری نکنید! یعنی تا وقتی که نیاز نشد دستبهکاری نزنید! اکثر معاملهگران تازه کار فکر میکنند که بهتر از سایرین هستند و همیشه در بازار فعالاند. همیشه به دنبال معاملهای در بازار هستند. این دسته از معاملهگران به خود میگویند که من آدم باهوشی هستم و سرمایهام را سه برابر کردهام، اما بعد از آن صبر خود را از دست میدهند و دوباره وارد بازار میشوند. این گروه از معاملهگران نمیتوانند یک جا بنشینند و منتظر حرکات قیمتی جدید در بازار بمانند.
من صبر میکنم تا پولها یک گوشهای جمع شوند و بعد از آن وارد بازار میشوم و آنها را جمع میکنم. در این مدت هیچ کاری انجام نمیدهم. حتی معاملهگرانی که در بازار ضرر هم میکنند، سریعاً میخواهند دوباره معامله کنند و ضررها را جبران کنند. این کار اشتباهی است! باید صبر کنید تا یک فرصت خوب پیدا شود و بعد از آن معامله کنید!”
۹: Mark Weinstein
“معاملهگری ترکیبی از تجربه و غریزه است. من از همه متدهای تحلیل تکنیکال استفاده میکنم، اما در زمان تفسیر آنها طبق غریزه عمل میکنم. من هیچوقت به سیستمهای ریاضی که بازار را به یک مدل بررسی میکنند، اعتقادی ندارم. من از ذهن خودم به عنوان سیستم استفاده میکنم و به طور مستمر ورودیهای این سیستم را تغییر میدهم تا به یک خروجی برسم – سود!”
۱۰: Dr. Van K. Tharp
“معاملهگران حرفهای و تراز اولی که با آنها کار کردهام، همیشه حرفه خود را با مطالعه عمیق بازار شروع کردهاند. آنها مدلهای معاملاتی را توسعه دادهاند و از لحاظ روحی و روانی به قدری تمرین کردهاند که به این اعتقاد رسیدهاند که در بازار موفق خواهند شد. آنها با رسیدن به این درجه هم اعتماد به نفس لازم و هم تعهد لازم برای موفقیت در بازار را به دست آوردهاند.”
۱۱: Bill Lipschutz
“من فکر نمیکنم که برای کسب سود مستمر در بازار نیاز به این باشد که بازار را در بیشتر از ۵۰ درصد موافق درست پیشبینی کنید! شما برای کسب سود مستمر در بازار تنها باید بین ۲۰ تا ۳۰ درصد مواقع بازار را درست پیشبینی کنید.” تأکید این معاملهگر حرفهای نه تنها بر تحلیل درست بازار بلکه به مدیریت درست معاملات است! اگر مدیریت معامله و مدیریت سرمایه به درستی انجام شود، حتی با ۲۰ تا ۳۰ درصد پیشبینی درست هم میتوان سود مستمری را کسب کرد.
۱۲: Randy McKay
“من هیچوقت سعی نمیکنم که از کف خرید کنم و از سقف فروش بزنم. حتی اگر بتوانید کف بازار را تشخیص دهید، بازار میتواند چندین سال در کف قیمتی باقی بماند و سرمایه شما را راکد نگه دارد. شما نباید پیش از شروع حرکت اصلی بازار وارد معامله شوید. بهتر است که طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی پیش از ورود به معامله منتظر شروع حرکت بازار بمانید و بعد از آن وارد معامله شوید.”
۱۳: William Eckhardt
“یا معامله به حدی خوب است که باید با تمام حجم ممکن وارد بازار شد و یا اینکه اصلاً معامله نکرد!” این فعال حرفهای و تراز اول دنیا معتقد است که نباید معاملات بد را با کاهش حجم توجیه کرد. اگر سیگنالی خوب نیست، بهتر است که از آن چشم پوشی کنید.
“من تا به حال رابطهای بین معاملات خوب و هوش پیدا نکردهام. برخی از طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی معاملهگران حرفهای بازار واقعاً باهوش هستند، اما تعدادی از آنها انسانهایی با هوش معمولی هستند. به غیر از اینکه سطح متوسط هوش برای معاملهگری کافی است، باید به کنترل عواطف و احساسات هم توجه کرد. وسوسه بالا بردن تعداد معاملات موفق به ضرر معاملهگر است. درصد موفقیت معاملات ارتباط کمی با عملکرد معاملهگر دارد و شاید حتی بالا بودن تعداد معاملات نشانگر ضعف معاملهگر باشد.”
۱۴: Monroe Trout
“بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذارانی که تازه وارد بازار میشوند، هیچ مزیتی نسبت به سایرین ندارند. آنها تنها به این خاطر وارد بازار شدهاند که کارگزار آنها گفته که روند بازار صعودی است. این مزیت نیست. با این حال بایستی حقیقت را قبول کرد که اکثر سرمایهگذاران خرد هیچ گاه آن قدر در بازار نخواهند ماند که بتوانند عملکرد سیستم معاملاتی خود را ارزیابی کنند. اکثر سرمایهگذاران خرد و تازه وارد یا بیش از حد معامله میکنند و یا اینکه با سرمایه ناچیزی وارد بازار شدهاند.”
۱۵: Stanley Druckenmiller
“من چیزهای زیادی از جورج سورس یاد گرفتهام اما شاید مهمترین آنها این است که، مهم نیست پیشبینی شما از آینده بازار درست بوده یا غلط! چیزی که اهمیت دارد میزان سودی است که شما در پیشبینیهای درست خود بدست آوردهاید و میزان ضرری است که در پیشبینیها اشتباه متحمل شدهاید!”
۱۶: Victor Sperandeo
این فعال حرفهای بازار در رابطه با یکی از معاملهگران تازه کار بازار گفته، “وقتی که او از معامله خارج شد، به طور عجیبی احساس آرامش میکرد، در حالی که ۷۰ درصد سرمایه اولیه خود را از دست داده بود! هیچ چیز این اتفاق منطقی نیست! برای مدیریت احساسات باید میزان ضرر را از پیش تعیین کرد تا به این اندازه تحت فشار روحی نبود.” تأکید این معاملهگر حرفهای به استفاده از حد ضرر است که میتواند معاملهگر را از بحرانهای احساسی و عاطفی در حرفه معاملهگری دور کند.
۱۷: Tom Basso
“هر وقت که ضررهای من به تدریج کاهش مییابند و در نهایت به سر به سر معامله میرسم، روحیه من بالا میرود. من همیشه ضررهایم را در سطح قابل مدیریتی نگه میدارم و همواره با حسابهای کوچک کار میکنم. پولی که به معاملات وارد میکنم معمولاً طرز فکر معامله گر در بازار معاملات بورسی پولی است که اگر از بین برود هم زندگی مرا مختل نمیکند.
من توصیه میکنم که معاملهگران به هر کدام از معاملات خود به عنوان یکی از هزار معامله بعدی نگاه کنند! اگر معاملهگر به این نتیجه برسد که بیش از یک معامله انجام خواهد داد، دیگر اهمیتی ندارد که معامله خاصی با حد ضرر بسته شود یا با حد سود! چونکه این تنها یکی از هزار معاملهای است که شما انجام خواهید داد. علاوه بر این شما عادت خواهید کرد که معاملات را به یکدیگر ربط ندهید!”