شرکت فارکس در افغانستان

آموزش اندیکاتور فراکتال

منبع: Jaydee_757 در تریدینگ ویو

7 مورد از بهترین ترکیب اندیکاتورها در معاملات بورس

شناسایی ترکیب اندیکاتورهای مناسب، می تواند به بهبود استراتژی معاملاتی شما کمک کند. اندیکاتورهای تکنیکال این امکان را به تریدرها می دهد تا ارزها، سهام ها و سایر دارایی های قابل معامله ی خود را تجزیه و تحلیل کنند. با ترکیب اندیکاتورهای تکنیکال می توانید پیش بینی کنید که آیا احتمال افزایش ارزش دارائی های شما وجود دارد یا خیر. در پست وبلاگ امروز ما بحث خواهیم کرد که ترکیب اندیکاتورها چگونه می تواند ابزاری مناسب در جهت معاملات بورس باشد.

شناسایی بهترین ترکیب اندیکاتورها در بورس

در حال حاضر ما بر روی اندیکاتورهای تکنیکال تمرکز خواهیم کرد و بعداً استراتژی های معاملاتی در ارتباط با قیمت را مد نظر قرار خواهیم داد. مطالعه ی حرکت قیمت و الگوهای کندل استیک همیشه اهمیت جهانی دارند و مهم نیست که چه استراتژی و یا تجزیه و تحلیلی انجام شده است. ترکیب اندیکاتورهای مذکور زیر فقط اندیکاتورها و ابزارهای آن، حرکت قیمتی و همین طور الگوهای کندل استیک را که قابلیت اضافه شدن به مجموعه را دارند، در نظر آموزش اندیکاتور فراکتال میگیرد. مطالب زیر تنها بهترین ترکیب اندیکاتورها را در نظر می گیرد و نمودارها به جهت سهولت در تجزیه و تحلیل ساده تر ارائه می شوند، لذا نمودارهای پرازدحام را به منظور درک بهتر لحاظ نکرده ایم.

برخی از استراتژی های معاملاتی از سه اندیکاتور تکنیکال یا حتی بیشتر استفاده می کنند، لذا بهترین ترکیب اندیکاتورهای مختلف در معاملات بورس دارای ویژگی های زیر هستند:

  • از اندیکاتورها و ابزارهایی استفاده می کند که اطلاعاتی در مورد روند، مومنتوم، الگوها و حمایت و مقاومت ارائه می دهد.
  • اندیکاتور و ابزارهایی را به کارگیری می کند که اهداف دیگری را دنبال می کنند و زمانی که برای اهداف یکسان استفاده شوند، مقدار و ارزش آن ها کاهش می یابد. اگر شما ۲ تا EMA باسرعت متوسط را در یک نمودار قرار دهید و همچنیناندیکاتور ایچیموکورا نیز لحاظ کنید، در این حالت این مجموعه، از دو اندیکاتور برای اهداف یکسان استفاده می کند که به آن شناسایی روند نیز می گویند.
  • از اندیکاتورهایی استفاده می کند که از یکدیگر پشتیبانی می کنند و دارای معنی و ارزش هستند و همواره نمودارهای خود را تمیز و قابل درک نگه می دارند. مهم نیست که هر تریدر چه می گوید ، بلکه نکته ی مهم این است که اندیکاتورها و ابزارها برای شما معنی و مفهوم قابل درکی دارند.

ترکیب اندیکاتورهای (ورود ، روند) Strike و (خروج ، مومنتوم) ATR

اندیکاتور strike یک عنصر بسیار عالی جهت شناسایی روند است. ابزارهای این اندیکاتور نیز به وضوح نشان می دهد که ورودی هایی که از طریق کندل ها ترسیم شده اند در کجای نمودار قرار دارند. اندیکاتورهای strike و ATR یک ترکیب عالی را تشکیل می دهند زیرا منطقه و نقطه ی خروج را براحتی مشخص می کنند. آن ها در کنار یکدیگر به صورت ساده و روشن برنامه های ورود و خروج را با قوانین واضح و مختصر انجام می دهند و فضای شک و تردید را نیز از بین می برند.

ترکیب اندیکاتور ها

ترکیب اندیکاتورهای (S&R ،ورود، خروج) fibonacci و (الگو/ روند) trend lines

ابزار فیبوناچی بسیار کارآمد است، زیرا می تواند برای ورودی ها، خروجی ها، حمایت و مقاومت، و حتی برخی از الگوهای گارتلی (gartley) مورد استفاده قرار گیرد. ابزارهای فیبوناچی زمانی بهترین هستند که یک بازار روند مناسبی داشته باشد و دارای محدودیت نباشد، لذا به همین دلیل است که خط روند از اهمیت بالایی برخوردار است. کانال های روند به شناسایی روند بسیار کمک میکنند در نتیجه در این حالت تریدرها اشتباهات کمتری را مرتکب می شوند. خط روندها نیز هنگام شناسایی الگوهایی مانند پرچم و مثلت بسیار سودمند هستند لذا این اندیکاتورهای بسیار مشابه می توانند بهترین ترکیب اندیکاتورها را جهت انجام معاملات روز تشکیل دهند.

آموزش اندیکاتور فراکتال

معامله گرانی که از سیستم ایچیموکو استفاده میکنند میتوانند از فرکتال نیز بهره بگیرند. به بیان دیگر، در کنار سایر قوانین موجود در سیستم ایچیموکو برای ورود در جهت روند، فرکتال ها نیز نقاط برگشت را در سطوح حمایت و مقاومت ماژور هایلایت میکنند. این امر به ما کمک میکند تا متوجه شویم که پرایس اکشن در نواحی ماژور در حال ریجکت شدن است.

بیل ویلیامز با ترکیب نظریه آشوب، روانشناسی معامله گری و تاثیر آن بر تغییرات بازار توانست نظریه ای بی نظیر را بسط دهد. وی با استفاده از دانش گسترده در زمینه سهام، کالا، بازار ارز خارجی توانست اندیکاتورهای مختلفی مانند الگوهای معاملاتی فرکتال را بسط دهد. هر کدام از اندیکاتورها ویژگی های مخصوص خود را دارند و اگر مفاهیم پایه ای هر کدام را فرا بگیرید میتوانید به راحتی از آنها در معاملات خود استفاده کنید.

از طرفی دیگر، زمانی که سیستم ایچیموکو توسط گوچی هوسادا در دهه ۱۹۶۰ معرفی شد، هدف آن این بود که درک پرایس اکشن را ساده تر کند. به بیان دیگر، سه هدف عمده از ارائه ایچیموکو این است که روند اصلرا تشخیص دهیم، حمایت و مقاومت را پیدا کنیم و زمان برگشت بازار از روند اصلی را تشخیص دهیم. با این وجود، پیدا کردن روند تنها نیمی از کار است. مرحله بعد پیدا کردن بهترین نقطه برای ورود است که پرایس اکشن میتواند در یافتن نقاط ورود قوی و مهم به ما کمک کند.

استفاده از فرکتال در پیدا کردن سوئینگ های محتمل:

فرکتال یکی از پرکاربردترین ابزارها است که میتوانیم بر روی چارت مورد استفاده قرار دهیم. فرکتال بر روی چارت یعنی تغییر در رفتار که آن را با فلش کوچک نشان میدهیم. فرکتال برای معامله گرانی مناسب است که میدانند روند کلی چیست، اما نمیتوانند زمان مناسب برای ورود به معامله را پیدا کنند. برای مثال در چارت زیر فلش هایی داریم. فلش آبی همان فرکتال صعودی است و به ما نشان میدهد که بالاترین قیمت ها در شمع هایلایت شده از شمع های اطراف بیشتر است. فلش های قرمز رنگ، فرکتال نزولی نامیده میشوند و نشان میدهد که پایین ترین قیمتها در شمع هایلایت شده از شمع های اطراف آن کمتر است.

Learn Forex EURGBP Ichimoku Sell Signal body Picture 1 - کاربرد فرکتال در سیستم ایچیموکو

به عبارت دیگر، فرکتال ها به ما کمک میکنند تا تشخیص دهیم که قیمت ها در بالای ابر چه زمانی از کاهش می ایستند. بدین جهت زمانی که یک کف احتمال شکل گرفت میتوانیم وارد روند صعودی شویم. این نقطه پرسودی است برای معامله گر و به همین دلیل است که استفاده از فرکتال ها بسیار سودمند است.

بنابراین معامله در جهت پرایس اکشن و با استفاده از ابر ایچیموکو یکی از روش های اصلی برای معامله با ایچیموکو است. اینکه بدانیم که باید در کدام جهت معامله باشیم کافی نیست. این روش به ما کمک میکند تا بهترین زمان ورود را متوجه شویم. پس یک روش ساده در پرایس اکشن میتواند به ما در پیدا کردن جهت روند کمک بسزایی کند. در این ویدئو به بررسی این روش میپردازیم.

اندیکاتورهای بیل ویلیامز در تحلیل تکنیکال

بیل ویلیامز (Bill Williams) ، متولد ۱۹۳۲میلادی، یک معامله گر امریکایی بود که کتاب هایی با موضوع تحلیل تکنیکال بازار سهام و معاملات بورس نوشته است. تحقیقات این معامله گر در مورد بازار سهام، اندیکاتورها و شاخص های جدیدی جهت تحلیل رفتار بازارهای مالی جهان به وجود آورد.

بیل ویلیامز بر مبنای استفاده از راهی منطقی برای تحلیل بازار و برهان غیرمنطقی آشفتگی، روش معامله ی مختص خود را توسعه داد تا بتواند درک صحیحی از روانشناسی معامله گر بازار داشته باشد.

اندیکاتورهای بیل ویلیامز در تحلیل تکنیکال

بیل ویلیامز، معامله گر معروف و یکی از چهره های تاثیرگذار تحلیل تکنیکال معاملات بورس جهان است. ویلیامز از اندیکاتورهایی در تحلیل تکنیکال خود استفاده می کند که شناخته شده ترین آن الیگیتور است.

قبل از هر چیز اگر بخواهیم تعریفی از اندیکاتور بیان کنیم درواقع ابزاری است که با اعمال روابط ریاضی مشخص روی قیمت سهم یا حجم معاملات یا هر دو شکل می‌گیرد. که در جهت تحلیل قیمت سهام یا شاخص بازار کاربرد دارد. اسیلاتورها یا نوسانگرها نیز یکی از زیرمجموعه‌های اندیکاتورها محسوب می‌شوند که حول یک خط مرکزی یا میان سطوح معینی نوسان می‌کنند و سعی دارند ما را از میزان هیجانات خریدوفروش در معاملات بورس آگاه سازند.

در مباحث آموزش بورس اندیکاتورها معامله گران را جهت تحلیل تکنیکال سهم کمک می‌کنند. بیل ویلیامز برای درک ساختار جامع بازار، توصیه کرد تا بازار از پنج جهت تجزیه و تحلیل شود :

  • فراکتال (مرحلۀ فاصله)
  • نیروی محرک (مرحلۀ انرژی)
  • افزایش/کاهش شتاب (مرحلۀ قدرت)
  • منطقه (ترکیب مرحلۀ قدرت و مرحلۀ استقامت)
  • خط موازنه

برای درک و تحلیل این جنبه‌ها، تعدادی شاخص ایجادشده‌اند و ما، در کالج تی بورس بر آنیم تا این شاخص ها را به زبانی ساده و روان بیان کنیم.

اندیکاتور فراکتال بیل ویلیامز:

فراکتال ها به‌صورت فلش‌هایی هستند که در بالا و پایین کندل ها (شمع‌ها) قرار می‌گیرند. این فراکتال ها زمانی که پنج کندل مجزا داشته باشیم شکل می‌گیرد. وجود پنجمین کندل یا میله سبب می‌شود تا بالاترین قیمت و پایین‌ترین قیمت پدیدار شوند. درواقع زمانی که یک کندل بالا یا پایین تشکیل دهد اگر از دو کندل قبلی و بعدی خود بالاتر یا پایین‌تر باشد یک فراکتال به وجود آورده است.

اندیکاتورهای بیل ویلیامز در تحلیل تکنیکال

فراکتال در تحلیل تکنیکال به دو صورت ایجاد می‌شود:

Bullish Fractal، شامل سه کندل صعودی و دو کندل نزولی است.

Bearish Fractal، شامل سه کندل نزولی و دو کندل صعودی است.

اندیکاتورهای بیل ویلیامز در تحلیل تکنیکال

هر فراکتال که تشکیل می‌شود در صورت صعودی بودن تمام فراکتال های صعودی قبل از خود را باطل می‌کند و اگر نزولی باشد تمام فراکتال های نزولی قبل خود را بی‌اعتبار می‌نماید. درواقع فراکتال های پیش رو دارای اهمیت بوده و در سفارش گذاری کاربرد دارند.

از طرفی فراکتال هایی که داخل خطوط الیگیتور تشکیل می‌شوند، فاقد اعتبار هستند. بااین‌وجود اگر فراکتال جدیدی داخل خطوط تمساح تشکیل شود بازهم فراکتال های ماقبل خود را باطل می‌کند.

اندیکاتور الیگیتور بیل ویلیامز (Alligator Indicator )

الیگیتور اندیکاتوری قدرتمند است که نشان می‌دهد سهم از نظرتحلیل تکنیکال در روند، چه موقعیتی دارد. همچنین اینکه در چه نقطه‌ای باید معامله شود. اندیکاتور Alligator یا تمساح شامل سه میانگین متحرک خاص است.

خط آبی (Jaw Period) : خط دوره زمانی ۱۳ روزه که معروف به آرواره تمساح است.

خط قرمز (Teeth Period) : خط دوره زمانی ۸ روزه که معروف به دندان تمساح است.

خط سبز (Lips Period): خط دوره زمانی ۵ روزه که معروف به لب تمساح است.

اندیکاتورهای بیل ویلیامز در تحلیل تکنیکال

در تحلیل تکنیکال وقتی خطوط الیگیتور خیلی به هم نزدیک شده و درهم‌تنیده می‌شوند، بازار قدرت کافی برای روند را ندارد و رنج است. بسیاری از معامله گران در روند رنج زمان خود را از دست می‌دهند و درواقع افراد تماشاچی در این بازار بورس پیروز ماجرا هستند.

زمانی که این خطوط از هم فاصله می‌گیرند، بازار شروع به حرکت کرده و از حالت رنج خارج می‌شود. در تحلیل تکنیکال هرگاه سه خط در یک‌جهت قرار گیرند بازار نیز به آن سمت حرکت می‌کند. خطوط الیگیتور نشان می‌دهند چه زمانی بازار بورس دارای روند است وجه زمانی روند ندارد.

قیمت سهم بعد از شروع روند با شدت بیشتری حرکت می‌کند.در تحلیل تکنیکال بیل ویلیامز به‌اصطلاح تمساح خواب بوده و بعد از بیدار شدن بسیار گرسنه است.

بیل ویلیامز AO اندیکاتور (Awesome Oscillator)

دارای پرایس بار (خطوط) سبز و آموزش اندیکاتور فراکتال قرمز است که در تحلیل تکنیکال برای تشخیص زمان ورود به معامله به ما کمک می‌کند. روند در مسیر حرکت خود گاها استراحت دارد و در مواقعی جهت خود را عوض می‌کند. مقاومت‌ها جلوی افزایش قیمت را می‌گیرند و باعث کاهش سرعت روند سهام بورس می‌شوند.

اندیکاتورهای بیل ویلیامز در تحلیل تکنیکال

AO، اندیکاتوری است که بیل ولیامز در آن برای ورود به معامله سه مدل سیگنال مختلف ارائه می‌دهد:

۱- کراس یا عبور AO از خط صفر – اندیکاتور بیل ویلیامز

خط صفر درواقع خط افقی است که پرایس بارها بالا و پایین را جدا کرده و روی این خط است که قله و دره تشکیل می‌شود. زمانی که این اندیکاتور از خط صفر عبور می‌کند و به سمت بالا می‌رود

می‌توانیم وارد معامله خرید شویم و هرگاه این اندیکاتور از بالا به پایین از خط صفر عبور کرده و سیر نزولی بگیرد می‌توانیم فروش سهام بورس را انجام دهیم.

اندیکاتورهای بیل ویلیامز در تحلیل تکنیکال

۲- سیگنال محدبی – اندیکاتور بیل ویلیامز

در حالت صعودی (بالای خط صفر) بعد از کراس خط صفر وارد روند می‌شویم. اگر بعد از تشکیل دو یا چند پرایس بار یک پرایس بار سبز تشکیل شد، می‌توانیم دوباره خرید نماییم.

در حالت نزولی (پایین خط صفر) پس از کراس خط صفر روند داریم. اگر بعد از تشکیل دو یا چند پرایس بار سبز یک پرایس بار قرمز داشته باشیم، می‌توانیم وارد معامله فروش شویم.

اگر به هر دلیلی یک موقعیت را از دست بدهیم با تکرار این حالات می‌توانیم اقدام به خرید یا فروش نماییم.

اندیکاتورهای بیل ویلیامز در تحلیل تکنیکال

اندیکاتورهای بیل ویلیامز در تحلیل تکنیکال

۳- سیگنال تویین پیک- اندیکاتور بیل ویلیامز

این سیگنال بنا بر وجود دره‌ها و قله‌ها به ما اجازه‌ی ورود می‌دهد. هرگاه اندیکاتور ای او دره‌ها و قله‌های ناهماهنگ کم‌عمق تشکیل دهد سیگنال تویین پیک فعال می‌شود.

در حالت صعودی زمانی که دودره ناهماهنگ کم‌عمق پایین خط صفر ایجاد شود، بلافاصله بعد از تشکیل اولین پرایس بار سبز می‌توان وارد معامله خرید شویم.

در حالت نزولی زمانی که دو قله ناهماهنگ بالای خط صفر به وجود آید، بلافاصله بعد از تشکیل اولین پرایس بار قرمز می‌توان وارد معامله فروش شویم.

در صورت از دست دادن سیگنال های تویین پیک در تحلیل تکنیکال، می‌توان با کمک سیگنال های محدبی وارد معاملات خرید یا فروش شد.

اندیکاتورهای بیل ویلیامز در تحلیل تکنیکال

اندیکاتور AC بیل ویلیامز ( Accelerator Oscillator):

در تحلیل آموزش اندیکاتور فراکتال تکنیکال اگر بتوانیم حرکت روند سهم را قبل از شروع آن متوجه شویم، می‌توانیم زودتر وارد عمل شویم. قبل از اینکه اندیکاتور AOتغییر جهت دهد اندیکاتورAC تغییر جهت می‌دهد. درواقع این اندیکاتور بیل ویلیامز قبل از رسیدن به موقعیت خرید یا فروش هشدار می‌دهد.

به‌عبارت‌دیگر آخرین چیزی که در چارت تغییر جهت می‌دهد قیمت است که قبل از آن AO و قبل از این اندیکاتور، AC تغییر جهت می‌دهد.

AC تنها یک مدل سیگنال دارد و کراس AC از خط صفر هیچ معنایی ندارد. در اندیکاتور AO زمانی که الیگیتور دهانش را به یک سمت باز می‌کند. بر اساس سه سیگنال وارد معامله می‌شویم اما در AC زمانی سیگنال داریم که پرایس بارها یا بالای خط صفر باشد یا پایین خط صفر تشکیل شود.

در روند صعودی دو حالت پیش می‌آید:

  • اگر AC بالای خط صفر باشد، بعد از دو پرایس بار سبز، در پرایس بار سبز سوم یک سیگنال برای خرید دریافت می‌کنیم.
  • اگر AC پایین خط صفر باشد، بعد از سه پرایس بار سبز، در پرایس بار سبز چهارم وارد معامله خرید می‌شویم.

در روند نزولی دو حالت داریم:

  • اگر AC بالای خط صفر باشد، بعد از سه پرایس بار قرمز، در پرایس بار قرمز چهارم وارد معامله فروش می‌شویم.
  • اگر AC پایین خط صفر باشد، بعد از دو پرایس بار قرمز، در پرایس بار قرمز سوم وارد معامله فروش می‌شویم.
  • AC قبل از AO بازار را پیش‌بینی می‌کند و هرگاه AOواکنش نشان می‌دهد، قیمت شروع به حرکت می‌کند.

اندیکاتورهای بیل ویلیامز در تحلیل تکنیکال

اندیکاتور گیتور بیل ویلیامز (Gator Oscillator)

برخلاف AO و AC که خطوط سبز و قرمز نشان‌دهنده‌ی روند نزولی و صعودی است، در این اندیکاتور خطوط قدرت روند را نشان می‌دهند. در مواقعی فاصله‌ی بین ابتدا و انتهای خطوط زیاد است و گاهی این فاصله کم شده و حتی به صفر می‌رسد.

در تحلیل تکنیکال تفاوت اندیکاتور گیتور با اندیکاتور الیگیتور این است که شاید به دلیل درهم‌تنیده شدن خطوط الیگیتور نتوانید درک درستی از بازار داشته باشید، در این مواقع اندیکاتور گیتور به شما کمک می‌کند. ازآنجاکه روند ابتدا، طول مسیر و انتها دارد، با کمک گی

فراکتال مشابه با سال 2017 در چارت اتریوم؛ صعود قیمت در راه است؟

در حالی که این روزها چشم‌انداز بازار اتریوم صعودی است، در چارت ماهانه ETH فراکتال مشابه زمان صعود شدید در سال ۲۰۱۷ شکل گرفته‌ است.

تحلیل چارت اتریوم حاکی از آن است که فراکتالی که در سال ۲۰۱۷ منجر به افزایش ۷,۰۰۰ درصدی قیمت توکن بومی آن (ETH) شده بود، دوباره در سال ۲۰۲۱ ظاهر شده است. در صورت تکرار تاریخ، سناریوی دژاوو می‌تواند اتریوم را در عرض شش ماه به ۱۳ هزار دلار برساند و پیشنهادات برای خرید این رمز ارز تا دو ماه آینده تا قیمت ۱۳ هزار دلار افزایش می‌یابد.

فراکتال سال ۲۰۱۷ شامل حداقل چهار الگوی تحلیل تکنیکال است که در افزایش بیش از ۷ هزار درصدی قیمت ETH در آن سال موثر بوده است. حالا همان مجموعه شاخص‌های صعودی بار دیگر در سال ۲۰۲۱ و پس از صعود بیش از ۳۶۰ درصدی اتر از ابتدای امسال میلادی و رسیدن به قیمت ۳۳۵۰ دلار، بار دیگر در نمودار اتریوم پدیدار شده‌اند.

فراکتال مورد نظر در چارت اتریوم شامل چه شاخصه‌هایی است؟

به طور دقیق، چهار شاخص تکنیکال در فراکتال مدنظر برای اتریوم عبارتند از اندیکاتور RSI، اندیکاتور Stochastic RSI، الگوی چکش صعودی (Bullish Hammer) و سطح فیبوناچی اصلاحی.

در سال ۲۰۱۷، انفجار قیمت اتریوم با ظهور کندل چکش صعودی در نمودار ماهانه اتر در ماه دسامبر (آذر-دی) آغاز شد و قیمت این ارز دیجیتال با ۷ هزار درصد رشد در شش ماه پس از آن روبرو شد. این جهش قیمت اتریوم که با الگوی صعودی چکش هدایت شده بود، اندیکاتور RSI ماهانه اتر را به بیش از ۹۴، یعنی منطقه‌ای که خرید بیش از حد را نشان می‌دهد، رسانده بود. سپس، در جهت خنثی سازی احساسات بیش از حد صعودی بازار این رمز ارز، شاخص RSI از همان جا شروع به اصلاح شدن کرد.

همزمان، اندیکاتور Stochastic RSI در چارت اتر، که قیمت را در پایان یک دوره زمانی با محدوده نوسانات قیمت در همان دوره معین مقایسه می‌کند، پس از خرید بیش از حد این رمز ارز، اصلاح را آغاز کرد (وقتی این شاخص بالای ۸۰ باشد به عنوان اشباع خرید و اگر زیر ۲۰ باشد به عنوان اشباع فروش در نظر گرفته می‌شود).

اندیکاتور فراکتال در چارت اتریوم در سال ۲۰۱۷

فراکتال صعود قیمت اتریوم

در نوامبر ۲۰۱۷ (آبان-آذر)، اندیکاتور Stochastic RSI با توجه به خط «K%» (خط آبی) صعود را نشان داد، که پایین‌ترین و بالاترین قیمت این دارایی را در محدوده معینی مقایسه می‌کند. همچنین این شاخص خط «D%» (خط طلایی) را به سمت بالا شکست، که میانگین متحرک «K%» است. در همین حال، مقداری که اندیکاتور Stochastic RSI نشان می‌داد بالای ۲۰ بود و امیدها برای رشد قیمت اتر را افزایش می‌داد.

بعد از آن، قیمت توکن اتر ۵۰۰ درصد دیگر افزایش یافت و در ژانویه ۲۰۱۸ بالای سطح ۱,۲۰۰ دلار بسته شد. این رشد همزمان با شکل گیری الگوی سقف دو قلو در اندیکاتور RSI بود و کل این روند صعودی در محدوده کانالی قرار می‌گرفت که سطح فیبوناچی ۲۳/۶ درصد در آن به عنوان سطح حمایت یا مقاومت عمل می‌کرد.

آیا نشانه‌های مشابه سال ۲۰۱۷ برای صعود اتر دیده می‌شوند؟

در حالی که به سه ماهه پایانی ۲۰۲۱ نزدیک می‌شویم، اتر در حال تقلید، اگرچه بدون نظم، از حرکت‌های فراکتال سال ۲۰۱۷ است. قیمت اتریوم با ۳,۴۰۰ درصد افزایش، به بیش از ۴,۳۰۰ دلار دست یافت و این درست شانزده ماه پس از شکل گیری نشانه‌های صعودی در اندیکاتور Stochastic RSI بود (زمانی که خط K% از D% بالاتر رفت). در همین حال، حرکتی بزرگ در جهت صعود، دوباره RSI ماهانه اتر را وارد منطقه خرید بیش از حد کرد (شاخصه بزرگتر از ۸۰). در ادامه و در ژوئیه ۲۰۲۱ (مرداد-شهریور)، اتر یک چکش صعودی ساخت که نشان می‌دهد گویا فروشندگان کف قیمت را یافته‌اند.

مقایسه اندیکاتور فراکتال اتریوم در سال ۲۰۱۷ و ۲۰۲۱

منبع: Jaydee_757 در تریدینگ ویو

اکانتی در تریدینگ ویو به نام مستعار Jaydee_757 تحلیلگری است که اولین بار فراکتال را در چارت اتریوم مشاهده و به پتانسیل الگوی چکش برای صعود قیمت اتر اشاره کرد. هدف اول قیمت که در این ترند صعودی در نظر گرفته می‌شود روی سطح ۲/۶۱۸ فیبوناچی و حدود ۱۳ هزار دلار است.

همچنین انتظار نشانه‌هایی از صعود احتمالی در شاخص Stochastic RSI (خط K% از D% بالاتر رفته) و سقف دو قلو در RSI باید در نمودار ماهانه اتر طی «چند ماه آینده» ظاهر شود. در صورت ظهور این علائم، اتفاقی مشابه آنچه در افزایش ۵۰۰ درصدی قیمت اتریوم در سال ۲۰۱۸ شاهد آن بودیم، رخ خواهد داد.

سطوح فراکتال: امواج الیوت در داخل یک موج الیوت

سطوح فرکتال

همانطور که قبلاً اشاره شد ، امواج الیوت فرکتال هستند.

هر موج از امواج فرعی (ریز موج) ساخته شده است.

بگذارید یک تصویر دیگر به شما نشان دهیم. تصاویر عالی هستند ، نه؟ آره. خیلی.

موج در موج

می بینید که چگونه امواج 1 ، 3 و 5 از الگوی محرک 5 موجی کوچک تر تشکیل شده اند و امواج 2 و 4 از الگوی اصلاحی 3 موجی کوچک تر تشکیل شده اند؟

شما دارید فرکتال ها را می بینید!

همیشه به یاد داشته باشید که هر موج از امواج کوچک تر تشکیل شده است.

این الگو تکرار می شود …

تا ابد!

برای سهولت در نامگذاری این امواج ، تئوری امواج الیوت مجموعه ای طبقه بندی شده را به ترتیب از بزرگترین تا کوچکترین به امواج اختصاص داده است. آن ها عبارتند از:

  • ابر چرخه بزرگ ( چندین قرن)
  • ابر چرخه (حدود 40–70 سال)
  • سیکل یا چرخه (یک سال تا چند سال)
  • موج lولیه (چند ماه تا چند سال)
  • موج میانی ​​(هفته ها تا ماه ها)
  • مینور ( چند هفته)
  • مینوت ( چند روز)
  • مینیوت (چند ساعت)
  • ریزمینیوت (چند دقیقه)

یک ابرچرخه بزرگ از امواج ابرچرخه تشکیل شده است که خود از امواج چرخه ای تشکیل شده است. امواج چرخه ای از امواج اولیه تشکیل شده اند ، که خود از امواج متوسط تشکیل شده اند. امواج متوسط​​ از امواج جزئی تشکیل شده است که خود از امواج خرد تشکیل شده است. امواج خرد از امواج مینیوت ساخته شده اند که خود از امواج ریز مینیوت تشکیل شده اند. گرفتید چی شد؟

خوب ، برای اینکه مطالب بسیار واضح تر شوند ، بیایید ببینیم که یک موج الیوت در واقعیت چگونه است.

فراکتال ها

همانطور که می بینید ، شکل گیری امواج در واقعیت دقیق و کامل نخواهد بود.

همچنین متوجه خواهید شد که گاهی اوقات نامگذاری امواج دشوار است.

اما هرچه بیشتر به نمودارها خیره شوید ، نتیجه بهتری خواهید گرفت.

علاوه بر این ، ما رفیق نیمه راه نیستیم که شما را تنها گذاریم!

در بخش های بعدی ، نکاتی را در مورد چگونگی شناسایی صحیح و آسان امواج و نیز نحوه معامله با استفاده از امواج الیوت به شما آموزش خواهیم داد. دریا موجه!

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا