آزمونی سخت برای معامله گر

فقط بخش اندکی از معاملهگران روزانه سود خوبی به دست میآورند؛ یعنی بهطور میانگین، حدود ۱.۶ درصد از معاملهگران در سال. با این حال، این معاملهگران بسیار فعال هستند و ۱۲ درصد از تمام فعالیتهای معاملاتی روزانه متعلق به آنهاست.
بهترین بروکر های فارکس برای معامله گران ایران
بدون حاشیه رفتن، بهترین بروکر های فارکس که از همه لحاظ امتحانشون رو پس دادن و به علاوه پشتیبانی فارسی خوبی برای ایرانی ها دارندقدم مهم در آموزش فارکس انتخاب یک بروکر مناسب است. بروکر یا معنی فارسی آن کارگزار به شرکتی می گویند که واسطه اتصال شما به بازار فارکس می شود. شما سرمایه خود را به آن میسپارید. به او دستور خرید و فروش یک سهم ، ارز یا کالا و … می دهید. مشکلاتتان را با او درمیان می گذارید و …فکر می کنم با چند جمله بالا متوجه شدید که امنیت و اعتبار یک بروکر در نگهداری سرمایه شما خیلی مهم است. تعهد و سابقه یک بروکر در اجرای بلافاصله دستورات خرید و فروش شما اهمیت بسزایی دارد.
بروکر چیست؟
اگر هر کاری در رابطه با پول یا سرمایه گذاری انجام می دهید ، به احتمال زیاد مجبورید با یک کارگزار معامله کنید. کارگزار کسی است که هنگام خرید موارد مختلف به عنوان مجرای شما عمل می کند. انواع مختلفی از کارگزاران وجود دارد ، از کارگزاران سرمایه گذاری گرفته تا کارگزاران بیمه. دانستن اینکه بروکر چیست و چه کاری انجام می دهد ، برای اطمینان از همکاری موثر شما با این نوع متخصص مالی مهم است.
معیارهای انتخاب بهترین بروکر فارکس
در این بخش، در مورد ویژگی هایی که باید در هنگام انتخاب یک بروکر معتبر فارکس به آن نگاه کنید، بحث خواهیم کرد.
1- امنیت یک بروکر فارکس
اولین و مهمترین ویژگی که بروکرهای فارکس خوب باید داشته باشند، سطح بالایی از امنیت است.
2- هزینه های معامله در بروکر فارکس
مهم نیست که چه نوع ارزها و کالاهایی را خرید و فروش می کنید، خوشتون بیاد یا نه معامله هایی که می کنید برای شما هزینه خواهد داشت هر زمانی که یک معامله در فارکس می کنید، مجبور خواهید بود که اسپرد یا کمیسیون پرداخت کنید، بنابراین طبیعی است که بدنبال قیمت های ارزان تر و مقرون به صرفه باشید.
3- واریز و برداشت
بروکرهای فارکس خوب به شما این امکان را می دهند که سپرده و درآمد خود را بدون هیچ زحمتی برداشت کنید.
بروکر واقعی فارکس دلیلی برای سخت کردن مرحله برداشت شما ندارند، زیرا تنها دلیل نگه داشتن پول شما در بروکر آسان کردن کار خرید و فروش برای شماست.
4-پلتفرم معاملاتی در بروکرهای فارکس
خرید و فروش آنلاین در فارکس، اکثر فعالیت های تجاری از طریق پلت فرم معاملاتی کارگزاران اتفاق می افتد. این به این معنی است که پلت فرم معاملاتی کارگزار شما باید کاربر پسند و پایدار باشد.
هنگامی که به دنبال یک بروکر هستید، همیشه پلت فرم های معاملاتی ارائه می دهد را بررسی کنید. آیا آن بروکر اخبار را نیز به طور رایگان پوشش می دهد؟ اگر تحلیل های کلی برای پیشبینی بازار در روزهای آتی هم ارائه دهد که چه بهتر.
5- اجرای دستورات معامله گر
این اجباری است که بروکر در بهترین قیمت ممکن دستورات خرید و فروش شما را اجرا کند.
در شرایط عادی بازار (نه زمان انتشار اخبار مهم و رویدادهای شگفت انگیز)، هیچ دلیلی وجود ندارد که بروکر دقیقا در قیمتی که شما بر روی دکمه خرید یا فروش کلیلک می کنید، دستور را اجرا نکند. به ویژه این قضیه برای اسکالپرها خیلی مهم است. زیرا چند پیپ تفاوت در قیمت می تواند شرایط را برای سود شما بسیار سخت کند
6- خدمات پشتیبانی از مشتریان یک بروکر فارکس
بروکرها کامل نیستند و همیشه ایراداتی هست، و بنابراین باید یک کارگزار را انتخاب کنید تا بتوانید به راحتی با آنها تماس بگیرید و مشکلاتتان را حل کنید.
صلاحیت بروکرها هنگام رسیدگی به مسائل مربوط به حساب ها و پشتیبانی فنی مشتریان همان قدر مهم است که عملکرد آنها در انجام معاملات. بروکرها ممکن است در زمان افتتاح حساب مهربان و مفید باشند، اما می توانند پشتیبانی بسیار وحشتناکی داشته باشند.
معرفی سیستم معاملات فارکس
بر اساس تعاریفی که در منابع مختلف برای Forex آمده است، می توان این سیستم معاملاتی را روشی برای تبدیل ارزهای رایج مختلف در سطح جهان در نظر گرفت. که برای تبدیل ارز در آن، از روش های مختلف مانند خرید و فروش کالا، سرمایه گذاری اشخاص یا کمپانی ها و … انجام می شود.
هر کدام از این ارزها دارای ارزش های مختلفی در سطح جهان هستند. شما با انجام معاملات فارکس ، در واقع در حال خرید یک ارز و فروش ارز دیگری هستید. لازم به ذکر است که روش انجام معاملات در Forex تا حد زیادی به روش انجام معاملات با ارزهای دیجیتال است.
معاملات در فارکس به چه صورت انجام می شوند؟
همان طور که در بخش قبل بیان کردیم، در گذشته برای انجام معاملات با استفاده از ارزهای مختلف و یا به عبارت دیگر خرید و فروش ارزهای رایج در سطح جهان، تنها باید از سیستم سنتی بانکی استفاده می شد.اما با ظهور اینترنت و پیشرفت آن در تمامی مسائل روزمره زندگی، شرایط تا حد زیادی تغییر کرد. به گونه ای که در حال حاضر، بخش زیادی از معاملات مالی با استفاده از شرکت های واسط و یا کارگزاران انجام می شود.
فروشگاه بورس کتاب
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
کتاب معامله گر پرایس اکشن
شناسه محصول: stprmolbg دسته: پرایس اکشن, تحلیل تکنیکال, کتابهای سرمایهگذاری Brand: آراد کتاب
کتاب معامله گر پرایس اکشن لنس بگز تحلیل و معامله نوسانات روزانه در بازار تبادلات ارزی، سهام و کالا
کتاب معامله گر پرایس اکشن نوشته لنس بگز یک کتاب کاربردی جهت یادگیری روش پرایس اکشن است. این کتاب متن روان و مثالهای زیادی دارد که باعث میشود مطالعه کتاب آسان شود.
معاملهگری بر اساس پرایساکشن روشی است که در آن تمام تصمیمات معاملاتی بر مبنای صرف نمودار قیمت صورت میگیرد. این بدان معنی است که هیچگونه اندیکاتور یا اسیلاتوری برای شناسایی نواحی حمایت و مقاومت و یا روند بازار استفاده نمیشود.
بخشی از مقدمه کتاب معامله گر پرایس اکشن لنس بگز
معامله به سبک پرایس اکشن، یک استراتژی معاملاتی مبتنی بر تصمیم معاملهگر است و شامل تجزیه و تحلیل در سه تایمفریم به منظور شناسایی و معامله نوسانات در تایمفریم میانی است.
با اینکه این استراتژی قابل استفاده در هر بازار و تایمفریمی است، مثالها و توضیحات عمدتا متمرکز بر یک بازار و یک مجموعه تایمفریم است …
من دو هدف از نگارش این کتاب داشتهام:
* توضیح شیوه نگرش خود به بازارهای مالی و نحوه استفاده از روش پرایس اکشن برای شناسایی و مدیریت فرصتهای معاملاتی
* بیان فرایند کامل و پیشرفتی که لازم است تا طی شود تا به معاملهگر حرفهای تبدیل شوید،صرفنظر از استراتژی انتخابی شما برای انجام معامله
منظور از معاملهگر حرفهای ،معاملهگری است که همواره سود کسب میکند و توانسته به سود مستمر دست یابد. البته از این دو هدف اصلی ،هدف دوم بسیار مهمتر است. معاملهگران تازهکار بر این باورند که موفقیت فقط حاصل دانش و استراتژی درست است.
با وجود اهمیت این دو موضوع، این افراد از درک این مساله ناکام ماندهاند که معاملهگری فرایندی است از رشد، پیشرفت و تکامل. موفقیت حاصل یک روز پیبردن به مجموعه درست قوانین معاملهگری نیست بلکه موفقیت طی فرایندی حاصل میشود که در آن یاد میگیرید در حالی که در محیطی نامعلوم و مردد کار میکنید، به خود اعتماد کنید؛ اعتماد به توانایی خود در اتخاذ تصمیمات تاثیر گذار، مدیریت ریسک و شناسایی مدیریت فرصتهای معاملاتی.
مشخصات کتاب
نویسنده: لنس بگز
مترجم: حسن رضایی
قطع کتاب: وزیری
نوع جلد: گالینگور
نوبت چاپ: چهارم، ۱۴۰۰
تعداد صفحه: ۶۱۶
شابک: ۹۷۸۶۰۰۱۸۶۴۲۶۱
قیمت: ۳۴۵ هزار تومان
ناشر: آراد کتاب
آیا یک فرد معمولی میتواند در معاملات ارزهای دیجیتال موفق شود؟
دنیای معاملات ارزهای دیجیتال، دنیایی پیچیده و پرپیچ و خم است، مخصوصاً برای تازهکارها. در میان افرادی که سالها تجربه و دانش در حوزه معاملات داراییهای مختلف دارند، افراد معمولی و تازهکار تا چه اندازه شانس موفقیت خواهند داشت؟ نویسنده و معاملهگر ارزهای دیجیتال، بنجامین پایروس (Benjamin Pirus)، در مقالهای که در کوین تلگراف منتشر کرده است، با مقایسه رویکرد معاملهگران حرفهای و آماتور، شانس موفقیت افراد معمولی را که از خانه و با ابزارهای معمولِ معاملهگری قصد کسب سود دارند، میسنجد. در این مقاله، پایروس با کمک سه معاملهگر و تحلیلگر برتر، بیل هرمان (Bill Hermann)، متیو فیک (Matthew Ficke) و دیوید کارمن (David Carman)، زیر و بم معاملهگری خُرد و کلان را نشان داده است.
معامله ارزهای دیجیتال یک بازیِ مجموع صفر با برندگان و بازندگان مشخص است. بازی مجموع صفر یعنی سود شما دقیقاً از ضرر فرد دیگری بهدست میآید. معاملهگران بسیاری در شبکههای اجتماعی توییتر و یوتیوب ادعا میکنند که در این حوزه رقابتی، سود فراوان کسب کردهاند. بازیگران حرفهای، معاملات سودآوری برای مؤسساتی مانند شرکتهای سرمایهگذاری گلکسی دیجیتال (Galaxy Digital) و پانترا کپیتال (Pantera Capital) انجام میدهند؛ اما استراتژی این افراد با معاملهگران خُرد که از خانه معامله میکنند، چه تفاوتی دارد؟ آیا اصلاً روشهای معاملات خُرد کارآمد هستند؟
بیل هرمان، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری ویلشایر فینکس (Wilshire Phoenix) در مصاحبهای اظهار داشت:
بهطور کلی، مسیر مؤسسات بزرگتر مشخص نیست و این مؤسسات عموماً بر بازارسازی تمرکز دارند.
درواقع، هرمان معتقد است که مؤسسات براساس مسیر مشخصی معامله نمیکنند. معامله کردن براساس یک مسیر مشخص، بهمعنای موقعیتگیریهای لانگ و شورت (سود بردن از صعود یا سقوط قیمت در صرافیها) است که با توجه به وضعیت افتوخیزهای بازار انجام میشود. در مقابل، استراتژیهای معاملاتی که مسیر مشخصی ندارند، از محصولات، رباتها و سایر جوانب مختلف معاملات برای کسب سود خارج از حرکات صعودی و نزولی روند بیت کوین استفاده میکنند. معاملات خُرد اغلب شامل روشهای کاملاً متفاوتی نسبت به معاملات کلان هستند و معاملهگران خُرد، خود باید شیوه دستیابی به موفقیت را یاد بگیرند و پیدا کنند.
اغلب معاملهگران شکست میخورند
اغلب معاملهگران شکست میخورند
معاملات ارزهای دیجیتال، از بسیاری جهات شبیه به معاملات سهام، قراردادهای آتی و فارکس است. معاملهگران از نمودارهای قیمت، اندیکاتورهای مربوط به تحلیل تکنیکال و محرکهای فاندامنتال برای یافتن منطق معاملاتی خود استفاده میکنند تا پس از ساعتها آزمون و خطا، بالاخره استراتژیهای معاملاتی خود را بیابند.
در مقالهای که در وبسایت آموزشی تریدسایتی (Tradeciety) منتشر شده است، آزمونی سخت برای معامله گر نقلقولی از کتاب «آیا معاملهگران روزانه بهطور منطقی تواناییهای خود را میشناسند؟» (Do Day Traders Rationally Learn About Their Ability) ذکر شده است. در این نقلقول آمده است:
فقط بخش اندکی از معاملهگران روزانه سود خوبی به دست میآورند؛ یعنی بهطور میانگین، حدود ۱.۶ درصد از معاملهگران در سال. با این حال، این معاملهگران بسیار فعال هستند و ۱۲ درصد از تمام فعالیتهای معاملاتی روزانه متعلق به آنهاست.
با این حال، معاملهگری بسیار دشوار است. برخلاف ورزش و سایر رویدادها که افراد از سطوح مبتدی شروع میکنند، هنگامی که فردی وارد دنیای معاملات یا سرمایهگذاری میشود، درواقع وارد زمینی شده است که رقبای او حرفهایترین افراد در این صنعت هستند. دقیقا شبیه به اینکه یک فرد معمولی به یکباره از خیابان وارد یک مسابقه حرفهای بسکتبال انبیاِی شود. نتیجه این کار برای این فرد معمولی، چندان خوشایند نخواهد بود.
تغییر چشمگیر معاملات بعد از خلوت شدن تالارهای بورس
دیوید کارمن، معاملهگر سابق قراردادهای اختیار معامله در تالار بورس شیکاگو و همبنیانگذار مرکز فناوری فینتنک (FinTank)، طی مصاحبهای اظهار داشت:
بهنظر من، تعداد بسیار کمی از معاملهگران خُرد واقعا موفق هستند. بسیاری از معاملهگرانی که در تالار بورس معامله میکردند، نتوانستند خود را با معاملهگری الکترونیک وفق دهند. به جز عدهای معدود، بقیه بهکل از معاملات دست کشیدند. سود معاملات در تالار بورس به کارگزارها بستگی داشت. با معاملات الکترونیک، دیگر از آن مزیت معاملاتی خبری نیست.
مزیت معاملاتی (trading edge) یک برتری خاص معاملاتی است که معاملهگر با استفاده از رویکرد، ارتباط یا تکنیکی خاص به دست میآوَرَد و بهوسیله آن نسبت به سایر معاملهگرها برتری پیدا میکند. بهعقیده کارمن، دیگر آن روزها گذشتهاند که تالارهای پرازدحام بورس، مملو از شرکتکنندگانی میشدند که برای ثبت و انجام معاملات در حال فریادکشیدن بودند. معاملات در تالار بورس به کارگزارانی در همان تالار نیاز داشت که طبق درخواست معاملهگران وارد موقعیتها شده، یا از آنها خارج شوند. شناخت کامل کارگزار، یک مزیت معاملاتی محسوب میشد. با دیجیتالیشدن معاملات، این مزیت معاملاتی در بازار بورس نیز از بین رفت.
حرفهایهایِ مجهز در مقابل تودههایِ خودآموخته
معاملهگران سازمانی اساسا بهجای سایر افراد یا شرکتها معامله میکنند و از سرمایهای که این نهادها در اختیارشان گذاشتهاند، استفاده میکنند. این معاملهگران با بهکارگیری دستورالعمل، ابزار و فناوری شرکتی که برای آن کار میکنند، مدیریت سرمایههای کلان را برعهده دارند. علاوه بر این، این شرکتها اغلب معاملهگران باسابقه و باتجربهای را استخدام میکنند که رزومه موفقی در این حوزه داشته باشند و یا افراد بااستعدادی باشند که دانش برنامهنویسی قابلتوجهی دارند و تازه وارد این حوزه شدهاند.
در سوی دیگر، معاملهگران خُرد قرار گرفتهاند. این دسته شامل هر فردی میشود که دسترسی به اینترنت و پولی برای سرمایهگذاری داشته و در مکانی زندگی کند که مجاز به انجام معاملات باشد. موانع ورود به معاملات ارزهای دیجیتال اغلب کمتر از موانع ورود به معاملات بازار سنتی هستند. کاربران میتوانند به راحتی از یک صرافی به صرافی دیگر کوچ کنند و با استفاده از ارزهای دیجیتال یا انتقالات حساب بانکی، سرمایه فعالیتهای خود را تأمین کنند.
این افراد اغلب بهدنبال کسب درآمد اضافی و مدیریت سرمایه شخصی هستند. بسیاری از علوم و شیوههای معاملات بهشکل آنلاین و یا در کتابها موجود است و در دسترس هر فرد مبتدی و باانگیزهای قرار دارد. علاوه بر این، کلاسهای آموزشی معاملهگری نیز بهصورت آنلاین وجود دارند. با این حال، اینترنت پر از اطلاعات اشتباه و افرادی است که خود را متخصص معرفی میکنند و اطلاعاتی را منتشر میکنند که صحت و کارآیی آنها مشخص نیست. به هر حال، معاملات آنلاین با تمام مزایایی که با خود دارد، معایبی نیز نسبت به معاملات سنتی و دادوفریادهای معاملهگران برای خرید و فروش دارد.
حتی در صورت داشتن بهترین و موثقترین اطلاعات، باز هم معاملات باید متناسب با هر فرد تنظیم شوند. استراتژیای که ممکن است برای یک فرد کار کند و تأثیرگذار باشد، احتمال دارد برای فرد دیگر کار نکند. در این حوزه، نبرد احساسات، نظم و ساماندهی حاکم است.
معاملاتِ متفاوتِ سازمانها و معاملهگرانی که سرمایه کلان دارند
از آنجا که معاملهگران سازمانی، معاملات با اندازه بزرگتر را انجام میدهند، باید روش متفاوتی برای معاملات خود داشته باشند. آنها نمیتوانند به سادگی هر دارایی مفروضی را با هر قیمتی بخرند، بدون اینکه تغییری، هر چند اندک، در قیمت آن دارایی ایجاد نکنند.
طبق گفتههای هرمان، این معاملهگران رویکردی متفاوت نسبت به معاملهگران خُرد دارند. معاملهگران خُرد اغلب با توجه به افت و خیز بازار تصمیم میگیرند و معامله میکنند. هرمان، با اشاره به ابزارهای محبوب تحلیل تکنیکال نمودارها، گفت:
معاملهگران خُرد اغلب در مسیری مشخص و با تعصب معامله میکنند. استراتژی آنها براساس جهت حرکت بازار و اندیکاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) و اندیکاتور استوکستیک (Stochastics) بنا شده است. این روش خوب در کمترین زمان، دید خوبی از بازار به شما ارائه میدهد و میتواند برای تشخیص واگراییها مفید واقع شود. با این حال، اِعمال این اندیکاتورها در یک نمودار، کاری که بسیاری از معاملهگران خُرد انجام میدهند، یک اشتباه است؛ چون اساساً همه روایتی مشابه را ارائه میدهند.
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال اَشکال و اندازههای مختلف دارند. دستههای مختلفی از اندیکاتورها برای سنجش عواملی از جمله حجم، مومنتوم (سرعت تغییر قیمت) و زمان استفاده میشود. همانطور که هرمان اشاره کرد، استفاده از چندین اندیکاتور مختلف از یک نوع و در یک زمان، کارآیی چندانی ندارد؛ زیرا همگی از راههایی که تفاوت اندکی دارند، به نتیجهای یکسان میرسند.
روشهای معاملهگران خُرد
در بسیاری موارد، معاملهگری خُرد با استفاده از تعدادی تکنیک، الگو، و اندیکاتور در نمودارهای مختلف انجام میشود. کارآیی این روشها بستگی به نحوه استفاده از آنها دارد. بسیاری گروههای آموزشی، کلاسهای آنلاین و ویدئوهای یوتیوب وجود دارند که این روشها را آموزش میدهند. اما شما به کدام مورد اطمینان دارید؟
کارآیی و عملکرد هر رویکرد و ابزار، بستگی به معاملهگری دارد که از آن استفاده میکند. معمولا این ابزارها براساس فاکتورهایی که معاملهگر در نظر میگیرد، درصد موفقیت او را در یک معامله خاص بالاتر میبرند. با این حال، چنین ابزارهایی بههیچوجه تضمینی برای موفقیت حتمی نیستند. هرمان در این خصوص اظهار داشت:
فراوانی اندیکاتورها یا حتی استراتژیها در اینترنت از کنترل خارج شده است. بسیاری از وبسایتها درباره سادگی معاملات ادعاهای عجیب و غریب میکنند و وعده سودهای کاملا غیرواقعی میدهند. هیچ اندیکاتور تکنیکالی جادو نمیکند. البته، این بدان معنا نیست که معاملهگران خُرد سود نمیکنند؛ فقط به کار و تلاش زیاد بستگی دارد. باید به استراتژی خود وفادار باشید و مزیت معاملاتی و برگ برنده خود را پیدا کنید.
طبق گفتههای هرمان، معاملهگران سازمانی از اندیکاتورها و استراتژیهای معاملاتی که در بین معاملهگران خُرد رایج است، استفاده نمیکنند. بهعقیده او تفاوت بین روش معاملاتی معاملهگران سازمانی و خُرد، «زمین تا آسمان است».
معاملهگران سازمانی که مسیر مشخصی در معاملات خود دارند، چندین عامل مختلف از جمله مومنتوم، قیمت و حجم معاملات را با هم ترکیب میکنند. بررسیِ تنها یک معیار یا ابزار بهتنهایی، کارآمد نیست و به معاملهگر دیدگاه کاملی از وضعیت بازار ارائه نمیدهد. با این حال، ترکیب اندیکاتورها و جوانب مختلف بازار میتواند نتایج بسیار متفاوتی به همراه داشته باشد. هرمان توضیح داد:
فرقی نمیکند که سرمایهگذار سازمانی باشید یا خُرد؛ نتیجهی ابزارهای تحلیل بسیار قدرتمند خواهد بود.
معاملهگری خُرد میتواند نتیجهبخش باشد
با معاملهگری خُرد میتوان کسب درآمد کرد؛ اما، گفتنش سادهتر از عملکردن است. تحلیلگر ارزهای دیجیتال در کانال تلویزیونی سیانبیسی افریکا (CNBC Africa) و شخصیت برجسته توییتر، بیگچدز (BigCheds)، به مواردی مشابه آنچه هرمان گفته بود، اشاره نکرد. با این حال، او چند شیوه مهم دیگر را در معاملهگری خُرد برشمرد. او در مصاحبهای اظهار داشت:
کلید موفقیت در معاملات خُرد ارزهای دیجیتال، مدیریت ریسک است.
بهعقیده بیگچدز، مدیریت ریسک شامل برنامهریزی دقیق برای میزان ضرری است که یک معاملهگر میتواند در یک معامله مفروض متحمّل شود و در عین حال، بتواند با معاملات بعدی همگام شده و شانس خود را در آنها نیز بیازماید.
طبق گفتههای این تحلیلگر، برنامهریزی و نظم دو کلید طلایی دیگر برای موفقیت هستند. بیگچدز توضیح داد:
ورود به معامله همراه با برنامه و وفادار ماندن به حد سود و ضرر، همگی میتوانند در موفقیت شما نقش داشته باشند. همچنین، گام بسیار مهم دیگر این است که پس از پایان یافتن یک معامله، دفتر یادداشتی داشته باشید تا آنچه را از آن معامله آموختهاید، یادداشت کنید.
او همچنین افزود:
معاملهگران باید منظم باشند
داشتن برنامه معاملاتی؛ مهمترین رکن معاملهگری
طبق گفته متیو فیک، مدیر توسعه بازار در صرافی اکیکوین (OKCoin)، موفقیت در معامله احتیاج به نظم دارد. او همچنین افزود:
موفقیت مکرر نیازمند آمادهسازی است. معاملهگران جدید ممکن است بهراحتی در احساسات بازار گرفتار شوند و در نتیجه تصمیمهای اشتباه بگیرند. معاملهگران باتجربه پیش از ورود به یک معامله، استراتژی و پارامترهای مدیریت ریسک خود را تعریف میکنند. آنها بازار را مطالعه میکنند، استراتژی و مزیت معاملاتی خود را پیدا میکنند و بارها از آن بهره میگیرند. حرفهایها برای هر معامله، ساختار منحصربهفردی ایجاد میکنند.
فیک مثالی ساده توضیح داد که در آن، فرد در قیمتی تعیینشده و مشخص، وارد یک موقعیت لانگ میشود (یک دارایی یا محصول معاملاتی را میخرد). سپس، سطوح مشخصی را برای حد سود و ضرر خود در نظر میگیرد و اجازه میدهد تا معامله انجام شود. معامله یا به هدف میرسد و یا مقدار مشخصی پول را در حد ضرر از دست میدهد.
طبق توضیحات فیک، اگر تغییر قابلملاحظهای در شرایط بازار اتفاق بیفتد و به ارزیابی مجدد معاملات نیاز باشد، معاملهگران منظم به سیستم خود وفادار میمانند و تحت تأثیر احساسات کاذب بازار قرار نمیگیرند. همچنین، میزان حد ضرر نیز در این بین حائز اهمیت است. اگر معاملهگران کمتر از آنچه که برای هر معامله برنامهریزی و تعیین کردهاند، ریسک کنند، این امر برای ضررهای پیشبینینشده معامله در یک سیستم معاملاتی فضای بیشتری باز میکند.
فیک در این خصوص اظهار داشت:
عملکرد معاملهگر، با استفاده از یک ساختار مشخص و با گذر زمان، قابلپیشبینیتر و پایدارتر خواهد بود. همچنین، آنها میتوانند بخشی از فرایند معاملات خود را که برای افزایش بازده نیازمند بهبود است، جدا کنند. این اصول برای بازارهای سنتی و ارزهای دیجیتال یکسان است. موفقیت نیازمند زمان، تلاش، تحقیق و ساختار است. شخصیتهای مختلف بهسمت انواع متفاوتی از استراتژیهای معاملاتی جذب میشوند. با توجه به این امر، ایجاد استراتژی و مزیت معاملاتی مسئلهای شخصی و پویا است و با گذشت زمان، ممکن است تغییر کند.
ارزهای دیجیتال به مسیر خود در جهت پذیرش عمومی ادامه میدهند. در این بین، بسیاری افراد نیز در حال آزمایش شانس خود در معاملات این دسته از داراییها هستند. دستیابی به موفقیت در بسیاری از حوزههای زندگی نیازمند کار سخت، نظم و یادگیری است که با اندکی استعداد یا علاقه همراه باشد. معاملهگری نیز از این قاعده مستثنی نیست.
روانشناسی در معاملهگری
خیلی وقتها در محافل خصوصی و خانوادگی و دوستانه صحبت از شغلهای گوناگون و سختی بعضی شغلها می شود . در مورد سختی مشاغل مختلف هر کس نظری دارد . برخی شغل کار در معدن را ( به علت شرایط سخت کار ) ، برخی جراح مغز را ( به خاطر مسئولیت زیاد و احتیاج به دقت و تبحر زیاد ) و برخی کار در کوره های ذوب آهن ( به خاطر خطرات حین انجام کار و حتی عوارضی که بعد ها دامنگیر افراد می شود ) را سخت ترین شغل ها می دانند . اما واقعا شغل سخت چیست و چه شغلهایی سخت محسوب می شوند . به یک تعریف ساده مشاغلی که فرد طی سالها فعالیت در آن دچار مشکلات جسمی و روحی و بیماری می شود شغل سخت محسوب می شوند و دارای تقسیم بندی های خاصی هستند . معیار سختی یک شغل میزان آسیب هایی است که ممکن است شغل برای شاغلین داشته باشد ( حتی اگر تمام مواردی ایمنی هم رعایت شود ) .
اما صرف نظر از مبحث بالا آیا شغل آسان هم داریم ؟ خوب در این خصوص هم نظرات متفاوتی وجود دارد و افراد در مقایسه با شغلهای سخت ، برخی شغلها را آسان می دانند . ممکن است کسی طلافروشی یا کارهای دفتری را شغلی آسان بداند . اما واقعیت این است که هیچ شغل آسانی وجود ندارد و هر شغل دارای ریسکها ، مشکلات و سختی های خود هست هرچند برای کسانی که تجربه آن را ندارند ممکن است شغل آسانی به نظر برسد . خوب در این مقاله قرار نیست به بررسی حرفه ها مختلف و بررسی سختی کار بپردازیم . ما در اینجا یک سوال اساسی داریم :
آیا شغل معامله گری در بازارهای مالی ، آسان است ؟
این مقاله را زمانی می نویسم ( مرداد 1399 ) که تب بورس همه جامعه را فرا گرفته و تقریبا در همه جا صحبت از آن است و به جرات می توان گفت که بورس تابحال چنین روزهایی را به خود ندیده است و ورود حجم پول و مردم جامعه به آن بی سابقه است . بسیاری از مردم با فروش اتومبیل ، گرفتن وام و …. به هر طریقی می خواهند از قافله سود های سرشار این روزها عقب نمانند . اما اینجا یک نکته خیلی مهم خودنمایی می کند . آیا این مردم هیچ تجربه ای در این کار دارند ؟ آیا در این زمینه تحصیلات دارند و آموزش دیده اند ؟ تقریبا اکثر کسانی که در حال ورود به این بازار هستند هیچ تجربه و تخصصی ندارند و صرفا با دیدن سود زیاد و این فکر که معامله گری کار راحتی است وارد گود می شوند .
حال یک سوال دیگر :
اگر به شما بگویند شغل برقکار صنعتی ( یا هر شغل دیگر ) درآمد فوق العاده ای دارد ، شما فورا شال و کلاه می کنید و می روید به عنوان یک برقکار استخدام شوید ؟ به فرض اینکه حتی شرکتی که قرار است در آن کار کنید ادعای شما را پذیرفت و بدون هیج آزمونی به شما اجازه فعالیت داد آیا شما این ریسک را قبول می کنید که در کاری که هیچ تجربه و تخصصی ندارید شروع به کار کنید ؟ نتیجه چنین کاری چه خواهد شد ؟ بی شک در همان ساعات اول جان خود و دیگران را به خطر خواهید انداخت یا حداقل خسارت مالی به بار خواهید آورد . خوب وقتی ما در شغلی مهارت نداریم عقلا از ورود بدون آموزش به آن خودداری می کنیم اما واقعا چرا اکثر مردم در مورد ورود به حرفه معامله گری بدون هیچ تردیدی ( بدون داشتن تجربه و تخصص ) اقدام می کنند و انتظار دارند موفق هم باشند . واقعا چرا ؟
حال مسئله را با دقت بیشتری بررسی می کنیم . کلا برای موفقیت در یک حرفه دو مرحله وجود دارد :
- مراحل راه اندازی یک کسب و کار و یا موفقیت در آزمون ورودی و استخدامی و جلب نظر کارفرما برای به دست آوردن یک کار
- توانایی های فکری و جسمی برای ادامه آن کسب و کار یا موفق بودن در انجام شغلی که در یک سازمان به دست آورده ایم ( در یک دسته بندی کلی ما یا برای خودمان کار می کنیم یعنی یک کسب کار شخصی داریم و یا برای دیگران کار می کنیم مثلا کارمند یا کارگر یک شرکت هستیم ). در هر دو صورت پس از ورود به هر حرفه ای توانایی برای غلبه بر مشکلات و سختی ها و داشتن توان لازم برای موفقیت در ادامه کار بسیار مهم است .
مرحله اول :
معمولا برای اینکه در یک شغل استخدام شویم لازم است که قبلا در آن زمینه مهارت و تخصص لازم را بدست آوریم که برای این منظور باید در دانشگاه یا مراکز مشابه علمی و فنی آموزش دیده باشیم . معمولا شرکت ها برای استخدام افراد ، از آنها مدارک تحصیلی مرتبط و سوابق کاری می خواهند و از آزمونهای کتبی ، عملی و مصاحبه برای ارزیابی و انتخاب بهترین افراد استفاده می کنند . پس هیچ شرکتی حاضر نیست بدون ارزیابی و اطمینان از مهارت و تخصص افراد آنها را بکارگیرد و برای داشتن یک شغل معمولی در یک سازمان باید سالها آزمونی سخت برای معامله گر تحصیل کنند و آموزش ببینند و حتی بعد از استخدام نیز آموزشهای مرتبط با شغل همچنان ادامه دارد .
از طرف دیگر برای راه اندازی یک کسب و کار کوچک به غیر از تخصص و تجربه ( که برای به دست آوردن آن احتیاج به ساعتها آموزش به صورت رسمی ( مثلا در مراکز فنی حرفه ای ) و سنتی ( مثل شاگردی کردن ) و کسب تجربه در بازارهای کار احتیاج به مجوزهای همچون پروانه کسب ، مدرک فنی حرفه ای ، تایید سلامت فردی و بهداشت محل کار ، نداشتن سوء سابقه و بسیاری موارد دیگر دارد .
سوال : برای ورود به شغل معامله گری چه مدارک و مجوزهایی لازم است ؟
پاسخ : یک کد بورسی و شارژ حساب . والسلام
همانطور که می بینید وارد شدن به هیچ شغلی به اندازه معامله گری بورس آسان نیست و شاید به همین خاطر است که به محض رسانه ای شدن سودآور بودن بورس ، همه برای ورود به آن هجوم می آورند .
مرحله دوم :
در یک حرفه پس از راه اندازی آن یا استخدام در یک شرکت ، مهم ادامه آن برای رسیدن به اهداف و موفق بودن است . بعضی کارها ممکن است مرحله اول آسان باشد ( راه اندازی ) ولی ادامه دادن سخت باشد و یا بالعکس شغلهایی هستند که ورود به آنها مشکل باشد ولی ادامه آن زیاد سخت نباشد .
همانطور که دیدید ورود به دنیای بازارهای مالی آسان است اما آیا ادامه آن و رسیدن به سود آوری مستمر در بلند مدت نیز آسان است .
طبق آمار ( منبع ش را نمی دانم ولی زیاد شیده ایم ) بیش از 90% کسانی که وارد جرگه معامله گران می شوند پس از مدتی با از دست دادن قسمت زیادی از دارایی خود ( حتی همه آن ) با سرخوردگی این بازار را ترک می کنند . تاثیرات این شکست تا مدتها بعد گریبانگیر خود و خانواده شان خواهد بود .
نکته مهمی که در اینجا قابل ذکر است این است که اشتباهات و خطاهایی که ما در حرفه خود انجام می دهیم ممکن است به دیگران آسیب مالی یا جسمی وارد کند ولی در این شغل تنها خودمان هستیم که در معرض آسیب های احتمالی خواهیم بود .
پس نتیجه ای که تا اینجا گرفتیم این است که معامله گری ، حرفه ای است که ورود به آن آسان است و به علت احتمال بدست آوردن سودهای زیاد در آن ، مردم وسوسه می شوند که بدون آموزش و تجربه وارد آن شوند و به راحتی سرمایه خود را در خطر بیاندازند ، غافل از اینکه این دریا به آن اندازه که آرام به نظر می رسد بی خطر نیست .
دنیای بازارهای مالی ، دنیایی متفاوت
همه ما از کودکی در محیط هایی بزرگ شده ایم که تحت نظارت دیگران بوده ایم . در خانه ، مدرسه ، محل کار و محیط جامعه تحت کنترل و نظارت والدین ، معلم ، مدیر ، پلیس و قانون بوده ایم و برای هر خطایی مورد مواخذه قرار گرفته ایم . همیشه باید طبق قوانین و هنجارهای محیط هایی که در آن بودیم ، رفتار می کردیم و به این گونه زندگی عادت کرده ایم . اما وقتی وارد محیط جدید ( بورس ) می شویم دوباره همان ذهنیت را داریم ولی اینجا دنیای متفاوتی است .
دنیای جدید دنیایی است پر از سود ، پر از ریسک و پر از احساسات و البته بدون هیچ ناظری . اینجا می توانی هر وقت ارده کردی خرید و فروش کنی هر اندازه سرمایه که داری وارد معامله کنی . سود کنی ، ضرر کنی و البته کسی شما را به علت اشتباهاتتان و ضررهاتان مواخذه و تنبیه نخواهد کرد . شما آزاد هستید . آزاد آزاد .
دقیقا یکی از مهمترین تفاوتهای دنیای جدید با محیط های قبلی همین است و البته این نکته بسیار تعیین کننده است .
در محیط جدید تنها کسی که ناظر ماست خودمان هستیم . کنترل ترس ، طمع ، احساسات ، هیجانات ، پایبند بودن به استراتژی و قوانین کاری ( مدیریت سرمایه – مدیریت ریسک و … ) کلید موفقیت ماست و البته کسی نیست که ما را مجبور کند که به قوانین خود ( قوانینی که خودمان بر اساس علم و تجربه شخصی پذیرفته ایم و کسی به ما را ملزم به قبول و رعایت آنها نکرده است ) پایبند باشیم . کسانی بوده اند که سالها طبق اصول کاری خود معامله کرده اند ولی به علت اینکه فقط در یک یا چند معامله از قوانین خود پیروی نکرده اند ، کل سرمایه خود را از دست داده اند .
منظبط بودن شرط موفقیت در بازارهای مالی است .
انسانهای موفق در بازارهای مالی باید انسانهای خودساخته ای باشند . شاید پایبند بودن به چند قانون ساده کار ساده ای به نظر آید اما در عمل ، کاری است بسیار دشوار . به عنوان مثال یکی از قوانین مهم خروج از بازار بعد از رسیدن به حد ضرر است . اما به علت اینکه ذهن ما ذاتا آمادگی پذیرش ضرر را ندارد و به هر طریقی سعی می کند که آن آزمونی سخت برای معامله گر را توجیه کند و تمام علایم آشکار ریزش قیمت را نادیده می گیرد و حتی وقتی قیمت از حد ضرر عبور می کند هم به امید بازگشت قیمت ، از معامله خارج نمی شود و به قولی وارد باتلاق ضرر می شود . این قانون بر روی کاغذ بسیار ساده است اما همه کسانی که در بازار مالی کار کرده اند می دانند که چقدر اجرای آن سخت است . بقیه قوانین هم به همین صورت در ظاهر ساده اند اما در عمل اینگونه نیست . کنترل احساسات بخش مهم کار است . کنترل ترس و طمع ( که برخی اساتید طمع را هم نوعی ترس می دانند . در واقع ترس از دست دادن سود بیشتر ) کار انسانهایی است که ذهنی آرام و قوی و روحیه ای محکم دارند .
کسانی که تجربه ای در معامله گری ندارند کار را ساده می پندارند . خرید در کف و فروش در سقف قیمتی . به همین راحتی . و به همین خاطر است که به سادگی وسوسه می شوند تمام سرمایه خود را وارد این کار کنند و حتی با فروش خانه و اتومبیل و گرفتن وام وارد این میدان شوند و البته ممکن است در ابتدا هم سودی ببرند اما در بلند مدت تمام داشته های خود را بر باد می دهند . امروز که در حال اتمام این نوشته هستم ( 22مرداد 99 ) چند روزی است که بازار در حال اصلاح و یا شاید ریزش باشد . در این روزها می توان براحتی ترس را در نوع معاملات دید . واقعا استرس این شغل در این روزها خصوصا برای کسانی که بدون تجربه و رعایت قوانین حرفه ای وارد آن شده اند ، کشنده است . کار ، کار ساده ای نیست . و این را به تجربه یافته ام و واقعا انسانهای موفق در این کار را انسانهایی خود ساخته می دانم . زمانهایی که همه در حال خرید هیجانی هستند تو باید بر اساس استراتژی خود بر طمع خود غلبه کنی و خرید نکنی و ممکن است در زمانی که دیگران هیجان زده می فروشند تو بر ترس خود غلبه کنی و بخری . در واقع معامله گری یک کار سنگین ذهنی است که فشار آن با فشار روانی فینال مسابقات جهانی برابری می کند .
مارک داگلاس در کتاب معامله گر منظبط می گوید ” مردم معامله گری را کار آسانی می دانند در صورتی که اینگونه نیست ” یا کورتیس ام.فیث در کتاب معامله گری از عمق وجود می گوید : “معامله گری کار آسانی است ولی برخی آنرا پیچیده می کنند چرا که فکر می کنند با کار راحت نمی شود پول درآورد و حتی برای رسیدن به درآمد زیاد باید کار سخت انجام داد برای همین معامله گری را برای خودشان پیچیده می کنند و در آخر در کتاب ذهن زیبا در بورس ( نویسندگان توماس ویتنر / أندرتاس فریچ ) می خوانیم :” معامله گری کار ساده ای است ولی آسان نیست .” این بزرگان که همه در حوزه مسائل روانشناسی معامله گری تحقیق می کنند و خود از معامله گران با تجربه و وموفق هستند هر یک از نقطه نظر خود معامله گری را بررسی کرده اند و هر سه البته درست می گویند . مارک داگلاس معتقد است که مردم معامله گری را کار راحتی می دانند ، که در این زمینه مفصل صحبت کردیم و علل آن را بیان کردیم اما نکته جالب در کتاب مورتیس ام.فیث این است که وی معامله گری را کار راحتی می داند . نظر ایشان این است که اگر کسی اصول معامله گری را درست یاد بگیرد ( استفاده از نیم کره سمت چپ مغز ) و معامله گری را با اصول درست آن انجام دهد پس از مدتی تواند قدرت استفاده از شهود ( استفاده از نیمکره سمت راست ) در معامله گری را پیدا کند و باید به شهود خود اطمینان کند و آنرا پرورش دهد و بتواند در معاملات به سرعت تصمیم گیری کند (خصوصا در معاملات کوتاه مدت روزانه) و کم کم توانایی استفاده از هر دو نیمکره مغز را بدست آورد . وی معامله گری را بعد از طی کردن همه مراحل یعنی یادگیری اصول و به کاربردن و تکرار آنها تا به دست آوردن تجربه در استفاده از قدرت شهود ( حذف کردن جزئیات و مدل سازی با یک نگاه کوتاه به نمودار و تصمیم گیری سریع ) کاری ساده می داند نه اینکه این شغل برای افراد بدون تجربه و تخصص کار ساده ای باشد .
و در نهایت در کتاب ذهن زیبا در بورس به جمله ای می رسیم کامل و ساده : “معامله گری کار ساده ای است ولی آسان نیست ” . بسیاری افراد هستند که همیشه دنبال اندیکاتورهای پیچیده ، نرم افزارهای تخصصی و تکنیکهای خاص ( که البته من منکر فواید و کاربرد آنها نیستم ) می گردند و فکر می کنند برای موفقیت در معامله گری احتیاج به علمی خاص هست که فقط افراد خاصی از آن اطلاع دارند در حالی که واقعا اینگونه نیست . بسیاری از موقعیت های معامله با یک تحلیل ساده و بدون استفاده از انبوه اندیکاتورها و تحلیل های پیچیده قابل دستیابی هستند واتفاقا سود خوبی هم می دهند . به گفته هری کارپنتر در کتاب غول درون ” وقتی تئوری های زیادی برای برای توضیح یک پدیده در دسترس باشند ، به احتمال زیاد ساده ترین آنها ، صحیح ترین آنهاست . طبیعت در جستجوی ساده ترین راه هاست ” .
این اصل در معامله گری نیز صدق می کند .
در واقع قوانین کار ساده اند ولی اجرای به موقع و درست آنها آسان نیست . پیدا کردن یک یا چند استراتژی که با روحیات فرد سازگار باشد و اطمینان به سودآوری آنها در بلند مدت و داشتن مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک کار سختی نیست اما مهم پایبند بودن و اجرای دقیق و به موقع آنها می باشد .
در پایان بد نیست نگاهی بیندازیم به شکل زیر که چرخه روانشناسی در بازار را نشان می دهد . این شکل برای افرادی که سهمی را خریده اند ترسیم شده است ( پوزیشن buy) . همانطوری که می بینید وقتی بازار در راستای خرید ما در حال رشد می باشد احساساتی مانند خوش بینی – شور و شوق – هیجان و رضایتمندی وجود ما را فرا می گیرند و هنگامی که کم کم بازار در نزول قرار می گیرد هیجاناتی مانند اضطراب تا افسردگی ما را درگیر خود می سازند . دو نکته مهم در این خصوص وجود دارد . نکته اول اینکه هر معامله گر توان کنترل این احساسات را در وجود خود داشته باشد و نکته دوم اینکه یک معامله گر بتواند احساسات معامله گران دیگر را در هر زمان تشخیص داده و بازار را پیش بینی کند و برای ورود یا خروج از آن به موقع اقدام نماید .
نتیجه گیری
هیچ کاری سخت نیست و هیچ کاری ساده نیست . برایان تریسی معتقد است برای رسیدن به مهارت و موفقیت در یک شغل باید روزی حداقل 2 ساعت وقت برای یادگیری آن اختصاص دهید و برخی محققین 10000 ساعت کار برای سرامد شدن در یک حرفه را لازم می دانند . یادگیری و تجربه اندوزی مستمر ، کلید موفقیت هستند . معامله گری هم از این قاعده مستثنی نیست . اگر بدون آموزش و کار توانستید در شغل دیگری موفق باشید در معامله گری هم می توانید . شغلی لذت بخش و پر از هیجان و سود که اگر بدون تجربه وارد آن شوید زندگی خود و خانواده تان را تباه خواهید کرد . آموزش و کار کردن در محیط های مجازی ( دمو ) و سپس تجربه اندوزی با پول کم در دنیای واقعی و پرورش و آماده کردن ذهن برای کار با پول های بزرگتر ، کلید کار است . بهترین معلم بازار است و البته سخت گیرترین آنها . بزرگترین درسها را وقتی می آموزیم که ضرر می دهیم . ضرر دادن جزء کار است و هزینه شغل مان . باید آن را بپذیریم و به موقع برای توقف آن اقدام کنیم . هر شغلی هزینه هایی دارد و هزینه این شغل ضرر دادن است . پرورش جسم و ذهن ، آرامش روح ، تمرکز لازمه موفقیت آزمونی سخت برای معامله گر در این حرفه اند . برای داشتن ثروت ابتدا باید ذهنی ثروتمند داشت . سالم و پرسود باشید.
امکان دارد چقدر ضرر یا سود کنیم؟
این ها احتمالا مهمترین سوالات شما هستند. سرمایه گذاری و ورود به بورس ایران بدون یادگیری و آموزش با باورهای غلط در بورس می توانید سرمایه شما را تا حد زیادی کاهش دهد و سرمایه گذاری آگاهانه و با کسب مهارت و تجربه، می تواند سود عظیمی برای شما ایجاد کند.
قبل از هرچیزی اجازه دهید سبد ۳ نفر از کسانی که با آموزش های رایگان ما ورود به بورس ایران را تجربه کرده و در آن سود کرده اند را بررسی کنیم:
در سبد شماره ۱ معامله گر(تریدر) توانسته است با ۱۲ میلیون تومان خرید کردن سهم “ذلکما” به میزان ۴۳۷ درصد از سرمایه خود، یعنی ۵۳ میلیون تومان سود کند. سهم دیگر هم “ذولتجار” بوده که ضرر ناچیزی به سبد سهامدار وارد کرده است.
در سبد شماره ۲ معامله گر سودهای حدودا ۲۰۰، آزمونی سخت برای معامله گر ۴۰، ۲۰ و ۹۰ درصدی را تجربه کرده است.
سبد شماره ۳ هم که حرفی برای گفتن باقی نمی گذارد. ۱۷۲ درصد سود از سهم “غگلستا” در کمتر از ده ماه عاید این معامله گر شده است.
در واقع نکته ای که باید بدانیم این است که برای ورود به بورس باید ابتدا روی آموزش خود سرمایه گذاری کنید و سپس سرمایه پولی خود را وارد بورس کنید. همه ی این معامله گران از دانشجویان موفق آکادمی بورس چرتکه بوده اند که با صرف زمان برای آموزش خود به این سودها دست پیدا کرده اند و در ابتدا با سودهای اندک شروع کرده بودند.
اولین نکات برای ورود موفق به بورس
در ابتدا به ساده ترین زبان ممکن می خواهید بدانید بورس چیست؟ بازاری است که شما سهمی را به قیمت مشخصی می خرید و با قیمت گران تر می فروشید!
حداقل هر سفارش درمعاملات آنلاین در حال حاضر فقط ۱۰۵ هزارتومان است، بنابراین از بابت میزان سرمایه مورد نیاز برای شروع، نیاز به نگرانی نیست. قابل ذکر است سرمایه گذاری در بورس محدودیتی ندارد و تا میلیاردها تومان می توانید وارد بورس کنید.
برخی از افراد از اسم «بورس» می ترسند یا اینکه تصور می کنند سرمایه گذاری در بورس بسیار پیچیده بوده و از توان و حتی اطلاعات آنها خارج است.
سرمایه گذاری در بورس نیز مانند همه مشاغل، یک مهارت آموختنی است. بورس بازی و سرمایه گذاری در بورس ممکن است باعث ثروتمند شدن شما یا ورشکستی و نابودی سرمایه شود و این کاملا به خودتان بستگی دارد که کدام یک را انتخاب کنید!
موفقیت در بورس مانند هر حرفه ی دیگری نیازمند یادگیری وآموزش مداوم و کسب تجربه است. اعتقاد من این است، برای اینکه در بورس موفق شوید، پس از بدست آوردن اطلاعات اولیه و انجام کارهای ابتدایی دیگر (مثل گرفتن کدمعاملاتی) ساعات مشخصی را به مطالعه و یادگیری اختصاص دهید و در همین حین به معاملات کم حجم نیز بپردازید(برای این که متوجه شوید چه میزان از سرمایه تان را وارد بازار کنید میتوانید فیلم های مدیریت سرمایه آکادمی چرتکه را ببینید).
اما این پایان کار نیست، بلکه تازه شروع کار است و اگر نتوانید احساسات و هیجانات خود مانند ترس و طمع و ناشکیبایی (که در همه وجود دارد) را کنترل کنید، موفقیت چندانی بدست نمی آورید.
آیا دانشجو هستید و می خواهید بی دغدغه از بورس درآمد قطعی و کمک خرج داشته باشید؟
اگر دانشجو هستید و وارد بورس نشده بودید، تا الان هم عقب مانده اید و سودهای قطعی بسیاری را از دست داده اید.
آیا می دانستید سهم های عرضه اولیه سودشان قطعی است؟
آ یا می دانستید هر ماه حداقل دو سهم بطور میانگین برای اولین بار در بورس عرضه می شوند و سودشان کاملا قطعی است و حدود ۲۰۰ هزار تومان در ماه از این راه می توانستید درآمد داشته باشید؟
آیا می دانستید این سود ماهانه بعضا به یک میلیون تومان یا بیشتر هم می تواند برسد؟
پس فرصت را از بیشتر از این از دست ندهید و سریعتر مطابق گام های این مقاله وارد بورس شده و از این هدیه ی بورس به ما استفاده کنید!
چگونه در بورس می توانیم سود کنیم؟
کسب سود در بورس از دو راه است:
۱) سود سالیانه شرکت ها (مناسب برای سرمایه های سنگین)
شرکت ها معمولا در پایان هر سال مالی، سودی را بین سهامداران خود توزیع می کنند. در صورتی که شرکت عملکرد قابل قبولی داشته باشد، سود بهتری نیز بدست می آورد که بخشی از این سود، بصورت نقدی بین سهامداران توزیع شده و برخی هم صرف برنامه های توسعه ای شرکت می شود.
توجه کنید که تقسیم سود مجمع سالی یک بار اتفاق می افتد.
۲) افزایش قیمت سهم (مناسب هر مقدار سرمایه)
مثلا ما سهم شرکت خودروسازی سایپا را در قیمت ۱۰۰ تومان می خریم و هرچه قدر این قیمت افزایش پیدا کند ما سود بیشتری می کنیم. شما با هر سرمایه ای که می خواهید وارد بازار بورس شوید این راه مناسب شما است، مخصوصا اگر سرمایه شما اندک است.
بطور کلی برای سرمایه گذاری در بورس موفق، باید گام های زیر را طی کنید(راهنمای ساده ورود به بورس ایران):
یک: دریافت کد معاملاتی(کد بورسی)
دو: یادگیری مفاهیم اولیه بورس و نحوه خرید و فروش عرضه اولیه
۱) دریافت کد معاملاتی (کد بورسی)
برای معامله در بازار بورس شما نیاز به یک کارگزار رسمی و کدمعاملاتی دارید. کارگزار در واقع واسط بین شما و بازار بورس می باشد و معاملات سهام توسط کارگزار انجام می شود. کد معاملاتی نیز نشان دهنده هویت شما در بورس تهران میباشد و شما با کدمعاملاتی شناخته می شوید. ده ها کارگزاری مختلف وجود دارد و می توانید برای گرفتن کد سهامداری به یکی از کارگزاری ها در شهر خودتان مراجعه کنید. اگر در شهرتان هیچ کارگزاری وجود ندارد، جای نگرانی نیست. امکان افتتاح حساب غیرحضوری نیز وجود دارد.
نکته قبل گرفتن از کد معاملاتی باید در سامانه ی سجام ثبت نام کنید و بعد از گرفتن کد سجام باید در کارگزاری ثبت نام کرده و کد بورسی بگیرید.
پس از ثبت نام، به طور معمول حداکثر پس از ۳ روز کد معاملاتی برای شما ارسال میشود و می توانید خرید و فروش سهام را انجام دهید.
آیا می توانم بدون نیاز به کارگزاری، خرید و فروش انجام دهم؟
خیر، همه افراد برای انجام معاملات در بورس باید از طریق کارگزاری ها اقدام کنند.
کارگزاری یک کد معاملاتی در اختیار شما قرار می دهد و شما فقط یکبار و در مرحله ی ورود به بورس به کارگزاری مراجعه می کنید و دیگر همه ی معاملات و تراکنش های شما آنلاین است.
بنابراین برای خرید و فروش سهام، نیازی نیست به تالار بورس یا کارگزاری مراجعه کنید.
کارگزاری ها سیستم معاملات انلاین را دارند. در سیستم معاملاتی آنلاین که بهترین روش معاملات است، خرید و فروش آنی و لحظ های سهام امکان پذیر است.
به این معنی که شما به محض وارد کردن سفارش، خرید یا فروش در همان لحظه انجام می شود و نیازی به انجام کار از طریق کارگزاری نیست. البته در هر حال این کارگزار است که واسط بین شما و بورس می باشد ولی خرید و فروش اتوماتیک شده و دخالت انسانی در آن وجود ندارد.
۲) یادگیری مفاهیم اولیه و الفبای بورس
وقتی پول و انرژی و زمان مان را در یک مکان قرار می دهیم که برای ما کسب سود کنند را سرمایه گذاری می گوییم.
برای سرمایه گذاری موفق و ورود به بورس ایران نیز باید یکسری مفاهیم و اصطلاحات را بشناسیم و دانش کافی برای انتخاب سرمایه گذاری هوشمندانه را بدست آوریم.
سرمایه گذاری هوشمندانه یعنی تصمیم گیری آگاهانه برای سرمایه گذاریِ میزان معینی پول در یک فرصت صحیح و حساب شده، به گونه ای که فرد سرمایه گذار، شخصاً و از نزدیک، بر نحوه ی سرمایه گذاری خود نظارت کرده و از سرمایه ی خود محافظت کند تا بدین ترتیب، در یک دوره ی زمانی مشخص، بتواند به بازده مطلوب دست یابد. به طور کلی ورود به بورس ایران یا هربازار مالی یک مهارت آموختنی است. در بورس قرار نیست قمار کنیم یا بازی شانس انجام دهیم. ورود به بورس ایران را یاد می گیریم، با برنامه و آموزش مشخص وارد می شویم و سودهای منطقی و دلچسب را تجربه می کنیم.
آیا سرمایه گذاری، همیشه با ریسک همراه است؟
ریسک، در واقع امکان شکست در سرمایه گذاری است. شما به عنوان یک سرمایه گذار، نمی توانید امکان شکست را به طور کامل حذف کنید، اما می توانید آن را به نفع خود مدیریت کنید. به این معنا که با محاسبه ی دقیق ریسک در هنگام سرمایه گذاری، به جای آن که سرمایه ی خود را از دست بدهید، از منافع حاصل از سرمایه گذاری بهره مند شوید.
میزان ریسک در سرمایه گذاری های مختلف، متفاوت است. به طور کلی، سرمایه گذاری هایی که بازده بالقوه ی بیشتری دارند، ریسک بالاتری هم دارند. برای مثال، سرمایه گذاری مستقیم در سهام (از طریق مراجعه به کارگزاری و خرید سهم) در مقایسه با سرمایه گذاری در صندوق سرمایه گذاری مشترک، ریسک بیشتری دارد.
۳) یادگیری روش های تحلیل سهام و اصول سرمایه گذاری در بورس
اگر هدف تان این است که برای بورس وقت گذاشته و سود های چشم گیر و دلچسب به دست آوردید، کافی است یک گام از سایرین پیش بیفتید.
در ابتدا سایت TSETMC.COM را به یاد داشته باشید، قرار است با این سایت زندگی کنید!
ورود به بورس ایران الفبایی دارد ولی اصلا فکر نکنید موضوعی سخت و پیچیده پیش رو دارید و افرادی که از بورس سود می کنند هم افرادی معمولی بوده اند که به آموزش خود اهمیت داده اند.
رازی که شما را از تازه وارد های بورس جلو می اندازد، آموزش است. برای آموزش صحیح و اصولی، آن هم بدون مطالب اضافی و تئوری های بدون کاربرد، ما پکیج آموزش بورس چرتکه را پیشنهاد می کنیم.
پس از گرفتن کد معاملاتی می توانید و شروع سرمایه گذاری مطمئن و با سود قطعی مقاله ی همه چیز درباره عرضه اولیه را مطالعه فرمایید.
آنچه شما خواندید مقاله ی ورود به بورس ایران بود.
سوالات و نظرات خود را در قسمت نظرات و یا با پیج اینستاگرام به آدرس [email protected] در میان بگذارید.